مرکز دانلود پروژه ها و رساله های دانشجویی ایران

آخرین مطالب

۱۶۷ مطلب در اسفند ۱۳۹۴ ثبت شده است


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله هنر مفهومی فایل ورد (word) دارای 20 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله هنر مفهومی فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله هنر مفهومی فایل ورد (word)

مقدمه    
هنر مفهومی و مینیمالیسم    
مینی مالیسم در ادبیات    
مینی مالیسم در موسیقی    
مارسل دوشان    
رویکردی از اندیشه و معنا در قالب هنر    
نگاهی به آثار و اندیشه های کریستو و ژن ـ کلود    
منابع:    

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله هنر مفهومی فایل ورد (word)

1    لوسی اسمیت، ادوارد. آخرین جنبش‌های هنری قرن بیستم. ترجمه سمیع آذر، علی رضا. چاپ اول، تهران: نظر،
2    وود، پُل. هنر مفهومی. ترجمه فرزین، مدیا. چاپ اول، تهران: نشرهنرایران، 1384،
3    فرانسواز پندرس، ماری، هنر مفهومی(گفتگو با کریستو کلود و زن کلود) ترجمه کاوه حسینی،1382
4    گودرزی، مرتضی، بررسی و تحلیل هنر معاصر جهان،1381
5    نشریه تندیس، شماره 24،

مقدمه

هنر مفهومی به طور عام به مجموعه آثاری اشاره دارد که در آنها انتقال ایده یا مفهوم به مخاطب، نیازمند خلق و نمایش شیء سنتی هنری نیست. به بیان دیگر هنر مفهومی ، ارائه انتزاعی معنای ذهنی هنرمند – بصورت کاملاً صریح – بدون اهمیت دادن به شکل ذهنی و صورت خیالی اثر است

شیوه های هنر مفهومیچیدمان (Installation )  : بداهه گرایی با توجه به شرایط حاکم بر محیط

مینی مالیسم (Minimalism)  : خلاصه گرایی در فرم با تاکید بر محتوا

هنر اجرایی (Performance)  : اجرای مراسم برای بیان محتوا

هنر روایتی (Narrative Art)  : روایت گری در محیط با نشان دادن تأثیر یک اتفاق

هنر فضای باز (Land Art)  : بیان یک مفهوم با خلق اثر در فضای باز و طبیعت

هنر و زبان (Art And Language)  : ارائه یک مفهوم با کلمات

ویدیو آرت (Video Art)  : ارائه یک مفهوم با تصاویر متحرک و صدا

بادی آرت (Body Art)  : به کارگیری اندام انسان در ارائه معنا

هنر بر پایه اتفاق(Happening Art): ایجاد نتایج یک اتفاق در محیط برای بیان مفهوم

هنر فرایندی (Process Art)  : استفاده از هر ماده ناپایدار در هنر مفهومی با استفاده از فن عکاسی

فلسفه هنر مفهومی

«آیا هنر نوعی تفکر و فلسفه است؟ » پرسشی است که در مباحث نظری مربوط به هنر مفهومی بسی پررنگ است

این امر بدان دلیل است که هنر مفهومی هنری است که فراوان با ایده ها و آرا پیوند می خورد. با رشد هنر مفهومی، پرسشهایی بغایت فربه تر از قبل، فراروی فیلسوفان هنر قرار گرفت. دغدغه های فلسفی برخاسته از هنر مفهومی را می توان به دو دسته اصلی تقسیم کرد. دسته اول سوالات خاصی هستند که ویژگی های فردی هنر مفهومی را مورد پرسش قرار می دهند. البته کند و کاوهای فلسفی در این حیطه تنها متوجه انسجام و پیوستگی درونی اثر هنری و اهداف اثر نیستند بلکه توجهاتی نیز به پایه های بیرونی اثر دارند

به عنوان مثال اینکه «در حالی که قلمرو هنر از اندیشه مجزاست آیا از نظر فلسفی می توان هنر را گونه ای اندیشه دانست؟» در این دسته می گنجد.در درجه دوم، هنر مفهومی، مسایل فلسفی را از نظر گسترده تری مطرح می کند به شکلی که از فلسفه خواسته شده برای مسایلی همچون ماهیت هنر، نقش هنرمند و تجربه هنری دیدگاه جدیدی تعریف کند. در خیلی از جنبه های حائز اهمیت، هنر مفهومی در مقابل دیگر گونه های هنری، خصوصا هنرهای سنتی، جبهه گیری ناخوشایندی دارد به طوری که این مسأله موجب نگرانی کسانی شده که به امکان وجود نظریه جهانی هنر امیدوار بوده اند. چرا که اگر برای هنر مفهومی یک قاعده خاص تعریف شود و برای سایر گونه های هنری قاعده دیگری وجود داشته باشد آیا می توان همچنان هنر مفهومی را گونه ای هنر دانست (با تعریفی مجزا از سایر انواع هنری، اما همچنان در نقش نوعی هنر)؟ و آیا سایر گونه های هنری نمی توانند تقاضای نظریه هنری مجزایی داشته باشند؟ و اگر آنها نیز چنین حقی دارند پایان این درخواست ها کجا می تواند باشد و آیا در این میان فلسفه با مواجهه با این موارد بی پایان قدرت تفسیری اش را از دست نمی دهد؟

اگر از وجود ذاتی تمایز فلسفی بین هنر مفهومی در یک سو و سایر گونه های هنری در سوی دیگر طفره رویم نظریه های هنری مربوط به سایر هنرها،غیر از هنر مفهومی، بر مشکل دار بودن هنر مفهومی اذعان خواهند کرد. لذا در این میان حداقل اتفاقی که باید رخ دهد رسیدن به توافق در فهم اصطلاح «اثر هنری» است. یکی از دغدغه های دیگری که فلسفه هنر مفهومی را احاطه کرده این است که چرا انسان نظرات فلسفه هنر را تعقیب می کند. چه انسان درگیر دنیای گسترده و هرچند مبهم این تفحص ها شود و چه اینکه خود را از هر سیستم نظریه ای در مورد هنر، هنرمند و تجربه هنری به دور بداند، در هر صورت هنر مفهومی او را مجبور می کند که جایگاه خود را در این میان تعیین کند.فلسفه ورزی در دنیای هنر مفهومی به معنای فلسفه ورزی در یک شکل خاص هنری نیست. در واقع منظور فلسفه ورزی در نوعی هنر بازنگرانه است که وظیفه خود را به عنوان موجودی ماهیتا فلسفی درک کرده باشد. به گزارش مهر مشکل تعریف هنر فقط شامل هنر مفهومی نمی شود


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی مح

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پایان نامه اخلاق نمونه امام علی (ع) فایل ورد (word) دارای 142 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پایان نامه اخلاق نمونه امام علی (ع) فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پایان نامه اخلاق نمونه امام علی (ع) فایل ورد (word)

چکیده 

مقاله

روش تحقیق:  
ادبیات وسوابق  موضوع:  
على نخستین مؤمن به خدا و پیامبرش  
فصاحت و بلاغت على علیه السلام  
پى‏نوشتها:  
دانستن قرآن و شان نزول آن  
علم و حکمت على علیه السلام  
ان ههنا لعلما جما (على علیه السلام)  
و عنده مفاتح الغیب لا یعلمها الا هو)  
فصاحت و بلاغت على علیه السلام  
على سرچشمه علم و دانش  
ترجمه این فرازها بترتیب عبارتند از:  
خطبه بدون نقطه على (ع)  
عدالت و حقیقت‏خواهى على علیه السلام  
على (ع) در مسند قضاوت‏  
قضاوت على (ع) در عصر پیامبر خدا (ص)  
جود و سخاوت  
خوف علیهم و لا هم یحزنون (1) .  
زهد و پرهیزگارى  
ایمان و عبادت  
ایثار  
رافت  
على (ع) در میدان سیاست و تدبیر  
مظلومیت امیر المؤمنین (ع)  
صبر و پایدارى على (ع)  
صبر و حلم على علیه السلام  
منزلت‏ خاص نزد خداوند  
جهاد و شجاعت  
کاربرد ذو الفقار  
منابع

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود پایان نامه اخلاق نمونه امام علی (ع) فایل ورد (word)

      1بحار،ج 20،ص 54

      2همان،ج 39،ص 2

      3توبه،12

      4اسد الغابه،ج 4،ص 105

      5سیره ابن هشام،ج 3،ص 270

      6بحار،ج 41،ص 65

      7نهج البلاغه ابن میثم،ج 2،ص 476

      8بحار،ج 41،ص 66

      9همان،ص 82

      10همان،ج 20،ص 54

      11همان

      12بحار،ج 41،ص 66

      13همان،ج 20،ص 203

      14همان،ص 215،و ج 39،ص 1

      15همان،39،ص 2

      16بحار،ج 21،ص 3اسد الغابه،ج 4،ص 107

      17بحار،ج 21،ص 21

      18نهج البلاغه،نامه 45،ص 418،بحار،ج 41،ص 68

      19نهج البلاغه ابن میثم،ج 2،ص 273

      20بحار،ج 41،ص 69

      21همان،ص 120

      امام على(ع) الگوى زندگى صفحه

چکیده

 شکى نیست که سبقت در کارهاى خیر نوعى امتیاز و فضیلت است، و پروردگار عالم درآیات زیادى بندگانش را به انجام آنها،و سبقت گرفتن به یکدیگر دعوت مى‏فرماید

مؤمنین پیشتاز از مهاجرین و انصار،و کسانى که از آنان به نیکى پیروى کردند،خداوند از آنان خشنود،و آنان نیز از او خشنودند،و باغهایى از بهشت‏براآنان فراهم گردیده،که نهرها از زیر درختانش جریان دارد،و این گروه براى همیشه در آن خواهند ماند،و این پیروزى بزرگى اسدر این آیات چنانچه ملاحظه مى‏فرمائید،پروردگار عالم از اشخاص پیشتاز در  کارهاى خیر،و مخصوصا از مهاجرین و انصارى که جزو نخستین مؤمنین هستند به نیکى یاد نموده،و پاداش بهشت و«فوز عظیم‏»وعده مى‏دهد

نظر دانشمندان و مورخین اسلام که على نخستین مؤمن اس تمام دانشمندان و مورخان و سیره نویسان اتفاق نظر دارند که‏«على بن ابیطالب  علیه السلام‏»اولین فردى است که رسالت پیامبر خدا را تایید کرده،و در حساسترین و خطرناکترین ایام جان خود را با رضاى الهى معامله نموده است،البته در این میان برخى مغرضین که تحمل فضایل آن حضرت را نداشته‏اند،گاهى برخلاف‏«اجماع حاصله‏»سنگ اندازى کرده‏اند،که کسى از شخصیت‏هاى اسلامى و تاریخى  به آن توجه نکرده است

آیا على (ع) قبل از رسالت پیامبر خدا مؤمن نبود؟

مطالبى که در مورد پیشتازى امیر المؤمنین على علیه السلام در تایید رسالت پیامبر خدا و ایمان آوردنش بحث کردیم،و شواهد زنده‏اى از کتابهاى اهل سنت نقل نمودیم،هرگز ایمان وى را منحصر به ایام بعد از رسالت رسول خدا نمى‏نماید،بلکه على علیه السلام از اول تولدش مؤمن بوده،و نور و فطرت و خمیره‏اش با رسول اکرم صلى الله علیه و آله یکسان مى‏باشد،و هیچ زمانى را نمى‏توان تصور کرد که على علیه السلام در آن دوران مؤمن نبوده است

 مقدمه

 شکى نیست که سبقت در کارهاى خیر نوعى امتیازوفضیلت است، و      مؤمنین پیشتاز از مهاجرین و انصار،و کسانى که از آنان به نیکى پیروى کردند،خداوند از آنان خشنود،و آنان نیز از او خشنودند،و باغهایى از بهشت‏براى آنان فراهم گردیده،که نهرها از زیر درختانش جریان دارد،و این گروه براى همیشه در آن خواهند ماند،و این پیروزى بزرگى است در این آیات چنانچه ملاحظه مى‏فرمائید،پروردگار عالم از اشخاص پیشتاز دکارهاى خیر،و مخصوصا از مهاجرین و انصارى که جزو نخستین مؤمنین هستند به نیکى  یاد نموده،و پاداش بهشت و«فوز عظیم‏»وعده مى‏دهد

پروردگارعالم درآیات زیادى بندگانش را به انجام آنها،و سبقت گرفتن به یکدیگر دعوت مى‏فرماید.      در میان تاریخ نویسان،در مورد این که حضرت على علیه السلام اولین مومن به خدا و پیا      از مجموع آیات و تفسیرها و احادیث نبوى و علوى و نظرات دانشمندان بزرگ اهل       سنت،چنین به دست مى‏آید که‏«امیر المؤمنین على علیه السلام‏»نخستین مؤمن به       خدا و پیامبر در میان تمام مسلمانان است،و این یک موضوع مسلم تاریخى است که       کوچکترین شبهه‏اى ندارد

      این حدیث،آن هم در یک منبع معتبر اهل سنت‏یک دنیا معنى دارد،و مى‏رساند که       على علیه السلام‏«عدل‏»پیامبر است،و درک و ایمان و معرفت وى مخصوص دوران       رسالت نبوى نیست،بلکه قبل از این دوران هم با«عالم غیب‏»مربوط بوده است هر       چند از نظر ظاهرى یک کودک چند ساله‏اى بیش نبود!!!      على علیه السلام اساس عترت در هر صورت در این بخش ویژگى مهم عترت تبیین شد.اهتمام راه عترت آشکار گشت و  على علیه السلام به عنوان محور و اساس عترت والاترین ویژگى‏اش همتاى قرآن بودن است.فضیلتى برتر از وحى بودن و ظرفیت تعلیم حقایق الهى را داشتن و مسجود  برترین موجودات جهان‏«فرشتگان‏»قرار گرفتن تصور نمى‏شود.از همین نکته خطر انحراف از راه عترت و خطر دست رد زدن به سینه عترت آشکار مى‏شود که   نابسامانى‏هاى امت اسلامى از این سمت‏سو سویه مى‏گیرد.عترت سیل خروشان معارف  است:ینحدر عنى السیل‏«از من معارف الهى چون سیل خروشان سرازیر است

 روش تحقیق

استفاده ازقرآن کریم _بااستفاده ازرایانه_مدت اجرای طرح حدود4ماه_مسایل و مشکل مسیرراه تحقیق محدودیت وقت بوده است

  ادبیات وسوابق  موضوع

 این موضوع از جایی که منبع آن قرآن است سابقه ای طولانی دارد

 على نخستین مؤمن به خدا و پیامبرش

        شکى نیست که سبقت در کارهاى خیر نوعى امتیاز و فضیلت است، و پروردگار عالم در       آیات زیادى بندگانش را به انجام آنها،و سبقت گرفتن به یکدیگر دعوت مى‏فرماید

          تقدم در ایمان و تصدیق و یارى رسول خدا صلى الله علیه و آله نیز یکى از       امتیازات بزرگ براى مؤمنین شمرده شده،و پروردگار عالم و در کلام الله مجید از       گروه پیشگامان به نیکى یاد کرده،و وعده بزرگ و پاداش مضاعف به آنان مى‏دهد!

      «و السابقون السابقون.اولئک المقربون‏» (2)

      پیشگامان پیشگامان،در پیشگاه خدا مقربند

      این آیه افراد پیشتاز در کارهاى نیک،به ویژه ایمان و فداکارى را تمجید       مى‏نماید. (3) و در آیه دیگرى در مورد«مهاجرین و انصار»که زودتر از دیگران       آئین یکتا پرستى را پذیرفته،و به وظیفه خود عمل نموده‏اند;وعده رضاى خدا،و       بهشت جاودانى مرحمت گردیده است

      «و السابقون الاولون من المهاجرین و الانصار و الذین اتبعوهم باحسان رضى الله

      عنهم و رضوا عنه،و اعد لهم جنات تجرى تحتها الانهار،خالدین فیها ابدا ذلک       الفوز العظیم‏» (4)

      مؤمنین پیشتاز از مهاجرین و انصار،و کسانى که از آنان به نیکى پیروى       کردند،خداوند از آنان خشنود،و آنان نیز از او خشنودند،و باغهایى از بهشت‏براى       آنان فراهم گردیده،که نهرها از زیر درختانش جریان دارد،و این گروه براى همیشه       در آن خواهند ماند،و این پیروزى بزرگى است

      در این آیات چنانچه ملاحظه مى‏فرمائید،پروردگار عالم از اشخاص پیشتاز در       کارهاى خیر،و مخصوصا از مهاجرین و انصارى که جزو نخستین مؤمنین هستند به نیکى

      یاد نموده،و پاداش بهشت و«فوز عظیم‏»وعده مى‏دهد

      در ذیل این آیات در تفسیرهاى‏«شیعه و سنى‏»احادیثى در ارتباط با سبقت ایمان       حضرت على علیه السلام مطالب جالب توجهى آمده است،از آن جمله در حدیثى‏«ابن       عباس‏»از رسول خدا صلى الله علیه و آله نقل مى‏کند،که‏«جبرئیل امین‏»از سوى       خدا آمده و در رابطه با آیه نخست فرمود

      ذلک على و شیعته‏هم السابقون من الله بکرامتهم. (5)

      «آنان على و پیروان او هستند،که پیشتازان به سوى بهشت،و مقربان درگاه الهى       مى‏باشند،به خاطر عظمتى که خداوند براى آنان قائل است.»

      علاوه بر این حدیث،صدها حدیث دیگر،و نقل‏هاى تاریخى از منابع معتبر اهل       سنت‏به دست ما رسیده است که حاکى است امیر المؤمنین نخستین و پیشگام‏ترین       افراد است در ایمان به خدا و رسول وى

      مرحوم‏«علامه امینى‏»رضوان الله تعالى علیه در کتاب شریف‏«الغدیر»یکصد حدیث       از کتاب‏هاى اهل‏«سنت‏»در این باره آورده،و یکایک،و همه آنها را نقل       مى‏کند!!! (6)

      و خود امیر المؤمنین على علیه السلام در تمام مناظره‏ها و محاجه‏هایش با رقبا       و غاصبان لایت‏به این موضوع تمسک نموده،و آن را یکى از فضایل و امتیازات خویش       به حساب مى‏آورد،و مرتب در سخنرانى‏هایش به مردم عادى نیز آن را گوشزد       مى‏فرمود. (7) پس ازاین جملات و شواهد زنده قرآنى و حدیثى نتیجه مى‏گیریم که       پیشتازى در ایمان به خدا و پیامبر عزیز اسلام،خود یک امتیاز بزرگ،و موجب       افتخار مى‏باشد،که على علیه السلام آن را از آن خود ساخته است

      على (ع) خود را نخستین مؤمن مى‏داند

      در پیشگام بودن حضرت على علیه السلام در ایمان به خدا و رسولش،علاوه بر آیات    و تفاسیرى که نقل کردیم،خود آن حضرت نیز در موارد زیادى به آن تمسک       مى‏فرمود،و ما در اینجا نمونه‏هاى اندى ذکر مى‏کنیم

      1-قال على (ع) :«انا عبد الله و اخو رسوله،و انا الصدیق الاکبر،لا یقولها       بعدى الا کذاب مفتر،و لقد صلیت قبل الناس سبع سنین.» (8)

      «على (ع) مى‏فرمایند:من بنده خدا و برادر پیامبرم،صدیق اکبر منم،این ادعا را       کسى نمى‏کند مگر این که دروغگوى آشکار و بزرگ است،هان اى مردم!بدانید که من       هفت‏سال قبل از دیگران نماز خواندم‏»

      2-قال على (ع) :«و لقد کان یجاور فى کل سنه بحراء فاراه و لا یراه غیرى و لم       یجمع بیت واحد یومئذ فى الاسلام غیر رسول الله (ص) و خدیجه و انا ثالثهما،ارى       نور الوحى و الرساله،و اشم ریح النبویه;» (9)

      «رسول خدا در هر سالى (یکماه) در غار«حراء»به عبادت مى‏پرداخت،جز من کسى او

      را نمى‏دید و فقط من در کنارش بودم،و در آن زمان اسلام به هیچ خانه‏اى نیامده       بود مگر به خانه رسول خدا و خدیجه و من که در کنار آنان بودم،نور«وحى‏»و       رسالت را مى‏دیدم،و بوى خوش نبوت را مى‏بوئیدم.»

      3-قال على (ع) :«;فانا اول من آمن به،ام على نبیه؟فانا اول من صدقه;»       (10)

      در جنگ‏«صفین‏»چون سپاه آن حضرت بعد از حیله‏«معاویه و عمروعاص‏»دست از جنگ      برداشته و گروه منافقین به ساحت مقدس و با عظمت مولاى متقیان جسارت       کردند،حضرت در جواب آنان فرمودند:«آیا به خدا دروغ مى‏گویم؟در حالى که       من‏نخستین فردى هستم که به او ایمان آورده‏ام؟و یا به پیامبر دروغ مى‏گویم که       باز نخستین شخصى هستم که رسالت وى را تصدیق کردم.»

      از این فرازهاى نمونه که از دهها مورد دیگر برگزیدیم،به صراحت‏به دست مى‏آید       که آن حضرت (علاوه بر فضایل دیگرش که در جاى خود بحث مى‏گردد) در سبقت ایمان       و تایید و تصدیق رسالت پیامبر خدا پیشتاز بوده،و بر تمام مؤمنین و اصحاب رسول  گرامى اسلام پیشى گرفته است

      رسول خدا پیشگامى على را تایید مى‏کند

      پیامبر گرامى اسلام طبق دستور صریح قرآن مجید مبین حق و باطل،و رافع اختلاف      در میان مردم است،و خداوند متعال تاکید مى‏کند که مردم هنگام بروز اختلاف به       آن حضرت مراجعه نموده و از طریق وى مشکل خویش را برطرف سازند. (11)       اگر چه پیشتازى امیر المؤمنین در ایمان به خدا و پیامبر مورد اتفاق و اجماع       مسلمین است،و دانشمندان اهل سنت‏به آن اعتراف کرده‏اند (12) ،و لیکن گاهى       شیاطین مغرض و دشمنان لایت‏بحق على علیه السلام حرفهایى مى‏زنند که ایجاب       مى‏کند از سخنان در بار پیامبر اسلام،آن هم از کتاب‏هاى معتبر برادران اهل       سنت در این مورد به احادیثى تبرک جسته،و نمونه‏هایى را ذکر کنیم

      1-عن عمر بن خطاب،قال:قال رسول الله (ص) :«;انت اول الناس اسلاما و اول الناس ایمانا و انت منى بمنزله هارون من موسى‏» (13)

      «عمر بن خطاب‏»مى‏گوید:با جمعى به محضر پیامبر خدا شرفیاب شدیم،ناگاه آن حضرت  ست‏خود را بر شانه على علیه السلام گذاشته و فرمود:«تو نخستین کسى هستى که با  اسلام خود رسالت مرا تایید نموده و ایمان آوردى،نسبت تو به من همانند نسبت  هارون پیامبر است‏به موسى! »

      2-عن النبى (ص) :«اولکم واردا على الحوض اولکم اسلاما على بن ابیطالب‏» (14)

      رسول خدا فرمودند:نخستین کسى که در«حوض کوثر»بر من وارد مى‏گردد،آن‏شخص است      که پیش از همه ایمان آورده است،و او«على بن ابیطالب‏»مى‏باشد.»

      3-قال رسول الله (ص) :«لقد صلت الملائکه على و على على سبع سنین لم تصل على ثالث لنا» (15)

      همانا ملائکه خداوند هفت‏سال براى من و على درود و صلوات فرستاده‏اند که هنوز   از شخص ثالثى خبرى نبود!!

      4-قال ایضا:«على اول من آمن بى،و اول من یصافحنى یوم القیامه،و هو الصدیق الاکبر،و هو الفاروق یفرق بین الحق و الباطل.» (16)

      نبى اعظم در مورد عظمت على علیه السلام مى‏فرماید:على اولین کسى است که به من ایمان آورده،و نخستین کسى است که در روز قیامت‏با من مصافحه مى‏کند،و اوست که   صدیق اکبر است، و بین حق و باطل تمیز مى‏دهد!!

      5-و در حدیث دیگرى مى‏فرمایند:على نخستین کسى است که با من نماز خواند. (17)

      6-عن ابن عباس قال:سمعت عمر بن الخطاب یقول:کفوا عن ذکر على بن ابى طالب فقد  رایت من رسول الله (ص) فیه خصالا لان تکون لى واحده منهن فى آل الخطاب احب  الى مما طلعت علیه الشمس;قال رسول الله:انک مخاصم تخاصم انت اول المؤمنین  ایمانا،و اعلمهم بایام الله،و اوفاهم بعهده و اقسمهم بالسویه،; (18)

      ابن عباس مى‏گوید«از خلیفه دوم‏»شنیدم که مى‏گفت:هر گز در مورد«على بن ابیطالب‏»بد نگوئید،زیرا از پیامبر خدا درباره وى صفاتى را شنیدم که هرگاه     یکى از آنها در«آل خطاب‏»بود، براى من بهتر از همه آنها بود که آفتاب بر آنها   مى‏تابد!!

      آنگاه قضیه مبسوطى را شرح مى‏دهد که با همفکران خود«ابو بکر و ابو عبیده‏»به محضر رسول خدا رسیدند،در حالى که آن حضرت به على علیه السلام تکیه نموده و از   اوکمک مى‏گرفت، فرمودند:على!با تو مخاصمه و محاجه خواهند کرد،تو نخستین فردى  هستى که به من ایمان آوردى،و تو به‏«ایام الله‏»و روزهاى خاص از همه  داناترى!!و از جهت وفا و تعهد و عدالت نیز بر همه برترى دارى!!تو از همگان  براى مردم مهربانترى;

      فصاحت و بلاغت على علیه السلام

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی مح

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله یونان باستان فایل ورد (word) دارای 14 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله یونان باستان فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله یونان باستان فایل ورد (word)

مقدمه    
جغرافیا    
پرستش خدایان    
فلسفه یونانی ها    
نماد گرایی    
معماری    
تاتر    
اشیل ( 523- 456 ق.م       
سوفوکل ( 496- 406 ق.م    
اوریپید ( 480 – 406      
موسیقی    
افسانه دیونیسوس    
منابع     

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله یونان باستان فایل ورد (word)

هنر در گذر زمان : هلن گاردنر
تاریخ تمدن ( یونان باستان ) : ویل دورانت
تاریخ تاتر جهان : اسکار ک . براکت

مقدمه

یونانیان می گفتند نظام طبیعت و عقل ، زیبا و ساده است و زیبایی اشیاء با شناخت ما از آنها یکی است
بدین ترتیب زندگی زیبا ودستیابی به روح زیبا در پی آن جمله معروف یونانی ” خودت را بشناس ” می آید. در اینجا “خود” ازاهمیت درجه اول برخورداد میشود وهمچنان که ادمی در جهت خودآگاهی پیش میرود ضرورتا از طبیعت نیز آگاه میشود
انسان در مقام برترین آفریده و بالاترین ارزش طبیعت تلقی میشود و یونانیان بودند که دموکراسی را همراه با چهره طبیعی و واقعی انسان در هنر آفریدند. این ستایش از فرد و از طریق ستایش طبیعت آدمی هنر یونان را به سمت اولین گرایشات ناتورالیستی ( طبیعت گرایی) پیش میبرد
هنر یونانی با فرهنگ یونانی ، ترکیب فشرده ای ازاضداد گونه ای هماهنگی میان عاطفه عمیق و نظام دقیق منطقی تشکیل میدهد. روشنی و تقارن این هنر سرد نیست بلکه خیره کننده است. شکلهایش میتواند دقیق و مطابق اصول ریاضیات و درهمان حال سرشار از زندگی باشد

* جغرافیا

یونان در نقطه مقابل مصر با دشت های رسوبی و جلگه های صحرایی و تابش بی تغییر آفتاب ، کشوری است با جغرافیا و آب وهوای متغیر. زمستانهای سرد و تابستان های گرم . تقریبا همیشه نسیم خنک از جانب دریا میوزد. هوای فوق العاده صاف و جو تقریبا بلورین آن را غالبا لکه های پراکنده ابر از یکدستی در می آورد
به همین علت شگفت آور نیست که یونانیان با علاقه ای که به طبیعت داشتند ، کوهستانها ، جنگلها ، رودها ، آسمان و دریا را سکونتگاه خدایان دانسته اند

 پرستش خدایان

پرستش طبیعت به پرستش شخصیت ها تکامل میبخشد . خدایان شکل های انسانی به خود می گیرند که عظمت و نجابتشان از ضعف اخلاقی انسان مبرا نیست. بر خلاف خدایان مصر و بین النهرین یگانه تفاوت انسانها و خدایان این بود که خدایان فنا ناپذیر بودند. در واقع آنها با خدایان خویش زندگی میکردند . آنها را میدیدند ، ستایش میکردند و حتی گاهی به ایشان معترض میشدند
آنها به تقدیر غیر قابل پیش بینی شده ای اعتقاد داشتند که برای گریز از آن با خدایان رابطه ای دوستانه برقرار میکردند و برای رهایی از خشم انها قربانی میکردند و برای ستایش آنها مراسم متنوع برپا میداشتند

فلسفه یونانی ها


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی مح

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله تبیین ابعاد توسعه در نظام اسلامی از دیدگاه امام خمینی (ره) فایل ورد (word) دارای 43 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله تبیین ابعاد توسعه در نظام اسلامی از دیدگاه امام خمینی (ره) فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله تبیین ابعاد توسعه در نظام اسلامی از دیدگاه امام خمینی (ره) فایل ورد (word)

        چکیده           
روش تحقیق            
مقدمه              
1امام خمینی و توسعه    
1ـ1 اهداف توسعه از دیدگاه امام(ره)              
1ـ1ـ1 امام، توسعه و انسان  
2ـ1ـ1 امام، توسعه و دین (توسعه معنوی)            
3ـ1ـ1 توسعه فرهنگی    
1ـ3ـ1ـ1 تعلیم و تربیت اسلامی             
2ـ3ـ1ـ1 استقلال فرهنگی     
3ـ3ـ1ـ1 علم، تخصص، خلاقیت و فن‏آوری        
4ـ1ـ1 توسعه سیاسی               
1ـ4ـ1ـ1 استقرار حکومت اسلامی   
2ـ4ـ1ـ1 برقراری نظم    
3ـ4ـ1ـ1 ایجاد امنیت       
4ـ4ـ1ـ1 حاکمیت قانون               
5ـ4ـ1ـ1 نظارت و مشارکت مردم   
6ـ4ـ1ـ1 استقلال ملی و همه‏جانبه              
7ـ4ـ1ـ1 وحدت نیروهای درون نظام و اتحاد امت اسلامی(تشکیل امت واحده اسلامی      
8ـ4ـ1ـ1 اخوت کارگزاران و مردم             
9ـ4ـ1ـ1 آزادی      
5ـ1ـ1 توسعه اقتصادی               
2ـ1 نتیجه            
3-1فهرست منابع   

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله تبیین ابعاد توسعه در نظام اسلامی از دیدگاه امام خمینی (ره) فایل ورد (word)

 1)پیشگامان توسعه،ترجمه ی علی اصغر هدایتی و علی یاسری، انتشارات سمت

2)جامعه شناسی توسعه و توسعه نیافتگی جامعه شناسی،ترجمه منوچهر مناجیان

3)نوسازی جامعه از دیدگاه امام خمینی،محمدحسن حسنی

4)مقاله” روش‏شناسی مردم، پایه نظری دیدگاه نوین توسعه”،مجله فرهنگ توسعه،افروغ، عماد

5)توسعه اقتصادی در جهان سوم،ترجمه غلامعلی فرجادی،سازمان برنامه وبودجه

6) کلمات قصار (پندها و حکمتها)، امام خمینی،  مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی

7)  انتخابات و مجلس در کلام و پیام امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام

چکیده

 جایگاه توسعه در اندیشه امام خمینی(ره) فراتر از تعاریف نظری توسعه می‏باشد که غالباً معطوف به مفاهیم اقتصادی و بعضاً سیاسی است. نگرش ایشان به توسعه، متأثر از دیدگاه مذهبی او می‏باشد که نشأت ‏یافته از جهان‏بینی دینی است. در این دیدگاه با آنکه توسعه متوازن در همه ابعاد جامعه پذیرفته شده اما این فرآیند باید در مجموع به استحکام پایه‏های دین و تقویت مبانی اسلام و تربیت و هدایت انسان منتهی گردد

 در اندیشه امام، توسعه در ابعاد مختلف خود می‏بایستی اهدافی بلند و متعالی را برآورده سازد که آن اهداف از درون اندیشه دینی ناشی می‏شوند. هدف عمده از این مقاله بررسی اهداف توسعه از دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) است که این اهداف در ابعاد توسعه و انسان، توسعه معنوی، توسعه سیاسی، توسعه علمی و فرهنگی و توسعه اقتصادی با بهره‏گیری از سخنان ایشان تبیین شده است

روش تحقیق

روشی که در این بررسی به کار گرفته شده، روش “تحلیل متن” یا تحلیل درونی متن است که عملی فکری بوده و بر پایه‏های عقلانی استوار می‏باشد. یعنی برای تفسیر، توضیح و بازنمایی موضوع از عقل و روش ذهنی استفاده می‏شود. به منظور نیل به عینیت بیشتر در این بررسی، تکیه اصلی بر سخنان امام خمینی بوده که در متون مختلفی به ویژه صحیفه نور، ولایت فقیه و ; آمده است. بنابراین روش کار، پژوهش کتابخانه‏ای بوده که طی آن برای جمع‏آوری اطلاعات به منابع مربوطه مراجعه شده و مطالب مورد نیاز از آنها استخراج و مورد استفاده و تحلیل قرار گرفته است

مقدمه

 مباحث مربوط به توسعه از جمله مباحثی است که سالها توجه اقتصاددانان و جامعه‏شناسان را به خود مشغول داشته است. دانشمندان و نظریه‏پردازان علوم اقتصادی ـ اجتماعی با هدف حل مشکلات و مسایل کشورهای جهان سوم یا توسعه نیافته به ارائه دیدگاهها و نظریاتی پرداختند که از عمده‏ترین آنها می‏توان به نظریه رشد، نظریه مارکسیستی، نظریه وابستگی، نظریه روانشناختی توسعه، دیدگاه نوسازی، و نظریه‏های ملهم از عوامل سیاسی و فرهنگی و غیره یاد کرد

مفهوم توسعه در علوم اجتماعی و اقتصادی دربردارنده معانی و مفاهیم گوناگونی است.وجود دیدگاههای نظری گوناگون در این تنوع تعاریف مؤثر بوده است. زیرا اولاً هر یک از این دیدگاهها و تعاریف، با ارائه تعبیری خاص و با نگاه ازمنظری ویژه، بیانگر بخشی از واقعیت هستند و نه همه آن. ثانیاً اغلب دیدگاهها ونظریات توسعه، مستقیم و یا غیر مستقیم،از مقایسه جوامع جدید (توسعه یافته) و جوامع توسعه نیافته یا در حال توسعه شکل گرفته‏اند

نظریه رشد اقتصادی، با توجه به چگونگی و عوامل رشد اقتصادی در جوامع توسعه یافته، به ارائه طریق برای رشد اقتصادی کشورهای توسعه نیافته یا در حال توسعه پرداخته‏اند. نظریه مارکسیستی چگونگی تحول جوامع توسعه یافته سرمایه‏داری از مراحل پیشین به مرحله سرمایه‏داری و سپس از آن مرحله به مرحله سوسیالیسم و کمونیسم را مد نظر قرار داده است. و توسعه در نظریه نوسازی به مرحله انتقال از جامعه سنتی به جامعه مدرن (صنعتی) اطلاق می‏شود. جامعه‏ای که این انتقال را به خوبی به انجام برساند، توسعه یافته است و جامعه‏ای که در جهت این روند انتقال باشد، جامعه در حال توسعه تلقی می‏شود. سایر دیدگاهها مانند دیدگاه وابستگی و دیدگاه نهادی، که برداشت جدیدی از توسعه را در دهه‏های هشتاد و نود بر اساس همان دیدگاه نوسازی ارائه می‏دهد، در انتقاد به دیدگاههای فوق، پدید آمده‏اند. با وجود پراکندگی و تنوع نظرات جدید، وجه مشترک اغلب این نظریات، توجه به نهادهای اجتماعی، اقتصادی کشورهای جهان سوم، چند بعدی دیدن توسعه و اهداف آن و اصلاح آموزه تقابل سنت و مدرنیسم در دیدگاه نوسازی است. بر این اساس، توسعه مستلزم تغییرات اساسی در ساخت اجتماعی، طرز تلقی عامه مردم و نهادهای ملی و نیز تسریع رشد اقتصادی، کاهش نابرابری و ریشه‏کن کردن فقر مطلق است. با گسترش مفهوم توسعه به همه شوون اجتماعی، توسعه در اصل باید نشان دهد که مجموعه نظام اجتماعی، هماهنگ با نیازهای متنوع اساسی و خواستهای افراد و گروه‏های اجتماع در داخل نظام، از حالت نامطلوب زندگی گذشته خارج شده و به سوی وضع یا حالتی از زندگی که از نظر مادی و معنوی “بهتر” است سوق می‏یابد

برای نمونه “سیرس Seers” توسعه را به‏معنای دستیابی به ظرفیتهای شخصیت‏انسانی می‏داند که در سه هدف متجلی می‏شود

الف) تأمین نیازهای اساسی (رفاه فردی)،

ب) ایجاد اشتغال کامل،

ج) کاهش نابرابری

در تعریف دیگری از توسعه، برای درک معنای درونی آن باید حداقل سه ارزش اصلی به عنوان پایه فکری و رهنمود علمی در نظر گرفته شود. این ارزشها عبارتند از: معاش زندگی، اعتماد به نفس، و آزادی حق انتخاب. در نظریه ‏های جدید بر لزوم ملحوظ قرار دادن ویژگیهای خاص اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی هر کشور در استفاده ازراهبردهای توسعه تأکید شده است و توسعه “متناسب” یا توسعه “الگوی بومی” منطبق بر ویژگیهای هر کشور و جامعه مورد تبلیغ و تشویق واقع شده است

هدف عمده در این مقاله بررسی اهداف توسعه از دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) است که جایگاه توسعه در اندیشه ایشان فراتر از این تعاریف نظری ِمعطوف به مفاهیم اقتصادی‏می‏باشد

1 امام خمینی و توسعه

 نگرش امام خمینی(ره) به توسعه متأثر از دیدگاه مذهبی ایشان می‏باشد که منبعث از جهان‏بینی دینی است. مواضع و دیدگاههای ایشان در قبال پدیده‏های اجتماعی به ویژه پدیده‏های جدید، تحت تأثیر مبانی کلی‏تری قرار دارد که مبانی نظری و عملی ایشان را تشکیل می‏دهد. از جمله ویژگیهای امام، شناخت و اعتقاد به اسلام به عنوان دینی جامع و جاودان و همیشگی که در هر عصر و زمان و متناسب با هر سطح از پیشرفت، امکان تمسک به آن و اجرای آن وجود دارد. علاوه بر این به حفظ و بقای استمرار دیانت اسلام و به جدایی‏ناپذیر دانستن دین از سیاست و تأکید بر تشکیل حکومت اسلامی به منظور تحقق بخشیدن به آیین اسلام در جامعه و ایجاد زمینه مناسب برای حفظ و استمرار آن معتقدو متعهد می‏باشد

با این حال، اصل تغییر و تحول در جوامع در طول زمان را می‏پذیرد و اجتهاد پویا را با در نظر گرفتن نقش زمان و مکان و مصالح کشور و اسلام به کار می‏گیرد و بین ثبات احکام دینی از ثبات موضوعات و مصادیق تفکیک و تمیز قائل است

امام خمینی(ره) به عنوان برجسته‏ترین اسلام‏شناس و متفکر اسلامی معاصر، درکی عمیق و جامع الاطراف از اسلام دارند و اسلام را در ابعاد فردی و جمعی، عبادی و اعتقادی، سیاسی و اجتماعی و به عنوان یک مکتب جامع می‏شناسند. نگاه ایشان به توسعه نیز مستثنی از این قاعده نیست. یعنی فرایند توسعه را در تمامی شؤون جامعه مؤثر و مفید می‏داند. در دیدگاه ایشان با آنکه توسعه متوازن و متناسب در همه ابعاد جامعه پذیرفته شده لیکن فرایند توسعه باید در مجموع به استحکام پایه‏های دین و تقویت مبانی اسلام و تربیت و هدایت انسان منتهی گردد

نکته قابل ذکر دیگر این است که در مبانی نظری و معرفتی اندیشه امام(ره)، جامعه و مردم جایگاه ویژه‏ای دارند. مصلحت جامعه و مردم، همانند مبانی و اصول مکتب، از اصول عمده اندیشه ایشان را تشکیل می‏دهد. از این‏رو امام، توسعه را برای تعالی جامعه و بستر سعادت و رشد مردم ضروری می‏داند اما این توسعه را در همه ابعاد جامعه می‏پذیرد؛یعنی توسعه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، علمی و غیره

این نکته را نیز باید در نظر داشت که امام خمینی یک عالم علم توسعه یا جامعه‏شناس توسعه نیست که کوشش نظری ایشان معطوف به تبیین پدیده‏های اجتماعی در چارچوب روشهای رایج این علم باشد، بلکه ایشان یک رهبر دینی ـ سیاسی و یک اندیشمند اجتماعی است که با نگاهی عام و کلی‏نگر از طریق استنتاج عقلانی به هدفهای عمده‏ای که انسان باید در حصول آنها حرکت نماید توجه نموده است. اگر توسعه به تحقق آن اهداف عالی کمک نماید و رضایت خداوند حاصل شود و مصلحت جامعه و مردم تأمین گردد، مقبول ایشان واقع خواهد شد. بنابراین نباید آن گونه که از یک عالم توسعه اقتصادی توقع است، انتظار داشت که امام نیز به عنوان یک عالم توسعه به مفهوم رایج آن، به مسایل توسعه پرداخته باشد

بنابراین در اندیشه امام(ره) توسعه، چه توسعه سیاسی و اقتصادی و چه توسعه علمی و فرهنگی و غیره علاوه بر آنکه اصول، مبانی و ملزومات خاص خود را دارد، می‏بایست برآورنده اهدافی بلند و متعالی باشد که از بطن اندیشه دینی ناشی می‏شوند و در رأس همه، خداباوری و حاکمیت توحید در جامعه می‏باشد. توسعه در هدف غایی خود باید رضایت خداوند را برآورده سازد و گرنه اثر آن در همین حیات مادی مختصر می‏شود؛ اگر اثری بر آن مترتب باشد. اما اگر توسعه مادی به توسعه معنویت پیوند یافت و جامعه‏ای انسانی با مقاصد عالی ظهور یافت، این توسعه، پایدار و مبتنی بر هدف اصلی خود بوده است

  1-1 اهداف توسعه از دیدگاه امام(ره)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی مح

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله تعلیم و تربیت در اسلام فایل ورد (word) دارای 33 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله تعلیم و تربیت در اسلام فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله تعلیم و تربیت در اسلام فایل ورد (word)

پرورش عقل  
دو نوع علم  
سیستم آموزشی قدیم و پرورش عقل  
غیبگو و پادشاه  
شباهت مغز و معده  
ملاک ، زیاد استاد دیدن نیست  
مفهوم اجتهاد  
دعوت اسلام به تعلیم و تعلم  
کدام علم ؟  
عقل باید غربال کننده باشد  
انتقاد ابن خلدون  
نقد سخن  
آخربینی  
لزوم توأم بودن عقل و علم  
آزاد کردن عقل از عادات اجتماعی  
امام صادق و مرد سنتگرا  
تأثیر ناپذیری از قضاوت دیگران  
آخوند مکتبی و شاگردان  
روح علمی  
منابع :  

بسم الله الرحمن الرحیم

بحث ما درباره تعلیم و تربیت در اسلام است . تعلیم و تربیت ، بحث‏ ساختن افراد انسانها است . یک مکتب که دارای هدفهای مشخص است و مقررات همه جانبه‏ای دارد و به اصطلاح سیستم حقوقی و سیستم اقتصادی و سیستم سیاسی دارد ، نمی‏تو اند یک سیستم خاص آموزشی نداشته باشد . یعنی‏
مکتبی که می‏خواهد در مردم طرحهای خاص اخلاقی ، اقتصادی و سیاسی را پیاده‏ کند بالاخره اینها را برای انسانها می‏خواهد ، اعم از اینکه هدف، فرد باشد یا جامعه ، که این خود مسأله‏ای است ، که در همین جا باید بحث بشود

اگر هدف ، جامعه باشد ، بالاخره این افراد هستند که به وسیله آنها باید این طرحها پیاده شود . افراد باید آموزش ببینند و طوری پرورش پیدا کنند که همین طرحها را در اجتماع پیاده کنند . و اگر هدف فرد باشد نیز ] بدیهی است که آموزش و پرورش افراد  ضروری است ] . در اسلام ، هم اصالت فرد محفوظ است و هم اصالت اجتماع ، یعنی فرد خودش خالی از اصالت نیست . پس بالاخره طرحی و برنامه‏ای برای‏ ساختن فرد وجود دارد ، اعم از اینکه فرد را باید ساخت برای طرحهایی که‏
برای اجتماع و جامعه است – و این طرح و برنامه را به عنوان مقدمه ساختن‏ اجتماع در نظر بگیریم – یا فرد را باید ساخت از این نظر که هدف ، ساختن‏ افراد است ، و یا از یک نظر جمعی فرد باید ساخته بشود ، هم از آن جهت‏ که باید مقدمه‏ای و ابزاری برای ساختن اجتماع باشد و هم از نظر اینکه‏
خودش هدف است . اینجاست که ما باید با اصول تعلیم و تربیت اسلامی آشنا بشویم . اولا
آیا اسلام برای مسأله تعلیم به عنوان آموزش دادن و آگاهی دادن اهمیتی‏
قائل است یا نه ؟ و به عبارت دیگر آیا اسلام عنایتی به پرورش عقل و فکر انسان دارد یا چنین عنایتی ندارد ؟ این همان مسأله علم است که از قدیم‏ میان علما مطرح بوده ، هم اصل مطلب که اسلام دینی است که به علم دعوت‏ کرده است ، و هم خصوصیات آن که آن علمی که اسلام به آن دعوت کرده است‏
چه علمی است ؟ که افرادی نظیر غزالی ، فیض و دیگران در این زمینه بحث‏ کرده‏اند . و از نظر تربیت و پرورش هم که مقررات اخلاقی اسلام ، همه ، مقررات پرورشی انسانها است که انسانی که اسلام می‏خواهد پرورش بدهد ، انسان نمونه اسلام چگونه انسانی است و مدل آن انسان چگونه مدلی است . البته مسائل دیگری هم در اینجا هست که مربوط به کیفیت اجرای مطلب است‏ ، یعنی هدفها مشخص ، ولی برای تربیت انسان از چه متود و روشی بایداستفاده کرد ؟ یعنی تا چه اندازه ملاحظات روانی در تعلیمات اسلامی منظور شده است ؟ مثلا در تعلیم و تربیت کودک چه دستورهایی رسیده و در آن‏ دستورها چقدر واقع بینی و ملاحظات روانی رعایت گردیده ، و درگذشته ،
تعلیم و تربیتهای قدیمی ما چقدر منطبق با تعلیمات اسلامی بوده و چقدر نبوده ، و تعلیم و تربیتهای امروز ما چقدر منطبق است ؟

پرورش عقل

مسأله اول که باید بحث کنیم همان مسأله پرورش عقل و فکر است . در اینجا ما دو مسأله داریم ، یکی مسأله پرورش عقل ، و دیگر مسأله علم . مسأله علم همان آموزش دادن است . ” تعلیم ” عبارت است از یاد دادن . از نظر تعلیم ، متعلم فقط فراگیرنده است و مغز او به منزله‏
انباری است که یک سلسله معلومات در آن ریخته می‏شود . ولی در آموزش ، کافی نیست که هدف این باشد . امروز هم این را نقص می‏شمارند که هدف‏ آموزگار فقط این باشد که یک سلسله معلومات ، اطلاعات و فرمول در مغز متعلم بریزد ، آنجا انبار بکند و ذهن او بشود مثل حوضی که مقداری آب در آن جمع شده است . هدف معلم باید بالاتر باشد و آن اینست که نیروی فکری‏
متعلم را پرورش و استقلال بدهد و قوه ابتکار او را زنده کند ، یعنی کار معلم در واقع آتشگیره دادن است . فرق است میان تنوری که شما بخواهید آتش از بیرون بیاورید و در آن بریزید تا این تنور را داغ کنید ، و تنوری‏ که در آن ، هیزم و چوب جمع است ، شما آتشگیره از خارج می‏آورید ،آنقدر زیر این چوبها و هیزمها آتش می‏دهید تا خود اینها کم کم مشتعل بشود و تنور با هیزم خودش مشتعل گردد . چنین به نظر می‏رسد که آنجا که راجع به‏ عقل و تعقل – در مقابل علم و تعلم – بحث می‏شود نظر به همان حالت رشد عقلانی و استقلال فکری است که انسان قوه استنباط داشته باشد

دو نوع علم

جمله‏ای دارند امیرالمؤمنین که در نهج ‏البلاغه است ( و من مدتها پیش ، ذهنم متوجه این مطلب شده بود و شواهدی هم برایش جمع کرده‏ام ( . می‏فرمایند : « العلم علمان » ( و در یک نقل دیگر : » العقل عقلان ) ، علم‏ مطبوع و علم مسموع » ( یا : « عقل مطبوع و عقل مسموع ( ولا ینفع المسموع‏
اذا لم یکن المطبوع » ( 1 ). علم دو علم است ، یکی علم شنیده شده ، یعنی‏
فرا گرفته شده از خارج ، و دیگر علم مطبوع . علم مطبوع یعنی آن علمی که از طبیعت و سرشت انسان سرچشمه می‏گیرد ، علمی که انسان از دیگری یاد نگرفته و معلوم است که همان قوه ابتکار شخص‏ است . بعد می‏فرماید : و علم مسموع اگر علم مطبوع نباشد فایده ندارد . و واقعا هم همین جور است . این را در تجربه‏ها درک کرده‏اید : افرادی هستند که اصلا علم مطبوع ندارند . منشأ آن هم اغلب سوء تعلیم و سوء تربیت است‏ ، نه اینکه استعدادش را نداشته‏اند . تربیت و تعلیم جوری نبوده که آن‏ نیروی مطبوع او را به حرکت درآورد و پرورش بدهد

سیستم آموزشی قدیم و پرورش عقل

اغلب سیستم آموزشی قدیم خودمان همین جور بوده . شما می‏بینید که افرادی‏ – حال یا به علت نقص استعداد و یا به علت نقص تعلیم و تربیت – نسبت‏ به آن معلوماتی که آموخته‏اند درست حکم ضبط صوت را دارند . کتابی را درس گرفته ، خیلی هم کار کرده ، خیلی هم دقت کرده ، درس به درس آن را حفظ کرده و نوشته و یاد گرفته ، بعد مثلا مدرس شده و می‏خواهد همان درس‏
را بدهد ، آنچه که در این کتاب و در حاشیه‏ها و شرح آن بوده ، همه را مطالعه کرده و از استاد فراگرفته است . هر چه شما راجع به این متن و این‏ شرح و این حاشیه بپرسید ، خوب جواب می‏دهد ، یک ذره که پایتان را آن‏ طرف بگذارید ، او دیگر لنگ است ، معلوماتش فقط همین مسموعات است و اگر مطلب دیگری در جای دیگر باشد که او بخواهد از این مایه‏های معلومات‏
خودش آنجا نتیجه‏گیری بکند عاجز است . و بلکه من دیده‏ام افرادی را که بر ضد آنچه که اینجا یاد گرفته‏اند آنجا قضاوت می‏کنند . و لهذا شما می‏بینید که یک عالم ، مغزش جاهل است . عالم است ولی مغزش مغز جاهل است . عالم است ، یعنی خیلی چیزها را یاد گرفته ، خیلی اطلاعات دارد ولی آنجا که شما مسأله‏ای خارج از حدود معلوماتش طرح می‏کنید می‏بینید که با یک‏
عوام صد درصد عوام طرف هستید ، آنجا که می‏رسد ، یک عوام مطلق از آب‏ درمی‏آید


غیبگو و پادشاه

مثل معروفی است ( که البته افسانه است ) می‏گویند که یک غیبگو و رمالی ، علم غیبگویی و رمالی را به بچه‏اش آموخته بود . خودش در دربار پادشاه حقوق خوبی می‏گرفت ، این علم را به بچه‏اش آموخته بود که بعد از خودش او این پست را اداره کند . تا روزی که او را به پادشاه معرفی کرد
. پادشاه خواست که او را امتحان کند . تخم مرغی در دستش گرفت و به او گفت : اگر گفتی که در دست من چیست ؟ او هر چه حساب کرد نفهمید که‏ چیست . پادشاه گفت : وسطش زرد است و اطرافش سفید . یک فکری کرد و گفت : این سنگ آسیائی است که در وسطش هویج ریخته‏اند . پادشاه خیلی‏ بدش آمد و بعد پدرش را آورد و گفت : آخر این چه علمی است که به او
آموخته‏ای ؟ ! گفت : علم را من خوب آموختم ولی این عقل ندارد . آن حرف‏
اول را از روی علمش گفت ولی این دومی را از روی بی‏عقلیش گفت . شعورش‏ نرسید که سنگ آسیا در دست انسان جا نمی‏گیرد . این را عقل آدم باید حکم‏ بکند . این داستان معروف است و من تا به حال از چند نفر شنیده‏ام . می‏گویند : یک وقت یک خارجی آمده بود کرج ، با یک دهاتی روبرو شد . این دهاتی‏ خیلی جوابهای نغز و پخته‏ای به او می‏داد . هر سؤالی که می‏کرد خیلی عالی‏
جواب می‏داد . بعد او گفت که تو اینها را از کجا می‏دانی ؟ گفت : ” ما چون سواد نداریم فکر می‏کنیم ” . این خیلی حرف پرمعنایی است : آنکه‏ سواد دارد معلوماتش را می‏گوید ولی من فکر می‏کنم . و فکر خیلی از سواد بهتر است

این مسأله که باید در افراد و در جامعه رشد شخصیت فکری و عقلانی پیدا بشود یعنی قوه تجزیه و تحلیل در مسائل پیدا بشود ( 1 ) ، یک مطلب اساسی‏ است ، یعنی در همین آموزشها و تعلیم و تربیتها در مدرسه‏ها وظیفه معلم‏ بالاتر از اینکه به بچه یاد می‏دهد اینست که کاری بکند که قوه تجزیه و
تحلیل او قدرت بگیرد ، نه اینکه فقط در مغز وی معلومات بریزد ، که اگر معلومات خیلی فشار بیاورد ذهن بچه راکد می‏شود . در میان علما ، افرادی که خیلی استاد دیده‏اند ، من به اینها هیچ اعتقاد
ندارم . به همین دلیل اعتقاد ندارم که خیلی استاد دیده‏اند ، همان که‏ برایشان باعث افتخار است . مثلا می‏گویند : ” فلان کس سی سال به درس‏ مرحوم نائینی رفته ، یا بیست و پنج سال متوالی درس آقا ضیاء را دیده ” . عالمی که سی سال یا بیست و پنج سال عمر را یکسره درس این استاد و آن‏
استاد را دیده ، او دیگر مجال فکر کردن برای خودش باقی نگذاشته ، دائما می‏گرفته ، تمام نیرویش صرف گرفتن شده ، دیگر چیزی نمانده برای آنکه با نیروی خودش به مطلبی برسد


شباهت مغز و معده

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی مح

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله توصیه امام خمینی (ره) به جوانان فایل ورد (word) دارای 26 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله توصیه امام خمینی (ره) به جوانان فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله توصیه امام خمینی (ره) به جوانان فایل ورد (word)

جوانان و دام منافقان  
وظیفه جوانان مسلمان  
جوانان و خطر اندیشه‏ های وارداتی  
امام خمینی رحمه ‏الله و چشم امید به جوانان  
جوانان و مقوله آزادی  
جوانان و اصلاح نفس  
تهذیب نفس جوانان در نگاه امام رحمه ‏الله  
جوانان و شناخت حقیقت قرآن  
جوانان و رابطه با روحانیان متعهد  
وظیفه مسئولان در مورد جوانان حزب‏ اللهی  
جوانان و توجه به ورزش  
توصیه امام خمینی(ره)  به ورزشکاران  
•        قرآن، سرلوحه ورزشکاران  
•        فداکاری ائمه، سرمشق ورزشکاران  
•       حضور در صحنه های انقلاب  
•       هوشیاری نسبت به توطئه ها  
اندرزهای امام خمینی(ره) به دانشجویان  
دخالت در امور سیاسی  
جلوگیری از نفوذ عناصر انحرافی به دانشگاه ها  
استقبال از حکومت اسلامی  
اعتلای پرچم اسلام در دانشگاه ها  
تحصیل علم با کمال جدیت  
التزام به احکام اسلام  
خودیابی و خودباوری  
استفاده از کتب استاد مطهری  
رمز محبوبیت امام خمینی در نزد جوانان  
فهرست منابع:  

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله توصیه امام خمینی (ره) به جوانان فایل ورد (word)

کتاب ورزش و ورزشکاران در اندیشه امام خمینی ( ره )

مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)؛ صحیفه امام؛ 22 ج،چ1 ، تهران

جوانان و دام منافقان

تفسیرهای شیطانی و تحمیل خواسته‏های خود بر مفاهیم نورانی مانند قرآن و نهج‏البلاغه، یکی از شیوه‏های گمراه‏سازیِ منافقان بوده و هست. بر این اساس حضرت امام خمینی رحمه‏الله پس از پیروزی انقلاب، به تمامی جوانان هشدار دادند: «جوانان عزیز دبیرستانی و دانشگاهی توجه کنند که سران و سردمداران گروه‏ها که می‏خواهند به اسم اسلام پایه‏های آن را سست کنند و جوانان را به دام اندازند، هیچ اطلاعی از اسلام و اهداف قوانین آن ندارند، و با خواندن چند آیه از قرآن و چند جمله از نهج‏البلاغه و تفسیرهای جاهلانه و غلط، نمی‏شود اسلام‏شناس شد. در حقیقت تمسک به قرآن و نهج‏البلاغه، برای کوبیدن اسلام و قرآن است تا راه را برای رهبران غربی و شرقی خود باز کنند و شما جوانان عزیز و سرمایه‏های کشور را بر ضد مصالح کشور خودتان بسیج نمایند. ای جوانان عزیز! هوشیار باشید [و] با تفکر و تعقل، فعالیت این منافقینِ بلندگوی غرب و منحرفین; را بررسی نمایید»

وظیفه جوانان مسلمان

راهزنی فرهنگی و انحراف فکری انسان‏ها، جنایتی بزرگ و جبران‏ناپذیر است. این عمل ناجوانمردانه، با هجوم اندیشه‏های شوم و هجوم سپاه نامرئی دشمن، به صورت ویروس‏های فکری و شبهه‏های ویرانگر عقیدتی پدید می‏آید؛ شبیخونی که تنها راه رهایی از آن، فراگیری دانش‏های دینی و قوی ساختن بنیان‏های اعتقادی است. حضرت امام رحمه‏الله در این باره فرموده است: «توجه نسل جوان به شناسایی و شناساندن چهره واقعی اسلام، موجب تقدیر است. ما امروز قبل از هر چیز وظیفه داریم تبلیغات اجانب و عمال استعمار را خنثی کنیم. شما نسل جوان موظف هستید غرب زده‏ها را از خواب بیدار کنید و فجایع حکومت‏های ضد انسانی آن‏ها و عمال آن‏ها را برملا نمایید». ایشان در جای دیگری می‏فرماید: «در شناسایی اسلام بیشتر جدیت کنید. تعالیم مقدسه قرآن را بیاموزید و به کار بندید. با کمال اخلاص در نشر و تبلیغ و معرفی اسلام به ملل دیگر و پیشبرد آرمان‏های بزرگ اسلام بکوشید»

جوانان و خطر اندیشه‏های وارداتی

هدف دشمنان اسلام و استقلال ما آن است که افق نگاه جوانان را به سوی خواسته‏ های شیطانی خویش تنظیم کنند و با عناوین فریبنده، جوانان را منحرف سازند. حضرت امام خمینی رحمه‏الله با اشاره به این نکته مهم فرموده است: «عوامل و ایادی استعمار که می‏دانند با آشنایی ملت‏ها، به خصوص نسل جوان تحصیلکرده به اصول مقدسه اسلامی، سقوط و نابودی استعمارگران وقطع دست آنان از منافع ملت‏ها و کشورهای استعمار شده قطعی خواهد بود، به کارشکنی پرداخته و می‏کوشند که با سمپاشی و آلوده ساختن اذهان و افکار جوانان، از جلوه‏گر شدن چهره تابناک اسلام جلوگیری نمایند و با عناوین فریبنده و مکتب‏های رنگارنگ، جوانان ما را منحرف سازند»

جوانان؛ نقطه امید

جوانان متعهد و دین‏باور ایران اسلامی، نقشی اساسی در پیروزی انقلاب اسلامی و حفظ استقلال و آزادی ملت رشید ایران داشته، در صحنه‏های مختلف از کیان اسلام و انقلاب دفاع و پاسداری کرده‏اند. بر همین اساس، امام خمینی رحمه‏الله جوانان را نقطه امید و پاسدار مکتب معرفی کرده، چنین فرموده است: «این‏جانب در این نفس‏های آخر عمرم، امیدم به طبقه جوان، عموما دانشجویان خارج و داخل، اعم از روحانی و غیره می‏باشد. امید است دانشمندان و متفکران روشن‏ضمیر، مزایای مکتب نجات‏بخش اسلام که کفیل سعادت همه جانبه بشر و هادی سُبُل خیر در دنیا و آخرت، و حافظ استقلال و آزادی ملت‏ها، و مربی نفوس و مکمل نقیصه‏های نفسانی و روحانی و راهنمای زندگی انسانی است، برای عموم بیان کنند»

امام خمینی رحمه‏الله و چشم امید به جوانان

امام خمینی رحمه‏الله حکیمی ژرف‏اندیش بود که از آغاز نهضت اسلامی، با نگاه اندیشمندانه خود، موجب بیداری دینیِ قشر عظیم جوانان این مرز و بوم شد. ایشان در آغاز حرکت الهی خود در نجف اشرف، تمامی جوانان روحانی و دانشجو را با نگاهی نو، همه سویه، ژرف و جامع به دین فراخوانْد و فرمود: «حس مسئولیت نسل جوان و کوشش‏های بی‏شائبه آنان در راه دفاع از اسلام و نوامیس قرآن مجید، در خور تقدیر و امیدواری است. این جانب در این تبعیدگاه ثانوی، چشم امیدم به جوانان روحانی و دانشگاهی مسلمان بوده و انتظار دارم که با تهذیب نفس و اخلاص، مطالعات و تحقیقات وسیع و دامنه داری را در زمینه شناخت احکام اسلامی و مبانی نورانی قرآن آغاز نمایند؛ اسلام واقعی را بشناسید و بشناسانید»

جوانان و مقوله آزادی

در نگاه اسلام، آزادی، مایه کمال و رشد جامعه است. البته اسلام، استفاده‏های خیانت‏آلود از واژه آزادی را مجاز نمی‏داند؛ زیرا در این صورت، جامعه دچار انحطاط و انحراف شده، به سقوط کشیده می‏شود. بر همین اساس است که امام راحل رحمه‏الله با هوشیاری، جوانان را از آزادی غربی که به بی‏بند و باری و لجام گسیختگی می‏انجامد، منع فرموده است: «این‏ها که آزادی می‏خواهند، این‏ها که می‏خواهند جوان‏های ما آزادباشند، قلم‏فرسایی می‏کنند برای آزادی جوان‏های ما، چه نحو آزادی را می‏خواهند؟ می‏خواهند جوانان ما آزاد بشوند، قمارخانه‏ها باز باشد، به طور آزاد مشروب‏خانه‏ها باز باشد، به طور آزاد عشرت خانه‏ها باز باشد. این چیزی است که از غرب دیکته شده است;. باید همه بدانیم آزادی به شکل غربی آن که موجب تباهی جوانان و دختران و پسران می‏شود، از نظر اسلام و عقل محکوم است و تبلیغات و مقالات و سخنرانی‏ها و کتب و مجلاتِ بر خلاف اسلام و عفت عمومی و مصالح کشور، حرام است و بر همه ما و همه مسلمانان جلوگیری از آن‏ها واجب است و از آزادی‏های مخرب باید جلوگیری شود»

جوانان و اصلاح نفس

تربیت و تهذیب جوانان، یکی از موضوعات کلیدی در بهبود جامعه اسلامی است. توجه به اصلاح نفس جوانان، برگرفته از معارف وحیانی و آموزه‏های عقلانی است که همواره در آسمان ذهن پیشوایان دینی ما می‏درخشد؛ از جمله امام صادق علیه‏السلام فرموده است: «جوانان را دریابید؛ زیرا آنان سریع‏تر از دیگران به کارهای خیر روی می‏آورند». حضرت امام خمینی رحمه‏الله هم باتوجه به این ویژگی جوانان چنین فرمود: «شما جوان‏ها بهتر می‏توانید تحصیل نفس کنید، شما به ملکوت نزدیک‏تر هستید از پیرمردها، در شما آن ریشه‏های فساد کمتر است;. یک پیر بخواهد اصلاح بشود، بسیار مشکل است؛ جوان زودتر اصلاح می‏شود;. نگذارید برای ایام پیری، حالا که جوان هستید سیر خودتان را بکنید، شروع کنید الان»

تهذیب نفس جوانان در نگاه امام رحمه‏الله

امام راحل و روشن‏اندیش که خود پیروز میدان مبارزه با هوای نفس بود، به خوبی از آموزه‏های آسمانی مکتب اسلام در مورد تهذیب نفس آگاهی داشت و بهترین دوره چنین مبارزه پی‏گیری را «ایام جوانی» می‏دانست و می‏فرمود: «اسلام آن‏قدر که به تهذیب این بچه‏های ما و جوان‏های ما کوشش دارد، به هیچ چیز کوشش ندارد. اسلام اصلاً برای آدم ساختن آمده است و این مکتب‏های انحرافی، آدم را از آدمیتش بیرون می‏کند;. مهم‏تر چیزی که برای کشور ما لازم است، تعهد اسلامی و تهذیب اسلامی است»

جوانان و شناخت حقیقت قرآن

قرآن، عهدنامه الهی برخلق خداست. شناخت، معرفت و عشق به این صحیفه همیشه سبز و سترگ الهی، روشنی اندیشه و نورانیت دل و دیده به آدمی می‏بخشد و او را به اوج دانایی و بینایی دیده‏ها ونادیده‏ها پرواز می‏دهد، به گونه‏ای که همچون روح خدا حضرت امام خمینی رحمه‏الله ، قرآن را آنگونه که بایسته و شایسته است می‏شناسد و همگان، به ویژه جوانان آرمان‏گرا، حقیقت‏طلب، پُر احساس و عدالت‏خواه را به شناخت، بینش، انس و هوشیاری در این عرصه دعوت می‏کند. رهبر فقید انقلاب در این‏باره چنین فرموده است: «مجاهدات و کوشش‏های خستگی‏ناپذیر شما جوانان روشن ضمیرِ مسلمان در راه درک صحیح اسلام و شناسایی حقیقت قرآن کریم، موجب امیدواری وخرسندی مسلمانان بیدار است. بر شما جوانان مسلمان لازم است که; اصالت‏های اسلامی را در نظر گرفته، مبادا قرآن مقدس و آیین نجات‏بخش اسلام را با مکتب‏های غلط و منحرف کننده‏ای که از فکر بشر تراوش کرده است خلط نمایید»

جوانان و رابطه با روحانیان متعهد

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی مح

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله جایگاه آموزش و پرورش (تعلیم و تربیت) در تولید علم فایل ورد (word) دارای 23 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله جایگاه آموزش و پرورش (تعلیم و تربیت) در تولید علم فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله جایگاه آموزش و پرورش (تعلیم و تربیت) در تولید علم فایل ورد (word)

جایگاه آموزش و پرورش ( تعلیم و تربیت ) در تولید علم  
مقدمه:  
پروردگارا موجودات را آنچنان که هستند به ما بنمایان  
ضرورت تعلیم و تربیت:  
تربیت در ایران باستان به سه منظور بوده است:  
تعلیم وتربیت در اسلام:  
نقش دانشگاه در تعلیم و تربیت:  
راهکارهای تولید علم:  
نتیجه:  
پی نوشتها:  
منابع:  

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله جایگاه آموزش و پرورش (تعلیم و تربیت) در تولید علم فایل ورد (word)

1- آئین انقلاب اسلامی، گزیدهای از اندیشه و آراء امام خمینی، ناشر: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ سوم

2- تفسیرالمیزان، علامه طباطبایی

3- چالشهای کنونی ایران، دکتر عماد افروغ، انتشارات مهر، چاپ اول

4- سیری درتربیت اسلامی، مصطفی دلشاد تهرانی، ناشر: موسسه نشر و تحقیقات ذکر

5- فلسفه تعلیم و تربیت ، دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، انتشارات مهر، ج1، چاپ دوم

6- کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی(ره)، ناشر: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی،چاپ اول

7- گفتمان،دکتر عبدا; جاسبی، ناشر:دفتر فرهنگ مقاومت

8- مبانی تعلیم و تربیت اسلامی، محسن شکوهی یکتا، دفتر تحقیقات و برنامه ریزی درسی، چاپ 1363، ص

جایگاه آموزش و پرورش ( تعلیم و تربیت ) در تولید علم

            در این مقاله راهکارهای برای پیشرفت و تولید علم ارائه شده و نقش تعلیم و تربیت به عنوان عامل رشد و تحول اساسی مورد بررسی قرار گرفته است

در اسلام «تفکر» زندگی دل و حیات قلب معرفی شده است. زیرا انسانیت انسان و ادراک او از عالم و ‎آدم پروردگار عالمیان اتصالی که با حق برقرار میکند به نحوه ی تفکر اوست. با تفکر قوای درونی انسان شکوفا میشود و زمینه ی حرکت کمالی او فراهم می گردد لذا به همراه علم آموزی و تفکر تربیت یا پرورش اخلاقی و تهذیب نفس نیز مطرح میشود که در اسلام بر این امر بسیار تاکید شده و از همان ظهور اسلام مبادی و مبانی تعلیم و تربیت به عنوان یک علم بنا نهاده شده است. تعلیم و تربیت نه تنها میتواند در رشد اخلاقی، عقلانی، رفتاری و حتی جسمانی فرد موثر باشد بلکه وسیله ای در جهت رفع نیازهای حقیقی و مصالح اجتماعی، به شمار میآید، و عامل رشد و تحول اساسی جامعه میگردد و مسلمانان که در ابتدا به این ضرورت پی برده بودند توانستند در مدت کوتاهی گوی سبقت در زمینهی تولید علم از تمدن های مطرح آن روز بربایند و به دلیل مشکلات و حوادثی که در تاریخ مسلمانان به وقوع پیوست این حرکت سریع آنها را به شدت کند نمود به طوری که تا این قرن مسلمانان جهان در کشورهای مختلف نتوانستند مجددا عرض اندام نمایند و امروز وقت آن رسیده که عوامل محدود کننده و موانع پیشرفت بررسی شود و با دلسوزی و دور از نفع طلبیهای فردی راهکارهای موثر ارائه و جامه ی عمل پوشیده شود. که در این مقاله بعضی از این راهکارهای ارائه شده است که عبارتند از: استقلال فکری- فکر دینی- توسعه ی آموزشی- رفاه مادی و معنوی- تبادل اندیشه و آزادی خرد ورزی که با توجه به اهمیت موارد در قسمت راهکارها و نتیجه آورده شده اند

مقدمه

نظام تربیتی اسلام بر تفکر صحیح استوار است و مقصد آن است که تربیت شدگان این نظام اهل تفکر صحیح باشند و پیوسته بیندیشند؛ چنانکه آن نمونه ی اعلایی که همه جهت گیری های تربیتی باید به سوی او باشد این گونه عمل میکرد از امام مجتبی (ع) از هند ابن أبی هاله تمیمی آمده است: «رسول خدا همواره تفکر میکرد». بنابراین سیر تربیت باید به صورتی باشد که متربّی به تفکر صحیح راه یابد و اندیشیدن درست شاکله او شود تا زندگی حقیقی به او رخ نماید. زیرا نیروهای باطنی انسان و حیات حقیقی او با تفکر فعال میشود و با گشودن دریچه تفکر درهای حکمت و راهیابی به حقیقت بر او گشوده میشود. از این رو در اسلام تفکر، زندگی دل و حیات قلب معرفی شده است. زیرا انسانیت انسان و ادراک او از عالم و آدم و پروردگار عالمیان و اتصالی که با حق برقرار میکند به نحو تفکر اوست. با تفکر قوای درونی انسان شکوفا می شود و زمینه ی حرکت کمالی او فراهم میشود. (1). امام خمینی میفرماید: «تفکر مفتاح ابواب معارف و کلید خزائن کمالات و علوم است. و مقدمه ی لازمه حتمیه ی سلوک انسانیت است». از نظر علامه طباطبائی: « زندگی انسان یک زندگی فکری است و جز با ادراک که فکر می نامیم قوام نمی یابد و از لوازم بنای زندگی بر فکر این است که هرچه پایبند باشیم و در هر راه رفته شده و یا ابتدائی که قدم برداریم، زندگی پابرجا مربوط به فکر صحیح و قیم و مبتنی به آن است و به هر اندازه که فکر صحیح باشد و از آن بهره گرفته شود، زندگی هم اقوام و استقامت خواهد داشت. (2) تفکر تجزیه و تحلیل معلوماتی است که ذهن اندوخته است. تفکر سیر در فراورده هایی است که ابتدائاً برای ذهن پیدا شده است. اهل منطق فکر را چنین تعریف میکنند: فکر عبارت است از اجرای عملیات عقلی در معلومات موجود برای رسیدن به مطلوب و مطلوب همان علم به مجهول غائب است. (3) انسان هیچ وقت خالی و فارغ از تفکر نیست، و از همین روست که میگوئیم تفکر فطری انسان است و قرآن انسان را به روش فطری صحیح تفکری میخواند و سبک خود قرآن و سیره ی معصومین چنین است. در انسان گرایش فطری به حقیقت جوئی و کشف واقعیتها- آن سان که هستند- ودرک حقایق اشیا وجود دارد. یعنی انسان می خواهد جهان را و هستی اشیا را آنچنان که هستند دریابد، دعایی از حضرت محمد روایت شده است که

پروردگارا موجودات را آنچنان که هستند به ما بنمایان

انسان به ذات خود در پی آن است که حقایق جهان را درک کند و به راز هستی دست یابد. رفتن انسان در پی حکمت و فلسفه تلاشی است در جهت پاسخگوئی به حقیقت جوئی آدمی.(4) براساس همین میل وگرایش است که نفس دانائی و آگاهی برای انسان مطلوب و لذت بخش است. انسان به فطرت خود از جهل بی زار است و دوستدار دانائی و بینائی است. البته با وجود آنکه حقیقت جوئی امری فطری است اما در تمام انسانها به یک میزان نیست و در نتیجه تاثیر برخی عوامل درونی مانند نفس پرستی و خودخواهی و صفات منفی موروثی و اکتسابی و برخی عوامل بیرونی مانند القائات منفی گوناگون از طرف محیط و اجتماع ، شدت و اصالت خود را از دست میدهد و در بعضی انسانها به حداقل می رسد

ضرورت تعلیم و تربیت

تعلیم و تربیت صحیح میتواند فرد را به اوج ارزشها برساند و یا اینکه وی را به سقوط بکشاند

«و خداوند شما را از شکم مادرانتان بیرون آورد، در حالی که هیچ نمی دانستید و برای شما گوش و دیدگان و دلها قرار داد تا شکرگزار باشید.»(6)

از این رو مکتب اسلام برای تربیت در تمام مراحل و مقاطع زندگی دستورهای ویژهای داده است تا انسان از کدر کانون خانواده و در آغوش والدین و معلم و فرهنگ تعلیم و تربیت مناسب و لازم را ببیند و برای مراحل عالی تر زندگی انسانی آماده شود و پرورش یابد . تعلیم و تربیت از آغاز زندگی بشر بر فراز کره خاکی و تصرف او در طبیعت و تاثیر وی در جامعه وجود داشته است و همواره شناسایی نیازهای مادی و معنوی انسان و روش ارضای آنها از طریق تعلیم و تربیت به دست می آمده و به نسل بعد منتقل شده است، تا رفته رفته دامنه ی این شناخت به رشد و تکنولوژی امروز رسیده است. تعلیم و تربیت (اعم از رسمی و غیر رسمی، عمدی و غیر عمدی) نه تنها میتواند در رشد اخلاقی، عقلانی، رفتاری حتی جسمانی فرد موثر باشد بلکه وسیله ای است در جهت رفع نیازهای حقیقی و مصالح اجتماعی به شمار میآید، یعنی نقش تعلیم نه تنها در عینیت بخشیدن به زندگی مادی و معنوی فرد متوقف و محدود نمیشود، بلکه تمام شئون اجتماعی او را دربر میگیرد و عامل رشد و تحول اساسی جامعه میگردد

لذا مشخصه یک جامعه ی سالم و رشد یافته، تنها داشتن موقعیت جغرافیایی خوب و معادن متنوع و منابع مالی نیست بلکه نظام تعلیم و تربیت زنده و مترقی است که انسانهایی آزاده و مستقل، خلاق، مبتکر و تلاشگر میسازد تا جامعه را در زمینه های علوم، صنایع، اقتصاد، سیاست و غیره از عقب ماندگی نجات دهند، زیرا همه ی اصلاحات و فعالیتها، به وسیله اندیشه و تلاش انسان انجام میگیرد

ابوحامد محمد غزالی گفته است: اگر علما و معلمان نبودند مردم همچون بهایم و چهارپایان زیست میکردند، یعنی مردم در سایهی تعلیم از مرحلهی حیوانی به مقان انسانی ارتقاء مییابند. (7)

پس سعادت و تکامل انسان، نیازمند تلاش و توجه و حرکت است، و اگر او را رها کنند و به خود واگذارند، انحطاطش شروع میشود

یکی از عوامل دیگری که ضرورت تعلیم و تربیت را شدت می بخشد، و از آن ویژگی تأثیر پذیری انسان و سرایت عقاید و عادات و به طور کلی فرهنگ یک جامعه به معاصران و نسلهای آینده است. براین اساس تاثیر تعلیم و تربیت، مثبت یا منفی در انسان جنبه ی تصاعدی می یابد و علاوه بر خانواده و فامیل میتواند جامعه ای را در عصری تحت تأثیر قرار دهد و در طول قرنها از نسلی به نسل دیگر منتقل شود یا تمدنی را ایجاد کند و یا از بین ببرد. در زندگی معاصر دلایل فراوانی موجب شده است که تعلیم و تربیت اهمیت بیشتری پیدا کند از جمله

1- دگرگونیهای علم و صنعت و گسترش و رشد تمدن و نیاز به تخصص و مهارتها و توانایی های جدید برای داشتن روابط اجتماعی صحیح و توان رقابت و موفقیت در کار و مدیریت اجتماعی

2- صنعتی شدن زندگی بشر و تغییر شیوه ی زندگی از سنتی به مدرن و لزوم یادیگری این شیوه از زندگی نحوه ی استفاده از تولیدات جدید و نتایج حاصله از علوم تجربی

3- تهدید سرنوشت بشر به وسیله ی بحرانهای روحی، ضایعات اخلاقی تبلیغات گمراه کننده و نابسامانی های زجر دهنده تمدن جدید انسانی و افزایش دائمی و مستمر آنها با توجه به انعکاس سریع حوادث و ارتباطات جهانی و تبدیل شدن جهان به دهکده ی جهانی

4- نارسایی های مکتب های تربیتی موجود در حل بحرانها و نابسامانی های اسفبار انسانها زیرا که دانشمندان و فیلسوفان تربیتی امروز با تکیه بر علم تجربی و علم مداری و اندیشه های الحادی از رهنمودهای منابع آسمانی و وحی الهی محروم شده اند و نظام تربیتی با خلائی موهوم روبرو شده است. لذا یک مکتب تربیتی مبتنی بر علم و وحی و جامع و فراگیر برای نجات جامعه بشری ضرورت پیدا میکند

تعلیم و تربیت در ایران باستان

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی مح

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله اضطراب در کودکان فایل ورد (word) دارای 18 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله اضطراب در کودکان فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله اضطراب در کودکان فایل ورد (word)

چه عواملی موجب نگرانی و اضطراب در کودکان می شود؟    
مقدمه    
1- اختلاف والدین    
2-فشار برای موفقیت    
3-خط و نشان کشیدن    
4- احساس گناه    
5- بیماری های سخت افراد با خانواده    
6- ترس از مرگ خود یا اطرافیان    
7- نبود والدین در منزل    
8- احساس طرد شدگی    
9- احساس بدگمانی    
10- تضادهای انضباطی    
11- ممانعت کودک از شرکت در بازی ها و فعالیت ها    
12- بی توجهی به حس مالکیت کودک    
13- خود بیمارانگاری    
اضطراب در کودکان    
چه زمانی اضطراب کودک طبیعی است؟    
تشخیص اضطراب کودک    
عوامل موثر در اضطراب نوجوانان و مقابله با آن    
رویارویی با رنج ناشی از تغییرات جسمانی    
رویارویی با اضطراب ناشی از عدم پذیرش از جانب همسالان    
رویارویی با اضطراب ناشی از دوگانگی و ترس از مستقل شدن     
رویارویی با اضطراب ناشی از بروز رفتار پرخاشگرانه    
چگونه اضطراب کودکان را کم کنیم؟    
راه کارها و پیشنهادها    
منابع    

مقدمه

”نگرانی“ در فرهنگ لغت به معنای دلواپسی ، دل‌شوره داشتن و پریشانی خاطر آمده است (دهخدا ، 1373 ، ج 13 ، ص 20086) و معادل آن در زبان انگلیسی ، واژه‌ی (WORRIMENT) می‌باشد (آریان‌پور ، 1377 ، ج 6 ، ص 5731) . اما در اصطلاح و در حوزه‌ی روان‌شناسی ، نگرانی ، حالتی است که فرد در قبال آینده‌ی غیر قابل پیش‌بینی دچار آن می‌شود ؛ به‌طوری که کارکرد او را عملا تحت‌الشعاع قرار می‌دهد و فرد نمی‌تواند از موقعیت کنونی خود لذت ببرید (سلحشور ، 1380، ص 12)

دنیای کودک باید سرشار از نشاط و سرزندگی باشد ، ولی متاسفانه بعضی از خانواده‌ها چنان محیط متشنج و دلهره‌ آوری برای کودکان خود فراهم می‌کنند که آن‌ها از همان ابتدای کودکی دچار تشویش و نگرانی می‌شوند . این گروه از کودکان هنگام روبه‌رو شدن با مسایل گوناگون دچار افکار منفی و فاجعه‌آمیزی می‌شوند که مانع از رفتارهای سالم و عادی آنان می‌گردد . نگرانی ، عامل بازدارنده‌ای است که قوه‌ی خلاقیت را از کودک می‌گیرد ؛ به‌طوری که توان شرکت در فعالیت‌های جدید و مبتکرانه را از دست می‌دهد و در تعامل با دیگران دچار شکست می‌شود . از دیدگاه روان‌شناسان و کارشناسان تربیت ، نگرانی و تشویش در کودکان معلول علل و عوامل گوناگون است که در این نوشتار ، به اجمال ، به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود

1- اختلاف والدین

اولین عامل ایجاد کننده‌ی نگرانی در کودک ، اختلاف و ستیز والدین است . خانواده ، حریم امن و آسایش است ؛ اما در صورتی که بین والدین درگیری وجود داشته باشد ، آرامش و آسایش از فرزندان آن خانواده سلب می‌شود . تحقیقات نشان داده است کودکانی که در چنین خانواده‌هایی زندگی می‌کنند ، دچار نگرانی شدید و مشکلات عاطفی و روانی‌اند (فرقانی رئیسی ، 1382 ، ص 143) . وقتی پدر و مادر با هم توافق ندارند و بحث و مشاجره می‌کنند ، کودک در معرض عدم توافق و اختلاف‌های آنان قرار می‌گیرد و این امر نه تنها برای او ناراحت‌کننده است ، بلکه الگویی انحرافی برای کودک در جهت حل تعارض به وجود می‌آید . در خانواده‌هایی که بین والدین نزاع و کشمکش زیاد وجود دارد ، کودکان معمولا کم حرف ، گوشه‌گیر و بهانه جو بار می‌آیند و نگران آن‌اند که مبادا جنگ و ستیز به جایی برسد که یکی از والدین یا هر دو ، آن‌ها را ترک گویند و تنها بمانند (شفیع‌آبادی ، 1371 ، ص 30)

2- فشار برای موفقیت

کودکان ، افراد ناپخته و در حال رشدند . کودکی دوره‌ای است مشخص با تغییر و نیاز به انطباق ؛ بنابراین زمانی که توقعات از کودک فراوان است ، نگرانی در او ظاهر می‌شود (هور ، 1375 ، ص 10 )

بعضی از کودکان در محیط خانواده تحت فشار والدین‌اند و پدر و مادر از آنان انتظارات بیجا دارند ؛ مثلا اصرار دارند که در فلان درس حتما نمره‌ی بیست یا نوزده بگیرد . در این خواست هم ، هدف آنان پیش از آن‌که پیشرفت کودک باشد، چشم و هم‌چشمی و به رخ کشیدن در نزد دیگران است

اعمال فشار توسط والدین بر روی کودک ، برای دست‌یابی به نتایج بهتر ، سبب می‌شود که او به منظور کسب رضایت پدر و مادر ، زندگی و تلاش کند . این کودک فکر می‌کند زمانی ارزش دارد که موفق باشد . بدون موفقیت احساس می‌کند کسی نیست و هیچ کس به او احترام نخواهد گذاشت . با این شرایط ، جایی برای فضای خاکستری نیست ؛ هر چه هست ، سیاه است و سفید (نقیبی راد ، 1379 ، ص 56) . انتظاراتی که والدین از کودک خود دارند ، غالبا مبتنی بر ایده‌آل‌ها و آرزوهای خود آن‌ها است ، نه واقعیت وجودی کودک ؛ بنابراین اعمال این‌گونه فشارها و تحمیلات نتیجه‌ای جز ایجاد نگرانی ، فرسایش روانی کودک و در پایان ، خفه کردن قوه‌ی خلاقیت او ندارد


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی مح

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله جستاری پیرامون ادعای تعارض علم و دین فایل ورد (word) دارای 37 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله جستاری پیرامون ادعای تعارض علم و دین فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله جستاری پیرامون ادعای تعارض علم و دین فایل ورد (word)

پیشگفتار  
نگاهی اجمالی به پیشینه تعارض علم و دین  
وارد صحنه شدن پوزیتیویسم  
طرفداران پوزیتیویسم در اروپا  
نقش پوزیتیویستها در دامن زدن به تعارض  
روند تعارض  
صحنه هایی از تعارض علم و دین  
ماهیت علوم تجربی  
انحصارگرائی  
ماهیت واقعی علوم تجربی  
رابطه بین علم ودین  
تحقیقی پیرامون نظریات  
تعارض علم ودین  
تباین علم ودین  
پیامد تعارض علم ودین  
اصلاح طلبی  
شبلی شمیل در مصر  
میرزا ملکم خان در ایران  
منابع :  

پیشگفتار

سالیان متمادی علم و دین مانند دو گوهر تابناک بر تارک این عالم می درخشیدند ، و از دیر باز در تمدنهای بشری ریشه مشترک داشتند ، زیرا که آدم ابوالبشر بعنی از آنی که لباس زندگی بر اندامش پوشیده شد ، کام جانش را نیز با علم و معرفت گرفتند ، و سرشت اش را با علم و دانش و دین عجین ساختند ، و لذا آدم و ذریه اش شایسته خطاب الست بربکم گردیدند ، و او و اولاد او با علم و آگاهی به این حقیقت قالوا بلی را گفتند

اما گذشت زمان و آلوده شدن فضای دل و جان انسان ، و نشستن غبار غفلت بر روح و روان انسان کار بجائی رسانید ، که دیگر نه تنها این دو امانت الهی مدد کار یکدیگر نبودند ، بلکه با ظهور اندیشه ها و دستیابی بشر به علوم و فنون جدید بعد از قرون وسطی و با جدا نمودن مسیر آندو و فاصله انداختن بین علم و دین کار بجایی رسید که در قرن هفدهم با رویاروی قرار دادن علم ودین آتش نزاع بوسیله اصحاب کلیسا و مدافعان علم شعله ور گردید ، که در این نوشتار در چهار بخش به بحث پیرامون آن خواهیم پرداخت

بخش اول

نگاهی اجمالی به پیشینه تعارض علم و دین

اولین برخورد و اصطکاک بین کلیسای کاتولیک رومی و نظریات علمی بطور رسمی در سال 1616 میلادی به این صورت شروع شد که شورای کلیسای مذکور با محکوم کردن نظریه ای که مدعی بود زمین به دور خورشید می گردد ، و باطل دانستن آن در قبال کتاب کوپرنیک موضع گرفت و آنرا جزء کتب ممنوعه قرار داد . و در همین راستا کلیسا از گالیله درخواست کرد تا از دفاع از نظریه کوپرنیک برداشته و آنرا رها سازد . گالیله با رد چنین درخواستی و مقاومت نشان دادن نسبت به آن در سن شصت و سه سالگی به جرم تعلیم امور باطل گناهکار شناخته شد و محکوم به بازداشت گردید

ویکتور هوگو در رابطه با برخورد کلیسا با اندیشه و نظریات علمی و جلوگیری از هر نوع نواندیشی و تجدد که با کتاب مقدس و احکام کلیسا سازگار نبود ، پیشینه کلیسا را چنین توصیف می کند : “ کلیسا بود که پرنیلی را به خاطر این سخن که : “ ستارگان از جای خود نمی افتند ” با ضربات شلاق مجروح کرده ، کامپانلا را به خاطر آنکه از وجود دنیای بی شمار دم زده بود ، به جرم دخالت در اسرار آفرینش بیست و هفت بار به زندان و شکنجه محکوم کرده ، کریستف کلمب را به خاطر کشف سرزمینی که در تورات ذکر نشده بود زندانی می کند . ”

گرچه بحث تفتیش عقاید در مسیحیت به دوران پاپ گرگوار نهم که رسما دستور تشکیل این محاکم را صادر کرد بر می گردد ، با صدور چنین فرمانی در سال 1231 میلادی مامورینی از فرقه سن دمینیک یا دمینیکن ها با اختیار تام به اطراف فرستاده شدند ، تا کسانی که از کیش مسیحیت روی برگردانده اند ، شناسایی کنند . این مامورین نیز طبق تشخیص خود هر چه را ممکن بود نسبت به افراد مظنون کوتاهی نکرده و در صورتی که تشخیص می دادند که فرد به عقاید کلیسا پشت کرده و از آن روی گردان شده است او را زنده در آتش می فکندند

متاسفانه کلیسا با برخورد زشت و غیر منطقی و موضع خصمانه گرفتن در برابر نظریات علمی کار را بجائی رسانید که با ظهور عصر جدید در اروپا موجب تجدد و نوگرایی و نواندیشی سوالات فراوان و شکاکیتهای پی در پی را در برابر همگان قرار داد ، و از آنجایی که معارف دینی مسیحیت توان پاسخگویی همه جانبه به این سوالات را نداشت ، عرصه بر او تنگ شده و کم کم مجبور به عقب نشینی و گاهی هم درگیری همراه با پذیرش شکست نیز گردید . نتیجه چنین برخوردی از جانب کلیسا حداقل دو اثر را از خود بر جای گذاشت

از یکطرف سبب شد تا معارف منسوب به مسیحیت هر چه بیشتر دامنه خود را تنگ تر نموده و در نهایت به حوزه های فردی انسان اختصاص یابد

و از طرف دیگر ، انسان عصر جدید با روی آوردن به فلسفه حس گرایی و پایه اساس قرار دادن اصالت تجربه علمانیتی را پایه ریزی کند ، که هر چه از این دایره خارج است و امکان اثبات آن بوسیله تجربه وجود ندارد ، انگ غیر علمی خورده ، و به هیچ وجه حق اظهار وجود را نداشته باشد

“ … انسان غربی با دامن زدن به بحثهای تحصلی قدرتی را به صحنه مبارزه سیاسی آورده بود ، تا خود را از سلطه تکنیکهای انسان سازی مسیحی آزاد سازد ، به تعبیر فوکو : ( به نظر من ) یکی از بزرگترین مسائل فرهنگ غربی دستیابی به خودشناسی ای بوده است که مانند خودشناسی مسیحیت اولیه ، مبتنی بر قربانی کردن خود نباشد ، بلکه بالعکس ، مبتنی باشد به ظهور ثبوتی و ظهور نظری و عملی خود ، این هدف نهادهای حقوقی بود ، همان هدف فعالیتهای پزشکی و روانکاوانه بود ، هدف نظریه سیاسی و فلسفی همین بود که مبنایی ذهنی را تشکیل دهند به عنوان ریشه خودی ثبوتی ، امری که می توانیم آنرا انسان شناسی دائمی فکر غربی بنائیم . ”

وارد صحنه شدن پوزیتیویسم

تا زمان تیوتن ( 1727 ـ 1642 ) که علم فیزیک یکه تاز میدان بود ، جایی برای ابزار وجود سایر علوم وجود نداشت و زمینه ظهور و بروز آنها از قرن هجدهم و مخصوصا قرن نوزدهم آغاز میگردد . از اینرو بحث اصلی و جدی در رابطه با علوم اجتماعی از دهه های پایانی قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم شکل مبنایی بخود گرفته و زمینه طرح جدی این سوال را فراهم می آورد که کدام نظریه و تئوری در مباحث اجتماعی در قالب علمی قرار میگیرد و کدام یک خارج از آن ، و این خود اولین طرح جدایی و دسته بندی نظریات را پایه ریزی می کند ، و از آنجایی که جو حاکم بر این دوران بگونه ای است که حس گرایی و اصالت تجربه محک علمی بودن قرار می گیرد ، بطور طبیعی تئوری و نظریه هایی مهر علمانیت بر آنها زده می شود که قابل تجربه و تجربه پذیر باشند . در نتیجه بسیاری از گزاره هایی که حالت توصیه ای و دستوری داشتند که ادیان در راس آنها قرار می گرفتند ، از مجموعه علوم خارج شده و در گوشه ای نهاده شدند . البته کار به اینجا ختم نشد بلکه “ پوزیتیویسم نظریاتی را ترویج می کرد که معتقد بود دین و علم رابطه دشمنانه ای با همدیگر داشته اند . ”

و همانگونه که هرمن رندال در کتاب سیر تکامل عقل نوین بیان می کند

“ علم جدید می خواهد آینده را پیش بینی کند و بر طبیعت تسلط یابد ، در صورتی که علم قرون وسطی فقط می خواست طبیعت را بشناسد و مطالعه کند ، نه اینکه در آن تاثیر کند یا بر آن تسلط یابد . در حقیقت هدف آن فهم معنی اشیاء بود و بالاتر از آن ، می خواست هدف اساسی وجود انسان و معنی زندگانی انسان و معنی خلقت و رابطه آن را با انسان بفهمد . بدین جهت ، موضوع اساسی این علم خدا بود که همه وجود از او بود . علم جدید کارهای بیشتر دارد ، زیرا عناصر طبیعت را جداجدا می گیرد و درباره آن بحث و کنجکاوی می کند ، ولی حکمت پیشه نیست و از آنچه باید و آنچه نباید سخن نمی گوید و در مقابل مشکل بزرگ ، که بحث از مقصد زندگانی انسان در این جهان است ، مردد و نومید می ماند . ”

ارنست ماخ ( 1838 ـ 1916 ) که از پیشگامان پوزیتیویسم علمی نوین است ، پا را فراتر گذاشت ، لذا در صدد برآمد تا به روح نیز جنبه مادی و حسی داده و کاملا راه را بسوی ماوراءالطبیعه ببندد . وی با اعتقاد به اینکه آنچه را که ما اجسام و ارواح نام گذاری می کنیم ، صرفا ترکیب نسبتا ثابتی از احساسات است ، لذا تفاوتی میان امر جسمانی و روحانی نیست ، “ زیرا هر دو از احساسات ترکیب یافته اند ” . ماخ تلاش می کرد “ تا زبان علم را از تعبیرهایی که ممکن است مظنون به داشتن ویژگی مابعدالطبیعی یا روح باورانه باشند بزداید ، مثلا او می گوید

“ من امیدوارم که در آینده علم ، مفاهیم علت و معلول را به عنوان مفاهیمی که مبهم و نا مفهومند ، رها کند من احساس می کنم که این صبغه ای غلیظ از بت پرستی دارد ، و قطعا من در این احساس تنها نیستم ”

طرفداران پوزیتیویسم در اروپا

ولتر را می توان در فرانسه از سردمداران پوزیتیویسم دانسته و در انگلستان نیز از جان لاک ( 1704 – 1632 ) نام برد ؛ فیلسوفی که “ فلسفه عینی او در ارتباط با دانش ، در روند متضادی با فلسفه رسمی کلیسای کاتولیک بود … اما این دیدگاه اولیه نسبت به داشن واقعی و شواهد تجربی ، بتدریج به “ ایمان عقلانی ” جدید تحول پیدا کرد و منجر به اعتقاد کامل به قدرت علوم طبیعی ، امکان تحویل سایر پدیده ها به عناصر طبیعیشان و یا حداقل تحویل آنها به تناظرهای خود در جهان طبیعت گردید . ”

جان لاک با قاطعیتی تمام اظهار می کرد که ذهن آدمی مانند لوح سفید و نانوشته ای است که حواس آثار خود را بر آن می نگارند ، و به اعتقاد وی همه تصورات انسانی ریشه و منشا تجربی دارند . هیوم ( 1711 ـ 1776 ) نیز همانند لاک بر این باور بود که “ تنها معرفت مطمئن بشری ” آنست که مبتنی بر تاثیرات حسی باشد و هر چه مبنایی غیر از حس داشته باشد بی مفهوم و بی معناست

از طرفداران سرسخت پوزیتیویسم اگوست کنت ( 1857 ـ 1797 ) فیلسوف نامدار فرانسوی و بنیانگذار مکتب اصالت تجربه است ، که علم را تنها از طریق مشاهده و تجربه قابل تعریف دانسته و معتقد است که با روش تجربی صلاحیت تایید و رد گزاره های علمی نیز ممکن است

این فیلسوف فرانسوی در قرن نوزدهم که سیر تکاملی معرفت بشری را به سه دوره ربانی ، فلسفی و علمی تقسیم کرده بود ، با این باور که دو دوره قبلی آن بسر آمده و حال دوران علمی معرفت بشری فرارسیده است باید به دیانتی روی آورد که بر مبنای علمی استوار باشد ، نه بر پایه و اساس تخیل . بر اساس “ دین انسانیت ” را بجای دیانت کلیسا پیشنهاد نمود

برتراند راسل ( 1872 ـ 1970 ) با بیان این مطلب که “ … آدمی نیازمند ایمانی واقعی و قوی است نه باوری بزدلانه و آمیخته به تردید ، و علم در اصل چیزی جز پویش منظم در معرفت نیست و معرفت هر اندازه هم که به دست نامردان افتد و نتایج ناروایی به بار آورد ، از اصالتی نیکو برخوردار است . اگر ایمان خود را نسبت به علم از دست بدهیم ، در این صورت ایمان ما نسبت به ارزنده ترین استعدادهای آدمی با مرگ روبروست … ” 11  به مقایسه بین باورهای علمی و دینی بر آمده ، و با کودکانه و بزدلانه و نابالغانه خواندن باورذهای دینی سعی در جایگزین کردن ایمان علمی بجای ایمان دینی برآمده و می گوید

“ … یک فرد گرای انعطاف ناپذیر ، دارای ایمانی بهتر و خوش بینی شکست ناپذیرتر از هر جوینده بزدلی است که در پی سبکباریهای کودکانه عصری نابالغ دل به امید دارد . ”

نقش پوزیتیویستها در دامن زدن به تعارض

پوزیتیویستها و طرفداران آنها با دامن زدن به حس گرایی و ملاک علمی دادن به هر چه که در قالب تجربه و آزمون قرار گیرد ، کار را بجایی رساندند که با القاء این معنا که معارف دینی فلسفی و اخلاقی نه تنها از حیطه علمی بودن خارجند ، بلکه چون این مفاهیم قابل اثبات بوسیله تجربه نمی باشند ، اساسا بی معنا بوده و خالی از هر گونه مضمون معرفت بخشی ( ناظر به واقع ) هستند . در حالی که قبل از جولان این گروه نزاع بین متدینان با منکران در صدق و کذب باورهای آنان دور می زند . در صورتی که باروی کار آمدن پوزیتیویستها اصل معنا داری مفاهیم دینی زیر سوال رفت ، دیگر جایی برای این سوال باقی نماند که آیا علوم دینی در ادعای خود به حق اند یا نه ، بلکه پرسش از این بود که آیا چیزی بعنوان مفاهیم دینی و فلسفی می تواند وجود داشته باشد ، زیرا به اعتقاد این گروه اگر نتوان راهی تجربی برای اثبات این معانی فراهم نمود هرگز سخن از معنا داری آنها به میان نخواهد آمد . 13  ایان باربور نویسنده کتاب علم ودین در این باره می نویسد : “ اصول عقاید و شعائر دینی ، به این بهانه که با روحیه جدید نمی خواند ، مشکوک و بی اعتبار شمرده می شد . در انگلستان این حمله معتدل و مهار شده بود ، در فرانسه تند و کینه توازانه بود ، و بر اثر سخت کیشی { سنت گروی } انعطاف ناپذیر کلیسا و اقدامات سرکوبگرانه اش تشدید یافته بود ، ولتر همه هوش و هنرش را معطوف به دست انداختن مسیحیت کرده بود ، هر چند که تا پایان عمرش خدا پرست طبیعی باقی ماند . تامس پین در کتاب عصر عقل اش تناقضهایی را که در کتاب مقردس یافته بود مطرح کرده و خشنودی خود را از پیروی عقل بر خرافات اظهار داشته بود ، ولی از مساله وجود خداوند و قواعد اخلاقی دفاع کرده بود

روشنگران { منورالفکرهای } نسل اول ، هم دین طبیعی را قبول داشتند و هم دین الهی را ، منورالفکرهای نسل بعدی از دین طبیعی جانبداری و وحی را تخطئه می کردند ، با ظهور نسل سوم زمزمه شکاکانه طرد و تخطئه انواع صور دین بر خاسته بود . هولباخ {= اولباک } منکر خدا ، اختیار و بقای روح بود ، و ماده را قائم به ذات { قدیم } می دانست ، وی گفت فقط طبیعت سزاوار پرستش است ”

روند تعارض


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی مح

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله چرا عدالت زیباست فایل ورد (word) دارای 31 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله چرا عدالت زیباست فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله چرا عدالت زیباست فایل ورد (word)

چرا عدالت زیباست  
*تعریف عدالت  
ج) مفهوم عدالت  
د) عدالت اجتماعی  
* سازوکارهاى اقتصادى‏  
* سازوکارهاى فرهنگى‏  
* ساز و کارهای عدالت آموزشی  
* برخی از آیات قرآنی در مورد عدالت  
* عدالت در نهج البلاغه  
* عدالت مهدوی  
نیازمندتر از نیاز آنهایی.  
رفیق مسلمانم!  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله چرا عدالت زیباست فایل ورد (word)

1-  قرآن مجید

2- نهج البلاغه

3- علی محمد دخیل ، عدالت ، انتشارات تهذیب ، تهران

4- اصغر ثنائی ، عدل از منظر نهج البلاغه ، انتشارات کلیدر ، قم ، چاپ اول

5- محمدی ری شهری، محمد، سیاست نامه امام علی(ع)، مترجم مهدی مهریزی، چاپ اول، زمستان

6- مرتضی مطهری، سیری در نهج البلاغه، چاپ چهارم، تهران، انتشارات صدرا

7- گرب‌، ادوارد.ج‌، نابرابری‌ اجتماعی‌ ; محمد سیاهپوش‌ و احمد غروی‌ زاد; تهران‌، معاصر،

8- مط‌هری‌، مرتضی‌، عدل‌ الهی‌ ; چ‌ دهم‌; قم‌، دفتر انتشارات‌ اسلامی‌،

9- میرسندسی‌، سیدمحمد; عوامل‌ موثر بر درک‌ مردم‌ از عدالت‌ و رابط‌ه‌ آن‌ با برابری‌ (نابرابری‌) ; مط‌العه‌ موردی‌ شهر مشهد، پایان‌ نامه‌ کارشناسی‌ ارشد جامعه‌شناسی‌ ; دانشگاه‌ تربیت‌ مدرس‌،

10- سید علوی ، ابراهیم ، عدل الهی و و عدالت بشری در نهج البلاغه ، انتشارات بنیاد نهج البلاغه ،

11- کاظمینی بروجردی ، سید محمد علی ، عدل گستر جهان حضرت مهدی (عج) ، انتشارات حروفیه تهران ، چاپ پنجم

12- رسول زاده خویی ، اسماعیل ؛ حکومت عدالت خواهی علی ابن ابیطالب (ع) ؛ انتشارات یاسین تهران ؛ چاپ اول سال

13- حکیمی ، محمد ؛ زمینه ها وموانع تحقق عدالت ؛ انتشارات دانش معاصر تهران ؛ چاپ اول

14- مرامی ، علیرضا ؛ بررسی مقایسه ای مفهوم عدالت (شهید مطهری ، دکتر شریعتی ، سید قطب ) ؛ مرکز اسناد انقلاب اسلامی تهران ؛

15- علوی، سیدمحمدرضا ؛تحقق عدالت اجتماعی (چالشها – چاله‌ها – چاره‌ها) ؛ انتشارات آینه آثار

16- آشوری، محمد  – یزدی، عبدالمجید  – هاشمی، سیدمحمد – بشریه، حسین ؛ حقوق بشر و مفاهیم مساوات، انصاف و عدالت ؛ انتشارات گرایش

17- عریضی (1383). بررسی نگرش عدالت اجتماعی در معلمان استان اصفهان – فصلنامه رفاه اجتماعی، شماره 13، تابستان 1383 و عریضی (1383، 3- عریضی و کاووسیان (1383). رابطه عملکرد خانواده با نگرش به عدالت اجتماعی در بین نمونه دانشجویان همدان و تویسرکان

18- شعاری نژاد ، علی اکبر ؛ نقش آموزش و پرورش در فرهنگ عمومی ؛ انتشارات فرهنگ و دانش ؛ چاپ اول 1382 تهران

چرا عدالت زیباست

دیده بر هم گذارم تو را می دیدم که از درد و رنج به خود می پیچی؛ تا سحر خواب به چشمم راه نیافت، معلوم است که عاشق بی خواب جز محبوب به چیزی نمی اندیشد، تمام مدت در رختخواب به فکر تو دردانه عزیز و بی همتا بودم اگر می توانستم در کنار تو محبوب باشم، بدبختی و حوادث شوم را فراموش می کردم و نوش داروی عشق به کامت می ریختم. در بلایا باید عاشق و معشوق شریک درد هم باشند، می دانم از دست مرض چه میکشی. به خدا یک دنیا متأسفم حاضرم هرچه که از دستم برمی آید کوتاهی نکنم امّا افسوس، که در برابر طبیعت غدار دستم کوتاه است، به خدا تو مایه حیات و روشنی بخش عمر منی، در این دنیا جز تو بود و نبود همه یکسان است. از تصوّر حال تو همه شب تا صبح در شکنجه و عذابم، گوئی بهشت مهر و محبّت را دوزخی سوزنده و دردآلود کرده اند و من دوزخی گناهکار آنم! اکنون چون تو زیبائی ها و دلربائی های طبیعت را نمی بینم و آهنگ های دلکش افلاک را نمی شنوم از درد تو وامانده و شور بختم و از خدا می خواهم هر چه زودتر شفای عاجل نصیبت گردد و مرا از این همه درد برهاند.آری آری با توام ای عدالت . سالهاست که زیر چکمه های استبداد لگد کوب شده ای دیر زمانیست که ترنم آوای مظلوم پسندت در گوش جهانیان غریب است اما

الیس الصبح بقریب؟

 مسئله عدالت با وجود اینکه یک مسئله اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است، ولی از نظر مکتب شیعه آنقدر مهم است که در کنار پنج اصل اعتقادی یعنی توحید، نبوت، معاد، عدل و امامت قرار گرفته است. به همین دلیل عدالت باید یک مسئله فراگیری باشد و نمی‌توان عدالت را فقط اختصاص به یک بعد از زندگی اجتماعی مردم تلقی کرد. اینکه در کنار اصول اعتقادی مسلمانها قرار گرفته، مانند همه اصول اعتقادی باید فراگیر باشد.عدالت آنقدر مهم و فراگیر است که در اعتقاد شیعه، عدالت از خداوند شروع می‌شود، در نظر شیعه رأس حکومت باید عادل باشد، امام باید عادل باشد، مرجع‌تقلید و قاضی باید عادل باشند. هیچ کسی نیست که در حکومت قرار بگیرد و از عدالت برخوردار نباشد، اگر عادل نباشد مشروعیتش را از دست می‌دهد. پس در حقیقت ارکان جامعه به عدالت بستگی دارد. حضرت امیرالمومنین در سال چهارم حکومت خویش، خطاب به جمع فرمودند؛ آیا فقیری در حکومت من می‌بینید؟ همه اعلام می‌کنند که ما فقیری سراغ نداریم. حضرت امام می‌فرماید؛ شاید یکی از دلایل توجه به قرض‌الحسنه این است که اسلام با گداپروری مخالف است. اگر قرضی می‌گیرید باید آن را برگردانید. یعنی باید کار کرد، تولید کرد تا بتوان قرض را پرداخت. پس عدالت اقتصادی تنها یک جنبه توزیعی ندارد، بلکه در تولید هم است یعنی دادن فرصتهای برابر به همه. امروز  کسانی در شهرهای کوچک و روستاها هستند و علی‌رغم استعداد فوق العاده‌ای که  دارند و می‌توانند تولید کنند؛ فرصتی برای ظهور و بروز در تولید و سرمایه‌گذاری پیدا نمی‌‌کنند و لذا یک محرومیت تاریخی را در روستاها شاهد هستیم

عدالت اجتماعى را مى توان به عنوان بزرگترین هدف از تشکیل حکومت اسلامى تلقى کرد. بعثت پیامبران و تشریع ادیان به منظور تحقق قسط و عدل، با مفهوم وسیع کلمه در نظام حیات انسان بوده است، تا آنجا که از رسول خدا(ص) نقل شده که «کشور با کفر مى ماند اما با ظلم ماندنى نیست.»

*تعریف عدالت

در تعریف عدالت گفته‌اند بخش کردن چیزی است، به طور یکسان و یا برابر داشتن همه را در یک چیز و با موازنه و برابری میان همه، خواه در امری مادی و خواه معنوی و از نمونه دوم است آنچه از رسول (ص) روایت شده است «بِالْعَدْلِ قامَتِ السَّمَواتُ وَ الْأرْضُ» یعنی همه اجزای جهان با موازنه نهاده شده است چنانکه اگر جزیی از آن نابجا و نامتناسب بود نظم جهانی به هم می‌خورد

از دیدگاه شهید مطهری کلمه «عدل» در مجموع چهار معنا و یا چهار مورد استعمال دارد

          الف) موزون بودن; که نقطه مقابل ظلم نیست بلکه بى تناسبى است

          ب) تساوى و نفى هر گونه تبعیض

          ج) رعایت حقوق افراد و عطا کردن به هر ذى حق، حق خودش را

          د) رعایت استحقاق ها در افاضه وجود و امتناع نکردن از افاضه و رحمت به آن چه امکان یا کمال وجود دارد.بنابراین، «عدل» معنا و مفهوم وسیعى دارد

به عقیده استاد مطهری عدالت در مفهوم وسیعش عبارت است از دادن حق صاحبان استحقاق بدون هیچ تبعیضى میان آنها.اگر حق هیچ صاحب حقى ادا نشود بر خلاف عدالت است، همچنانکه اگر تبعیض شده و حق بعضى داده شود و حق بعضى دیگر داده نشود باز برخلاف عدالت است

عدالت از یک نظر ملازم است با مساوات.مساوات یعنى به همه به چشم مساوى نگریستن و تبعیض قائل نشدن.لازمه این گونه مساوات، عدالت است، یعنى این است که به هر کسى هر اندازه استحقاق دارد به او داده شود، اگر زیاد استحقاق دارد زیاد داده شود و اگر کم استحقاق دارد کم داده شود و در این جهت تبعیضى صورت نگیرد.اما اگر مساوات را مساوات در «اعطاء» فرض کنیم که بدون رعایت استحقاقها و درجه استحقاقها به همه افراد برابر یکدیگر داده شود، این گونه مساوات برخلاف عدالت است و ملازم با ظلم است، همچنانکه مساوات در منع نیز ظلم است، یعنى اینکه همه مانند هم و بدون هیچ تبعیضى نسبت به آنچه استحقاق دارند محروم و ممنوع بمانند. بنا بر این عدل الهى به این معنى است که موجودات جهان هر کدام در درجه‏اى از هستى و در درجه‏اى از قابلیت فیض گیرى از خداوندند.از طرف خداوند نسبت به هیچ موجودى تا آن اندازه که امکان و قابلیت دارد از فیض دریغ نمى‏شود.هر موجودى هر چیزى را که ندارد به این دلیل است که در مجموع شرایطى که قرار دارد امکان و قابلیت داشتن آن چیز را ندارد

ج) مفهوم عدالت

مفهوم‌ عدالت‌ را بعضی‌ فیلسوفان‌ سیاسی‌ از جمله‌ چهار ارزش‌ عمده‌ جوامع‌ بشری‌ می‌دانند که‌ کمتر بر سر آنها عدم‌ توافق‌ وجود دارد; یعنی‌ از جمله‌ مفاهیم‌ ارزشمندی‌ است‌ که‌ درباره‌ ارزش‌ آنها برای‌ جوامع‌ انسانی‌ توافق‌ عام‌ وجود دارد. همین‌ خصلت‌ پذیرش‌ عمومی‌ مفهوم‌ عدالت‌، سبب‌ شده‌ است‌ که‌ این‌ مفهوم‌ از ویژگی‌ معرفت‌ شناختی‌ خاصی‌ برخوردار باشد و از دیرباز مورد توجه‌ اندیشمندان‌ در حوزه‌های‌ فکری‌ مختلف‌ قرار گیرد و هنوز هم‌ دارای‌ جاذبه‌های‌ فراوان‌ باشد. براین‌ اساس‌، ردپای‌ آن‌ را حداقل‌ در نه‌ حوزه‌ معرفتی‌ می‌توان‌ پی‌گرفت‌. حقوق‌، اقتصاد، روانشناسی‌، مردم‌شناسی‌، علوم‌ سیاسی‌، فلسفه‌، جامعه‌شناسی‌ و روانشناسی‌ اجتماعی‌ از جمله‌ حوزه‌هایی‌ است‌ که‌ به‌ مط‌العه‌ در زمینه‌ عدالت‌ می‌پردازد; ضمن‌ اینکه‌ جایگاه‌ عدالت‌ در حوزه‌ معرفت‌ دینی‌ نیز سابقه‌ای‌ دیرینه‌ دارد; به‌ گونه‌ای‌ که‌ یک‌ برداشت‌ خاص‌ از عدالت‌ یعنی‌ مساوات‌ط‌لبی‌ را عده‌ای‌ برخاسته‌ از اندیشه‌های‌ دینی‌ می‌دانند. افزون‌ براین‌، واژه‌ عدالت‌ از کلمات‌ مورد علاقه‌ سیاستمداران‌ نیز محسوب‌ می‌گردد و در مواقعی‌ که‌ نیاز آنها به‌ مردم‌، اعم‌ از رای‌ یا حمایتهای‌ دیگر، زیاد می‌شود به‌ کارگیری‌ مفهوم‌ عدالت‌ بسیار فراوان‌ مشاهده‌ می‌شود

عدالت‌ از جمله‌ کلمه‌هایی‌ است‌ که‌ در اصط‌لاح‌ واژه‌شناسی‌ به‌ آنها اسم‌ معنی‌ (Abstract noun) می‌گویند. اسم‌ معنی‌ به‌ نامهایی‌ گفته‌ می‌شود که‌ مفهومی‌ تصوری‌ از آنها در ذهن‌ وجود دارد در مقابل‌ اسم‌ ذات‌ (Concrete noun) که‌ به‌ مفاهیمی‌ اط‌لاق‌ می‌شود که‌ مبتنی‌ بر آن‌ می‌توان‌ یک شی‌ مادی‌ را از ط‌ریق‌ حواس‌ درک‌ کرد. در تقسیم‌بندی‌ دیگری‌ که‌ معمولا” صورت‌ می‌پذیرد (عینی‌ ـ ذهنی‌) (Objective- Subjective)، عدالت‌ را باید در ردیف‌ مفاهیم‌ ذهنی‌ قرار داد; چرا که‌ به‌ ط‌ور عینی‌ و مشهود قابل‌ رویت‌ نیست‌، بلکه‌ در اثر انتزاع‌ بخشی‌ از پدیده‌ اجتماعی‌ می‌توان‌ به‌ آن‌ صفت‌ عادلانه‌ بودن‌ یا ناعادلانه‌ بودن‌ را اط‌لاق‌ کرد; به‌ عبارت‌ دیگر اط‌لاق عدالت‌، نوعی‌ ارزشگذاری‌ بر یک‌ وضعیت‌، و از این‌ رو مفهومی‌ اخلاقی‌ است‌. درباره‌ معنا و تقسیم‌بندی‌ مفهومی‌ عدالت‌، بیشترین‌ تلاشها در حوزه‌ فلسفه‌ سیاسی‌ صورت‌ پذیرفته‌ است‌; چرا که‌ از قدیم‌ یکی‌ از ارزشهای‌ بنیانی‌ علوم‌ سیاسی‌ بوده‌ است‌; به‌گونه‌ای‌ که‌ تمایل‌ اصلی‌ «جمهوری» افلاط‌ون و «سیاست» ارسط‌و به‌ همین‌ مفهوم‌ معط‌وف‌ بوده‌ است‌. در یک‌ تقسیم‌بندی‌ این‌ مفهوم‌ را به‌ دو جنبه‌ تقسیم‌ می‌کنند: عدالت‌ رویه‌ای‌ (Procedural justice) یااجرایی‌ و عدالت‌ ذاتی‌ (Substantive justice) یا عدالت‌ اجتماعی‌. از نظ‌ر رابرتسون‌ عدالت‌ رویه‌ای‌ یا اجرایی‌ عبارتست‌ از فرایند حق‌، محاکمه‌ منصفانه‌ و برابر نزد قانون‌ است‌ که‌ به‌ ط‌ور قابل‌ ملاحظ‌ه‌ای‌ ساده‌تر و قابل‌ فهمتر از عدالت‌ ذاتی‌ یا اجتماعی‌ است‌

د) عدالت اجتماعی

بحث عدالت اجتماعى، سابقه‏اى طولانى دارد و چون در حکومت اسلامى، از اهمّیّت فراوانى برخوردار است، به‏طورى که اهمّ وظایف حاکم به شمار مى‏آید، بحث از عدالت اجتماعى را بر سایر وظایف حاکم، مقدَّم داشتیم و چون این بحث، داراى اَبعاد متنوعى است، با تفصیل بیش‏ترى بدان مى‏پردازیم.            هر چند در مکاتب مختلف، از عدالت سخن گفته مى‏شود، امّا از عدالت، برداشت‏هاى متفاوتى وجود دارد. طرفداران «اصالت فرد»، در غرب، آن‏را صرفاً به معناى «برابرى سود و زیان ناشى از معاملات» دانسته‏اند و متقابلاً، طرفداران «اصالت اجتماع»، آن‏را به عدالت توزیعى، که در حوزه ارتباط فرد با حکومت مطرح مى‏شود، منحصر ساخته‏اند و از عدالت تعویضى که در حوزه ارتباط افراد با هم مطرح مى‏شود صرف‏نظر کرده‏اند و نقش افراد و حقوق آنان را فارغ از اجتماع، به کلّى، نادیده گرفته‏اند
عدالت اجتماعى گویاى توزیع عادلانه امکانات و ثروت میان افرادى است که طبق تعریف داراى حقوق برابرند. مسأله اینجاست که چه معیارى براى عدالت در توزیع وجود دارد؟ واضح است که تقسیم على‏السویه میان همه افراد، راه حل نیست؛ زیرا شایستگى، توانایى، تلاش، نیاز و ذائقه هر فردى با فرد دیگر متفاوت است. پس توزیع عادلانه مستلزم شناسایى ویژگى‏هاى فرد فرد آحاد جامعه است. اما در جوامع گسترده امروزى چنین کارى ناممکن است. از این گذشته رسیدن به معیارى واحد در توزیع، با توجه به تفاوت سلایق و ارزش‏ها و خلقیات ممکن نیست. بنابراین مفهوم عدالت اجتماعى، بر خلاف تصور رایج، مفهومى به‏غایت ذهنى و سیال است؛ به طورى که مضمونى عینى، مشخص و قابل قبول براى همگان نمى‏توان براى آن تصور کرد

* سازوکارهاى اقتصادى‏

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی مح
بی پیپر | دانشجو یار | مرکز پایان نامه های فردوسی | نشر ایلیا | پی سی دانلود | مرکز پروژه های دانشجویی | دانشجو | مرکز دانلود | پایانامه دانشجویی | جزوه های درسی | دانلود فایل ورد و پاورپوینت | پایان نامه ها | جزوات درسی | پروژه های درسی | ایران پروژه | پروژه دات کام | دانلود رایگان فایل |