مرکز دانلود پروژه ها و رساله های دانشجویی ایران

آخرین مطالب

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله طبیعت در ادبیات فارسی فایل ورد (word) دارای 68 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله طبیعت در ادبیات فارسی فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله طبیعت در ادبیات فارسی فایل ورد (word)

مقدمه :  
ادوار شعر فارسی  
شعر ایران از آغاز تا قرن ششم هجری  
مختصات فکری سبک خراسانی  
شعر پارسی از قرن ششم تا قرن یازدهم :  
سبک آذربایجانی  
قرن ششم (شعرعرفانی)  
سبک هندی  
عناصر طبیعت در صور خیال  
خصایص عمومی عناصر طبیعت درصورخیال (عصرمنوچهری و فخر الدین گرگانی) 400 تا450 هجری  
خصایص عمومی عناصر طبیعت در صور خیال( عناصر معنوی شعر) 500 تا600  
طبیعت در شاهنامه  
طبیعت در شعر فرخی  
طبیعت در شعر منوچهری  
طبیعت در شعر اسدی طوسی  
همدلی با طبیعت در شعر دقیقی  
طبیعت در شعر عنصری  
تصاویر مربوط به طبیعت در شعر قطران تبریزی  
عناصر طبیعت در اشعار مولوی  
خیالبندی خورشید  
خیالبندی آب  
صور خیال باغ  
طبیعت در شعر نیما یوشیج  
مقایسه  
مقایسه تصاویر ابر در شعر منوچهری و فرخی  
مقایسه توصیف ابر در شعر فرخی و مسعود سعد  
مقایسه هماهنگی تصویرها  
مقایسه حرکت وایستایی در صور خیال  
مقایسه عنصر رنگ و مساله حسامیزی  
مسئله تشخیص  
جمع بندی  
منابع و مآخذ:  

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله طبیعت در ادبیات فارسی فایل ورد (word)

براهنی.رضا.طلا درمس(درشعروشاعری). زریاب؛

حاکمی. اسماعیل. برگزیده اشعاررودکی. منوچهری. اساطیر؛

سید. جعفر. خلاصه سبک شناسی انواع شعر پارسی. تربیت؛

شاه حسینی. مهری. طبیعت و شعر در گفتگو با شاعران. کتاب مهناز؛

شفیعی کدکنی. محمدرضا. صور خیال درشعرفارسی. موسسه انتشارات آگاه؛

شمیسا. سیروس. سبک شناسی. طلوع فجر اندیشه؛

شیمل. آنه ماری. شکوه شمس(سیری درآثاروافکارمولاناجلال الدین رومی. شرکت انتشارات علمی وفرهنگی؛

طالبیان. یحیی. صور خیال در شعر شاعران سبک خراسانی. عمادکرمانی؛

نوبخت. ایرج. نظم ونثرپارسی در زمینه اجتماعی(ازآغازتانهضت مشروطه).ربیع؛

مولوی. جلال الدین.کلیات دیوان شمس. تدوین محمدحسین فروزانفر. بهزاد

مقدمه

طبیعت از ابتدا تا امروز همواره یکی از خاستگاه ها و سرچشمه های هنر بوده است. نقاشی مثلا”، از مینیاتورهای چینی و ژاپنی و نقاشی های هندسی آنها بگیریم تا نقاشی ها و مینیاتورهای عصر تیموری و صفوی و تا منظره سازی های نقاشان قرن هفدهم و هجدهم و اوائل قرن نوزدهم مثل “‌‌ترنر ” و ” کانستبل ” و تا نقاشان امپرسیونیست ون گوگ، گوگن،‌‌ مونه،‌ پیسارو و نیز امروزکه در کنار مکاتب گوناگون قرن بیستم آثاری هست که به صورتی نو از طبیعت مایه می گیرد. یا حتی در موسیقی که هنری است شنیداری و در وهله اول چنین به نظر می رسد که با طبیعت هیچ ارتباطش نیست. در صورتی که بسیاری از آثار معروف آهنگسازان نامدار جهان خاستگاهی طبیعی دارد. امثال سمفونی” پاستورال” بتهوون یا”در یچه قوی” چایکوفسکی یـــــا”چهارفصل” ویدالدی، که هر کدام به نحوی بر اثر تاثیر ویژه آهنگساز از طبیعت آفریده شده‌اند و از همه بارزتر در هنر شعر، که نمونه ها و نشانه های آن را از قدیم ترین ایام تا کنون، در آثار منظوم و شاعرانه همه کشورهای جهان می توان دید. از ترانه ها و شعرهای “سافو “و “‌بیلی تیس ” در سرزمین سرسبز و سواحل جادویی یونان بگیرید تا شاعران جاهلی عرب مثلا” ” امرء القیس ” در بیابانهای پر از « ربع و اطلال و دمن » یا تغزلات آغاز قصاید قصیده سرایان قرون پنجم و ششم، مثلا” ” فرخی ” و ” ازرقی ” و ” خاقانی ” و به ویژه ” منوچهری ” که اصلا” شاعر طبیعت نام گرفته است. تا کلا” همه شاعران رمانتیک قرن نوزدهم سراسر اروپا که دیگر زمینه اصلی و چشم انداز غالب آثار شعر آنها طبیعت رنگارنگ و رویایی است امثال ” لامارتین “، “‌ هوگو “، ” موسه “، “‌ هاینه “، ” بایرون ” و بسیاری دیگر، و تا شاعران امروز، مثلا”سن ژون پرس” و رابطه او با دریا و “رابرت فراست” و رابطه او با صحرا و جنگل یا “نیما”‌ و طبیعت مازندران یا “نرودا” که حتی به اجزای طبیعت نیز به چشم اعضای محبوب خود نگاه می کند

و جز اینان، شاعران دیگر هم. که البته مستقیما”‌ با طبیعت صرف روبه‌رو نیستند. یعنی صرف وصف طبیعت را در شعر آنان نمی توان دید، ولی آنها نیز به نحوی با طبیعت در آمیخته اند و در اشعار آنها، تصویرهای گوناگون طبیعت در حکم ما به ازاء های بیان اندیشه های آنهاست. و البته شاعرانی بوده اند و هستند که مطلقا” با طبیعت سر و کار نداشته اند و طبیعت همواره در حاشیه شعر آنها و در حقیقت تحت ااشعاع دور پروازهای تخیل و تفکر آنها بوده است. مثلاً “فردوسی”‌‌ و “مولوی” و “حافظ” یا “دانته” و “شکسپیر” و “گوته”‌. (طبیعت وشعر در گفتگو باشاعران شاه حسینی،87 و88)

شاید بتوان گفت که در یک دوره از تاریخ، همه انسانها شاعر بوده اند، در آن دوره ای که از رویدادهای عادی طبیعت در شگفت می شدند و هر نوع ادراک حسی از محیط برای آنها تازگی داشت، حیرت آور بود و نام نهادن بر اشیاء خود الهام شعری بود. دیدن صاعقه، با احساس جریان رودخانه و سقوط برگها بدون هیچگونه نسبتی با زندگی انسان، خودبخود تجربه ابتدایی و بیداری شعری و شعوری بود.کشف هر یک از قوانین طبیعت، خود نوعی بیداری است، نوعی تجربه است، نوعی شعر است

اشعار پر شور بزرگترین شاعر عبری، با تصویرهای وام گرفته از پرستندگان مشرک طبیعت که آنها را احاطه کرده بودند یا در دوران تبعید از دیاری به دیار دیگر می دیدند، سر زده است. در این شعرها هر نمود طبیعت، زنده به نظر می آید، چنان که در اشعار رمی، یونانی، مصری، بابلی و هندی. در ادب (ادبیات) بدوی هندی و در تصاویر اشعار چینی و ژاپنی، طبیعت به مثابه یک کل عظیم خدایی شده، جلوه می کند و در صورتهای جلوه، گر چه در مواردی گوناگون است،‌‌ اما به اشکال مشابه اشارت دارد. (طبیعت وشعر در گفتگو با شاعران شاه حسینی.62)

اولین بار که ادراک نسبی میان عنصری از طبیعت با عنصری دیگر از طبیعت یا زندگی بوجود می‌آید، آن نخستین ادارک کننده نسبت به آن تجربه یا بیداری، شاعر است و آنکه بار دیگر از آن تجربه به همانگونه سخن بگوید، در حقیقت از آگاهی خویش نسبت به آن بیداری اولی سخن گفته است.(طلا در مس، در شعر و شاعری براهنی )

ژراردونروال که می گوید : «آنکه برای نخستین بار روی خوب را به گل تشبیه کرد، شاعر است و دیگران مقلد او»

امروز ناقدان معاصر، بر اساس همین عقیده، می کوشند که شعر را وهنر را تجربه انسان بنامند و قدیمی‌ترین کسی که از شعر به عنوان تجربه یاد کرده است، یکی از ناقدان اسلامی، یعنی ابن اثیر است که در کتاب الاستدراک (1) از ارتباط شعر و تجربه سخن گفته است و در اروپا امیل زولا این تعبیر را رواج داده است

تجربه شعری چیزی نیست که حاصل  اراده شاعر باشد، بلکه یک رویداد روحی است که ناآگاه در ضمیر او انعکاس می یابد، مجموعه ای از حوادث زندگی اوست، به گفته الیوت : خواندن کتاب اسپیوزا وصدای ماشین تایپ و بوی غذایی که برای شام در حال پخته شدن است، همه اینها ممکن است تجربه یک لحظه باشد

از آنجا که هر کسی در زندگی خاص خود تجربه هایی ویژه خویش دارد، طبعا” صور خیال او نیز دارای مشخصاتی است و شیوه خاصی دارد که ویژه خود اوست و نوع تصاویر هر شاعر صاحب اسلوب و صاحب شخصیتی بیش و کم اختصاصی اوست و آنها که شخصیت مستقل شعری ندارند، اغلب از رهگذر اخذ و سرقت در خیالهای شعری دیگران آثاری بوجود می آورند. (کدکنی. صور خیال در شعر فارسی)

در رابطه با این موضوع و صور خیال و برداشت های شاعران از طبیعت دسته بندی های گوناگونی را می توان انجام دادو همانطور که در ادامه مطالب آورده خواهد شد نوع نگاه شاعر, دوره و زمان زندگی و مسا‌‌ئل اقتصادی وسیاسی و; یا برداشت از طبیعت باعث ایجاد این تفاوتها شده است. برای بیشتر آشنا شدن با این تغییرات در ابتدا به صورت کلی ادوار شعر فارسی و نوع سبکهای بوجود آمده توضیحات مختصری داده خواهد شد و در ادامه به بحث موردی در رابطه با نوع نگاه شاعرانی که بیشترین تاثیراز طبیعت در اشعار آنها دیده می شود می پردازیم : (ابن  اثیر. الاستدراک فی الرد علی رساله ابن الدهان، مصر 1958 ص 17 مقدمه.)

ادوار شعر فارسی

ادوار شعر فارسی بنا به آنچه معمول است به صورت زیر تقسیم شده است

سبک خراسانی، نیمه دوم قرن سوم، قرن چهارم و قرن پنجم

سبک حد واسط یا دوره سلجوقی، قرن ششم

سبک عراقی، قرن هفتم، هشتم و نهم

سبک حد واسط یا مکتب وقوع و واسوخت، قرن دهم

سبک هندی، قرن یازده و نیمه اول دوازده

دوره بازگشت، اواسط قرن دوازده تا پایان قرن سیزدهم

سبک حد واسط یا دوران مشروطیت، نیمه اول قرن چهاردهم

سبک نو، از نیمه دوم قرن چهاردهم به بعد (خلاصه سبک شناسی شعر فارسی، سید)

شعر ایران از آغاز تا قرن ششم هجری

در شعر پارسی این دوره که به سبک خراسانی یا ترکستانی معروف شده است معمولترین قالب شعری قصیده و مثنوی است و از نظر محتوانوع غالب در مثنوی حماسه است ودر قصیده مدح وستایش و وصف طبیعت است وهجو که مسائل اجتماعی و عواطف شخصی شاعر است رادرآن راهی نیست. در این دوره شاهنامه های منظومی چون شاهنامه دقیقی، گرشاسبنامه اسدی توسی، شاهنامه فردوسی و; تالیف شد. ( نوبخت. نظم ونثر پارسی در زمینه اجتماعی)

مختصات فکری سبک خراسانی

شعر این دوره شعری شاد و پر نشاط است و از محیط های اشرافی و گردش و تفریح و باغ و بزم سخن می گوید و دلایل آن یکی روحیه ایرانیان کهن و دوم زندگی شاعران بود که صله های گران می گرفتند و مرفه می زیستند و به دربارها رفت و آمد داشتند. با این همه از پند و اندرز و موعظه خالی نیست. روحیه حماسی بر اشعار این دوره حاکم است برونگراست و هرچند دقایق امور عینی را وصف می کند اما با دنیای درون و احساسات و عواطف و هیجان ها و مسائل روحی سر و کار ندارد. توصیف آنقدر غنی است و از جزئیات طبیعت از قبیل انواع گلها و پرنده ها و باغها و می و مطرب و باده انداختن و برف و تیغ و رنگین کمان توصیفات دقیقی شده است. عینی بودن شعر سبب شده است که شاعران به توصیف جزئیات طبیعت بپردازند و شیوه آنها در این زمینه تشبیه مرکب و تشبیه تفصیلی (تشبیه حماسی) است. (سبک شناسی، شمیسا)

شاعران معروف این دوره رودکی، فردوسی، عنصری، فرخی، منوچهری و ناصر خسرو هستند

شعر پارسی از قرن ششم تا قرن یازدهم

درسال 616 هجری مغولان بر ایران تاختند وچون آوار بر سر ایران فرود آمدند وتمدن ایران را به تباهی کشاندند آواره گی مداحان آوازه جو بیشتر شد این آواره گی آنان را با ناکامی ها و تباهی های جامعه آشنا کردو تلخکام و نومید و خیال بافشان ساخت شاعران که دیگر به ندرت خادم خان و امیری مقتدر بودند از الفاظ و معانی رسمی و زبان تشریفاتی آزاد شدند و به جای مفاهیم قالبی گذشته به درد دل پرداختند و به جای قصیده و قطعه که مفهوم ها را منظم و منطقی بیان می کرد متناسب با اوضاع واحوال پریشان روزگار به غزل و رباعی که فاقد تسلسل معانی است توسل جستند. مثنوی های حماسی، جای به مثنویهای روایی تغزلی، عرفانی و اخلاقی داد. نابسامانی ها در ادبیات غزل هم رخ نمود به طوری که هرچه از دوران حمله مغول پیش تر می رویم ابیات غزل مستقل تر می شود که اوج آن را در غزلهای حافظ می بینیم. حافظ خود به آن نظم پریشان می گوید. به جز آن دامنه زیبایی شناسی در غزل سبک عراقی گسترده شد. در کنار عناصری چون کمان ابرو و کمند زلف و ترک غارتگر و; که زمینه های اجتماعی آن در چپاولگری های هلاکویی و تیموری وجود داشت عناصر زیبایی شناسی برگرفته از طبیعت هم جای گرفت. شاعر زیبایی گلزار و آب و رنگ ارغوان را در چهره یار دید گل و سنبل و سرو و بوستان و پرندگان و آهوان و حالات آنها به جای آن که در تشبیت قصیده جای بگیرد وسیله ای شد برای وصف معشوق

در این دوره عناصر زیبایی شناسی مدام در حال دگرگونی است شاعر دیگر به کمند زلف قانع نیست از موی پیچش آن را می بیند و از ابرو اشارتهای ابرو را

در دوره مورد بحث (سبک عراقی) غزل عاشقانه و عارفانه در کنار هم می زیستند و یکدیگر تاثیر می گذاردند. هم عاشقان معشوق مجازی از تعبیرات عارفانه سود می جستند و هم شعرای عارف تعابیر مجازی را به طور نمادین برای بیان مقصود به کار می بردند. با آغاز نمادگرایی عرفانی در شعر عناصر زیبایی شناسی یاد شده به صورت نمادهای اسطوره ای جاودانه در آمد. کمند موی نماد عالم کثرت شد و خال که از اسباب حسن بود به عالم وحدت تعالی یافت و نمونه های دیگر از این دست. آن گاه عشق مجازی و حقیقی به هم پیوند خورد و شاعر عارف جلوه معشوق ازلی را در جمال معشوق زمینی دید و به آن تعبیر معروف ماه را در طشت خانه به تماشا ایستاد این ویژه گی سبب شده است که در بسیاری از غزلیات این دوره ,بدون آشنایی با جهان بینی شاعر نمی توان خط قاطعی بین آن دو کشید. (نوبخت. نظم ونثر پارسی در زمینه اجتماعی)

سبک آذربایجانی

به طور کلی از نظر تحول در فکر و مختصات ادبی شعر سبک آذربایجانی در اوج روند تکامل شعری قرن ششم قرار دارد. در شعر سبک آذربایجانی از نظر فکری فاضل نمایی و اشاره به علوم مختلف، تعلیمات گوناگون از جمله به آداب و رسوم مسیحیت (آران همجوار با ارمنستان)، اشاره به فولکور و عقاید عامیانه از جمله طب و نجوم و جانور شناسی عامیانه مطرح است به نحوی که شعر این مکتب غالب محتاج به شرح و تفسیراست. لحن حماسی در شعر این دوره تبدیل به مفاخره شده است و شاعران این مکتب معمولا درستایش خود داد سخن داده اند. شاعران دیگر را قبول ندارند و هجو می کنند و هم چنین نوعی عرفان نزدیک به شرع از نوع عرفان سنایی در اشعار این مکتب هست. دیگر از ممیزات فکری شعر این مکتب ایران دوستی و توجه به معارف ایران باستان است چنان که خاقانی در قصیده ایوان مدائن از مجد و عظمت گذشته ایران یاد کرده است و نظامی متهم به طرفداری از آیین گران و مجوسان بوده است

نمونه کامل اشعار این مکتب را در قصیده دردیوان خاقانی ودر مثنوی در آثار نظامی می توان جست.(سبک شناسی، شمیسا)

قرن ششم (شعرعرفانی)

بی توجهی شاهان سلجوقی در اوایل کار به شاعران (نسبت به دوره غزنوی) باعث شد که شاعران کم و بیش به غزل هم توجه کنند یعنی به جای مدح ممدوح به مدح معشوق و به جای توصیف طبیعت به بیان عواطف و احساسات خود بپردازند و به طور کلی از قصیده گاهی به تغزل آن بسنده نمایند. اما در دوره های قبل بازار قصیده و مدح و صله داغ بود. (سبک شناسی، شمیسا)

سبک هندی

در سبک هندی چگونگی برخورد شاعر با طبیعت سخت شایان است، شاعر به جای آنکه در طبیعت قرار بگیرد و آن را وصف کند طبیعت است که در روح شاعر تاثیر کرده و شعر بیان این تاثر است. در سبک هندی شاعر نقاش طبیعت نیست آنچه در عالم خارج واقع می شود برای شاعر مهم نیست بلکه مهم حالاتی است که این امور خارجی در ذهن شاعر به وجود می آورد برون نگری جای خود را به درون نگری می دهد. گل با در آغوش شبنم خفتن تر دامن می شود شاخه دشمن دوست نهایی است که زندان بلبل خواهد شد و آبشار دردمندی است که سر به دیوار می کوبد و می گرید اینگونه برخورد شاعرسبک هندی با طبیعت سمبولیستهای اروپا را تداعی می کند (شعر نقاشی نیست بلکه تظاهری از حالات روحی است و تا سرحد امکان باید ازواقعیت عینی به واقعیت ذهنی رسید. سمبولیستها می گویند : نظرات ما درباره طبیعت عبارت از زندگی روحی خودمان است. ماییم که حس می کنیم و نقش روح خودمان است که در اشیا منعکس می شود از دیگر ویژه گیهای سبک معروف به هندی ورود واژه ها و اصطلاحهایی است که تا آن زمان بار ورود به بارگاه شعر را نداشته اند. (سبک شناسی، شمیسا)

عناصر طبیعت در صور خیال

شعر فارسی را در فاصله سه قرن نخستین، یعنی تا پایان قرن پنجم هجری، باید شعر طبیعت خواند. زیرا، با اینکه طبیعت همیشه از عناصر اولیه شعر در هر زمان و مکانی است و هیچگاه شعر را از طبیعت به معنی وسیع کلمه نمی توان تفکیک کرد، شعر فارسی در این دوره به خصوص از نظر توجه به طبیعت، سرشارترین دوره شعر در ادب فارسی است. چرا که شعر فارسی در این دوره شعری است آفاقی و برون گرا. یعنی دید شاعر بیشتر در سطح اشیاء جریان دارد و در ورای پرده طبیعت و عناصر مادی هستی، چیزی نفسانی و عاطفی کمتر می جوید بلکه مانند نقاشی دقیق که بیشترین کوشش او صرف ترسیم دقیق موضوع نقاشی خود شود شاعر نیز در این دوره همت خود را مصروف همین نسخه برداری از طبیعت و عناصر دنیای بیرون می کند و کمتر می توان حالتی عاطفی یا تاملی ذهنی را در ورای توصیفهای گویندگان این عصر جستجو کرد

به گفته الیزابت درو : «شعری که از طبیعت سخن بگوید درهمه اعصار مورد نظر شاعران بوده است اگر چه نوع آن به اختلاف ذوق هر دوره و حساسیت شاعران، متفاوت بوده است» اما در شعر فارسی‌، با در نظر گرفتن ادوار مختلف آن، هیچ دوره ای شعر به طبیعت ساده و ملموس این مایه وابستگی نداشته ست و این قدر نزدیک نبوده است زیرا که در هیچ دوره ای شعر فارسی اینقدر از جنبه نفسانی انسانی و خاطر آدمی به دور نبوده است و این مساله آفاقی بودن شعر فارسی در این عصر‌، بیشتر به خاطر این است که در این دوره از نظر موضوعی بیشترین سهم از آن شعرهای درباری و مدحی است و یا حماسه ها و در هر دو نوع، «من» شاعر مجال تجلی نمی یابد تا شعر را به زمینه های انفسی و درونی بکشاند

طبیعت در شعر این دوره به دو گونه مطرح می شود نخست از نظر توصیف های خالص که وصف به خاطر وصف باید خوانده شود و اینگونه وصفها در قطعه های کوتاهی که از گویندگان عصر سامانی از قبیل شعرهای کسایی بر جای مانده به خوبی دیده می شود و بی گمان این شعرها شعرهایی است کامل و نباید تصور کرد که بریده هایی از یک قصیده  مدحی است مانند

آن خوشه های رزنگر آویخته سیاه

گویی همه شبه به زمرد درو زنند

و آن بنگ چزد بشنو در باغ نیمروز

همچو سفال نو که به آبش فرو زنند (عوفی. لباب الاباب، ص272)

و اینگونه قطعه های کوتاه وصفی در شعر شاعران تازی از قبیل ابن معتز و ابن رومی و سری رفاء نمونه‌های بسیار دارد و منظور از آنها وصف به خاطر وصف است و نوعی نقاشی

از این گونه شعرهای کوتاه که بگذریم قصایدی است درباره طبیعت که مستقیما” مطرح می شود اما به بهانه مدیح یا بندرت موضوعی دیگر در همین حدود، این دسته شعرها را نیز باید از مقوله وصف به خاطر وصف به شمار آورد، از قبیل بیشتر وصفهای منوچهری

در این گونه وصفها، که حاصل مجموعه ای از تصاویر طبیعت است، جز ترسیم دقیق چهره های طبیعت شاعر قصدی هنری ندارد و اینگونه تصاویر طبیعت گاه به طور ترکیبی در ضمن قصاید ترسیم می شود و گاه جنبه روایی و وصف قصه وار دارد و در این وصفهای قصه وار، اگر چه تنوع کمتر دیده می شود، اما حرکت و حیات بیشتر است، از قبیل بعضی قصاید منوچهری که درآن به طور روایی به وصف طبیعت می پردازد و نمونه دقیق تر آن را باید در مسمط های او جستجو کرد

درمجموع، همه این انواع توصیف ـ که باید انها را وصف به خاطر وصف خواند ـ تصویرهایی هستند بسیار ساده و آفاقی دور از هر ـ گونه زمینه عاطفی و در بحث ما مجال تحقیق درباره انواع و جزئیات این وصفها نیست، اما یک نکته را در باب اینگونه وصفها نباید فراموش کرد که عناصری که صور خیال را تشکیل می دهد به طور طبیعی از اجزای دیگر طبیعت و دنیای ماده است و این کار نتیجه طبیعی موضوع شعر است، اگر چه در همین نوع شعرها نیز ـ در پایان این دوره ـ گاه، یک روی تصویر طبیعت امور انتزاعی و ذهنی است آنگونه که در اواخر این دوره در شعر مسعود سعد می‌خوانیم‌

دوش گفتی ز تیرگی شب من

زلف حور است و رای اهریمن

زشت چون ظلم و بیکرانه چون حرص

تیره چون محنت و سیه چون حزن (دیوان مسعود سعد، ص 457 )

و با اینکه طبیعت یک چیز است برداشت شاعران از آن دگرگون می شود و یادآور آن سخن کالریج است که گفت : طبیعت هرگز تغییر نمی کند بلکه تاملات شاعران درباره طبیعت است که دگرگونی می پذیرد و پیرو احساسات و طبایع ایشان است

گذشته از وصفهای متنوع و گسترده که در شعر این دوره وجود دارد طبیعت به گونه ای دیگر در صور خیال گویندگان این عصر تجلی دارد که از نظر مجموعه تصاویر شعری این دوره قابل بررسی است، بدینگونه که گویندگان، گذشته از وصفهایی که از طبیعت می کنند، در زمینه های غیر از طبیعت ـ یعنی در حوزه بسیاری از معانی تجریدی و یا تصاویری که از انسان و خصایص حیاتی  اوست ـ باز هم از طبیعت و عناصر آن کمک می گیرند. در اینجاست که رنگ اصلی عنصر طبیعت در تصاویر شعری این دوره روشن تر و محسوس تر آشکار می شود، زیرا در وصف مستقیم طبیعت از طبیعت کمک گرفتن امری است بدیهی اما به هنگام سخن گفتن از چیزهایی که بیرون از حوزه طبیعت است اگر شاعری از طبیعت و عناصر آن کمک بگیرد در آنجاست که شعرش بیشتر عنوان شعر طبیعت می تواند پیدا کند و این نکته اغلب از نظر ناقدان و شاعران عصر ما نیز مورد غفلت واقع شده است که تصور می‌کنند سخن گفتن مستقیم از روستا، تصاویر یا دید شاعر را روستایی می کند. همچنین اگر گوینده‌ای درباره جبر یا اختیار یا مرگ و زندگی سخن گفت دید فلسفی دارد، در صورتی که در چنین مواردی، نفس موضوع است که روستا است و نفس موضوع است که فلسفه است

جستجوی عناصر طبیعی در شعر گویندگان این عصر نشان می دهد که دید گویندگان این دوره بیشتر دید طبیعی است و نه تنها در وصفهای طبیعت بلکه در زمینه های دیگر نیز توجه شاعران به طبیعت نوعی تشخص و امتیاز دارد و در هر زمینه ای از زمینه های معنوی شعر، در تصویرهای شعر، عنصر طبیعت بیشترین سهم را داراست. البته این طبیعت در این سه قرن تحولاتی دارد که نباید فراموش  شود زیرا در دوره نخستین تا نیمه اول قرن چهارم ـ بجز موارد استثنایی ـ ساده و زنده است و در شعر نیمه دوم قرن پنجم ـ بجز در موارد استثنایی ـ طبیعتی است مصنوعی، ولی در هر دو دوره، طبیعت امری آشکار است. چنانچه در مدیحه های منوچهری خصایل روانی ممدوح با طبیعت و عناصر طبیعت سنجیده می شود و تصاویری از اینگونه در شعر او و معاصرانش بسیار می توان دید

الا یا سایه یزدان و قطب دین پیغمبر!

به جود اندر چو بارانها، به خشم اندر چو آذرها

بهار نصرت و مدحی و اخلاقت ریاحینها

بهشت حکمت و جودی و انگشتانت کوثرها (دیوان منوچهری، 2)

که تصاویری از نوع «به جود اندر چو بارانها» و «به خشم اندر چو آذرها» و یا «بهار نصرت و مدح» و «ریاحین اخلاق» همه تصاویری هستند ساخته از عناصر طبیعت و معانی انتزاعی و این جنبه گسترش عناصر طبیعت را در تصاویر این دوره، در شریطه های قصاید بیشتر می توان احساس کرد چنانکه در این شریطه فرخی

همی تا در شب تاری ستاره تابد از گردون

چو بر دیبای فیروزه فشانی لؤلؤ لالا

گهی چون آینه ی چینی نماید ماه دو هفته

گهی چون مهره سیمین نماید زهره زهرا

عدیل شادکامی باش و جفت ملکت باقی

قرین کامکاری باش و یار دولت برنا (دیوان فرخی، 3 )

دیده می شود و در وصفهایی که فرخی و دقیقی و دیگر گویندگان این عصر از معشوق در تغزلهای خود دارند، رنگ طبیعت و زمینه عناصر طبیعی را در تصاویر ایشان به روشنی می توان احساس کرد

شب سیاه بدان زلفکان تو ماند

سپید روز به پاکی رخان تو ماند

به بوستان ملوکان هزار گشتم بیش

گل شکفته به رخساران تو ماند

دو چشم آهو، دو نرگس شکفته به بار

درست و راست بدان چشمکان تو ماند

ترا بسروین بالا قیاس نتوان کرد

که سرو را قد و بالا بدان تو ماند

دقیقی (لازار، اشعار پراکنده، 147)

که اگر چه به ظاهر طبیعت را با معشوق قیاس کرده ولی منظور ارائه تصاویری از زیبایی معشوق است و در همه این تصاویر یک روی ترکیب خیال، طبیعت است و این گسترش عناصر طبیعت در تصویرها به تصاویر شعرهای غنایی و مدحی محدود نمی شود حتی در حماسه نیز بیشترین سهم، از آن تصاویری است که اجزای آن را عناصر طبیعت تشکیل می دهد چه در تصویرهایی که به گونه اغراق ارائه می شود از قبیل

سپاهی که خورشید شد ناپدید

چو گرد سیاه از میان بر دمید

نه دریا پدید و نه هامون در کوه

زمین آمد از پای اسبان ستوه (فردوسی، شاهنامه، ج 2؛ ص117)

و چه در تصویرهایی که جنبه تشبیهی یا استعاری دارد مانند

زگرد سواران هوا بست میغ

چو برق درخشنده پولاد تیغ

هوا را تو گفتی همی برفروخت

چو الماس روی زمین را بسوخت

به  مغز اندرون بانگ پولاد خاست

به ابر اندرون آتش و باد خاست (فردوسی، شاهنامه، ج 1؛ ص123)

و از آنجا که شعر این دوره، بیشتر، آفاقی است و به ندرت نمونه شعری که گرایش به بیان انفسی داشته باشد می توان یافت ـ مگر در اواخر این عهد در بعضی شعرهای مسعود سعد و در رباعیهای خیام که بیانی کاملا” انفسی دارد ـ در شعر این دوره بیشترین عنصر، عنصر طبیعت است که دید گویندگان همواره در کار پیوستن اجزای آن است چه در وصفهای عمومی و چه در ساختن تصویرهای دیگر، از این روی هیچ جای اغراق نیست اگر بگوییم شعر فارسی در این دوره شعر طبیعت است هم از نظر وسعت عناصر طبیعت در تصاویر گویندگان این عصر و هم از نظر توجه به سطح و قشر ظاهری طبیعت که طبیعت را در شعر این دوره ملموس و ساده محفوظ نگه داشته و شاعر به هیچ روی در آن سوی تصاویر طبیعت امری معنوی را جستجو نمی کند

البته میزان دلبستگی گویندگان این دوره به طبیعت یکسان نیست و بر اثر همین اختلاف در زمینه دلبستگی به طبیعت است که تصاویر شعری بعضی از گویندگان از قبیل منوچهری در قیاس با گویندگانی از قبیل عنصری از نظر مواد طبیعت غنی تر است و این تفاوت در قیاس شعر گویندگان قرن چهارم با گویندگان نیمه دوم قرن پنجم نیز به خوبی آشکار است هم از نظر توجه به وصف طبیعت ـ چه وصفهای کوتاه که آن را وصف به خاطر وصف خواندیم، و چه از نظر وصفهای دیگر ـ و هم از نظر استفاده از عناصر طبیعت؛ مثلا” قیاس شعر فرخی سیستانی با ابوالفرج رونی می تواند نماینده خوب این اختلاف باشد که نخستین می کوشد مسائل بیرون از حوزه طبیعت را با کمک تصویرهای طبیعت حسی کند و دومی می کوشد طبیعت ملموس را از رهگذر تصویرهای انتزاعی تازگی و لطافت و رقت بیشتری ببخشد و این کوشش او شعرش را از جنبه ملموس بودن و حسی بودن دور کرده و به صورت مجموعه ای از تصاویر پیچیده و گاه نامفهوم در آورده است و همچنین مسعود سعد سلمان، در قیاس با منوچهری. اما هیچکدام از این گویندگان جز در موارد استثنایی نتوانسته اند مانند شاعران دوره های بعد نهفتگی درون انسان را در تصویرهای طبیعت کشف کنند و این خصوصیتی است که در شعر اروپایی نیز در دوره های خاصی تجلی دارد، مثلا” در ادب انگلیسی وردزورت و پیروان او چنین کوششی در شعرهای طبیعت از خود نشان داده اند

از ملاحظه شعر فارسی در این عصر، که به حق باید آن را دوره طبیعت در شعر فارسی خواند، به خوبی دانسته شود که با همه فراخی دامنه جغرافیایی محیط زیست شاعران و با همه اختلافاتی که از نظر  اوضاع طبیعی در هر ناحیه ای از نواحی مختلف نفوذ شعر فارسی وجود داشته، رنگ عمومی شعرهای طبیعت یکسان است و بهار یا پاییز یا هر پدیده دیگر از پدیده های طبیعت، در شعر مسعود سعد و معزی و قطران یکسان است با اینکه محیط زیست ایشان از یکدیگر جداست، مسعود در هند زیسته و معزی در خراسان و قطران در آذربایجان و بالتبع هر کدام از این نواحی از نظر طبیعت ویژگی های خاصی را داراست. (شفیعی کدکنی. صور خیال در شعر فارسی، خلاصه صفحات300تا326)

خصایص عمومی عناصر طبیعت درصورخیال (عصرمنوچهری و فخر الدین گرگانی) 400 تا450 هجری

 

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی مح

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله روشهای پرداخت ثمن در تجارت بین المللی فایل ورد (word) دارای 18 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله روشهای پرداخت ثمن در تجارت بین المللی فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله روشهای پرداخت ثمن در تجارت بین المللی فایل ورد (word)

مقدمه         
فصل اول : روشهای پرداخت داخلی       
-    مبحث اول : خطرات پرداخت با اسناد تجاری       
-    مبحث دوم : تلاش برای حل مشکلات    
فصل دوم : اعتبارات اسنادی   
-    مبحث اول : گشایش اعتبار            
-    مبحث دوم : اصول حاکم بر اعتبار اسنادی         
-    مبحث سوم : تصویه اعتبار   
منابع      

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله روشهای پرداخت ثمن در تجارت بین المللی فایل ورد (word)

1- ناصر کاتوزیان ، حقوق مدنی ، عقود معین ( 1 ) ، ( تهران : موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران ، 1353 ) ص
2- حسین خزاعی ، ” روشهای حمل کالا در تجارت بین المللی ” ، مجله دانشکده علوم و حقوق سیاسی ، شماره 29 ( مهرماه 1372 ) ص 96 –
3- ناصر کاتوزیان ، پیشین ، ص
4- ناصر کاتوزیان ، پیشین ، ص
5- نقش فوروارد در حمل و نقل بین المللی ، انتشارات کمیته ایرانی اتاق بازرگانی بین المللی
6- منصور راستین ، حقوق بازرگانی
7- ناصر کاتوزیان ، حقوق مدنی و معاملات معوض
8-  ناصر کاتوزیان ، حقوق مدنی ، قواعد عمومی قراردادها ، ج دوم ، ص
9- بهروز اخلاقی ، مجله حقوقی ، دفتر خدمات حقوقی بین المللی جمهوری اسلامی ایران
10- ماده 2 معاهدات ژنو سال 1930 و
11- سیر تحول مقررات متحد الشکل اعتبارات اسنادی طی سالهای 1974 – 1983 ( تهران ، انتشارات کمیته ایرانی اتاق بازرگانی بین المللی ، 1371 ) ص
12- تنظیم قراردادهای بازرگانی بین المللی ، انتشارات کمیته ایرانی اتاق بازرگانی بین المللی ) ص 47 ، تحلیلی بر مقررات متحدالشکل اعتبارات اسنادی و کاربرد آن در معاملات اعتبارات اسنادی ، همان ماخذ ، ص

مقدمه

اصولا پرداخت ثمن با تسلیم مبیع تقارن دارد . بیع از عقود معوض و دو عوض به هم وابسته است .  بنابراین بعد از مطالعه ” روشهای حمل کالا در تجارت بین المللی “  که در نهایت به تسلیم مبیع یعنی انتقال یکی از دو بعد ضمان معاوضی منجر می گردد ، لازم است پرداخت ثمن و روشهای آن که بعد دیگر ضمان معاوضی است ، مورد بررسی قرار گیرد
در حقوق تجارت بین المللی روشهای گوناگونی برای پرداخت ثمن وجود دارد ولی قبل از ورود به اصل مطلب لازم است در مقدمه به این سوال پاسخ گوییم که منظور از اصطلاح ” ثمن ” در تجارت بین المللی چیست ؟ زیرا در حقوق کشورهای مختلف ، از این اصطلاح از نظر تئوری و عملی برداشتهای متفاوتی شده است ، محور اصلی اختلاف این است که آیا به هنگام انعقاد عقد ، ثمن باید معین باشد ؟ آیا منظور از ثمن همیشه پول است و یا غیر آن ؟
در پاسخ سوال اول باید گفت که در حقوق ایران و فرانسه  ( با کمی اختلاف بر خلاف حقوق انگلستان و امریکا ، ثمن کالا به هنگام انعقاد عقد باید به نحوی معین شود که نیاز به قصد مشترک متاخر طرفین در تعیین آن وجود نداشته باشد. قصور در تعیین ثمن به نحو مزبور موجب بطلان مطلق عقد  است
در حقوق ما ، بطلان عقد از مواد 190 و 216 قانون مدنی استنباط می شود . به موجب بند 3 ماده 190 قانون مذکور، یکی از شرایط اساسی صحت معامله ” موضوع معین ” است و به صراحت قسمت اول ماده 216 ، مورد معامله باید مبهم نباشد
در حقوق فرانسه ، عقد بیع تعهدات متقابلی برای بایع و مشتری ایجاد می کند که موضوع هر یک از دو تعهد باید معین باشد و تعهد هر یک از طرفین علت وجودی تعهد طرف دیگر است . در حقوق این کشور ، ثمن باید معین بوده و یا روشی برای تعیین آن پیش بینی شده باشد ، به نحوی که نیاز به دخالت موخر متعاملین نداشته باشد ، زیرا در صورت عدم تعیین ثمن ، نه موضوع تعهد خریدار مشخص است و نه علت تعهد فروشنده 
اختلاف حقوق فرانسه و ایران ، در معین بودن ثمن در حقوق ایران و قابل تعیین بودن آن در حقوق فرانسه است . طبق ماده 1592 قانون مدنی فرانسه ، در عقد بیع تعیین ثمن را می شود به شخص ثالثی  واگذار کرد ، ولی اگر این شخص نتواند یا نخواهد اقدام به تعیین ثمن نماید ، عقد محقق نمی گردد و رویه قضایی چنین عقدی را باطل اعلام کرده است
در حقوق انگلستان و امریکا ، عدم تعیین ثمن موجب بطلان مطلق عقد نیست ، زیرا با پذیرفتن مفهوم ” قیمت باز “  در ماده 8 قانون فروش کالای انگلستان ، مصوب 1979 و بند 1-2 ماده305 قانون متحد الشکل تجارت امریکا ،         راه حل های متفاوتی برای مشکل تعیین ثمن بعد از انعقاد عقد پیش بینی شده است که در برخی از موارد نیاز به قصد مشترک متاخر متعاملین دارد . در حقوق این کشورها ، در صورت عدم تعیین ثمن کالا به هنگام انعقاد عقد ، ” قیمت معقول ” که مورد توافق طرفین قرار گیرد ، ملاک عمل خواهد بود . پس قصور در تعیین ثمن به هنگام انعقاد عقد ، در حقوق انگلستان و امریکا بر خلاف حقوق ایران و فرانسه ، موجب بطلان مطلق عقد نیست
در پاسخ سوال دوم ( آیا منظور از ثمن پول یا غیر آن است ) نیز در حقوق کشورهای مذکور اتفاق نظر وجود ندارد ، در حقوق فرانسه و انگلستان ، بر خلاف ایران و امریکا ، منظور از ” ثمن ” ضرورتا و منحصرا پول است
در حقوق فرانسه مبیع با پول مبادله می شود و چنانچه چیز دیگری در مقابل مبیع قرار گیرد ، بر حسب مورد عقد ، معاوضه  و یا تبدیل دین و غیره است ، اما در حقوق ایران و امریکا ، با کمی اختلاف اموالی که می تواند ثمن قرار گیرد ، دایره شمول بیشتری نسبت حقوق فرانسه و انگلستان دارد . در حقوق ایران ، علاوه بر پول ، هر عملی که منفعت عقلایی مشروع داشته باشد ، می تواند ثمن قرار گیرد .  با وجود این ، در حقوق ما امتیاز بین معاوضه و بیع ، به طور معمول به این ترتیب است که “معاوضه اختصاص به مبادله کالا به کالا دارد و بیع ویژه مبادله کالا به پول است ، ولی از دیدگاه قانونی ، امتیاز بین بیع و معاوضه بستگی به قصد مشترک طرفین دارد ،  به این معنی که هرگاه دو طرف بخواهند یکی از دو عوض ، بهای عوض متقابل آن تلقی شود ، عقدی که واقع می شود ، بیع است و برعکس هرگاه دو کالا با هم مبادله شوند ، بدون اینکه در قصد مشترک طرفین یکی از آنها بهای دیگری باشد ، آنچه واقع شده معاوضه است . منتها چون احراز این قصد مشترک دشوار است ، عرف معیار تمیز قصد مشترک قرار می گیرد و گفته شد که در دید عرف ، مبادله کالا به پول ، بیع است و کالا به کالا معاوضه ، مگر اینکه خلاف این ثابت شود
در حقوق امریکا نیز ثمن معنای وسیعی دارد و پرداخت کالا به کالا را نیز در بر می گیرد . بند 1-2 ماده305 قانون متحدالشکل تجارت امریکا مقرر می دارد که ثمن را با پول یا به گونه دیگری می توان پرداخت کرد . بدین ترتیب مبادله کالا به کالا وارد قلمرو بیع می شود و بر خلاف حقوق ایران  به متعاملین اجازه تفکیک معاوضه از بیع با قصد مشترک داده نشده است
درحقوق انگلستان ، عقد بیع عقدی است که به موجب آن فروشنده مالکیت کالا را در عوض پول که ثمن نامیده           می شود، به خریدار انتقال داده می دهد
پس در خصوص ثمن و چگونگی تعیین آن در حقوق کشورهای مختلف رویه واحدی وجود ندارد و در صورت انعقاد قرارداد بیع بین المللی و عدم تعیین ثمن ، قوانین متعارضی وجود خواهد داشت که اجتناب از آن اهمیت بررسی روشهای پرداخت ثمن را در تجارت بین المللی نشان می دهد
مبنای حقوق تجارت بین المللی ، ترکیبی از راه حلهای حقوق داخلی مذکور می باشد . به این معنی که مانند انگلستان و فرانسه ، سیستم قیمت باز پذیرفته شده است . این مطلب از ماده 57 معاهده لاهه ( سال 1964 ) راجع به قانون متحدالشکل بین کالا و ماده 55 معاهده وین (سال 1980 ) راجع به بیع بین المللی کالا استنباط می شود
به عنوان مثال ماده 55 معاهده وین مقرر می دارد
” هرگاه قراردادی به نحو صحیح منعقد شده باشد ، ولی ثمن به طور صریح یا ضمنی تعیین نگردیده یا ضوابطی جهت تعیین ثمن پیش بینی نشده باشد ، در صورت فقدان دلیل مخالف ، چنین فرض می شود که متعاملین به طور ضمنی ثمنی را که در زمان انعقاد قرار داد برای فروش کالاهای از این قبیل در اوضاع و احوال مشابه در تجارت مشابه رایج بوده، در نظر داشته اند ”
بنابراین در معاهدات تجاری بین المللی ، مقصود از ” ثمن پولی است که فروشنده در مقابل دریافت آن مالکیت کالا را به خریدار انتقال می دهد. مبلغ این پول می تواند بعد از انعقاد عقد مورد توافق قرار گیرد
روشهای پرداخت ثمن ، برای به حداقل رسانیدن خطر عدم پرداخت ، در طول تاریخ تحولاتی را پشت سر گذاشته است . تا اواخر قرن هیجدهم ، داد و ستد جهانی روشی ثابت و ابتدائی داشت ، خریدار یا نماینده او شخصا به فروشنده مراجعه می کرد و با پرداخت ثمن به صورت نقد ، کالا را تحویل می گرفت و با خود حمل می کرد. به این ترتیب هیچ یک از طرفین در معرض عهد شکنی و نقض عهد توسط طرف دیگر قرار نمی گرفت و هیچ خطری پرداخت وجه را تهدید      نمی کرد
انقلاب صنعتی اروپا و امریکا ، در تجارت بین المللی نیز انقلابی به وجود آورد که به علت ضرورت مداخله اشخاص و موسسات مختلف در حمل و نقل و تحویل کالا از یک طرف و پرداخت ثمن از طرف دیگر ، امکان اعمال روش ابتدایی پرداخت ثمن را غیر عملی نمود . به منظور حل مشکل ، ابتدا روشهای پرداخت داخلی در تجارت بین المللی مورد استفاده قرار گرفت که به علت عدم کفایت آن ، پرداخت با اعتبارات اسنادی که شباهت زیادی به روش ابتدائی تحویل همزمان کالا و تسلیم ثمن دارد ، به کار گرفته شد

فصل اول : روشهای پرداخت داخلی

در حقوق داخلی ، اسناد تجاری ابزار پرداخت هستند . منظور از سند تجاری سندی است که بین تجار نقش پول را بازی می کند و وسیله کسب اعتبار و پرداخت و قابل معامله با روش سریع حقوق تجارت و قابل وصول در کوتاه مدت است
با خصوصیاتی که بر شمرده شد ، نه تنها چک و برات و سفته ، بلکه قبض انبار و اسناد مشابه آن نیز سند تجاری محسوب می شود . در تجارت بین المللی نیز این اسناد کاربرد مخصوص به خود دارند ، ولی چک و برات و اسناد وصولی بیشتر مورد استفاده قرار گرفته اند . به نحوی که در محافل بین المللی مورد توجه و موضوع تنظیم مقررات و قوانین متحدالشکل شده اند . مع هذا در انواع مختلف روشهای پرداخت داخلی مخاطراتی وجود دارد که برای تعدیل آن ،      تلاش هایی در سطح داخلی و بین المللی انجام گرفته است

مبحث اول : خطرات پرداخت با اسناد تجاری

خطرات پرداخت با اسناد تجاری دلایل و ریشه های متفاوت دارد . گاهی خطر ناشی از عدم تقارن زمانی پرداخت ثمن و تسلیم مبیع است و زمانی خطرات مبنای حقوقی دارد
الف – خطرات ناشی از عدم تقارن زمانی پرداخت ثمن و تسلیم مبیع : این خطرات در انواع مختلف اسناد تجاری با شدت و ضعف وجود دارند که به شرح زیر مورد مطالعه قرار می گیرند

1-حواله بانکی : ساده ترین روش پرداخت که در واقع جانشین پرداخت نقدی است ، استفاده از حواله بانکی است . در این روش پرداخت ، فروشنده تحت تاثیر حسن شهرت خریدار حاضر میشود کالا را با سیاهه های تجارتی برای خریدار ارسال دارد . بدیهی است که اعتماد کامل طرفین به یکدیگر و روابط تجاری حسنه در طویل المدت اساس و مبنای این نوع معامله است و بانک فقط وسیله ای است که به علت بعد مسافت و عدم دسترسی فروشنده و خریدار به یکدیگر ، به عنوان واسطه مورد استفاده قرار می گیرد و نقش آن انتقال ثمن و احتمالا اسناد از خریدار به فروشنده است . بنابراین در صورت امتناع فروشنده از ارسال حواله و یا عدم پرداخت وجه توسط خریدار ، هیچ سندی برای وصول قیمت یا استرداد کالای ارسال شده وجود نخواهد داشت . در عمل ، انجام معامله با حواله بانکی نادر است و معمولا با ارسال کالا اسناد اصولی نیز همراه است که علاوه بر تضمین بیشتر ، مداخله بانک های دو کشور صادر کننده و وارد کننده کالا را نیز ایجاب می نماید
به غیر از اصطلاح حواله بانکی ، اصلاحات دیگری مانند ، حواله هوایی و یا حواله تلگرافی نیز در تجارت بین المللی مرسوم است که نقش همان حواله بانکی را با استفاده از تلگراف و یا از طریق هوایی ایفا می کند . در اینگونه حواله ها    ( بانکی ، هوایی و تلگرافی ) ، خریدار از بانک خود تقاضا می کند تا از طریق هوایی و تلگرافی و یا بانکی اجازه پرداخت وجه را در کشور فروشنده و بنا به درخواست او صادر کند . بانک خریدار که با بانک فروشنده رابطه تجاری دارد ، وقتی اقدام به پرداخت می کند که حواله به نحو صحیح صادر شده باشد
اساسا حواله های بانکی چون با مداخله بانک تنظیم و اجرا می شوند ، معتبر هستند و کلیه بانکهای یک گروهی بانک  می توانند علیه یکدیگر یا علیه شعبه هایی از سایر گروههایی که توافق بر قبول حواله جات کرده اند ، حواله صادر کنند
اعتماد فروشنده و خریدار به یکدیگر عنصر اساسی استفاده از حواله بانکی است و در مواردی که این اعتماد در حد اعلی و بدون حد و حصر وجود ندارد ، می بایست به طریق مطمئن تری اقدام کرد . روش مطمئن تر استفاده از چک و برات است
در روش پرداخت با چک ، خریدار چکی صادر کرده ، برای فروشنده می فرستد . فروشنده باید چک را به بانک محال علیه تسلیم و وجه آن را دریافت دارد . این کار معمولا توسط بانک فروشنده انجام می شود . در فاصله صدور چک و لحظه وصول آن ، ممکن است صادر کننده ورشکسته شود و یا دستور عدم پرداخت آن را صادر کرده ، و یا به هر علت پرداخت چک را با شکست مواجه کند . از طرف دیگر ممکن است مقررات دولتی مانع انتقال ارز از کشوری به کشور دیگر گردد و پرداخت چک علی رغم حسن نیت صادر کننده با مشکل مواجه شود . در نهایت چک وسیله پرداخت است و هیچ تضمینی در مورد کالا و اجرای تعهد از طرف دیگر به همراه ندارد
برات نیز با کمی تفاوت به همین صورت عمل می کند . بروات تجارتی تنها در داخل کشور مورد استفاده قرار نمی گیرند و بر خلاف چک ، اغلب در کشورهای صادر شده ، در کشور دیگری پرداخت می شوند . در تجارت بین المللی بایع کالا را برای مشتری ارسال می دارد و براتی هم بر عهده او صادر می کنند . اسناد حمل و برات با میانجی گری بانک ارسال   می گردد و بایع به بانک دستور می دهد که در ازای اخذ قبولی برات از مشتری و یا دریافت وجه آن ، اسناد حمل را تحویل دهد
استفاده از این روش پرداخت نیز بین کسانی رایج است که به یکدیگر اعتماد و اطمینان دارند و با شناختی که از هم دارند ، فروشنده مطمئن است که با ارسال کالا و اسناد حمل و برات ، خریدار وجه برات را می پردازد و یا بعد از قبولی در سررسید ، وجه آن را خواهد پرداخت . برات اگر چه نسبت به حواله بانکی و چک تامین بیشتری در خصوص پرداخت ثمن دارد . زیرا اخذ قبولی یا عدم پرداخت وجه توام با تحویل اسناد حمل است ، ولی هنوز بایع در معرض این خطر باقی می ماند که در سررسید ، وجه آن تادیه نشود . لذا می بایست به طریقی درصدد تضمین وصول ثمن برآمد
2- تضمین پرداخت ثمن : حواله ، چک و برات به نحوی که مورد اشاره قرار گرفت ، همیشه خطر عدم پرداخت را به دنبال دارند و به این علت فروشنده قبل از ارسال کالا درصدد گرفتن ضمانت های مطمئن تری برای وصول قیمت کالا است . به این منظور تجارت بین المللی ابزار متعددی مثل ضمانت نامه بانکی ، حق حفظ مالکیت کالا ، و ممانعت از فروش مجدد کالا در اختیار او قرار داده است . گذشته از این بعد از انجام معامله نیز حق توقیف در ترانزیت و فروش مجدد کالا از حقوقی است که فروشنده را برای وصول قیمت کالا یاری می دهد . بنابراین هم قبل و هم بعد از تحویل کالا تضمین های برای وصول قیمت وجود دارد
قبل از تحویل کالا ، فروشنده می تواند از خریدار تقاضای ضمانت نامه بانکی کند . ضمانت نامه پرداخت به موقع ثمن و یا اقساط آن را تضمین می کند . در این صورت هر گاه در پرداخت تاثیری صورت گیرد و یا اینکه اصولا خریدار از پرداخت امتناع ورزد ، فروشنده از محل ضمانت نامه ثمن را وصول خواهد کرد
طریق دیگر تضمین وصول ثمن قبل از تحویل کالا ، درج شرط حق حفظ مالکیت کالا تا وصول کل ثمن در قرارداد بیع است . در حقوق داخلی بعضی از کشورها مانند ایران و انگلستان ، درج چنین شرطی در قرارداد پذیرفته شده است . بند 2 ماده 39 قانون بیع کالای انگلستان به سال 1979 ، به فروشنده حق حفظ مالکیت کالا تا وصول ثمن را داده است . به عنوان مثال کالا به صورت امانی ، اجاره یا رهن به خریدار تحویل می گردد و انتقال مالکیت کالا موکول به پرداخت کامل ثمن در موعد مقرر است . پس از وصول ثمن بر حسب مورد رهن ، فک یا اجازه فسخ و یا ید امانی برداشته میشود. در حقوق ایران نیز اگر چه عقد بیع تملیکی است و به صرف ایجاب و قبول مالکیت کالا منتقل می شود ولی ، برخی از حقوق دانان شرط خلاف آن را نیز پذیرفته اند

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی مح

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله رویکرد نوین حقوق انگلستان به بزهکاری اطفال فایل ورد (word) دارای 42 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله رویکرد نوین حقوق انگلستان به بزهکاری اطفال فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله رویکرد نوین حقوق انگلستان به بزهکاری اطفال فایل ورد (word)

چکیده  
مقدمه  
1اماره های عدم رشد؛ مبانی و انتقادات  
11انواع اماره های عدم رشد  
111اماره غیرقابل رد عدم رشد  
211 اماره قابل رد عدم رشد  
21انتقادات وارد بر اماره قابل رد عدم رشد  
121غیر ضروری بودن اماره قابل رد عدم رشد  
1121رشد سریعتر اطفال در دوران فعلی  
2121حذف مجازات‌های خشن  
221غیرمنطقی بودن اماره قابل رد عدم رشد  
321تبعیض‌آمیز بودن اماره قابل رد عدم رشد  
421مبهم بودن اماره قابل رد عدم رشد  
521لزوم مداخله زودرس  
2 دگرگونیهای بنیادین  
12از تغییر دیدگاهها تاتغییر ساختار  
112رویکرد حمایتی-تربیتی و رویکرد قضایی-کیفری  
212سیستم جدید دادرسی اطفال  
1212اهداف و ارکان سیستم جدید  
11212اهداف دادرسی اطفال  
22212ارکان جدید دادرسی اطفال  
22انواع قرارها  
122قرارهای غیر کیفری  
1122طرح ممنوعیت رفت و آمد شبانه:  
2122قرار حمایت از کودک  
3122قرار ویژه والدین  
4122قرار ویژه رفتارهای ضد اجتماعی  
222قرارهای کیفری  
1222قرار ارجاع  
2222قرار ترمیمی  
3222قرار برنامه اقدامات  
4222قرار حبس و آموزش  
3ارزیابی تحولات اخیر حقوق انگلستان در پرتو اسناد فراملی  
13کنوانسیون حقوق کودک  
23کنوانسیون اروپایی حمایت از حقوق بشر و آزادیهای اساسی  
نتیجه گیری  
فهرست منابع  

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله رویکرد نوین حقوق انگلستان به بزهکاری اطفال فایل ورد (word)

 الف) فارسی

1 دوگلاس, گیلیان؛ حق کودک بر خطاکاری: مسوولیت کیفری و صغیر نابالغ, تلخیص و ترجمه نسرین مهرا, مجله تخصصی دانشگاه علوم اسلامی رضوی ـالهیات و حقوق, سال چهارم, شماره سیزده, پاییز

2 کاری یو، روبر؛ مداخله روان شناختی- اجتماعی زودرس در پیشگیری از رفتارهای مجرمانه، ترجمه علی حسین نجفی ابرند آبادی، مجله تحقیقات حقوقی، شماره36-35،

3 مهرا, نسرین؛ «ترمیمی» شدن عدالت کیفری در انگلستان و ویلز, علوم جنایی, مجموعه مقالات در تجلیل از دکتر محمد آشوری, تهران, سمت,

4 مهرا، نسرین؛ عدالت کیفری اطفال از منظر حقوق بین الملل، مجله تحقیقات حقوقی، شماره38،

5 میرمحمدصادقی، حسین؛ طبقه‌بندی اطفال بزهکار در نظام کیفری انگلستان، مجله تحقیقات حقوقی، شماره26-25،

6 نجفی ابرند آبادی، علی حسین؛ تقریرات درس جرم‌شناسی، دوره کارشناسی ارشد حقوق جزا و جرم‌شناسی، مجتمع آموزش عالی قم، نیم سال دوم سال تحصیلی82-

چکیده

در سال 1998 قانونگذار انگلستان با حذف اماره قابل رد عدم رشد در مورد اطفال 14-10 ساله، عملا این گروه را بصورت کلی واجد مسوولیت کیفری دانست. اگر چه ممکن است در وهله اول این اقدام ناقض جدی حقوق کودکان به شمار آید، اما قضاوت در این مورد نیازمند توجه به تغییرات دیگری است که همزمان با این اقدام صورت گرفت. همگام با این اقدام قانونگذار تحولات عمیقی در نوع واکنشهای اجتماعی که نسبت به بزهکاری اطفال صورت می‌گیرد پدید آورد که محور آن توجه به اقدامات اصلاحی-تربیتی و نیز پیشگیری زودرس بود. بدین ترتیب قانونگذار انگلستان به جای آنکه اطفال بزهکار را به حال خود رها نموده و منتظر رسیدن آنان به سن مسوولیت کیفری و اعمال واکنشهای سنتی شود، در فرایند رشد و جامعه پذیری آنان دخالت نموده و سعی در جلوگیری از ریشه گرفتن عادات مجرمانه دارد. ابزار این رویکرد انواع قرارهایی است که به وسیله قوانین اخیر معرفی شدند. در این مقاله پس از طرح اماره عدم رشد و انتقادات وارد بر آن، دگرگونیهای اخیرحقوق انگلستان و از جمله انواع قرارها مورد بررسی قرار می‌گیرند

 واژگان کلیدی: سن مسوولیت کیفری، رشد جزایی، اماره عدم رشد، پیشگیری زودرس، اقدامات اصلاحی-تربیتی، قرارهای کیفری و غیرکیفری

مقدمه

فرایند تحول تدریجی رشد جزایی ممکن است به دو صورت در قوانین کیفری مورد توجه قرار گیرد. در قالب اماره‌های عدم رشد؛ بدین ترتیب که تا سنین خاصی اماره غیر قابل رد عدم رشد لحاظ شود که خلاف آن قابل اثبات نبوده و طفل را به کلی از مسوولیت مبری می‌سازد. در مورد اطفال در سنین بالاتر نیز اماره قابل رد عدم رشد وضع شده و در صورتی که رشد جزایی طفل اثبات شود مسوول شناخته می‌شود. رویکرد دوم تدریجی نمودن نوع و شدت واکنش‌هایی است که در پاسخ به پدیده مجرمانه اتخاذ می‌شود. با توجه به تدریجی بودن فرایند رشد کیفری، قانونگذار می‌تواند واکنش هایی متفاوت و متناسب با هر مرحله، نسبت به رفتار مجرمانه ارائه نماید. بدین ترتیب به جای آنکه اطفال بزهکار در پس مصونیت ناشی از وجود اماره های عدم رشد از کنترل سیستم قضایی خارج شده و در جامعه به حال خود رها شوند، مورد مداخله زودرس قرار گرفته و اقدامات تربیتی و اصلاحی لازم نسبت به آنها به اجرا در می‌آید. اعمال صحیح اقدامات حمایتی و تربیتی اطفال را از محیط‌های جرم‌زا خارج نموده، آنها را با نتیجه اعمالشان روبرو کرده و احساس مسوولیت را در آنان تقویت می‌کند

در حقوق انگلستان از قرن چهاردهم رویکرد نخست مد نظر قرار گرفت. اماره عدم رشد”Doli Incapax” بزرگترین ابزار تضمین حقوق کودکان در دوران اعمال مجازاتهای سخت و خشن محسوب می‌گشت. در سالهای اخیر اماره عدم رشد مورد انتقادات فراوان قرار گرفت و نتیجه آن حذف اماره قابل رد عدم رشد ویژه اطفال 14-10 ساله و به جای آن تمسک به طیف وسیعی از واکنشهای اجتماعی نسبت به بزهکاری اطفال بود. هدف از این دگرگونی تمرکز بر برخی یافته های نوین جرم‌شناسی نظیر لزوم مداخله در فرایند رشد اطفال و تکیه بر پیشگیری زودرس بود. در این مقاله پس از بررسی اجمالی اماره عدم رشد، به بررسی و تشریح واکنش‌هایی که در رویکرد نوین حقوق انگلستان پیش بینی شده اند، می پردازیم

اگرچه در قانون مجازات اسلامی هیچ رویکرد علمی نسبت به بزهکاری اطفال اتخاذ نشده اما واکنشهای پیش‌بینی شده در لایحه رسیدگی به جرایم اطفال و نوجوانان که در دست بررسی است- اگر چه غالبا رونویسی از قوانین قبل از انقلاب اسلامی می‌باشند- تحول بنیادینی در حقوق کیفری اطفال ایران پدید می‌آورند. با توجه به اینکه لایحه مذکور مراحل نهایی تصویب را می‌گذراند، در زیرنویس این مقاله اشاراتی به آن صورت پذیرفته است. بررسی واکنش های موجود در سیستم حقوقی انگلستان که حاصل مطالعات گسترده قانونگذار انگلیسی است، می‌تواند به عنوان یافته‌های مطالعات تطبیقی راهگشای قانونگذار ما در جهت اصلاح قوانین موجود و وضع مقررات مناسب در مورد اطفال بزهکار باشد

1.اماره های عدم رشد؛ مبانی و انتقادات

11‌.انواع اماره های عدم رشد

تدریجی بودن فرآیند رشد جزایی از دیرباز در نظام کامن‌لا مورد توجه واقع شده و بدین ترتیب اماره های دوگانه‌ای در این نظام بوجود آمدند. اولین اماره «فرض غیرقابل رد عدم رشد» می‌باشد و مخصوص کودکانی است که در سنین عدم تمیز مطلق قرار دارند. دومین اماره «فرض قابل رد عدم رشد» است که در مورد کودکانی که دارای تمیز نسبی می‌باشند اعمال می‌شود. دو گفتار آتی، اختصاص به معرفی این دو اماره دارد

111‌.اماره غیرقابل رد عدم رشد

نظام کامن‌لا از قرن چهاردهم این اصل را که اطفالی که در سنین پایین قرار دارند، فاقد مسوولیت کیفری می‌باشند، مورد پذیرش قرار داد. در ابتدا مرزی برای این محدوده سنی وجود نداشت؛ اما بعدها سن هفت سالگی به عنوان حد بالای آن منظور گشت. بدین ترتیب، اطفالی که زیر 7 سال سن داشتند قابل تعقیب کیفری و محاکمه نبودند. نکته حائز اهمیت آن است که مطابق رویه اتخاذ شده در نظام کامن‌لا، نه تنها چنین اطفالی فاقد مسوولیت کیفری بودند، بلکه اصولاً اعمال این گروه جرم محسوب نشده و به عبارت دیگر فاقد «اهلیت جنایی» بودند و در حقیقت عدم مسوولیت آنها منتج از عدم اهلیت جنایی بود. چنین رویه‌ای منجر به اتخاذ تصمیمات غیرمنطقی از سوی برخی دادگاهها گشت که یک نمونه آن پرونده والترز علیه لونت است . در این پرونده، دادگاه عمل ربایش یک سه چرخه توسط طفل هفت ساله‌ای را سرقت محسوب نکرده و به دنبال آن عمل پدر و مادر طفل در گرفتن مال ربوده شده نیز مداخله در اموال مسروقه محسوب نشد

قانون اطفال و نوجوانان مصوب 1933 در ماده 50، مرز سنی عدم مسوولیت را به هشت سالگی ارتقا دارد و پس از آن ماده (1)16 قانون اطفال و نوجوانان مصوب 1963 این سن را به ده سالگی رساند. متن این ماده به شرح ذیل است

“It shall be conclusively presumed that no child under the age of ten years can be guilty of any offence”

«بصورت قطعی فرض می شود که هیچ طفل زیر ده سال مقصر در ارتکاب جرم شناخته نمی شود»

اشاره قانونگذار به اینکه نمی‌توان طفل را مقصر در ارتکاب جرم شناخت، تلویحا مبین آن است که بر خلاف رویکرد پیشین، قانونگذار عمل طفل را جرم دانسته ولی به علت فقدان مسوولیت کیفری وی را قابل مواخذه نمی‌داند

211 اماره قابل رد عدم رشد

همزمان با شکل‌گیری اماره پیشین، اماره دیگری در خصوص اطفالی که در سنین بالاتری قرار داشتند پدید آمد. در ابتدا محدوده سنی آن مشخص نشده بود؛ تا آنکه در قرن هفدهم، چهارده سالگی به عنوان حد بالای این اماره پذیرفته شد. حداقل این اماره نیز همانگونه که گفتیم ابتدا هفت سالگی بود که بعدها به هشت و سپس ده سالگی ارتقا یافت. به موجب این اماره، اطفال 10 تا 14 ساله فاقد اهلیت جنایی بودند مگر اینکه ثابت می‌گشت طفل در زمان ارتکاب جرم می‌دانسته که عملش خطاست. از نیمه اول قرن 19 این شیوه بیان اماره بکار رفت:‌

“ A child [over ten but] under fourteen is in law not capable of committing a crime unless it is proved that at the time of the act he knew that it was wrong”

«طفل [بالای ده سال] و زیر چهارده سال از لحاظ قانون ناتوان از ارتکاب جرم شناخته می شود مگر اینکه ثابت شود در زمان ارتکاب می دانسته عملش خطا است.»

معمولاً تعبیر دیگری از این اماره نیز بیان شده است که بدین شرح است:‌

“The child is presumed to be doli incapax”

“Doli Incapax” عبارتی لاتین است. Incapax در مقابلcapax بوده و به معنی عدم توانایی می‌باشد. Doli نیز منشعب از واژه لاتینDolus به معنی قصد می‌باشد. این اصطلاح از نظر لغوی عدم تحقق قصد مجرمانه در اطفال را می‌رساند

این شیوه بیان مورد انتقاد قرار گرفته است و چنین گفته‌اند که طفل می‌تواند اعمال خود را همراه با وضعیت ذهنی که دربردارنده “dolus” (قصد) باشد انجام دهد، در حالیکه لزوماً‌ علم به اینکه عملش خطاست نداشته باشد . در حقیقت آنچه در اماره قابل رد عدم رشد مفروض است عدم درک و شناخت اطفال نسبت به ماهیت خطاکارانه اعمالشان است و نه فقدان قصد. در هر حال این مساله مورد اتفاق همه حقوقدانان است و هیچ یک از نویسندگان از تعبیر”Doli Incapax” فقدان قصد ارتکاب جرم در اطفال را مد‌نظر قرار نداده‌اند و استفاده از این عبارت تنها به علت معمول بودن آن می‌باشد

بزرگترین مشکل حقوق انگلستان در اعمال این اماره ابهام در محدوده آن بود. دادگاه عالی در پرونده ج ام علیه رونکلس سعی کرد این ابهامات را رفع کند. در این پرونده اظهار شد طفل باید بداند عملش «کاملاً‌ خطا» و ماورای صرف شیطنت یا شرارت کودکانه است. در اینجا هیچ رهنمودی در خصوص معیار کاملاً‌ خطا بودن عمل و رابطه آن با درک ممنوعیت قانونی ارائه نشد. برخی اظهار داشته‌اند: «آن چیزی که لازم است طفل از قانون بداند این است که آیا پلیس وی را بخاطر عملش به دادگاه می‌برد یا خیر» بنا بر این عقیده، درک طفل نسبت به انواع مختلف جرایم و ماهیت آنها ضروری نیست. حتی برخی درک طفل نسبت به اصل ممنوعیت قانونی را نیز لازم ندانسته و علم وی به خطا بودن عمل (از نظر اخلاقی) را جهت رد اماره کافی می‌دانند

نکته مهمی که باید به آن توجه داشت این است که در مورد اعمال شیطنت‌آمیز کودکانه نیز ممکن است طفل نسبت به ماهیت غیراخلاقی برخی از این اعمال علم داشته باشد؛ اما دادگاه با تعیین معیار علم به کاملاً خطا بودن عمل سعی داشت میان این دو نوع بینش اطفال تفکیک قائل شود: جایی‌که طفل با علم به ممنوعیت اخلاقی عمل، با این تصور که حداکثر با تنبیه پدر و مادر مواجه می‌شود، مرتکب آن رفتار می‌گردد و جایی‌که طفل در می‌یابد که عملش با واکنش‌هایی فراتر از یک تنبیه ساده مواجه می‌شود

در کنار اماره عدم رشد ویژه اطفال، اماره غیرقابل رد دیگری در خصوص جرایم جنسی وجود داشت. مطابق این فرض، پسری که زیر چهارده سال سن داشت، به علت ارتکاب تجاوز به عنف یا جرایمی که مشتمل بر رابطه جنسی است -به عنوان مثال، رابطه جنسی با دختران زیر سیزده سال- مجرم شناخته نمی‌شد. مبنای این قاعده، عدم توانایی زیست‌شناختی اطفالی که در این سن قرار دارند بوده است. با این وجود اگر در پرونده‌ای خاص ثابت می‌گشت عملاً‌ رابطه جنسی برقرار شده است، باز هم چنین اتهامی وارد نبود. این قاعده تا حدودی با مقررات مدنی در تعارض بود چرا که در رسیدگی‌های مربوط به نسب، ممکن بود پسری که زیر چهارده سال سن داشت به عنوان پدر طفل شناخته شود

به جای اتهام تجاوز به عنف، طفل متهم به تعرض منافی عفت یا تعرض کمتر از زنا می‌شد. البته اگر طفل مرتکب معاونت در تجاوز به عنف می‌گشت، تحت همین عنوان قابل محاکمه و مجازات بود و نه معاونت در تعرض منافی عفت . همانگونه که گفته شد، فرض قانونی عدم امکان محکومیت اطفال زیر 14 سال به اتهام تجاوز جنسی، ریشه در تفکر عدم قابلیت زیست‌شناختی آنان در ارتکاب تجاوز جنسی داشت و نه عدم رشد فکری آنان؛ بدین لحاظ از بررسی بیشتر این اماره می‌گذریم. تنها این نکته قابل ذکر است که فرض مذکور در سال 1993 به موجب قانون جرایم جنسی ملغی گشت

در خصوص اماره غیرقابل رد عدم رشد ویژه اطفال زیر 10 سال ابهام زیادی وجود ندارد. نظیر این اماره در سایر کشورها وجود دارد و کلاً تمام سیستمهای حقوقی متمدن پذیرفته‌اند که اطفالی که در زیر سن مشخصی قرار دارند، باید بطور مطلق از مسوولیت کیفری مبری باشند. آنچه محل بحث است اماره قابل رد عدم رشد می‌باشد که خاص نظام کامن‌لا بوده و در حال حاضر نیز در برخی از کشورهایی که سیستم حقوقی آنها مبتنی بر کامن‌لا است وجود دارد . با توجه به اهمیت این اماره مباحث بعد را اختصاص به برخی از مسائل عملی پیرامون این اماره و نیز انتقادات وارد بر آن می‌دهیم

21انتقادات وارد بر اماره قابل رد عدم رشد

در سالهای اخیر اماره قابل رد عدم رشد در انگلستان مورد انتقاد بسیار قرار گرفت و اگرچه موافقین این اماره با رد دلایل مخالفان بر ادامه وجود آن اصرار داشتند، سرانجام تلاش مخالفان تفوق یافته و قانون جرم و بی‌نظمی مصوب 1998 در ماده 34 صراحتاً این اماره را کنار گذاشت. در این گفتار با بررسی دلایل مخالفان و پاسخهای ارائه شده به دنبال یک جمع‌بندی کلی در مورد صحت و سقم این اقدام قانونگذار انگلیسی می‌باشیم. با توجه به تعدد ایرادات و انتقادات وارد شده، آنها را در پنج گفتار به شرح ذیل بررسی می‌کنیم

121غیر ضروری بودن اماره قابل رد عدم رشد

مهمترین دلیل ارائه شده در رد اماره قابل رد عدم رشد، غیرضروری و غیرقابل استفاده بودن آن در زمان فعلی می‌باشد. مخالفان به دو دلیل عمده این اماره را غیرقابل استفاده می‌دانند

1121رشد سریعتر اطفال در دوران فعلی


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی مح

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود تحقیق ژئوپلیتیک مرز ایران و کشور آذربایجان فایل ورد (word) دارای 84 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود تحقیق ژئوپلیتیک مرز ایران و کشور آذربایجان فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود تحقیق ژئوپلیتیک مرز ایران و کشور آذربایجان فایل ورد (word)

مقدمه:  
گفتار اول )مرز ومرزبانی:  
1-مفهوم مرز:  
2-اهمیت مرز  
گفتار دوم:برخی تعاریف واصطلاحات مرزی:  
الف:تعاریف واصطلاحات عمومی مرزی  
1-تعریف مرزبان  
2-تعریف مرز:  
3-انواع مرزهای زمینی:  
4-تعریف تجاوز مرزی:  
5-تعریف مرز نشین:  
6-تعریف تردد مجاز:  
7-متردد بین مرزی:  
ب)تعاریف واصطلاحات مربوط به رودخانه مرزی  
1-رودخانه مرزی:  
2-اصلاح مسیررودخانه:  
3-حفظ وتثبیت کناره وبستر رودخانه:  
ج)تعاریف واصطلاحات مربوط به معاهدات مرزی:  
1-تعریف معاهده:  
2-تعریف پروتکل:  
3-موافقنامه یا توافقنامه:  
4-قرارداد:  
5-یادداشت تفاهم:  
6-پیمان:  
7-مصونیت سیاسی(دیپلماتیک)  
فصل دوم  
گفتار اول:  
الف)وضعیت کلی مرزهای جمهوری اسلامی ایران:  
مشخصات کلی مرزها:  
مرزهای دریایی ایران شامل:  
ج)اطلاعات کلی راجع به کشور جمهوری اسلامی ایران:  
مرز ایران وجمهوری آذربایجان:  
1-مشخصات مرز:  
2-ویژگیهای مرز:  
هـ)اطلاعات کلی راجع به کشور جمهوری آذربایجان:  
گفتار دوم :مروری برژئوپلتیک استانهای آذربایجان شرقی،اردبیل وگیلان:  
الف)موقعیت جغرافیایی:  
ب)سابقه تاریخی مذهی و ویژگیهای ژئوپتیکی:  
ج)جغرافیای طبیعی:  
د)جغرافیای انسانی:  
هـ)شبکه ارتباطی:  
راهها:  
1-راههای برون کشوری:  
2-راههای درون کشوری:  
راه آهن:  
راه های هوایی:  
راههای ارتباطی آبی داخلی:  
و)بررسی نظامی:  
معابر ومحورهای نفوذی آذربایجان (دهیلز بندیها)  
بخش سوم:  
گفتار اول :رژیم حقوقی رودخانه ارس  
گفتار دوم :رژیم حقوقی دریای خزر:  
الف)پیشینه رژیم حقوقی  
ب)مواضع کشورهای ساحلی دریای خزر:  
1-جمهوری اسلامی ایران:  
2-فدراسیون روسیه:  
3-قزاقستان:  
4-ترکمنستان:  
5-آذربایجان:  
نتیجه:  
بخش چهارم:  
گفتار اول: ناپیوستگی آذربایجان با نخجوان:  
گفتار دوم :بحران قره باغ  
گفتار سوم: حضور آمریکا در منطقه وگسترش ناتو به شرق  
بخش پنجم:  
گفتار اول دلایل همگرایی وواگرایی اقوام ترک آذری زبان با ج .1 ایران  
گفتار دوم: ادعای ارضی قفقاز نسبت به مناطق پیرامونی  
گفتار سوم:وضعیت دفاعی آذربایجان:  
گفتار چهارم: مشکلات امنیتی آذربایجان با ایران:  
گفتار پنجم: بررسی دلایل اهمیت کشور آذربایجان برای ایران:  
1-آذربایجان بعنوان همسایه ای با اهمیت:  
2-آذربایجان  ،دومین کشور با اکثریت شیعه  در جهان:  
3-تاریخ وفرهنگ مشترک میان دو کشور:  
4-تاثیر گسترش روابط با آذربایجان بروجه سیاسی ایران:  
5-وجودمنابع مشترک انرژی در دریای مازندران:  
6-آذربایجان با بازارهای بکروپرلود:  
7-نیاز آذربایجان به ایران برای رسیدن به بازارهای جهانی:  
8-نیاز آذربایجان به ایران برای حفظ ارتباط وتدارک نخجوان:  
9-بهره گیری مشترک از رودخانه ارسی:  
10-اهمیت نحوه خاتمه وحل فصل بحران قره باغ:  
بخش ششم  
نتیجه گیری وپیشنهادات:  
ب-در زمینه های سیاسی،امنیتی ودفاعی:  
ج)در زمینه فرهنگی واجتماعی:  
فهرست منابع  

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود تحقیق ژئوپلیتیک مرز ایران و کشور آذربایجان فایل ورد (word)

1-افشردی ،محمدحسین (1381)،ژئوپلتیک قفقاز وسیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، تهران،انتشارات سپاه پاسداران

2-پیشقدم (1383) تحقیق ژئوپلتیک آذربایجان ایران

3-تقوی اصل،سیدعباس (1379) ،ژئوپلتیک جدید ایران از قزاقستان تا گرجستان ،تهران مرکز چاپ وانتشارات وزارت امورخارجه

4-رحمتی راد،محمدحسین(1374) مرزبانی ،گذرنامه واتباع بیگانه ،تهران انتشارات معاونت آموزشی ناجا

5-زنده دل ،حسن(1377)،استان آذربایجان غربی،تهران،نشر ایران گردان

6-زنده دل حسن(1377)  استان اردبیل،تهران،نشر ایران گردان

7-زنده دل حسن(1377) استان آذربایجان شرقی،تهران ،نشر ایران گردان

8-صفوی،سیدیحیی(1333)مقدمه ای بر جغرافیای نظامی ایران(جلد اول )شمالغرب و غرب کشور،تهران،سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح

9-عزیزی،علی(1385)تحقیق ژئوپلتیک آذربایجان دریای خزر

10-نامور،جعفر(1384) تحقیق ژئوپلتیک کشورآذربایجان ونقش آن بر پاین ترکسیم وامنیت ج.1ایران

مقدمه

سرزمینی که امروزه به نام جمهوری آذربایجان خوانده می شود به دنبال شکست ایران در جنگهای خود با روسیه وطی قراردادهای گلستان (1813 م) وترکمنچای (1828م) از ایران جدا و به روسیه ضمیمه گشت

در طول تاریخ هیچ کشوری به اندازه روسیه قلمروهای خاک ایران را برای همیشه به اشغال در نیاورده است ،قلمروهایی که طی دوره های درازمدت تاریخی زیرسیطره فرهنگی ایرانیان بودند یا دست کم خراجگذار ایران بودند بیشتر بخشهای اسیای مرکزی تقریبا به مدت سه هزار سال کانونهای ممتاز فرهنگ وتمدن ایرانی بوده واغلب اوقات تا اندازه ای تحت کنترل سیاسی ایران قرار داشته اند

در اوایل دهه 1990 شاهد تحولی عظیم در محو سیاست جهانی بوده ایم. برای نخستین بار یک امپراطوری بدون جنگ از درون متلاشی شد.خروج یکی از ارکان قدرت از گردونه نظام دو قطبی ژئوپلتیک جهانی را به گونه ای متاثر کرد که تثبیت نظام جدید بر مبنای روابط ومناسبات بین الملل نیاز به گذشت زمان دارد

گورباچف در 25 دسامبر 1991 از سمت خودکناره گیری کرد و اتحاد جماهیر شوروی نیز از حوقی در 31 دسامبر همچنین سال از بین رفت.فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی یک فرایند سیاسی بود که نتیجه آن تجزیه یک واحد یکپارچه به 15 واحد سیاسی با جغرافیای جدا از هم بود

در اطراف ایران دولتهای جدیدی بنامهای آذربایجان ،ارمنستان وترکمنستان ظهور کردند که قبلا روابط این جمهوریها از کانال مسکو انجام گرفت لیکن امروز آنها مستقلا می توانند با همسایه خود یعنی ایران تعامل داشته باشند

با توجه به وابسته بودن بحث آذربایجان به قفقاز لازم است اشاره ای به منطقه قفقاز و اهمیت آن از نظر ژئوپلتیک داشته باشیم

قفقاز بعنوان منطقه سرحدی ایران در تاریخ گذشته خود موضوع رقابت قدرتهای پیرامونی بوده ومدتها نیز جزئی از سرزمین وقلمرو وحاکمیت دولت ایران محسوب می شده است

این منطقه در محدوده ای به وسعت چهارصدوبیست وپنج هزار کیلومتر بین غرب دریای خزر وشرق دریای سیاه ودرهمسایگی شمال غرب ایران وشمال ترکیه واقع شده است. رشته کوههای قفقاز بزرگ به طور هزار ودویست کیلومتر در جهت شمال غربی از شبه جزیره تامان در تنگه کرچ(بین دریای سیاه ودریای آزوف) وجنوب شرقی تا شبه جزیره آبشوران در غرب دریای خزر در شرق جمهوری آذربایجان)کشیده شده است

منابع نفت وگاز دریای خزر جزء سومین ذخائر مهم جهان بعد از خلیج فارس و سیبری در شرق قفقاز است.پس از جنگ سرد غرب تمایل زیادی به نفوذ در قفقاز داشته است.علاقمندی پیمان ناتو هنوز در قفقاز وگسترش به آن برای حایل شدن بین شمال وجنوب وجداکردن ارتباط زمینی ایران وروسیه برای انزوای بیشتر ایران ونیز جداکردن روسیه از قفقاز صورت گیرد

وجود مناطق بحرانی بالفعل وبالقوه چچن ،قره باغ،آنجارستان واستقرار موشکهای اتمی بر چیده  شده از آلمان در ترکیو وفعال شدن نیروی هوایی ناتو در ترکیه وهمکاری نظامی ترکیه با اسرائیل وحضور فعال اسرائیل در منطقه را می توان بعنوان تهدیدهای منطقه نام برد

در این راستا جمهوری آذربایجان امنیت خود را در خروج از نفوذ روسیه و در محوره پیوستن به غرب و ساختارهای اروپای –امریکایی به ناتو جستجو می کند. در نقطه مقابل ایران در محور پیوستگی با روسیه ودوری از محور آمریکا حرکت می کند.بنابراین در این زمینه آذربایجان در تضاد با سمت وسوی حرکت ایران است ودر نهایت از سوی ایران احساسی عدم امنیت می کند

در این تحقیق تلاش بر آن بوده که ضمن بیان موارد مصطلح مرزی،اشاره به وضعیت کلی مرزهای میهن اسلامی داشته سپس مرز ایران وکشور جمهوری آذربایجان تبیین وعوامل ژئوپلتیکی آذربایجان وروابط این کشور با ایران بررسی تا درپایان به یک نتیجه گیری وپیشنهاد مناسب است یابیم

گفتار اول )مرز ومرزبانی

1-مفهوم مرز

در زمینی حدود وثغور حاکمیت کشور مهمترین عامل تشخیصی وجدا کشور از کشورهای همسایه عامل مهم بوجود آورنده ومدت سیاسی یا طبیعی وانسانی در کشور بزرگترین عامل موثر د رامنیت واستقلال کشور وحافظ موجودیت نظام عامل موثر در مناسبات سیاسی و اقتصادی کشور با کشورهای همسایه وبالاخره آخرین در قلمرو کشور

2-اهمیت مرز

تاثیرات مستقیم وگسترده مرزهای کشور بر استقلال وتمامیت ارضی حاکمیت ملی امنیت داخلی اوضاع اقتصادی،فرهنگ وایدئولوژی،دیپلماسی ونیروی نظامی ان کشور اهمیت ویژه مرزها یا آشکار می سازد. بدین لحاظ توجه به وضعیت مرزها همواره از اهمیت واولویت خاصی برخوردار بوده ودولتها برای کنترل مرزهای خودناچار به سرمایه گذاری می باشند. با بررسی چگونگی تاثیرات مرزها بر هر یک از عوامل فوق می توان به اهمیت مرزها بیشترپی برد

1-2 مرز استقلال وتمامیت  ارضی:خطوط مرزی که مشخص کننده حدود یک واحد سیاسی می باشد در واقع عامل مهم به وجود آورنده ودولت سیاسی در یک سرزمینی که ممکن است فاقد هر گونه وحدت طبیعی یا انسانی باشد نیز هست اصولا مرزهای هر کشور صرف نظر از اینکه حافظ موجودیت آن نظام است بزرگترین تاثیر را در وضعیت واستقلال آن مملکت دارد.بدین لحاظ هر گونه تغییر در خطوط مرزی با دقت بسیار مورد توجه قرار می گیرد

2-2مرز حاکمیت ملی: مرزهای هر کشور در واقع حدود وثغور حاکمیت آن کشور است وضعیت آنها نشان دهنده قوت یا ضعف آن حاکمیت می باشد لذا کنترل مرز اگر براساس سیاستهای صحیح ودقیق وبا مراقبت کامل انجام بگیرد موجب تثبیت حاکمیت دولت خواهد شد

3-2 مرز وامنیت داخلی: هر دولتی که بخواهد در داخل کشور امنیت برقرار کرده شرایط وامکانات سازندگی را فراهم کند باید از مرزهایی مطمئن برخوردار باشد.در غیر اینصورت اشکالات ناشی از ناامنی که از مرزها نشات می گیرد مانع هر گونه سازندگی وپویایی در کشور خواهد بود. امنیت داخلی کشور هنگامی به نحو مطلوب برقرار می شود که نسبت به مرز اهتمام شود و در تقدم اول اقتدار نظام در مرز تجلی یابد

 4-2-مرزهای هر کشور تاثیر عمیقی بر چگونگی فعالیتهای اقتصادی،روابط ومبادلات مرزی مرزنشینان ونقش برجسته ای در شکل دهی مناسبات اقتصاد میان دولتها به عهده دارد.وضعیت مرزها در اوضاع کلیدی وهدایت کننده داشته واز کاربرد وسیعی برخوردار است .بدین جهت سیستم مرز دارای هر کشور بعنوان یکی از مهمترین متغیرهای موثر در سیاست خارجی محسوب گردیده و مرزبانان وظایف حسابرسی را به عهده دارند.از طرفی اهمیت مرزها و ضرورت برقراری امنیت در آنها ایجاب می کند تا دولت ها سعی نمایند حتی المقدور در مرزهای کشور خود تشخیص نداشته باشند

گفتار دوم:برخی تعاریف واصطلاحات مرزی

الف:تعاریف واصطلاحات عمومی مرزی

1-تعریف مرزبان

مرزبان افسری است از نیروی انتظامی که با دریافت استار از وزارت امور خارجه د رمرز گمارده می شود تا علاوه بر استقرار نظم وامنیت در مرز وکنترل ومراقبت از خط مرز با استفاده به قراردادهای مشترک مرزی وبرقراری ارتباط باهمتای خود در آن سوی مرز نسبت به حل وفصل مسایل مرزی وحفظ واستیغای حقوق دولت ومرزنشینان اقدام نمایند

2-تعریف مرز

آخرین حد قلمرو زمینی ،هوایی،دریایی وتحت الارضی هر کشور را مرز آن کشور می گویند

مرز خط فرضی وقراردادی است که منظور تعیین حدود یک واحد سیاسی(کشور) روی زمین و اسناد مرزی مشخص می شود

3-انواع مرزهای زمینی

1-3-از نظر پیدایش وتطبیق آنها باگروههای قومی وزبانی شامل

- مرزهای پیشتاز ومرزهای پیش ازسکونت

- مرزهای تطبیقی

- مرزهای تحمیلی

2-3 از نظر تطاق با عوارض طبیعی

- مرزهای طبیعی

-مرزهای هندسی

-مرزهای پیشتاز وپیش از سکونت: خطوط مرزی که در نواحی خالی از سکونت پیش از این که اجتماعات انسانی پدید ایند ترسیم شده اند،مرزهای پیشتاز نامیده میشود مانند مرز میان کانادا وآلاسکا

-مرزهای تطبیقی: مرزهایی که با توجه به جغرافیایی انسانی نواحی ومنطبق با الگوهای فرهنگی قومی تعیین می گردد به مرزهای تطبیقی معروفند مانند خط مرزی هندوستان و پاکستان که در تیین خط مذکور کمال دقت شد تا خطوط مرزی ترسیم شوند که در حد امکان نواحی مسلمان نشین را از نواحی هندونشین جدا کنند

-مرزهای تحمیلی:به خطوط مرزی که بدون توجه به سیمان فرهنگی ناحیه وتنها در اثر سیاستهای بین المللی بوجود آمده اند مرزهای تحمیلی گفته می شود مانند مرز میان ایران وجمهوری مسلمان نشین آسیای میانه (شوروی سابق) که مردم هم زبان هم کیش را از یکدیگر جدا کرده است

مرزهایی که در امتداد خط اتشی بس کشیده شده اند نیز جز مرزهای تحمیلی می باشد. مانند خط آتشی بس میان اردن واسرائیل ویا مرز میان کره شمالی و کره جنوبی

-مرزهای طبیعی: مرزهایی هستند که با استفاده از عوارض طبیعی تعیین می گردند مانند مرزهایی که درامتداد رشته کوه کشیده می شود یا مرزاهیی که در امتداد مسیر رودخانه ،کانال و یا دریاچه علامتگذاری می گردند همچنین مرزهایی که از میان بیابان جنگل ویا باتلاق عبور می کنند

-مرزهای هندسی:در بسیاری از کشورها جایی که استفاده از عوارض طبیعی برای تعیین خط مرز ممکن نباشند از خطوط نصف النهار فمدارها ویا خطوط مستقیم ومدور استفاده می کنند. این گونه مرزها یا مرزهای هندسی گویند مانند مرز میان ایالات متحده آمریکا وکانادا که توسط مدار 49 درجه عرض شمالی تعیین شده است

-مرزهای هوایی: حاکمیت هر دولت در مرزهای خشکی ودریایی آن دولت پایان می یابد. این مرزها در واقع به صورت سطوحی نمایان می شوند که تا جو زمین امتداد دارند ودر عین حال قلمرو هوایی دو دولت مجاور را از هم جدا می کند

-مرزهای زیرزمینی:حاکمیت دولتها در اعماق زمینی تا مرکز زمینی نیز ادامه دارد یعنی سطوحی عمومی از مرزهای خشکی و دریایی به سمت پایین تا اعماق زمین

4-تعریف تجاوز مرزی

تجاوز عبارت است از توسل به زورعلیه تمامیت ارضی یا حاکمیت سیاسی یک دولت به منظور تحمیل ارداده بر آن کشور که بارزترین نوع آن کاربرد نیروی مسطح تهاجم زمینی،بمباران هوایی ویا محاصره بنادر وسواحل یک دولت به وسیله نیروهای مسلح دولت دیگر می باشد

غیر از مفهوم فوق که با استناد به مفاد منشور ملل متحد استخراج گردیده واصولا به نقص حریم زمینی،هوایی یا دریایی کشور (اعم از مسلح یا غیرمسلح) در شرایطی که بدون اطلاع وکسب مجوز قبلی صورت گرفته باشد تجاوز گویند

5-تعریف مرز نشین

مرزنشین به کلیه اشخاصی گفته می شود که عمق نوار مرزی سکونت دائمی داشته باشند(پرسنل نظامی و انتظامی وساکنین شهرهای بزرگ مستثنا می باشند

6-تعریف تردد مجاز

تردد از مرز وقتی مجاز شناخته می شود که با داشتن گذرنامه یا اسناد در حکم گذرنامه با رعایت شرایط مقرر در قوانین داخلی ومعاهدات دو جانبه صورت می گیرد

7-متردد بین مرزی

1-7-مسافر:به شهری اشخاصی اطلاق می شود که با داشتن گذرنامه یا اسناد در حکم گذرنامه از دروازه های مجاز کنتور تردد می نمایند

2-7-عابر مجاوز:به شخصی یا اشخاصی گفته می شود که اغلب سهوی وبعلت مشخصی نبودن مرز و یا عدم اطلاع از نحوه عبور خط مرز وارد خاک کشور همسایه گردند و معمولا فاقد مدارک واسناد معتبر جهت ورود به آن کشور باشند

3-7-متجاوز مرزی:به فرد یا افرادی گفته می شود که عمدی و با نیت هدف وبرنامه ریزی قبلی بدون در دست داشتن اسناد ومدارک لازم ویا حتی با در اختیار داشتن این گونه مدارک از مرز غیرمجاز عبور می نمایند

یادآوری:به کلیه اتباع غیرایرانی که عمدی یا سهوی بطور غیرمجاز از مرز عبور نمایند اصطلاحا متجاوز اطلاق می شود

ب)تعاریف واصطلاحات مربوط به رودخانه مرزی

1-رودخانه مرزی

به رودخانه هایی اطلاق می شود که تمام قسمت یا قسمتهایی از آن مرز مشترک دو کشور را تشکیل دهد

2-اصلاح مسیررودخانه

عبارت است از باز گرداندن رودخانه ،نهر یا مسیل در مسیر تعیین شده در معاهدات وموافقنامه ونقشه های مرزی که بر اثر جریان طبیعی یا عوامل دیگر تغییر مسیر داده است

3-حفظ وتثبیت کناره وبستر رودخانه

عبارت است از کلیه اقداماتی که مانع تغییر مسیر رودخانه می گردد

ج)تعاریف واصطلاحات مربوط به معاهدات مرزی

1-تعریف معاهده

معاده نوعی توافق بین المللی می باشد که بین دو یا چند دولت با یکدیگر ویا بین دولت و سازمانهای بین المللی منعقد می شود ومسئولیتها ووظایف وحقوقی برای طرفین ایجاد می کند

از نحوه کاربرد عنوانهای مختلف برای معاهدات مختلف عناوین زیر استناج می گردد

پروتکل، موافقنامه،بیانه،اختیار نامه قرارداد ،عهدنامه،کنوانسیون،اعلامیه،یادداشت تفاهم ،پیمان ،مقاوله نامه یا صلح نامه

2-تعریف پروتکل

پروتکل دارای معانی زیر می باشد

-       به متمنی  می گویند که به یک معاهده ،منخم ویا بعدا افزوده شود

-   به صورتجلسه کنفرانس یا اجلاس گفته می شود که نمایندگان کشورها موافقت خود را با آن اعلام نموده اند

-   سند امضا یک معاهده بین المللی را پروتکل امضاء می نامند که حاوی اعتبار نامه امضا کننده های واعلامیه ها وقیود وشروطی است که کشورها در هنگام امضاء مجاز به تضرع آن می باشند


3-موافقنامه یا توافقنامه

معاهده ای است که روابط در دولت را در زمینه های مختلف اقتصادی،تجاری،فرهنگی ،مالیاتی،حمل ونقل غیرتنظیم وتعهدات دو جانبه را ایجاد می کند

4-قرارداد

قرارداد توافقی است بین دولت یا چند طرف که اجباری را براجرا یا عدم اجرای موضوع بخصوصی ایجاد نماید

5-یادداشت تفاهم

به معاهده دو جانبه ای اطلاق می گردد که نماینده یا نمایندگان دو دولت بر سر موضوعات خاصی که معمولا مبادلات اقتصادی،صنعتی و غیره را در بر می گیرد به توافقنامه نایل می شود وبه موجب آن سایر معاهدات خود را منعقد ساخته و یا کمیسیونهای مشترک خود را در آینده تشکیل می دهند

6-پیمان

به بعضی از معاهدات که اهمیت زیاد و جنبه بین المللی فراوان دارد وبرای موضوع خاصی ومعینی منعقد می گردند اطلاق می شود

7-مصونیت سیاسی(دیپلماتیک)

مصونیت بدین معناست که دارنده آن از تعقیب قانون وماموران دولت در امان است .د رحقوق بین المللی عمومی،شخصی دیپلمات ونیز محل سکونت ومحل کار او از تعقیب وتعرض ماموران دولتی که نزد آن ماموریت دارند مضون است (مرزبانی،گذرنامه واتباع بیگانه رحمتی راد محمدحسین. تهران معاونت آموزشی چاپ اداره کل پشتیبانی 1374صفحات 25تا29)


فصل دوم

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی مح

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پایان نامه ریشه یابی بزهکاری اطفال و نوجوانان فایل ورد (word) دارای 110 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پایان نامه ریشه یابی بزهکاری اطفال و نوجوانان فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پایان نامه ریشه یابی بزهکاری اطفال و نوجوانان فایل ورد (word)

مقدمه :  
تعریف طفل بزهکار :  
تاریخچه ی واکنش اجتماعی در مقابل اطفال و نوجوانان بزهکار:  
قوانین مربوط به بزهکاران صغیر در حیطه بین الملل :  
آمار و ارقام مربوط به بزهکاری اطفال و نوجوانان :  
عوامل موثر در بزهکاری اطفال و نوجوانان:  
نقش خانواده:  
عوامل اجتماعی:  
عوامل اقتصادی:  
نقش دوستان و همسالان:  
عوامل روانشناختی:  
علت های دیگر بزهکاری:  
پی نوشت :  
علل اجتماعی  
الف. دسترسی آسان به مواد مخدر  
ب. بیکاری و اعتیاد  
ج. نابرابری های اقتصادی و اجتماعی  
د. نقش محیط جغرافیایی و محل سکونت  
هـ. نقش دوستان ناباب  
راهکارهای پیشگیری از اعتیاد در زمینه عوامل اجتماعی  
پی‌نوشت‌ها  
چه عواملى در بزهکارى مؤثر است؟  
الف. عوامل شخصیتی  
ویژگی های شخصیتی افراد بزهکار و کجرو  
ج. عوامل اجتماعی  
1 عدم پای بندی خانواده ها به آموزه های دینی  
2 آشفتگی کانون خانواده  
3 طرد اجتماعی  
4 نوع شغل  
5 بی کاری و عدم اشتغال  
6 فقر و مشکلات معیشتی  
7 دوستان ناباب  
8 محیط  
9 فقر فرهنگی و تربیت نادرست  
10 رسانه ها و وسایل ارتباط جمعی  
نتیجه گیری  
پیشنهادها  
الف. اقدامات پیشگیرانه  
ب. راهکارهای شناسایی مشکلات نوجوان و جوانان  
ج. وظایف خانواده  
د. وظایف سایر نهادها  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود پایان نامه ریشه یابی بزهکاری اطفال و نوجوانان فایل ورد (word)

1ـ هدایت الله ستوده، آسیب شناسى اجتماعى، (تهران: نشر آواى نور، 1379)، ص 14و15

2ـ همان

3ـ همان، ص 50

4ـ همان، ص 75 ـ

5ـ مجله ایران جوان، ش 149، ص 4

6ـ محمدرضا طالبان، دیندارى و بزهکارى، تهران، فجر اسلام، 1380، ص 38

7ـ مجله زن روز، ش 1773، ص 14

8ـ على اصغر قربان حسینى، جرم شناسى و جرم یابى سرقت، تهران، جهاد دانشگاهى، 1371، ص 31

9ـ همان

10ـ محمد فولادى، برسى میزان و عوامل اقتصادى ـ اجتماعى مرتبط با سرقت در میان جوانان شهر قم، قم، سازمان مدیریت و برنامه ریزى، 1382، ص 167

 11ـ عباس عبدى، آسیب شناسى اجتماعى، قم، سپهر، 1371، ص 455

12ـ همان

13ـ همان

14ـ محمد فولادى، پیشین، ص 174

15ـ على حسین نجفى ابرندآبادى، «بزهکارى و شرایط اقتصادى»، مجله تحقیقات حقوقى، ش 9، سال 1370

16ـ مجله کتاب زنان، ش 15، ص 67

17ـ محمد فولادى، پیشین، ص 174

18 هفته نامه خبرى علمى برنامه، ش 35، 5/7/1382، ص 4

19ـ آنتونى گیدنز، جامعه شناسى، ترجمه منوچهر صبورى، تهران، نشر نى، 1373، ص 140

20ـ دفتر همکارى حوزه و دانشگاه، جامعه شناسى روش هاى درمان گروهى، ص 5

21ـ ر.ک: جعفر سخاوت، جامعه شناس انحرافات اجتماعى، چ چهارم، تهران، دانشگاه پیام نور، 1376

22ـ رابرتسون یان، درآمدى بر جامعه، ترجمه حسین بهروان، مشهد، آستان قدس رضوى، 1372، ص 170

23ـ محمد فولادى، پیشین، ص 163

24ـ محمدبن یعقوب کلینى، اصول کافى، کتاب «الایمان و الکفر مجالسه اهل المعاضى»، ذیل حدیث 3

25ـ نهج البلاغه، خ 86، ص 11

26ـ محمدبن یعقوب کلینى، پیشین، حدیث 3

27ـ المینگرت رونالوس، کودک و مدرسه، ترجمه شکوه نوابى نژاد، تهران، رشد، 1368، ص 69

28ـ مجله کتاب زنان، ش 15، ص 65

29ـ همان

30ـ مجله ایران دخت، ش 17، ص 13

 31ـ مجله کتاب زنان، ش 15، ص 66

32ـ ر.ک به: هانرى لوى برول و دیگران، حقوق و جامعه شناسى، ترجمه مصطفى رحیمى و دیگران، تهران، سروش، 1371

مقدمه

بیگمان ، جوامع بشری در هر شرایطی به همزیستی مسالمت آمیز با همنوعان خود نیازمند هستند. آنچه مسلم است تا امروز به دلیل اختلافات زیر بنایی و ریشه ای مختلفی از جمله در مسا ئل عقیدتی ، فرهنگی و مذهبی و در عین حال تفاوت هایی که در معیارهای سنجش ارزش ها در حیطه های گوناگونی وجود داشته ، یک توافق و تفاهم عمومی و جهان شمول استقرار نیافته است. وانگهی ، تمام انسان ها از هر قوم و قبیله ، نژاد و مذهب ، دین و عقیده اتفاق نظر دارند که یکی از محوری ترین اعمال فردی و اجتماعی ،تربیت و هدایت درست کودکان برای آینده می باشد . اقدامی که شرط ضروری و انکار ناپذیر رشد و ترقی جامعه ی انسانی تلقی می شود

 کودکان و نوجوانان سرمایه های معنوی جامعه می باشند و سلامت روح و جسم آن ها تضمین کننده ی سلامت جامعه در آینده است . بنابراین مسائل آنان از جمله مسائلی است که باید به آن ها توجه ویژه ای مبذول داشت . بررسی ریشه ای مسائل اطفال و از آن جمله بزهکاری اطفال ، برای رسیدن به یک جامعه ی ایده آل شرطی ضروری است

در واقع از قدیم الایام گفته اند ، پیشگیری بهترازدرمان است . طبعا اگر طفلی به هر دلیلی از ابعاد جسمانی ، روانی و رفتاری به نقصان و یا انحرافی مبتلا گردد ، قهرا بازپروری وی مستلزم صرف هزینه های هنگفت و مضاعفی خواهد بود . از طرف دیگر بسیاری از افرادی که همواره مرتکب جرائم گوناگون می شوند ، همان کودکان بزهکار دیروز هستند

از جمله مسائل همیشگی و مطرح نزد اندیشمندان و بالاخص حقوقدانان و جرم شناسان ، موضوع بزهکاری اطفال و نحوه مقابله با آن و شیوه های انحراف و کجروی آن ها در جامعه می باشد . از آن جا که دلایل و عوامل بروز جرم در میان اطفال با افراد بزرگسال متفاوت بوده و از سوی دیگر این طبقه از جامعه دارای وضع روانی و اجتماعی حساس تر و به مراتب آسیب پذیرتری نسبت به سایرین می باشند ، لذا باید روشی متناسب با شرایط و موقعیت این افراد اتخاذ شود . این روش تحت عنوان سیاست کیفری مربوط به کودکان ونوجوانان بزهکاراهمیت فراوانی دارد . برخورداری از یک سیاست جنائی و کیفری متناسب با شرایط و وضعیت صغار و نوجوانان می تواند به جامعه مدنی جهت پیشبرد یکی از اهدافش که پیش گیری از وقوع جرائم در آینده است ، کمک فراوانی کند

تعریف طفل بزهکار

اصولا بزهکاری عبارت است از جرائم کم اهمیت و چون اطفال معمولا مرتکب این نوع جرائم می شوند ، در مورد اطفال استفاده از واژه بزهکاری بهتراز استفاده از واژه مجرمیت است

با یک تعریف ساده میتوان گفت ، طفل بزهکار فردی است که قبل از رسیدن به سن هیجده سالگی ، مرتکب جرمی شود

تاریخچه ی واکنش اجتماعی در مقابل اطفال و نوجوانان بزهکار

اصلاح بزهکاری نوجوانان نخستین بار در انگلستان و در قرن نوزدهم ( سال 1815 میلادی ) مطرح شد . در آن دوران جرائم کودکان و نوجوانان افزایش یافته بود ، از آن پس واژه ی بزهکاری اطفال در تمام کشورها متداول گردید . در آمریکا لایحه ی مربوط به تاسیس دادگاه اطفال در سال1891 در شیکاگو به مجلس قانونگذاری ایلینویز تقدیم شد . این لایحه درسال 1899 به تصویب رسید و به صورت قانون در آمد . همزمان با تصویب این قانون دادگاه های اطفال ونور تشکیل گردید و این اولین دادگاهی بود که رسما شروع به کار کرد . فکر تاسیس دادگاه های اطفال به سرعت در تمام ایالت ها پیدا شد و امروز در تمام ایالات آمریکا دادگاه اطفال وجود دارد

همچنین در سال 1909 در شیکاگو سازمان بسیار مهم و ارزنده ای به نام موسسه ی پیسکوپاتیک جوانان تاسیس گردید که کار اصلی آن ، تحقیق و بررسی در رفتار وسلوک نوجوانان و همکاری نزدیک با دادگاه اطفال شهرشیکاگو بود

در کشور ما تا قبل از تشکیل دادگاه های اطفال ( مصوب سال 1338 ) مرجع قضایی واحد و صلاحیت داری برای رسیدگی به بزهکاری اطفال پیش بینی نشده بود . با تصویب این قانون دادگاه ویژه اطفال تشکیل شد

متاسفانه با تصویب قانون اصلاح برخی از مواد قانون آیین دادرسی کیفری مصوب سال 1361 و تشکیل دادگاه های کیفری 1 و 2 ، حسب رای وحدت رویه قضایی شماره 6 – 23 / 2 / 64 ، دادگاه ویژه اطفال از نظام قضایی حذف و رسیدگی به اتهامات اطفال و نوجوانان بر حسب نوع و شدت جرم ارتکابی در صلاحیت دادگاه های کیفری 1 و 2 قرار گرفت

از نظر تاریخی بنظر می رسد که اقدامات مقابله ای با بزهکاری اطفال و نوجوانان و در عین حال ریشه یابی آن خیلی دیر انجام شده واین موضوع از جمله مسائلی است که نهایتا به یک یا دو قرن پیش باز می گردد

قوانین مربوط به بزهکاران صغیر در حیطه بین الملل

اسناد و قطعنامه های مختلفی از سوی سازمان ملل صادر شده است که بعضی از آن ها به مثابه قانون است و جنبه الزامی دارند و در مقابل برخی دیگر از این اسناد جنبه ارشادی داشته و فاقد جنبه الزام است

در مورد اسناد الزام آور ناظر بر اطفال بزهکار باید گفت که تنها معاهده حقوق کودک ، از این جنبه الزام آوری برخوردار است . این معاهده از طریق مراقبت های اساسی آموزشی و بهداشتی ، رسیدگی به حقوق کودکان را آغاز کرده و در عین حال از کودکان و نوجوانان در مقابل بهره کشی و سو استفاده های مختلف من جمله بهره کشی در زمینه کاری حمایت می کند

در مورد اسناد ارشادی ناظر بر اطفال بزهکار در زمینه عدالت کیفری اطفال می توان به مجموعه قواعد حداقل سازمان ملل متحد درباره مدیریت و اعمال عدالت کیفری اطفال و همچنین قواعد ملل متحد راجع به حمایت از اطفال محروم شده از آزادی اشاره کرد

آمار و ارقام مربوط به بزهکاری اطفال و نوجوانان

در کوششی برای شناخت سبب شناسی بزهکاری روز نبیوم (1989) دریافت که نوجوانانی که پیوند قومی با والدینشان دارند کمتر مستعد برای انجام بزهکاری هستند . فالانری و همکاران (1999) گزارش داده‌اند که نوجوانان بدون والدین به ویژه در زمان ساعات بعد از مدرسه استعداد بیشتری برای دست زدن به اقدامات بزهکارانه دارند. فیشرراستون و همکاران (1993) عنوان کرده‌اند که در جوانان خانواده‌های والدینی سالم (زوج والدینی) مشکلات مدرسه کمتری نسبت به کودکان خانواده‌های تک والدینی گزارش می‌شود

طبق گزارشی که یکی از حقوقدانان به نام گادلی برای سومین کنگره جرم شناسی تهیه کرده بود ، نشان می داد که هفتاد درصد از کودکان و نوجوانان بزهکار، خانواده گسسته و در هم ریخته داشتند و آمار مشابه در کشور ایران بر روی اطفال کانون اصلاح وتربیت شهر تهران ( 1348 – 1351 ) نشان داد که بین چهل تا پنجاه درصد این اطفال متعلق به خانواده های از هم گسیخته بوده اند

همچنین در پژوهشی علمی دیگری که در بند اصلاح و تربیت اردبیل به انجام رسیده ، از لحاظ فراوانی بزهکاری نشان داده شده که بیشترین رقم بزهکاری را نوجوانان بین هیجده تا بیست سال مرتکب شده اند (8/53 درصد) . از لحاظ سطح تحصیلات نیز نتایج بدست آمده حاکی از اینست که دقیقا یک رابطه معکوس بین فراوانی بزه و تحصیلات این افراد بزهکار وجود دارد . در واقع هر چه سطح تحصیلات آن ها افزایش یافته ، درمقابل فراوانی ارتکاب جرم در آن ها کاهش یافته است . در مورد رابطه تعداد خانوار افراد بزهکاردر مقابل فراوانی بزه نیز باید گفت که در کل نوجوانان بزهکار با خانواده پر جمعیت ، بیشتر ازنوجوانان بزهکار با خانواده کم جمعیت مرتکب اعمال ضد اجتماعی می شوند .از اطلاعاتی که این پژوهش بدست آمده ، به خوبی نمایان است که خانواده بزهکاران دچار نوعی اختلال و اشکال به صور مختلفی همچون ازدواج مجدد ، اعتیاد و ; می باشند

عوامل موثر در بزهکاری اطفال و نوجوانان

عوامل گوناگونی در بروز بزهکاری موثر است و تنها نمی توان علت خاص و واحدی را برای آن در نظر گرفت . عوامل مختلفی نظیر عوامل اجتماعی ، اقتصادی ، فیزیولوژیکی و ; در کنار هم باعث می شوند که بزهکاری در نوجوانان واطفال به منصه ی ظهور برسد

نقش خانواده

محیط خانواده اولین محیطی است که فرد در آن رشد می کند و هنجارها را می آموزد . علی رغم اینکه بسیاری از عوامل در وقوع بزهکاری اطفال و نوجوانان دخیل اند اما در گام نخست این خانواده ها هستند که نقش تعیین کننده ای در سرنوشت اطفال دارند . چنانکه با تربیت درست می توانند کودک را به راه صحیح هدایت کنند ویا شرایط و محیط را برای تحقق بزهکاری توسط اطفال مهیا سازند . معمولا والدین اطفال یا نوجوانان بزهکاراز نظر رفتاری یا بسیار خشن وسخت گیر هستند و یا نسبت به فرزند خود بسیار بی توجه و سهل انگار هستند . غالبا والدین این دسته از اطفال و نوجوانان در ارتباط برقرار کردن با فرزند خود دچار اشکال هستند و نمی توانند به درستی به تکالیف خود نسبت به فرزندشان عمل کنند

دانشمندان با پژوهش ها ی اجتماعی ، وضع نابسامان محیط خانوادگی را در بروز جرائم تایید کرده اند و اذعان داشته اند که وضع خانوادگی شخص رابطه ی مستقیم با بروز حالت خطرناک و بزهکاری وی دارد . از نظر تحصیلات و مسائل فرهنگی ، فرزندان خانواده های سطح پایین و متوسط به مراتب بیشتر از فرزندان خانواده های روشنفکر وسطح بالای جامعه در معرض ارتکاب جرائم مختلف هستند . بنابراین نباید سیاست جنائی خاص بزهکاران صغیر و نوجوان را ازسیاست حمایت خانواده جدا دانست . به عبارت دیگر حمایت درست از نهاد مقدس خانواده و نظارت اساسی و کارشناسانه بر آن سبب کاهش جرائم خاص صغار و نوجوانان خواهد شد

به نظر روانشناسان اگر شخصی در محیط خانواده از نظر رفع نیاز های اساسی جسمی و روانی مانند نیاز های عاطفی ارضا نشود ، به احتمال فراوان در آینده ای نه چندان دور به طرق مختلف به اعمال ضد اجتماعی دست زند . عدم وجود محبت ، ارتباطات صمیمی ، تفاهم متقابل و در عین حال وجود تشنج در خانواده ، ازهم گسیختگی خانواده ، طلاق ، فوت والدین و; از جمله عواملی هستند که در وقوع بزه توسط نوجوانان واطفال موثر است

همچنین نحوه تنبیه والدین در مقابل سرپیچی های کودک و شلوغ کاری های وی نیز طبق بند 1 ماده 59 قانون مجازات اسلامی و همچنین تبصره 2 ماده 49 باید همراه با دو شرط باشد . اولا تادیب اطفال باید در حد متعارف باشد و ثانیا این تنبیه باید ضرورت داشته باشد . در واقع این دو ماده به نوعی جنبه پیش گیری از بزهکاری اطفال و نوجوانان دارند

متاسفانه در قوانین موضوعه ما مبنا و معیاری برای ضرورت تنبیه اطفال آورده نشده است و به نظر می رسد که این مساله توسط عرف جامعه تعیین می شود . بسیاری از فقیهان در مورد حد و میزانی که تنبیه ضرورت پیدا می کند ، نظرات گوناگونی داده اند که خود جای بحث دارد و در این مجال نمی گنجد

عوامل اجتماعی

جامعه ای که از یک ثبات و پایداری اجتماعی برخوردار نیست و دائما دچار هرج و مرج و بی نظمی از قبیل جنگ ، شورش ، اختلافات طبقاتی ، آلودگی هوا ، وضع بد سکونت ، جمعیت بالا و ; باشد ، قطعا شرایط و بستر مساعدی را برای ارتکاب بزه فراهم می کند و بالعکس جامعه ای که ازیک ثبات و نظم اجتماعی واقعی برخوردار است ، می تواند به مرور زمان ریشه های بزهکاری و عوامل آن را در خود بخشکاند

عوامل اقتصادی

فقر از عوامل اصلی ایجاد بزهکاری است . کمبود امکانات نظیر امکانات بهداشتی ، خوراک ، پوشاک و مسکن باعث می شود نیازهای اشخاص بر طرف نشده و موجب تحریک وترغیب آن ها به ارتکاب بزه های مختلفی می شوند . درچنین شرایطی برخی از والدین از کودکان خود برای ارتکاب جرائمی همچون سرقت استفاده می کنند و یا با وادار کردن فرزندانشان به تکدی گری آن ها را وسیله ای برای امرار معاش قرار می دهند

نقش دوستان و همسالان

از دیگر عوامل موثر در بزهکاری اطفال ، دوستی با افراد فاسد و بی بند وبار است . نوجوان اغلب رفتار خود را با الگوهای رفتاری دیگر دوستانش همانند سازی می کند و به شدت از آنان تاثیر می پذیرد . نوجوانی که از خانواده طرد می شود برای جبران کمبود های عاطفی و روانی اش ، برای کسب حمایت و تایید به دوستان هم سن و سا ل خود روی می آورد . وی به دنبال افرادی می گردد که مانند خودش هستند . از این رو احتمال دارد با تحریک و تشویق دوستان نا باب خود دست به اعمال ضد اجتماعی و خلاف بزند

عوامل روانشناختی

روانشناسان عوامل گوناگونی را برای بزهکاری اطفال احصا کرده اند . بزهکاری با صفات روانشناختی مختلف و متنوعی همراه است که برخی از آنها عبارتند از هوش کمتر از متوسط ، خلق و خوی پرخاشگرانه و ; . روانشناسان ثابت کرده اند که بزهکاران نسبت به دیگرافراد به مراتب از عزت نفس پایین تری برخوردار بوده اند

اگر به گذشته ی اطفال و نوجوانان بزهکار توجه داشته باشیم ، خواهیم دید که اکثر قریب به اتفاق آن ها ، به نحوی از انحاء مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند . در مباحث روانشناختی ، این نظریه در بین قشری از روانشناسان وجود دارد که اگر کودکی که مورد آزار و اذیت قرار گرفته ، فردی برون گرا باشد ، در آینده خود به طرق مختلفی در مقام انتقام برخواهد آمد . همچنین میزان آزار و اذیت و مدت زمان این آزار و اذیت از عوامل موثر ارتکاب بزه در اطفال و نوجوانان است که این عوامل تحت عنوان کودک آزاری بحث مفصل و جداگانه ای را می طلبد که در این مجال نمی گنجد و به توضیح مختصر در مورد آن بسنده کردیم

علت های دیگر بزهکاری

از عواملی که سبب افزایش بزهکاری اطفال و نوجوانان می شود ، می توان به مهاجرت از روستا به شهر و مشکلات مربوط به حاشیه نشینی اشاره کرد

بعضی از جرم شنا سا ن معتقدند که امروزه مهاجرت های داخلی و همینطور بین المللی ، یکی از دلایل عمده ی افزایش نرخ بزهکاری مخصوصا در میان نسل اول مهاجران است

همچنین پیشرفت و گسترش وسائل ارتباط جمعی می تواند از دیگر عوامل بزهکاری باشد . بدین صورت که پخش فیلم های رزمی و جنگی ، نشان دادن روش های سرقت و ; هر کدام به نوعی می تواند تاثیراتی منفی بر کودکان بگذارد و در عین حا ل موجب سوق دادن آن ها به ارتکاب بزه های گوناگون گردد

همانطور که در عالم واقع می توان گفت ، عامل مستقیم و مباشر اصلی این نوع جرائم خود طفل یا نوجوان است و عنصر مادی جرم توسط وی واقع می گردد . در عین حال درعالم مجازی می توان گفت عوامل دیگری نیز مانند عدم ثبات اجتماعی ، فقر، خانواده ی از هم گسیخته و ; به عنوان معاونان جرم دروقوع اینگونه بزه ها موثر هستند و به طورغیرمستقیم و به وسیله ی تحریک و ترغیب اطفال یا نوجوانان تاثیر خود را بر عمل آن ها می گذارند

در مورد اطفالی که مرتکب جرائم گوناگون می شوند ، باید به این نکته مهم توجه داشت که بدلیل شرایط سنی حساس و ویژه این قشراز افراد جامعه ، نباید عناوینی همچون مجرم یا بزهکاربالفطره را در مورد آن ها به کار برد . در واقع برچسب زنی و به کاربردن این عناوین از لحاظ روحی و شخصیتی می تواند تاثیرات زیانباری بر اطفال داشته باشد

متاسفانه طبق مطالعاتی که در مورد اطفال بزهکار انجام شده ، این موضوع مشخص شده که برچسب زنی زیر عنوان مجرم یا نقص کننده قانون به مراتب از سوی خانواده ها بیشتراز نهادهای کیفری انجام می گیرد!

به هر حال شایسته است برای ریشه کن شدن مساله بزهکاری اطفال و نوجوانان و پیشگیری از وقوع اینگونه جرائم در آینده ودر نهایت رسیدن به جامعه ای مطلوب که نظم و امنیت نسبی و در عین حال عدالت اجتماعی بر آن حاکم باشد ، در اتخاذ روش متناسب با وضعیت کودکان و نوجوانان تلاش شود . زیرا ممکن است برخورد نسنجیده و غیر کارشناسانه ، نتیجه معکوس به بار دهد و موجب تشدید وضعیت انحرافی و بزهکاری این قشر از افراد جامعه گردد

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی مح

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله زندگینامه عمر خیام فایل ورد (word) دارای 20 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله زندگینامه عمر خیام فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله زندگینامه عمر خیام فایل ورد (word)

تولد و دوران نوجوانی :  
تحصیلات و مسافرت ها:  
راه یابی عمر به دربار ملکشاه سلجوقی :  
توطئه علیه عمر خیام :  
ماجرای حمله دزدان به کاروان عمر:  
پایان عمر خیام:  
نتیجه:  
معرفی منابع :  

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله زندگینامه عمر خیام فایل ورد (word)

1-کتاب تاریخ ادبیات ایران                               ذبیح الله صفا

2-تاریخ ادبیات سال سوم انسانی                 چاپ آموزش و پرورش

 3-نابغه نیشابور                                               بتول سعیدی

تولد و دوران نوجوانی

صبح روز دوشنبه، سال 439  هجری قمری در نیشابور، نابغه ای چشم به جهان گشود که امروز همه ما ایرانیان به وجود او افتخار می کنیم، این نابغه کسی جز جز حکیم عمر خیام نیست

پدر او یعنی ابراهیم در ناآرامی عجیبی بسر میبرد. چرا که تا قبل از آن هرگز طعم پدرشدن را نچشیده بود. ابراهیم ، قابله پیری را به منزل آورد تا در تولد نوزاد به همسرش کمک کند. و از خدا می خواست تا زن و فرزندش را سالم نگه بدارد. در همین هنگام قابله فریاد            زد : یا محمد، یا محمد، ابراهیم و همه نیشابوریان می دانستند که اگر قابله پس از تولد نوزاد اسم پیامبران را برزبان آورد، فرزند حتما پسر است

زنان و مردان فامیل و همسایگانی که به دیدن همسر و فرزند ابراهیم آمده بودند اولین سوالشان این بود که : ابراهیم، پسرت را چه نام گذاشته ای؟

ابراهیم می گفت: باید پیش مولوی قاضی بروم تا او اسمی را از روی قرآن تعیین کند. بعد از نماز ظهر ابراهیم به پیش مولوی قاضی رفت و بعد از سلام گفت : خداوند به من پسری داده و به همین جهت به پیش شما آمدم تا زحمت بکشید و از روی قرآن اسمی را انتخاب کنید. مولوی از روی قرآن اسم عمر را برای فرزند ابراهیم انتخاب کرد

ابراهیم هم خوشحال از مولوی تشکر کرد و به خانه رفت. عمر در خانواده ای متوسط به دنیا آمده بود، کم کم با زندگی مردم آشنا می شد. او در مجالس عزاداری و عروسی و مراسم مذهبی شرکت می کرد. گاهی هم به تماشای کار پدر و مهارت او در دوختن چادر می رفت.عمر هیکلی قوی و محکم داشت و بسیار کم حرف بود. بازیهای معمولی کودکان را چندان دوست نمی داشت و هرگاه به میهمانی می رفتند و یا میهمانی برای آنها می آمد، سعی می کرد که جزو مردان بنشیند و از حرفهایش چیزهایی یاد بگیرد

همین مسئله باعث شد که ابراهیم در سن پنج شش سالگی عمر، کاغذ و قلمی تهیه کند و الفبای فارسی را به او بیاموزد . خواندن قرآن هم از دانشهایی بود که ابراهیم به فرزند خود آموخت. عمر در مدت سه ماه، خواندن قرآن را به خوبی یاد گرفت ولی در معنای آن          نمی توانست از پدرش کمک بگیرد

به همسرش دستور داد تا لباسهای تمیزی برای عمر حاضر کند. بعد از پوشیدن لباس و برداشتن قرآن ، ابراهیم دستوراتی در مورد چگونگی حضور در مکتب و درس خواندن به او داد. سپس دست او را گرفت و به مکتب مولوی قاضی برد و رو به مولوی کرد و گفت: این همان فرزندی است که شما باریش نام عمر را انتخاب کردید. مولوی بعد از فهمیدن اینکه عمر با قرآن و خط نوشتن آشنایی دارد، او را در مکتب خود پذیرفت

عمر در کمتر از دوسال همه دانستنیهای مقدماتی که کودکان دیگر آنرا در فاصله چند سال می خواندند

تحصیلات و مسافرت ها

درک او در فراگیری بقدری قوی بود که عمر به پیشنهاد دوستان خود به مکتب ((خواجه ابولحسن انباری)) راهنمایی شد. زیرا که آن مکتب پاسخگوی نیاز علمی عمر بود

خواجه ابوالحسن انباری ، حکیم و ریاضیدان معروفی بود. نبوغ و حافظه قوی عمر که به تدریج به دلیل شغل پدرش به عمر خیامی معروف شده بود، مورد توجه خواجه ابوالحسن نیز قرار گرفت

روزی که خواجه انباری به ابراهیم چنین گفت: من در چهره فرزند شما هوش و دقت نظری بیشتر از همه شاگردان دیگر می بینم و معتقدم که شما او را فقط به این مکتب نفرستید ، بلکه برای تحصیل علوم حکمت، عرفان ، اخلاق و تکمیل معلومات قرآنی به مکتب ((امام موفق نیشابوری )) نیز روانه کنید تا از وجود ایشان استفاده نماید. و همچنین اگر بتواند پس از تکمیل این درسها به حضور ((شیخ محمد منصور)) نیز برای ادامه فلسفه حاضر شود ، نتیجه بسیار خوبی خواهد گرفت

ابراهیم با دنیایی آرزو از خواجه جدا شد. شوق اینکه فرزندش از شاگردان امام موفق نیشابوری خواهد شد، به وی نشاط می بخشید. اما نمی دانست که آیا ممکن است آن استاد و عالم بزرگ که شاهزادگان وفرزندان ثروتمندان در مکتبش درس می خواندند ، فرزند یک خیمه دوز را به شاگردی می پذیرد یا خیر؟

عمر اکنون جوانی رشید، بسیار مودب و کم سخن بود. در این روزها شوق تحصیل در مکتب بزرگترین دانشمند نیشابور سراسر وجودش را فرا گرفته بود. بالاخره روزی که قرار بود به حضور امام نیشابوری برسند فرا رسید. ابراهیم توصیه خواجه ابوالحسن انباری را برای امام بیان کرد امام نیشابوری روبه ابراهیم کرد و گفت: من به یک شرط حضور فرزندت را برای ادامه تحصیل د راینجا می پذیرم و آن اینکه عمر هم اکنون یک آیه از قرآن شریف، را از بر بخواند

عمر بدون تأمل آیه ای از قرآن را خواند . امام که از تیزهوشی عمر راضی شده بود ، قبول کرد تا عمر به جمع شاگردان او اضافه شود . عمر همزمان دردوره تحصیلی درمکتب امام موفق نیشاپوری نزد شیخ محمد منصور نیز برای تحصیل فلسفه می رفت . سطح سواد عمر آنچنان بود که هر چند از لحاظ سنی ازسایر هم شاگردیهای خود کوچکتر بود ، ولی مورد احترام همه بود و بسیاری از آنها درمشکلات درسی خود از عمر کمک می گرفتند

دراین ایام به تدریج ، بجز دوستان نزدیکش ، بقیه اورا عمر خیامی یا خیامی صدا می زدند . اونیز درمیان همشاگردان خود به دو نفر به نامهای حسن صباح و حسن طوسی بیشتر علاقمند شده بود . عمر معمولاً کم حرف و متفکر بود . آنچه را می شنید و به دقت گوش  می داد و پاسخ سئوالات را کوتاه ولی محکم و کامل بیان می کرد

درس خواندن عمر خیامی نزد استاد دیگرش ، محمد منصور که در فلسفه استاد عصر خویش بود ، شور و شوقی دیگر داشت . دراین مکتب عمربا آثار و احوال ابوعلی سینا ، این فیلسوف نابغه آشنا شد و چنان شیفته وی شد و از روی آثار ، وی را شناخت و دانش پیدا کرد که دیگران او را « شاگرد بوعلی » نامیدند و هرکس که درآثار و افکار بوعلی سئوالی داشت به عمر مراجعه می کرد

روزی از مسافر دانشمندی که از بلخ می آمد شنید که درآن شهر مدارس علمی وسیعتری وجود دارد و درضمن کتاب معروفی از ریاضیدان یونانی دردست یکی از بزرگان آن شهر می باشد . خیام به شوق دیدن آن کتاب و به امید اینکه اجازه دهند تا او از روی آن نسخه تهیه کند ، راهی بلخ شد

بالاخره خیام به بلخ رسید و آن تاجر ثروتمند را که کتاب ریاضیدان معروف یونانی را  داشت ، یافت . خیام پس از مدتی که دربلخ زندگی کرد و با علوم و دانشهای آن شهر آشنا شد ، تصمیم گرفت که برای تکمیل دانش خود به ری برود ، که ناگهان خبر بیماری سخت پدر به اورسید و خیام با عجله عازم نیشابور شد ؛ و اما زمانی که نیشابور رسید ، پدر آخرین نفسهای خودرا می کشید و با دیدن فرزند از دنیا رفت

خیام پس از ازدواج ، دارای فرزند پسری شد که  نام فتح الله را براو گذاشت

دراین زمان عده ای ازدانشمندان ری به ویژه ستاره شناسان آنجا حکیم را به آن شهر دعوت کردند – خیام که پس از تولد فرزندش به ابوالفتح معروف شده بود به عنوان یکی از دانشمندان بزرگ هندسه ، ریاضیات ، نجوم ، فلسفه و علوم دینی زبانزد مردم بود – مردم گاه اورا حجه الحق یا امام و یا غیاث الدین می نامیدند

چند هفته ای بیشتر از اقامت خیام درری نگذشته بود که از سوی خواجه نظام الملک به اصفهان دعوت شد . خیام با اشتیاق دعوت را پذیرفت و به سمت اصفهان حرکت کرد .    فتح ، پسر خیام دربین راه از او پرسید که چرا این دعوت را پذیرفته ای ؟ خیام گفت : پسرم ، اصفهان شهری دیدنی و زیبای ایران است و مدارس و دانشمندان بسیاری دراین شهر وجود دارند که ما می توانیم با دانش آنها آشنا شویم و مهمتر از همه اینکه دعوت دوستی قدیمی را پذیرفته و دیداری هم با کرده باشم

اما خیام به هیچ موردی اشاره نکرد . صبح روز بعد حکمی از جانب خواجه نظام الملک برای خیام فرستاده شد که طبق آن ، حاکم نیشابور مأمور می شد که هر ساله یکهزار دینار به خیام پرداخت نماید . خیام از این حکم خیلی خوشحال شد چرا که ازاین به بعد به راحتی می توانست به تکمیل دانش خود و نوشتن کتاب بپردازد . خواجه پس از اذان ظهر به خانه آمد و هنگام ناهار سخن از یار سوم یعنی حسن صباح شد ؛ خیام گفت : شنیده ام که حسن در زهد و تقوا معروف همه مردم شده اما درسر ادعای رهبری مردم می پروراند و به مخالفت با سلاطین ایران پرداخته. خواجه با تکان دادن سر اظهارات خیام را تأیید کرد و گفت آنچه از او گفتی صحیح است برای من نیز چنین گزارشهایی آورده اند . امیدوار بودم که او به اصفهان بیاید تا بتوانم با او صحبت کنم او از همان دوران مکتب نیز ناآرام بود

خیام یک ماه پس از رفتن خواجه نظام الملک و سلطان آلپ ارسلان از اصفهان ، برای آشنایی بیشتر با دانشمندان شهر و بدست آوردن تجربه های علمی دراصفهان ماند و پس از آن مدت به وطن اصلی خود بازگشت

درآن زمان سلطان آلپ ارسلان بدست یکی از شورشیان کشته شد و فرزندش جلاالدین ملکشاه به جای او برتخت نشست . ملکشاه که مدتها زیر دست نظام الملک تعلیم یافته و او را همچون پدر گرامی می داشت ، باردیگر اورا به وزیری انتخاب کرد

راه یابی عمر به دربار ملکشاه سلجوقی

ملکشاه درشهر مرو به سلطنت نشست و وزیر دانشمند او هم به تنظیم امور مملکت پرداخت اما دراین بین اتفاق جالبی افتاد که خواجه نظام الملک با زیرکی تمام از فرصت استفاده نمود و یکی ازبهترین یادگارهای دوران سلطنت سلجوقیان را باقی گذاشت . ماجرا از این قرار بود که یکی از درباریان پیشنهاد کرد که هرساله درروز برتخت نشستن سلطانی جشنی گرفته شود . پادشاه جوان هم این پیشنهاد را پذیرفت و به خواجه نظام الملک دستور داد تا دراین مورد اقدام کند . خواجه که می دانست ستاره شناسان و منجمین  حرفه ای درتعیین آن روز موفق نخواهند شد ، موضوع را با منجمین درمیان گذاشت و روزی سلطان را به طور پنهانی درجائی قرار داد تا گفتگوهای آنان را بشنود . وقتی سلطان متوجه شد که منجمین نمی توانند روزی را با اطمینان درنظر بگیرند ، از خواجه نظام الملک راه چاره را پرسید . خواجه هم فرصت را برای نشان دادن قدر علمی خیام غنیمت دانست و به ملکشاه پیشنهاد کرد که برای تعیین دقیق آن روز و برطرف کردن این مشکل از حکیم خیام کمک گرفته شود . واز آنجا که قبلاً نظام الملک درفرصتهایی از خیام مطالبی رابرای ملکشاه تعریف کرده بود و سلطان آمادگی لازم راداشت ، پیشنهاد خواجه را پذیرفت

خیام هم به مرو رفت و درطی چند جلسه خواجه نظام الملک را قانع کرد که دراین مورد ، چند نفردیگر از دانشمندان رانیز باید دعوت کرد تا با همکاری یکدیگر این مشکل را حل کنند . خواجه نظام الملک گفت : بیشتر دوست می داشتم که شما به تنهایی این کاررا انجام دهید تا نبوغ شما بر همه ثابت شود ؛ و از طرفی دشمنان ممکن است به بدگویی از شما بپردازد . که حکیم به تنهایی نمی تواند این مشکل را حل کند و به کمک دیگر دانشمندان نیاز دارد . خیام گفت : اگر شما می توانید شاه را قانع کنید و درغیر این صورت جلسه مذاکره ای بین من و شاه بگذارید تا من خود ایشان را قانع کنم

بالاخره خیام به همراه خواجه نظام الملک به دربار رفته و به حضور سلطان رسید . ملکشاه از او پرسید که آیا قادر است روزی را که برتخت نشسته تعیین نماید ؟ خیام پاسخ داد : بله ولی از حضورسلطان دو خواهش دارم . اولاً موافقت فرمایند رسدخانه ای ساخته شود و دراختیار من گذارده شود تا در آنجا به فعالیتهای علمی خود ادامه دهم و بتوانم تقویمی صحیح را بنیانگذاری کنم که تاریخ برتخت نشستن شما و دیگر وقایعی که اتفاق افتاده و از این پس اتفاق خواهد افتاد را بطور ثابت تعیین کنم . دومین خواهشم این است که سلطان اجازه فرمایند تا بنده چند نفر از دانشمندانی را که می شناسم دراین مورد به همکاری دعوت نمایم تا امر سلطان با سرعت و درستی بیشتری اجرا شود

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی مح

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله شرحی مختصر بر احوال و آثار عین القضات فایل ورد (word) دارای 50 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله شرحی مختصر بر احوال و آثار عین القضات فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله شرحی مختصر بر احوال و آثار عین القضات فایل ورد (word)

به جای مقدمه  
نام و کنیه  
زادگاه  
ولادت و وفات  
مذهب و اعتقاد  
عین القضات و کلام  
عین القضات و عشق  
عین القضات و سماع  
تحول فکری  
آثار عین القضات همدانی  
ویژگی های سبکی  
کودکی و شاگردی  
شهادت در حیات مدرسه  
نام آوران همدان  
درباره ی عین القضات همدانی  
عین القضات همدانی  
نقدی بر تمهیدات  
فهرست منابع و مآخذ  

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله شرحی مختصر بر احوال و آثار عین القضات فایل ورد (word)

1ـ احوال و آثار عین القضات , رحیم فرمنش , انتشارات مولا , چاپ تهران

2ـ از همدان تا صلیب , مصطفی عالی پور , انتشارات تیرگان , چاپ اول , تهران

3ـ برگزیده آثار عین القضات همدانی , م.کاظم کهدویی و یداله شکیبا فر , انتشارات حانه کتاب یزد , چاپ اول

4ـ تاریخ ادبیات در ایران , ذبیح اله صفا , انتشارات فردوس , چاپ دهم , تهران

5ـ تاریخ سلسله ی سلجوقی ( زبده النصره و نخبه العصره ) , فتح بن علی بنداری اصفهانی , ترجمه ی م.حسین جلیلی , انتشارات بنیاد فرهنگ ایران , چاپ [؟]

6ـ تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی , سعید نفیسی , ج1 و2 , انتشارات فروغی , چاپ دوم ,

7ـ تمهیدات , عین القضات همدانی , به تصحیح عفیف عسیران , انتشارات منوچهری , چاپ ششم , تهران

8ـ جستجو در تصوف ایران , عبدالحسین زرین کوب , انتشارات امیر کبیر , چاپ پنجم , تهران

9ـ دفاعیات ( ترجمه شکوی الغریب ) , عین القضات همدانی , ترجمه قاسم انصاری , انتشارات منوچهری , دی

10ـ راحه الصدور و آیه السرور در تاریخ آل سلجوق , محمد بن علی بن سلیمان راوندی , تصحیح محمد اقبال , انتشارات امیرکبیر , چاپ دوم , تهران

11ـ زبده الحقایق , عین القضات همدانی , تصحیح عفیف عسیران , نشر دانشگاه تهران ( بی تا )

12ـ عین القضات و استادان او , نصراله پورجوادی , انتشارات اساطیر , چاپ اول , تهران

13ـ ققنوس در باران , احمد شاملو , انتشارات نیل , چاپ [؟] , تهران

14ـ مجموعه آثار فارسی , احمد غزالی , به اهتمام احمد مجاهد , مؤسسه انتشارات وچاپ دانشگاه تهران , تیر

15ـ معجم البلدان , شهاب الدین ابی عبداله یاقوت بن عبداله الحموی الرومی البغدادی , تصحیح م.امین خانجی , طبع بمطبعه السعاده بجوار دیوان محافظه مصر لصاحبها محمد اسماعیل , ج 2 و8 , چاپ اول

16ـ نامه ها , ج 1 , عین القضات همدانی , انتشارات منوچهری ـ زوار , چاپ دوم ,

17ـ نامه ها , ج 2 , عین اقضات همدانی , نشر بنیاد فرهنگ ایران , به اهتمام علی نقی منزوی و عفیف عسیران , چاپ [؟] , ( بی تا )

18ـ نامه ها , ج 3 , عین القضات همدانی , تصحیح علی نقی منزوی , انتشارات اساطیر , چاپ اول ,

19ـ نزهه الارواح و روضه الافراح (تاریخ حکما ) , ترجمه مقصود علی نبریزی , شرکت انتشارات علمی و فرهنگی , چاپ اول ,

20ـ نفحات الانس , عبدالحمن بن محمد جامی , تصحیح مهدی توحیدی پور , نشر کتاب فروشی سعدی , چاپ دوم , زمستان

فهرست مقالات

1ـ هفته نامه ی هکمتانه , نشریه ی داخلی , شماره ی 3 , اسفند

2ـروزنامه ی محراب , سال پنجم , شماره ی 113 , اردیبهشت

3ـ مجله وحید , شماره ششم , سال ششم , خرداد ماه 1348 , شماره مسلسل 66 , صاحب امتیاز و مدیر مسؤول سیف اله وحیدنیا

به جای مقدمه

بی گمان این آخرین شامگاه تاریخ تا شب چهارشنبه , هفتم جمادی الاخری سال پانصد و بیست و پنج هجری قمری نیست که مردمی جمع می شوند تا با چشمان بهت زده ی خود تماشا کنند , چگونه با اشارت دستی زیر پایی خالی می شود و طنابی سخت بر گلوگاهی که درآن , نی هفت بند , عشق و آزادی را مویه میکند ,گره می خورد و سر بلندی , سربلند می شود

نه دستی به خون آلود و نه چشمی به گناه نگریست . که اگر چنین می کرد , در امان خلافت و دولت بود , چنان که غارتگران ترک و مستوفیان خلافت در سر تا سر دولت سلجو قی بودند

و این را هیچ کس اگر نمی دانست اهالی همدان می دانستند که الحاد و ارتداد , جرم مردانی است که حضور معترض آنها آرامش شبانه ی غارت اهل قدرت را به هم می ریزد و آنان را در بالا رفتن از پله های ایمان دروغین به زحمت می اندازد . چرا که روایت شهید « حلاج » را از زبان مردم داغدیده بغداد و قرن پیش , شنیده اند . و دانسته اند که هر کس اگر چراغ دست دزدان شب نیست , دست کم سنگ راه نباشد , و گر نه در میدان قدرت , چنانش بر دار می کشند که دهان تاریخ از بهت و حیرت باز بماند

هر چند فهم تازه از نظریه ی شناخت دینی و تعریف صوفیانه از ایمان , متفاوت از آنچه دستار سیاه بندان بارگاه عباسی و امر بران سلجوقی آنها عرضه می کنند , لکه های سیاه و درشت کفری است که جز به خون شسته نمی شود , اما آیا همه ی آنچه که قاضی جوان همدان , بدان سبب در شامگاه چهار شنبه هفتم جمادی الاخری سال525در حلقه ی بی شمار جمعیت گریان و وحشت زده , طناب دار را بوسید , فهم صوفیانه ی او از معرفت دینی بود ؟ آیا مردمی که گرد آمدند , تا به گواهی لحظاتی بایستند که قاضی جوان همدان در ستیز با فشار پنجه های مرگ , نومیدانه دست و پا می کوبد و سر انجام در نبردی تراژدیک همه ی تن و قلب خود را تسلیم مرگ می کند , هر گز از خود نپرسیدند که این جوان که هنوز گلی از گل رویش نشکفته است و چندان فرصت نیافته حتی رویارویی با زندگی را تجربه کن , چه کفری را گفته است که اینک باید هم چون قاتلان و راهزنان و تبهکاران به صلیب کشیده شود ؟ کفر او کجای نظام هستی را بهم ریخته و کدام دسته ازعناصر عالم را جا به جا کرده است که باید مستوجب عقابی چنین باشد ؟

بی گمان , قاضی جوان هر چه گفت , خواب بارگاه خلافت را آشفت , کابوس دستگاه سلجوقی شد و پیش از او سهروردی ؛ هر یک با سر انگشت اندیشه هایشان , نقاب از چهره های دروغین دین مداران فریبکار بر داشتند و شهادتشان , پیش از آن که افشای اسرار معرفت باشد , افشای دستگاه دروغ و غاربوده است . و این را تاریخ به روشنی افشا کرده است

نام و کنیه

نام او عبداله و نام پدرش محمد است ؛ البته در هیچ یک از آثارش به نام خود اشاره ای نکرده , بلکه خود را قاضی یا عین القضات نامیده است.کنیه ی او « ابوالمعالی » و لقبش «عین القضات » است ؛ اما از تاریخ و چگونگی این عنوان که به او داده شده و همچنین اشتغال وی به شغل قضاوت , هیچ گونه اطلاعی در دست نیست

زادگاه

زادگاه او همدان بوده , در آجا اقامت داشته و پدرش نیز در همانجا به دنیا آمده است . شهرت او به « میانجی » به سبب نسبتی است که جدش بدان مشهور بوده است ؛ زیرا اجداد او اهل میانه بوده اند . البته وی در نوشته های خود به نسبت « میانجی » اشره نکرده , بلکه خویشتن را « همدانی » خوانده است

ولادت و وفات

زمان تولد او را به احتمال قوی , می توان سال چهار صد و نود و دو هجری قمری دانست و با توجه به اینکه شهادت وی , در سال 525هجری قمری اتفاق افتاده و در آن هنگام سی و سه سال داشته است ؛ پس تاریخ ولادت او , همان تاریخ مذکور است

مذهب و اعتقاد

در خصوص مذهب و روش عین القضات , توجه کمتری شده است و شاید نمونه ی سخنان به ظاهر کفر آمیزی که در گفته های او و « حلاج » و ; وجود داشت , بهانه ای برای متهم کردن او بود و این حقیقتی که بزرگان تصوف , در دل داشته اند , و دشواری بیان آن کلمات و منافی بودن آن با مصلحت روزگار , باعث شده است تا سرانجام جان بر سر این کار بگذارند

« سبکی » او را از شافعیان شمرده[1] , و از نوشته های وی نیز می توان این مطلب را فهمید . مردم عادی و اهل ظاهر و مخالفان , او را به بی دینی و حلولی بودن , و دعوی نبوت و الوهیت , متهم کرده اند که این نیز برخاسته از سخنان خود اوست

« آخر شنیده ای که هر که با کافران نشیند , کافر شود ؟ اگر صحبت من تو را هیچ اثری نکردی , جز آنکه اگر چه حلولی معنوی نباشی , باری حلولی مجازی باش ؛ چه گویی ! آنها که مرا بی دین می دانند , و تو بر دین من می باشی ! چه می گویی ؟تو نیز بی دین نباشی , ایشان را معذور دار « قُل الله ثُمَّ ذَرهُم[2] »

و آنجا که شرح ارکان پنج گانه ی اسلامی ( شهادت , نماز , زکات , صوم , حج ) می دهد , همه جا و همه چیز را قبله می داند و نماز را به صبح و شب اختصاص نمی دهد . بنابراین می گوید

« دریغا از دست راهزنان روزگار , عالمان با جهل , طفلان نارسیده , که این را از نمط و حساب حلول شمرند ؛ جانم فدای خاک قدم چنین حلولی باد[3] !! »

از آنچه پیداست و به چشم می خورد , گمان می رود که به ظواهر شریعت نیز چندان توجه و اعتنایی نمی کرده و برای رسیدن به وحدت و یگانگی , طاعت و معصیت را یکی می دانسته است و شاید که همین سخنان شطح گونه ی او , مرگی زود رس و شهادتی آنچنانی را برایش به ارمغان آورده است

در کوی خرابات چه درویش و چه شاه            در راه یگانگی چه طاعت  چه  گناه

بر کنگره عرش چه خورشید و چه ماه            رخسار قلندری چه روشن چه سیاه

در این باره , همچنین در تمهید دهم _ که بحث در خصوص اصل و حقیقت آسمان و زمین است و اینکه اصل این حقیقت , نور حضرت محمد (ص) و ابلیس است _ به برداشته شدن قلم امر و تکلیف از آدمی سخن می گوید و امر و تکلیف را متعلق به قالب می داند , که اگر کسی از صفات بشری پاک شد , دیگر تکلیف نیز از او ساقط می شود

عین القضات و کلام

به علم کلام علاقه فراوانی داشت و همین شدت علاقه و اشتیاق , او را کمک کرد تا اینکه در سن بیست و یک سالگی کتابی در علم کلام نوشت که شامل بحث دقیقی درباره ی « بعث » و « نبوت » بود _ اگر چه این علم نتوانست او را سیراب کند و حتی سرگردانتر نیز گردانید _ این فراگیری علم کلام و آشقتگی ذهنی او , باعث بر هم زدن اساس اندیشه مذهبی او شده بود و پریشانی و سرگشتگی را برایش به دنبال داشت و سرانجام خود را از آن مهلکه رهانید

آنچه در اینجا نمی توان به صراحت از آن سخن گفت , شک و تردید عین القضات است , که در کدام عقیده از عقاید اسلامی دچار شک و تردید شده و علت آن چه بوده ؟ و دیگر اینکه کدامیک از کتابهای غزالی را خوانده و شک بوجود آمده را چگونه در خود مرتفع ساخته است ؟ و اثری نیز از رساله ی او ( غایه البحث عن معنی البعث ) که در ابتدای کتاب « زبده الحقایق » به آن اشاره کرده , نیست تا شاید بتوان راه ورود و خروج او در آن شک و تردید را فهمید؛ البته ممکن است که درباره نور باطنی و علم و عقل باشد که « غزالی » نور باطنی و تجلی آن را در دل برای حل مشکلات روحی و عقلی , کافی می دانست و به علم و عقل نیز برای ادراک حقایق این عالم , ارزش و بها می داد , و شاید که این شک او , در خصوص بعث و نشور و معاد جسمانی و روحانی بوده است ؛ زیرا در پایان عمر , با نظر « ابن سینا » درباره معاد جسمانی و; موافق می شود که بی گمان در متهم ساختن او به کفر و بی دینی _ نظیر آنچه که در تکفیر ابن سینا اتفاق افتاد _ تأثیر داشته است

  عین القضات درباره ی « ابلیس » عقایدی دارد و در آثارخویش به ویژه « تمهیدات » و « نامه ها » _ ولو به ظاهر _ از او دفاع می کند و در تمهید نهم و دهم از « تمهیدات » این عقاید را بیشتر بیان می دارد , و در نامه ی یازدهم , کع به دوستی عزیز می فرستد , چنین بیان می دارد

« جوانمردا ! اگر « وَ کلَّمَ الله موسی تَکلیماً[4] » کمال است , پس ابلیس را از این کمال هست . تو چه دانی که ابلیس کیست؟آنجا که ابلیس هست , تو را راه نیست؛ اگر وقتی برسی , نقش سراپرده ی او این است

هم جور کشم بتا و هم بستیزم            با مهر تو مهر دگری نامیزم

جانی دارم که بار عشق توکشد            تا در سر کار تو شود,نگریزم[5]

این شیوه ی تفکر او , بدون شک , ریشه در اندیشه های مرادو پیر و مصاحب وی (احمد غزالی) دارد که او لقب « سیّد الموحدین » را به ابلیس داده بود , و گفته بود : « شیطان گرچه ملعون و سرافکنده شد , ولی باز هم در فداکاری و از خود گذشتگی , سرور عاشقان بود[6] .» و عین القضات می گوید: «جبرییل صفتی باید که دزدیده در جمال ابلیس نظر می کند ؛ از خواجه احمد غزالی شنیدم که :« هرگز شیخ ابوالقاسم گرگانی نگفتی که ابلیس ؛ بل چون نام او بردی , گفتی : آن خواجه خواجگان و آن سرور مهجوران ! چون این حکایت وا « بَرَکَه » بگفتم , گفت : سرور مهجوران به است از خواجه خواجگان[7] »

در جای دیگر , در بیان شرط های سالک در راه خدا , وقتی یادی از دو زلف شاهد می کند, می گوید

« تو چه دانی ای عزیز که این شاهد کدام است ؟ و زلف شاهد چیست ؟ و خدّ و خال کدام مقام است؟ مرد رونده را مقام ها و معانی هاست که چون آن را در عالم صورت و جسمانیت غرض کنی و بدان خیال انس گیری و یادگار کنی , جز در کسوت حروف و عبارات , شاهد و خدّ و خال و زلف , نمی توان گفت و نمود ؛ مگر این بیت ها نشنیده ای

خالیست سیه بر  آن  لبان  یارم                مُهرست ز مُشک بر شکر , پندارم

گر شاه حبش به جان دهدزنهارم            من بشکنم آن مُهر و شکر  بردارم[8] »

پس از آن , در توضیح اینکه « شاه حبش » کیست , چنین گوید:«دریغا چه دانی که شاه حبش کیست ؟ پرده دار « الا الله » است که تو او را ابلیس می خوانی که اغوا پیشه گرفته است , و لعنت غذای وی آمده است که « فَبِعِزَّتِکَ لَاُغوِیَنَّهُم أجمَعین [9]»

البته توجه و نگرش به ابلیس که در آثار عین القضات , نمود بیشتری دارد , در آثــار کسـانی چــون « احمد غزالی » , « میبدی » و . . . نیز به چشم می خورد

« محمد دارالشکوه » در کتاب « حسنات العارفین » خویش , از قول احمد غزالی نقل می کند که : «و هم احمد غزالی گفت : هر که تعلیم از ابلیس نگرفت , زندیق است ؛ یعنی در یگانگی , بار ملامت را مثل ابلیس باید برداشت و مردودخاص و عام گشت» و « حلاج » نیز در کتاب « طاسین الازل » صفحه چهل و دو می گوید : « ما کان السّماء موحّدٌ مثلُ ابلیسَ »

« میبدی » نیز در «کشف الاسرار » از ابلیس به عنوان « مهتر مهجوران » یاد می کند ( ج 7/337 ) , و نیز در جلد هشتم , صفحه 373از او یاد کرده است

« عطار نیشابوری » هم نسبت به ابلیس نظری خوب دارد و شاید که پیرو حلاج و احمد غزالی باشد

در آن ساعت که ملعون گشت ابلیس             زبان بگشاد در تسبیح و تقدیس

که لعنت خوشتر آید از تو صد بار                   که سر پیچِدن از تو سوی اغیار[10]

« ابوالعباس قصاب » در وصف استقامت ابلیس گفته است : « ابلیس کشت خداوند است ؛ جوانمردی نبود کشته خویش را سنگ انداختن ». گفت : « اگر در قیامت , حساب در دست من کند , بیند که چه کنم . همه را در پیش کنم و ابلیس را مقام سازم ؛ ولیکن نکند »

عین القضات و عشق

قاضی همدان , راه رسیدن به مطلوب را عشق و معشوق پرستی , و آزاد بودن از هر حد و قیدی دانسته و بدین سبب , بیانات او از حدود فهم عامه تجاوز کرده و مظنه اتهام گردیده است

« ای دوست ! عاشقان را دین و مذهب , عشق باشد , که دین ایشان , جمال معشوق باشد ؛ آنکه مجازی بود , تو او را شاهد خوانی , هر که عاشق خدا باشد , جمال لقاء الله مذهب او باشد , و او شاهد او باشد ؛ در حقیقت , کافر باشد . کفری که ایمان باشد به اضافت با دیگران ؛ مگر این بیتها نشنیده ای

« آنکس که نه عشق را شریعت دارد             کافر باشد که دین طبیعت دارد

هر کس که شریعت و حقیقت دارد              شاهد بازی دین و طریقت دارد[11]

مقام عشق را کسی نمی داند , جز خود عشق و این همان معناست که دوست داشتن چیزی , آدمی را کور و کر می کند

« دریغا در عشق مقامی باشد که عاشق و معشوق را از آن خبر نباشد , و از آن مقام , جز عشق خبر ندارد . « حبک الشیء یُعمی و یُصمّ » این باشد . چه گویی عشق از عاشق است , و یا از معشوق ؟ نی نی ! از معشوق است ؛ پس عشق الهی از کی باشد ؟ ضرورت , از جان قدسی باشد . عشق جان قدسی از کی باشد ؟ از نور الهی باشد[12] . »

عین القضات و سماع

[1] ــ طبقات الشافعیه الکبری ، ج 4 ، ص

 2ــ تمهیدات ، ص

 3ــ تمهیدات ، ص

 4ــ سوره نساء ، آیه

 5ــ نامه ها ، بخش اول ، ص

 6ــ مجموعه آثار فارسی احمد غزالی ، ص 71 مقدمه

 7ــ نامه ها ، بخش اول ، ص

 8ــ تمهیدات ، ص

 9ــ تمهیدات ، ص

 10ــ الهی نامه ، ص

 11ــ تمهیدات ، ص

 12ــ تمهیدات ، ص

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی مح

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود تحقیق ماهیت حقوقی دیه فایل ورد (word) دارای 45 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود تحقیق ماهیت حقوقی دیه فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود تحقیق ماهیت حقوقی دیه فایل ورد (word)

چکیده    
مقدمه    
دیه در قانون ایران    
دیه    
بررسی دیه زن و مرد طبق قانون جدید مجازات اسلامی    
تغییری در احکام فقهی صورت نگرفته است    
حکم دیه در اسلام با توجه به تفاوت بین زن و مرد تدوین شده است    
جزییات یکسان‌ سازی دیه زن و مرد درتمامی حوادث    
پرداخت خسارت بدون لحاظ جنسیت    
دیه مرد مسلمان و کافر    
گفتاراول : دیه و ماهیت آن    
مبحث اول : دیه    
مبحث دوم : ماهیت دیه    
مبحث سوم : تاریخچه    
گفتار اول : اقلیت های دینی    
مبحث اول : حقوق اقلیت های دینی در کنوانسیونهای بین المللی    
الف ) مشخصه های اقلیت ها با توجه به دیدگاههای سازمان ملل متحد    
ب ) اسناد بین المللی مربوط به حقوق اقلیتها    
مبحث دوم     
الف) حقوق اقلیتها در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران    
ب ) عضویت ایران در اسناد بین المللی    
مبحث  سوم  : حقوق اقلیتها در نظام علوی:    
گفتار دوم : دیدگاههای فقهی در مورد دیه مرد کافر    
مبحث اول : دیدگاههای علمای عامه و امامیه    
برابری دیه مسلمان و غیر مسلمان صانعی    
الف ) دیدگاه اول : نابرابری دیه مسلمان با غیر مسلمان    
ب ) دیدگاه دوم : غیر مسلمان دیه ندارد    
ج ) دیدگاه سوم – دیدگاه منتخب تساوی دیه مسلمان و غیر مسلمان ( فقهای حنفیه،زیدیه و ;)    
منابع و ماخذ    

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود تحقیق ماهیت حقوقی دیه فایل ورد (word)

1 – قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

 2-  میرمحمد صادقی حسین/ جرائم علیه اشخاص / انتشارات میزان / سال

3 – شهید اول / المعه الدمشقیه

3 –موسوی خمینی روح الله / تحریر الوسیله

 4 -  کنواسیونهای بین المللی ، انتشارات وزارات خارجه ،

5 – مهر پور حسین / مقاله حقوق اقلیتها در قانون اساسی/سایت حقوقدانان

6 – ابراهیمی محمد / مقاله دیه مرد مسلمان و کافر/ سایت حقوقدانان

7 – راعی مسعود / مقاله حقوق اقلیتها / سایت حقوقدانان

چکیده

مقدمه

دیه در قانون ایران

دیه

بررسی دیه زن و مرد طبق قانون جدید مجازات اسلامی

تغییری در احکام فقهی صورت نگرفته است

حکم دیه در اسلام با توجه به تفاوت بین زن و مرد تدوین شده است

جزییات یکسان‌ سازی دیه زن و مرد درتمامی حوادث

پرداخت خسارت بدون لحاظ جنسیت

دیه مرد مسلمان و کافر

گفتاراول : دیه و ماهیت آن

مبحث اول : دیه

مبحث دوم : ماهیت دیه

مبحث سوم : تاریخچه

گفتار اول : اقلیت های دینی

مبحث اول : حقوق اقلیت های دینی در کنوانسیونهای بین المللی

الف ) مشخصه های اقلیت ها با توجه به دیدگاههای سازمان ملل متحد

ب ) اسناد بین المللی مربوط به حقوق اقلیتها

مبحث دوم

الف) حقوق اقلیتها در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

ب ) عضویت ایران در اسناد بین المللی

مبحث  سوم  : حقوق اقلیتها در نظام علوی

گفتار دوم : دیدگاههای فقهی در مورد دیه مرد کافر

مبحث اول : دیدگاههای علمای عامه و امامیه

برابری دیه مسلمان و غیر مسلمان صانعی

الف ) دیدگاه اول : نابرابری دیه مسلمان با غیر مسلمان

ب ) دیدگاه دوم : غیر مسلمان دیه ندارد

ج ) دیدگاه سوم – دیدگاه منتخب تساوی دیه مسلمان و غیر مسلمان ( فقهای حنفیه،زیدیه و ;)

منابع و ماخذ

 چکیده

یکی از جهات مهم در بحث دیه ماهیت حقوقی آن است که آیا پرداخت دیه از باب مجازات است یا از باب ضرر و زیان و خسارتی که به مجنی علیه وارد شده است، یا اینکه دارای هر دو جنبه است و ماهیت دو گانه دارد. نکته دیگر این است که آیا روشن شدن ماهیت حقوقی دیه دارای آثار عملی در احکام خواهد بود یا نه و اگر دارای آثار است باید دید چرا در کتاب های فقهی درباره آن بحث و گفتوگو نشده است و اگر اثر و نتیجه ای در حکم ندارد باید جهت فروعاتی که بر روشن شدن بحث شده است راه چاره ای جست و جو کرد. در این مقاله دالیل خسارت بودن و مجازات بودن دیه را بررسی می کنیم و  سرانجام به آثار و راهحل های ارائه شده برای مسائل مربوط به آن می پردازیم

 


مقدمه

اعراب جاهلی نظام پرداخت دیات را برای پایان بخشیدن به انتقام و منازعات خونی و جبران خسارات وارده )تا حدودی( و عدم توسل به زور برای جلوگیری از جنگ و خرابی های حاصل از آن اعتبار بخشیدن، اما مقدار دیه بر حسب درجات قبایل، شأن و منزلت مقتول متفاوت بود. دیه امرا و بزرگان به هزار شتر نیز می رسید، دیه زن نصف مرد بود و اسالم نیز همان صد شتر را امضا کرد )فیض، 1371)

حقوق روم از قدیمی ترین و مهم ترین حقوق قضایی به شمار می آید و منبع تاریخی بیشتر قوانین امروز غرب نیز هست. از مشهورترین قوانین رومی »الواح دوازده گانه« است. قانون الواح اولین قانونی است که جرایم را به خصوصی و عمومی تقسیم کرده است.در حقوق روم، قصاص فقط نسبت به اعضا و جوارح پذیرفته شده بود اما جایگزی ِنی نظام دی ه با نظام قصاص در نزد رومیها، پس از طی مراحل تکاملی مبنی بر جلب رضایت اولیای مقتول یا خود مجنی علیه صورت گرفته است. قانون الواح امکان صلح بین جانی و مجنی

علیه و پرداخت مبلغی از سوی جانی را جایز دانسته است (همان)

حقوق آنگلوساکسون اولین مجموعه قانون این دسته در انگلیس، در قرن هفتم میالدی به وجود آمد. در این مجموعه سیستم کاملی برای جبران ضررهای بدنی بیان شده است که این معنا به صورت یک عرف پذیرفته شده در جامعه انگلیس درآمد اما تعیین مقدار دیه نفس با توافق بین دو طرف دعوا صورت می گرفت. بنابراین طرفین دعوا اختیار داشتند نوع

و میزان جبران ضرر را تعیین کنند. دیه در حاالت مختلف دارای میزان گوناگون بود و دیه مقتول به سه جزء تقسیم می شد: یک جزء به پادشاه و جزء دیگر به مالک و جزء سوم به خانواده مجنی علیه پرداخت می شد

مجموعه قوانین حمورابی این مجموعه در رابطه با نظام قصاص و دیات، براساس امتیازات طبقاتی از لحاظ کیفری و پرداخت دیه به خویشان یکسان نبود. قصاص در قانون حمورابی، وقتی قابل اعمال است که مرتکب عمداً دیگری را به قتل رسانده، عضوی از اعضای او را شکسته یا او را مجروح کرده باشد

نظام دیات یکی از احکام امضایی اسالم است اما اسالم با شروط و قیود زیادی حدود، مسائل و احکام مربوط به آن را تبیین کرده است. از طرفی موارد تعلق دیه را با دقت معین

کرده و قصاص را منحصر در قتل و جرح عمد دانسته است و حتی در قتل و جرح عمد نیز

افراد را به عفو و بخشش تشویق می کند. از طرف دیگر در قتل و جرح شبه عمد و خطای

محض نیز چیزی که باید پرداخت شود، مدت پرداخت، مسئول پرداخت و دیگر مسائل آن

را بیان و تبعیضات و نابرابری ها را حذف کرده است. فقط در موارد خاصی مانند اختلاف به حسب جنس، یا دین و عقیده، به خاطر مصالح اجتماعی تفاوت در دیه را پذیرفته است (وحیدی، 1371ش)

دیه در قانون ایران

در نظام جزایی اسلام، دیه در کنار کیفرهایی همچون حدود، قصاص، تعزیرات شرعی و بازدارنده مطرح است؛ قانونگذار کشور ما نیز در فصل اول، از باب دوم قانون مجازات اسلامی، ضمن ماده‌ی 12 از دیه یاد کرده و در ماده‌ی 15 إشعار داشته: «دیه، مالی است که از طرف شارع برای جنایت تعیین شده است»

در جنایت‌های عمدی – چه بر نفس، چه مادون آن – گرچه در ابتدا حکم به قصاص داده می‌شود، اما در صورت تراضی طرفین دعوی، دیه مورد حکم واقع می‌شود. در جرایم غیر عمدی، اعم از شبیه‌عمدی و خطایی یا در حکم هر یک از آن‌ها، آنچه اصولاً و در ابتدا – پس از اثبات واقعه در فرایند دادرسی کیفری- مورد حکم واقع می‌شود، دیه است. بدیهی است چه در جنایت‌های عمدی و چه در جرایم غیر عمدی، امکان تصالح بین مجنی‌علیه یا اولیای وی در صورت فوت، با جانی  حسب مورد وجود دارد؛ به دیگر سخن با گذشت مجنی‌علیه در جنایات مادون نفس یا عفو ولی یا اولیای دم در جنایت بر نفس، خونبهایی دریافت نمی‌شود. شایان ذکر است، امکان فراتر رفتن از سقف دیه‌ی تعیین شده در جنایت‌های عمدی – در خصوص هریک از موارد شش‌گانه –  به منظور عدول از قصاص ممکن است؛ در حالی‌که، در جرایم غیرعمدی و خطایی، به قدر متقیّن و میزان معیّن اکتفا می‌شود

در مجموع مطالبه‌ی دیه در فرایند دادرسی کیفری تابع شرایط و اقتضائاتی است که می‌باید با دقت در این خصوص عمل نمود

دیه، واژه‌ای عربی است که در معاجم لغت به معنای مالی که بدل نفس است آمده است. تعریف دیه به «حقُّ القتیل» و «مالی که بدل جان مقتول است» در کتاب‌های بسیاری دیده می‌شود. این واژه در اصل مصدر فعل «وَدی یَدی» است که از معانی آن پرداختن، گسیل داشتن، جریان داشتن و غیره است؛ این واژه – که جمع سالم آن، دیات است – در اصل معتلّ الفاء بوده که پس از اعمال قواعد إعلال، از صورت «وَدی» به «دیه» تغییر یافته است؛ به دیگر سخن، «واو» آن حذف، و «هاء» به جای آن در آخر واژه افزوده شده استدر ضمن، از «وَدی» واژه‌ی « وادی» اخذ شده است که به معنای جریان آب در شکاف دو کوه است. دیه نیز از آن جهت که سبب رفع گُسست و شکاف بین طرفین دعوای جزایی می‌شود، در اصل بر همین معنی بار می‌شود.]

در این خصوص بیان گردیده که اطلاق ماده‌ی مذکور مغایر ماده‌ی 367 ق. م. ا. است؛ زیرا در تعریف مذکور تقدیر و تعیین میزان دیه برای تشخیص آن لازم شناخته نشده است

در مجموع می‌توان گفت که دیه در لغت فقط بر مالی اطلاق می‌شود که در ازای جنایت بر نفس به ولی مقتول پرداخت می‌شود و به مالی که در مقابل جنایت بر اعضا و یا منافع به مجنی‌علیه داده می‌شود، دیه گفته نمی‌شود. شاید اینکه در زبان فارسی، واژه‌ی دیه به خونبها  معنا شده است،در همین زمینه ارزیابی شود.]

در اصطلاح فقهی و در متون روایی، دیه با انضمام «الف و لام» در حالت استغراقی، هم برای جنایت بر نفس و هم برای جنایت بر مادون نفس به‌کار رفته است

دیه

فقها واژه‌ی دیه را به سه معنا به کار برده‌اند؛ گاه دیه را به همان معنای لغوی خود، یعنی مالی که بدل نفس است به کار برده‌اند، گاه دیه را به معنای مالی که از طرف شارع برای جنایت – اعّم از نفس و مادون نفس- تعیین شده است،  دانسته‌اند: در این معنا دیه مقابل ارش – از ریشه‌ی ارزیدن در زبان فارسی- است که مراد از آن، دیه‌ی جنایت مادون نفس است و مقدار آن در شرع تعیین نشده است. فقها گاه دیه را به معنایی عام‌تر از معانی پیش‌گفته به‌کار برده‌اند؛ به گونه‌ای که بر ارش نیز اطلاق شده است. در این معنا دیه مقدار مالی است که به سبب جنایت بر نفس یا مادون نفس پرداخت می‌شود؛ اعم از آنکه مقدار آن در شرع تعیین شده باشد یا نشده باشد.]

قانونگذار نخستین بار در ماده‌ی 10 قانون مجازات اسلامی که در تاریخ 21/7/1361 به تصویب کمیسیون امور قضایی مجلس رسیده بود، مقرر می‌داشت: « دیه جزای مالی است که از طرف شارع برای جرم تعیین شده است». این تعریف، حاوی واژه‌های اشتباهی است و شاید به همین سبب بود که ماده‌ی 1 قانون دیات مصوب 24/9/1361 کمیسیون فوق، دیه را چنین تعریف می‌کرد: «دیه، مالی است که به سبب جنایت بر نفس یا عضو به مجنی‌ٌعلیه یا به ولی یا اولیای دم داده       می‌شود». در سال 1370 نیز قانونگذار، ضمن دو ماده‌ی 15 و 294، دیه را تعریف کرده است؛ بر اساس ماده‌ی 15 ق. م. ا. : «دیه، مالی است که از طرف شارع برای جنایت تعیین شده است». در کتاب چهارم قانون مجازات اسلامی  (کتاب دیات) و ضمن ماده‌ی 294 نیز إشعار داشته‌است: «دیه، مالی است که به سبب جنایت بر نفس یا عضو به مجنی‌علیه یا به ولی یا اولیای دم داده می‌شود»

در کتاب چهارم قانون مجازات اسلامی  (کتاب دیات) و ضمن ماده‌ی 294 نیز إشعار داشته‌است: «دیه، مالی است که به سبب جنایت بر نفس یا عضو به مجنی‌علیه یا به ولی یا اولیای دم داده می‌شود»

لازم به ذکر است که تعریف مذکور کامل نیست؛ زیرا ممکن است جنایت بر منفعت – نظیر شنوایی و بینایی- باشد؛ بی آنکه ظاهر عضو آسیب ببیند. در این خصوص بیان گردیده که اطلاق ماده‌ی مذکور مغایر ماده‌ی 367 ق. م. ا. است؛ زیرا در تعریف مذکور تقدیر و تعیین میزان دیه برای تشخیص آن لازم شناخته نشده است؛ در حالی که با توجه به مواد 367 و 481 ق. م. ا. و منابع فقهی، اگر مقدار ما به ازای مالی جنایت وارده بر انسان از سوی شارع معین نشده باشد، ارش یا حکومت پرداخت می‌گردد و لذا به نظر می‌رسد تعریف ماده‌ی 15 قانون مذکور صحیح‌تر است.البته در مقام پاسخ و رفع اشکال می‌توان گفت که لفظ دیه در ماده‌ی مذکور عام است و شامل دیه‌ی مقدّر و غیر مقدّر می‌شود

بررسی دیه زن و مرد طبق قانون جدید مجازات اسلامی

با اصلاح بخش حدود، قصاص و دیات قانون مجازات اسلامی، طی یک قانون پنج ساله و پس از تأیید شورای نگهبان ما‌به‌التفاوت نرخ دیه زن تا دیه مرد از محل صندوق جبران خسارت‌های بدنی بیمه مرکزی پرداخت می‌شود که با این تعریف بدون تغییر در حکم فقهی این قانون، دیه زن و مرد برابر می‌شود.یکی از موضوعاتی که همواره در جامعه مطرح بوده، بررسی نسبت دیه زن به مرد بوده است. اما به نظر می‌رسد قوه قضائیه عزم خود را جزم کرده است تا این مسئله را حل و پرداخت دیه زن را با مرد برابر کند.نوآوری در اصلاح قانون مجازات اسلامی مدیرکل تدوین لوایح قوه قضائیه می گوید: کلیات لایحه مجازات اسلامی در مقایسه با قانون قبلی از نظر کمی و کیفی پیشرفت‌های قابل ملاحظه‌ای داشته است


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی مح

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله فخرالدین اسعد گرگانی فایل ورد (word) دارای 17 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله فخرالدین اسعد گرگانی فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله فخرالدین اسعد گرگانی فایل ورد (word)

مقدمه:  
فخرالدین اسعد گرگانی:  
ویس و رامین:  
ویس  
منبع :  

منبع

کتاب استرآباد و گرگان ( دربستر تاریخ ایران ) نگاهی به 5000 سال تاریخ منطقه  -  معطوفی ، اسدالله

مقدمه

از آنجا که شاعران مسلمان حکمرانی فلک و تقدیر را آن گونه که در بعضی از متون و روایات گذشته وجود داشته است . بدون تغییر یا اعمال نظر پذیرفته و به نظم در آورده اند، در این مقاله با طرح مقوله تقدیر در دو منظومه غنایی و یس و رامین فخرالدین اسعد گرگانی و خسرو و شیرین نظامی ، به بیان پیشینه تقدیر پرداخته و در یافته ایم که ایرانیان حتی قبل از ظهور زردشت که مظاهر طبیعت را می پرستیدند به تلاش و کوشش اهمیت می دادند ، و پس از پذیرش آیین زردشتی هم با توجه به تاکید این آیین بر اختیار انسان از اهمیت دادن سعی و تلاش غافل نبوده اند . آنچه سبب شد به مرور زمان تفکر جبر گرایی و اعتقاد به تقدیر در میان مردم رواج پیدا کند ایجاد انحراف در دین زردشت و ظهور اندیشه زروانی در این آیین بود. بعد از ظهور اسلام نیز تفسیر آیاتی از قران که مبتنی بر اینگونه آیات بود که افعال انسان از قبل برای او مقدر شده است و فاعل همه افعال انسان خداست ، توسط شاعره و حمایت خلفای حاکم آن روزگار از این اندیشه ، تفکر جبری و اعتقاد به حاکمیت تقدیر در زندگی انسانها را گسترش داد. چنان که سرایندگان این دو منظومه که در چنین فرهنگی پرورش یافته بودند. از تاثیر این مباحث مصون نماندند و در منظومه های خود نظام آفرینش ، فلک و بعضی اشخاص موثر در حوادث داستان را واسطه رقم خوردن و حتی وصل و هجران عشاق را ثمره تقدیر تصور کردند و در نهایت اراده خداوند را بر همه چیز مسلط دانستند بدان گونه که مثلا فخرالدین اسعد گرگانی عشق ویس و رامین را حکم یزدان می داند و نظامی نیز مرگ مریم را فرصتی برای شیرین فرض می کند که خداوند به او عطا کرده است تا بدان وسیله جواب طنز آمیز خسرو را که در مرگ فرهاد برایش فرستاده بود . بدهد بعلاوه حکم الهی سبب می شود که شیرویه پسر خسرو ، در خانه اش بزرگ شود و سرانجام پدرش را به قتل برساند و موبد نیز با یک اتفاق ساده از راه رامین برداشته شود

فخرالدین اسعد گرگانی

فخرالدین اسعد گرگانی شاعر داستانگوی ایرانی نیمه نخست سده پنجم هجری است. ولادت او را با توجه به قرائنی باید در آغاز قرن پنجم هجری دانست . وفات فخرالدین اسعد بعد از سال 446 و گویا در اواخر عهد طغرل سلجوقی اتفاق افتاده‌است

وی از داستان سرایان بزرگ ایران است و معتزلی مذهب بوده‌است. او هم‌زمان با سلطان ابوطالب طغرل (429-455) می‌زیسته‌است. او در فتح اصفهان با طغرل همراه بوده و بعد از آنکه سلطان از اصفهان به قصد تسخیر همدان خارج شد، فخرالدین اسعد همانجا بماند و با عمید ابوالفتح مظفر نیشابوری حاکم اصفهان باقی ماند و تا ز مستان سال 443 را در آن شهر به سربرد. گفتگوهای او با امیر ابوالفتح مظفر به نظم داستان ویس و رامین توسط او انجامید

بعدها بسیاری از گویندگان در منظومه‌های خویش به شیوه شاعری وی توجه نمودند که از آن جمله نظامی گنجوی را باید نام برد که هنگام سرودن خسرو و شیرین به برخی از موارد این کتاب نظر داشته‌است

ویس و رامین

در سومین بخش از مجموعه‌‌ی «عشق در ادبیات و زندگی» منظومه‌‌ی داستانی ویس و رامین بررسی و از عواملی یاد می‌شود که کار عشق و عاشقی را به سامان می‌‌رسانند و رابطه‌‌ی عاشقانه را محکم و پایدار و کامیاب می‌‌کنند. ویس و رامین، اثر فخرالدین اسعد گرگانی کهن‌‌ترین داستان عاشقانه‌‌‌‌ی فارسی ست

فخرالدین اسعد گرگانی بزرگترین و ارزنده ترین شخصیت منطقه گرگان در دوران سلجوقی که آوازه ای جهانی نیز یافته است. او پیشتاز میدان شعر غنائی و یکی از داستانسرایان بزرگ فارسی است که در قرن 5 هجری هنوز با خط و زبان پهلوی آشنائی داشت. بعلت تبحر در علم کلام و فلسفه او را اعتزالی (پیرو معتزله) دانسته اند. فخرالدین اسعد از ملازمان و یاران
ثقه الملک شهریار از سلسله باوندی کوسهتان طبرستان بود. او شاهکار جاودانه خود « ویس و رامین» را از سا ل446 آغاز و تا سال 455  به پایان رساند. این داستان نخستین منظومه عشقی در تاریخ ادبیات ایران است. اصل آن به زبان پهلوی و بقول مینورسکی، استاکلبرک و دکتر محجوب، از
افسانه های کهنسال ایرانی زمان اشکانیان بود که تا این عصر هنوز از داستانهای مشهور و زبانزد خاص و عام بود. البته مؤلف « مجمل التواریخ و القصص» داستان ویس و رامین را منتسب به عهد شاپور و اردشیر بابکان دانسته است. ولی بطور قطع به دلیل آنکه اسامی شخصیتها، اماکن، شیوه ازدواج خواهر و برادر و تاثیر ستارگان بر سرنوشت انسانها از تعلقات فکری ایرانیان قبل از اسلام است، این داستان متعلق به ایران باستان
می باشد.تخلص فخرالدین اسعد « فخری» بود. او طغرل و خواجه عمادالدین عمید الملک کندری وزیر طغرل و خواجه عمید ابوالفتح مظفربن محمد نیشابوری را مدح می کرد.مثنوی ویس و رامین 8900 بیت دارد و در بحر مسدس مقصور (یا محذوف) سروده شده است. سبک آن نظم بی تصنع فارسی دری و هم ماخذ فارسی میانه محسوب می شود. گاهی تشبیه، تنسیق صفات، تجنس (تام و مرکب) و ارسال مثل در آن بکار رفته است. موضوع و خلاصه داستان ویس و رامین بدین شرح است : شاه شاهان « شاه موبد» با
« شهرو» ملکه زیبای « ماه آباد» عهد کرد که اگر دختری بزاد نامزد وی باشد. شهرو ویس را زائید و مادر عهد شکست و او را به برادرش « ویرو» داد. لیکن شاه موبد با ویرو به جنگ و نزاع برخاست و چون به زور بر او غالب نشد به حیله ویس را از دژ بیرون آورد و به خراسان بر. در راه « رامین» برادر جوان شاه موبد به ویس دل باخت ویس نیز چندی بعد عاشق رامین شد و هردو از دست شاه موبد گریختند. از اینجا به بعد پس از یک سلسله حوادث پیاپی میان موبد و ویس و رامین از یکسو و بین شاه موبد و رامین ازسوی دیگر اتفاق می افتد که درنهایت شاه موبد می میرد و رامین جانشین
می شود و سالیان دراز با ویس زندگی می کند. چون ویس مدتی بعد مرد رامین پادشاهی را به پسرش داد و در آتشکده معتکف شد.این داستان تا اوایل قرن 6 براساس آنچه که از سخن محمد عوفی برمی آید، داستان بسیار مشهور و سرمش مردم عادی و شاعران دیگر شد

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی مح

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله سقوط مجازات قصاص به سبب تملک حق قصاص فایل ورد (word) دارای 30 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله سقوط مجازات قصاص به سبب تملک حق قصاص فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله سقوط مجازات قصاص به سبب تملک حق قصاص فایل ورد (word)

چکیده 
مقدمه 
مفهوم سقوط مجازات قصاص و موارد آن 
موارد سقوط قصاص ناشی از تملک حق قصاص 
طرق تملک حق قصاص 
موارد تکلف اصلی (صاحب حق قصاص شدن فرزند جانی) 
الف- تعیین قلمرو بحث و بیان مسئله 
ب_ تحلیل فقهی موضوع 
نقد نظریه جواز قصاص پدر توسط فرزند 
نظریه مختار 
ج_ حقوق کیفری ایران 
موارد تملک تبعی 
1_ صاحب حق قصاص شدن خود جانی 
2_ صاحب حق قصاص شدن فرزند جانی 
منابع 

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله سقوط مجازات قصاص به سبب تملک حق قصاص فایل ورد (word)

قرآن کریم، ترجمه مهدی الهی قمشه ای،چاپ اول، قم، دانش، 1384

آخوندی،محمود، آیین دادرسی کیفری کلیات و دعاوی ناشی از جرم، ج1، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1380

آقایی نیا، حسین، جرایم علیه اشخاص(جنایات)، تهران، میزان، 1385

ابن قدامه، أبی محمد عبدالله بن أحمدبن محمد بن قدامه، المغنی، ج11،قاهره، هجر، 1410

ابن مفلح،أبی اسحاق برهان الدین ابراهیم بن محمد بن عبدالله بن محمد، المبدع فی شرح المقنع، ج 8، بیروت، المکتب الاسلامی، 1421

ابن منظور ( ابی الفضل جمال الدین محمد بن مکرم ابن منظور الافریقی المصری)، لسان العرب، ج7، بیروت، المکتب الاسلامی،2004

اردبیلی، یوسف بن ابراهیم،الانئار لا عمال الابرار، ج3، کویت، دارالضیاء، 1427

اصفهانی، محمد حسین،حاشیه کتاب المکاسب، ج5، قم، پایه دانش، 1425

بندرچی، محمد رضا، موانع ارث در حقوق مدنی و فقه شیعه، تهران، سازمان انتشارات کیهان،

چکیده

نظام حقوقی اسلام علی رغم پذیرش “اصل قصاص” در جرایم علیه تمامیت جسمانی اشخاص، بر رجحان عفو و گذشت تأکید کرده و آن را بر انتقام از جانی مقدم دانسته است

بدین لحاظ، اهمیت بررسی عوامل سقوط قصاص یعنی عواملی که پس از تحقق و ثبوت قصاص، موجب زوال ان می گردند، روشن می شود.در این مقاله با استناد به فتاوی فقیهان بزرگ و ادله و روایات در خصوص سقوط یا عدم سقوط مجازات قصاص به سبب تملک حق قصاص به توجیه نظریه مختار پرداخته شده است. در نهایت نیز به دلیل عدم وضوح قوانین موضوعه در این خصوص پیشنهاد هایی ارائه گردیده است

کلید واژه ها: سقوط قصاص، تملک قصاص، حق قصاص، حقوق ایران، فقه اسلامی

مقدمه

مجازات ابتدایی قتل عمدی در حقوق جزای اسلام، قصاص نفس است؛ لیکن در پاره ای موارد، عواملی حادث می شوند و مجازات مقرر را مرتفع می سازند. یکی از جهات سقوط قصاص در برخی متون فقهی تملک حق قصاص است. متأسفانه موضوع مذکور در طی دوران قانونگذاری اثباتأ یا نفیأ مورد توجه مقنن اسلامی قرار نگرفته است. در نگارش این مقاله در ابتدا به طور مختصر به بررسی مفهوم سقوط مجازات قصاص می پردازیم و سپس تملک حق قصاص و موارد ان را به عنوان یکی از عوامل سقوط مجازات قصاص نفس مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهیم

مفهوم سقوط مجازات قصاص و موارد آن

سقوط در لغت به معنی افتادن، فرود امدن، لغزیدن و اشتباه کردن امده است (ابن منظور، ج 7،207؛ معلوف،239). این کلمه در ترکیب با کلمه مجازات بیانگر حالتی است که علی رغم تحقق قتل عمدی و ثبوت حق قصاص به جهتی از جهات قانونی مانند عفو اولیای دم (قانون مجازات اسلامی، ماده 261)، صلح (همان، مواد257 و258) و فوت جانی (همان. مواد 259 و 260) مجازات قصاص ساقط می شود. بدین ترتیب در عوامل موجهه جرم مانند دفاع مشروع و نیز عوامل رافع مسئولیت کیفری مانند صغر و جنون با توجه به این که مجازات قصاص اساسأ ثابت نمی شود، بحث از سقوط مجازات منتفی است. به عبارت دیگر در صورت عدم وجود شرایط ثبوت قصاص یعنی تساوی در دین، تساوی در عقل و انتفای ابوت، اساسأ مجازات قصاص به منصه ظهور و ثبوت نمی رسد تا از سقوط آن بحث شود(میر محمد صادقی،144_139؛ صادقی،155_149). در حالی که در بحث سقوط مجازات قصاص با مواردی مواجه هستیم که علی رغم ثبوت قصاص باعث سقوط ان می گردند

با این وصف، منظور از موارد سقوط مجازات قصاص، مواردی است که جرم قتل یا جرح عمدی محقق شده و قاتل از شمول علل موجهه یا عوامل رافع مسئولیت کیفدی خارج بوده و مستحق قصاص است ولی به سبب عروض برخی عوامل خارجی، مجازات قصاص ساقط می شود (آقایی نیا،160؛ میر محمد صادقی، 184)

در متون مربوط به حقوق اسلامی مواردی به عنوان عوامل سقوط مجازات قصاص بیان شده است که برخی از انها با عوامل سقوط مجازات قصاص در حقوق موضوعه مطابقت دارد و برخی دیگر از انها فقط در شرع مقرر شده است. روی هم رفته شرع مقدس در این زمینه نیز همانند سایر احکام مربوط به قتل دارای مقررات خاصی است. این عوامل که برخی مورد اتفاق تمامی فقها اعم از امامیه و اهل سنت و برخی دیگر اختلافی است؛ عبارتند از

1_ عفو(قانون مجازات اسلامی، 1370: ماده 261)

2_صلح (همان. مواد 257و 258)

3_فوت جانی (همان. مواد 259 و 260)

4_ اسلام اوردن قاتل (محقق حلی،211؛ نجفی اصفهانی، 158)

5_ امتناع از پرداخت مازاد دیه (نجفی اصفهانی، 82)

6_ تملک حق قصاص (علامه حلی، 608؛ محقق حلی، 215_214؛ نجفی اصفهانی، 176_175)

از موارد مذکور برخی قطعأ و بدون تردید باعث سقوط مجازات قصاص اند مانند عفو اولیای دم، صلح و فوت جانی؛ برخی نیز محل اختلاف اند یعنی در اینکه باعث سقوط مجازات قصاص می شوند یا خیر تردید است مانند تملک حق قصاص، امتناع از پرداخت مازاد دیه و ; . در ادامه تملک حق قصاص را به عنوان یکی از موارد سقوط مجازات قصاص مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهیم داد

موارد سقوط قصاص ناشی از تملک حق قصاص

یکی از مواردی که در شرایط خاصی می تواند موجب سقوط قصاص شود؛ تملک حق قصاص است. در این قسمت ابتداءأ به طور مختصر به طرق تملک حق قصاص اشاره می کنیم و سپس به بررسی این موضوع در لسان فقها و حقوق کیفری ایران می پردازیم

طرق تملک حق قصاص

حق قصاص به دو صورت قابل تملک است: بالاصاله (اصالتأ) و بالارث (تبعأ)

حق قصاص بالاصاله در جایی است که شخص بلاواسطه ولی دم مقتول باشد همانند والدینی که فرزندشان به قتل رسیده یا فرزندانی که ولی دم پدر یا مادر مقتول خود هستند و امثال ان. اما تملک حق قصاص به صورت تبعی در مواردی محقق می شود که ولی دم یا اولیای دم اصلی به دلیلی از بین می روند یا قلبلیت مالکیت حق قصاص را از دست می دهند و حق قصاص به وراث اولیای دم اصلی منتقل می شود

نحوه تملک حق قصاص، از جمله موضوعاتی است که به لحاظ اهمیت و دارا بودن اثار فراوان، به طور جداگانه و مستقل مورد بحث فقیهان، اعم از امامیه و اهل سنت قرار گرفته است


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی مح
بی پیپر | دانشجو یار | مرکز پایان نامه های فردوسی | نشر ایلیا | پی سی دانلود | مرکز پروژه های دانشجویی | دانشجو | مرکز دانلود | پایانامه دانشجویی | جزوه های درسی | دانلود فایل ورد و پاورپوینت | پایان نامه ها | جزوات درسی | پروژه های درسی | ایران پروژه | پروژه دات کام | دانلود رایگان فایل |