مرکز دانلود پروژه ها و رساله های دانشجویی ایران

آخرین مطالب

۶۲۵ مطلب در مرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله تاثیر غنای بصری جداره های شهری بر روح و روان شهروندان (نمونه موردی: خیابان مهدیه شهر همدان) فایل ورد (word) دارای 12 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله تاثیر غنای بصری جداره های شهری بر روح و روان شهروندان (نمونه موردی: خیابان مهدیه شهر همدان) فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله تاثیر غنای بصری جداره های شهری بر روح و روان شهروندان (نمونه موردی: خیابان مهدیه شهر همدان) فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود مقاله تاثیر غنای بصری جداره های شهری بر روح و روان شهروندان (نمونه موردی: خیابان مهدیه شهر همدان) فایل ورد (word) :

چکیده

ایجاد زیبایی بصری از نکات مهمی است که در تمامی هنرها بایستی بدان توجه داشت و فقر این عامل در معماری و طراحی شهری منجر بـه عـدم ایجاد ارتباط بین ساختمان و شهروندان میگردد از آنجا که جداره خیابانها، نخستین جلوه از شهر است که در ذهن و حافظه شهروندان باقی میماند، توجه به ابعاد طراحی آنها در جهت پاسخگویی به نیازهای روحی و روانی شهروندان در محیط های شهری خصوصا در جهان امروزی به جهـت تغییـر شیوههای زندگی و ظهور نیازهای جدید، بیش از گذشته به نظر میرسد. در این تحقیق که از نوع کاربردی است با استفاده از روش توصـیفی- تحلیلـی در خصوص موضوع پیشنهادی» غنای بصری جداره های شهری؛ بر روح و روان شهروندان « با توجه به نقـش اساسـی اسـتفاده کننـدگان از فضـاهای شهری در بالا بردن کیفیات این فضاها، به صورت خاص، از زاویه نگاه ناظر بدنههای شهری در خیابان خیابان مهدیه شهر همدان ، ارائه شده اسـت. تـا بتوان با بررسی تاثیرات منفی بدنهها بر استفاده کنندگانش و پی بردن به توقعات کالبدی آنها از جدارههای شهری، به معیارهایی جهت طراحی مـوثر بدنهها رسید، و از این طریق در بالا بردن کیفیات فضایی این خیابان شهری کوشید.

واژههای کلیدی: غنای بصری، جداره خیابان، روح و روان، شهروندان، همدان

1

مقدمه

بنا به تعریف، فضای ( محیط ) شهری چیزی نیست جز فضای زندگی روزمره شـهروندان کـه هـر روز بـه صـورت آگاهانـه و یـا در سالهای اخیر پس از مطرح شدن دوباره اهمیت : ناآگاهانه در طول راه، از منزل تا محل کار ادراک میشود (پـاکزاد، (1376:32 فضـاهای عمومی و ارزش زندگی شهری، نماهای ساختمانی نقش و اهمیت ویژهای پیدا کرده اند. نمای شـهری از مجموعـه نماهـای مشـرف بـه فضای عمومی به دست میآید. این نماها از جهتی همگن و از جهتی ناهمگن هستند. می توانند همگن باشند چون با اسـتفاده از زبـانی مشترک روی بدنه اجزا شهر اجرا میشوند و اما از آنجا که هر کدام از این فضاها به کمک این زبان، مقاصد و نیازهای خـود را بیـان مـی کنند، ناهمگن هستند. اگر به نمای ساختمان واحدی، بدون در نظر گرفتن نمای دیگر ساختمانها فکر شود، همگـونی نمـای شـهری در کلیت از بین میرود. در شهرها زبان مشترکی بین نماها وجود ندارد. نه فرهنگ مشترکی برای بیان دارند، نـه مصـالح یکسـانی بـه کـار گرفته اند و نه سبک مشخصی را دنبال می کنند. از اینرو شهرهایی آشفته، نابسامان و ناهماهنگ پدیـد آمـده اسـت. بـرای دیـدن ایـن آشفتگیها احتیاج به مهارت خاصی نیست، کافی است فردی در شهر قدم بزند تا ساختمان هـای کوتـاه، بلنـد و عـریض و طـویلی را در همسایگی هم میبیند که نه تنها از لحاظ نوع معماری هیچ قانون مشترکی ندارنـد، بلکـه در اسـتفاده از انـواع مصـالح مصـرفی چنـان مختارند که بی قیدانه بر سیمای ظاهری شهر وصله ناجوری به نظر می رسند.

بیان مساله

هرچند امروز انسان به همه اینها عادت کرده است و به یک زندگی مسالمت آمیز با تمام این حشو و زواید شهری تن داده است اما بی خبری از اینکه این آشفتگی ها و ناهماهنگی های ساختاری چه میزان می تواند اثر مخرب بر جسم و روح داشته باشد و می تواند موجب شودکه انسانهای شهرنشین دو برابر بیشتر پرخاشگر و تحریک پذیرتر نسبت به افـرادی کـه در محـیط هـایی دور از آلـودگی صوتی و بصری زندگی می کنند باشند. با نگاهی گذرا به وضعیت معماری سیما و منظر شهرها در چندصدسال اخیرمیتوان بی نظمی و آشفتگی در ساخت وسازها را دید، به گونه ای که سرگشتگی و بی هویتی در آن ها موج می زند. این بی هویتی در بناها، نه تنها بـه اغتشاشات بصری می انجامد، بلکه در درازمدت بر روح و روان شهروندان اثر منفی می گذارد. شلوغی و درهم ریختگی یکـی از دلایـل ایجاد اغتشاش بصری است. هر چیزی که در معرض دید انسان قرار دارد و با چشمان خود آنرا مشاهده می کند، تا حدی تمرکز ذهنی را برهم زده و حواس انسان را به خودش مشغول می سازد. هر چقدر شلوغی و درهم ریختگی کمتر باشد، میزان اسـترس بصـری نیـز کاهش پیدا می کند.

ضرورت و اهمیت تحقیق

منظر یک محیط شهری مجموعه ای از محرک های محیطی میباشد. این محرک ها اطلاعاتی را برای ما مـی فرسـتند کـه ادراک فضا را در ذهن انسان مقدور می سازد. این ادراک که هم بطور خودآگاه و هم ناخودآگاه صورت می گیرد بر احـوال و احساسـات انسـان تاثیر میگذارد.

طبق این اطلاعات و ادراکات است که انسان نسبت به آن فضا، یا محیط و حتی نسبت به آن زمـان قضـاوتهای خـود را انجـام مـی دهد، احساسات انسان در این محیط شکل میگیرند و رضایت و عدم رضایت انسان را بوجود مـی آورنـد. در هنگـام گـذر از یـک معبـر شهری، عوامل محیطی مختلفی انسان را مجذوب و ذهن او را مشغول میکنند. هر چند احساسات و شرایط درونی انسان، از نوع نگاهش به محیط تاثیر زیادی دارد؛ اما تاثیر محیط و فضای اطراف نیز در ایجاد واکنشهای او (تشدید و یا کاهش احساسـات لحظـه ای ) تـاثیر قابل ملاحظه ای دارند.
از آنجا که جداره خیابانها، نخستین جلوه از شهر است که در ذهن و حافظه شهروندان باقی میماند، توجه به ابعاد طراحی آنهـا در جهت پاسخگویی به نیازهای روحی و روانی شهروندان در محیط های شهری خصوصا در جهان امروزی بـه جهـت تغییـر شـیوههـای زندگی و ظهور نیازهای جدید، بیش از گذشته به نظر میرسد. موضوع تحقیق »بررسی روحی و روانی بدنههای شهری بر شهروندان« با

توجه به نقش اساسی استفاده کنندگان از فضاهای شهری در بالا بردن کیفیات این فضاها، به صـورت خـاص، از زاویـه نگـاه نـاظر بدنههای شهری در خیابان، ارائه شده است. تا بتوان با بررسی تاثیرات منفی بدنهها بر استفادهکنندگانش و پی بـردن بـه توقعـات کالبدی آنها از جدارههای شهری، به معیارهایی جهت طراحی موثر بدنهها رسید، و از ایـن طریـق در بـالا بـردن کیفیـات فضـایی خیابانهای شهری کوشید.

اهداف و سوالات تحقیق
بالا بردن کیفیت محیط از طریق پاسخگویی به نیازهای روحی و روانی آنان با توجه به نوع طراحی جدارهها

بالا بردن سطح مطلوبیت و در نتیجه ایجاد حس نشاط در شهروندان، از طریق استفاده از معیارهای مطلوبیـت آنها در طراحی

جدارهها.
تقویت حضور شهروندان در فضاهای شهری، به واسطه توسعه ادراکهای حسی مثبت دریافتی از محیط.
ایجاد طراحی متناسب و هماهنگ، در جهت کاهش تنش در جدارههای شهری

سوالات
• آشفتگی جدارههای شهری، چه تاثیراتی بر احساس و روح و روان شهروندان گذاشته است؟

• چه اجزای از نماهای شهری تاثیرات مثبت و چه اجزایی تاثیرات منفی بر شهروندان میگذارد؟

• برای ایجاد نشاط بیشتر در شهروندان به چه مولفههایی در معماری جدارههای شهری باید توجه نمود؟

• جدارهها در محورهای با اهمیت شهری ضمن ایجاد تاثیرات مثبت روحی و روانی، چگونه میتوانند کلیت خود را از اجزاء تشکیل

• دهنده خود، بدست آورند؟


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی مح

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله توصیه کودی بهینه برای محصولات زراعـی و بـاغـی فایل ورد (word) دارای 70 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله توصیه کودی بهینه برای محصولات زراعـی و بـاغـی فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله توصیه کودی بهینه برای محصولات زراعـی و بـاغـی فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود مقاله توصیه کودی بهینه برای محصولات زراعـی و بـاغـی فایل ورد (word) :

کــــود
در اصطلاح کشاورزی کود عبارت است از مواد غذایی که گیاه برای تغذیه و ادامه زندگی خود به آن نیاز دارد و زمین نیز با آن حاصلخیز شود. اهمیت کود در سبزیکاری بیش از سایر قسمتهای زراعت است. زیرا جذب مواد غذایی از زمین به وسیله سبزیهایی که تماماً قابل استفاده است و پس‌مانده ناچیزی دارند، زیاد است. بنابراین جبران مواد غذایی جذب شده فقط با کود امکان‌پذیر است. کود سه عامل مهم را برای حفظ و سلامتی گیاه انجام می‌دهد که عبارتند از:
• خواص فیزیکی خاک را بهبود می‌بخشد و در نتیجه زمین و گیاه سالم باقی می‌مانند.
• موادی که زمین در اثر شسته‌شدن و یا تثبیت‌شدن نمی‌تواند در دسترس گیاه قرار دهد در اختیار آن قرار می‌دهد.
• موادی که گیاه هر ساله و یا پس از هر بار برداشت محصول از زمین خارج می‌کند به آن برمی‌گرداند.
بطور کلی کودها به دو دسته بزرگ تقسیم می‌شوند که عبارتند از کودهای آلی یا طبیعی و کودهای معدنی یا شیمیایی.

کودهای آلی یا طبیعی
این کودها موادی هستند که توسط موجودات زنده اعم از انسان، حیوان و گیاه تولید می‌شود مثل انواع کود حیوانی، کودسبز، تورب وی ا کمپوست.

کود حیوانی
کودهای حیوانی شامل فضولات جامد و مایع چهارپایان همراه با مقداری کاه و یا گیاهان خشک دیگر است. مواد آلی که توسط این نوع کود به زمین افزوده می‌شود، در مقایسه با سایر کوها نقش مهمتری را ایفاء می‌کند و در حاصلخیزی خاک نیز بسیار مؤثر است. (جداول 7-2 تا 10-2). هوموس از دست‌رفته توسط کود حیوانی جایگزین می‌شود. برای متعادل کردن میزان هوموس در خاک سالانه به 4 تن ماده آلی خشک در یک هکتار نیاز است که این مقدار با 22 تن کود گاوی و یا با 10 تن تورب جبران می‌شود. سبزیها در کشتهای متراکم پس از برداشت مقدار زیادی بقایای گیاهی در زمین باقی می‌گذارند که مقدار ماده آلی آن در اکثر اوقات بیش از 4 تن است و نیاز به دادن کود حیوانی نخواهد بود.
جدول 10-2 مقدار مورد نیاز کودهای آلی را در کشتهای چندمرحله‌ای سبزیها در یک قطعه زمین مشخص نشان می‌دهد. قابل توجه است مقدار مواد آلی را که بقایای گیاهان در تناوبهای مختلف زراعی به جای می‌گذارند، بخش مهمی از نیاز مواد آلی خاک را برطرف می‌کند.
به ازای 40 تن کود حیوانی مقادیر 200 کیلوگرم ازت، 100 کیلومتر فسفر ، 260 کیلومتر پتاس، 2 کیلوگرم منگنز، 18/0 کیلوگرم مس و 51/0 کیلوگرم بردر هکتار در زمین پخش می‌شود. باید دانس که مواد موجود در کودها در سالهای متمادی در دسترس گیاه قرار می‌گیرد.

کــود سبــز
تعدادی از گیاهان خانواده بقولات کود سبز محسوب می‌شوند که پس از کاشت بذرشان بعد از مدتی که دارای رشد معینی شدند. آنها را دوباره با شخم به زمین برمی‌گردانند و خاک مدفون می‌کنند. با این عمل پس از پوسیده شدن برگ و ساقه و ریشه گیاهان در خاک، مواد آلی یا هوموسی تولید می‌گردد. گیاهانی که به عنوان کود سبز محسوب می‌شوند می‌توانند قبل و یا همزمان با گیاهان اصلی کشت شوند. معمولاً این گیاهان اغلب پس از برداشت گیاهان اصلی کشت می‌شوند.

جدول 7-2: مواد غذایی موجود در کودهای حیوانی (برحسب درصد)
نوع کود N% P2O5% K2O% CaO% O.S. H2O%
کود حیوانی (تازه)
گاوی 40/0 16/0 50/0 45/0 3/20 3/77
اسبی 58/0 28/0 53/0 25/0 4/25 3/71
گوسفندی 83/0 23/0 63/0 33/0 8/31 3/64
کود حیوانی (پوسیده)
گاوی 58/0 28/0 60/0 50/0 0/17 0/75
اسبی 62/0 30/0 63/0 30/0 0/26 0/67
گوسفندی 85/0 33/0 80/0 30/0 0/25 0/70
نقل از:=O.S. Klapp, 1967 ماده آلی
جدول 8-2- مقدار مواد غذایی موجود در 10 تن کود حیوانی (برحسب گرم)
نوع کود منگنز مس بر
کودحیوانی جامد 500 50 40
کود حیوانی مایع 8 5/2 50
نقل از Klapp, 1967
کود سبز علاوه براینکه مواد آلی زمین را افزایش می‌دهد، باعث نگهداری آب در زمین نیز می‌شود (جدول11-2). باید توجه داشت که گیاهان در مراحل مختلف رشد دارای مقادیر مختلفی از مواد غذایی هستند. از این نظر زمان دقیق برگرداندن این گیاهان به زمین مورد توجه است درصد جذب مواد غذایی نیز توسط گیاهانی که بصورت کود سبز کشت می‌شوند متفاوت است(جدول 12-2).

جدول 9-2- مقادیر قابل جذب مواد به وسیله گیاهان (کیلوگرم)
سال N P2O5 K2O
اول 30 15 72
دوم 18 9 44
سوم 12 6 28
جمع 60 30 144
نقل از Klapp, 1967
جدول 10-2- مقادیر موردنیاز کود حیوانی و تورب در تناوب تعدادی از سبزیها
تناوب زراعی ماده آلی خشک بیلان برای 4 تن مقدار مورد نیاز
(سالانه) بقایای گیاهی ماده آلی خشک کود حیوانی تورب
(تن در هکتار) (تن در هکتار) (تن در هکتار)
کلم گل+ کلم گل ./5 ./1+ صفر صفر
کاهو + کاهو+ کاهو 0/3 0/1- 5 5/2
تره‌فرنگی + کاهو 5/2 5/1- 8 0/4
گوجه‌فرنگی + کاهو 0/2 0/2- 10 0/5
کرفس 0/2 0/2- 10 0/5
سیب‌زمینی 6/0 4/3- 18 0/9
نقل از: Fritz and Stolz, 1973
جدول 11-2- تعدادی از گیاهان کود سبز در سبزیکاری
گیاه مقدار بذر
(کیلوگرم در هکتار) وزن سبز
(تن در هکتار) ملاحظات
لوپین زرد 150 40-30 زمینهای سبک تا نیمه‌سنگین اسیدی ضعیف تا قوی، کاشت عمیق
فازالیا 15 40-30 رشد بطئی اولیه، کاشت آن در سایه نیز امکان‌پذیر است.
نخود 170 30 زمینهای سبک و آهکی، رشد سریع اولیه، کاشت عمیق.
لوپین آبی 150 40-30 زمینهای سبک تا لومی، اسدیی متوسط، کاشت عمیق.
نقل از: Fritz and Stolz, 1973
جدول 12-2- درصد ازت در لوپین زرد در مراحل مختلف رشد
موقع گل دادن 2/5
موقع رسیدن غلاف 6/2
موقع رسیدن کامل 7/1
نقل از: کاشی، 1363
کمپــوسـت
یکی دیگر از کودهای آلی که مخصوصاً در سبزیکاری مورد استفاده زیاد قرار می‌گیرد، کمپوست است. کمپوست از بقایای گیاهان و جانوران و یا زباله‌های خانگی و شهری در اثر تخمیر و پوسیده شدن مواد موجود در آنها به وجود می‌‌‌‌‌‌‌آید و بر دو نوع است کمپوست باغی و زباله‌ای. کمپوست باغی را می‌توان در باغهای خانوادگی با استفاده از جایگاههایی از جنس چوب یا فلز و یا مواد دیگر که به صورت یک جعبه چهارگوش و به عرض و ارتفاع 1 تا 5/1 متر و به طول دلخواه درآورده‌اند با مواد زاید شاخ و برگ گیاهان که معمولاً پس از برداشت محصول در زمین باقی می‌ماند تهیه نمود.

جدول 13-2- درصد جذب اسید فسفریک توسط گیاهان مختلف
نوع گیاه درصد جذب
جو 0
یولاف 1/1
چاودار 3/1
لوبیا 0/5
ماش 4/6
نخود 8/23
لوپین 2/24
نقل از کاشی، 1363
برای این منظور پس از خردکردن مواد به قطعات چند سانتیمتری به نحوی در داخل جایگاه قرار می‌گیرند که بلافاصله با مقداری خاک پوشیده شوند. این عمل در دفعات مختلف انجام می‌شود تا اینکه جایگاه موردنظر تا نزدیکی لبه آن پر شود. برای فعالیت باکتریها که در تهیه مواد آلی می‌کوشند، شرایط محیط را باید به نحوی آماده نمود تا آنها بتوانند به بهترین وجهی عمل تخمیر مواد را انجام دهند. این شرایط عبارتند از رطوبت، هوادهی و آهک که مورد اخیر در تهیه محیط مناسبی از نظر Ph نقش دارد. کمپوست باغی با توجه به نوع و درشتی یا ریزی مواد متشکله آن بین 6 تا 12 ماه تهیه می‌شود. با توجه به نیاز مواد آلی زیاد برای حاصلخیزی زمین (رجوع شود به جدول 10-2) و محدود بودن کمپوست باغی، از کمپوست زباله‌ای برای بهبود بافت خاک استفاده می‌شود. جدول 14-2 مواد غذایی موجود دو نوع کمپوست زباله را نشان می‌دهد.

جدول 14-2- مواد موجود در دو نوع کمپوست هوازی و غیرهوازی (درصد ماده خشک)
کمپوست H2O N P2O5 K2O CaO MqO C(t) B(ppm)
غیرهوازی 0/44 82/0 55/0 28/0 1/8 5/0 0/8 3/12
هوازی 0/35 03/1 68/0 32/0 32/8 4/0 7/7 2/13
نقل از : Peyvast, 1967
کمپوست علاوه برداشتن فلزات سنگینی مثل روی، سرب، کبالت و غیره دارای مقادیر زاید ترکیبات سرطان‌زا مثل کربوهیدارتهای اشباع‌شده معطر چندحلقویPAH(Polycyclic Aromatic Hydrocarbon) نیز است که تاکنون بیش از 100 نوع آن شناسائی شده است. از بین این تعداد، سه نوع آن مانند بنزوپیرن(3,4-Benzeopyren)، بنزوفلورانتن (3,4-Benzeoflouranthen) و فلورانتن
(Flouranthen) بیش از بقیه بوده و از خطرناکترین مواد سرطان‌زا هستند. جداول 15-2 تا 17-2 مقادیر این مواد را در کمپوست نشان می‌دهد.

تـــورب
تورب نیز منبعی از مواد آلی یا هوموسی است که در سبزیکاری اهمیت بسیار دارد. تورب از تجزیه و پوسیده شدن مواد آلی برگهای گیاهان در جنگلها و یا مردابها به وجود می‌آید. جدول 18-2 مواد موجود را در تعدادی از توربهای مصنوعی که در کراخانه‌ها تهیه می‌گردد، نشان می‌دهد.
جدول 15-2- مقدار PAH موجود در کمپوستهای مختلف (برحسبppb)
نوع کمپوست 3,4-BP 3,4-BFA FA
کمپوست زباله 465 1125 2930
کمپوست فاضل‌آب 4300 8220 18000
مخلوط مساوی از هر دو کمپوست 1700 3560 5680
نقل از: Peyvast, 1976
جدول 16-2- فلزات سنگین موجود در 100 تن کمپوست زباله و درصد جذب آن توسط گیاه
نوع فلز مقدار برحسب کیلوگرم درصد جذب
آهن 0/961 021/0
منگنز 0/29 صفر
مس 5/8 ــ
روی 0/38 4/0
مولیبدن 5/0 ــ
کبالت 2/1 ــ
نیکل 4/4 ــ
کرم 4/5 صفر
سرب 1/14 صفر
کادمیوم 4/3-0/0 صفر
وانادیوم 4/8 2/11
نقل از = – .Rohde, 1972 ناچیز
جدول 17-2- مقایسه مقدار فلزات سنگین در کمپوست تازه و کهنه (برحسب ppb)
نوع فلز کمپوست تازه کمپوست کهنه
آهن 0/207 0/17
مس 8/14 6/0
منگنز 9/16 8/2
روی 3/42 6/1
بر 0/21 0/9
نقل از Rohde, 1972
جدول 18-2- مواد غذایی موجود در تورب‌های مصنوعی (برحسب درصد)
نوع تورب N P2O5 K2O CaO o.s. H2O
Huminal 0/3 0/2 0/3 5/3 0/50 0/30
Nettolin 0/3 0/2 0/4 0/20 0/50 0/20
Pogemo 9/3 7/3 9/5 ــ 6/48 9/11
نقل از: Topoleski O.S. = ماده آلی -= آزمایش انجام نگرفت.
کـودهـای معـدنـی یـا شیمیـایـی
این کودها موادی هستند که در کارخانه‌ها تهیه شده و اساس تغذیه گیاه را تشکیل می‌‌دهند. مقدار و روش و زمان کودپاشی و نیز تأثیر آن بر روی گیاهان مختلف متفاوت است. کودهای عمده شیمیایی عبارتند از:
کــودهـای ازتـــه
نقش اصلی برای گیاه در تشکیل پرتوپلاسم و اسیدنوکلئیک است. کمبود آن ابتداء در برگهای پیر نمایان می‌شود تا برگهای جوان. ازت زیادی باعث تُردی و آبدارشدن گیاه شده و برگها رنگ سبز تیره‌ای به خود می‌گیرند. در سبزیهای برگ ازت را می‌توان به مقدار زیاد مصرف کرد تا باعث تسریع رشد سبزینه‌ای آنها گردد. ازت علاوه بر ساختن مواد پروتئینی در پیش‌رس کردن سبزیها و افزایش محصول و شفافیت برگها و ازدیاد کاروتین نیز مؤثر است. اغلب گیاهان ازت را بصورت NO3 و NH4 جذب می‌کنند. کودهای ازت‌دار عبارتند از:
• سولفات آمونیوم با 21 درصد ازت
• نیترات آمونیم با 35 درصد ازت
• فسفات آمونیم با 28 درصد ازت
• اوره با 46 درصد ازت
کــودهــای فسـفره
کودهایی هستند که علاوه بر تشکیل پروتئین، در تولید گل و میوه و دانه و کوتاه کردن دوره رشد گیاهان نیز مؤثرند. کار فسفر تولید ATP و اسید نوکلئیک و آنزیمها است. کمبود فسفر باعث توقف رشد گیاه می‌شود و در نتیجه برگهای مسن می‌ریزند و گاهی اوقات مواد قندی در برگ و ساقه جمع می‌شود و باعث افزایش رنگدانه آنتوسیانین می‌شود که برگها و ساقه‌ها را به رنگ قرمز درمی‌آورد.
انواع کودهای فسفره عبارتند از:
• سوپر فسفات با 16 تا 18 درصد فسفر
• فسفات آمونیم با 16 تا 18 درصد فسفر
• فسفات بی‌کلسیک با 35 تا 40 ردصد فسفر

کــودهــای پتــاســه
پتاس در تشکیل اندامهای گیاهای مؤثر است و نیز در اعمال فیزیولوژی گیاه و در طعم و مزه سبزیها و در تشکیل ویتامین C دخالت دارد. کمبود پتاس ابتداء در برگهای مسن مشاهده می‌شود. سوختگی کنار برگها نیز از علائم پتاس است. کودهای پاسه عبارتند از:
• کلرورپتاس با 40 تا 50 درصد پتاس
• کائنیت با 10 تا 15 درصد پتاس
• سولفات دوپتاس با 48 تا 52 در پتاس

کـودهـای کلسیـم‌دار
کلسیم در دیواره سلولها یافت می‌شود و غیرقابل انتقال است. کمبود آن باعث کاهش رشد و لوله‌ای شدن برگها و قهوه‌ای شدن ریشه‌ها می‌شود. گندیدگی انتهای میوه یا سوختگی گلگاه (Blossom – end – rot) از کمبود کلسیم است.کودهای آهکی دردرجه اول برای اصلاح زمین بکار میرود و معمولاً در زمین‌های اسیدی برای بالا‌بردن Ph خاک و یا خنثی کردن و برای پوک و نرم‌کردن این نوع زمین مورد استفاده قرار می‌گیرد. انواع کودهای آهکی عبارتند از:
• آهک سوخته با 60 تا 95 درصد کلسیم
• آهک خیس با 60 تا 70 درصد کلسیم
• آهک پودر شده با 70 تا 95 درصد کلسیم

کـودهـای گـوگـرددار
گوگرد در تهیه پروتئین و اسیدهای آمینه بکار می‌رود. بو و مزه سیر، پیاز و خردل مربوط به گوگرد است. علائم کمبود گوگرد در برگهای جوان شبیه علائم کمبود ازت است.

کـودهـای کمیـاب یا عنـاصـر کـم‌مصـرف
روی، مولیبدن، مس، کبالت، بر و غیره موادی هستند که مقدار کمی از آن در زمین برای سلامتی گیاهان ضروری است. در صورت کمبود یکی‌ از آنها، گیاهان به بیماری‌های مختلفی دچار می‌شوند. جداول 19-2 و 20-2 مقدار این مواد در برخی از کودهای حیوانی و تأثیر آن را روی تعدادی از سبزیها نشان می‌دهد.
جدول 19-2- مقدار عناصر کمیاب در کودهای حیوانی (برحسب ppm)
کود بر کلسیم مس آهن منیزیم منگنز مولیبدن گوگرد روی
گوسفندی 04/0 4/25 02/0 69/0 0/8 40/0 400/0 9/3 11/0
مرغی 20/0 6/123 05/0 55/1 7/9 30/0 018/0 4/10 30/0
اسبی 06/0 4/31 02/0 54/0 6/5 04/0 004/0 8/2 06/0
نقل از: Topoleski, 1972

جدول 20-2- نقش عناصر کمیاب و سبزیهای حساس در مقابل کمبود آن
عناصر کمیاب نقش آن در گیاه عرضه بصورت گیاه حساس

روی سیستم آنزیم، همه اکسیداسینها، تنظیم قند مصرفی سولفات روی، کیلات روی. اکسید روی لوبیا، پیاز، ذرت شیرین
منگنز سنتز آنزیم و کلروفیل سولفات منگنز چغندرلبویی، لوبیا، کاهو، اسفناج، پیاز، نخود‌فرنگی، سیب‌زمینی، ترب و تربچه
بر نقش مهم در جذب کلسیم براکس چغندرلبویی، کلم بروکسل، کرفس، شلغم

مس اکسیداسیون آنزیمها، غیرفعال کردن مسمومیت خاک سولفات مس، اکسید مس چغندرلبویی، پیاز، کاهو، اسفناج
مولیبدن نقش مشابهی در آنزیم مثل فسفر، تبدیل نیترات به نیتریت و آمونیم، گروه باکتری ریشه بقولات پیاز، اسفناج
کلر حفاظت در مقابل خشکی، آبدارشدن سبزیها کلرید پطاسیم 50 و 60 درصد
نقل از: Nonnecke, 1989

 

محصـولات زراعـی
1- گنـدم و جــو (منبع 12و11و2و1)
الف) توصیه براساس آزمون خاک
ب) توصیه عمومی برای گندم و جو آبی:

در صورت عدم امکان آزمون خاک برای عناصر پرمصرف و ریزمغذی مقادیر کودی ذیل برای گندم و جو آبی توصیه می‌شود:
– 300-250 کیلوگرم در هکتار اوره یا نیترات آمونیوم به صورت تقسیط (هنگام کشت، پنجه‌زنی، ساقه‌رفتن، تشکیل سنبله)
– 150-100 کیلوگرم در هکتار سولفات پتاسیم یا کلرورپتاتسیم هنگام کشت بهتر است از کود کلرورپتاسیم در کنار سرک ازت استفاده شود.
– مصرف کودهای فسفاته با آزمون خاک صورت گیرد.

برای عناصر کم‌مصرف (ریزمغذیها) از کودهای ذیل می‌توان استفاده نمود. لازم به ذکر است به ازای یک‌بار مصرف حداقل تا سه سال مصرف نشود.
– سولفات روی 40 کیلوگرم در هکتار
– سولفات مس 25 کیلوگرم در هکتار
– اسید بوریک 25 کیلوگرم در هکتار

در صورت استفاده از کود کامل ماکرو توصیه‌های کودی بصورت ذیل خواهد بود.
– کود کامل ماکرو به میزان 300 کیلوگرم در هکتار قبل از کاشت.

– مصرف 75-60 کیلوگرم ازت خالص در هکتار بصورت سرک در بهار مطابق بند 1-1
– کود میکروی کامل بصورت برگپاشی با رعایت کلیه نکات فنی با غلظت 3 در هزار
– سولفات روی به میزان 25 کیلوگرم در هکتار

– سولفات منگنز به میزان 40 کیلوگرم در هکتار
– سولفات مس و اسیدبوریک هر کدام به میزان 25 کیلوگرم در هکتار.
1-1- زمان و روش مصرف کودهای ازته

پویائی و تحرک بالای ازت در خاک باعث شده که زمان مصرف آن برای مؤفقیت در تولید دانه و پروتئین از اهمیت ویژه‌ای برخوردار باشد. بهترین زمان مصرف ازت نزدیک به زمان حداکثر نیاز مطابق با مراحل رشد گندم می‌باشد. مقدار کود ازته محاسبه شده را با در نظر گرفتن شرایط زیر می‌توان مصرف کرد.
– درخاکهای با بافت لوم رسی شنی (Sa.C.L) و یا سبکتر از آن مانند L.Sa.Sa.L و Sa یک چهارم ازت قبل از کاشت، یک چهارم در مرحله پنجه‌دهی، یک چهارم در مرحله تشکیل ساقه و یک چهارم در مرحله گلدهی.

– در خاکهای سنگین‌تر از لوم رسی شنی (Sa.C.L)، یک سوم ازت قبل از کشت، یک سوم در مرحله پنجه‌دهی و یک سوم در مرحله ساقه‌رفتن.
– در مراحلی که کود ازته لازم است در چندین نوبت مصرف شود، همچنین در زمانی که مصرف کود با ماشین‌آلات به دلیل بلندی بوته‌های گندم به صورت جامد در مزرعه مقدور نباشد، مصرف کود از طریق آب آبیاریس و نیز محلول‌پاشی بسیار مؤثر خواهد بود. محلول‌پاشی با کود ازته را با علف‌کش می‌توان توأم کرد و

اختلاط کودهای ازته با سم توفوردی هیچگونه مشکلی را به وجود نمی‌آورد. در مناطقی که هنوز سمپاشی بر علیه سن گندم با هواپیما انجام می‌شود می‌توان محلول‌پاشی مرحله آخر را با سمپاشی علیه سن با هم انجام داد و تجارت گذشته نشان می‌دهد که اختلاط کود ازته و سم فتیتریتیون هیچگونه اثرات سوئی ندارد. در سال جاری و در فرصت باقیمانده کودهای سرک گندم آبی را می‌توان همراه با آب آبیاری و بصورت جدول زیر مصرف نمود. منبع (12)

جدول 1- نحوه و زمان مصرف کود سرک همراه با آب آبیاری بریا زراعت گندم آبی
نوع کود (کیلوگرم در هکتار) مرحله مصرف کود

سولفات روی سولفات پتاسیم منیزیم کلرورپتاسیم اوره
ــ 25 50 50 پنجه‌دهی
15 25 50 50 اوایل ساقه‌رفتن
15 25 50 50 شروع گلدهی
1-2- نـوع کـود ازتــه:

در خاکهای با شوری بیش از 6 دسی زیمنس برمتر، بهتر است از اوره استفاده نمود. در خاکهای با شوری 6 دسی زیمنس برمتر و کمتر از آن در مرحله قبل از کاشت مصرف اوره به نیترات آمونیوم و در مرحله سرک، مصرف نیترات آمونیوم به اوره ارجحیت دارد..
1-3- زمان و روش مصرف کودهای فسفاته:

تمام کودهای فسفاته بایستی قبل از کاشت مصرف گردد و بدلیل تثبیت فسفر در خاک و عدم تحرک آن در مقایسه با کودهای ازته بهتر است با بذرکاری زیر بذر با فاصله 5 تا 10 سانتیمتر قرار گیرد. به عبارت دیگر مثرف کودهای فسفاته بصورت نواری نسسبت به روش دستپاش از اولویت بیشتری برخوردار است ضمن اینکه مقدار کود مصرف شده به دو سوم مقدار محاسبه شده تقلیل می‌یابد. چنانچه این روش بدلیل عدم وجود تجهیزات کافی عملی نباشد، می‌توان کود فسفاته را با شخم در عمق خاک قرار داد.
1-4- نــوع کـود فسفـاتـه

تفاوت عموده‌ای بین کودهای فسفاته متداول در کشور که سوپرفسفات ساده، بیوفسفات، سوپر فسفات تریپل و دی‌آمونیوم فسفات است، وجود ندارد. فسفات آمونیوم حاوی 46 درصد فسفر و حدود 18 درصد ازت خالص است. سوپر فسفات تریپل درارای 46 درصد فسفر، 14-12 درصد کلسیم و 4-3 درصد گوگرد می‌باشد. میزان فسفر موجود در کود سوپرفسفات ساده 16 درصد و بقیه عمدتاً گچ است.
1-5- زمان و روش مصرف کودهای پتاسیمی:
تمام کودهای پتاسیمی معمولاً قبل از کاشت مصرف و با دیسک زیر خاک قرار داده می‌شود. در صورتی که پتاسیم موجود در خاک برای رفع نیاز گیاه کافی نباشد و کود پتاسیمی نیز قبل از کاشت مصرف نشده باشد، مصرف سرک کلرید پتاسیم در دو الی سه نوبت همزمان با مصرف سرک کودهای ازته در مراحل اولیه رشد گندم توصیه می‌گردد.
1-6- نوع کود پتاسیمی:

برای محصول گندم مصرف سولفات پتاسیم یا کلرید پتاسیم از نظر نوع کود تفاوت چندانی نداشته و حتی در خاکهای شور نیز بدون خطر قابل مصرف می‌باشد. با این وجود در صورت امکان مصرف سولفات پتاسیم در خاکهای شور (باشوری بیش از 6 دسی زیمنس برمتر) ارجحیت دارد.
1-7- زمان و روش مصرف کودهای حاوی عناصر کم‌مصرف:

کودهای سولفات روی، سولفات آهن، سولفات مس، سولفات منگنز و اسیدبوریک بایستی قبل از کاشت مصرف شده و با شخم زیر خاک شوند یا آنکه با غعلظت سه در هزار در مراحل پنجه‌دهی کامل، اوایل ساقه رفتن و حتی در مرحله گلدهی محلول پاشی شوند. لازم به ذکر است مصرف بُر (B) در مناطقی که دارای خاکهای شور باشند توصیه نمی‌گردد. کود میکروی کامل بصورت برگپاشی با رعایت کلیه نکات فنی با غلظت 3 درهزار در هکتار در سه مرحله اوایل پنجه‌زنی، تولید ساقه (ظهور دومین گره) و ظهور خوشه (بعد از گل‌دهی) به مصرف خواهند رسید.
1-8- نکات فنی هنگام برگ‌پاشی با کود میکروی کامل:

– محلول پاشی باید صبح زود یا عصر هنگامی که اشعه آفتاب مایل است انجام گیرد.
– به محلول کودی تهیه شده با غلظت 3 در هزار، ماده سیتووت یا مایع ظرفشوئی به غلظت 2% در هزار (200 میلی‌لیتر در 1000 لیتر آب) اضافه گردد. این کار باعث کاهش سطحی آب شده در نتیجه قطرات آب حالت پخشیده به خود گرفته و سطح تماس برگ با ذرات کودی افزایش یافته و در نتیجه میزان جذب برگی افزایش می‌یابد.
– هنگام محلول پاشی سرعت وزش باد باید حداقل باشد.
– پس از انجام محلول پاشی با حداقل فاصله زمانی آبیاری مزرعه انجام گیرد.
– حرارت محیط در هنگام محلول‌پاشی پائین‌تراز 29 درجه سانتی‌گراد باشد.

– برای اطمینان از صحت انجام عملیات فوق پیشنهاد می‌گردد کود موردنظر را با غلظت مربوطه تهیه و در قطعه کوچکی از مزرعه برگپاشی انجام گیرد. در صورت عدم ظهور علائم برگ سوزی پس از سه روز در گیاه در تمام سطح مزرعه برگپاشی انجام پذیرد.
– در اراضی شور از کود میکروی کامل بدون بُر استفاده شود.
منبع (1)
جدول 2- حد بحرانی عناصر کم‌مصرف (Cu, Mn, Zn, Fe) در استانهای مختلف کشور
حد بحرانی (میلی‌گرم در کیلوگرم) نام استان یا منطقه
مس (Cu) منگنز (Mn) روی (Zn) آهن (Fe)
15/1 10/4 62/0 50/2 آذربایجانشرقی
15/1 10/4 71/0 2 آذربایجان‌غربی
1 02/5 62/0 60/4 اصفهان
1 60/4 92/0 90/5 ایلام

ــ ــ 71/0 7 چهارمحال و بختیاری
53/0 ــ 70/0 30/4 خراسان
57/0 20/5 83/0 8 خوزستان – اهواز
57/0 60/4 40/0 ــ خوزستان – ذزفول
97/0 30/6 79/0 70/5 زنجان

1 50/6 77/0 50/4 فارس
77/0 30/6 70/0 25/3 همدان
ــ ــ 60/0 ــ قزوین
38/0 90/2 50/0 20/2 قم
ــ ــ 53/0 ــ تهران – کرج

1 60/4 89/0 30/7 کرمانشاه
1 60/4 60/0 20/4 لرستان
90/0 ــ 74/0 30/4 کردستان
38/0 90/2 95/0 25/4 کرمان

38/0 90/2 42/0 ــ یزد
ــ ــ 50/0 80/3 مرکزی
53/0 ــ ــ 85/3 سمنان

57/0 ــ ــ ــ جیرفت و بم
77/0 60/4 70/0 57/4 میانگین
×در مناطق خشک با عملکرد پایین این ارقام قابل کاهش می‌باشند.
×× درصورت زیادی فسفر قابل استفاده خاک علظت عناصر کم‌مصرف علی الخصوص روی اضافه می‌شود.

ج) توصیه عمومی برای گندم و جو دیم
توصیه کودی عمومی برای گندم دیم به صورت زیر می‌باشد.
– اوره یا 100 الی 150 کیلوگرم در هکتار یا معدل آن نیترات آمونیوم.
– کلرورپتاسیم وی ا سولفات پتاسیم 50-100 کیلوگرم در هکتار.

– مصرف کودهای فسفاته در مزارع دیم صرفاً برای دستیابی به عملکردهای بالاتر از 5/1 تن در هکتار با انجام آزمون خاک (درصورتی که مقدار فسفر قابل استفاده با روش اولسن کمتر از 5 میلی‌گرم در کیلوگرم باشد) صورت گیرد.
– توصیه عمومی ریزمغذیها مخصوصاً سولفات روی برای گندم دیم معادل نصف گندم آبی می‌باشد.
– در صورتی که غلظت فسفر قابل استفاده در خاک کمتر از 5 میلی‌گرم در کیلوگرم باشد، توصیه می‌شود بجای کودهای فوق از کود ماکرو قلب از کاشت استفاده شود.

2- سیـب‌زمینـی (منبع 3)
الف- توصیه براساس آزمون خاک
سیب‌زمینی جزء گیاهان پتاسیم دوست می‌باشد که کوددهی پتاسیم برای این محصول می‌تواند کیفیت و کمیت محصول را تحت تأثیر قرار دهد. براساس تحقیقات انجام شده حد بحرانی عناصر پرمصرف برای سیب‌زمینی در جدول شماره سه نشان داده شده است.
منبع (3) جدول 3- حد بحرانی فسفر و پتاسیم در سیب‌زمینی
پتاسیم قابل استفاده (میلی‌گرم در کیلوگرم) فسفر قابل استفاده (میلی‌گرم در کیلوگرم) محصول
درصد رس بیشتر از 30% درصد رس کمتر از 30%

450 300 10 مواد آلی بیش از 1 درصد سیب‌زمینی
450 300 10مواد آلی بیش از 1 درصد سیب‌زمینی
جدول 4- توصیه کودی برای کشت سیب‌زمینی براساس ازمون خاک بریا تولید بالاتر از 60 تن سیب‌زمینی در هکتار
فسفر (P) ازت (N)

سوپر فسفات تریپل (کیلوگرم در هکتار) فسفر
(میلی‌گرم در هکتار) اوره

(کیلوگرم در هکتار) کربن آلی
150 5< 400 5/0<
100 10-5 350 0/1-5/0
50 15-10 250 5/1-0/1
ــ 15> 200 5/1>
پتاسیم

درصد رس بیشتر از 30% درصد رس کمتر از 30%
کلرور و یا سولفات پتاسیم×(کیلوگرم در هکتار) پتاسیم (میلی‌گرم در کیلوگرم) کلرور و سولفات پتاسیم×(کیلوگرم در هکتار) پتاسیم (میلی‌گرم در کیالوگرم)
500 150< 400 150<
400 200-150 300 200-150
300 250-200 200 250-200
100 300> ــ 300>

ب- توصیه عمومی
توصیه‌های کودی عمومی عناصر پرمصرف برای سیب‌زمینی در جدول 5 آورده شده است.
جدول 5- توصیه عمومی کودی عناصر پرمصرف و کم‌مصرف در زراعت سیب‌زمینی
(برحسب کیلوگرم در هکتار)

کود کامل میکرو سولفات منگنز سولفات روی K2O P2O5 N
بصورت محلول پاشی با غلظت 3 در هزار 40 50 100 ــ 125
×مقدار مصرف کود فسفر برمبنای آزمون خاک تعیین خواهد گردید.
روش و زمان مصرف کود

– کود ازته از منبع اوره تأمین و یک دوم آن به همراه سایر کودها همزمان با کاشت بطور یکنواخت در سطح خاک پخش گردیده و سپس با زدن شخم با خاک مخلوط می‌گردند. نصف دیگر کود اوره به هنگام غده بستن به صورت نواری در پای بوته به مصرف خواهد رسید.
– کودهای فسفره و پتاسیمی توصیه شده از منابع سوپرفسفات تریپل و سولفات پتاسیم در زمان کاشت و قبل از زدن شخم به مصرف خواهند رسید.
– کودهای سولفات روی و سولفات منگنز توصیه شده را به نسبت یک به پنچ با خاک خشک و نرم مخلوط و قبل از زدن شخم بصورت یکنواخت در سطح مزرعه پخش خواهد شد. مصرف این کودها هر دو سال یکبار خواهد بود.

– برگپاشی با کود میکروی کامل در دو مرحله (ده روز قبل و 20 روز بعد از گلدهی) با رعایت نکات فنی انجام خواهد گرفت.


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی مح

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

توجه : این پروژه به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 دانلود پاورپوینت حسابداری مواد و بهای تمام شده آن فایل ورد (word) دارای 81 اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در Power Point می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل پاور پوینت دانلود پاورپوینت حسابداری مواد و بهای تمام شده آن فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است


لطفا به نکات زیر در هنگام خرید

دانلوددانلود پاورپوینت حسابداری مواد و بهای تمام شده آن فایل ورد (word)

توجه فرمایید.

1-در این مطلب، متن اسلاید های اولیه 

دانلوددانلود پاورپوینت حسابداری مواد و بهای تمام شده آن فایل ورد (word)

قرار داده شده است

2-به علت اینکه امکان درج تصاویر استفاده شده در پاورپوینت وجود ندارد،در صورتی که مایل به دریافت  تصاویری از ان قبل از خرید هستید، می توانید با پشتیبانی تماس حاصل فرمایید

3-پس از پرداخت هزینه ، حداکثر طی 12 ساعت پاورپوینت خرید شده ، به ادرس ایمیل شما ارسال خواهد شد

4-در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل اسلاید ها میباشد ودر فایل اصلی این پاورپوینت،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

5-در صورتی که اسلاید ها داری جدول و یا عکس باشند در متون زیر قرار داده نشده است


بخشی از متن دانلود پاورپوینت حسابداری مواد و بهای تمام شده آن فایل ورد (word) :

اسلاید 1 :

هدف کلی فصل:آشنایی با روند کنترل ورود (خرید )و خروج (مصرف) مواد و چگونگی تاثیر آن بر بهای تمام شده کالا در موسسات تولیدی

اسلاید 2 :

گفتار 1:خرید مواد

هدف:انتظار می رود پس از مطالعه این گفتار بتوانید:1- سه نوع فرم مربوط به نگهداری اطلاعات سفارش و خرید موادرا مشخص کنید.

2-اطلاعاتی را که در هر یک از فرم های مربوط به سفارشو خرید مواد ثبت شده است،مشخص کنید

اسلاید 3 :

حسابداری مواد برای موسسات تولیدی معموالا” با دو فعالیت اصلی ارتباط می یابد:خرید مواد و وصرف آن در جریان تولید.معمولا” خرید مواد در موسسات تولیدی از طریق واحدی تحت عنوان «کار پردازی»،«تدارکات»،«واحدخرید»

یا نامهای مشابه انجام می سود . در صورتی که چنین واحدی هم وجود نداسته باشد در اکثر موارد فرد خاصی مسولیت خرید مواد را به عهده می گیرد . واحد خرید عهده دار سفارش مواد اولیه و ملزومات مورد نیاز تولید است.

اسلاید 4 :

فرم درخواست خرید:

 این فرم یک  سند مکتوب است که معمولا” افراد درگیردر خط تولید و نیازهای آن یا مسئولین انبار شرکت به کمک این فرم نیاز به تامیین مواد اولیه را به اطلاع واحد خرید و سفارشات می رسانند . مثلا” فرض کنید در اول خرداد ماه ،مسول انبار مواد به دلیل نیاز خط تولید و کمبود ماده الف سفارش برای خرید 45 واحد از این ماده با شماره شناسایی (یا کد) 42-11 صادر می کند

اسلاید 5 :

در شرایطی که نوع خاصی از مواد اولیه با قیمتهای نسبتا” ثابت و از منابع معیین خریداری می شود می توان از سفارش دهنده انتظار داشت که اطلاعاتی در مورد بهای هر واحد از مواد درخواستی را نیز در فرم درج نماید اما در اغلب موارد این کار انجام نمی شود و ضرورتی ندارد که مثلا” کارکنان خط تولید یا انبار از بهای تمام شده هر واحد مواد(یا به تعبیری قیمت آن)آگاه باشند. در صورتی که مواد مورد سفارش باید ظرف مدت معینی حتما” به انبار شرکت برسد ،لازم است اطلاعاتی را در مورد مهلت تهیه مواد نیز به واحد خرید داده شود و برای این کار در فرم سفارش مواد باید جای خاصی در نظر گرفته شود.

اسلاید 6 :

 واحد متقاضی مواد یا مسئول انبار شرکت پس از پر کردن فرم درخواست خرید مواد  آنرا برای واحد خرید یا تدارکات ارسال می کند.

  اگر چه فرم درخواست مواد ممکن است در شرکت های مختلف به اشکال متفاوتی چاپشود اما در هر حال حاوی پاره ای اطلاعات به شرح زیر است:

شماره سریال چاپ شده از قبیل:برگه در خواست خرید غالبا” دارای شماره مسلسل از پیش چاپ شده هستند . این کار کنترل و پی گیری درخواست ها را تسهیل می کند .

اسلاید 7 :

نام واحد یا فرد درخواست کننده مواد

مقدار مورد درخواست

مشخصات کالای مورد سفارش (و در صورت امکان کد محصول)

در صورت لزوم و امکان ستونهای برای بهای هر واحد و جمع بهای مواد مورد درخواست که در برخی موارد توسط واحد خرید یا تدارکات ،ارقام مربوطه در این ستونها درج می شود.

اسلاید 8 :

معمولا” این فرم در دو نسخه تهیه می شود که نسخهع اول آن برای واحد خرید مواد یا تدارکات ارسال می شود و کپی آن نزد واحد یا فرد درخواست کننده جهت پی گیری های بعدی باقی می ماند.

اسلاید 9 :

فرم سفارش مواد

 در صورتی که فرم درخواست خرید مواد از طرف متقاضی تکیل و به واحد تدارکات یا خرید ارسال شود ،این واحد با تکمیل فرم دیگری فرایند سفارش مواد مورد نیاز را آغاز می کند .

      برگه یا فرم سفارش مواد ،یک سند مکتوب است که طی آن از فروشنده مواد درخواست می شود تا کالای معینی را براساس بهای توالفق شده برای شرکت ارسال کند . در اغلب موارد شرایط حمل و مهلت آن یا اطلاعاتی در مورد نحوه پرداخت و مبلغ مربوطه نیز در فرم درجمی شود . و اصل شدن برگ سفارش مواد بدست فروشنده در حکم مجوزی برای ارسال مواد مورد نیاز و صدور صورت حساب آن است.

اسلاید 10 :

 در صورتی که شرکت بخواهد کنترل کافیبر نحوه سفارش و خرد مواد داسته باشد باید فرم های سفارش مواد دارایشماره مسلسل از پیش چاپ شده باشد تا امکان پی گیری و کنترل مواد سفارش شدهو تطبیق آنهابا صورتحسابهای فروشندگان و مواد واصله به انبار نیز وجود داشته باشد . یک فرم سفارش مواد معمولا” شامل اقلام اطلاعاتی زیر است ،اگر چه امکان دارد درشرکت های مختلف شکل این فرم با یکدیگر تفاوت داشته باشد:


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی مح

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله در مورد تولید آسفالت در کارگاه فایل ورد (word) دارای 33 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله در مورد تولید آسفالت در کارگاه فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله در مورد تولید آسفالت در کارگاه فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود مقاله در مورد تولید آسفالت در کارگاه فایل ورد (word) :

تولید آسفالت در کارگاه
در این قسمت چگونگی تهیه بتن آسفالتی در کارگاه مورد بررسی واقع می‌شود.
در مراحل اولیه پیدایش آسفالت، اکثراً آسفالت را در پاتیل‌های بزرگ تهیه می‌کردند و طرز تهیه آسفالت در آن زمان‌ها به این طریق بود که مصالح سرند شده را در پاتیل فلزی ریخته و زیر آن را به کمک یک فارسونکا (مشعل) حرارت می‌دادند و هنگامی که مصالح به اندازه کافی گرم می‌شدند،

قیر مذاب و گرم شده را تا به آن اضافه می‌نمودند و خوب مخلوط کرده و سپس در سطح راه پخش می‌نمودند. این روش ابتدایی که در آن عوامل متشکله آسفالت غالباً کم و زیاد می‌شدند، امروز تقریباً منسوخ شده و در موارد معدودی جهت تهیه آسفالت در حجم کم والاالخصوص برای تهیه آسفالت ایزولاسیون بام ساختمان‌ها بکار گرفته می‌شود.

با توسعه صنایع، به تدریج وسایل و ماشین‌آلات بهتری در اختیار راه‌سازان قرار داده شد، تا جایی که امروزه انواع کارخانه‌های آسفالت مداوم و متناوب به صورت نیمه اتوماتیک، اتوماتیک و حتی کارخانه‌های آسفالت مجهز به کامپیوتر به بازار عرضه شده است.
بی‌شبهه عرضه کارخانه‌های آسفالت با ظرفیت زیاد، مهمترین و بالاترین امکان را به پیمانکاران داده است تا بهترین راندمان را از ماشین‌آلات پخش آسفالت به دست آورند. امروزه کارخانه‌هایی با تولید متجاوز از 250 تن آسفالت در ساعت نیز در اختیار صنایع راه‌سازی قرار دارد.

کارگاه تهیه آسفالت
هر کارگاه آسفالت مشتمل بر واحدهایی است که به یکدیگر وابستگی داشته، به نحوی که راندمان تولید آسفالت کارگاه بستگی تام به عملکرد این واحدها که ذیلاً به‌طور مختصر تشریح می‌شوند، دارد:

• واحد تولید نیرو
• واحد سنگ‌شکن
• مخازن قیر
• کارخانه آسفالت

عوامل فوق ارکان اصلی تولید آسفالت محسوب شده و سایر عوامل از جمله وسایل پخش، وسایل حمل و نقل در درجه دوم اهمیت قرار می‌گیرند.
معمولاً در هر کارگاه آسفالت یک واحد تولید نیرو (برق) وجود دارد که قدرت آن با توجه به مصرف دستگاه‌های موجود در کارگاه انتخاب می‌گردد. اکثراً بیش از یک ژنراتور در این واحد نصب می‌شود که جوابگوی مصارف مختلف از جمله روشنایی کارگاه و مصرف دستگاه‌های مختلف باشد.

 نکته اکتفا می‌شود که معمولاً واحد سنگ‌شکن، یکی دو ماه زودتر فعالیت خود را شروع می‌کند تا قسمتی از مصالح مورد نیاز را تهیه نماید تا در صورت بروز اشکالاتی در کار سنگ‌شکن وقفه‌ای در تهیه آسفالت حاصل نشود و همان‌طوری که قبلاً تذکر داده شد، سرندهایی که در دستگاه سنگ‌شکن نصب می‌شود، با توجه به دانه‌بندی است که پیمانکار بر اساس آن آسفالت تهیه می‌نماید.

در هر کارگاه، آسفالت با توجه به ظرفیت کارخانه آسفالت تعدادی مخزن قیر نصب می‌شود. مخازن قیر به‌طور سری نصب شده و به نحوی جاسازی شده‌اند که می‌توان در زیر مخازن فارسونکا قرار داده و قیر داخل مخزن را گرم و ذوب نمود. از هر یک از مخازن قیر، لوله‌ای مجهز به شیر فلکه به یک لوله اصلی قطور (حدود 10 سانتیمتر قطر) متصل می‌شود. ابتدا تمامی مخازن قیر با قیر مورد مصرف پر شده و سپس به تدریج مصرف می‌شوند و هر مخزن که قیر آن تمام شود، بایستی در

اسرع وقت نسبت به پر کردن مجدد اقدام نمود. طرز استفاده از قیر مخازن به این ترتیب است که با قرار دادن فارسونکا در زیر مخزن، قیر گرم و ذوب می‌شود تا حدی که بتوان توسط پمپ آن را کشید و به فلاسک کارخانه آسفالت پمپاژ نمود. قیر پمپ شده در فلاسک توسط یک سیستم تبادل حرارتی روغنی تا ماکزیمم 137درجه سانتیگراد (برای قیرهای خالی 100-60) گرم می‌شود و این قیر آماده برای تزریق به دستگاه مخلوط‌کن آسفالت می‌باشد.

هنگامی که قیر مخزن خاتمه یافت، شیر فلکه را بسته و شیر فلکه مخزن بعدی که قبلاً گرم شده است، باز می‌نمایند تا دائماً جریان قیر گرم از لوله اصلی به طرف فلاسک قیر کارخانه آسفالت جریان داشته باشد.
هم اکنون دو تیپ کارخانه آسفالت در دنیا شناخته شده است که از نقطه‌نظر نحوه تهیه آسفالت با یکدیگر اختلاف دارند.
الف: کارخانه‌های آسفالت متناوب
ب: کارخانه‌های آسفالت مداوم

سازندگان این گونه کارخانه‌ها از هر دو نوع با ظرفیت‌های مختلف ساخته و به بازار عرضه می‌دارند.
کارخانه‌های آسفالت مداوم و متناوب امروزه مجهز به دستگاه‌های مختلف بوده، به طوری که در برخی تمام اجزاء کارخانه و در بعضی دیگر قسمتی از اجزاء کارخانه به صورت اتوماتیک بوده و به همین دلیل با توجه به درجه اتوماسیون، کارخانه‌های آسفالت به شرح زیر نامگذاری شده‌اند:
1 کارخانه‌های آسفالت معمولی
2 کارخانه‌های آسفالت نیمه اتوماتیک
3 کارخانه‌های آسفالت تمام اتوماتیک

کارخانه‌های آسفالت متناوب
هرکارخانه آسفالت اعم از متناوب و یا مداوم شامل واحدهای زیر می‌باشد:
1 مخازن سرد مصالح سنگی
2 خشک کننده مصالح سنگی
3 غبارگیر
4 مخازن گرم مصالح سنگی
5 مخلوط‌کن
ناگفته نماند که در کارخانه‌های بزرگ، یک کابین مخصوص اپراتور دستگاه وجود دارد که در واقع اطاق کنترل کارخانه بوده و تمام تابلو‌های برق و تابلوی قپان در این اتاق نصب می‌شوند. شرح واحدهای فوق در زیر آمده است.
مخازن سرد مصالح سنگی

تعداد مخازن سرد مصالح سنگی بین 4-2 می‌باشد و معمولاً با توجه به تعداد دانه‌بندی آسفالت و مصالح شکسته تعداد آنها مشخص می‌شود. چنان چه تعداد مخازن سرد 4 عدد باشد، در دو تای آنها ماسه ریخته می‌شود و در سومی و چهارمی مصالح شکسته نخودی و شن شکسته ریخته می‌شود. در انتهای این مخازن دریچه‌هایی وجود دارد که مصالح از آنها خارج شده و روی یک نوار متحرک ریخته می‌شود، به کمک این دریچه‌ها و به طریق تجربی میزان جریان هر یک از سه نوع

مصالح را دقیقاً تنظیم می‌کنند تا مصالح گرم شده عیناً با دانه‌بندی آسفالت وفق دهد، به نحوی که هیچ یک از مصالح ماسه، نخودی و شن هدر نرود، در صورتی که هر یک از مصالح اخیرالذکر از مخازن سرد زیادتر از حد لزوم خارج گردد، چون همه آن در تهیه آسفالت مصرف نمی‌گردد، لذا در مخازن گرم از همان مصالح زیادی انباشته شده و بالاخره سرریز می‌گردد و از کارخانجات آسفالت به بیرون ریخته می‌شود و به این ترتیب قسمتی از مصالح هدر می‌رود. به همین دلیل دریچه‌های مخازن سرد با توجه به سرریز شدن مصالح از مخازن گرم، کارخانه آسفالت کم و زیاد شده و تنظیم می‌گردند.

خشک‌کننده مصالح
مصالحی که از مخازن سرد با نوار نقاله مخصوص به خشک کننده که یک استوانه فلزی چرخان به قطر 3-1 متر و طول 12-5 متر بوده، ریخته شده و در این دستگاه ضمن خشک شدن تا حدود 200 درجه سانتیگراد گرم شده و سپس از طرف دیگر خارج می‌گردد.
خشک کننده را به نحوی نصب می‌کنند که شیب مختصری در جهت طول داشته باشد. در داخل استوانه نیز بشقابک‌هایی در جهت طول خشک کننده نصب گردیده است که عمل آنها بالا بردن مصالح و سپس ریختن آن در فضای خالی خشک کننده می‌باشد و چون خشک کننده دائماً در حال چرخش بوده، لذا مصالح داخل آن مرتباً به‌هم خورده و در معرض هوای گرم و آتش فارسونکا قرار گرفته و به واسطه شیب طولی تدریجاً نیز به سمت انتهای خشک کننده حمل شده و پس از گرم شدن خارج می‌گردد.

در ابتدی خشک کننده نیز یک فارسونکای قوی نصب می‌گردد که شعله را با قدرت به داخل فضای خشک کننده بدمد. هوای گرم به سرعت مصالح را در داخل خشک کننده که مرتباً از بالا به پایین در حال سقوط می‌باشند، خشک و تا 200-170 درجه سانتیگراد گرم می‌نمایند. در خشک کننده دو عمل زیر انجام می‌شود:
الف: خشک نمودن مصالح و حذف بخار آب
ب: گرم نمودن مصالح تا درجه حرارت اختلاط

مهمترین اشکالی که غالباً در واحد خشک کننده به‌وجود می‌آید، خروج دود سیاه رنگ از لوله خروج گاز خشک کننده می‌باشد. دود سیاه مبین این مطلب است که عمل احتراق در داخل فضای خشک کننده ناقص می‌باشد و دود سیاه نیز باعث سیاه شدن مصالح می‌گردد و متاسفانه اینگونه مصالح به‌خوبی قیر جذب نمی‌کنند و کاملاً به قیر آغشته نمی‌شوند و به همین دلیل بایستی به محض مشاهده دود سیاه نسبت به تنظیم دریچه هوا و یا گازوئیل فارسونکار اقدام نمود و رفع عیب به عمل آورد.

غبارگیر
در انتهای دستگاه خشک کننده لوله قطوری وجود دارد که از درون آن گازهای حاصل از احتراق از دستگاه خشک کننده خارج می‌شود، این لوله به یک دستگاه مکنده مجهز بوده که به کمک آن دود و گاز که محتوی مقداری غبار می‌باشند، کشیده می‌شود. همان‌طوری که گفته شد، گازهای حاصل از احتراق محتوی مقدار قابل توجهی غبار است که در اثر خشک شدن مصالح و سقوط آنها در داخل دستگاه خشک کننده حاصل شده که به همراه دود و گاز از طریق لوله هواکش به داخل دستگاه غبارگیر وارد می‌شود.

دود و گاز ابتدا وارد قسمت فوقانی دستگاه غبارگیر که به صورت استوانه می‌باشد، شده و در آنجا به شدت شروع به چرخش نموده و به واسطه حرکت دورانی، ذرات گرد و غبار تحت تاثیر نیروی گریز از مرکز قرار گرفته و از گازهای گرم جدا شده و به قسمت تهتانی دستگاه غبارگیر هدایت می‌شوند. قسمت تحتانی دستگاه غبارگیر به شکل مخروط ناقص بوده و از قاعده به قسمت فوقانی نصب گردیده است.

عمل غبارگیری کامل و صددرصد نبوده، به طوری که ذرات ریز همچنان در گازهای احتراقی باقی مانده و از طریق دودکش خارج می‌شود. میزان گردوغبار باقی‌مانده بستگی به مرغوبیت دستگاه غبارگیر دارد، برای غبارگیری کامل می‌توان از دستگاه‌های غبارگیری مجهز به دستگاه شستشوی گاز استفاده نمود که در آن گازها با آب شسته و عاری از غبار می‌گردند.

در صورت لزوم از گرد و غبار (فیلر) جمع شده در قسمت تحتانی دستگاه غبارگیر با توجه به دانه‌بندی آسفالت می‌توان استفاده نمود که در این صورت بایستی دریچه انتهایی مخزن مخروطی شکل (قسمت تحتانی) را باز نموده تا فیلر جمع شده در آن از طریق لوله دستگاه فیلر به مصالح گرمی که از مخازن گرم خارج شده‌اند، اضافه شده تا ضمن تکمیل دانه‌بندی مصالح سنگی به دستگاه مخلوط‌کن برده شود.

مخازن گرم مصالح سنگی
در کارخانه آسفالت معمولاً 4-3 مخزن جهت ذخیره مصالح گرم سرند شده تعبیه می‌گردد که اصطلاحاً مخازن گرم نامیده می‌شوند. بالای مخازن گرم حدود چهار سرند نصب می‌شود که به ترتیب سرندهای با سوراخ درشت‌تر و سرندهای با سوراخ ریزتر پایین قرار می‌گیرند. اندازه

سوراخ‌های سرند و نیز سطح آنها بستگی کامل به دانه‌بندی مورد تهیه آسفالت دارد.
مصالح گرمی که از دستگاه خشک کننده خارج شده‌اند، به کمک یک بالا آوردنده (الواتور) روی سرند فوقانی ریخته می‌شود. چون سرندها دارای شیب مختصری می‌باشند و در عین حال ویبراسیون نیز وجود دارد، لذا دانه‌های درشت‌تر از اندازه، از روی سرند به خارج دستکاه هدایت شده و سپس

کلیه مصالح به شرط این که ویبراسیون و شیب سرندها صحیح باشد، از سوراخ عبور نموده و روی سرند دوم ریخته می‌شود. مصالحی که روی سرند دوم باقی می‌ماند، به مخزن یک هدایت می‌شوند (مخزن شن شکسته). الباقی مصالح از سرند دوم عبور کرده روی سرند سوم می‌ریزند. به همین ترتیب مصالحی که روی سرند سوم باقی می‌ماند، به مخزن شماره 2 (مخزن شن شکسته متوسط) و مصالحی که روی سرند چهارم باقی می‌ماند، به مخزن شماره 3 (مخزن

نخودی) هدایت شده و بالاخره مصالحی که از سرند چهارم عبور می‌کنند، مستقیماً در مخزن چهار جمع‌آوری شده و این مصالح معمولاً ماسه هستند.
همانطوری که قبلاً توضیح داده شد، اندازه سوراخ‌های سرند و نیز سطح سرندها از جمله مهمترین عوامل موثر در راندمان کارخانه آسفالت محسوب می‌شوند. لذا بایستی کلیه نکات را به دقت در

این مورد رعایت نمود. متخصصین با تجربه با استفاده از سرندهای مناسب در کارخانه، آسفالت را آنچنان تنظیم می‌نمایند که نه تنها آسفالت ترکیبی منطبق با مشخصات داشته باشد، بلکه از هرگونه پرت مصالح و انرژی جلوگیری به عمل آید.

مخلوط‌کن
در کارخانه‌های متناوب روش تهیه آسفالت بدین ترتیب است که مقدار معینی مصالح با مقدار مشخصی قیر در زمان معینی (45-30 ثانیه) که زمان اختلاط نامیده می‌شود و در دستگاهی مجهز به بهم‌زن‌های قوی مخلوط شده و پس از خاتمه زمان اختلاط دریچه دستگاه باز و آسفالت تهیه شده به داخل کامیون ریخته می‌شود. چون عمل تهیه آسفالت در این روش به‌طور متناوب صورت می‌گیرد، لذ اینگونه کارخانه‌ها را کارخانه‌های آسفالت متناوب می‌نامند. این کارخانه مجهز به

قپان‌های مخصوص بوده که می‌توانند هر یک از اجزاء متشکله آسفالت را با دقت قابل ملاحظه‌ای وزن نمایند.
عوامل متشکله آسفالت عبارتند از: شن شکسته درشت، شن شکسته متوسط، شن شکسته نخودی، ماسه، فیلر و قیر که قبلاً نسبت اختلاط مصالح با توجه به دانه‌بندی آسفالت و درصد قیر نیز به کمک طرح آسفالت مشخص شده‌اند و با توجه به ظرفیت مخلوط‌کن، وزن هر یک از عوامل فوق‌الذکر مشخص می‌گردد. متصدی مربوطه به ترتیب ماسه، نخودی، شن شکسته، فیلر و در آخر قیر را به کمک قپان‌های مخصوص (قپان مصالح گرم، قپان فیلر و قپان قیر) وزن نموده و وارد مخلوط‌کن می‌نمایند و پس از 45-30 ثانیه (زمان اختلاط دقیق در کاتالوگ دستگاه مشخص شده است) عمل اختلاط خاتمه یافته و دریچه مخلوط‌کن باز و آسفالت به داخل کامیون ریخته می‌شود و دوباره سری عملیات فوق‌الذکر تکرار می‌گردند.

برحسب تعریف، زمان اختلاط عبارت است از کوتاه‌ترین زمان جهت اختلاط قیر با مصالح سنگی تا قشر نازک و یکنواختی از قیر، سطح همه دانه‌های مصالح را بپوشاند. این زمان به عوامل مختلف بستگی دارد.
چنانچه مصالح سرد باشند و یا ناخن‌های به‌هم زن فرسوده باشد، دانه‌های سفید در آسفالت مشاهده خواهد شد که نشانه عدم اختلاط صحیح بوده که بایستی فوراً رفع عیب نمود. شمای کلی کارخانه آسفالت متناوب در شکل ملاحظه می‌شود.
کارخانه‌های آسفالت مداوم

در این نوع کارخانه‌ها، قیر و مصالح مداوماً به داخل دستگاه مخلوط‌کن وارد می‌شود و توسط به‌هم زن‌های قوی مخلوط شده و آسفالت به‌طور پیوسته و مداوم تولید می‌گردد. به همین دلیل این نوع کارخانه‌های آسفالت را مداوم می‌نامند.
کلیه قسمت‌هایی که برای کارخانه آسفالت متناوب شرح داده شد، عیناً در این نوع نیز وجود داشته، به استثنای قپان و به جای آنها از سیستم دیگری استفاده می‌شود که در آن دبی عوامل متشکله آسفالت اندازه‌گیری شده و سپس با کالیبراسیون کارخانه برای هر یک از عوامل متشکله آسفالت دبی خاصی محاسبه می‌گردد و روی دستگاه پیاده می‌شود تا آسفالت تولید شده از نقطه‌نظر دانه‌بندی با فرمول کارگاه و از نقطه‌نظر درصد قیر با طرح ارائه شده وفق دهد.

در انتهای مخازن گرم مصالح سنگی دریچه‌هایی وجود دارند که مصالح آنها به‌طور پیوسته خارج شده و روی یک نوار متحرک می‌ریزد و بعد از اضافه شده فیلر به دستگاه مخلوط‌کن برده می‌شود. معمولاً درچه‌های خروج مصالح از 10-1 اینچ مدرج بوده و می‌توان آنها را با کالیبراسیون تنظیم نمود و میزان مصالحی که در هر دور کارخانه و یا در زمان معینی از آن خارج می‌شود، با انجام آزمایش مشخص نمود.

کارخانه‌های آسفالت مداوم به طریقی ساخته شده‌اند که کلیه قسمت‌های آن به یکدیگر مربوط بوده و به‌هم وابسته می‌باشند، به‌طوری که عملاً یک کارخانه آسفالت مداوم در هر دور، ‌یا در طول زمانی مشخص مانند یک کارخانه متناوب فرض می‌شود و بر اساس آن مقدار مصالح و قیر، مانند روش متناوب محاسبه شده و با استفاده از نتایج حاصله کارخانه را کالیبره می‌نمایند.

کالیبراسیون کارخانه آسفالت مداوم
هدف از کالیبراسیون کارخانه‌های آسفالت مداوم عبارت است از تنظیم آن به نحوی که بتواند

اسفالت به بهترین راندمان و منطبق با مشخصات مورد نیاز تولید نماید. به عبارت بهتر منظور از کالیبراسیون کارخانه‌های اسفالت مداوم مشخص نمودن اندازه دقیق دریچه مخازن مصالح گرم و دریچه فیلر و چرخ دنده قیر بوده که بایستی روی کارخانه پیاده شود تا اسفالت تولید شده هم از نقطه نظر دانه بندی و هم از نقطه نظر درصد قیر منطبق با مشخصات بوده و ضمنا راندمان تولید اسفالت کارخانه نیز در صورت تمایل حداکثر باشد. برای این منظور بایستی اعمال زیر را پس از نصب سرندها انجام داد:

1- تعیین دبی مصالح.
2- تعیین دبی فیلر.
3- تعیین دبی قیر.
منظور از دبی مصالح تعیین مقدار مصالحی است که در هر دور از دریچه مخازن گرم خارج می‌شود و چون اندازه دریچه‌ها تغییر پذیر است لذا بایستی این دبی برای کلیه اندازه‌های دریچه ها، تعیین شده و سپس منحنی نمایش تغییرات دبی هر یک از دریچه‌ها نسبت به اندازه دریچه رسم شود تا بتوان از روی گرافهای به دست آمده اندازه دقیق دریچه را با در دست داشتن وزن مصالح در هر دور

تعیین نمود. به عبارت ساد ه تر بایستی منحنی نمایش تغییرات مقدار مصالحی که از دریچه مخازن گرم (در هر دور) خارج می‌شود نسبت به اندازه‌های مختلف دریچه‌ها را رسم نمود. بهترین روش برای فیلر نیز منحنی نمایش تغییرات مقدار فیلر در هر دور نسبت به اندازه دریچه مربوطه رسم می‌گردد و برای قیر ابتدا به کمک کاتالوگ کارخانه شماره چرخ دنده قیر را تعیین و سپس با انجام

آزمایشی مقدار دقیق قیر را که در هر دور به وسیله قیر پاش مخلوط کن به داخل دستگاه تزریق می‌شود تعیین نموده و پس از محاسبات لازم اندازه دقیق دریچه‌های مصالح و نیز درجه دستگاه فیلر و همچنین چرخ دنده قیر را استخراج و روی دستگاه پیاده می‌نماید.
مثال:
یک کارخانه اسفالت مداوم با ظرفیت حدود 200 تن در ساعت موجود است می‌خواهیم کارخانه را کالیبره نماییم تا حدود 180 تن در ساعت اسفالت تولید نماید. درصد اختلاط مصالح قبلا تعیین شده و به شرح زیر است:

مخزن شماره 1 36 درصد
مخزن شماره 2 28 درصد
مخزن شماره 3 20 درصد
مخزن شماره 4 12 درصد
فیلر 4 درصد
ضمنا در طرح اسفالت مشخص گردیده است که مصالح فوق الذکر بایستی 5/5 درصد قیر (نسبت به مخلوط) اضافه نمود، درجه حرارت قیر به هنگام تزریق به داخل دستگاه مخلوط کن 8/137 درجه سانتیگراد است.

قبل از شروع کالیبراسیون بایستی هر چهار مخزن گرم کارخانه را از مصالح گرم و خشک پر نموده و سپس هر چهار دریچه مخازن مصالح گرم را روی کمترین اندازه بسته و چهار ظرف بزرگ (حدود 100-50 لیتری) دسته دار که قبلا نیز توزین شده اند زیر چهار مجرای خروجی مصالح (بایستی دسته مخصوص نمونه گیری را زد تا مصالح از مجرای مخصوص نمونه گیری خارج شوند) قرار داد. در این حال فقط سرندها بایستی ویبره شوند ولی جریان مصالح گرم بایستی قطع شود زیرا مخازن قبلا پر شده اند.

حال یک نفر شماره کنتور دستگاه را یادداشت نموده (دور کارخانه در شروع آزمایش) و نمونه گیری شروع می‌شود، تا ظرف‌ها تقریبا پر شوند که بایستی بلافاصله کارخانه را متوقف نمود و شماره کنتور را در خاتمه آزمایش در جدول یادداشت نمود. در این حال با استفاده از یک قپان سیصد کیلوگرمی وزن مصالح و ظرف را تعیین و ماحصل را در جدول اخیر الذکر ثبت می‌نمایند. بعد از این عمل اندازه دریچه را تغییر داده مثلا روی 4 اینچ می‌گذارند و همه عملیات فوق الذکر را تکرار نموده و در جدول درج می‌نمایند.

شکل 2: منحنی نمایش تغییرات مقدار مصالح خارج شده از دریچه در هر دور نسبت به اندازه دریچه
حال جدول فوق الذکر را محاسبه و تکمیل نموده و با استفاده از نتایج حاصله می‌توان تغییرات مقدار مصالح خارج شده از هر دریچه در هر دور نسبت به اندازه دریچه‌ها را رسم نمود.
فیلر در کارخانه اسفالت پس از اینکه مصالح گرم از مخازن مربوطه به نسبت دانه بندی خارج گردید، به آن اضافه می‌شود و به همین جهت دستگاه فیلر نیز بایستی کالیبره گردد و منحنی نمایش تغییرات مقدار فیلر نسبت به اندازه دریچه مخزن فیلر رسم شود، برای این منظور بایستی عین عملیات فوق را تکرار نمود و نتایج را نیز در جدولی درج نمود. برای احتراز از طول کلام ذیلا به خلاصه نتایج آزمایش آورده می‌شود.

اندازه دریچه دستگاه فیلر 10 30 50
وزن فیلر خارج شده در هر دور، کیلوگرم 5/1 2/6 7/10
در کارخانه‌های مداوم، قیر دایما و بدون انقطاع به داخل دستگاه مخلوط کن تزریق می‌شود و مقدار قیری که تزریق می‌شود، قابل تغییر بوده و می‌توان آن را با تعویض چرخ دنده قیر sprocket کم و یا زیاد نمود، در کاتالوگ کارخانه لیست چرخ دنده‌های قیر و در مقابل آنها مقدار قیری که در هر دور به مخلوط کن وارد می‌شود معمولا درج می‌گردد.

بامراجعه به کاتالوگ و نیز با توجه به راندمان مورد نظر چرخ دنده مناسب برای قیر انتخاب شده و روی کارخانه نصب می‌شود و سپس برای حصول اطمینان بایستی دبی قیر را نیز تعیین نمود؛ ضمنا بایستی به خاطر داشت که دبی قیر همیشه بایستی به کمک آزمایشی که ذیلا آورده می‌شود تعیین شده و نبایستی به عددی که در کاتالوگ آمده است زیاد متکی بود زیرا کاتالوگ تنها راهنمای خوبی است و لی چندان قابل اعتماد نیست.

شکل 3: منحنی نمایش تغییرات مقدار فیلر نسبت به اندازه دریچه دستگاه
بعد از نصب چرخ دنده دبی آن تعیین می‌گردد. طرز عمل مشابه آزمایش تعیین دبی مصالح و فیلر می‌باشد و باید توجه داشت که در این آزمایش بایستی درجه حرارت قیری که پمپ می‌شود حدود 137 درجه سانتیگراد باشد و در غیر این صورت مقدار قیر تعیین شده دقیق نبوده و قابل اطمینان نیست.
پس از کنترل درجه حرارت قیر، کارخانه شروع به کار می‌نماید و حدود 150-100 لیتر قیر را پمپ نموده که از طریق لوله برگشت در یک بشکه خالی جمع آوری می‌شود، سپس کارخانه را متوقف نموده و شماره کنتور را یادداشت می‌نمایند و انگاه یک بشکه خالی 200 لیتری که قبلا توزین شده است در زیر لوله برگشت قرار می‌دهند و دوباره کارخانه شروع به کار می‌نماید تا حدود 100 لیتر قیر در بشکه پمپ شود. در این حال کارخانه را متوقف نموده و مجددا شماره کنتور را یادداشت می‌نمایند، وزن قیر و بشکه را نیز تعیین نموده و به این ترتیب وزن قیری را که در هر دور کارخانه به مخلوط کن وارد می‌شود محاسبه می‌گردد. این آزمایش حداقل بایستی سه بار و با دقت زیاد تکرار شود. ضمنا متذکر می‌گردد که برای آزمایش فوق الذکر نیز می‌توان از جدول استفاده نمود برای احتراز از طول کلام نتیجه آزمایش ذیلا آورده می‌شود.
مقدار قیر در هر دور کارخانه بر حسب کیلوگرم =27/6
و چون قبلا به کمک محاسبه مقدار قیری را که در هر دور لازم است مشخص گردیده لذا چنانچه مقدار قیر تعیین شده با آنچه که محاسبه شده تقریبا برابر نباشد، چرخ دنده قیر را بایستی تعویض نمود و آزمایش را از نو تکرار کرد تا مقدار قیر تعیین شده در حدود مقدار قیر محاسبه شده باشد، تا بتوان تناژ دلخواه را به دست آورد.

محاسبه اندازه دریچه‌های مخازن مصالح گرم و فیلر
چون اسفالت مورد نظر بایستی 5/5 درصد قیر نسبت به مخلوط داشته باشد، لذا با توجه به مقدار قیر در هر دور که برابر 27/6 کیلوگرم تعیین شده است، می‌توان مقدار مصالح و فیلر را نیز در هر دور محاسبه نمود.
مقدار اسفالت در هر دور، کیلوگرم4=5/5/ (100*27/6)
مقدار مصالح و فیلر در هر دور، کیلوگرم 73/107=27/6-144

در قسمت‌های قبل تذکر داده شد که کارخانه مداوم را در هر دور و یا در یک زمان ثابت نمی توان مانند یک کارخانه متناوب فرض نمود با توجه به این مطلب و نیز با داشتن درصد اختلاط مصالح و فیلر به سادگی مقدار مصالحی که بایستی در هر دور با یکدیگر مخلوط شوند تا دانه بندی مورد نظر به دست آید محاسبه می‌شود.
شماره مخزن درصد اختلاط مقدار مصالح بر حسب کیلوگرم
1 36% 8/38
2 28% 2/30
3 20% 5/21
4 12% 9/12

فیلر 4% 3/4
—————————————————–
جمع 100 3/107
اکنون با مراجعه به منحنی‌ها اندازه دریچه‌های مخازن مصالح گرم استخراج می‌گردد
شماره مخزن اندازه دریچه، اینچ
1 3/5
2 5/4
3 0/4
4 8/2
و با مراجعه به منحنی ملاحظه می‌شود که درجه دستگاه فیلر نیز بایستی روی 22 بسته شود تا در هر مورد 3/4 کیلوگرم فیلر از دریچه مربوطه خارج شود.
حال اندازه‌های فوق را عینا روی کارخانه پیاده نموده و شروع به تولید اسفالت می‌نمایند. اسفالت تولید شده بایستی از نقطه نظر دانه بندی و درصد قیر با مشخصات مورد نظر وفق دهد.

محاسبه تناژ کارخانه:
به کمک یک دورسنج می‌توان تعداد دور کارخانه را در هر دقیقه تعیین نمود و با استفاده از نتایج به دست آمده تناژ و یا تولید کارخانه را در ساعت بر اساس دریچه‌های تعیین شده محاسبه نمود. تعداد دور کارخانه مورد بحث در این قسمت برابر 84/26 در هر دقیقه می‌باشد که در نتیجه تولید اسفالت در هر دقیقه عبارت است از :
تولید اسفالت در هر دقیقه بر حسب کیلوگرم 2977=114*84/26
تولید اسفالت در ساعت بر حسب کیلوگرم 178620=60*2977


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی مح

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله در مورد خصوصی سازی فایل ورد (word) دارای 59 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله در مورد خصوصی سازی فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله در مورد خصوصی سازی فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود مقاله در مورد خصوصی سازی فایل ورد (word) :

خصوصی سازی

زمینه های تاریخی: در طول زمان مدرن اقتصادی واحد های تولیدی و تجاری خصوصی و عمومی بنا به ضرورت زمانی و چگونگی مراحل توسعه اقتصادی در کنار یکدیگر شکل گرفته و تکامل یافته اند. به طور یقین وجود واحد های خصوصی در مصنوعات، تجارت و خدمات یکی از مشخصه های تمدن بشری است. واحدهای مدرن تولیدی و تجاری همزمان با تحولات فکری و فرهنگی، بعد از قرون

وسطی،‌در اروپا به وجود می آیند. در انگلستان در قرن 16 شواهد کاملی بر ظهور شرکت های سهامی وجود دارد، تشکیل شرکت سهامی روس (Russia Company) در سال 1553 یک نمونه مهم در این زمینه می باشد. تاسیس شرکت هند شرقی (East India Company) و سپس در حدود سالهای 1600 بانک انگلستان به صورت شرکت سهامی،‌گسترش این نوع شرکت ها را

عمومیت بخشید. در اوایل قرن 18 خرید و فروش اوراق قرضه دولتی و سهام معمول می گردد، و در سال 1773 بازار بورس لندن به صورت رسمی آغاز به کار می کند. در سال 1862 با تصویب قانون شرکتها،‌مفهوم جدید شرکت با مسئولیت محدود رسمیت می یابد. همزمان با توسعه فعالیت های بخش خصوصی واحد های بخش عمومی نیز رشد می یابند. نیاز های مردمی و ضرورت های اجتماعی ایجاب می نمود تا نهاد های دولتی برای ارائه خدماتی مانند پست،‌ آتش نشانی، نظامی و انتظامی و خدمات مربوط به شهرداریها شکل بگیرند. بسیاری از خدمات عمومی به ویژه در کشور های پیشرفته توسط بخش خصوصی به وجود
می آیند و توسعه می یابند.

نکته مهم و سوال همیشگی ، ترکیب مطلوب بین خدمات بخش عمومی و فعالیت های واحد های خصوصی بوده است. اقتصاددانان عموما حداکثر کارایی و رفاه را دو شاخص از مطلوب ترین ترکیب دولت و بازار می بینند. هر چند همیشه قضاوت های اقتصادی و ایده آل های آن بر سرنوشت اقتصادی و سیاسی جوامع حاکم نبوده است. نیروهای مختلف سیاسی- اقتصادی همیشه در پی یافتن ترکیب مطلوبی از دولت و بازار، حد اقل در بعد تئوریک،‌بوده اند و تلاش نظریه پردازان در دورانهای مختلف بر این بوده تا شیوه ارائه شده خود را بهترین گزینه برای نیل به اهداف

اجتماعی،‌اقتصادی و سیاسی جوامع توجیه و تفسیر نمایند. حاصل تلاش های مختلف،‌عموما گرایش به سوی یکی از دو قطب “بازار” یا “دولت” بوده است.
موج جدید خصوصی سازی نیز نه اولین حرکت و نه آخرین آن در تلاش به سوی ترکیب مطلوب است. آدام اسمیت در یک عکس العمل نسبت به جو غالب و فلسفه اقتصادی مرکانتالیسم مدل “اقتصاد آزاد”،‌ عدم دخالت دولت را به عنوان مطلوب ترین گزینه پایه گذاری می کند. پیامد های این تفکر از جمله عدم تعادلها، انحصارگری،‌بی عدالتی های اقتصادی و اجتماعی به تدریج حرکتهای

مخالفی را در مقابل خود شکل می دهد و افکار سوسیالیسم با مفهوم دخالت آزاد عمومی در فعالیت های اقتصادی و تامین رفاه بیشتر توسط نمایندگان مردم در دولت اوج می گیرد. ایده دخالت بیشتر دولت به صورت یک تفکر غالب سیاسی- اقتصادی و در یک گرایش افراطی تمامی اصول و فلسفه اقتصاد آزاد را نادیده می گیرد و کمونیزم و اقتصاد متمرکز سرنوشت زندگی میلیونها انسان را دگرگون می سازد. دلیل عمده این گرایش های افراطی یک سو نگری و عدم اعتدال در تفکرات غالب سیاسی- اقتصادی بوده است.

تاریخ اقتصادی- سیاسی جهان غرب تجربه های گرانبها و آموزنده ای در خصوص این گرایشها دارد. با پایان یافتن جنگ جهانی اول و به طور مشخص از دهه 30 لیبرالیسم به مفهوم دخالت بیشتر دولت در امور اقتصادی به مرحله عمل در می آید و با گسترش تقاضا و بهبود خدمات عمومی و رفاهی،‌از بین بردن بیکاری،‌و ایجاد تحرک در نیروهای بالقوه اقتصادی موفقیت چشم گیری به دست می آورد. به این ترتیب حوزه مالکیت دولت گسترش می یابد و بسیاری از صنایع و فعالیت

(Nationalization) تعریف جدیدی از حقوق مالکیت را در کشور های سرمایه داری ارائه می دهد. باپایان یافتن جنگ جهانی دوم بخش های وسیع تری از صنایع و خدمات ملی می شوند. در ایتالیا بسیاری از بانکهای سرمایه گذاری و صنایع وابسته به آنها زیر نفوذ مستقیم دولت قرار می گیرند،‌در انگلستان شرایط سیاسی بعد از جنگ دوم این فلسفه را حاکم می سازد که نتیجه و ثمره صنایع اساسی باید فراگیر باشد و در نتیجه با عنوان تکامل سوسیالیسم بانک انگلستان،‌صنایع ذغال

سنگ،‌ هواپیمایی، راه آهن، راههای ارتباطی،‌گاز، صنایع آهن و فولاد و الکتریسیته ملی می گردند، و در دهه 70 دولت سهام خود را در شرکتهای ماشین سازی و حمل و نقل افزایش می دهد.
در فرانسه نیز “ملی کردن” در سطح وسیع صورت می گیرد. آغاز ملی کردن در اواخر دهه 1930 با ملی کردن کارخانه های اسلحه سازی و هواپیما سازی صورت می گیرد. در بین سالهای 1947-1944 برنامه اصلی ملی کردن عملی می گردد و صنایع الکتریسیته،‌ذغال سنگ،‌ماشین سازی

رنو،‌بانک فرانسه، بانکهای دیگر و شرکتهای بیمه ملی می گردند و دولت به تدریج بزرگترین سهام دار در صنایع آهن،‌نفت ، شیمیایی، ساختمان ، هواپیمایی و ارتباطات می گردد. آخرین موج ملی کردن در بین سالهای 1981-1982 با انگیزیه های کاملا سیاسی صورت می گیرد و بیش از 700 هزار شغل را به بخش عمومی اختصاص می دهد.

در اواخر دهه 1970 مجموعه صنایع و خدماتی که توسط دولت به وجود آمده بود‌، همراه با صنایع ملی شده،‌بخش عمومی را بسیار گسترده و وسیع نمود. در یک گزارش از صندوق بین المللی پول بین سالهای 1974-1977 سهم سرمایه گذاری بخش عمومی (به استثنای شرکتهای مالی) در 77 کشور با اقتصاد مختلط حدود 4/13 درصد برآورد شده بود و این رقم برای کشورهای جهان سوم

بیش از 20 درصد بوده است. این برآوردی خوشبینانه و کاملا پایین، از گستردگی حوزه فعالیت های اقتصادی دولت می باشد. به طوری که در اوایل دهه 1980 گزارش دیگری میزان سرمایه گذاریهای ثابت در ایتالیا و فرانسه را بیش از 50 درصد کل ذخیره سرمایه در این کشور ها برآورد می نماید. در حالی که این صنایع کمتر از 25 درصد از نیروی کار شاغل را در اختیار داشته و بر تکنولوژی سرمایه

بر تاکید داشته اند. در سال 1975 وزارت دارایی ژاپن تعداد کارکنان شرکتهای بخش عمومی را 900 هزار نفر تخمین می زند و در سال 1981 تعداد این شاغلین در ایتالیا برابر1/3میلیون نفر و رقم مشابه برای انگلستان و فرانسه به ترتیب1/6و 4/2میلیون نفر بوده است.

به این ترتیب طی سالهای پس از جنگ کشورهای اروپایی تجارب کاملی از اداره شرکتهای دولتی و انحصارات ملی به دست آوردند. حاصل این تجارب که در عدم کارایی شرکتهای دولتی خلاصه می شد‌،باعث شد تا شعارهای ملی کردن به ضد ملی کردن (Denationalization) و بازگشت به مکانیزم بازار تبدیل شود. امور مربوط به این شرکتها عموما بخش مهمی از فعالیت های سیاسی و اوقات مسئولین و وزرا را به خود اختصاص می داد. این امور شامل مسائل کارگری، چگونگی تولید و توزیع، سرمایه گذاری و قیمت گذاری کالاها می شد. اشتغال فکری و زمان لازم برای حل و فصل

مسائل،‌همراه با سوبسید های پرداختی، هزینه های سنگینی را بر بودجه دولت تحمیل می نمود. همچنین بسیاری از مسائل سیاسی در جهت گیری ها و تصمیمات شرکتها تاثیر عمیقی می گذاشت و تغییر مدیران و حتی سرمایه گذاریها نه بر اساس بهبود در کارایی و تخصیص بهینه عوامل بلکه به لحاظ تغییر در قدرت سیاسی و حفظ منافع گروهی و حزبی صورت می گرفت. برخی از اقتصاددانان معتقدند که طی چند دهه حاکمیت این تفکر، فرایند توسعه تکنولوژی عقب افتاد من

ابع به طور نابجا و غیر بهینه تخصیص یافتند و بسیاری از فرصتها و امکانات بازار از دست رفت.
علل گسترش فعالیت های دولت در کشور های جهان سوم متفاوت از کشور های پیشرفته می باشد. علاوه بر موارد شکست بازار در کشورهای پیشرفته ناهماهنگی ها و عدم تعادلها و انعطاف ناپذیریهای ساختاری دلایل اصلی ضرورت دخالت دولت در امور اقتصادی به شمار می رفت. اعتقاد

اصلی ساختارگرایان بر این بود که مکانیزم قیمتها در کشورهای جهان سوم به خوبی عمل نمی کند و راهنمای مناسب برای تخصیص بهینه سرمایه گذاری و عوامل تولید نیستند و یا در برخی موارد اساسا بازار به مفهوم نظامی سازمان یافته و مدرن وجود ندارد. بنابراین دولت باید مبتکر در فعالیت های اقتصادی و پیشگام در اجرای برنامه های توسعه اقتصادی باشد. بر این اساس در اغلب کشور های جهان سوم دولت عهده دار فعالیت های گسترده ای شامل “دوایر بازاریابی دولتی” (State Marketing Board) با یک شبکه توزیع انحصاری جهت فراهم آوردن عوامل تولید برای کشاورزان،‌فروشگاه های دولتی خرده فروش برای عرضه و توزیع مواد غذایی و کالاهای اساسی، کشف و استخراج معادن و تولید مصنوعات،‌حق انحصار در ورود اکثر کالاهای وارداتی، انجام فعالیت های بیمه و بانکداری،‌مالکیت و اداره هتلها، علاوه بر سرمایه گذاریهای زیر بنایی و ارائه کالاها و خدمات عمومی که خود طیفی بسیار گسترده دارد می باشد. حق حاکمیت انحصاری دولت در

کشورهای جهان سوم فقط فعالیتهای اقتصادی را شامل نمی شود. بلکه دخالت ناهماهنگ در تعیین نرخ ارز،‌ مقررات بدون برنامه در واردات و صادرات،‌تاکید بر نرخ بهره بسیار پایین تر از نرخ تورم، سهمیه بندیها، ارائه امتیازهای ویژه به گروه های ذینفع و عدم توان در ارائه خدمات مورد نیاز واحد های خصوصی در یک فرآیند رشد طبیعی، انبوهی از موانع را در مقابل هر حرکت سازنده به وجود آورده است. گستردگی فعالیت های دولت،‌علی رغم موفقیتهای اولیه در دهه 50 و 60 در ایجاد و

تقویت زیرساختهای اقتصادی پیامدهای ناگواری را برای کشورهای جهان سوم داشته است. از جمله این پیامدها، تورم همراه با بیکاری، بدهیهای کلان،‌گسترش خارج از کنترل نظام دیوانسالاری دولتی و کسر بودجه می باشد. این پیامد ها بازنگری به دخالتهای گسترده دولتی در امور اقتصادی را ضروری ساخت.

قبل از آنکه بحث خصوصی سازی را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم لازم است مروری کوتاه بر فلسفه گرایش به فعالیت های گسترده دولتی و مزیتهای نسبی دولت در کشورهای جهان سوم داشته باشیم. کروگر (Krueger) در این زمینه نکات مهمی را مورد اشاره قرار می دهد که به اختصار ارائه می گردد.
تفکر غالب بعد از جنگ و در اوج گرایش به دخالتهای بیشتر دولت در امور اقتصادی از طریق ملی کردن و برنامه ریزیهای جامع توسعه اقتصادی این بود که دولت مانند یک حامی اجتماعی رفتاری خیرخواهانه دارد، در چنین فضایی اقتصاددانان برنامه های اقتصادی را طراحی می کنند و بوروکراتها که از منافع شخصی (Selfish) به دور هستند، برنامه ها را اجرا می نمایند. به عبارت دیگر فعالیت

های اقتصادی توسط واحد های خصوصی و با فرض منافع شخصی و یا خودخواهی فردی صورت نمی گیرد. همچنین هماهنگی و مدیریت این برنامه ها نیز هزینه چندانی ندارد، و در نهایت اینکه نوع مالکیت و ابزار تولید در چگونگی کارایی واحدهای تولیدی-تجاری تاثیر چندانی ندارند،‌بلکه کیفیت مدیریت است که بسیار با اهمیت است.
بعد از 40 سال تجربه فعالیت های گسترده دولتی این شناخت حاصل شد که انگیزه افراد در بخش خصوصی و یا در بخش دولتی تفاوت ندارد و درست نیست اگر فرض شود،‌فرد در بخش خصوصی به دنبال منافع شخصی است و در بخش دولتی عدالت اجتماعی راهنمای رفتار اوست. معلوم شد که تصمیمات مربوط به سیاستهای اقتصادی به استثنای مواردی محدود،‌توسط اقتصاددانان گرفته نمی

شود،‌بلکه تکنوکراتها هستند که تصمیمی می گیرند و سپس توجیه اقتصادی برای تصمیمات خود ارائه می دهند. خط مشی های کلی اقتصادی نیز اغلب تحت تاثیر فشارهای سیاسی رهبری می شود،‌ این تصمیمات هرگز با ایده آلهای تخصیص بهینه منابع همخوانی ندارد. گروههای فشار تاثیر تعیین کننده ای بر طراحی و اجرای سیاستها داشته و فساد اداری در غالب قراردادها‌،و تخصیص امتیازها اعمال می گردد. بین گروههای مختلف در دیوانسالاری دولتی نیز اختلافات زیادی وجود دارد و مقاصد مختلفی را دنبال می کنند و کمتر افراد و یا گروههایی وجود دارند که تصمیمات و عملکردشان آزاد و به دور از زدوبندهای سیاسی باشد. منافع شخصی انگیزه ای است که در

بخش خصوصی در حداکثر نمودن سود نمود می یابد و در بخش دولتی بر ابقای پست،‌ارتقاء، انتخاب مجدد و پاداشهای دیگر تمرکز می یابد. حتی اگر هیچ اختلاف و بحثی در مورد انگیزه ها و منافع وجود نداشته باشد،‌چارچوب انعطاف ناپذیر و قوانین و مقررات دست و پا گیر دولتی هرگونه آزادی عمل را از مدیران در اجرای صحیح و بموقع سیاستها سلب می نماید و عدم وجود حساب سود و زیان یا تجزیه و تحلیل هزینه-فایده، فرهنگ و رویه اتلاف منابع را در دستگاههای دولتی آموزش می دهد و تثبیت می نماید.
مزیت نسبی دولت در فعالیت هایی است که به طور طبیعی توسط بازار صورت نمی گیرد و یا اص

لا از حوزه فعالیت های بازار خارج است. بنابراین نیروهای انسانی و سرمایه محدود دولت در کشورهای جهان سوم می بایستی صرف حفظ قوانین و نظم در امور، تضمین قراردادها، فراهم آوردن اطلاعات و سازماندهی پژوهشهای علمی، فراهم آوردن خدمات اساسی که ویژگی کالاهای عمومی دارند، گردد. اشتغال دولت در غیر اموری که در آن مزیت نسبی دارد،‌موجب می شود که از وظایف اصلی خود بازماند و منابع اتلاف گردد و حتی از فرصتهای تولید و سرمایه گذاری واحدهای خصوصی جلوگیری شود.

به این ترتیب شواهد گسترده ای در مورد دخالت بیش از حد دولت در امور اقتصادی و عدم کارایی آن در کشورهای پیشرفته و در حال توسعه ارائه می گردد و لیبرالیسم جدید این بار ناخشنود از فعالیت های دولت پدیده «شکست دولت» را مطرح می سازد و مکانیزم بازار را در مقابل برنامه ریزی و محدودیتها و مقررات دست و پا گیر (Regulations) عرضه می نماید و از حقوق فردی در مقابل قدرت مطلقه و انحصاری دولت حمایت می نماید و در نهایت خصوصی سازی را به عنوان استراتژی مطلوب به جهان ارائه می کند.

موج جدید خصوصی سازی نتیجه شرایط و مقتضیات سیاسی-اقتصادی در کشورهای اروپایی بوده است و به کارگیری آن در کشورهای جهان سوم با شرایط اقتصادی و سیاسی متفاوت می بایستی با احتیاط و دقت کامل صورت گیرد، حتی در مورد کشورهای پیشرفته، علی رغم موفقیتهای اولیه،‌ روتنبرگ (Rothenberg) گرایش افراطی به سوی خصوصی سازی را هشدار می دهد و می گوید شواهد تجربی و اصول تئوریک کافی هنوز وجود ندارد تا بتوان در این راه شتاب گرفت. چراغهای راهنمای کنونی چشمک زن زرد (Blinking Yellow) هستند. در نتیجه این قضاوتی خارج از اصول علمی و برداشتی ناصحیح از نقش دولت و بخش خصوصی است اگر در پاسخ به شکستهای دولت، نفی کامل دخالت دولت در امور اقتصادی را پیشنهاد کنیم و یا جایگزین موار

د شکست بازار را لزوما دولت بدانیم،‌که این هر دو عکس العملی افراطی است. استفاده از اصول اصلی مکانیزم بازار در کشورهای جهان سوم در حد اعتدال و با توجه به تجربه خصوصی سازی در دهه اخیر و بر اساس منطق علمی و روش عقلایی،‌بدون تردید مثمر ثمر خواهد بود. با این شرط که نقش تکمیلی دولت و بازار و ضرورت ابتکار عمل دولت در سازماندهی فعالیت های دینامیک اقتصادی به صورت یک اصل مورد پذیرش قرار گیرد. روشی که بهترین تجارب توسعه را برای کشورهای پیشرفته صنعتی بهمراه داشته و امروزه در چارچوبی سازمان داده شده خلاقیتها و نوآوری های شگفت آوری را برای ژاپن و کشورهای جدید صنعتی شده عرضه نموده است.
مفاهیم و اهداف
ایده اصلی در تفکر خصوصی سازی این است که فضای رقابت و نظام حاکم بر بازار، بنگاه ها و واحد های خصوصی را مجبور می سازی تا عملکرد کاراتری را نسبت به بخش عمومی داشته باشند. بر پایه این ایده، تعاریف ، مفاهیم و تئوریهای متعددی که در برگیرنده ابعاد و اهداف مختلف خصوصی سازی است ارائه می گردد.
از بین تعاریف مختلف خصوصی سازی فقط به چند نمونه که دارای نکات مهمی هستند اشاره می کنیم. بیس لی و لیتل چایلد (Beesly and Little Child) می گویند خصوصی سازی وسیله ای برای بهبود عملکرد فعالیت های اقتصادی (صنایع) از طریق افزایش نقش نیروهای بازار است، در صورتی که حد اقل 50 درصد از سهام دولتی به بخش خصوصی واگذار گردد.
ولجانوسکی (Veljhnovski) خصوصی سازی را به معنای انجام فعالی

ت های اقتصادی توسط بخش خصوصی یا انتقال مالکیت داراییها به بخش خصوصی می داند.
کی و تامسون (Key and Thompson) خصوصی سازی را اینگونه تعریف می کنند: «واژه خصوصی سازی روشهای متعدد و مختلفی برای تغییر رابطه بین دولت و بخش خصوصی را شامل می شود، از جمله “ضد ملی کردن” و یا فروش داراییهای متعلق به دولت،‌”مقررات زدایی”(Deregulation) یا حذف ضوابط محدود کننده و معرفی رقابت در انحصار های مطلق دولتی، و “پیمانکاری” (Contracting Out) یا واگذاری تولید کالاها و خدماتی که توسط دولت اداره و تامین مالی می شدند به بخش خصوصی».

شوارتز تعریف خصوصی سازی را برای کشورهای با اقتصاد متمرکز بسیار فراتر از انتقال مالکیت و تعدیل در مقررات می داند و می گوید «خصوصی سازی به معنی بوجود آوردن نظام اقتصادی جدید بر اساس بازار و در نتیجه دگرگونی و تحول در ابعاد مختلف اقتصادی می باشد».
بس (Bos) خصوصی سازی را نشانه تعالی تفکر سرمایه داری و اعتماد به کارایی بازار در مقابل عدم اطمینان به کارایی بخش عمومی بیان می کند.

اهداف خصوصی سازی:
خصوصی سازی ابزاری برای نیل به اهداف مختلف در کشورهای با سیستم اقتصادی متفاوت می باشد. در کشورهای اروپای شرقی خصوصی سازی با هدف تغییر نظام از یک اقتصاد متمرکز و دستوری به اقتصاد آزاد مورد عمل قرار می گیرد. در این کشورها خصوصی سازی نیازمند تحولات گسترده ای در ابعاد حقوقی و سیاسی است. به عنوان مثال اهداف اولیه خصوصی سازی در مجارستان این گونه اعلام می شود:

1 معرفی اقتصاد آزاد
2 افزایش کارایی اقتصادی
3 شکل دادن یک نظام سیاسی بر اساس حقوق دارایی خصوصی و آزادی فردی
4 گسترش درآمدهای دولتی
برای نیل به اهداف فوق تغییرات ساختاری مهمی می بایست صورت گیرد. نظام مالی کشور به طور کلی باید متحول گردد، موسسات، سازمان ها و نهادهای بسیاری به تدریج حذف و جایگزینیهای مناسب و مورد نیاز مکانیزم بازار باید شکل گیرد. قیمتهای نسبی کالاها تعدیل گردند، سوبسیدها و کنترل بر قیمت کالاهای غیر اساسی به تدریج حذف گردند. تمامی تحولاف فوق برای اقتصاد مجارستان جدید هستند و مهمترین مانع برای نیل به آنها مدیریت و سازماندهی ، نیروی کار ماهر و ارز خارجی است.
در کشورهای جهان سوم خصوصی سازی یک واکنش

نسبت به گسترش حوزه فعالیت های دولت و اقدامی جهت ایجاد شتاب در فرایند توسعه اقتصادی است. ترکیه خصوصی سازی را یک فرصت مناسب برای پویا نمودن اقتصاد می شمارد. تصمیم گیرندگان سیاسی-اقتصادی اهداف خصوصی سازی را به صورت ذیل اعلام می دارند:
1 به نیروهای بازار اجازه داده شود تا اقتصاد را پویا نمایند.
2 کارایی و بازدهی تولید افزایش یابد.
3 کمیت و تنوع کالاها و خدمات بالا رود.
4 مالکیت سهام گسترده شود.
5 بازار سرمایه توسعه یابد.
آت (Ott) هدف خصوصی سازی در مصر را این گونه بیان می کند:«خصوصی سازی شرکتهای در مالکیت دولت ; نه تنها یک وسیله برای تغییر ساختار اقتصاد مصر، شامل نقش بیشتر واحدهای خصوصی و افزایش رقابت می باشد، بلکه به عنوان یک زیر بنای ضروری برای توسعه اقتصادی به شمار می رود.»

اهداف خصوصی سازی در فرانسه به طور مشخص بر موارد شکست دولت و نیز مقاصد سیاسی جهت جمع آوری آراء بیشتر مردم متمرکز است. پنج هدف ذیل در اولین برنامه خصوصی سازی اعلام می گردد.
1 کاهش مسئولیت خزانه داری و کاهش کسر بودجه.
2 ایجاد کاپیتالیزم مردمی (عمومی) (Popular Capitalism) جهت استحکام اهداف سیاسی-اجتماعی
3 ایجاد فضا و شرایط رقابت بیشتر در اقتصاد
4 کاهش دخالت دولت در امور تولیدی و تجاری

5 سهیم کردن کارگران در کارخانه ها
انگلستان که خود بنیان گذار حرکت جدید است،‌اهداف خصوصی سازی را مطابق با شرایط اقتصادی کشور و در جهت نیل به مقاصد سیاسی-اجتماعی ارائه می دهد. این اهداف می بایستی هماهنگ با منافع گروه های ویژه مانند کارگران،‌صاحبان بزرگ سرمایه، احزاب سیاسی، اقشار مختلف مردم، و مدیران و کارمندان شرکتها باشد و همزمان اوضاع اقتصادی کشور را سرو سامان داده و از عدم کارایی و دیوانسالاری دولتی بکاهد.
در سال 1983 جان مور (John Moore) وزیر خزانه دارای دولت تاچر خصوصی سازی را به عنوان یک استراتژی کلیدی اعلام می دارد. آنها انتظار دارند تا در فرایند خصوصی سازی بین بخش خصوصی و دولتی توازن مطلوب برقرار گردد، تغییرات بنیانی در رفتار و عملکرد صنایع دولتی به وجود آید، منافع و امکانات قابل توجهی برای مصرف کنندگان ایجاد گردد، بهبودی کلی در پرداخت و شرایط کاری کارگران حاصل شود، و آزادی عمل و در نتیجه نو آوری و خلاقیت را برای مدیران واحد های اقتصادی دولتی تامین و تضمین نماید. این اهداف در برنامه رسمی خصوصی سازی که از طرف دولت اعلام می شود به سادگی در افزایش کارایی و ایجاد رقابت خلاصه می شود. ایجاد فضای رقابت و خدمات را با پایین ترین هزینه در اختیار مصرف کنندگان قرار می دهد، انتخاب آزاد مصرف کنندگان، واحد های اقتصادی را مجبور می کند تا برای ابقای خود، کارایی را به حد اکثر برسانند. البته در مورد خدمات عمومی که شرایط “انحصار طبیعی” بر آنها حاکم است، خصوصی سازی به این معنی نیست که به آنها اجازه داده شود که قیمتها را آن گونه که بخواهند بر مصرف کننده تحمیل نمایند. بلکه تازمانی که از شکل گیری رقابت در عرضه کالاها و خدمات اطمینان کامل حاصل نشود، مقررات جدیدی وضع می گردد و دولت همچنان نظارت کامل بر تامین کمی و کیفی کالاها با قیمت مناسب خواهد داشت.

هدفها:
بسیاری از مسائلی که به عنوان اهداف خصوصی سازی اعلام می شود، ممکن است توجیهی بر ضرورت خصوصی سازی و یا آثار آن باشد. طبقه بندی ذیل گزینشی از مهمترین اهداف و آثار خصوصی سازی است.

1 کاهش اندازه (حوزه فعالیت) بخش دولتی:
یکی از مهمترین اهداف خصوصی سازی کوچک کردن حجم فعالیت های دولت می باشد، این عمل واکنشی طبیعی نسبت به گسترش فعالیتهای اقتصادی دولت به ویژه بعد از جنگ جهانی دوم تا کنون بوده است. در امریکا کمیسیون ریاست جمهوری در امر خصوصی سازی در مقدمه گزارش خود می نویسد: «دولت فدرال بیش از حد بزرگ، بسیار پر هزینه، و مزاحم در امو روزمره زندگی شده است.» این گزارش،‌ فعالیت هایی را به طور مشخص ارائه می دهد که به روشهای مختلف می

تواند به بخش خصوصی واگذار گردند و هزینه های دولتی را کاهش دهند. در انگلستان زمانی که تاچر در سال 1979 به قدرت می رسد،‌ حدود 5/11 درصد از تولید ناخالص داخلی توسط شرکتهای در مالکیت دولت صورت می گرفت و در آغاز سومین دوره انتخاب وی(1987) این رقم به 5/7 درصد کاهش یافته و دولت تاچر به یکی از مهمترین اهداف خصوصی سازی دست یافته بود.
در کشورهایی که بازار سازمان یافته در ابعاد مختلف وجود دارد و شرایط رقابت برای تولید کالاها

و خدمات فراهم می باشد، شرکتهای دولتی را می توان مستقیما از طریق فروش داراییها و یا انتقال مالکیت به بخش خصوصی واگذار نمود و مواردی را که دولت ضرورتا می بایستی کنترل و هدایت عرضه کالا ها و خدمات را در دست داشته باشد، می تواند از طریق پیمانکاری (Voucher

) و یا روشهای دیگر به واحد های خصوصی واگذار گردد. دخالت دولت در فعالیتهای جدید نیز می بایستی با کمترین میزان از منابع و نیروهای اجرایی آغاز شود و زمان اتمام فعالیت نیز به طور دقیق مشخص گردد. شکل گیری هر نهاد جدید علی رغم این که دخالت مستمر یا گذرا باشد، بر اساس طبیعت رفتاری هر بوروکراسی دولت، گرایش به تداوم و بقای زندگی خود دارد. جالب است که در مصوبه اجرایی مربوط به تشکیل کمیسیون رئیس جمهور، جهت جلوگیری از افزایش بوروکراسی جدید، پس از تشریح دقیق حدود مالی، پرسنلی و وظایف و مدت زمان کمیسیون، در بند (b) از آخرین بخش عنوان می شود که کمیسیون 30 روز بعد از ارائه گزارش نهایی (اول آوریل 1988) می بایستی ملغی گردد.

2 انتقال مالکیت و کنترل اقتصادی:
لتوین انتقال مالکیت و کنترل فعالیتهای اقتصادی از بخش دولتی به واحدهای خصوصی را در درجه اول یک حرکت سیاسی می داند تا یک عمل اقتصادی و مالی. این انتقال در کشورهای پیشرفته سبب می شود تا بسیاری از اشتغالات و مسئولیتهای قانونی تصمیم گیرندگان اقتصادی-سیاسی در رابطه با مسائل تصمیم گیری در سرمایه گذاری، وضعیت سود و زیان و سایر مسائل تولیدی و تجارتی شرکتها کاسته شود. خصوصی سازی مسئولیت تصمیم گیرندگان سیاسی را در

پاسخگویی به نهادهای قانونی در مورد چگونگی عملکرد شرکتها کاهش می دهد. در نهایت این که،‌ مسئولین در شرایط خاص،‌ علی رغم زیان دهی برخی از شرکتها بدون اینکه کنترلی در افزایش کارایی و انجام تحولات عملی در افزایش کارایی داشته باشد، مجبورند به دلایل سیاسی جبران عدم کارایی شرکتها را با افزایش هزینه های اجتماعی بنمایند. بر عکس، در کشورهای در حال توسعه داشتن کنترل بر شرکتها به دلیل عدم مسئولیت در پاسخگویی به مراجع قانونی، یک امتیاز و شاخص قدرت محسوب می شود.

3 افزایش کارایی:

یک شاخص مهم برای مفید بودن انتقال واحدهای اقتصادی از بخش دولتی به بخش خصوصی افزایش کارایی است. موافقین خصوصی سازی عقیده دارند که حرکت به سوی بازار همراه با افزایش کارایی است. مکانیزم بازار مالی بازگشت سرمایه را برای جلب رضایت سرمایه گذاران و سهامداران الزامی می نماید. این مکانیزم در بهبود و ارتقای عملکرد شرکتها بسیار قوی تر از

سرمایه گذاریهای ناهماهنگ و سیاستهای اعتباری دولت عمل می کند، زیرا تصمیمات در کادر دولتی بر اساس ضرورتهای کوتاه مدت سیاسی گرفته می شود، در حالی که تصمیم گیری در بخش خصوصی ضرورتا می بایستی بر اساس سیاستهای دراز مدت و عقلانیت اقتصادی استوار باشد. بر اساس مکانیزم بازار مدیران بخش خصوصی مجبورند نسبت به هرگونه سرمایه گذاری

تمامی مسائل تامین اعتبار، بازگشت مناسب، و رضایت مصرف کنندگان را در نظر بگیرند. مکانیزم آزاد و انعطاف پذیر تصمیم گیری در بخش خصوصی به مدیران اجازه می دهد تا برای جلب و جذب نیروهای ماهر پرداختهای مناسبی را داشته باشند و محدود به مقررات خشک و تحت فشار اتحادیه های کارگری نباشد. مجموع نیروهای فوق، شرایط را برای تخصیص بهینه و همچنین کاهش هزینه های تولید فراهم می آورند و در نتیجه کارایی افزایش می یابد. آزادی انتخاب مصرف کننده تعیین کننده نهایی در نوع و میزان تولید می باشد که به افزایش کارایی تخصیصی (Allocative Effciency) می انجامد و فشار رقابت در بازار، تولید کنندگان را مجبور می سازد هزینه های تولید را به حد اقل برسانند. کاهش هزینه های تولید عموما با تغییر در تکنیک تولید صورت می گیرد و این تغییر نیازمند انگیزه های نوآورانه و ابتکاری می باشد. با قبول این فرض که تولید کنندگان در بخش خصوصی انگیزه بالاتری در ابتکار و نوآوری دارند تا به دنبال روشهای جدیدتر، و پروسه تولید با هزینه پایین تر بروند، می توان این نتیجه را حاصل نمود که مکانیزم آزاد بازار قادر است کارایی مولد (خلاقیت)

(Productive Efficiency) را نیز بالا ببرد. ویکرو یارو دو چهره معروف در ادبیات خصوصی سازی مزیت واحدهای خصوصی را در افزایش کارایی، با توجه به آخرین آزمونهای انجام شده، در تولید کالاها و خدماتی که در شرایط رقابت هستند، مورد تایید قرار می دهند، در حالی که اگر واحدهای تولیدی پس از خصوصی سازی همچنان در شرایط انحصاری باقی بماند نتیجه مشخص در مورد آن نمی توان ارائه داد.
لتوین شواهد متعددی را در افزایش کارایی نشان می دهد. به ویژه در مطالعاتی که در انگلستان، کانادا و ژاپن صورت گرفته است،‌ارائه خدمات مربوط به جمع آوری زباله و فضولات توسط بخش

خصوصی در مقایسه با موارد مشابه در بخش دولتی،‌ همگی صرفه جویی در هزینه ها را نشان می دهد. یک نتیجه مهم این مطالعات این بود که در نواحی مختلف انگلستان مسئولین محلی شهرداریها، بسیاری از امور مربوط به نظافت شهر و خدمات دیگر شهری را به بخش خصوصی واگذار نمایند.

4کاهش کسر بودجه و بدهی های ملی:
انتقال فعالیتهای اقتصادی با فروش دارایی و یا روشهای دیگر عموما کاهش در هزینه ها و افزایش درآمدها را موجب می شود،‌ در صورتی که دولت قادر باشد رشد هزینه های آتی برنامه های دولتی را متوقف سازد. فروش مستقیم داراییها و شرکتهای تحت پوشش درآمد نقدی را با توجه به میزان و روش فروش افزایش می دهد و عموما برخی از مشکلات کوتاه مدت کشورها را در این روش یک بار فروش برطرف می کند. کاهش مستمر کسر بودجه زمانی حاصل می شود که به طریقی هزینه های دراز مدت دولت کاهش یابد و یا همزمان درآمدهای مستمر افزایش یابد. به عنوان مثال در قراردادهای پیمانکاری با صرفه جویی در هزینه ها،‌ روند دراز مدت هزینه های جاری دولتی کاهش می یابد و یا در فروش شرکتهای زیان ده علاوه بر درآمدهای نقدی کاهش در

سوبسیدهای قابل پرداخت در آینده را سبب می شود. همچنین تاکید و توجه بیشتر بر پرداخت هزینه ها توسط استفاده کننده نهایی کالاها و خدمات، درآمد مستمر دولتی را بالا می برد. البته فروش شرکتهای سود ده ممکن است روند درآمدهای آتی را متاثر سازد و در مجموع کاهش در کسر بودجه ایجاد نکند. در گزارش کمیسیون ریاست جمهور در امریکا در مورد هدف قرار دادن

کاهش کسر بودجه در خصوصی سازی هشدار می دهد و فروشهای دراز مدت داراییهای دولتی را چندان موثر در کاهش کسر بودجه نمی داند. البته در فروشهای عمده شرکتهای دولتی گاه درآمدهای قابل توجهی حاصل می شود، به عنوان مثال فروش شرکت پاری باس (Paribas) حدود 4میلیارد دلار در فرانسه، بریتیش گاز (British Gas) 12میلیارد دلار برای انگلستان و NTT حدود 15میلیارد دلار برای دولت ژاپن درآمد بوجود آورد.


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی مح

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود تحقیق در مورد متـن کامل وصیتنامه سیاسى و الهى بنیان گذار جمهورى اسلامى فایل ورد (word) دارای 37 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود تحقیق در مورد متـن کامل وصیتنامه سیاسى و الهى بنیان گذار جمهورى اسلامى فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود تحقیق در مورد متـن کامل وصیتنامه سیاسى و الهى بنیان گذار جمهورى اسلامى فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود تحقیق در مورد متـن کامل وصیتنامه سیاسى و الهى بنیان گذار جمهورى اسلامى فایل ورد (word) :

متـن کامل وصیتنامه سیاسى و الهى بنیان گذار جمهورى اسلامى
ایران حضرت آیه الله العظمـى امام خمینى ( قدس سره الشریف )

متـن کامل وصیتنامه سیاسى و الهى بنیان گذار جمهورى اسلامى
ایران حضرت آیه الله العظمـى امام خمینى ( قدس سره الشریف )

قـال رسـول الله صلـى الله علیه و آله و سلـم: انـى تـارک فیکــم الثقلیـن کتاب الله و عترتى أهل بیتى فانهما لـن یفتـرقا حتـى یردا على الحـوض.
الحمدلله و سبحانک اللهم صل علـى محمـد و آله مظاهـر جمـالک و جلالک و خزان أسـرار کتـابک الذى تجلـــى فیه الأحـدیه بجمیع أسمائک حتـى المستأثر منها الذى لایعلمه غیرک و اللعن علـى ظالمیـهم أصل الشجــره الخبیثه .

و بعد این جانب مناسب مى دانم که شمه کوتاه و قاصر در باب ثقلیـن تذکر دهم ، نه از حیث مقامات غیبى و معنوى و عرفانى که قلـم مثل منـى عاجز است از جسارت در مرتبه اى که عرفان آن بـر تمام دأره وجـود از ملک تا ملکـوت اعلى و از آنجا تا لاهـوت و آنچه در فهم مـن و تو ناید سنگین و تحمل آن فوق طاقت ، اگر نگویم ممتنع است. و نه از آنچه بر بشریت گذشته است از مهجور بـودن از حقایق مقام والاى ثقل اکبر و ثقل کبیر که از هـر چیز اکبر است جز ثقل اکبـر که اکبـر مطلق است و نه از آنچه گذشته است بـرایـــن دو ثقل از دشمنان خـدا و طاغوتیان بازیگر که شمارش آن براى مثل منـى میسر نیست با قصـور اطلاع و وقت محدود ، بلکه مناسب دیدم اشاره اى گذرا و بسیـار کـوتـاه از آنچه بـر ایـن دو ثقل گذشته است

بنمـایـم. شاید جمله لـن یفترقا حتـى یردا على الحـوض اشاره باشد براینکه بعد از وجود مقدس رسول الله صلى الله علیه وآله و سلـم هر چه بر یکـى از ایـن دو گذشته است بر دیگرى گذشته است و مهجـوریت هریک مهجوریت دیگرى است تا آنگاه که ایـن دو مهجـور بر رسـول خدا در حوض وارد شوند. و آیا ایـن حـوض مقام اتصال کثرت به وحدت است و اضمحلال قطرات در دریا است یا چیزى دیگر که به عقل و عرفان بشـر راهى ندارد و باید گفت آن ستمى که از طاغوتیان برایـن دو ودیعه رسـول اکرم صلـى الله علیه وآله و سلـم گذشته برامت مسلمان بلکه بـر بشـریت گذشته است که قلــم از آن عاجز است . و ذکر این نکته لازم است که حدیث ثقلین متواتر بین جمیع مسلمیـن است و کتب اهل سنت از صحاe ششگانه تا کتب دیگـر آنان بـا الفاظ مختلفه و موارد مکرره از پیغمبراکرم صلى الله علیه وآله و سلـم به طـور متـواتـر نقل شـده است و ایـن حـدیث شریف حجت قاطع است بـرجمیع بشر بـویژه

مسلمانان مذاهب مختلف و بایـد همه مسلمانان که حجت برآنان تمام است جـوابگـوى آن باشنـد و اگـر عذرى بـراى جـاهلان بـى خبـر بـاشـد بـراى علمــاى مذاهب نیست . اکنـون ببینیـم چه گذشته است بـر کتـاب خـدا ایـن ودیعه الهى و مـاتـرک پیامبـر اسلام صلـى الله علیه وآله و سلـم. مسـأل إسف انگیزى که بایـد بـراى آن خـون گـریه کـرد ، پـس از شهادت حضـرت على (ع) شروع شد .
خود خـواهان و طاغوتیان ، قـرآن کریـم را وسیله اى کـردنـد بـراى حکـومتهاى ضد قرآنى و مفسران حقیقى قرآن و آشنایان به حقایق را که سراسـر قرآن را از پیامبـر اکرم صلـى الله علیه وآله و سلـم دریافت کرده بودند و نداى انى تارک فیکـم الثقلان در گوششان بود بـا بهانه هاى مختلف و تـوطئه هاى از پیـش تهیه شـده آنان را عقب زده و با قـرآن ، در حقیقت قـرآن را که بـراى بشـریت تا ورود به حوض بزرگتریـن دستـور زندگانى مادى و معنوى بـود و هست از صحنه خارج کردند و برحکـومت عدل ال

هى که یکـى از آرمانهاى ایـن کتاب مقدس بوده و هست خط بطلان کشیدند و انحراف از دیـن خدا و کتاب و سنت الهى را پایه گذارى کردنـد تا کار به جأى رسیـد که قلـم از شرح آن شرمسار است. و هر چه ایـن بنیان کج به جلـو آمـد کج ها و انحـرافها افزون شـد تا آنجا که قـرآن کـریـم را که بـراى رشـد جهانیـان و نقطه جمع همه مسلمـانـان بلکه عأله بشـرى از مقـام شامخ احـدیت به کشف تام محمدى(ص) تنزل کرد که بشریت را به آنچه باید برسند ، برسانـد و این ولیده ع

لـم الاسمإ را از شر شیاطیـن وطاغوتها رها سازد و جهان را به قسط و عدل رسـانـد و حکـومت را به دست اولیإ الله معصـومیـن علیهم صلـوات الاولیـن و الاخـریـن بسپارد تا آنان به هر که صلاح بشریت است بسپارنـد ، چنان از صحنه خارج نمـودند که گـوئى نقشـى براى هـدایت نـدارد و کار به جأى رسید که نقـش قرآن به دست حکومتهاى جأر و آخـوندهاى خبیث بدتر از طاغوتیان وسیله اى براى اقامه جور و فساد و تـوجیه ستمگران و معانـدان حق تعالـى شـد و مع الاسف به دست دشمنـان تـوطئه گــر و دوستان جاهل ، قرآن ایـن کتاب سرنوشت ساز ، نقشى

 

جز در گـورستانها و مجالـس مردگان نداشت و ندارد و آنکه باید وسیله جمع مسلمانان و بشریت و کتاب زندگـى آنان باشد ، وسیله تفرقه و اختلاف گردید و یا به کلـى از صحنه خارج شـد ، که دیدیـم اگر کسـى دم از حکـومت اسلامى برمىآورد و از سیاست که نقـش بزرگ اسلام و رسـول بزرگـوار صلـى الله علیه وآله و سلـم و قـرآن و سنت مشحـون آن است سخــن مى گفت گـوئى بزرگتریـن معصیت را مرتکب شده و کلمه آخـوند سیاسى مـوازن با آخـوند بـى دیـن شـده بـود و اکنـون نیز است. و اخیرا قدرتهاى شیطانى بزرگ به وسیله حکـومتهاى منحرف خارج از تعلیمات اسلامـى که خـود را به دروغ به اسلام بسته انـد بـراى محـو قرآن و تثبیت مقاصـد شیطـانـى ابـر قـدرتها ، قـرآن را با خط زیبـا طبع مى کنند و به اطراف مـى فرستند و با ایـن حیله شیطانى قرآن را از صحنه خارج مـى کننـد. ما همه دیـدیـم قرآنـى را که محمـدرضا خان پهلوى طبع کرد و عده اى را اغفال کرد و بعضى آخـوندهاى بى خبر از مقاصد اسلامى هـم مداح او بـودند و مى بینیـم که ملک فهد هر سال مقدار زیادى از ثروتهاى بـى پایان مردم را صرف طبع

قرآن کریـم و محال تبلیغات مذهب ضـد قرآنـى مـى کند و وهابیت ایـن مذهب سراپا بى اساس و خرافاتى را ترویج مى کند و مردم و ملتهاى غافل را سـوق به سوى ابر قدرتها مى دهد و از اسلام عزیز و قرآن کریـم براى هدم اسلام و قرآن بهره بردارى مـى کند. ما مفتخریـم و ملت عزیز سرتاپا متعهد به اسلام و قرآن مفتخر است که پیرو مذهبى است که مى خـواهد حقایق قرآنـى که سراسـر آن از وحـدت بین مسلمیـن بلکه بشریت دم مى زند ، از مقبره ها و گورستانها نجات دا

ده و به عنوان بزرگتریـن نسخه نجات دهنـده بشر از جمیع قیـودى که بـر پاى و دست و قلب و عقل او پیچیده است و او را به سـوى فنا و نیستى وبردگى و بندگى طاغوتیان مـى کشانـد ، نجات دهـد. و ما مفتخـریـم که پیرو مذهبـى هستیـم که رسـول خدا مـوسـس آن به إمر خـداوند تعالـى بـوده و امیرالمـومنین على بـن ابى طالب ایـن بنده رها شده از تمام قیود ، مإمـور رها کردن بشر از تمام اغلال و بردگیها است. ما مفتخریـم که کتاب نهج البلاغه که بعد از قرآن بزرگتریـن دستور زندگى مادى و معنوى و بالاتریـن کتاب رهأى بخـش بشر است و دستورات معنوى و حکـومتـى آن بـالاتـریـن راه نجـات است ، از امام معصـوم ما است. ما مفتخریم که أمه معصومیـن از على بـن ابى طالب گرفته تا منجى بشـر حضـرت مهدى صـاحب زمـان علیهم آلاف التحیـات و السلام که به قدرت خداوند قادر زنده و ناظر ا

 

مـور است أمه ما هستند. ما مفتخریـم که ادعیه حیات بخـش که او را قرآن صاعد مـى خـوانند از أمه معصـومیـن ما است. ما به مناجـات شعبـانیه امامـان و دعاى عرفات حسین بـن على علیهما السلام و صحیفه سجادیه ایـن زبـور آل محمد و صحیفه فاطمیه که کتاب الهام شده از جانب خـداوند تعالـى به زهراى مرضیه است از ما است .
ما مفتخریـم که باقرالعلـوم بالاتریـن شخصیت تاریخ است و کسى جز خـداى تعالـى و رسـول صلـى الله علیه وآله و أمه معصـومیــــن علیهم السلام ، مقام او را درک نکرده و نتوانند درک کرد ، از مااست.
و مـا مفتخـریـم که مذهب مـا جعفـرى است که فقه مـا که دریــاى بـى پـایان است یکـى از آثـار اوست و مـا مفتخـریـم به همه أمه معصـومیـن علیهم صلـوات الله و متعهد به پیـروى آنـانیــم .
ما مفتخریم که أمه معصومیـن ما صلوات الله و سلامه علیهم درراه تعالى دیـن اسلام و در راه پیاده کردن قرآن کریم که تشکیل حکومت عدل یکـى از ابعاد آن است در حبـس و تبعیـد به سر برده و عاقبت در راه برانـدازى حکـومتهاى جأرانه و طاغوتیان زمان خـود شهید شـدند. و ما امروز مفتخریم که مـى خـواهیـم مقاصد قرآن و سنت را پیاده کنیم و اقشار مختلفه ملت ما در ایـن راه بزرگ سرنوشت ساز سـر از پـا نشناخته جان و مال و عزیزان خـود را نثـار راه خـدا مى کنند .
ما مفتخـریـم که بـانـوان و زنان پیـر و جـوان و خـرد و کلان در صحنه هاى فرهنگـى و اقتصادى و نظامى حاضر و همدوش مردان یا بهتر از آنان در راه تعالى اسلام و مقاصد قرآن کریـم فعالیت دارند. و آنان که تـوان جنگ دارند در آمـوزش نظامى که براى دفاع از اسلام و کشـور اسلامـى از واجبـات مهم است شـرکت و از محـرومیتهأى که تـوطئه دشمنان و نا آشنأى دوستـان از احکـام اسلام و قـرآن بـر آنها بلکه بـراسلام و مسلمـانـان تحمیل نمـودنـد ، شجــــاعانه و متعهدانه خـود را رهانـده و از قیـد خـرافاتـى که دشمنان بـراى منافع خود به دست نادانان و بعضـى آخـونـدهاى بـى اطلاع از مصالح مسلمیـن به وجـود آورده بـودند خارج نموده اند. و آنان که تـوان جنگ ندارند در خدمت پشت جبهه به نحـو ارزشمندى که دل ملت را از شـوق و شعف به لـرزه در مـىآورد و دل دشمنان و جاهلان بـدتـر از دشمنان را از خشـم و غضب مـى لـرزاند اشتغال دارنـد. و ما مکـرر دیدیـم که زنان بزرگوارى زینب گونه علیها سلام الله فریاد مى زنند که فرزنـدان خـود را از دست داده و در راه خـداى تعالـى و اسلام عزیز از همه چیز خـود گذشته و مفتخرند به ایـن امر و مـى داننـد آنچه به دست آورده انـد بالاتـر از جنات نعیـم است چه رسـد بمتاع نـاچیز دنیـا ، و ملت مـا بلکه ملتهاى اسلامـى و مستضعفــان جهان مفتخـرنـد به اینکه دشمنان آنان که دشمنـان خـداى بزرگ و قـرآن کریـم و اسلام عزیزند درندگانى هستند که از هیچ جنایت و خیانتـى براى مقاصد شـوم جنایتکارانه خـود دست نمى کشند و براى رسیدن به ریاست و مطامع پست خـود دوست و دشمـن را نمـى شناسنـد و در رإس آنان آمریکا ایـن تروریست بالذات دولتـى است که سرتاسر جهان را به آتش کشیده و هـم پیمان او صهیونیست جهانى است که براى رسیدن به مطامع خود جنایاتى مرتکب مى شود که قلم ها از نوشتـن و زبانها از گفتـن آن شرم دارنـد و خیال ابلهانه اسـرأیل بزرگ ، آنان را به هـر جنـایتـى مـى کشـانـد. و ملتهاى اسلامـى و مستضعفـان جهان مفتخرند که دشمنان آنها حسین اردنـى ایـن جنایت پیشه دوره گرد ، و حسـن و حسنـى مبارک هـم آخـور با اسرأیل جنایتکارند و در راه خـدمت به آمریکا و اسـرأیل از هیچ خیانتـى به ملتهاى خـود روى گردان نیستنـد. و ما مفتخریـم که دشمـن ما صـدام عفلقـى است که دوست و دشمـن او را به جنایت کارى و نقض

حقوق بیـن المللى و حقوق بشـر مـى شناسند و همه مـى داننـد که خیانتکارى او به ملت مظلـوم عراق و شیخ نشینان خلیج ، کمتـر از خیانت به ملت ایـران نباشـد و مـا و ملتهاى مظلـوم دنیـا مفتخـریـم که رسـانه هـاى گـروهــى و دستگـاههاى تبلیغات جهانـى ، ما و همه مظلـومـان جهان را به هـر جنایت و خیانتـى که ابرقـدرتهاى جنایتکار دستـور مـى دهنـد متهم مـى کننـد . کـدام افتخار بالاتر و والاتـر از اینکه آمریکا با همه ادعاهـایـش و همه سـاز و بـرگهاى جنگیــش و آن همه دولتهاى سرسپرده اش و به دست داشتـن ثروتهاى بـى پایان ملتهاى مظلـوم عقب افتاده و در دست داشتـن تمام رسانه هاى گروهى در مقابل ملت غیور ایران و کشـور حضـرت بقیه الله ارواحنا

لمقـدمه الفـدإ آن چنان وامانده و رسـوا شده است که نمى داند به که متـوسل شـود و رو به هر کـس مى کند جـواب رد مى شنـود و ایـن نیست جز به مددهاى غیبـى حضرت بارى تعالى جلت عظمته که ملت ها را بـویژه ملت ایران اسلامى را بیدار نموده و از ظلمات ستمشاهى به نـور اسلام هدایت نمـوده. مـن اکنـون به ملتهاى شـریف ستمـدیـده و به ملت عزیز ایــــران توصیه مى کنـم که از ایـن راه مستقیـم الهى که نه به شرق ملحد و نه به غرب ستمگر کافر وابسته است بلکه به صراطـى که خـداوند به آنها نصیب فرموده است محکـم و استـوار و متعهد و پایدار پاىبند بـوده و لحظه اى از شکـر ایـن نعمت غفلت نکـرده و دستهاى ناپـاک عمال ابرقدرتها چه عمال خارجى و چه عمال داخلـى بدتر از خارجـى تزلزلـى در نیت پاک و اراده آهنیـن آنان رخنه نکند و بدانند که هر چه رسانه هاى گروهى عالم و قدرتهاى شیطانـى غرب و شرق اشتلـم مـى زنند دلیل بر قـدرت الهى آنان است و خـداوند بزرگ سزاى آنان را ، هم در ایـن عالم و هـم در عوالـم دیگر خـواهد داد انه ولـى النعم و بیـده ملکـوت کل شـىء و بـا کمـال جـد و عجز از ملتها

ى مسلمان مـى خـواهـم که از أمه اطهار و فـرهنگ سیاسـى ، اجتماعى ، اقتصادى ، نظامى ا

یـن بزرگ راه نمایان عالم بشریت به طور شایسته و به جان و دل و جان فشانـى و نثـار عزیزان پیـروى کننـد. از آن جمله دست از فقه سنتـى که بیـان گـر مکتب رسـالت و امـامت است و ضامـن رشد و عظمت ملتها است چه احکام اولیه و چه ثانـویه که هر دو مکتب فقه اسلامى است ، ذره اى منحرف نشـوند و به وسـواس خناسان معاند با حق و مذهب گـوش فرا ندهند و بدانند قدمى انحرافى مقدمه سقـوط مذهب و احکام اسلامـى و حکـومت عدل الهى است و از آن جمله از نماز جمعه و جماعت که بیانگـر سیـاسـى نمـاز است هـرگز غفلت نکننـد که ایـن نمـاز جمعه از بزرگتـریـن عنایات حق تعالـى بـر جمهورى اس

لامـى ایـران است و از آن جمله مـراســـم عزادارى أمه اطهار و بـویژه سیدمظلـومان و سـرور شهیـدان حضرت ابـى عبـدالله الحسیـن صلـوات وافر الهى و انبیإ و ملأکه الله و صلحإ بر روح بزرگ حماسـى او بـاد هیچگـاه غفلت نکننـد . و بـداننـد آنچه دستـور أمه علیهم السلام براى بزرگداشت ایـن حماسه تاریخى اسلام است و آنچه لعن و نفریـن بـر ستمگـران آل بیت است تمام ، فـریاد قهرمانانه ملتها است بر سردمداران ستـم پیشه در طـول تاریخ الى الابـد. و مـى دانید که لعن و نفریـن و فریاد از بیـداد بنـى امیه لعنت الله علیهم با آن که آنان منقرض و به جهنـم رهسپار شـده اند فریاد بر سر ستمگران جهان و زنده نگهداشتـن ایـن فریاد ستم شکـن است. و لازم است در نـوحه ها و اشعار مرثیه و اشعار ثناى از أمه حق علیهم سلام الله به طـور کوبنده فجایع و ستمگریهاى ستمگران هر عصر و مصر یادآورى شود و در ایـن عصر که عصر مظلومیت جهان اسلام به دست آمـریکا و شـوروى و سایر وابستگان به آنان و از آن جمله آل سعود ا

ین خأنیـن به حرم بزرگ الهى لعنت الله و ملأکته و رسله علیهم است به

طـور کـوبنده یادآورى و لعن و نفریـن شـود. و همه باید بـدانیـم که آنچه مـوجب وحـدت بین مسلمین است ایـن مراسـم سیاسـى است که حافظ ملیت مسلمیـن بـویژه شیعیان أمه اثنـى عشـر علیهم صلـوات الله وسلـم . و آنچه لازم است تذکر دهـم آن است که وصیت سیاسى الهى ایـن جانب اختصاص به ملت عظیـم الشإن ایران ندارد بلکه تـوصیه به جمیع ملل اسلامى و مظلومان جهان از هر ملت و مذهب مى باشد . از خداوند عز و جل عاجزانه خـواهانـم که لحظه اى ما و ملت ما را به خود واگذار نکند و از عنایات غیبى خود به ایـن فرزندان اسلام و رزمنـدگـان عزیز لحظه اى دریغ نفـرمـایـــد .
روح الله الموسوى الخمینى

اهمیت انقلاب شکـوهمنـد اسلامـى که دستآورد میلیــونها انسان ارزشمند و هزاران شهید جاوید آن و آسیب دیدگان عزیز ، ایـن شهیدان زنـده است و مـورد امیـد میلیـونها مسلمانان و مستضعفان جهان است به قدرى است که ارزیابى آن از عهده قلـم و بیان والاتر و بـرتـر است ، اینجانب روح الله مـوسـوى خمینـى که از کرم عظیـم خداوند متعال با همه خطایا مإیوس نیستـم و زادراه پرخطرم همان دلبستگـى به کرم کریـم مطلق است به عنـوان یک نفر طلبه حقیر که همچـون دیگـر بـرادران ایمـانـى امیـد به ایـن انقلاب و بقـــاء دست آوردهاى آن و به ثمر رسیـدن هر چه بیشتـر آن دارم به عنـوان وصیت به نسل حاضـر و نسل هاى عزیز آینده مطالبـى هرچنـد تکـرارى عرض مى نمایم و از خداوند بخشاینده مى خواهم که خلوص نیت در ایـن تذکرات عنایت فرماید :
1 ـ مـا مـى دانیـم که ایـن انقلاب بزرگ که دست جهان خــــواران و ستمگران را از ایران بزرگ کـوتاه کـرد با تإییـدات غیبـى الهى پیروز گردیـد. اگـر نبـود دست تـواناى خـداوند امکان نـداشت یک جمعیت سى وشـش میلیونى با آن تبلیغات ضداسلامى و ضد روحانى خصوص در ایـن صدسال اخیر و با آن تفرقه افکنیهاى بـى حساب قلـم داران و زبان مردان در مطبوعات و سخنرانى ها و مجالـس و محافل ضداسلامى و ضـد ملـى به صـورت ملیت و آن همه شعرها و بذله گـوئیها و آن همه مراکز عیاشـى و فحشإ و قمار و مسکرات و مـواد مخـدره که همه و همه براى کشیدن نسل جـوان فعال که باید در راه پیشرفت و تعالى و تـرقـى میهن عزیز خـود فعالیت نماینـد به فساد و بـى تفاوتـى در پیشامـدهاى خـأنانه که به دست شاه فاسـد و پـدر بـى فـرهنگـش و دولتها و مجالـس فرمایشـى که از طرف سف

ارتخانه هاى قدرتمندان بر ملت تحمیل مـى شـد و از همه بـدتر وضع دانشگاهها و دبیرستانها و مراکز آمـوزشـى که مقدرات کشـور به دست آنان سپرده مـى شد با به کار گـرفتـن معلمان و استادان غرب زده یا شـرق زده صددرصـد مخالف اسلام و فرهنگ اسلامـى بلکه ملى صحیح با نام ملیت و ملـى گرایى گر چه در بین آنان مردانى متعهد و دلسوز بودند لکـن با اقلیت فاحش آنان و در تنگنا قرار دادنشان کار مثبتـى نمـى تـوانستنـد انجام دهنـد و با ایـن همه و دهها مسأل

دیگـر از آن جمله به انزوا و عزلت کشیدن روحانیان و با قـدرت تبلیغات به انحراف فکرى کشیـدن بسیارى از آنان ، ممکـن نبود این ملت با این وضعیت یکپارچه قیام کننـد و در سرتاسـر کشـور با ایـده واحـد و فـریاد الله اکبـر و فـداکاریهاى حیرت آور و معجزهآسا تمام قـدرتهاى داخل و خارج را کنار زده و خـود مقـدرات کشـور را به دست گیـرد. بنابـرایـن شک نباید کرد که انقلاب اسلامـى ایران از همه انقلابها جداست ، هـم در پیدایـش و هم در کیفیت مبارزه و هـم در انگیزه انقلاب و قیام. و تردید نیست که ایـن یک تحفه الهى و هدیه غیبى بـوده که از جانب خداوندمنان برایـن ملت مظلـوم غارت زده عنایت شده است .
2 ـ اسلام و حکـومت اسلامـى پدیده الهى است که با به کار بستن آن سعادت فرزنـدان خـود را در دنیا و آخرت به بالاترین وجه تإمیـن مـى کند و قدرت آن دارد که قلـم سرخ بر ستمگریها و چپاول گریها و فسادها و تجاوزها بکشد و انسانها را به کمال مطلوب خـود برساند و مکتبـى است که بر خلاف مکتبهاى غیر تـوحیدى در تمام شئون فردى و اجتماعى و مادى و معنـوى و فرهنگى و سیاسى و نظامى و اقتصادى دخـالت و نظارت دارد و از هیچ نکته ولـو بسیـار نـــاچیز که در تربیت انسان و جامعه و پیشرفت مادى و معنـوى نقـش دارد فروگذار ننموده است و مـوانع و مشکلات سـر راه تکامل را در اجتماع و فرد گوشزد نموده و برفع آن کوشیده است. اینک که به تـوفیق و تإیید خداوند ، جمهورى اسلامى با دست تـواناى ملت متعهد پایه ریزى شده و آنچه در ایـن حکومت اسلامى

مطرح است اسلام و احکام مترقى آن است ، بـرملت عظیـم الشـإن ایـران است که در تحقق محتـواى آن به جمیع ابعاد و حفظ و حـراس

ت آن بکـوشنـد که حفظ اسلام در رإس تمـــام واجبـات است ، که انبیـإ عظام از آدم علیه السلام تـا خـاتــــم النبییـن صلى الله علیه وآله و سلـم در راه آن کوشـش و فداکارى جان فرسا نمـوده اند و هیچ مانعى آنان را از ایـن فریضه بزرگ باز نـداشته و همچنیـن پـس از آنان اصحـاب متعهد و أمه اسلام علیهم صلوات الله با کوششهاى تـوان فرسا تا حد نثار خون خـود در حفظ آن کـوشیـده انـد و امروز بر ملت ایران خصـوصا و بـر جمیع مسلمانان عمـوما واجب است ایـن امانت الهى را که در ایـران به طـور رسمـى اعلام شده و در مدتـى کـوتاه نتایج عظیمـى به بار آورده با تمام تـوان حفظ نموده و در راه ایجاد مقتضیات بقإ آن و رفع موانع و مشکلات آن کـوشـش نماینـد و امیـد است که پرتـو نـور آن بـرتمام کشـورهاى اسلامـى تابیدن گرفته و تمام دولتها و ملتها با یکدیگر تفاهم در ایـن امر حیاتى نمایند و دست ابرقدرتهاى عالـم خوار و جنایتکاران تاریخ را تا ابـد از سر مظلـومان و ستمـدیدگان جهان کـوتاه نمایند . اینجانب که نفـس هاى آخر عمر را مى کشـم به حسب وظیفه ، شطـرى از آنچه در حفظ و بقإ ایـن ودیعه الهى دخالت دارد و شطرى

از مـوانع و خطرهایـى که آن را تهدید مـى کنند براى نسل حاضر و نسل هاى آینده عرض مى کنـم و توفیق و تإیید همگان را از درگـاه پـروردگـار عالمیـان خـواهـانــم .
الف ـ بـى تـردیـد رمز بقإ انقلاب اسلامـى همان رمز پیروزى است و رمز پیـروزى را ملت مـى داند و نسل هاى آینـده در تاریخ خـواهنـد خواند که دو رکـن اصلى آن انگیزه الهى و مقصد عالى حکومت اسلامى و اجتماع ملت در سراسر کشـوربا وحـدت کلمه براىهمان انگیزه ومقصد. اینجـانب به همه نسل هـاى حـاضـر و آینـده وصیت مـى کنـم که اگـر بخـواهیـد اسلام و حکـومت الله بـرقـرار باشـد ، و دست استعمار و استثمارگران خارج و داخل از کشورتان قطع شـود ایـن انگیزه الهى را که خـداوند تعالـى در قرآن کریـم برآن سفارش فرمـوده است از دست نـدهیـد و در مقابل ایـن انگیزه که رمز پیـروزى و بقـإ آن است ، فرامـوشى هدف و تفرقه و اختلاف است. بى جهت نیست که بـوقهاى تبلیغاتى در سراسر جهان و ولیده هاى بـومى آنان تمام تـوان خـود را صرف شایعه ها و دروغ هاى تفرقه افکـن نمـوده اند و میلیاردهادلار بـراى آن صـرف مى کننـد. بـى انگیزه نیست سفـرهاى دأمـى مخالفان جمهورى اسلامـى به منطقه و مع الاسف در بیـن آنان از سردمـداران و حکـومتهاى بعض کشـورهاى اسلامـى که جزبه منـافع شخصـى خـود فکـر نمى کنند و چشـم و گـوش بسته تسلیـم آمریکا هستند دیده مى شـود و بعض از روحانـى نماها نیز به آنان ملحقند. امروز و در آتیه نیز آنچه براى ملت ایران و مسلمانان جهان بایـد مطرح باشـد و اهمیت آن را در نظر گیـرنـد ، خنثـى کـردن تبلیغات تفـرقه افکـن خــانه برانداز است. توصیه اینجانب به مسلمیـن و خصوص ایرانیان بـویژه در عصـر حاضر آن است که در مقابل ایـن تـوطئه ها عکـس العمل نشان داده و به انسجام و وحـدت خـود به هر راه ممکـن افزایـش دهند و کفـار و منـافقـان را مـإیـوس نمـاینـد .
ب ـ از تـوطئه هاى مهمى که در قرن إخیر ، خصوصا در دهه هاى معاصر و بـویژه پـس از پیروزى انقلاب آشکارا به چشـم مى خـورد ، تبلیغات دامنه دار با ابعاد مختلف براى مإیوس نمـودن ملتها و خصـوص ملت فـداکار ایران از اسلام است ، گاهـى ناشیانه و با صـراحت به اینکه احکام اسلام که هزار و چهارصد سال قبل وضع شده است نمى تـواند در عصـر حاضر کشـورها را اداره کنـد یا آنکه اسلام یک دیـن ارتجاعى است و با هر نـوآورى و مظاهـر تمـدن

مخالف است و در عصـر حاضـر نمـى شود کشـورها از تمدن جهانـى و مظاهر آن کناره گیرند و امثال ایـن تبلیغات ابلهانه و گـاهـى مـوذیـانه و شیطنتآمیز به گـونه طـرفـدارى از قـداست اسلام که اسلام و دیگـر ادیان الهى سـروکـار دارنـد با معنـویات و تهذیب نفـوس و تحذیر از مقامات دنیایـى و دعوت به تـرک دنیـا و اشتغال به عبـادات و اذکـــار و ادعیه که انسان را به خداى تعالـى نزدیک و از دنیا دور مى کند و حکـومت و سیاست و سررشته دارى برخلاف آن مقصـد و مقصـود بزرگ و معنـوى است چه اینها تمـام ب

ـراى تعمیـر دنیا است و آن مخـالف مسلک انبیإ عظام است و مع الاسف تبلیغ به وجه دوم در بعض از روحـانیــــان و متدینان بى خبر از اسلام تإثیر گذاشته که حتى دخالت در حکـومت و سیاست را به مثـابه یک گنـاه و فسق مـى دانستنـد و شـایـد بعضـى بـداننـد و ایـن فـاجعه بزرگـى است که اسلام مبتلاى به آن بــود. گـروه اول که بـایـد گفت از حکـومت و قـانـون و سیاست یـا اطلاع ندارند یا غرضمندانه خـود را به بـى اطلاعى مـى زننـد زیرا اجـرإ قـوانیـن بـر معیار قسط و عدل و جلـوگیـرى از ستمگـرى و حکـومت جـأرانه و بسط عدالت فـردى و اجتماعى و منع از فساد و فحشإ و انواع کجرویها و آزادى برمعیار عقل و عدل و استقلال و خـودکفأى و جلـوگیـرى از استعمار و استثمار و استعبـاد و حـدود و قصاص و تعزیرات بر میزان عدل براى جلـوگیرى از فساد و تباهـى یک جامعه و سیاست و راه بردن جامعه به موازیـن عeل و عدل و انصاف و صدها از ایـن قبیل ، چیزهایى نیست که با مرور زمان در طـول تاریخ بشر و زندگى اجتماعى کهنه شـود. ایـن دعوى به مثابه آن است که گفته شود. قـواعد عقلى و ریاضـى در قرن حاضر باید عوض شـود و به جاى آن قـواعد دیگر نشانـده شـود. اگر در صـدر خلقت ، عدالت اجتماعى باید جارى شود و از ستمگرى و چپاول و قتل بایـد جلـوگیرى شـود ، امروز چـون قرن اتـم است آن روش کهنه شده و ادعاى آنکه اسلام با نوآوردها مخالف است همان سان که محمدرضا پهلوى مخلـوع مى گفت که اینان مـى خـواهند با چارپایان در ایـن عصـر سفر کن

 

نـد یک اتهام ابلهانه بیـش نیست. زیرا اگر مراد از مظاهر تمـدن و نـوآوردها ، اختـراعات و ابتکارات و صنعتهاى پیشرفته که در پیشـرفت و تمـدن بشر دخالت دارد ، هیچگاه اسلام و هیچ مذهب تـوحیـدى با آن مخالفت نکرده و نخواهد کرد بلکه علـم و صنعت ، مورد تإکید اسلام و قرآن مجیـد است و اگر مراد از تجـدد و تمـدن به آن معنـى است که بعض روشنفکران حـرفه اى مـى گـوینـد که آزادى در تمام منکرات و فحشإ حتى هم جنس بازى و از ایـن قبیل ، تمام ادیان آسمانى و دانشمندان و عقلا بـا آن مخـالفنـد گـر چه غرب و شـرق زدگـان به تقلیــــد کـورکـورانه آن را تـرویج مـى کننـد. و امـا طـایفه دوم که نقشه مـوذیانه دارند و اسلام را از حکـومت و سیاست جدا مـى دانند باید به ایـن نادانان گفت که قـرآن کریـم و سنت رسـول الله صلـى الله علیه وآله آن قـدر که در حکـومت و سیاست احکام دارنـد در سایـر چیزها نـدارنـد بلکه بسیار از احکام عبادى اسلام ، عبـادى سیاسـى است که غفلت از آنها ایـن مصیبتها را به بـار آورده. پیغمبـــر اسلام(ص) تشکیل حکـومت داد مثل سـایـر حکـومتهاى جهان لکـن بــا انگیزه بسط عدالت اجتمـاعى و خلفـإ اول اسلامـ

ى حکـومتهاى وسیع داشته انـد و حکـومت علـى بـن إبـى طالب

علیه السلام نیز بـا همان انگیزه به طور وسیع تر و گسترده تر از واضحات تاریخ است و پـس از آن به تدریج حکومت به اسـم اسلام بوده و اکنون نیز مدعیان حکومت اسلامـى به پیـروى از اسلام و رسـول اکـرم صلــــى الله علیه وآله بسیارند . اینجانب در ایـن وصیت نامه با اشاره مى گذرم ولى امیـد آن دارم که نـویسنـدگان و جامعه شناسان و تـاریخ نـویسان ، مسلمانان را از ایـن اشتباه بیـرون آورنـد. و آنچه گفته شـده و مى شـود که انبیإ علیهم السلام به معنـویات کار دارند و حکـومت و سـررشته دارى دنیایـى مطـرود است و انبیإ و اولیإ و بزرگان از آن احتراز مى کردند و ما نیز باید چنیـن کنیم ، اشتباه تإسفآورى است که نتایج آن به تباهـى کشیدن ملتهاى اسلامـى و باز کردن راه بـراى استعمارگران خونخـوار است زیرا آنچه مردود است حکـومتهاى شیطـانـى و دیکتـاتـورى و ستمگـرى است که بـراى سلطه جـویـــى و انگیزه هاى منحـرف و دنیایـى که از آن تحذیر نمـوده انـد جمعآورى ثروت و مال و قدرت طلبـى و طاغوت گرایى است و بالاخره دنیایـى

است که انسان را از حق تعالـى غافل کنـد. و اما حکـومت حق براى نفع مستضعفان و جلوگیرى از ظلـم و جـور و اقامه عدالت اجتماعى همان است که مثل سلیمان بـن داود و پیامبـر عظیـم الشـإن اسلام صلـى الله علیه وآله و إوصیإ بزرگـوارش

براى آن کـوشـش مى کردند از بزرگتـریـن واجبات و اقامه آن از والاتـریـن عبادات است ، چنانچه سیاست سالـم که در ایـن حکـومتها بـوده از امور لازمه است. باید ملت بیدار و هشیار ایران با دید اسلامـى ایـن تـوطئه ها را خنثـى نمایند و گـویندگان و نـویسندگان متعهد به کمک ملت بـرخیزنـد و دست شیاطین تـوطئه گر را قطع نماینـد .
ج ـ و از همین قماش توطئه ها و شاید موذیانه تر شایعه هاى وسیع در سطح کشور و درشهرستان ها بیشتر براینکه جمهورىاسلامى هم کارى براى مردم انجام نداد! بیچاره مردم با آن شـوق و شعف فداکارى کردنـد که ازرژیم ظالمانه طاغوت رهایى یابند ، گرفتار یک رژیم بدتر شدند ، مستکبران مستکبـرتر و مستضعفان مستضعف تر شـدند زنـدان ها پـر از جـوانان که امید آتیه کشور است مى باشد و شکنجه ها از رژیـم سابق بـدتر و غیر انسانـى تر است ، هر روز عده اى را اعدام مـى کننـد به اسم اسلام ، واى کاش اسـم اسلام روى این جمهورى نمـى گذاشتنـد ایـن زمان از زمان رضاخان و پسـرش بـدتـر ا

ست مـردم در رنج و زحمت و گرانى سرسامآور غوطه مى خـورند و سردمداران دارند ایـن رژیـم را به رژیمى کمونیستـى هدایت مى کنند ، امـوال مردم مصادره مى شـود و آزادى در هـر چیز از ملت سلب شـده و بسیارى دیگـر از ایـن قبیل امور که با نقشه اجرإ مى شود و دلیل آنکه نقشه و تـوطئه در کار است آنکه هر چنـد روزیک امر در هر گـوشه و کنار و در هر کـوى و برزن سر زبان ها مى افتد .
در تـاکسـى ها همیـن مطلب واحـد و در اتـوبـوسها نیز همیـن و در اجتماعات چند نفره باز همیـن صحبت مى شود و یکى که قدرى کهنه شد یکـى دیگر معروف مـى شـود و مع الاسف بعض روحانیـون که از حیله هاى شیطانـى بـى خبـرنـد با تماس یکـى دو نفـر از عوامل تـوطئه گمان مـى کننـد مطلب همان است و اساس مسئله آن است که بسیارى از آنان که ایـن مسأل را مى شنـوند و باور مـى کننـد اطلاع از وضع دنیا و انقلابهاى جهان و حـوادث بعد از انقلاب و گـرفتـارىهـاى عظیــــم اجتناب ناپذیر آن ندارنـد. چنانچه اطلاع صحیح از تحـولاتـى که همه به سـود اسلام است ندارند و چشـم بسته و بى خبر امثال ایـن مطالب را شنیـده و خـو

د نیز بـا غفلت یـا عمـد به آنـان پیـوسته انـد.
اینجانب تـوصیه مـى کنـم که قبل از مطالعه وضعیت کنـونـى جهان و مقـایسه بیـن انقلاب اسلامـى ایـران با سـایـر انقلابـات و قبل از آشنایـى با وضعیت کشـورها و ملتهایـى که در حال انقلاب و پـس از انقلابشان بر آنان چه مى گذشته است و قبل از تـوجه به گرفتارىهاى ایـن کشـور طاغوت زده از ناحیه رضاخان و بدتر از آن محمدرضا که در طـول چپاولگرىهایشان بـراى ایـن دولت به ارث گذاشته انـد ، از وابستگى هاى عظیـم خانمان سـوز تا اوضاع وزارتخانه ها و ادارات و اقتصاد و ارتـش و مراکز عیاشى و مغازه هاى مسکرات فروشى و ایجاد بى بندوبارى در تمام شئون زندگى و اوضاع تعلیـم و تربیت و اوضاع دبیرستان ها و دانشگاه ها و اوضاع سینماها و عشـرتکـده ها و و

ضعیت جـوان ها و زنها و وضعیت روحـانیـون و متـدینیـن و آزادىخـواهان متعهد و بانـوان عفیف ستمدیده و مساجد در زمان طاغوت و رسیدگـى به پرونده اعدام شدگان و محکومان به حبـس و رسیدگى به زندان ها و کیفیت عملکـرد متصـدیـان و رسیـدگـى به مـال سـرمـــایه داران و زمیـن خـواران بزرگ و محتکـران و گـران فـروشـان و رسیـدگـــى به دادگستـرىها و دادگاه هاى انقلاب و مقایسه با وضع سابق دادگستـرى و قضات و رسیدگـى به حال نمایندگان مجلـس شـوراى اسلامى و اعضإ دولت و استاندارها و سایر مإمـورین که در ایـن زمان آمده اند و مقایسه با زمان سابق و رسیدگى به عملکرد دولت و جهاد سازنـدگـى در روستاهاى محروم از همه مـواهب حتى آب آشامیدنى و درمانگاه و مقایسه با طـول رژیـم سابق بـا در نظر گـرفتـن گـرفتارى به جنگ تحمیلـى و پیامدهاى آن از قبیل آوارگان میلیـونى و خانـواده هاى شهدا و آسیب دیدگان در جنگ و آوارگان میلیـونى افغانستان و عراق و با نظر به حصر اقتصادى و تـوطئه هاى پى درپى آمریکا و وابستگان خارج و داخلـش ، اضافه کنید فقدان مبلغ آشنا به مسأل به مقـدار احتیاج و قاضـى شرع و هرج و مرج هایـى که از طرف مخالفان اسلام و منحـرفان و حتـى دوستـان نادان در دست اجـرإ است و ده ها مسأل دیگـر. تقـاضـا ایـن است که قبل از آشنایـى به مسـأل به اش

کال تراشى و انتقاد کـوبنـده و فحاشـى برنخیزید و به حال ایـن اسلام غریب که پـس از صـدها سال ستمگـرى قلـدرها و جهل تـوده ها امروز طفلى تازه پا و ولیده اى است محفوف به دشمـن هاى خارج و داخل رحم کنید و شما اشکال تراشان به فکـر بنشینیـد که آیا بهتـر نیست به جاى سرکوبى به اصلاح و کمک بکـوشید و به جاى طرفدارى از منافقان و ستـم گران و سـرمایه داران و محتکران بى انصاف از خـدا بـى خبـر ، طرفدار مظلـومان و ستمدیدگان و محرومان باشید و به جاى گروه هاى آشوب گر و تروریستهاى مفسد و طرفدارى غیر مستقیـم از آنان توجهى به ترورشـدگان از روحانیـون مظلوم تا خـدمتگزاران متعهد مظلـوم داشته باشید ؟ اینجانب هیچگاه نگفته و نمى گـویـم که امروز در ایـن جمهورى به اسلام بزرگ با همه ابعادش عمل مى شود و اشخاصى از روى جهالت و عقـده و بـى انضبـ

اطـى بـرخلاف مقــررات اسلام عمل نمى کنند ، لکـن عرض مى کنـم که قـوه مقننه و قضأیه و اجرأیه با زحمات جان

فرسا کـوشـش در اسلامى کردن ایـن کشـور مـى کنند و ملت ده ها میلیونى نیز طرفدار و مددکار آنان هستند و اگر ایـن اقلیت اشکال تراش و کارشکـن به کمک بشتابنـد تحقق ایـن آمال آسان تـر و سریع تر خواهد بـود و اگر خـداى نخواسته اینان به خـود نیاینـد ، چون توده میلیونى بیدار شده و متـوجه مسأل است و در صحنه حاضر است آمال انسانى اسلامى به خـواست خداوند متعال جامه عمل به طور چشـم گیر خواهد پوشید و کجروان و اشکال تراشان در مقابل ایـن سیل خروشان نخواهند توانست مقاومت کنند. مـن با جرإت مدعى هستم که ملت ایران و تـوده میلیونى آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسـول الله صلـى الله علیه وآله و کــوفه و عراق در عهد امیـرالمـومنیـن و حسیـن بـن علـى صلـوات الله و سلامه علیهمــا مـى بـاشنـد. آن حجـاز که در عهد رسـول الله صلـى الله علیه وآله مسلمانان نیز اطاعت از ایشان نمـى کردند و بابهانه هایـى به جبه

ه نمـى رفتند که خـداوند تعالـى در سـوره تـوبه با آیاتـى آنها را تـوبیخ فـرمـوده و وعده عذاب داده است. و آنقـدر به ایشان دروغ بستند که به حسب نقل در خبر به آنان نفریـن فرمـودند و آن إهل عراق و کـوفه که با امیرالمـومنیـن آنقدر بد رفتارى کردند و از اطاعتـش سـرباز زدنـد که شکایات آن حضـرت از آنان در کتب نقل و تاریخ معروف است ، و آن مسلمانان عراق و کـوفه که با سیدالشهدإ علیه السلام آن شد که شـد و آنان که در شهادت دست آلـوده نکردند یا گریختند از معرکه و یا نشستنـد تا آن جنایت تاریخ واقع شـد. و مـا امـروز مـى بینیـم که ملت ایـران از قـواى مسلح نظامــى و انتظامى و سپاه و بسیج تا قـواى مـر

دمـى از عشایر و داوطلبان و از قواى در جبهه ها و مردم پشت جبهه ها با کمال شـوق و اشتیاق چه فـداکارىها مى کنند و چه حماسه ها مىآفرینند و مـى بینیـم که مردم محتـرم سراسـر کشـور چه کمکهاى ارزنده مى کننـد. و مـى بینیـم که بازمانـدگان شهدا و آسیب دیدگان جنگ و متعلقان آنان با چهره هاى حماسه آفریـن و گفتار و کردارى مشتاقانه و اطمینان بخش با ما و شما روبـرو مـى شـونـد و اینها همه از عشق و ع

لاقه و ایمان سرشار آنان است به خداوند متعال و اسلام و حیات جاویدان. در صـورتى که نه در محضر مبارک رسول اکرم صلى الله علیه وآله و سلـم هستند و نه در محضر امام معصـوم صلـوات الله علیه. و انگیزه آنان ایمان و اطمینـان به غیب است. و ایـن رمز مـوفقیت و پیـروزى در ابعاد مختلف است و اسلام بایـد افتخار کند که چنیـن فرزنـدانـى تـربیت نمـوده و ما همه مفتخـریـم که در چنین عصـرى و در پیشگاه چنیـن ملتى مى باشیـم . و اینجانب در اینجا یک وصیت به اشخاصى که به انگیزه مختلف

با جمهورى اسلامى مخالفت مـى کننـد و به جـوانان چه دختران و چه پسرانـى که مـورد بهره بردارى منافقان و منحرفان فرصت طلب و سـودجـو واقع شده اند مى نمایـم که بـى طرفانه و با فکر آزاد به قضـاوت بنشینیـد و تبلیغات آنان که مـى خـواهنـد جمهورى اسلامى ساقط شود و کیفیت عمل آنان و رفتارشان با تـوده هاى محروم و گروه ها و دولتهایـى که از آنان پشتیبانـى کـرده و مـى کننـد و گـروه هـا و اشخـاصـى که در داخل به آنـان پیـوسته و از آنـــان پشتیبانى مى کنند و اخلاق و رفتارشان در بیـن خـود و هوادارانشان و تغییر مـوضعهایشان در پیشامدهاى مختلف را با دقت و بدون هواى نفـس بررسـى کنید ، و مطالعه کنیـد حالات آنان که در ایـن جمهورى اسلامـى به دست منافقان و منحرفان شهید شـدنـد ، و ارزیابـى کنید بین آنان و دشمنانشان ، نـوارهاى ایـن شهیـدان تا حـدى در دست و نـوارهاى مخالفان شاید در دست شماها باشـد. ببینیـد کـدام دسته طرفـدار محرومان و مظلـومان جامعه هستنـد . بـرادران ! شما ایـن اوراق را قبل از مرگ من نمى خـوانید. ممکـن است پـس از مـن بخوانید در آن وقت مـن نزد شما نیستـم که بخواهـم به نفع خود و جلب نظرتان بـراى کسب مقام و قـدرتـى با قلب هاى جـوان شما بازى کنـم. مـن براى آنکه شما جـوانان شایسته اى هستیـد علاقه دارم که جـوانى خـود را در راه خداوند و اسلام عزیز و جمهورى اسلامـى صرف کنیـد ، تا سعادت هـر دو جهان را دریابیـد. و از خـداونـد غفـور مـى خـواهـم که شما را به راه مستقیـم انسانیت هـدایت کنـد و از گذشته ما و شما با رحمت واسعه خـود بگذرد. شماها نیز در خلوتها از خداوند همین را بخواهید ، که او هادى و رحمـن است. و یک وصیت به ملت شریف ایران و سایر ملتهاى

مبتلا به حکـومتهاى فاسـد و در بند قدرتهاى بزرگ مى کنم. اما به ملت عزیز ایران تـوصیه مـى کنـم که نعمتى که با جهاد عظیـم خودتان و خون جوانان برومندتان بدست آوردید همچـون عزیزتریـن امـور قدرش را بدانید و از آن حفاظت و پاسدارى نمأید و در راه آن که نعمتـى عظیـم الهى و امانت بزرگ خداوندى است کوشش کنید و از مشکلاتى که در ایـن صراط مستقیم پیش مـىآید نهراسید که ان تنصروا الله ینصرکم و یثبت اقدامکـم و در مشکلات دولت جمهورى اسلامى با جان و دل شریک و در رفع آنها کـوشا باشید و دولت و مجلـس را از خود بدانید و چون محبـوبى گرامى از آن نگهدارى کنیـد. و به مجلـس و دولت و دست انـدرکـاران تــوصیه مـى نمایـم که قدر ایـن ملت را بـدانید و در خـدمتگزارى به آنان خصـوصـا مستضعفـان و محـرومان و ستمـدیـدگان که نـورچشمان ما و اولیـإ نعم همه هستنـد و جمهورى اسلامـى رهآورد آنـان و بــــا فداکارىهاى آنان

تحقق پیداکرد و بقإ آن نیز مرهـون خدمات آنان است ، فروگذار نکنید و خود را از مردم و آنان را از خـود بدانید و حکـومتهاى طاغوتى را که چپاولگرانى بى فرهنگ و زورگـویانى تهى مغز بـودنـد و هستنـد را همیشه محکـوم نمأیـد. البته با اعمال انسانـى که شایسته براى یک حکـومت اسلامـى است. و اما به ملتهاى اسلامى تـوصیه مى کنـم که از حکـومت جمهورى اسلامى و از ملت مجاهد ایران الگـو بگیرید و حکـومتهاى جأر خـود را در صـورتـى که به خواست ملتها که خـواست ملت ایران است سرفرود نیاوردند ، با تمام قدرت به جاى خـود بنشانید که مایه بدبختـى مسلمانان ، حکـومتهاى وابسته به شـرق و غرب مى باشنـد و إکیـدا تـوصیه مـى کنـم که به بـوقهاى تبلیغاتـى مخالفان اسلام و جمهورى اسلامى گـوش فرا ندهید که همه کـوشـش دارند که اسلام را از صحنه بیـرون کننـد که منافع ابرقدرتها تإمیـن شـود.

د ـ از نقــشـه هاى شـیـــطانـى قــدرتـهاى بــزرگ اسـتــعـمـار و اسـتـثـمـارگـر که سـالهاى طــــولانـى در دسـت اجرا است و در کشـور ایران از زمان رضـــاخان اوج گرفت و در زمان محمـدرضا با روشهاى مختلف دنباله گیرى شـد ، به انزوا کشانـدن روحانیت است که در زمان رضاخان با فشار و سرکـوبى و خلع لباس و حبـس و تبعید و هتک حـرمات و اعدام و امثـال آن و در زمان محمـدرضـا بـا نقشه و روش هاى دیگـر که یکـى از آنها ایجـاد عداوت بیـن دانشگـاهیان و روحانیان بـود ، که تبلیغات وسیعى در ایـن زمینه شد و مع الاسف به واسطه بـى

خبرى هر دو قشـر از تـوطئه شیطانـى ابـرقـدرتها نتیجه چشـم گیرى گرفته شد از یک طرف از دبستانها تا دانشگاهها کوشش شد که معلمان و دبیـران و اساتیـد و روسـاى دانشگاهها از بیـن غرب زدگان یا شـرق زدگان و منحـرفان از اسلام و سایـر ادیان انتخاب و به کار گماشته شـوند و متعهدان مـومـن در اقلیت قرار گیرنـد که قشر موثر را که در آتیه حکومت را به دست مى گیرند ، از کـودکى تا نوجوانى و تا جـوانى طورى تربیت کنند که از ادیان مطلقا و اسلام به خصـوص و از وابستگـان به ادیان خصـوصـا روحـانیـون و مبلغان متنفـر باشنـد. و اینان را عمال انگلیـس در آن زمان و طـرفـدار سـرمایه داران و زمیـن خـواران و طرفـدار ارتجاع و مخالف تمـدن و تعالى در بعد از آن معرفى مى نمـودند. و از طرف دیگر با تبلیغات سـوء ، روحانیون و مبلغان و متدینان را از دانشگاه و دانشگاهیان ترسانیده و همه را به بى دینـى و بـى بنـدوبارى و مخالف با مظاهر اسلام و ادیان متهم مـى نمـودنـد. نتیجه آنکه دولتمـردان ، مخـالف

ادیان و اسلام و روحانیـون و متـدینان باشند و تـوده هاى مردم که علاقه به دیـن و روحانى دارند مخالف دولت و حکومت و هر چه متعلق به آن است بـاشنـد و اختلاف عمیق بیـن دولت و ملت و دانشگاهـى و روحانـى راه را بـراى چپاولگـران آنچنان باز کنـد که تمام شئون کشـور در تحت قـدرت آنان و تمام ذخأر ملت در جیب آنان سـرازیر شـود چنانچه دیدید به سر ایـن ملت مظلـوم چه آمد و مى رفت که چه آید. اکنـون که به خـواست خداوند متعال و مجاهدت ملت از روحانى و دانشگاهـى تا بـازارى و کارگـر و کشاورز و سایـر قشـرها بنـد اسارت را پاره و

 

سـد قدرت ابرقـدرتها را شکستنـد و کشـور را از دست آنان و وابستگانشان نجات دادنـد ، تـوصیه اینجانب آن است که نسل حاضـر و آینده غفلت نکنند و دانشگاهیان و جـوانان بـرومنـد عزیز هر چه بیشتر با روحانیان و طلاب علـوم اسلامى پیوند دوستى و تفاهم را محکم تر و استوارتر سازند و از نقشه ها وتوطئه هاى دشمـن غدار غافل نباشند و به مجـرد آنکه فرد یا افرادى را دیـدنـد که با گفتار و رفتار خـود در صدد است بذر نفاق بیـن آنان افکند او را ارشاد و نصیحت نماینـد و اگـر تإثیـر نکـرد از او روگـردان شـوند و او را به انزوا کشانند و نگذارند

تـوطئه ریشه دواند که سرچشمه را به آسانى مى تـوان گرفت و مخصـوصا اگر در اساتید کسـى پیدا شد که مـى خـواهد انحراف ایجاد کند او را ارشاد و اگر نشـد از خود و کلاس خود طرد کنند. و ایـن توصیه بیشتر متوجه روحانیون و محصلیـن علوم دینى است و توطئه ها در دانشگاه ها از عمق ویژه اى برخـوردار است و هر قشر محترم که مغز متفکر جامعه ه

ستنـد بایـد مـواظب تـوطئه هـا بـاشنـد .
ه ـ از جمله نقشه هـا که مع الاسف تإثیـر بزرگى در کشورها و کشور عزیـزمـان گـذاشـت و آثـار آن بـاز تا حد زیـادى به جـامـانـده بیگانه نمـودن کشـورهـاى استـعـمـار زده ازخویــش و غـرب زده و شرق زده نمودن آنـان است به طـورى که خـود را و فرهنـگ و قـدرت خـود را بهیچ گرفـتند و غرب و شـرق ، دو قطـب قدرتـمنـد را نژاد بـرتر و فرهنگ آنان را والاتر و آن دو قـدرت را قبــله گاه عالـم دانســتنـد و وابستگـى به یکـى از دو قطــب را از فـرأــض غیر قابل اجتناب معرفـى نمـودند. و قصه ایـن امر غم انگیز طـولانـى و ضربه هایى که از آن خورده و اکنون نیز مى خـوریـم کشنده و کوبنده است. و غم انگیزتر اینکه آنان ملتهاى ستـم دیده زیر سلطه را در همه چیز عقب نگهداشته و کشـورهایى مصرفـى بار آوردند و به قدرى ما را از پیشرفتهاى خـود و قـدرتهاى شیطانیشان تـرسانده انـد که جرإت دست زدن به هیچ ابتکارى نداریم و همه چیز خـود را تسلیـم آنان کرده و سرنوشت خود و کشورهاى خـود را به دست آنان سپرده و چشـم و گـوش بسته مطیع فـرمان هستیـم و ایـن پـوچـى و تهى مغزى مصنـوعى مـوجب شـده که در هیچ امرى به فکـر و دانـش خـود اتکإ نکنیم و کورکورانه از شرق و غرب تقلید نماییـم بلکه از فرهنگ و ادب و صنعت و ابتکار اگر داشتیـم ، نویسندگان و گویندگان غرب و شرق زده بـى فرهنگ ، آنها را به باد انتقاد و مسخره گرفته و فکر و قدرت بـومى ما را سرکـوب و مإیوس نمـوده و مى نمایند و رسـوم و آداب اجنبـى را هـر چنـد مبتذل و مفتضح باشـد با عمل و گفتار و نـوشتار ترویج کرده و با مـداحـى و ثناجـویـى آنها را به خـورد ملتها داده و مى دهند. فى المثل اگر در کتاب یا نـوشته یا گفتارى چند واژه فرنگى باشد بدون توجه به محتـواى آن با اعجاب پذیرفته و گـوینده و نویسندهآن را دانشمند و روشنفکر به ح

ساب مىآورند و از گهواره تا قبـر به هر چه بنگریـم اگر با واژه غربـى و شرقـى اسـم گذارى شـود مرغوب و مورد تـوجه و از مظاهر تمدن و پیشرفتگى محسـوب و اگر واژه هاى بـومـى خـودى به کار رود مطـرود و کهنه و واپـس زده خواهد بود. کودکان ما اگر نام غربى داشته باشند مفتخر و اگر نام خـودى دارند سـر به زیر و عقب افتاده انـد. خیابانها ، کـوچه ها ، مغازه ها ، شـرکتها ، داروخانه ها ، کتابخانه ها ، پارچه ها و دیگر متاعها هر چنـد در داخل تهیه شـده بایـد نام خارجـى داشته باشد تا مردم از آن راضـى و به آن اقبال کنند. فرنگـى مآبـى از سر تاپا و در تمام نشست و بـرخاست ها و در معاشرتها و تمام شئون زندگـى مـوجب افتخار و سـربلنـدى و تمـدن و پیشرفت ، و در مقابل آداب و رسـوم خـودى ، کهنه پرستـى و عقب افتادگى است. در هر مرض و کسـالتـى ولـو جزئى و قـابل علاج در داخل بـایـد به خـارج رفت و دکترها و اطبإ دانشمند خـود را محکوم و مإیوس کرد . رفتـن به انگلستان و ف

رانسه و آمریکا و مسکو افتخارى پر ارزش و رفتـن به حج و سـایـر اماکـن متبـرکه کهنه پـرستـى و عقب مانـدگـى است! بـى اعتنایى به آنچه مربـوط به مذهب و معنـویات است از نشانه هاى روشنفکرى و تمدن ، در مقابل تعهد به ایـن امـور نشانه عقب ماندگى و کهنه پرستـى است! اینجانب نمـى گـویم ما خـود همه چیز داریـم. معلـوم است ما را در طـول تاریخ نه چندان دور خصـوصا در سده هاى اخیر از هر پیشرفتـى محروم کرده انـد و دولتمردان خأن و دودمان پهلوى خصوصا و مراکز تبلیغاتى علیه دستاوردهاى خودى و نیز خـود کـوچک دیدنها و یا ناچیز دیـدنها ، ما را از هـر فعالیتـى بـراى پیشـرفت محـروم کرد. وارد کردن کالاها از هر قماش و سـرگرم کردن بانـوان و مردان خصـوصا طبقه جـوان به اقسام اجناس واردات

ـى از قبیل ابزار آرایـش و تزئینات و تجملات و بـازىهاى کـودکانه و به مسابقه کشاندن خانواده ها و مصرفى بار آوردن هرچه بیشتر که خـود داستان هاىغم انگیز دارد و سرگرم کردن و به تباهى کشاندن جـوان ها که عضـو فعال هستند با فراهـم آوردن مراکز فحشإ و عشرتکده ها و دهها از ایـن مصأب حساب شده براى عقب نگهداشتـن کشورهاست. مـن وصیت دلسـوزانه و خادمانه مـى کنـم به ملت عزیز که اکنـون که تا حدود زیاد و چشم گیرى از بسیارى از ایـن دام ها نجات یافته و نسل محروم حاضر به فعالیت و ابتکار برخاسته و دیـدیـم که بسیارى از کارخـانه ها و وسـایل پیشـرفته مثل هـواپیماها و دیگـر چیزها که گمان نمـى رفت متخصصیـن ایران قادر به راه انداختـن کارخانه ها و امثال آن باشنـد و همه دستها را به سـوى غرب یا شـرق دراز کرده بـودیـم که متخصصیـن آنـان اینها را به راه انـدازنـد ، در اثـر محاصـره اقتصادى و جنگ تحمیلـى خـود جـوانان عزیز ما قطعات محل احتیاج را

ساخته و با قیمتهاى ارزان تـر عرضه کرده و رفع احتیاج نمـودند و ثابت کردنـد که اگر بخـواهیم مـى تـوانیـم . باید هشیار و بیدار و مراقب باشیـد که سیاست بازان پیـوسته به غرب و شـرق بـا وسـوسه هاى شیطـانـى شمـا را به سـوى ایـن چپـاولگـران بیـن المللـى نکشند و با اراده مصمـم و فعالیت و پشتکار خـود به رفع وابستگیها قیام کنید و بـدانید که نژاد آریا و عرب از نژاد اروپا و آمریکا و شـوروى کـم ندارد و اگر خودى خـود را بیابد و یإس را از خود دور کند و چشـم داشت به غیر خـود نداشته باشـد ، در دراز مـدت قـدرت همه کـار و سـاختـن همه چیز را دارد و آنچه انسان هاى شبیه به اینان به آن رسیده اند شما هـم خواهید رسید به شرط اتکال به خداوند تعالـى و اتکإ به نفـس و قطع وابستگـى به دیگرا

ن و تحمل سختـى ها براى رسیدن به زندگى شرافتمندانه و خارج شـدن از تحت سلطه اجانب. و بر دولتها و دست اندرکاران است چه در نسل حاضر و چه در نسل هاى آینـده که از متخصصیـن خـود قـدردانـى کنند و آنان را با کمکهاى مادى و معنوى تشـویق به کار نمایند و از ورود کالاهاى مصـرف سازو خانه بـرانداز جلـوگیـرى نماینـد و به آنچه

دارند بسازند تا خود همه چیز بسازند و از جـوانان ، دختران و پسران مى خـواهـم که استقلال و آزادى و ارزشهاى انسانى را ولـو با تحمل زحمت و رنج فـداى تجملات و عشـرتها و بـى بنـدوبـارىها و حضـور در مراکز فحشإ که از طرف غرب و عمال بى وطـن به شما عرضه مى شـود ، نکنند; که آنان چنانچه تجربه نشان داده جز تباهى شما و اغفالتان از سـرنـوشت کشـورتان و چاپیـدن ذخایـر شما و به بنـد استعمار و ننگ وابستگى کشیدنتان و مصرفى نمـودن ملت و کشـورتان به چیز دیگر فکر نمى کنند و مى خـواهند با

ایـن وسایل و امثال آن شما را عقب مانده و به اصطلاح آنان نیمه وحشـى نگهدارند .
و ـ از تـوطئه هاى بزرگ آنان چنانچه اشـاره شــد و کـرارا تذکـر داده ام ، به دست گرفتـن مراکز تعلیـم و تـربیت خصـوصا دانشگاهها است که مقـدرات کشـورها در دست محصـولات آنها است. روش آنان بـا روحـانیـون و مـدارس علـوم اسلامـى فـرق دارد بـا روشـــى که در دانشگاهها و دبیرستان ها دارند. نقشه آنان برداشتـن روحانیون از سر راه و منزوى کردن آنان است یا با سرکـوبـى و خشـونت و هتاکى که در زمان رضاخان عمل شد ، ولـى نتیجه معکـوس گرفته شـد ، یا با تبلیغات و تهمتها و نقشه هاى شیطانـى بـراى جـدا کردن قشر تحصیل کرده و به اصطلاح روشـن فکر که این هم در زمان رضاخان عمل مى شد و در ردیف فشار و سرکوبى بـود و در زمان محمدرضا ادامه یافت بدون خشـونت ولى موذیانه. و اما در دانشگاه ، نقشه آن است که جـوانان را از فرهنگ و ادب و ارزشهاى خـودى منحرف کنند و به سوى شرق یا غرب بکشانند و دولتمردان را از بیـن اینان انتخاب و بر سرنـوشت کشورها حکومت دهند تا به دست آنها هر چه مى خـواهند انجام دهند. اینان کشـور را به غارت زدگى و غرب زدگـى بکشانند و قشر روحانـى با انزوا و منفـوریت و شکست قادر بـر جلـوگیـرى نباشـد. و ایـن بهتریـن راه است بـراى عقب نگهداشتـن و غارت کردن کشـورهاى تحت سلطه ، زیرا براى ابر قـدرتها بى زحمت و بـى خرج و در جـوامع ملـى بـى سـروصـدا هـر چه هست به جیب آنـان مـى ریزد. پـس اکنـــون که دانشگاهها و دانشسـراها در دست اصلاح و پـاکسـازى است بـرهمه ما لازم است با متصـدیان کمک کنیم و براى همیشه نگذاریـم دانشگاهها به انحراف کشیده شـود و هرجا انحرافـى به چشـم خـورد با اقـدام سریع به رفع آن کـوشیـم و ایـن امر حیاتى باید در مرحله اول با دست پرتـوان خـود جـوانان دانشگاهها و دانشسراها انجام گیرد که نجـات دانشگـاه از انحـراف ، نجـات کشــور و ملت است . واینجانب بــه هــمـه نـوجـوانان و جـوانان در مـــرحله اول و پــدران و مـادران و دوستـان

آنها در مـرحله دوم و به دولتمـــــــردان و روشنفکران دلسوز براى کشور در مرحله بعد وصیت مى کنم که در ایـن امر مهم که کشـورتان را از آسیب نگه مى دارد با جان و دل کـوشـش کنیـد و دانشگـاهها را به نسل بعد بسپـریـد. و به همه نسل هــاى مسلسل تـوصیه مـى کنـم که بـراى نجـات خـود و کشـور عزیز و اسلام آدم سـاز ، دانشگـاهها را از انحـراف و غرب و شـرق زدگــــى حفظ و پاسدارى کنید و با ایـن عمل انسانى اسلامى خود دست قدرتهاى بزرگ را از کشـور قطع و آنان را ناامید نمأیـد. خـدایتان پشتیبان و نگهدار باد.
ز ـ از مـهـمـات امــور تـعـهد وکـلاى مـجـلــس شــوراى اسـلامـى است. ما دیدیـم که اسلام و کشـور ایران چه صدمات بسیار غم انگیزى از مجلس شوراى غیر صالح و منحرف از بعد از مشروطه تا عصر رژیـم جنایتکار پهلـوى و از هر زمان بـدتر و خطرناکتـر در ایـن رژیـم تحمیلـى فاسـد خـورد و چه مصیبت ها و خسارتهاى جان فـرسا از ا

یـن جنایتکاران بى ارزش و نـوکرمآب به کشـور و ملت وارد شد. در ایـن پنجاه سال یک اکثریت قلابى منحرف در مقابل یک اقلیت مظلـوم موجب شد که هر چه انگلستان و شـوروى و اخیرا آمریکا خـواستند با دست همیـن منحرفان از خدا بـى خبر انجام دهند و کشـور را به تباهى و نیستـى کشاننـد. از بعد از مشـروطه هیچگاه تقریبا به مـواد مهم قانـون اسـاسـى عمل نشـد. قبل از رضاخـان بـا تصـدى غرب زدگان و مشتى خان و زمیـن خـواران و در زمان رژیم پهلـوى به دست آن رژیـم سفـاک و وابستگـان و حلقه به گـوشـان آن. اکنـون که بـا عنـایت پروردگار و همت ملت عظیـم الشإن سرنوشت کشور به دست مردم افتاد و وکلا از خـود مـردم و بـا انتخاب خـودشان بـدون دخـالت دولت و خان هاى ولایات به مجلـس شـوراى اسلامـى راه یافتند و امید است که با تعهدآنان به اسلام و مصالح کشور جلوگیرى از هر انحراف بشـeد. وصیـت اینجـانب به مــلت در حـال و آتــیه آن است که بـا اراده مصمـم خود و تعهد خـود به احکام اسلام و مصالح کشـور در هر دوره از انتخابات وکلاى داراى تعهد به اسلام و جمهورى اسلامـى که غالبا بین متـوسطین جامعه و محرومیـن مـى باشنـد و غیر منحـرف از صراط مستقیـم به سوى غرب یا شرق و بدون گرایـش به مکتبهاى انحرافى و اشخـاص تحصیل کـرده و مطلع بـر مسأل روز و سیاستهاى اس

لامـى به مجلـس بفرستند و به جامعه محترم روحانیت خصوصا مراجع معظم وصیت مى کنـم که خود را در مسأل جامعه خصوصا مثل انتخاب رئیـس جمهور و وکلاى مجلـس کنار نکشند و بـى تفاوت نباشنـد. همه دیدیـد و نسل آتیه خـواهد شنید که دست سیاست بازان پیرو شرق و غرب ، روحانیـون را که اساس مشروطیت را با زحمات و رنج ها بنیان گذاشتنـد از صحنه خارج کردند و روحانیـون نیز بازى سیاست بازان را خـورده و دخالت در امور کشـور و مسلمیـن را خارج از مقام خـود انگاشتند و صحنه را به دست غرب زدگان سپردندوبه سرمشروطیت وقانـون اساسـى و کشـور و اسلام آن آوردنـد که جبـرانـش احتیـاج به زمـان طـولانـــى دارد. اکنـون که بحمدالله تعالـى مـوانع رفع لمیـن است. هر کـس به مقدار توانـش و حیطه نفوذش لازم است در خدمت اسلام و میهن باشد و با جـدیت از نفـوذ وابستگان به دو قطب استعمارگر و غرب یا شـرق زدگان و منحرفان از مکتب بزرگ اسلام جلـوگیرى نمایند و بـداننـد که مخالفیـن اسلام و کشـورهاى اسلامى که همان ابر قدرتان چپاولگر بیـن المللى هستند با تدریج و ظرافت در کشورما و کشـورهاى اسلامى دیگـر رخنه و بـا دست افـراد خـود ملتها ، کشـورهـــا را به دام استثمار مـى کشاننـد. باید با هـوشیارى مراقب باشیـد و با احسا

س اولیـن قـدم نفـوذى به مقابله برخیزید و به آنان مهلت نـدهیـد. خدایتان یار و نگهدار باشد. و از نمایندگان مجلـس شـوراى اسلامى در ایـن عصر و عصرهاى آینده مـى خواهـم که اگر خداى نخـواسته عناصر منحرفـى با دسیسه و بازى سیاسـى وکالت خـود را به مردم تحمیل نمـودند. مجلـس اعتبارنامه آنان را رد کننـد و نگذارنـد حتـى یک عنصـر خـرابکار وابسته به مجلـس راه یابـد و به اقلیتهاى مذهبـى رسمى وصیت مـى کنـم که از دوره هاى رژیـم پهلوى عبرت بگیرند و وکلاى خود را از اشخاص متعهد به مذهب خود و جمهورى اسلامى و غیر وابسته به قدرتهاى جهان خـوار و بدون گرایـش به مکتبهاى الحادى و انحرافـى و التقاطـى انتخاب نماینـد. و از همه نماینـدگان خـواسارم که با کمال حسـن نیت و برادرى با هـم مجلسان خـود رفتار و همه کوشا باشند که قـوانیـن خـداى نخـواسته از اسلام منحـرف نبـاشـد و همه به اسلام و احکـام آسمانـى آن وفادار باشید تا به سعادت دنیا و آخرت نایل آیید. و از شوراى محترم نگهبان مى خواهـم و توصیه مى کنـم چه در نسل حاضر و چه در نسل هاى آینـده ، که با کمال دقت و قـدرت وظایف اسلامـى و ملـى خـود را ایفإ و تحت تإثیر هیچ قـدرتـى واقع نشـوند و از قـوانیـن مخالف بـا شـرع مطهر و قانـون اساسـى بـدون هیچ ملاحظه جلـوگیـرى نماینـد و با ملاحظه ضـرورات کشـور که گاهـى با احکام ثانـویه و گاهـى به ولایت فقیه بایـد اجـرا شـود تـوجه نماینـد.
و وصیت مـن به ملت شـریف آن است که در تمام انتخابات چه انتخاب رئیـس جمهور و چه نماینـدگان مجلـس شـوراى اسلامـى و چه انتخـاب خبـرگان بـراى تعییـن شـوراى رهبـرى یا رهبـر در صحنه باشنـد و اشخاصى که انتخاب مى کنند روى ضـوابطى باشدکه اعتبار مى شـود مثلا در انتخاب خبرگان براى تعییـن شـوراى رهبرى یا رهبر تـوجه کنند که اگر مسامحه نمایند و خبرگان را روى مـوازیـن شرعیه و قانـون انتخاب نکننـد چه بسا که خساراتـى به اسلام و کشور وارد شـود که جبران پذیر نباشـد و در ایـن صـورت همه در پیشگاه خـداوند متعال مسئول مـى باشنـد. از ایـن قرار عدم دخالت ملت از مراجع و علمإ بزرگ تـا طبقه بـازارى و کشـاورز و کارگـر و کارمنـد همه و همه مسئول سـرنـوشت کشـور و اسلام مـى باشنـد چه در نسل حاضر و چه در نسل هـاى آتیه ، و چه بسا که در بعض مقـاطع عدم حضـور و مسـامحه ، گنـاهـى بـاشـد که در رإس گنـاهـان کبیـره است . پـس علاج واقعه را قبل از وقـوع بـایـد کـرد والا کار از دست همه خـارج خـواهـد شـد و ایـن حقیقتـى است که بعد از مشـروطه لمــس نموده اید و نمـوده ایـم. چه هیچ علاجـى بالاتر و والاتر از آن نیست که ملت در سـرتاسـر کشـور در کارهایـى که محـول به اوست بـرطبق ضوابط اسلامى و قانون اساسى انجام دهد و در تعییـن رئیس جمهور و وکلاى مجل

ـس بـا طبقه تحصیل کـرده متعهد و روشنفکـر بـا اطلاع از مجارى امـور و غیـر وابسته به کشـورهاى قـدرتمنـد استثمارگـر و اشتهار به تقـوى و تعهد به اسلام و جمهورى اسلامـى مشـورت کرده و با علمإ و روحـانیـون بـا تقـوى و متعهد به جمهورى اسلامـى نیز مشـورت نموده و تـوجه داشته باشند رئیـس جمهور و وکلاى مجلـس از طبقه اى باشنـد که محرومیت و مظلـومیت مستضعفان و محرومان جامعه را لمـس نمـوده و در فکر رفاه آنان باشنـد نه از سرمایه داران و زمیـن خـواران و صدرنشینان مرفه و غرق در لذات و شهوات که تلخـى محـرومیت و رنج گرسنگان و پابـرهنه گان را نمـى تـوانند بفهمنـد. و باید بدانیـم که اگر رئیـس جمهور و نمایندگان مجلـس شایسته و متعهد به اسلام و دلسـوز براى کشور و ملت باشند بسیارى از مشکلات پیـش نمىآید و مشکلاتـى اگر باشـد رفع مـى شـود و همیـن معنـى در انتخاب خبرگان براى تعییـن شـوراى رهبرى یا رهبر با ویژگـى خاص باید در نظر گرفته شـود که اگر

خبرگان که با انتخاب ملت تعییـن مـى شونـد از روى کمال دقت و یا مشـورت با مراجع عظام هر عصـر و علمإ بزرگ سرتاسر کشور و متدینیـن و دانشمندان متعهد به مجلـس خبـرگـان بـرونـد بسیـارى از مهمـات و مشکلات به واسطه تعییـــن شایسته ترین و متعهدتـریـن شخصیتها براى رهبرى یا شـوراى رهبـرى پیـش نخواهد آمد ، یا با شایستگـى رفع خـواهد شد. و با نظر باصل یکصدونهم و یکصدودهـم قانـون اساسى ، وظیفه سنگین ملت در تعییـن خبرگان و نمایندگان در تعییـن رهبر یا شوراى رهبرى روشـن خواهد شـد که انـدک مسـامحه در 
و وصیت اینجانب به رهبـر و شـوراى رهبـرى در ایـن عصـر که عصـر تهاجـم ابرقـدرتها و وابستگان به آنان در داخل و خارج کشـور به جمهورى اسلامى و در حقیقت به اسلام است در پـوشـش جمهورى اسلامى و در عصـرهـاى آینـده آن است که خـود را وقف در خــدمت به اسلام و جمهورى اسلامـى و محرومان و مستضعفان بنمایند و گمان ننمایند که رهبرى فـى نفسه براى آنان تحفه اى است و مقام والایى ، بلکه وظیفه سنگیـن و خطرناکى است که لغزش در آن اگر خداى نخـواسته با هواى نفـس باشد ننگ ابدى در ایـن دنیا و آتـش غضب خداى قهار در جهان دیگـر در پـى دارد. از خـداونـد منـان هادى بـا تضـرع و ابتهال مى خواهـم که ما و شما را از ایـن امتحان خطرناک با روى سفید در حضرت خود بپذیرد و نجات دهد و ایـن خطر قدرى خفیف تر براى روسإ جمهور حال و آینـده و دولتها و دست انـدرکاران به حسب درجـات در مسئولیتها نیز است که بایـد خـداى متعال را حاضر و ناظر و خـود را در محضر مبارک او بـدانند. خـداوند متعال رهگشاى آنان باشد.

 

 

 

 

ح ـ از مهمات امـور ، مسئله قضاوت است که سـروکار آن بـا جـان و مال و ناموس مردم است. وصیت اینجانب به رهبر و شـوراى رهبرى آن است که در تعیین عالى تریـن مقام قضایى ک

 

 

 

 

 

 

 

ه در عهده دارند کـوشـش کنند که اشخاص متعهد سابقه دار و صاحب نظر در امـور شرعى و اسلامى و در سیاست را نصب نمایند و از شوراى عالى قضایى مى خـواهـم امر قضـاوت را که در رژیـم سـابق به وضع اسفناک و غم انگیزى درآمـده بـود با جدیت سرو سامان دهند و دست کسانى که با جان و مال مردم بازى مـى کننـد و آنچه نزد آنان مطـرح نیست عدالت

 

 

 

 

 

اسلامـى است از ایـن کرسـى پر اهمیت کـوتاه کنند و با پشتکار و جدیت به تـدریج دادگسترى را متحـول نمایند و قضات داراى شرایطى که انشإالله با جـدیت حـوزه هاى علمیه

مخصـوصا حـوزه مبارکه علمیه قـم تـربیت و تعلیـم مى شـوند و معرفـى مى گردند به جاى قضاتـى که شرایط مقرره اسلامـى را ندارند نصب گردند که انشإالله تعالـى به زودى قضاوت  کسانـى که اهل هستند از تصـدى ایـن امر سـرباز نزنند و به اشخاص غیـر اهل میـدان ندهنـد و بـداننـد که همانطـور که خطر ایـن مقام بزرگ است اجـر و فضل و ثـواب آن نیز بزرگ است و مـى دانند که تصـدى قضا براى اهلـش واجب کفایـى است. ط ـ وصیت اینجانب به حـوزه هاى مقدسه علمیه آن است که کرارا عرض نمـوده ام که در این زمان که مخالفیـن

 

اسلام و جمهورى اسلامـى کمر به براندازى اسلام بسته انـد و از هر راه ممکـن بـراى ایـن مقصـد شیطانى کوشـش مى نمایند و یکى از راههاى با اهمیت براى مقصد شوم آنان و خطـرناک بـراى اسلام و حـوزه هاى اسلامـى نفـوذ دادن افراد منحرف و تبهکار در حـوزه هاى علمیه است که خطر بزرگ کـوتاه مـدت آن بـدنام نمـودن حـوزه هـا بـا اعمـال نـاشـایسته و اخلاق و روش انحـرافـى است و خطر بسیار عظیـم آن در درازمـدت به مقامات بالا رسیدن یک یا چند نفر شیاد که با آگاهى بر علـوم اسلامـى و جازدن خـود را در بیـن تـوده ها و قشرهاى مردم پاکدل و علاقه مند نمـودن آنان را به خـویـش و ضـربه مهلک زدن به حـوزه هاى اسلامـى و اسلام عزیز و کشور در موقع مناسب مى باشد. و مى دانیـم که قدرتهاى

بزرگ چپاولگر در میان جامعه ها افرادى به صـورتهاى مختلف از ملى گراها و روشنفکران مصنـوعى و روحانى نمایان که اگر مجال یابند از همه پرخطرتر و آسیب رسان ترند ذخیره دارنـد که گاهـى سـى چهل سال با مشى اسلامى و مقدس مآبـى یا پان ایرانیسـم و وطـن پرستى و حیله هاى دیگر با صبر و بردبارى در میان ملتها زیست مـى کننـد و در مـوقع مناسب مإمـوریت خـود را انجام مـى دهند. و ملت عزیز ما در ایـن مدت کـوتاه پـس از پیروزى انقلاب نمونه هایى از قبیل مجاهد خلق و فدایى خلق و توده ایها و دیگر عناویـن دیده اند و لازم است همه با هشیارى ایـن قسـم توطئه را خنثى نمایند و از همه لازم تر حوزه هاى علمیه است که تنظیـم و تصفیه آن بـا مـدرسیـن محتـرم و افــاضل سابقه دار است با تأید مـراجع وقت. و شایـد تز نظم در بـى نظمـى است از القأات شـوم همیـن نقشه ریزان و تـوطئه گران باشد. در هر صورت وصیت اینجانب آن است که در همه اعصار خصـوصا در عصـر حاضر که نقشه ها و تـوطئه ها سـرعت وقـوت گـرفته است ، قیام بـراى نظام دادن به حـوزه ها لازم و ضـرورى است که علمإ و مـدرسیـن و افاضل عظیـم الشإن صرف وقت نموده و با برنامه د

قیق صحیح حوزه ها را و خصـوصا حوزه علمیه قـم و سایـر حـوزه هاى بزرگ و با اهمیت را در ایـن مقطع از زمـان از آسیب حفظ نمـاینـد و لازم است علمـــإ و مـدرسیـن محتـرم نگذارنـد در درسهایـى که مـربـوط بفقاهت است و حـوزه هاى فقهى و اصـولـى از طریقه مشایخ معظم که تنها راه براى حفظ فقه اسلامـى است منحرف شـوند و کـوشـش نماینـد که هر روز بر دقتهاو بحث و نظرها و ابتکار و تحقیق ها افزوده شـود و فقه سنتى که ارث سلف صـالح است و انحـراف از آن سست شـدن ارکـان تحقیق و تـدقیق است محفـوظ بمانـد و تحقیقات بـرتحقیقات اضـافه گـردد و البته در رشته هاى دیگـرعلـوم به مناسبت احتیاجـات کشـور و اسلام برنامه هایى تهیه خـواهد شد و رجالى در آن رشته تربیت باید شـود و از بالاترین و والاتریـن حـوزه هایى که لازم است به طـور همگانـى مورد تعلیـم و تعلم قرار گیرد ، علـوم معنوى اسلامى از قبیل علـم اخلاق و تهذیب نفـس و سیر و سلوک الى الله رزقنا الله و ایاکـم ، که جهاد اکبر مـى باشـد .

قـال رسـول الله صلـى الله علیه و آله و سلـم: انـى تـارک فیکــم الثقلیـن کتاب الله و عترتى أهل بیتى فانهما لـن یفتـرقا حتـى یردا على الحـوض.
الحمدلله و سبحانک اللهم صل علـى محمـد و آله مظاهـر جمـالک و جلالک و خزان أسـرار کتـابک الذى تجلـــى فیه الأحـدیه بجمیع أسمائک حتـى المستأثر منها الذى لایعلمه غیرک و اللعن علـى ظالمیـهم أصل الشجــره الخبیثه .
و بعد این جانب مناسب مى دانم که شمه کوتاه و قاصر در باب ثقلیـن تذکر دهم ، نه از حیث مقامات غیبى و معنوى و عرفانى که قلـم مثل منـى عاجز است از جسارت در مرتبه اى که عرفان آن بـر تمام دأره وجـود از ملک تا ملکـوت اعلى و از آنجا تا لاهـوت و آنچه در فهم مـن و تو ناید سنگین و تحمل آن فوق طاقت ، اگر نگویم ممتنع است. و نه از آنچه بر بشریت گذشته است از مهجور بـودن از حقایق مقام والاى ثقل اکبر و ثقل کبیر که از هـر چیز اکبر است جز ثقل اکبـر که اکبـر مطلق است و نه از آنچه گذشته است بـرایـــن دو ثقل از دشمنان خـدا و طاغوتیان بازیگر که شمارش آن براى مثل منـى میسر نیست با قصـور اطلاع و وقت محدود ، بلکه مناسب دیدم اشاره اى گذرا و بسیـار کـوتـاه از آنچه بـر ایـن دو ثقل گذشته است بنمـایـم. شاید جمله لـن یفترقا حتـى یردا على الحـوض اشاره باشد براینکه بعد از وجود مقدس رسول الله صلى الله علیه وآله و سلـم هر چه بر یکـى از ایـن دو گذشته است بر دیگرى گذشته است و مهجـوریت هریک مهجوریت دیگرى است تا آنگاه که ایـن دو مهجـور بر رسـول خدا در حوض وارد شوند. و آیا ایـن حـوض مقام اتصال کثرت به وحدت است و اضمحلال قطرات در دریا است یا چیزى دیگر که به عقل و عرفان بشـر راهى ندارد و باید گفت آن ستمى که از طاغوتیان برایـن دو ودیعه رسـول اکرم صلـى الله علیه وآله و سلـم گذشته برامت مسلمان بلکه بـر بشـریت گذشته است که قلــم از آن عاجز است . و ذکر این نکته لازم است که حدیث ثقلین متواتر بین جمیع مسلمیـن است و کتب اهل سنت از صحاe ششگانه تا کتب دیگـر آنان بـا الفاظ مختلفه و موارد مکرره از پیغمبراکرم صلى الله علیه وآله و سلـم به طـور متـواتـر نقل شـده است و ایـن حـدیث شریف حجت قاطع است بـرجمیع بشر بـویژه مسلمانان مذاهب مختلف و بایـد همه مسلمانان که حجت برآنان تمام است جـوابگـوى آن باشنـد و اگـر عذرى بـراى جـاهلان بـى خبـر بـاشـد بـراى علمــاى مذاهب نیست . اکنـون ببینیـم چه گذشته است بـر کتـاب خـدا ایـن ودیعه الهى و مـاتـرک پیامبـر اسلام صلـى الله علیه وآله و سلـم. مسـأل إسف انگیزى که بایـد بـراى آن خـون گـریه کـرد ، پـس از شهادت حضـرت على (ع) شروع شد .
خود خـواهان و طاغوتیان ، قـرآن کریـم را وسیله اى کـردنـد بـراى حکـومتهاى ضد قرآنى و مفسران حقیقى قرآن و آشنایان به حقایق را که سراسـر قرآن را از پیامبـر اکرم صلـى الله علیه وآله و سلـم دریافت کرده بودند و نداى انى تارک فیکـم الثقلان در گوششان بود بـا بهانه هاى مختلف و تـوطئه هاى از پیـش تهیه شـده آنان را عقب زده و با قـرآن ، در حقیقت قـرآن را که بـراى بشـریت تا ورود به حوض بزرگتریـن دستـور زندگانى مادى و معنوى بـود و هست از صحنه خارج کردند و برحکـومت عدل الهى که یکـى از آرمانهاى ایـن کتاب مقدس بوده و هست خط بطلان کشیدند و انحراف از دیـن خدا و کتاب و سنت الهى را پایه گذارى کردنـد تا کار به جأى رسیـد که قلـم از شرح آن شرمسار است. و هر چه ایـن بنیان کج به جلـو آمـد

کج ها و انحـرافها افزون شـد تا آنجا که قـرآن کـریـم را که بـراى رشـد جهانیـان و نقطه جمع همه مسلمـانـان بلکه عأله بشـرى از مقـام شامخ احـدیت به کشف تام محمدى(ص) تنزل کرد که بشریت را به آنچه باید برسند ، برسانـد و این ولیده علـم الاسمإ را از شر شیاطیـن وطاغوتها رها سازد و جهان را به قسط و عدل رسـانـد و حکـومت را به دست اولیإ الله معصـومیـن علیهم صلـوات الاولیـن و الاخـریـن بسپارد تا آنان به هر که صلاح بشریت است بسپارنـد ، چنان از صحنه خارج نمـودند که گـوئى نقشـى براى هـدایت نـدارد و کار به جأى رسید که نقـش قرآن به دست حکومتهاى جأر و آخـوندهاى خبیث بدتر از طاغوتیان وسیله اى براى اقامه جور و فساد و تـوجیه ستمگران و معانـدان حق تعالـى شـد و مع الاسف به دست دشمنـان تـوطئه گــر و دوستان جاهل ، قرآن ایـن کتاب سرنوشت ساز ، نقشى جز در گـورستانها و مجالـس مردگان نداشت و ندارد و آنکه باید وسیله جمع مسلمانان و بشریت و کتاب زندگـى آنان باشد ، وسیله تفرقه و اختلاف گردید و یا به کلـى از صحنه خارج شـد ، که دیدیـم اگر کسـى دم از حکـومت اسلامى برمىآورد و از سیاست که نقـش بزرگ اس

لام و رسـول بزرگـوار صلـى الله علیه وآله و سلـم و قـرآن و سنت مشحـون آن است سخــن مى گفت گـوئى بزرگتریـن معصیت را مرتکب شده و کلمه آخـوند سیاسى مـوازن با آخـوند بـى دیـن شـده بـود و اکنـون نیز است. و اخیرا قدرتهاى شیطانى بزرگ به وسیله حکـومتهاى منحرف خارج از تعلیمات اسلامـى که خـود را به دروغ به اسلام بسته انـد بـراى محـو قرآن و تثبیت مقاصـد شیطـانـى ابـر قـدرتها ، قـرآن را با خط زیبـا طبع مى کنند و به اطراف مـى فرستند و با ایـن حیله شیطانى قرآن را از صحنه خارج مـى کننـد. ما همه دیـدیـم قرآنـى را که محمـدرضا خان پهلوى طبع کرد و عده اى را اغفال کرد و بعضى آخـوندهاى بى خبر از مقاصد اسلامى هـم مداح او بـودند و مى بینیـم که ملک فهد هر سال مقدار زیادى از ثروتها

ى بـى پایان مردم را صرف طبع قرآن کریـم و محال تبلیغات مذهب ضـد قرآنـى مـى کند و وهابیت ایـن مذهب سراپا بى اساس و خرافاتى را ترویج مى کند و مردم و ملتهاى غافل را سـوق به سوى ابر قدرتها مى دهد و از اسلام عزیز و قرآن کریـم براى هدم اسلام و قرآن بهره بردارى مـى کند. ما مفتخریـم و ملت عزیز سرتاپا متعهد به اسلام و قرآن مفتخر است که پیرو مذهبى است که مى خـواهد حقایق قرآنـى که سراسـر آن از وحـدت بین مسلمیـن بلکه بشریت دم مى زند ، از مقبره ها و گورستانها نجات داده و به عنوان بزرگتریـن نسخه نجات دهنـده بشر از جمیع قیـودى که بـر پاى و دست و قلب و عقل او پیچیده است و او را به سـوى فنا و نیستى وبردگى و بندگى طاغوتیان مـى کشانـد ، نجات دهـد. و ما مفتخـریـم که پیرو مذهبـى هستیـم که رسـول خدا مـوسـس آن به إمر خـداوند تعالـى بـوده و امیرالمـومنین على بـن ابى طالب ایـن بنده رها شده از تمام قیود ، مإمـور رها کردن بشر از تم

ام اغلال و بردگیها است. ما مفتخریـم که کتاب نهج البلاغه که بعد از قرآن بزرگتریـن دستور زندگى مادى و معنوى و بالاتریـن کتاب رهأى بخـش بشر است و دستورات معنوى و حکـومتـى آن بـالاتـریـن راه نجـات است ، از امام معصـوم ما است. ما مفتخریم که أمه معصومیـن از على بـن ابى طالب گرفته تا منجى بشـر حضـرت مهدى صـاحب زمـان علیهم آلاف التحیـات و السلام که به قدرت خداوند قادر زنده و ناظر امـور است أمه ما هستند. ما مفتخریـم که ادعیه حیات بخـش که او را قرآن صاعد مـى خـوانند از أمه معصـومیـن ما است. ما به مناجـات شعبـانیه امامـان و دعاى عرفات حسین بـن على علیهما السلام و صحیفه سجادیه ایـن زبـور آل محمد و صحیفه فاطمیه که کتاب الهام شده از جانب خـداوند تعالـى به زهراى مرضیه است از ما است .

ما مفتخریـم که باقرالعلـوم بالاتریـن شخصیت تاریخ است و کسى جز خـداى تعالـى و رسـول صلـى الله علیه وآله و أمه معصـومیــــن علیهم السلام ، مقام او را درک نکرده و نتوانند درک کرد ، از مااست.
و مـا مفتخـریـم که مذهب مـا جعفـرى است که فقه مـا که دریــاى بـى پـایان است یکـى از آثـار اوست و مـا مفتخـریـم به همه أمه معصـومیـن علیهم صلـوات الله و متعهد به پیـروى آنـانیــم .
ما مفتخریم که أمه معصومیـن ما صلوات الله و سلامه علیهم درراه تعالى دیـن اسلام و در راه پیاده کردن قرآن کریم که تشکیل حکومت عدل یکـى از ابعاد آن است در حبـس و تبعیـد به سر برده و عاقبت در راه برانـدازى حکـومتهاى جأرانه و طاغوتیان زمان خـود شهید شـدند. و ما امروز مفتخریم که مـى خـواهیـم مقاصد قرآن و سنت را پیاده کنیم و اقشار مختلفه ملت ما در ایـن راه بزرگ سرنوشت ساز سـر از پـا نشناخته جان و مال و عزیزان خـود را نثـار راه خـدا مى کنند .
ما مفتخـریـم که بـانـوان و زنان پیـر و جـوان و خـرد و کلان در صحنه هاى فرهنگـى و اقتصادى و نظامى حاضر و همدوش مردان یا بهتر از آنان در راه تعالى اسلام و مقاصد قرآن کریـم فعالیت دارند. و آنان که تـوان جنگ دارند در آمـوزش نظامى که براى دفاع از اسلام و کشـور اسلامـى از واجبـات مهم است شـرکت و از محـرومیتهأى که تـوطئه دشمنان و نا آشنأى دوستـان از احکـام اسلام و قـرآن بـر آنها بلکه بـراسلام و مسلمـانـان تحمیل نمـودنـد ، شجــــاعانه و متعهدانه خـود را رهانـده و از قیـد خـرافاتـى که دشمنان بـراى منافع خود به دست نادانان و بعضـى آخـونـدهاى بـى اطلاع از مصالح مسلمیـن به وجـود آورده بـودند خارج نموده اند. و آنان که تـوان جنگ ندارند در خدمت پشت جبهه به نحـو ارزشمندى که دل ملت را از شـوق و شعف به لـرزه در مـىآورد و دل دشمنان و جاهلان بـدتـر از دشمنان را از خشـم و غضب مـى لـرزاند اشتغال دارنـد. و ما مکـرر دیدیـم که زنان بزرگوارى زینب گونه علیها سلام الله فریاد مى زنند که فرزنـدان خـود را از دست داده و در راه خـداى تعالـى و اسلام عزیز از همه چیز خـود گذشته و مفتخرند به ایـن امر و مـى داننـد آنچه به دست آورده انـد بالاتـر از جنات نعیـم است چه رسـد بمتاع نـاچیز دنیـا ، و ملت مـا بلکه ملتهاى اسلامـى و مستضعفــان جهان مفتخـرنـد به اینکه دشمنان آنان که دشمنـان خـداى بزرگ و قـرآن کریـم و اسلام عزیزند درندگانى هستند که از هیچ جنایت و خیانتـى براى مقاصد شـوم جنایتکارانه خـود دست نمى کشند و براى رسیدن به ریاست و مطامع پست خـود دوست و دشمـن را نمـى

شناسنـد و در رإس آنان آمریکا ایـن تروریست بالذات دولتـى است که سرتاسر جهان را به آتش کشیده و هـم پیمان او صهیونیست جهانى است که براى رسیدن به مطامع خود جنایاتى مرتکب مى شود که قلم ها از نوشتـن و زبانها از گفتـن آن شرم دارنـد و خیال ابلهانه اسـرأیل بزرگ ، آنان را به هـر جنـایتـى مـى کشـانـد. و ملتهاى اسلامـى و مستضعفـان جهان مفتخرند که دشمنان آنها حسین اردنـى ایـن جنایت پیشه دوره گرد ، و حسـن و حسنـى مبارک هـم آخـور با اسرأیل جنایتکارند و در راه خـدمت به آمریکا و اسـرأیل از هیچ خیانتـى به ملتهاى خـود روى گردان نیستنـد. و ما مفتخریـم که دشمـن ما صـدام عفلقـى است که دوست و دشمـن او را به جنایت کارى و نقض حقوق بیـن المللى و حقوق بشـر مـى شناسند و همه مـى داننـد که خیانتکارى او به ملت مظلـوم عراق و شیخ نشینان خلیج ، کمتـر از خیانت به ملت ایـران نباشـد و مـا و ملتهاى مظلـوم دنیـا مفتخـریـم که رسـانه هـاى گـروهــى و دستگـاههاى تبلیغات جهانـى ، ما و همه مظلـومـان جهان را به هـر جنایت و خیانتـى که ابرقـدرتهاى جنایتکار دستـور مـى دهنـد متهم مـى کننـد . کـدام افتخار با

لاتر و والاتـر از اینکه آمریکا با همه ادعاهـایـش و همه سـاز و بـرگهاى جنگیــش و آن همه دولتهاى سرسپرده اش و به دست داشتـن ثروتهاى بـى پایان ملتهاى مظلـوم عقب افتاده و در دست داشتـن تمام رسانه هاى گروهى در مقابل ملت غیور ایران و کشـور حضـرت بقیه الله ارواحنا لمقـدمه الفـدإ آن چنان وامانده و رسـوا شده است که نمى داند به که متـوسل شـود و رو به هر کـس مى کند جـواب رد مى شنـود و ایـن نیست جز به مددهاى غیبـى حضرت بارى تعالى جلت عظمته که ملت ها را بـویژه ملت ایران اسلامى را بیدار نموده و از ظلمات ستمشاهى به نـور اسلام هدایت نمـوده. مـن اکنـون به ملتهاى شـریف ستمـدیـده و به ملت عزیز ایــــران توصیه مى کنـم که از ایـن راه مستقیـم الهى که نه به شرق ملحد و نه به غرب ستمگر کافر وابسته است بلکه به صراطـى که خـداوند به آنها نصیب فرموده است محکـم و استـوار و متعهد و پایدار پاىبند بـوده و لحظه اى از شکـر ایـن نعمت غفلت نکـرده و دستهاى ناپـاک عمال ابرقدرتها چه عمال خارجى و چه عمال داخلـى بدتر از خارجـى تزلزلـى در نیت پاک و اراده آهنیـن آنان رخنه نکند و بدانند که هر چه رسانه هاى گروهى عالم و قدرتهاى شیطانـى غرب و شرق اشتلـم مـى زنند دلیل بر قـدرت الهى آنان است و خـداوند بزرگ سزاى آنان را ، هم در ایـن عالم و هـم در عوالـم دیگر خـواهد داد انه ولـى النع

م و بیـده ملکـوت کل شـىء و بـا کمـال جـد و عجز از ملتهاى مسلمان مـى خـواهـم که از أمه اطهار و فـرهنگ سیاسـى ، اجتماعى ، اقتصادى ، نظامى ایـن بزرگ راه نمایان عالم بشریت به طور شایسته و به جان و دل و جان فشانـى و نثـار عزیزان پیـروى کننـد. از آن جمله دست از فقه سنتـى که بیـان گـر مکتب رسـالت و امـامت است و ضامـن رشد و عظمت ملتها است چه احکام اولیه و چه ثانـویه که هر دو مکتب فقه اسلامى است ، ذره اى منحرف نشـوند و به وسـواس خناسان معاند با حق و مذهب گـوش فرا ندهند و بدانند ق نمـاز جمعه از بزرگتـریـن عنایات حق تعالـى بـر جمهورى اسلامـى ایـران است و از آن جمله مـراســـم عزادارى أمه اطهار و بـویژه سیدمظلـومان و سـرور شهیـدان حضرت ابـى عبـدالله الحسیـن صلـوات وافر الهى و انبیإ و ملأکه الله و صلحإ بر روح بزرگ حماسـى او بـاد هیچگـاه غفلت نکننـد . و بـداننـد آنچه دستـور أمه علیهم السلام براى بزرگداشت ایـن حماسه تاریخى اسلام است و آنچه لعن و نفریـن بـر ستمگـران آل بیت است تمام ، فـریاد قهرمانانه ملتها است بر سردمداران ستـم پیشه در طـول تاریخ الى الابـد. و مـى دانید که لعن و نفریـن و فریاد از بیـداد بنـى امیه لعنت الله علیهم با آن که آنان منقرض و به جهنـم رهسپار شـده اند فریاد بر سر ستمگران جهان و زنده نگهداشتـن ایـن فریاد ستم شکـن است. و است در نـوحه ها و اشعار مرثیه و اشعار ثناى از أمه حق علیهم سلام الله به طـور کوبنده فجایع و ستمگریهاى ستمگران هر عصر و مصر یادآورى شود و در ایـن عصر که عصر مظلومیت جهان اسلام به دست آمـریکا و شـوروى و سایر وابستگان به آنان و از آن جمله آل سعود این خأنیـن به حرم بزرگ الهى لعنت الله و ملأکته و رسله علیهم است به طـور کـوبنده یادآورى و لعن و نفریـن شـود. و همه باید بـدانیـم که آنچه مـوجب وحـدت بین مسلمین است ایـن مراسـم سیاسـى است که حافظ ملیت مسلمیـن بـویژه شیعیان أمه اثنـى عشـر علیهم صلـوات الله وسلـم . و آنچه لازم است تذکر دهـم آن است که وصیت سیاسى الهى ایـن جانب اختصاص به ملت عظیـم الشإن ایران ندارد بلکه تـوصیه به جمیع ملل اسلامى و مظلومان جهان از هر ملت و مذهب مى باشد . از خداوند عز و جل عاجزانه خـواهانـم که لحظه اى ما و ملت ما را به خود واگذار نکند و از عنایات غیبى خود به ایـن فرزندان اسلام و رزمنـدگـان عزیز لحظه اى دریغ نفـرمـایـــد .
روح الله الموسوى الخمینى

اهمیت انقلاب شکـوهمنـد اسلامـى که دستآورد میلیــونها انسان ارزشمند و هزاران شهید جاوید آن و آسیب دیدگان عزیز ، ایـن شهیدان زنـده است و مـورد امیـد میلیـونها مسلمانان و مستضعفان جهان است به قدرى است که ارزیابى آن از عهده قلـم و بیان والاتر و بـرتـر است ، اینجانب روح الله مـوسـوى خمینـى که از کرم عظیـم خداوند متعال با همه خطایا مإیوس نیستـم و زادراه پرخطرم همان دلبستگـى به کرم کریـم مطلق است به عنـوان یک نفر طلبه حقیر که همچـون دیگـر بـرادران ایمـانـى امیـد به ایـن انقلاب و بقـــاء دست آوردهاى آن و به ثمر رسیـدن هر چه بیشتـر آن دارم به عنـوان وصیت به نسل حاضـر و نسل هاى عزیز آینده مطالبـى هرچنـد تکـرارى عرض مى نمایم و از خداوند بخشاینده مى خواهم که خلوص نیت در ایـن تذکرات عنایت فرماید :
1 ـ مـا مـى دانیـم که ایـن انقلاب بزرگ که دست جهان خــــواران و ستمگران را از ایران بزرگ کـوتاه کـرد با تإییـدات غیبـى الهى پیروز گردیـد. اگـر نبـود دست تـواناى خـداوند امکان نـداشت یک جمعیت سى وشـش میلیونى با آن تبلیغات ضداسلامى و ضد روحانى خصوص در ایـن صدسال اخیر و با آن تفرقه افکنیهاى بـى حساب قلـم داران و زبان مردان در مطبوعات و سخنرانى ها و مجالـس و محافل ضداسلامى و ضـد ملـى به صـورت ملیت و آن همه شعرها و بذله گـوئیها و آن همه مراکز عیاشـى و فحشإ و قمار و مسکرات و مـواد مخـدره که همه و همه براى کشیدن نسل جـوان فعال که باید در راه پیشرفت و تعالى و تـرقـى میهن عزیز خـود فعالیت نماینـد به فساد و بـى تفاوتـى در پیشامـدهاى خـأنانه که به دست شاه فاسـد و پـدر بـى فـرهنگـش و دولتها و مجالـس فرمایشـى که از طرف سفارتخانه هاى قدرتمندان بر ملت تحمیل مـى شـد و از همه بـدتر وضع دانشگاهها و دبیرستانها و مراکز آمـوزشـى که مقدرات کشـور به دست آنان سپرده مـى شد با به کار گـرفتـن معلمان و استادان غرب زده یا شـرق زده صددرصـد مخالف اسلام و فرهنگ اسلامـى بلکه ملى صحیح با نام ملیت و ملـى گرایى گر چه در بین آنان مردانى متعهد و دلسوز بودند لکـن با اقلیت فاحش آنان و در تنگنا قرار دادنشان کار مثبتـى نمـى تـوانستنـد انجام دهنـد و با ایـن همه و دهها مسأل دیگـر از آن جمله به انزوا و عزلت کشیدن روحانیان و با قـدرت تبلیغات به انحراف فکرى کشیـدن بسیارى از آنان ، ممکـن نبود این ملت با این وضعیت یکپارچه قیام کننـد و در سرتاسـر کشـور با ایـده واحـد و فـریاد الله اکبـر و فـداکاریهاى حیرت آور و معجزهآسا تمام قـدرتهاى داخل و خارج را کنار زده و خـود مقـدرات کشـور را به دست گیـرد. بنابـرایـن شک نباید کرد که انقلاب اسلامـى ایران از همه انقلابها جداست ، هـم در پیدایـش و هم در کیفیت مبارزه و هـم در انگیزه انقلاب و قیام. و تردید نیست که ایـن یک تحفه الهى و هدیه غیبى بـوده که از جانب خداوندمنان برایـن ملت مظلـوم غارت زده عنایت شده است .
2 ـ اسلام و حکـومت اسلامـى پدیده الهى است که با به کار بستن آن سعادت فرزنـدان خـود را در دنیا و آخرت به بالاترین وجه تإمیـن مـى کند و قدرت آن دارد که قلـم سرخ بر ستمگریها و چپاول گریها و فسادها و تجاوزها بکشد و انسانها را به کمال مطلوب خـود برساند و مکتبـى است که بر خلاف مکتبهاى غیر تـوحیدى در تمام شئون فردى و اجتماعى و مادى و معنـوى و فرهنگى و سیاسى و نظامى و اقتصادى دخـالت و نظارت دارد و از هیچ نکته ولـو بسیـار نـــاچیز که در تربیت انسان و جامعه و پیشرفت مادى و معنـوى نقـش دارد فروگذار ننموده است و مـوانع و مشکلات سـر راه تکامل را در اجتماع و فرد گوشزد نموده و برفع آن کوشیده است. اینک که به تـوفیق و تإیید خداوند ، جمهورى اسلامى با دست تـواناى ملت متعهد پایه ریزى شده و آنچه در ایـن حکومت اسلامى مطرح است اسلام و احکام مترقى آن است ، بـرملت عظیـم الشـإن ایـران است که در تحقق محتـواى آن به جمیع ابعاد و حفظ و حـراست آن بکـوشنـد که حفظ اسلام در رإس تمـــام واجبـات است ، که انبیـإ عظام از آدم علیه السلام تـا خـاتــــم النبییـن صلى الله علیه وآله و سلـم در راه آن کوشـش و فداکارى جان فرسا نمـوده اند و هیچ مانعى آنان را از ایـن فریضه بزرگ باز نـداشته و همچنیـن پـس از آنان اصحـاب متعهد و أمه اسلام علیهم صلوات الله با کوششهاى تـوان فرسا تا حد نثار خون خـود در حفظ آن کـوشیـده انـد و امروز بر ملت ایران خصـوصا و بـر جمیع مسلمانان عمـوما واجب است ایـن امانت الهى را که در ایـران به طـور رسمـى اعلام شده و در مدتـى کـوتاه نتایج عظیمـى به بار آورده با تمام تـوان حفظ نموده و در راه ایجاد مقتضیات بقإ آن و رفع موانع و مشکلات آن کـوشـش نماینـد و امیـد است که پرتـو نـور آن بـرتمام کشـورهاى اسلامـى تابیدن گرفته و تمام دولتها و ملتها با یکدیگر تفاهم در ایـن امر حیاتى نمایند و دست ابرقدرتهاى عالـم خوار و جنایتکاران تاریخ را تا ابـد از سر مظلـومان و ستمـدیدگان جهان کـوتاه نمایند . اینجانب که نفـس هاى آخر عمر را مى کشـم به حسب وظیفه ، شطـرى از آنچه در حفظ و بقإ ایـن ودیعه الهى دخالت دارد و شطرى از مـوانع و خطرهایـى که آن را تهدید مـى کنند براى نسل حاضر و نسل هاى آینده عرض مى کنـم و توفیق و تإیید همگان را از درگـاه پـروردگـار عالمیـان خـواهـانــم .
الف ـ بـى تـردیـد رمز بقإ انقلاب اسلامـى همان رمز پیروزى است و رمز پیـروزى را ملت مـى داند و نسل هاى آینـده در تاریخ خـواهنـد خواند که دو رکـن اصلى آن انگیزه الهى و مقصد عالى حکومت اسلامى و اجتماع ملت در سراسر کشـوربا وحـدت کلمه براىهمان انگیزه ومقصد. اینجـانب به همه نسل هـاى حـاضـر و آینـده وصیت مـى کنـم که اگـر بخـواهیـد اسلام و حکـومت الله بـرقـرار باشـد ، و دست استعمار و استثمارگران خارج و داخل از کشورتان قطع شـود ایـن انگیزه الهى را که خـداوند تعالـى در قرآن کریـم برآن سفارش فرمـوده است از دست نـدهیـد و در مقابل ایـن انگیزه که رمز پیـروزى و بقـإ آن است ، فرامـوشى هدف و تفرقه و اختلاف است. بى جهت نیست که بـوقهاى تبلیغاتى در سراسر جهان و ولیده هاى بـومى آنان تمام تـوان خـود را صرف شایعه ها و دروغ هاى تفرقه افکـن نمـوده اند و میلیاردهادلار بـراى آن صـرف مى کننـد. بـى انگیزه نیست سفـرهاى دأمـى مخالفان جمهورى اسلامـى به منطقه و مع الاسف در بیـن آنان از سردمـداران و حکـومتهاى بعض کشـورهاى اسلامـى که جزبه منـافع شخصـى خـود فکـر نمى کنند و چشـم و گـوش بسته تسلیـم آمریکا هستند دیده مى شـود و بعض از روحانـى نماها نیز به آنان ملحقند. امروز و در آتیه نیز آنچه براى ملت ایران و مسلمانان جهان بایـد مطرح باشـد و اهمیت آن را در نظر گیـرنـد ، خنثـى کـردن تبلیغات تفـرقه افکـن خــانه برانداز است. توصیه اینجانب به مسلمیـن و خصوص ایرانیان بـویژه در عصـر حاضر آن است که در مقابل ایـن تـوطئه ها عکـس العمل نشان داده و به انسجام و وحـدت خـود به هر راه ممکـن افزایـش دهند و کفـار و منـافقـان را مـإیـوس نمـاینـد .
ب ـ از تـوطئه هاى مهمى که در قرن إخیر ، خصوصا در دهه هاى معاصر و بـویژه پـس از پیروزى انقلاب آشکارا به چشـم مى خـورد ، تبلیغات دامنه دار با ابعاد مختلف براى مإیوس نمـودن ملتها و خصـوص ملت فـداکار ایران از اسلام است ، گاهـى ناشیانه و با صـراحت به اینکه احکام اسلام که هزار و چهارصد سال قبل وضع شده است نمى تـواند در عصـر حاضر کشـورها را اداره کنـد یا آنکه اسلام یک دیـن ارتجاعى است و با هر نـوآورى و مظاهـر تمـدن مخالف است و در عصـر حاضـر نمـى شود کشـورها از تمدن جهانـى و مظاهر آن کناره گیرند و امثال ایـن تبلیغات ابلهانه و گـاهـى مـوذیـانه و شیطنتآمیز به گـونه طـرفـدارى از قـداست اسلام که اسلام و دیگـر ادیان الهى سـروکـار دارنـد با معنـویات و تهذیب نفـوس و تحذیر از مقامات دنیایـى و دعوت به تـرک دنیـا و اشتغال به عبـادات و اذکـــار و ادعیه که انسان را به خداى تعالـى نزدیک و از دنیا دور مى کند و حکـومت و سیاست و سررشته دارى برخلاف آن مقصـد و مقصـود بزرگ و معنـوى است چه اینها تمـام بـراى تعمیـر دنیا است و آن مخـالف مسلک انبیإ عظام است و مع الاسف تبلیغ به وجه دوم در بعض از روحـانیــــان و متدینان بى خبر از اسلام تإثیر گذاشته که حتى دخالت در حکـومت و سیاست را به مثـابه یک گنـاه و فسق مـى دانستنـد و شـایـد بعضـى بـداننـد و ایـن فـاجعه بزرگـى است که اسلام مبتلاى به آن بــود. گـروه اول که بـایـد گفت از حکـومت و قـانـون و سیاست یـا اطلاع ندارند یا غرضمندانه خـود را به بـى اطلاعى مـى زننـد زیرا اجـرإ قـوانیـن بـر معیار قسط و عدل و جلـوگیـرى از ستمگـرى و حکـومت جـأرانه و بسط عدالت فـردى و اجتماعى و منع از فساد و فحشإ و انواع کجرویها و آزادى برمعیار عقل و عدل و استقلال و خـودکفأى و جلـوگیـرى از استعمار و استثمار و استعبـاد و حـدود و قصاص و تعزیرات بر میزان عدل براى جلـوگیرى از فساد و تباهـى یک جامعه و سیاست و راه بردن جامعه به موازیـن عeل و عدل و انصاف و صدها از ایـن قبیل ، چیزهایى نیست که با مرور زمان در طـول تاریخ بشر و زندگى اجتماعى کهنه شـود. ایـن دعوى به مثابه آن است که گفته شود. قـواعد عقلى و ریاضـى در قرن حاضر باید عوض شـود و به جاى آن قـواعد دیگر نشانـده شـود. اگر در صـدر خلقت ، عدالت اجتماعى باید جارى شود و از ستمگرى و چپاول و قتل بایـد جلـوگیرى شـود ، امروز چـون قرن اتـم است آن روش کهنه شده و ادعاى آنکه اسلام با نوآوردها مخالف است همان سان که محمدرضا پهلوى مخلـوع مى گفت که اینان مـى خـواهند با چارپایان در ایـن عصـر سفر کننـد یک اتهام ابلهانه بیـش نیست. زیرا اگر مراد از مظاهر تمـدن و نـوآوردها ، اختـراعات و ابتکارات و صنعتهاى پیشرفته که در پیشـرفت و تمـدن بشر دخالت دارد ، هیچگاه اسلام و هیچ مذهب تـوحیـدى با آن مخالفت نکرده و نخواهد کرد بلکه علـم و صنعت ، مورد تإکید اسلام و قرآن مجیـد است و اگر مراد از تجـدد و تمـدن به آن معنـى است که بعض روشنفکران حـرفه اى مـى گـوینـد که آزادى در تمام منکرات و فحشإ حتى هم جنس بازى و از ایـن قبیل ، تمام ادیان آسمانى و دانشمندان و عقلا بـا آن مخـالفنـد گـر چه غرب و شـرق زدگـان به تقلیــــد کـورکـورانه آن را تـرویج مـى کننـد. و امـا طـایفه دوم که نقشه مـوذیانه دارند و اسلام را از حکـومت و سیاست جدا مـى دانند باید به ایـن نادانان گفت که قـرآن کریـم و سنت رسـول الله صلـى الله علیه وآله آن قـدر که در حکـومت و سیاست احکام دارنـد در سایـر چیزها نـدارنـد بلکه بسیار از احکام عبادى اسلام ، عبـادى سیاسـى است که غفلت از آنها ایـن مصیبتها را به بـار آورده. پیغمبـــر اسلام(ص) تشکیل حکـومت داد مثل سـایـر حکـومتهاى جهان لکـن بــا انگیزه بسط عدالت اجتمـاعى و خلفـإ اول اسلامـى حکـومتهاى وسیع داشته انـد و حکـومت علـى بـن إبـى طالب علیه السلام نیز بـا همان انگیزه به طور وسیع تر و گسترده تر از واضحات تاریخ است و پـس از آن به تدریج حکومت به اسـم اسلام بوده و اکنون نیز مدعیان حکومت اسلامـى به پیـروى از اسلام و رسـول اکـرم صلــــى الله علیه وآله بسیارند . اینجانب در ایـن وصیت نامه با اشاره مى گذرم ولى امیـد آن دارم که نـویسنـدگان و جامعه شناسان و تـاریخ نـویسان ، مسلمانان را از ایـن اشتباه بیـرون آورنـد. و آنچه گفته شـده و مى شـود که انبیإ علیهم السلام به معنـویات کار دارند و حکـومت و سـررشته دارى دنیایـى مطـرود است و انبیإ و اولیإ و بزرگان از آن احتراز مى کردند و ما نیز باید چنیـن کنیم ، اشتباه تإسفآورى است که نتایج آن به تباهـى کشیدن ملتهاى اسلامـى و باز کردن راه بـراى استعمارگران خونخـوار است زیرا آنچه مردود است حکـومتهاى شیطـانـى و دیکتـاتـورى و ستمگـرى است که بـراى سلطه جـویـــى و انگیزه هاى منحـرف و دنیایـى که از آن تحذیر نمـوده انـد جمعآورى ثروت و مال و قدرت طلبـى و طاغوت گرایى است و بالاخره دنیایـى است که انسان را از حق تعالـى غافل کنـد. و اما حکـومت حق براى نفع مستضعفان و جلوگیرى از ظلـم و جـور و اقامه عدالت اجتماعى همان است که مثل سلیمان بـن داود و پیامبـر عظیـم الشـإن اسلام صلـى الله علیه وآله و إوصیإ بزرگـوارش براى آن کـوشـش مى کردند از بزرگتـریـن واجبات و اقامه آن از والاتـریـن عبادات است ، چنانچه سیاست سالـم که در ایـن حکـومتها بـوده از امور لازمه است. باید ملت بیدار و هشیار ایران با دید اسلامـى ایـن تـوطئه ها را خنثـى نمایند و گـویندگان و نـویسندگان متعهد به کمک ملت بـرخیزنـد و دست شیاطین تـوطئه گر را قطع نماینـد .
ج ـ و از همین قماش توطئه ها و شاید موذیانه تر شایعه هاى وسیع در سطح کشور و درشهرستان ها بیشتر براینکه جمهورىاسلامى هم کارى براى مردم انجام نداد! بیچاره مردم با آن شـوق و شعف فداکارى کردنـد که ازرژیم ظالمانه طاغوت رهایى یابند ، گرفتار یک رژیم بدتر شدند ، مستکبران مستکبـرتر و مستضعفان مستضعف تر شـدند زنـدان ها پـر از جـوانان که امید آتیه کشور است مى باشد و شکنجه ها از رژیـم سابق بـدتر و غیر انسانـى تر است ، هر روز عده اى را اعدام مـى کننـد به اسم اسلام ، واى کاش اسـم اسلام روى این جمهورى نمـى گذاشتنـد ایـن زمان از زمان رضاخان و پسـرش بـدتـر است مـردم در رنج و زحمت و گرانى سرسامآور غوطه مى خـورند و سردمداران دارند ایـن رژیـم را به رژیمى کمونیستـى هدایت مى کنند ، امـوال مردم مصادره مى شـود و آزادى در هـر چیز از ملت سلب شـده و بسیارى دیگـر از ایـن قبیل امور که با نقشه اجرإ مى شود و دلیل آنکه نقشه و تـوطئه در کار است آنکه هر چنـد روزیک امر در هر گـوشه و کنار و در هر کـوى و برزن سر زبان ها مى افتد .
در تـاکسـى ها همیـن مطلب واحـد و در اتـوبـوسها نیز همیـن و در اجتماعات چند نفره باز همیـن صحبت مى شود و یکى که قدرى کهنه شد یکـى دیگر معروف مـى شـود و مع الاسف بعض روحانیـون که از حیله هاى شیطانـى بـى خبـرنـد با تماس یکـى دو نفـر از عوامل تـوطئه گمان مـى کننـد مطلب همان است و اساس مسئله آن است که بسیارى از آنان که ایـن مسأل را مى شنـوند و باور مـى کننـد اطلاع از وضع دنیا و انقلابهاى جهان و حـوادث بعد از انقلاب و گـرفتـارىهـاى عظیــــم اجتناب ناپذیر آن ندارنـد. چنانچه اطلاع صحیح از تحـولاتـى که همه به سـود اسلام است ندارند و چشـم بسته و بى خبر امثال ایـن مطالب را شنیـده و خـود نیز بـا غفلت یـا عمـد به آنـان پیـوسته انـد.
اینجانب تـوصیه مـى کنـم که قبل از مطالعه وضعیت کنـونـى جهان و مقـایسه بیـن انقلاب اسلامـى ایـران با سـایـر انقلابـات و قبل از آشنایـى با وضعیت کشـورها و ملتهایـى که در حال انقلاب و پـس از انقلابشان بر آنان چه مى گذشته است و قبل از تـوجه به گرفتارىهاى ایـن کشـور طاغوت زده از ناحیه رضاخان و بدتر از آن محمدرضا که در طـول چپاولگرىهایشان بـراى ایـن دولت به ارث گذاشته انـد ، از وابستگى هاى عظیـم خانمان سـوز تا اوضاع وزارتخانه ها و ادارات و اقتصاد و ارتـش و مراکز عیاشى و مغازه هاى مسکرات فروشى و ایجاد بى بندوبارى در تمام شئون زندگى و اوضاع تعلیـم و تربیت و اوضاع دبیرستان ها و دانشگاه ها و اوضاع سینماها و عشـرتکـده ها و وضعیت جـوان ها و زنها و وضعیت روحـانیـون و متـدینیـن و آزادىخـواهان متعهد و بانـوان عفیف ستمدیده و مساجد در زمان طاغوت و رسیدگـى به پرونده اعدام شدگان و محکومان به حبـس و رسیدگى به زندان ها و کیفیت عملکـرد متصـدیـان و رسیـدگـى به مـال سـرمـــایه داران و زمیـن خـواران بزرگ و محتکـران و گـران فـروشـان و رسیـدگـــى به دادگستـرىها و دادگاه هاى انقلاب و مقایسه با وضع سابق دادگستـرى و قضات و رسیدگـى به حال نمایندگان مجلـس شـوراى اسلامى و اعضإ دولت و استاندارها و سایر مإمـورین که در ایـن زمان آمده اند و مقایسه با زمان سابق و رسیدگى به عملکرد دولت و جهاد سازنـدگـى در روستاهاى محروم از همه مـواهب حتى آب آشامیدنى و درمانگاه و مقایسه با طـول رژیـم سابق بـا در نظر گـرفتـن گـرفتارى به جنگ تحمیلـى و پیامدهاى آن از قبیل آوارگان میلیـونى و خانـواده هاى شهدا و آسیب دیدگان در جنگ و آوارگان میلیـونى افغانستان و عراق و با نظر به حصر اقتصادى و تـوطئه هاى پى درپى آمریکا و وابستگان خارج و داخلـش ، اضافه کنید فقدان مبلغ آشنا به مسأل به مقـدار احتیاج و قاضـى شرع و هرج و مرج هایـى که از طرف مخالفان اسلام و منحـرفان و حتـى دوستـان نادان در دست اجـرإ است و ده ها مسأل دیگـر. تقـاضـا ایـن است که قبل از آشنایـى به مسـأل به اشکال تراشى و انتقاد کـوبنـده و فحاشـى برنخیزید و به حال ایـن اسلام غریب که پـس از صـدها سال ستمگـرى قلـدرها و جهل تـوده ها امروز طفلى تازه پا و ولیده اى است محفوف به دشمـن هاى خارج و داخل رحم کنید و شما اشکال تراشان به فکـر بنشینیـد که آیا بهتـر نیست به جاى سرکوبى به اصلاح و کمک بکـوشید و به جاى طرفدارى از منافقان و ستـم گران و سـرمایه داران و محتکران بى انصاف از خـدا بـى خبـر ، طرفدار مظلـومان و ستمدیدگان و محرومان باشید و به جاى گروه هاى آشوب گر و تروریستهاى مفسد و طرفدارى غیر مستقیـم از آنان توجهى به ترورشـدگان از روحانیـون مظلوم تا خـدمتگزاران متعهد مظلـوم داشته باشید ؟ اینجانب هیچگاه نگفته و نمى گـویـم که امروز در ایـن جمهورى به اسلام بزرگ با همه ابعادش عمل مى شود و اشخاصى از روى جهالت و عقـده و بـى انضبـاطـى بـرخلاف مقــررات اسلام عمل نمى کنند ، لکـن عرض مى کنـم که قـوه مقننه و قضأیه و اجرأیه با زحمات جان فرسا کـوشـش در اسلامى کردن ایـن کشـور مـى کنند و ملت ده ها میلیونى نیز طرفدار و مددکار آنان هستند و اگر ایـن اقلیت اشکال تراش و کارشکـن به کمک بشتابنـد تحقق ایـن آمال آسان تـر و سریع تر خواهد بـود و اگر خـداى نخواسته اینان به خـود نیاینـد ، چون توده میلیونى بیدار شده و متـوجه مسأل است و در صحنه حاضر است آمال انسانى اسلامى به خـواست خداوند متعال جامه عمل به طور چشـم گیر خواهد پوشید و کجروان و اشکال تراشان در مقابل ایـن سیل خروشان نخواهند توانست مقاومت کنند. مـن با جرإت مدعى هستم که ملت ایران و تـوده میلیونى آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسـول الله صلـى الله علیه وآله و کــوفه و عراق در عهد امیـرالمـومنیـن و حسیـن بـن علـى صلـوات الله و سلامه علیهمــا مـى بـاشنـد. آن حجـاز که در عهد رسـول الله صلـى الله علیه وآله مسلمانان نیز اطاعت از ایشان نمـى کردند و بابهانه هایـى به جبهه نمـى رفتند که خـداوند تعالـى در سـوره تـوبه با آیاتـى آنها را تـوبیخ فـرمـوده و وعده عذاب داده است. و آنقـدر به ایشان دروغ بستند که به حسب نقل در خبر به آنان نفریـن فرمـودند و آن إهل عراق و کـوفه که با امیرالمـومنیـن آنقدر بد رفتارى کردند و از اطاعتـش سـرباز زدنـد که شکایات آن حضـرت از آنان در کتب نقل و تاریخ معروف است ، و آن مسلمانان عراق و کـوفه که با سیدالشهدإ علیه السلام آن شد که شـد و آنان که در شهادت دست آلـوده نکردند یا گریختند از معرکه و یا نشستنـد تا آن جنایت تاریخ واقع شـد. و مـا امـروز مـى بینیـم که ملت ایـران از قـواى مسلح نظامــى و انتظامى و سپاه و بسیج تا قـواى مـردمـى از عشایر و داوطلبان و از قواى در جبهه ها و مردم پشت جبهه ها با کمال شـوق و اشتیاق چه فـداکارىها مى کنند و چه حماسه ها مىآفرینند و مـى بینیـم که مردم محتـرم سراسـر کشـور چه کمکهاى ارزنده مى کننـد. و مـى بینیـم که بازمانـدگان شهدا و آسیب دیدگان جنگ و متعلقان آنان با چهره هاى حماسه آفریـن و گفتار و کردارى مشتاقانه و اطمینان بخش با ما و شما روبـرو مـى شـونـد و اینها همه از عشق و علاقه و ایمان سرشار آنان است به خداوند متعال و اسلام و حیات جاویدان. در صـورتى که نه در محضر مبارک رسول اکرم صلى الله علیه وآله و سلـم هستند و نه در محضر امام معصـوم صلـوات الله علیه. و انگیزه آنان ایمان و اطمینـان به غیب است. و ایـن رمز مـوفقیت و پیـروزى در ابعاد مختلف است و اسلام بایـد افتخار کند که چنیـن فرزنـدانـى تـربیت نمـوده و ما همه مفتخـریـم که در چنین عصـرى و در پیشگاه چنیـن ملتى مى باشیـم . و اینجانب در اینجا یک وصیت به اشخاصى که به انگیزه مختلف با جمهورى اسلامى مخالفت مـى کننـد و به جـوانان چه دختران و چه پسرانـى که مـورد بهره بردارى منافقان و منحرفان فرصت طلب و سـودجـو واقع شده اند مى نمایـم که بـى طرفانه و با فکر آزاد به قضـاوت بنشینیـد و تبلیغات آنان که مـى خـواهنـد جمهورى اسلامى ساقط شود و کیفیت عمل آنان و رفتارشان با تـوده هاى محروم و گروه ها و دولتهایـى که از آنان پشتیبانـى کـرده و مـى کننـد و گـروه هـا و اشخـاصـى که در داخل به آنـان پیـوسته و از آنـــان پشتیبانى مى کنند و اخلاق و رفتارشان در بیـن خـود و هوادارانشان و تغییر مـوضعهایشان در پیشامدهاى مختلف را با دقت و بدون هواى نفـس بررسـى کنید ، و مطالعه کنیـد حالات آنان که در ایـن جمهورى اسلامـى به دست منافقان و منحرفان شهید شـدنـد ، و ارزیابـى کنید بین آنان و دشمنانشان ، نـوارهاى ایـن شهیـدان تا حـدى در دست و نـوارهاى مخالفان شاید در دست شماها باشـد. ببینیـد کـدام دسته طرفـدار محرومان و مظلـومان جامعه هستنـد . بـرادران ! شما ایـن اوراق را قبل از مرگ من نمى خـوانید. ممکـن است پـس از مـن بخوانید در آن وقت مـن نزد شما نیستـم که بخواهـم به نفع خود و جلب نظرتان بـراى کسب مقام و قـدرتـى با قلب هاى جـوان شما بازى کنـم. مـن براى آنکه شما جـوانان شایسته اى هستیـد علاقه دارم که جـوانى خـود را در راه خداوند و اسلام عزیز و جمهورى اسلامـى صرف کنیـد ، تا سعادت هـر دو جهان را دریابیـد. و از خـداونـد غفـور مـى خـواهـم که شما را به راه مستقیـم انسانیت هـدایت کنـد و از گذشته ما و شما با رحمت واسعه خـود بگذرد. شماها نیز در خلوتها از خداوند همین را بخواهید ، که او هادى و رحمـن است. و یک وصیت به ملت شریف ایران و سایر ملتهاى مبتلا به حکـومتهاى فاسـد و در بند قدرتهاى بزرگ مى کنم. اما به ملت عزیز ایران تـوصیه مـى کنـم که نعمتى که با جهاد عظیـم خودتان و خون جوانان برومندتان بدست آوردید همچـون عزیزتریـن امـور قدرش را بدانید و از آن حفاظت و پاسدارى نمأید و در راه آن که نعمتـى عظیـم الهى و امانت بزرگ خداوندى است کوشش کنید و از مشکلاتى که در ایـن صراط مستقیم پیش مـىآید نهراسید که ان تنصروا الله ینصرکم و یثبت اقدامکـم و در مشکلات دولت جمهورى اسلامى با جان و دل شریک و در رفع آنها کـوشا باشید و دولت و مجلـس را از خود بدانید و چون محبـوبى گرامى از آن نگهدارى کنیـد. و به مجلـس و دولت و دست انـدرکـاران تــوصیه مـى نمایـم که قدر ایـن ملت را بـدانید و در خـدمتگزارى به آنان خصـوصـا مستضعفـان و محـرومان و ستمـدیـدگان که نـورچشمان ما و اولیـإ نعم همه هستنـد و جمهورى اسلامـى رهآورد آنـان و بــــا فداکارىهاى آنان تحقق پیداکرد و بقإ آن نیز مرهـون خدمات آنان است ، فروگذار نکنید و خود را از مردم و آنان را از خـود بدانید و حکـومتهاى طاغوتى را که چپاولگرانى بى فرهنگ و زورگـویانى تهى مغز بـودنـد و هستنـد را همیشه محکـوم نمأیـد. البته با اعمال انسانـى که شایسته براى یک حکـومت اسلامـى است. و اما به ملتهاى اسلامى تـوصیه مى کنـم که از حکـومت جمهورى اسلامى و از ملت مجاهد ایران الگـو بگیرید و حکـومتهاى جأر خـود را در صـورتـى که به خواست ملتها که خـواست ملت ایران است سرفرود نیاوردند ، با تمام قدرت به جاى خـود بنشانید که مایه بدبختـى مسلمانان ، حکـومتهاى وابسته به شـرق و غرب مى باشنـد و إکیـدا تـوصیه مـى کنـم که به بـوقهاى تبلیغاتـى مخالفان اسلام و جمهورى اسلامى گـوش فرا ندهید که همه کـوشـش دارند که اسلام را از صحنه بیـرون کننـد که منافع ابرقدرتها تإمیـن شـود.
د ـ از نقــشـه هاى شـیـــطانـى قــدرتـهاى بــزرگ اسـتــعـمـار و اسـتـثـمـارگـر که سـالهاى طــــولانـى در دسـت اجرا است و در کشـور ایران از زمان رضـــاخان اوج گرفت و در زمان محمـدرضا با روشهاى مختلف دنباله گیرى شـد ، به انزوا کشانـدن روحانیت است که در زمان رضاخان با فشار و سرکـوبى و خلع لباس و حبـس و تبعید و هتک حـرمات و اعدام و امثـال آن و در زمان محمـدرضـا بـا نقشه و روش هاى دیگـر که یکـى از آنها ایجـاد عداوت بیـن دانشگـاهیان و روحانیان بـود ، که تبلیغات وسیعى در ایـن زمینه شد و مع الاسف به واسطه بـى خبرى هر دو قشـر از تـوطئه شیطانـى ابـرقـدرتها نتیجه چشـم گیرى گرفته شد از یک طرف از دبستانها تا دانشگاهها کوشش شد که معلمان و دبیـران و اساتیـد و روسـاى دانشگاهها از بیـن غرب زدگان یا شـرق زدگان و منحـرفان از اسلام و سایـر ادیان انتخاب و به کار گماشته شـوند و متعهدان مـومـن در اقلیت قرار گیرنـد که قشر موثر را که در آتیه حکومت را به دست مى گیرند ، از کـودکى تا نوجوانى و تا جـوانى طورى تربیت کنند که از ادیان مطلقا و اسلام به خصـوص و از وابستگـان به ادیان خصـوصـا روحـانیـون و مبلغان متنفـر باشنـد. و اینان را عمال انگلیـس در آن زمان و طـرفـدار سـرمایه داران و زمیـن خـواران و طرفـدار ارتجاع و مخالف تمـدن و تعالى در بعد از آن معرفى مى نمـودند. و از طرف دیگر با تبلیغات سـوء ، روحانیون و مبلغان و متدینان را از دانشگاه و دانشگاهیان ترسانیده و همه را به بى دینـى و بـى بنـدوبارى و مخالف با مظاهر اسلام و ادیان متهم مـى نمـودنـد. نتیجه آنکه دولتمـردان ، مخـالف ادیان و اسلام و روحانیـون و متـدینان باشند و تـوده هاى مردم که علاقه به دیـن و روحانى دارند مخالف دولت و حکومت و هر چه متعلق به آن است بـاشنـد و اختلاف عمیق بیـن دولت و ملت و دانشگاهـى و روحانـى راه را بـراى چپاولگـران آنچنان باز کنـد که تمام شئون کشـور در تحت قـدرت آنان و تمام ذخأر ملت در جیب آنان سـرازیر شـود چنانچه دیدید به سر ایـن ملت مظلـوم چه آمد و مى رفت که چه آید. اکنـون که به خـواست خداوند متعال و مجاهدت ملت از روحانى و دانشگاهـى تا بـازارى و کارگـر و کشاورز و سایـر قشـرها بنـد اسارت را پاره و سـد قدرت ابرقـدرتها را شکستنـد و کشـور را از دست آنان و وابستگانشان نجات دادنـد ، تـوصیه اینجانب آن است که نسل حاضـر و آینده غفلت نکنند و دانشگاهیان و جـوانان بـرومنـد عزیز هر چه بیشتر با روحانیان و طلاب علـوم اسلامى پیوند دوستى و تفاهم را محکم تر و استوارتر سازند و از نقشه ها وتوطئه هاى دشمـن غدار غافل نباشند و به مجـرد آنکه فرد یا افرادى را دیـدنـد که با گفتار و رفتار خـود در صدد است بذر نفاق بیـن آنان افکند او را ارشاد و نصیحت نماینـد و اگـر تإثیـر نکـرد از او روگـردان شـوند و او را به انزوا کشانند و نگذارند تـوطئه ریشه دواند که سرچشمه را به آسانى مى تـوان گرفت و مخصـوصا اگر در اساتید کسـى پیدا شد که مـى خـواهد انحراف ایجاد کند او را ارشاد و اگر نشـد از خود و کلاس خود طرد کنند. و ایـن توصیه بیشتر متوجه روحانیون و محصلیـن علوم دینى است و توطئه ها در دانشگاه ها از عمق ویژه اى برخـوردار است و هر قشر محترم که مغز متفکر جامعه هستنـد بایـد مـواظب تـوطئه هـا بـاشنـد .
ه ـ از جمله نقشه هـا که مع الاسف تإثیـر بزرگى در کشورها و کشور عزیـزمـان گـذاشـت و آثـار آن بـاز تا حد زیـادى به جـامـانـده بیگانه نمـودن کشـورهـاى استـعـمـار زده ازخویــش و غـرب زده و شرق زده نمودن آنـان است به طـورى که خـود را و فرهنـگ و قـدرت خـود را بهیچ گرفـتند و غرب و شـرق ، دو قطـب قدرتـمنـد را نژاد بـرتر و فرهنگ آنان را والاتر و آن دو قـدرت را قبــله گاه عالـم دانســتنـد و وابستگـى به یکـى از دو قطــب را از فـرأــض غیر قابل اجتناب معرفـى نمـودند. و قصه ایـن امر غم انگیز طـولانـى و ضربه هایى که از آن خورده و اکنون نیز مى خـوریـم کشنده و کوبنده است. و غم انگیزتر اینکه آنان ملتهاى ستـم دیده زیر سلطه را در همه چیز عقب نگهداشته و کشـورهایى مصرفـى بار آوردند و به قدرى ما را از پیشرفتهاى خـود و قـدرتهاى شیطانیشان تـرسانده انـد که جرإت دست زدن به هیچ ابتکارى نداریم و همه چیز خـود را تسلیـم آنان کرده و سرنوشت خود و کشورهاى خـود را به دست آنان سپرده و چشـم و گـوش بسته مطیع فـرمان هستیـم و ایـن پـوچـى و تهى مغزى مصنـوعى مـوجب شـده که در هیچ امرى به فکـر و دانـش خـود اتکإ نکنیم و کورکورانه از شرق و غرب تقلید نماییـم بلکه از فرهنگ و ادب و صنعت و ابتکار اگر داشتیـم ، نویسندگان و گویندگان غرب و شرق زده بـى فرهنگ ، آنها را به باد انتقاد و مسخره گرفته و فکر و قدرت بـومى ما را سرکـوب و مإیوس نمـوده و مى نمایند و رسـوم و آداب اجنبـى را هـر چنـد مبتذل و مفتضح باشـد با عمل و گفتار و نـوشتار ترویج کرده و با مـداحـى و ثناجـویـى آنها را به خـورد ملتها داده و مى دهند. فى المثل اگر در کتاب یا نـوشته یا گفتارى چند واژه فرنگى باشد بدون توجه به محتـواى آن با اعجاب پذیرفته و گـوینده و نویسندهآن را دانشمند و روشنفکر به حساب مىآورند و از گهواره تا قبـر به هر چه بنگریـم اگر با واژه غربـى و شرقـى اسـم گذارى شـود مرغوب و مورد تـوجه و از مظاهر تمدن و پیشرفتگى محسـوب و اگر واژه هاى بـومـى خـودى به کار رود مطـرود و کهنه و واپـس زده خواهد بود. کودکان ما اگر نام غربى داشته باشند مفتخر و اگر نام خـودى دارند سـر به زیر و عقب افتاده انـد. خیابانها ، کـوچه ها ، مغازه ها ، شـرکتها ، داروخانه ها ، کتابخانه ها ، پارچه ها و دیگر متاعها هر چنـد در داخل تهیه شـده بایـد نام خارجـى داشته باشد تا مردم از آن راضـى و به آن اقبال کنند. فرنگـى مآبـى از سر تاپا و در تمام نشست و بـرخاست ها و در معاشرتها و تمام شئون زندگـى مـوجب افتخار و سـربلنـدى و تمـدن و پیشرفت ، و در مقابل آداب و رسـوم خـودى ، کهنه پرستـى و عقب افتادگى است. در هر مرض و کسـالتـى ولـو جزئى و قـابل علاج در داخل بـایـد به خـارج رفت و دکترها و اطبإ دانشمند خـود را محکوم و مإیوس کرد . رفتـن به انگلستان و فرانسه و آمریکا و مسکو افتخارى پر ارزش و رفتـن به حج و سـایـر اماکـن متبـرکه کهنه پـرستـى و عقب مانـدگـى است! بـى اعتنایى به آنچه مربـوط به مذهب و معنـویات است از نشانه هاى روشنفکرى و تمدن ، در مقابل تعهد به ایـن امـور نشانه عقب ماندگى و کهنه پرستـى است! اینجانب نمـى گـویم ما خـود همه چیز داریـم. معلـوم است ما را در طـول تاریخ نه چندان دور خصـوصا در سده هاى اخیر از هر پیشرفتـى محروم کرده انـد و دولتمردان خأن و دودمان پهلوى خصوصا و مراکز تبلیغاتى علیه دستاوردهاى خودى و نیز خـود کـوچک دیدنها و یا ناچیز دیـدنها ، ما را از هـر فعالیتـى بـراى پیشـرفت محـروم کرد. وارد کردن کالاها از هر قماش و سـرگرم کردن بانـوان و مردان خصـوصا طبقه جـوان به اقسام اجناس وارداتـى از قبیل ابزار آرایـش و تزئینات و تجملات و بـازىهاى کـودکانه و به مسابقه کشاندن خانواده ها و مصرفى بار آوردن هرچه بیشتر که خـود داستان هاىغم انگیز دارد و سرگرم کردن و به تباهى کشاندن جـوان ها که عضـو فعال هستند با فراهـم آوردن مراکز فحشإ و عشرتکده ها و دهها از ایـن مصأب حساب شده براى عقب نگهداشتـن کشورهاست. مـن وصیت دلسـوزانه و خادمانه مـى کنـم به ملت عزیز که اکنـون که تا حدود زیاد و چشم گیرى از بسیارى از ایـن دام ها نجات یافته و نسل محروم حاضر به فعالیت و ابتکار برخاسته و دیـدیـم که بسیارى از کارخـانه ها و وسـایل پیشـرفته مثل هـواپیماها و دیگـر چیزها که گمان نمـى رفت متخصصیـن ایران قادر به راه انداختـن کارخانه ها و امثال آن باشنـد و همه دستها را به سـوى غرب یا شـرق دراز کرده بـودیـم که متخصصیـن آنـان اینها را به راه انـدازنـد ، در اثـر محاصـره اقتصادى و جنگ تحمیلـى خـود جـوانان عزیز ما قطعات محل احتیاج را ساخته و با قیمتهاى ارزان تـر عرضه کرده و رفع احتیاج نمـودند و ثابت کردنـد که اگر بخـواهیم مـى تـوانیـم . باید هشیار و بیدار و مراقب باشیـد که سیاست بازان پیـوسته به غرب و شـرق بـا وسـوسه هاى شیطـانـى شمـا را به سـوى ایـن چپـاولگـران بیـن المللـى نکشند و با اراده مصمـم و فعالیت و پشتکار خـود به رفع وابستگیها قیام کنید و بـدانید که نژاد آریا و عرب از نژاد اروپا و آمریکا و شـوروى کـم ندارد و اگر خودى خـود را بیابد و یإس را از خود دور کند و چشـم داشت به غیر خـود نداشته باشـد ، در دراز مـدت قـدرت همه کـار و سـاختـن همه چیز را دارد و آنچه انسان هاى شبیه به اینان به آن رسیده اند شما هـم خواهید رسید به شرط اتکال به خداوند تعالـى و اتکإ به نفـس و قطع وابستگـى به دیگران و تحمل سختـى ها براى رسیدن به زندگى شرافتمندانه و خارج شـدن از تحت سلطه اجانب. و بر دولتها و دست اندرکاران است چه در نسل حاضر و چه در نسل هاى آینـده که از متخصصیـن خـود قـدردانـى کنند و آنان را با کمکهاى مادى و معنوى تشـویق به کار نمایند و از ورود کالاهاى مصـرف سازو خانه بـرانداز جلـوگیـرى نماینـد و به آنچه دارند بسازند تا خود همه چیز بسازند و از جـوانان ، دختران و پسران مى خـواهـم که استقلال و آزادى و ارزشهاى انسانى را ولـو با تحمل زحمت و رنج فـداى تجملات و عشـرتها و بـى بنـدوبـارىها و حضـور در مراکز فحشإ که از طرف غرب و عمال بى وطـن به شما عرضه مى شـود ، نکنند; که آنان چنانچه تجربه نشان داده جز تباهى شما و اغفالتان از سـرنـوشت کشـورتان و چاپیـدن ذخایـر شما و به بنـد استعمار و ننگ وابستگى کشیدنتان و مصرفى نمـودن ملت و کشـورتان به چیز دیگر فکر نمى کنند و مى خـواهند با ایـن وسایل و امثال آن شما را عقب مانده و به اصطلاح آنان نیمه وحشـى نگهدارند .
و ـ از تـوطئه هاى بزرگ آنان چنانچه اشـاره شــد و کـرارا تذکـر داده ام ، به دست گرفتـن مراکز تعلیـم و تـربیت خصـوصا دانشگاهها است که مقـدرات کشـورها در دست محصـولات آنها است. روش آنان بـا روحـانیـون و مـدارس علـوم اسلامـى فـرق دارد بـا روشـــى که در دانشگاهها و دبیرستان ها دارند. نقشه آنان برداشتـن روحانیون از سر راه و منزوى کردن آنان است یا با سرکـوبـى و خشـونت و هتاکى که در زمان رضاخان عمل شد ، ولـى نتیجه معکـوس گرفته شـد ، یا با تبلیغات و تهمتها و نقشه هاى شیطانـى بـراى جـدا کردن قشر تحصیل کرده و به اصطلاح روشـن فکر که این هم در زمان رضاخان عمل مى شد و در ردیف فشار و سرکوبى بـود و در زمان محمدرضا ادامه یافت بدون خشـونت ولى موذیانه. و اما در دانشگاه ، نقشه آن است که جـوانان را از فرهنگ و ادب و ارزشهاى خـودى منحرف کنند و به سوى شرق یا غرب بکشانند و دولتمردان را از بیـن اینان انتخاب و بر سرنـوشت کشورها حکومت دهند تا به دست آنها هر چه مى خـواهند انجام دهند. اینان کشـور را به غارت زدگى و غرب زدگـى بکشانند و قشر روحانـى با انزوا و منفـوریت و شکست قادر بـر جلـوگیـرى نباشـد. و ایـن بهتریـن راه است بـراى عقب نگهداشتـن و غارت کردن کشـورهاى تحت سلطه ، زیرا براى ابر قـدرتها بى زحمت و بـى خرج و در جـوامع ملـى بـى سـروصـدا هـر چه هست به جیب آنـان مـى ریزد. پـس اکنـــون که دانشگاهها و دانشسـراها در دست اصلاح و پـاکسـازى است بـرهمه ما لازم است با متصـدیان کمک کنیم و براى همیشه نگذاریـم دانشگاهها به انحراف کشیده شـود و هرجا انحرافـى به چشـم خـورد با اقـدام سریع به رفع آن کـوشیـم و ایـن امر حیاتى باید در مرحله اول با دست پرتـوان خـود جـوانان دانشگاهها و دانشسراها انجام گیرد که نجـات دانشگـاه از انحـراف ، نجـات کشــور و ملت است . واینجانب بــه هــمـه نـوجـوانان و جـوانان در مـــرحله اول و پــدران و مـادران و دوستـان آنها در مـرحله دوم و به دولتمـــــــردان و روشنفکران دلسوز براى کشور در مرحله بعد وصیت مى کنم که در ایـن امر مهم که کشـورتان را از آسیب نگه مى دارد با جان و دل کـوشـش کنیـد و دانشگـاهها را به نسل بعد بسپـریـد. و به همه نسل هــاى مسلسل تـوصیه مـى کنـم که بـراى نجـات خـود و کشـور عزیز و اسلام آدم سـاز ، دانشگـاهها را از انحـراف و غرب و شـرق زدگــــى حفظ و پاسدارى کنید و با ایـن عمل انسانى اسلامى خود دست قدرتهاى بزرگ را از کشـور قطع و آنان را ناامید نمأیـد. خـدایتان پشتیبان و نگهدار باد.
ز ـ از مـهـمـات امــور تـعـهد وکـلاى مـجـلــس شــوراى اسـلامـى است. ما دیدیـم که اسلام و کشـور ایران چه صدمات بسیار غم انگیزى از مجلس شوراى غیر صالح و منحرف از بعد از مشروطه تا عصر رژیـم جنایتکار پهلـوى و از هر زمان بـدتر و خطرناکتـر در ایـن رژیـم تحمیلـى فاسـد خـورد و چه مصیبت ها و خسارتهاى جان فـرسا از ایـن جنایتکاران بى ارزش و نـوکرمآب به کشـور و ملت وارد شد. در ایـن پنجاه سال یک اکثریت قلابى منحرف در مقابل یک اقلیت مظلـوم موجب شد که هر چه انگلستان و شـوروى و اخیرا آمریکا خـواستند با دست همیـن منحرفان از خدا بـى خبر انجام دهند و کشـور را به تباهى و نیستـى کشاننـد. از بعد از مشـروطه هیچگاه تقریبا به مـواد مهم قانـون اسـاسـى عمل نشـد. قبل از رضاخـان بـا تصـدى غرب زدگان و مشتى خان و زمیـن خـواران و در زمان رژیم پهلـوى به دست آن رژیـم سفـاک و وابستگـان و حلقه به گـوشـان آن. اکنـون که بـا عنـایت پروردگار و همت ملت عظیـم الشإن سرنوشت کشور به دست مردم افتاد و وکلا از خـود مـردم و بـا انتخاب خـودشان بـدون دخـالت دولت و خان هاى ولایات به مجلـس شـوراى اسلامـى راه یافتند و امید است که با تعهدآنان به اسلام و مصالح کشور جلوگیرى از هر انحراف بشـeد. وصیـت اینجـانب به مــلت در حـال و آتــیه آن است که بـا اراده مصمـم خود و تعهد خـود به احکام اسلام و مصالح کشـور در هر دوره از انتخابات وکلاى داراى تعهد به اسلام و جمهورى اسلامـى که غالبا بین متـوسطین جامعه و محرومیـن مـى باشنـد و غیر منحـرف از صراط مستقیـم به سوى غرب یا شرق و بدون گرایـش به مکتبهاى انحرافى و اشخـاص تحصیل کـرده و مطلع بـر مسأل روز و سیاستهاى اسلامـى به مجلـس بفرستند و به جامعه محترم روحانیت خصوصا مراجع معظم وصیت مى کنـم که خود را در مسأل جامعه خصوصا مثل انتخاب رئیـس جمهور و وکلاى مجلـس کنار نکشند و بـى تفاوت نباشنـد. همه دیدیـد و نسل آتیه خـواهد شنید که دست سیاست بازان پیرو شرق و غرب ، روحانیـون را که اساس مشروطیت را با زحمات و رنج ها بنیان گذاشتنـد از صحنه خارج کردند و روحانیـون نیز بازى سیاست بازان را خـورده و دخالت در امور کشـور و مسلمیـن را خارج از مقام خـود انگاشتند و صحنه را به دست غرب زدگان سپردندوبه سرمشروطیت وقانـون اساسـى و کشـور و اسلام آن آوردنـد که جبـرانـش احتیـاج به زمـان طـولانـــى دارد. اکنـون که بحمدالله تعالـى مـوانع رفع گردیده و فضاى آزاد براى دخالت همه طبقات پیـش آمـده است ، هیچ عذرى بـاقـى نمانـده و از گناهان بزرگ نابخشـودنى ، مسامحه در امر مسلمیـن است. هر کـس به مقدار توانـش و حیطه نفوذش لازم است در خدمت اسلام و میهن باشد و با جـدیت از نفـوذ وابستگان به دو قطب استعمارگر و غرب یا شـرق زدگان و منحرفان از مکتب بزرگ اسلام جلـوگیرى نمایند و بـداننـد که مخالفیـن اسلام و کشـورهاى اسلامى که همان ابر قدرتان چپاولگر بیـن المللى هستند با تدریج و ظرافت در کشورما و کشـورهاى اسلامى دیگـر رخنه و بـا دست افـراد خـود ملتها ، کشـورهـــا را به دام استثمار مـى کشاننـد. باید با هـوشیارى مراقب باشیـد و با احساس اولیـن قـدم نفـوذى به مقابله برخیزید و به آنان مهلت نـدهیـد. خدایتان یار و نگهدار باشد. و از نمایندگان مجلـس شـوراى اسلامى در ایـن عصر و عصرهاى آینده مـى خواهـم که اگر خداى نخـواسته عناصر منحرفـى با دسیسه و بازى سیاسـى وکالت خـود را به مردم تحمیل نمـودند. مجلـس اعتبارنامه آنان را رد کننـد و نگذارنـد حتـى یک عنصـر خـرابکار وابسته به مجلـس راه یابـد و به اقلیتهاى مذهبـى رسمى وصیت مـى کنـم که از دوره هاى رژیـم پهلوى عبرت بگیرند و وکلاى خود را از اشخاص متعهد به مذهب خود و جمهورى اسلامى و غیر وابسته به قدرتهاى جهان خـوار و بدون گرایـش به مکتبهاى الحادى و انحرافـى و التقاطـى انتخاب نماینـد. و از همه نماینـدگان خـواستارم که با کمال حسـن نیت و برادرى با هـم مجلسان خـود رفتار و همه کوشا باشند که قـوانیـن خـداى نخـواسته از اسلام منحـرف نبـاشـد و همه به اسلام و احکـام آسمانـى آن وفادار باشید تا به سعادت دنیا و آخرت نایل آیید. و از شوراى محترم نگهبان مى خواهـم و توصیه مى کنـم چه در نسل حاضر و چه در نسل هاى آینـده ، که با کمال دقت و قـدرت وظایف اسلامـى و ملـى خـود را ایفإ و تحت تإثیر هیچ قـدرتـى واقع نشـوند و از قـوانیـن مخالف بـا شـرع مطهر و قانـون اساسـى بـدون هیچ ملاحظه جلـوگیـرى نماینـد و با ملاحظه ضـرورات کشـور که گاهـى با احکام ثانـویه و گاهـى به ولایت فقیه بایـد اجـرا شـود تـوجه نماینـد.
و وصیت مـن به ملت شـریف آن است که در تمام انتخابات چه انتخاب رئیـس جمهور و چه نماینـدگان مجلـس شـوراى اسلامـى و چه انتخـاب خبـرگان بـراى تعییـن شـوراى رهبـرى یا رهبـر در صحنه باشنـد و اشخاصى که انتخاب مى کنند روى ضـوابطى باشدکه اعتبار مى شـود مثلا در انتخاب خبرگان براى تعییـن شـوراى رهبرى یا رهبر تـوجه کنند که اگر مسامحه نمایند و خبرگان را روى مـوازیـن شرعیه و قانـون انتخاب نکننـد چه بسا که خساراتـى به اسلام و کشور وارد شـود که جبران پذیر نباشـد و در ایـن صـورت همه در پیشگاه خـداوند متعال مسئول مـى باشنـد. از ایـن قرار عدم دخالت ملت از مراجع و علمإ بزرگ تـا طبقه بـازارى و کشـاورز و کارگـر و کارمنـد همه و همه مسئول سـرنـوشت کشـور و اسلام مـى باشنـد چه در نسل حاضر و چه در نسل هـاى آتیه ، و چه بسا که در بعض مقـاطع عدم حضـور و مسـامحه ، گنـاهـى بـاشـد که در رإس گنـاهـان کبیـره است . پـس علاج واقعه را قبل از وقـوع بـایـد کـرد والا کار از دست همه خـارج خـواهـد شـد و ایـن حقیقتـى است که بعد از مشـروطه لمــس نموده اید و نمـوده ایـم. چه هیچ علاجـى بالاتر و والاتر از آن نیست که ملت در سـرتاسـر کشـور در کارهایـى که محـول به اوست بـرطبق ضوابط اسلامى و قانون اساسى انجام دهد و در تعییـن رئیس جمهور و وکلاى مجلـس بـا طبقه تحصیل کـرده متعهد و روشنفکـر بـا اطلاع از مجارى امـور و غیـر وابسته به کشـورهاى قـدرتمنـد استثمارگـر و اشتهار به تقـوى و تعهد به اسلام و جمهورى اسلامـى مشـورت کرده و با علمإ و روحـانیـون بـا تقـوى و متعهد به جمهورى اسلامـى نیز مشـورت نموده و تـوجه داشته باشند رئیـس جمهور و وکلاى مجلـس از طبقه اى باشنـد که محرومیت و مظلـومیت مستضعفان و محرومان جامعه را لمـس نمـوده و در فکر رفاه آنان باشنـد نه از سرمایه داران و زمیـن خـواران و صدرنشینان مرفه و غرق در لذات و شهوات که تلخـى محـرومیت و رنج گرسنگان و پابـرهنه گان را نمـى تـوانند بفهمنـد. و باید بدانیـم که اگر رئیـس جمهور و نمایندگان مجلـس شایسته و متعهد به اسلام و دلسـوز براى کشور و ملت باشند بسیارى از مشکلات پیـش نمىآید و مشکلاتـى اگر باشـد رفع مـى شـود و همیـن معنـى در انتخاب خبرگان براى تعییـن شـوراى رهبرى یا رهبر با ویژگـى خاص باید در نظر گرفته شـود که اگر خبرگان که با انتخاب ملت تعییـن مـى شونـد از روى کمال دقت و یا مشـورت با مراجع عظام هر عصـر و علمإ بزرگ سرتاسر کشور و متدینیـن و دانشمندان متعهد به مجلـس خبـرگـان بـرونـد بسیـارى از مهمـات و مشکلات به واسطه تعییـــن شایسته ترین و متعهدتـریـن شخصیتها براى رهبرى یا شـوراى رهبـرى پیـش نخواهد آمد ، یا با شایستگـى رفع خـواهد شد. و با نظر باصل یکصدونهم و یکصدودهـم قانـون اساسى ، وظیفه سنگین ملت در تعییـن خبرگان و نمایندگان در تعییـن رهبر یا شوراى رهبرى روشـن خواهد شـد که انـدک مسـامحه در انتخـاب ، چه آسیبـى به اسلام و کشـور و جمهورى اسلامـى وارد خـواهد کرد که احتمال آن که در سطح بالاى از اهمیت است بـراى آنـان تکلیف الهى ایجـاد مـى کنـد .
و وصیت اینجانب به رهبـر و شـوراى رهبـرى در ایـن عصـر که عصـر تهاجـم ابرقـدرتها و وابستگان به آنان در داخل و خارج کشـور به جمهورى اسلامى و در حقیقت به اسلام است در پـوشـش جمهورى اسلامى و در عصـرهـاى آینـده آن است که خـود را وقف در خــدمت به اسلام و جمهورى اسلامـى و محرومان و مستضعفان بنمایند و گمان ننمایند که رهبرى فـى نفسه براى آنان تحفه اى است و مقام والایى ، بلکه وظیفه سنگیـن و خطرناکى است که لغزش در آن اگر خداى نخـواسته با هواى نفـس باشد ننگ ابدى در ایـن دنیا و آتـش غضب خداى قهار در جهان دیگـر در پـى دارد. از خـداونـد منـان هادى بـا تضـرع و ابتهال مى خواهـم که ما و شما را از ایـن امتحان خطرناک با روى سفید در حضرت خود بپذیرد و نجات دهد و ایـن خطر قدرى خفیف تر براى روسإ جمهور حال و آینـده و دولتها و دست انـدرکاران به حسب درجـات در مسئولیتها نیز است که بایـد خـداى متعال را حاضر و ناظر و خـود را در محضر مبارک او بـدانند. خـداوند متعال رهگشاى آنان باشد.
ح ـ از مهمات امـور ، مسئله قضاوت است که سـروکار آن بـا جـان و مال و ناموس مردم است. وصیت اینجانب به رهبر و شـوراى رهبرى آن است که در تعیین عالى تریـن مقام قضایى که در عهده دارند کـوشـش کنند که اشخاص متعهد سابقه دار و صاحب نظر در امـور شرعى و اسلامى و در سیاست را نصب نمایند و از شوراى عالى قضایى مى خـواهـم امر قضـاوت را که در رژیـم سـابق به وضع اسفناک و غم انگیزى درآمـده بـود با جدیت سرو سامان دهند و دست کسانى که با جان و مال مردم بازى مـى کننـد و آنچه نزد آنان مطـرح نیست عدالت اسلامـى است از ایـن کرسـى پر اهمیت کـوتاه کنند و با پشتکار و جدیت به تـدریج دادگسترى را متحـول نمایند و قضات داراى شرایطى که انشإالله با جـدیت حـوزه هاى علمیه مخصـوصا حـوزه مبارکه علمیه قـم تـربیت و تعلیـم مى شـوند و معرفـى مى گردند به جاى قضاتـى که شرایط مقرره اسلامـى را ندارند نصب گردند که انشإالله تعالـى به زودى قضاوت اسلامـى در سراسر کشـور جریان پیدا کند. و به قضات محترم در عصر حاضر و اعصار آینده وصیت مى کنم که با در نظر گرفتـن احادیثى که از معصـومیـن صلـوات الله علیهم در اهمیت قضإ و خطـر عظیمـى که قضاوت دارد و تـوجه و نظر به آنچه درباره قضاوت به غیر حق وارد شـده است این امر خطیر را تصـدى نمایند و نگذارند ایـن مقام به غیر اهلـش سپرده شـود و کسانـى که اهل هستند از تصـدى ایـن امر سـرباز نزنند و به اشخاص غیـر اهل میـدان ندهنـد و بـداننـد که همانطـور که خطر ایـن مقام بزرگ است اجـر و فضل و ثـواب آن نیز بزرگ است و مـى دانند که تصـدى قضا براى اهلـش واجب کفایـى است. ط ـ وصیت اینجانب به حـوزه هاى مقدسه علمیه آن است که کرارا عرض نمـوده ام که در این زمان که مخالفیـن اسلام و جمهورى اسلامـى کمر به براندازى اسلام بسته انـد و از هر راه ممکـن بـراى ایـن مقصـد شیطانى کوشـش مى نمایند و یکى از راههاى با اهمیت براى مقصد شوم آنان و خطـرناک بـراى اسلام و حـوزه هاى اسلامـى نفـوذ دادن افراد منحرف و تبهکار در حـوزه هاى علمیه است که خطر بزرگ کـوتاه مـدت آن بـدنام نمـودن حـوزه هـا بـا اعمـال نـاشـایسته و اخلاق و روش انحـرافـى است و خطر بسیار عظیـم آن در درازمـدت به مقامات بالا رسیدن یک یا چند نفر شیاد که با آگاهى بر علـوم اسلامـى و جازدن خـود را در بیـن تـوده ها و قشرهاى مردم پاکدل و علاقه مند نمـودن آنان را به خـویـش و ضـربه مهلک زدن به حـوزه هاى اسلامـى و اسلام عزیز و کشور در موقع مناسب مى باشد. و مى دانیـم که قدرتهاى بزرگ چپاولگر در میان جامعه ها افرادى به صـورتهاى مختلف از ملى گراها و روشنفکران مصنـوعى و روحانى نمایان که اگر مجال یابند از همه پرخطرتر و آسیب رسان ترند ذخیره دارنـد که گاهـى سـى چهل سال با مشى اسلامى و مقدس مآبـى یا پان ایرانیسـم و وطـن پرستى و حیله هاى دیگر با صبر و بردبارى در میان ملتها زیست مـى کننـد و در مـوقع مناسب مإمـوریت خـود را انجام مـى دهند. و ملت عزیز ما در ایـن مدت کـوتاه پـس از پیروزى انقلاب نمونه هایى از قبیل مجاهد خلق و فدایى خلق و توده ایها و دیگر عناویـن دیده اند و لازم است همه با هشیارى ایـن قسـم توطئه را خنثى نمایند و از همه لازم تر حوزه هاى علمیه است که تنظیـم و تصفیه آن بـا مـدرسیـن محتـرم و افــاضل سابقه دار است با تأید مـراجع وقت. و شایـد تز نظم در بـى نظمـى است از القأات شـوم همیـن نقشه ریزان و تـوطئه گران باشد. در هر صورت وصیت اینجانب آن است که در همه اعصار خصـوصا در عصـر حاضر که نقشه ها و تـوطئه ها سـرعت وقـوت گـرفته است ، قیام بـراى نظام دادن به حـوزه ها لازم و ضـرورى است که علمإ و مـدرسیـن و افاضل عظیـم الشإن صرف وقت نموده و با برنامه دقیق صحیح حوزه ها را و خصـوصا حوزه علمیه قـم و سایـر حـوزه هاى بزرگ و با اهمیت را در ایـن مقطع از زمـان از آسیب حفظ نمـاینـد و لازم است علمـــإ و مـدرسیـن محتـرم نگذارنـد در درسهایـى که مـربـوط بفقاهت است و حـوزه هاى فقهى و اصـولـى از طریقه مشایخ معظم که تنها راه براى حفظ فقه اسلامـى است منحرف شـوند و کـوشـش نماینـد که هر روز بر دقتهاو بحث و نظرها و ابتکار و تحقیق ها افزوده شـود و فقه سنتى که ارث سلف صـالح است و انحـراف از آن سست شـدن ارکـان تحقیق و تـدقیق است محفـوظ بمانـد و تحقیقات بـرتحقیقات اضـافه گـردد و البته در رشته هاى دیگـرعلـوم به مناسبت احتیاجـات کشـور و اسلام برنامه هایى تهیه خـواهد شد و رجالى در آن رشته تربیت باید شـود و از بالاترین و والاتریـن حـوزه هایى که لازم است به طـور همگانـى مورد تعلیـم و تعلم قرار گیرد ، علـوم معنوى اسلامى از قبیل علـم اخلاق و تهذیب نفـس و سیر و سلوک الى الله رزقنا الله و ایاکـم ، که جهاد اکبر مـى باشـد .


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی مح

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله مصادیق فعالیتهای وکیل در ارائه ارجح ترین روش حل مصالحه فایل ورد (word) دارای 75 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله مصادیق فعالیتهای وکیل در ارائه ارجح ترین روش حل مصالحه فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود مقاله مصادیق فعالیتهای وکیل در ارائه ارجح ترین روش حل مصالحه فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود مقاله مصادیق فعالیتهای وکیل در ارائه ارجح ترین روش حل مصالحه فایل ورد (word) :

گفتار اول : مفاهیم و مبانی
در روند یک گرد آوری و تحقیق پیش از هر چیز باید به توضیح و تعریف مبانی و مفاهیم استفاده شده در عنوان پرداخت تا با روشن شدن موضوع ساده تر بتوانیم در موضوعی که به آن پرداخته ایم وارد شویم . زیرا پرداختن به موضوعی پیش از آنکه مفهوم آن برای ما بدرستی تعریف شود کاری اشتباه و موجب صرف وقت بدون نتیجه دلخواه بوده و گاهی نیز به بیهودگی کار می انجامد .

از اینرو پیش از هر چیز ما به ارائه تعاریف از مفاهیم و مبانی مستفاد خود در این تحقیق می پردازیم تا نه تنها از بیهودگی کار جلوگیری کنیم بلکه از میراثی که پدر فلسفه عالم ‎‍؛ سقراط برای ما نهاده به کمال مطلوب استفاده کرده باشیم . بنابراین به تعریف از وکالت در دعاوی ، مصالحه و دعوی می پردازیم

مبحث اول : مفهوم وکالت
به موجب ماده 656 قانون مدنی « وکالت عقدی است که موجب آن یکی از طرفین طرف دیگر را برای انجام امری نایب خود می نماید » از این تعریف نتایجی بدست می آید
که در شناخت ماهیت و اوصاف وکالت اهمیت ویژه ای دارد . اولا ً اثر عقد وکالت اعطای نیابت است : بدین معنی موکل اقدام وکیل را در مورد انجام اعمال حقوقی به منزله اقدام خود می داند و اختیار می دهد که به نام و حساب موکل تصرفاتی انجام دهد . پاره ای از مولفان جوهر وکالت را در

اعطای سلطه به دیگران دانسته اند نه دادن نیابت واذن در تصرف ، و از این تحلیل نتیجه گرفته اند که وکالت در شمار عقود است ، زیرا هیچکس را نمی توان بطور قهری مسلط بر امری ساخت . در حالی که اثر وکالت تنها دادن اذن و اباحه در تصرف بود بایستی در شمار ایقاعات در آید ولی اکثریت قاطع نویسندگان ، وکالت را مبتنی بر اعطای نیابت یا نمایندگی شمرده اند

ثانیا ً از ظاهر ماده 656 برمی آید که موضوع وکالت ممکن است هم انجام دادن عمل حقوقی می باشد ( طلاق ) هم انجام دادن عمل مادی برای موکل ( کشیدن نقاشی ) ، ولی باید دانست که بیشتر نویسندگان مفهوم نمایندگی را به انجام عمل حقوقی برای موکل اختصاص داده اند

الف ) وکیل دادگستری :
تمیز حق از باطل واجرای عدالت اگرچه به عهده داد رسان با همکاری کارمند اداری دادگستری است ، اما انجام این مهم به نحو احسن و دقیق مستلزم همکاری اشخاصی است که با توجه به تخصص خویش در این امور با محاکم معاونت می نمایند . مشاغل این دسته از اشخاص ، آزاد محسوب می شود اما به علت تأثیری که معاونت آنها در اجرای عدالت و حسن جریان امور در محاکم و حقوق متداعیین دارد ، مشمول قوانین مخصوصی می باشد که شرایط انتخاب

، انجام وظیفه و حقوق و حدود آنها را پیش بینی نموده است . این اشخاص وکلای دادگستری می باشند و لزوم استفاده از آنها به این جهت است که گاهی حقی که در ماهیت و در حالت ثبوتی وجود دارد و احقاق نگردیده و یا شخص بی حقی در دعوی پیروز می شود

این اشخاص کسانی هستند که به نمایندگی اطراف اصیل دعوی ( کیفری یا حقوقی ) در دعوی وارد می شوند و از جانب موکل خود به دفاع از حق مورد مطالبه وی می پردازند این افراد که دارای تخصص علمی و تجربه عملی در دعاوی هستند باید دارای پروانه وکالت که از سوی کانون وکلای دادگستری به آنها اعطا می شود باشند . هر چند وکالت در دیوان عدالت اداری و در امور جسمی احتیاج به داشتن این پروانه ندارد . ودر اینگونه پرونده ها می توان از مشاوران حقوقی که این پروانه را ندارند استفاده کرد .

ب ) ماهیت حقوقی وکالت در دعاوی
تردید در ماهیت حقوقی این نهاد عمدتا ًازآنجا ناشی می گردد که تمام ابعاد حقوقی آنرا با تعریف متداول و مرسوم عقد وکالت یعنی استنا به در تصرف نمی توان توجیه کرد . وانگهی خدماتی که وکیل به مراجعین خود ارائه می دهد منحصر به دفاع از حقوق آنان در دعاو

ی مربوطه نیست ، بلکه بخشی از روابط وی با مشتریان خود به انجام مشاوره های حقوقی مربوطه می گردد که ماهیت این ارتباط به هیچ وجه در چهار چوب عقد وکالت قابل تبیین نمی باشد .
در هر حال باید دانست که زمینه ساز فعالیت وکیل در جامعه قرار دادی است که وی با مراجعین خود تنظیم می کند و درمواردی که حدود ومیزان مسئولیت وی بدلیل وجود ابهام در قوانین مورد تردید واقع شود الزاما ً این تردیدها با توجه به تمایل شدیدی که داد رسان ما قبل از رسیدگی به دعاوی مطروحه به تعریف رابطه حقوقی طرفین دارند باید در پرتو رابطه قرار دادی آنان بر طرف شود .
همانطور که خواهیم دید در برخی از تألیفات حقوقی ، وکالت در دعاوی به عقد اجاره اشخاص تشبیه گردیده است و حتی عده ای آنرا با عقد پیمانکاری مقایسه نموده اند و برخی دیگر آنرا از مصادیق عقد وکالت قانون مدنی دانسته اند

1 – نظریه عقد وکالت
بدون تردید ، انگیزه افراد در انتخاب وکیل ، اعطای نیابت به منظور دفاع از حق خویش است و چون حق دفاع از جمله حقوق مربوط به شخصیت و آزادی انسان در جامعه است ، بنابراین همانگونه که نمی توان آن را اسقاط کرد امکان واگذاری این نمایندگی به غیر نیزبه طوری که موکل هر گز نتواند این حق را مجددا ً بخود برگرداند یا شخصاً اعمال کند منتفی خواهد بود و شاید یکی از جهات توجیهی آزادی موکل در عزل وکیل خود همین نکته باشد . زیرا استناد به جایز بودن عقد وکالت

برای تبیین آزادی موکل در عزل وکیل خود از استحکام کافی بر خور دار نیست ، چه دربرخی موارد علیرغم جایزبودن عقد وکالت ، استعفای وکیل از وکالت منشاء اثر قانونی نمی باشد .
تسری آثار و احکام عقد وکالت به حرفه وکالت در دعاوی و تشبیه این دو نهاد با هم ریشه در حقوق رم قدیم دارد زیرا از آنجایی که در حقوق رم رابطه دارندگان مشاغل حرفه ای با مشتریان خود در قالب عقد اجاره اشخاص تبیین می گردید ، برای حفظ حرمت مشاغل فکری مانند پزشکی

و وکالت که از اهمیت ویژه ای بر خوردار بودند ، انها را از شمول عقد اجاره اشخاص خارج ساخته بودند و روابط بین دارندگان این مشاغل را با مشتریان خود تابع وکالت قرار می دادند. براساس پذیرش این نظر ، وکیل حق مطالبه اجرت کارهای خود را نداشت
از سیاق عبادت ماده 664 ق . م که مقرر می دارد :
« وکیل در محاکمه ، وکیل در قبض حق نیست مگر اینکه قرائن بر آن دلالت کند و همچنین وکیل در اخذ حق وکیل در مرافعه نخواهد بود » به نظر می رسد که تدوین کنندگان قانون مدنی ایران به تأسی ازفقه به وکالت در دعوی ، ازهمان زاویه بسته عقد وکالت قانون مدنی نگریسته و جایگاه مستقلی برای آن قایل نبوده اند . هر چند با پیش بینی پرداخت اجرت به وکیل در ماده 659 تئوری مجانی بودن این عقد را آنگونه که در حقوق رم مرسوم بوده است ، نپذیرفته اند ، لیکن با تصویب قانون وکالت در 25/ 11 / 1315 وکالت در دعاوی بعنوان یک حرفه مطرح گردید . که اشتغال به آن منوط به داشتن شرایط علمی معین شد و مقدمه خروج وکالت در دعاوی از زمره عقود اذنی محض فراهم شد .
از سوی دیگر هم اکنون در همه کشورها وکالت در دعاوی وانجام مشاوره های حقوقی بعنوان یک شغل مطرح می باشد بنابراین در شرایطی که حتی دانش فنی ، مورد خرید و فروش واقع میشود قالب عقد وکالت برای تبیین همه ابعاد حقوقی رابطه وکیل با مراجعین دفتر وی گنجایش کافی نخواهد داشت به همین جهت مشابهتهای این نهاد حقوقی با اجاره خدمات نیز قابل بررسی است

2- نظریه وکالت در دعاوی ، چهره ای از اجاره خدمات
اصطلاح اجاره خدمات در متون قانونی ما به کار نرفته است لیکن در قانون مدنی به تأسی از فقه احکام مربوط به اجاره خدمات را تحت عنوان ، اجاره اشخاص مورد مطالعه قرار میدهند در زمینه مقایسه خدماتی که وکیل به موکل خود ارائه می دهد با عقد اجاره نخستین سوالی که به ذهن متبادر می شود این است که آیا می توان قرار دادی را که موضوع آن نیروی فکری انسان است به عقد اجاره تشبیه نمود و احکام مربوط به اجاره را بر آن جاری ساخت ؟ در پاسخ به این سوال باید

گفت با وجودی که تشبیه قرار دادهایی که موضوع آن نیروی کار و مهارتهای فکری اوست به قرار داد اجاره به شدت مورد تردید قرار گرفته است و با وضع قوانین جدید کاراین فرض به شدت مورد تردید است اما درهر حال نمی توان انکار کرد که بستر اولیه پیدایش قوانین جدید در مورد نیروی کار انسان مقررات مربوط به اجاره بوده است با این اوصاف باید گفت که وکیل دادگستری مانند سایرمتخصصان انجام کاری را در برابر حق الوکاله معین و با حفظ استقلال کامل انجام میدهد

مشمول تعریف اجیر خواهد بود با این تفاوت که هر چند اختیارات کلی وکیل دادگستری نیز توسط موکل وی تعیین می گردد اما از جهت روش اجرایی امور موضوع وکالت ، موکل وی هیچگونه کنترلی بر روی او ندارد .

* انتقاد
مهمترین ایرادی که به این نظر وارد است جایز بودن وکالت و لازم بودن عقد اجاره است زیرا هر چند قرار داد وکالت بیش از هر قرار داد کاری و یا به تعبیر قانون مدنی به قرار داد اجاره اشخاص شبیه است ، اما جایز بودن وکالت به عنوان یک ویژگی مهم مانع از تشابه کامل آن با عقد اجاره اشخاص می گردد . وانگهی همانگونه که در مباحث آینده نیز توضیح داده خواهد شد تعهد وکیل دادگستری به مساعدت قضائی موکل در تعقیب دعاوی موضوع وکالت از نوع تعهد به وسیله است و قطع نظر از نتیجه احتمالی دعوی ، او مستحق دریافت حق الوکاله مقرر میباشد در حالی که در اجاره خدمات ، اجرت در مقابل انجام کار وحصول به نتیجه مطلوب صاحبکار قرار می‌گیرد.
3 – نظریه عقد مختلط بودن وکالت دعاوی

بر حسب خدماتی که وکیل دادگستری در موقعیتهای مختلف به موکلین خود ارائه می دهد ، می توان قالب حقوقی روابط آنهاراعقد مختلطی ازقرار داد اجاره خدمات ووکالت دانست مبنای این تفکر که ریشه در اعماق حقوق رم دارد از تقسیم اعمال مادی وغیر مادی ناشی می گردد
زیرا قائلین به این نظر عقد وکالت را ناظر به اعمال حقوقی یا Act juridique و موضوع عقد اجاره خدمات را اعمال مادی یا Act material می دانند . بدیهی است از آنجائی که وظایف وکیل

دادگستری در طرح و تعقیب یا پاسخگوئی به یک دعوی مجموعه ای از اعمال حقوقی و اعمال مادی است ، در نتیجه روابط وی با موکل خویش تابع عقد وکالت و اجاره ، توامان می باشد و تا زمانی که تعارضی بین احکام بین احکام این دو عقد پیدا نشود باید در هر مورد احکام خاص هریک از آنها را در تبیین روابط طرفین اعمال نمود . لیکن چنانکه درصورت بروز تعارض ، تعارض مزبور به نظم عمومی می باشد ، باید احکام عقد غالب را جاری ساخت و تعیین اینکه در یک رابطه وکالتی خاص ، کدامیک از عناصر دو عقد اجاره و عقد وکالت غالب است با قاضی است .

*انتقاد
به نظریه عقد مختلط ، همان ایراداتی وارد است که نسبت به نظریه اجاره اشخاص خدمات بیان گردید . زیرااجزاء وظایفی که وکیل در تعقیب یک دعوی بعهده می گیرد ، قابل تفکیک نیست تا بتوان قسمتی ازآنرا مشمول عقد اجاره و بخش دیگررا تابع عقد وکالت قانون مدنی دانست بلکه بر عکس ، وظایف او مجموعه ای از اتخاذ روشها و اقدامات و تصمیم گیریهای مبتنی بر دانش حقوقی خویش

است که بتواند موکل وی را در استیفای حق مورد نزاع ، یاری دهد و تفکیک اعمال حقوقی وی یا به تعبیر دیگر تصرفات قانونی او نظیر اقرار ، استرداد دعوی و مصالحه و ; از سایر اقدامات او که در راستای اجرای امور موضع وکالت ضروری است با توجه به تفاوت فاحش عقد اجاره و وکالت چه ازجهت لزوم و جواز چه ازجهت اینکه طبیعت عقد اجاره تعهد به نتیجه و مقتضای عقد وکالت در مساعدت قضائی تعهد به وسیله می باشد ، موجب می گردد که با پذیرش این نظر ، روابط حقوقی وکیل و موکل در تعهدات متقابلی که دارند دچار اختلال گردد .

برخی ازحقوقدانان بلژیکی با توجه به کیفیت ارائه خدمات حقوقی وکیل دادگستری به موکلین خود در دفتر کار خود ، رابطه آنان را با نوع رابطه ای که موسسه عرضه خدمات Enterprise of work با مشتریان خود در این کشور دارد مقایسه می نماید ولزوما ًرابطه رامشمول ماده 1787 قانون مدنی که ناظر به این قبیل موسسات است می دانند . وجه شبه در این مقایسه استقلال وکیل درانجام وظایف خود و فقدان عنصرتابعیت در روابط فیما بین وکیل و موکل است .


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی مح

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
پاورپوینت
برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی مح

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود تحقیق روش های تربیت دینی فایل ورد (word) دارای 12 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود تحقیق روش های تربیت دینی فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود تحقیق روش های تربیت دینی فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود تحقیق روش های تربیت دینی فایل ورد (word) :

بخشی از فهرست دانلود تحقیق روش های تربیت دینی فایل ورد (word)

فهرست مطالب :
عنوان : صفحه :
مقدمه 1
تربیت دینی 2
روش تقلیدی 3
روش تربیت تلقینی 4
روش تربیت تدریجی 5
روش تربیت غیر مستقیم 6
روش تربیت الگویی 7
روش تربیت عملی 9
نتیجه گیری 11
پی نوشت ها 12

مقدمه :
یکی از گستره‏ها در «تربیت دینی‏» استفاده از روش (Method) هایی است که نه تنها شایسته، بلکه بایسته است که در تربیت‏دینی مربیان و فراگیران - بویژه نوجوانان، جوانان، دانش‏آموزان و دانشجویان - به کار گرفته شود و استفاده از روش‏های‏تربیتی صحیح، از اصول و مبانی مهمی است که همه دست اندرکاران مسایل‏تربیتی نوجوانان و جوانان باید به آن توجهی وافر کنند، زیرا «دنیای امروز، دنیای به کارگیری روش‏ها و بهره‏گیری از راه کارهاست.»

تربیت دینی:
یکی از گستره‏ها در «تربیت دینی‏» استفاده از روش (Method) هایی است که نه تنها شایسته، بلکه بایسته است که در تربیت‏دینی مربیان و فراگیران - بویژه نوجوانان، جوانان، دانش‏آموزان و دانشجویان - به کار گرفته شود و استفاده از روش‏های‏تربیتی صحیح، از اصول و مبانی مهمی است که همه دست اندرکاران مسایل‏تربیتی نوجوانان و جوانان باید به آن توجهی وافر کنند، زیرا «دنیای امروز، دنیای به کارگیری روش‏ها و بهره‏گیری از راه کارهاست.»
امام رضاعلیه السلام در این زمینه می‏فرماید : «هر کس در پی کاری، از همان راه و روش آن رود، هرگز نلغزد و اگر بلغزد، راهکار رهایی‏اش را نیز بیابد.» ()
به هر ترتیب شایسته است تا دو نکته مهم را فراروی خویش داشته باشیم:
. در این نگاشته، ما روش‏های تربیتی را از آموزه‏های وحیانی و اندیشه‏های ولایی برگرفته‏ایم. به همین جهت، در فهرست منابع چیزی از دیگران ارایه نکرده‏ایم .
. به جهت رعایت اختصار، بیشتر به جنبه‏های تئوریک موضوع پرداخته‏ایم، اگر چه به جنبه‏های کاربردی آن نیز توجه داشته‏ایم. از این‏رو، حتی ازآوردن متن آیات و روایات و غالبا از ذکرمثال، تجربه‏ها و نمونه‏های عملی، پرهیخته‏ایم و به تعبیر مولانا«بحر در کوزه‏» کرده‏ایم، اما:
گر بریزی بحر را در کوزه‏ای چند گنجد؟ قسمت‏یک روزه‏ای اکنون به تبیین برخی از روش‏های تربیت دینی - بویژه برای نوجوانان، جوانان، دانش‏آموزان و دانشجویان - می‏پردازیم که عبارتند از:

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی مح

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود ارتباط بین بازدهی پورتفوی سهام و نسبت¬های مالی آن در بورس اوراق بهادار تهران بین سالهای 1378 تا 1387 فایل ورد (word) دارای 126 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود ارتباط بین بازدهی پورتفوی سهام و نسبت¬های مالی آن در بورس اوراق بهادار تهران بین سالهای 1378 تا 1387 فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود ارتباط بین بازدهی پورتفوی سهام و نسبت¬های مالی آن در بورس اوراق بهادار تهران بین سالهای 1378 تا 1387 فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود ارتباط بین بازدهی پورتفوی سهام و نسبت¬های مالی آن در بورس اوراق بهادار تهران بین سالهای 1378 تا 1387 فایل ورد (word) :

مقدمه
امروزه رسیدن به اهداف اقتصادی هر کشوری بدون مشارکت عمومی افراد آن کشور امری امکان ناپذیر است. یکی از راه های مشارکت افراد در توسعه اقتصادی، سرمایه گذاری در بازار سرمایه و بورس اوراق بهادار می باشد، چرا که از این طریق پس اندازهای کوچک و سرگردان به سمت فعالیت های مولد و تولیدی راه پیدا کرده، چرخ تولید و اقتصاد به حرکت در می آید.
یکی از مباحث مهمی که تصمیمات سرمایه¬گذاران را تحت تأثیر قرار می¬دهد، بازده سهام است؛ زیرا اهمیت زیادی در افزایش ثروت سهامداران دارد. به همین دلیل محققان و دانشمندان مالی در پی یافتن متغیرهایی هستند که از طریق آنها، بازده سهام را در دوره¬های آتی پیش¬بینی کنند.

نسبت¬های بازار گروهی از این متغیرها می¬باشند که برای پیش¬بینی بازده سهام و پورتفوی سهام در بازارهای سرمایه کاربرد دارند. در این راستا این پژوهش سعی بر آن دارد که به بررسی

رابطه بین نسبت¬های بازار پورتفوی سهام (نسبت¬¬های قیمت به سود، قیمت به فروش، قیمت به جریان نقدی، قیمت به ارزش دفتری پورتفوی سهام و سه نسبت مالی حاصل از تجزیه نسبت قیمت به فروش) و بازدهی آن پورتفوی بپردازد.
در فصل اول این پژوهش تلاش شده است که کلیات تحقیق شامل مسأله، هدف، فرضیه¬ها و روش تحقیق، جامعه آماری و واژگان کلیدی پژوهش ارایه گردد.

1-1- شرح و بیان مساله پژوهشی
یکی از اهداف و آرمان¬های بازارهای سرمایه تخصیص بهینه و درست منابع مالی است؛ بدین معنی که منابع مالی متوجه مناسب¬ترین و پربازده¬ترین بخش¬های بازار شود. با توجه به این امر و همچنین علاقه و نیاز سرمایه¬گذاران به دستیابی به معیارهایی مناسب برای ارزیابی سهام¬های پربازده و سرمایه¬گذاری در شرکت¬هایی که از آینده¬ی مالی بهتری برخوردار باشند؛ استفاده از نسبت¬های مالی و به خصوص استفاده از نسبت¬های بازار در بازارهای

سرمایه¬ی کشورهای مختلف رواج گسترده¬ای دارد. آشنایی با این نسبت¬ها و میزان ارتباط آن¬ها با بازدهی آینده¬ی شرکت¬ها و سهام آن¬ها برای سرمایه¬گذاران امری ضروری است ( بریگام و همکاران ، 1999).

هدف از محاسبه نسبت¬های مالی این است که بتوان بدان وسیله درباره یک صورت مالی قضاوت کرد. نسبت¬های بازار که گروهی از نسبت¬های مالی هستند؛ به نسبتهایی گفته می¬شود که از ارتباط بین یک قیمت بازاری (مانند قیمت یک سهم و یا ارزش کل شرکت) و یک محرک ارزشی شرکت (مانند درآمد، سود و غیره) به¬ دست می¬آیند. بنابراین نسبت¬های مذکور، یک مقیاس ترکیبی هستند که اطلاعات کلی درباره ارزش شرکت را در مقایسه با شرکت¬های رقیب فراهم می¬کنند (پنمن، 2005).
پژوهش¬های گسترده¬ای در زمینه تشریح رفتار بازده سهام عادی صورت گرفته است که حاصل این تحقیقات ارائه مدل¬هایی است که دستخوش انتقادها و حمایتهای مختلفی بوده است. یکی از معروفترین این مدل¬ها، مدل قیمت¬گذاری دارایی¬های سرمایه¬ای (CAPM) است. نتایج پژوهش-های گذشته در امریکا، ژاپن و سایر کشورهای پیشرفته حاکی از این است که این مدل توانایی لازم برای پیش¬بینی بازده سهام را ندارد و باید علاوه بر بتا متغیرهای دیگر را نیز در نظر گرفت. نتایج پژوهش¬ها نشان می¬دهد که متغیرهایی مانند اندازه، نسبت سود به قیمت سهام، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار، نسبت جریان نقدی به قیمت سهام و غیره؛ بازده سهام را بهتر از مدل CAPM پیش¬بینی می¬کند (سلیمی، 1383)
توضیحات گوناگونی در زمینه¬ی قدرت پیش¬بینی کنندگی این متغیرها برای پیش¬بینی بازدهی سهام ارائه شده است. به عنوان مثال فاما و فرنچ (1993) معتقد هستند که صرف ریسکی که به کمک مدل قیمت¬گذاری دارایی¬های سرمایه¬ای شارپ و لینتنر4 به عنوان پاداش منطقی ریسک در نظر گرفته می¬شود به طور کامل قابل توضیح نیست و ارتباطی که بین متغیرهای بنیادی و بازدهی سهام وجود دارد، نشانگر پاداش تحمل ریسک است. استفاده از نسبت¬های بازار برای پیش¬بینی بازدهی سهام رواج زیادی دارد که می¬تواند بنابر دلایل زیر باشد( داموداران ، 2006):
– برای محاسبه¬ی آن به زمان کمتر و منابع کمتری نسبت به تنزیل جریان¬های نقدی نیاز است.
– کاربرد آنها آسانتر است.
– دفاع از آن آسانتر است.

– وضعیت حال حاضر بازار را منعکس می¬کند.
پژوهش¬های زیادی در مورد بررسی توانایی نسبت¬های مالی و بازار در ارزیابی وضع مالی شرکت¬ها و پیش¬بینی آینده¬ی مالی آن¬ها در بازارهای پیشرفته مالی دنیا صورت گرفته است. ارتباط معنی¬داری که بین متغیرهای بازار و بازدهی سهام وجود دارد؛ دلالت بر این دارد که کاربرد این متغیرها برای پیش¬بینی بازدهی آینده سودمند است. از طرف دیگر تفاوتی که بین قدرت پیش¬بینی کنندگی این متغیرها وجود دارد حاکی از آن است که برخی از این متغیرها برای پیش¬بینی بازدهی آینده سهام نسبت به سایر متغیرها از اهمیت نسبی بیشتری برخوردار هستند. اما پژوهش¬هایی که در زمینه¬ی ضرایب بازار در ایران صورت گرفته بسیار اندک و ناچیز بوده و کاربرد بسیاری از این نسبت¬ها در بازار سرمایه ایران هنوز ناشناخته است.
از آن¬جایی¬که بسیاری از سرمایه¬گذاران در بازار سرمایه ایران با این نسبت¬ها آشنایی ندارند و با دانستن این موضوع که اهمیت مدیریت پورتفوی سهام نسبت به تجزیه و تحلیل تک تک سهام، با ظهور سازمان¬های مالی و صندوق¬های سرمایه¬گذاری در بازار سرمایه¬ ایران روز به روز بیشتر می¬شود، هدف از این تحقیق بررسی ارتباط بین نسبت¬های بازاری و بازدهی پورتفوی سهام است.

1-2- اهمیت و ارزش تحقیق:
نقش بازارهای مالی و سرمایه¬ای جذب نقدینگی بخش خصوصی در قالب پس¬اندازهای اندک و یا عمده و هدایت آن¬ها به درون بخش‌های تولیدی است. رسالت بازار سرمایه به عنوان بخشی از بازار مالی، انتقال وجوه از عرضه¬کنندگان (وام دهندگان- پس¬اندازکنندگان) به متقاضیان (موسسه¬های تولیدی) است. روش های سرمایه¬گذاری از تنوع زیادی برخوردار هستند، صرف نظر از نوع و روش سرمایه¬گذاری، دو عامل” پیش¬بینی سرمایه¬گذار در مورد عواید قابل بازیافت از سرمایه گذاری” و ” منافع واقعی حاصل از سرمایه گذاری” از مهم¬ترین ابعاد تصمیم گیری مالی محسوب می¬شوند (جعفری صمیمی و همکاران، 1383). در هر نوع سرمایه¬گذاری، سرمایه¬گذار به دنبال کسب بازده از سرمایه گذاری است. سرمایه¬گذار سعی دارد که از مقدار آتی بازده سهام شرکت¬ها اطلاعاتی کسب کند. از طرفی یکی از متداول¬ترین روش های تجزیه و تحلیل اطلاعات مالی، تهیه نسبت های مالی است. نسبت های مالی در حقیقت چکیده گزارش های مالی شرکت¬ها می¬باشند که محتوای اطلاعات زیادی از وضعیت درونی شرکت را ارایه می¬دهند. در بازارهای سرمایه کشورهای توسعه یافته، سرمایه¬گذاران از نسبت¬های بازار که بخشی از نسبت¬های مالی هستند، استفاده زیادی می¬کنند. اما بکارگیری این نسبت¬ها در بازار سرمایه ایران در مقایسه با ¬بازارهای پیشرفته¬ی مالی اروپا و امریکا کمتر است و گر چه از بعضی از این نسبت¬ها در بازار بورس ایران استفاده می¬شود اما تعدادی از این نسبت¬ها تا حدودی ناشناخته مانده¬اند. این پژوهش تلاش دارد؛ ارتباط بین بازدهی پورتفوی سهام و نسبت¬های بازار آن را مورد بررسی قرار دهد و بدین طریق راه را برای انتخاب سهام¬های برتر باز کند. امید است با استفاده از نتایج این پژوهش؛ سرمایه¬گذاران در بازار سرمایه ایران بتوانند سهام شرکت-های برتر را انتخاب کرده و بدین طریق به کارایی بیشتر بازار سرمایه و تخصیص بهینه¬ی سرمایه در ایران کمک شود.

1-3- چهار چوب نظری تحقیق:

1-4- اهداف تحقیق:
با توجه به موضوع پژوهش و بررسی ارتباط بین نسبت¬های مالی و بازدهی پورتفوی سهام، اهدافی که در این پژوهش دنبال می¬شود عبارت است از:
1 تعیین ارتباط بین بازدهی پورتفوی سهام و نسبت قیمت به سود (P/E) آن در بورس اوراق بهادار تهران
2 تعیین ارتباط بین بازدهی پورتفوی سهام و نسبت قیمت به فروش (P/S) آن در بورس اوراق بهادار تهران
3 تعیین ارتباط بین بازدهی پورتفوی سهام و نسبت قیمت به ارزش دفتری (P/B) آن در بورس اوراق بهادار تهران
4 تعیین ارتباط بین بازدهی پورتفوی سهام و نسبت قیمت به جریان نقدی هر سهم (P/CF) آن در بورس اوراق بهادار تهران

5 تعیین ارتباط بین بازدهی پورتفوی سهام و نسبت ارزش دفتری به سود (B/E) آن در بورس اوراق بهادار تهران
6 تعیین ارتباط بین بازدهی پورتفوی سهام و نسبت جریان نقدی به سود (CF/E) آن در بورس اوراق بهادار تهراندر بورس اوراق بهادار تهران

1-5- فرضیه¬های پژوهش:
این تحقیق مشتمل بر هفت فرضیه کلی و سه فرضیه فرعی است که به شرح ذیل می¬باشد:
1- بین بازدهی پورتفوی سهام و نسبت قیمت به سود پورتفوی سهام (P/E) رابطه¬ وجود دارد.
2- بین بازدهی پورتفوی سهام و نسبت قیمت به ارزش دفتری پورتفوی سهام (P/B) رابطه¬ وجود دارد.
3- بین بازدهی پورتفوی سهام و نسبت قیمت به جریان نقدی پورتفوی سهام (P/CF) رابطه¬ وجود دارد.
4- بین بازدهی پورتفوی سهام و نسبت قیمت به فروش پورتفوی سهام (P/S) رابطه¬ وجود دارد.
4-1- بین بازدهی پورتفوی سهام و نسبت سود به فروش پورتفوی سهام (E/S) رابطه¬ وجود دارد.
4-2- بین بازدهی پورتفوی سهام و نسبت ارزش دفتری به سود پورتفوی سهام (B/E) رابطه¬ وجود دارد.
4-3- بین بازدهی پورتفوی سهام و نسبت جریان نقدی به سود پورتفوی سهام (CF/E) رابطه¬ وجود دارد.
5- بین بازدهی پورتفوی سهام و نسبت¬های قیمت به سود پورتفوی سهام (P/E) و نسبت سود به فروش پورتفوی سهام (E/S) رابطه¬ وجود دارد.
6- بین بازدهی پورتفوی سهام و نسبت¬های قیمت به ارزش دفتری پورتفوی سهام (P/B)، نسبت ارزش دفتری به سود پورتفوی سهام (B/E) و نسبت سود به فروش پورتفوی سهام (E/S) رابطه¬ وجود دارد.
7- بین بازدهی پورتفوی سهام و نسبت¬های قیمت به جریان نقدی پورتفوی سهام (P/CF)، نسبت جریان نقدی به سود پورتفوی سهام (CF/E) و نسبت سود به فروش پورتفوی سهام (E/S) رابطه¬ وجود دارد.

1-6- قلمرو پژوهش
قلمرو پژوهش از بعد مکانی، زمانی و موضوعی به شرح ذیل است:
1-6-1- قلمرو مکانی پژوهش
قلمرو مکانی این پژوهش، شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار که حداقل برای دو سال متوالی در بورس حضور داشته می¬باشند.

1-6-2- قلمرو زمانی پژوهش
از نظر زمانی، دوره مورد مطالعه یک دوره ده ساله را شامل می¬شود، به این صورت که داده¬های ده ساله شرکت¬های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، از سال 1380 تا 1387 جمع آوری شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌گیرد.

1-6-3- قلمرو موضوعی پژوهش
قلمرو این پژوهش از نظر موضوعی، در محدوده بررسی رابطه بین نسبت¬ قیمت به سود پورتفوی سهام (P/E)، قیمت به فروش پورتفوی سهام (P/S)، قیمت به جریان نقدی

پورتفوی سهام (P/CF) ، قیمت به ارزش دفتری پورتفوی سهام (P/B)، سود به فروش پورتفوی سهام (E/S)، جریان نقدی به سود پورتفوی (CF/E) و ارزش دفتری به سود پورتفوی (B/E) با بازدهی پورتفوی سهام می¬باشد.

1-7- کلید واژه¬ها
قیمت سهام : عبارت است از قیمت معاملاتی سهام، که هر سهمی به همین قیمت در بورس معامله می شود. قیمت هر سهم که به طور روزانه در تابلوی بورس اوراق بهادار منعکس می شود، قیمت آخرین معامله ای است که بر روی سهم مذکور انجام شده است(رعیتی شوازی،1385).
نسبت¬های بازار : نسبت¬هایی است که از ارتباط بین قیمت بازار (مانند قیمت یک سهم و یا ارزش کل شرکت) و یک محرک ارزش شرکت (مانند درآمد، سود و غیره) به ¬دست می¬آید (پنمن ، 2005)
بازدهی پورتفوی سهام : از میانگین موزون بازده تک تک دارایی¬ها به ¬دست می¬آید به طوری که وزن به کار رفته برای هر بازده، نسبتی از سرمایه¬گذاری انجام شده در دارایی مذکور است ( التون و گروبر ، 1995 )
جریان نقدی هر سهم : از حاصل جمع سود هرسهم (EPS) با میزان استهلاک دارایی¬های مشهود و کاهش ارزش دارایی¬های نامشهود هر سهم به ¬دست می‌آید ( باربی و همکاران ، 2008)
بازده سهام : عبارت است از جمع درآمدی که سرمایه¬گذار طی دوره نگهداری، به صورت درصدی از قیمت خرید سرمایه گذاری در آغاز دوره نگهداری به دست می آورد. (عین اله علا، 1379).
سود : در این تحقیق سود عبارت است از سود خالص پس از کسر مالیات که از فرآیند حسابداری به دست
می آید و در صورت های مالی ارائه می شود(بهرام فر و مهرانی،1383).

خلاصه
دسترسی به حداکثر بازده یک هدف مطلوب و رضایت بخش برای هر سرمایه¬گذار می¬باشد و امروزه هر سرمایه¬گذار با توجه به ملاک¬ها و معیارهای خود اقدام به سرمایه¬گذار در انواع اوراق بهادار می¬نماید. یکی از این معیارها؛ استفاده از نسبت¬های بازار برای انتخاب سهام¬های پربازده است اما از آنجا که معیارها از دیدگاههای مختلف مورد توجه قرار می¬گیرند، ممکن است نسبت به همدیگر دارای مزایا و معایبی باشند و بعضی از اطلاعات شرکت¬ها را در خود منعکس نکنند. در این فصل، پس از شرح و بیان مساله پژوهش ، اهداف و فرضیه¬های پژوهش ذکر گردید و در پایان نیز واژه¬های عملیاتی مورد نیاز توضیح داده شدند.

فصل دوم
مروری بر ادبیات موضوع و پیشینه تحقیق
مقدمه‌
هدف غایی اقتصاد آزاد، حداکثر کردن رفاه جامعه است. نیل به این هدف مستلزم این است که بخش صنعت مقدار لازم از کالاهای مناسب را تولید کرده و آنها را در زمان مناسب برای مصرف¬کننده ارائه کند. این اقدام نیز مستلزم وجود سرمایه لازم جهت سرمایه¬گذاری در بخشهای تولیدی است که البته منبع اصلی تأمین سرمایه مورد نیاز رجوع به بازارهای مالی و بورس اوراق بهادار می¬باشد، زیرا این بازار محلی جهت جمع¬آوری پس‌انداز افراد و شرکتها و هدایت آنها به سمت واحدهای تولیدی می¬باشد. لازمه چنین تحولی که در درازمدت پویایی، رشد و توسعه اقتصادی را در پی خواهد داشت، تخصیص بهینه منابع با بهره¬گیری ا

ز روش¬های علمی و استفاده موثر از سرمایه¬های ملی و مردمی است. در همین راستا آشنایی با روش¬های ارزشیابی سهام و سبد سهام که با ظهور سازمان¬ها و نهادهای مالی اهمیت روز افزون یافته¬اند برای سرمایه¬گذران و تحلیلگران مالی ضرورت دار

د.
در این فصل با توجه به موضوع مورد پژوهش، در ابتدا ضمن اشاره به اهمیت گزارشگری مالی، اهمیت صورت¬ها و نسبت های مالی حاصل از آن و نقش آن¬ها در تصمیم¬گیری¬های اقتصادی بررسی شده و به مدل¬های ارزش¬یابی سهام که بیشتر از اطلاعات همین صورت¬های مالی استفاده می¬کنند اشاره می¬شود. در ادامه تعدادی از مهمترین و پرکاربردترین نسبت¬های ارزش¬یابی نسبی (به عنوان یکی از رویکردهای ارزشیابی) بررسی شده و معایب و محاسن هر یک از این نسبت¬ها عنوان می¬شود. همچنین ضمن مروری بر استراتژی¬های سرمایه¬گذاری رایج در بورس اوراق بهادار، به مبحث سبد سهام و کاربرد آن به عنوان راهی برای مدیریت مجموعه سهام پرداخته می¬شود و در پایان اشاره¬ای به پژوهش¬های صورت گرفته در این راستا خواهد شد.

2-1- اطلاعات وگزارش¬های مالی و نقش آنها در تصمیم¬گیری
مدیران واحدهای تجاری و افراد ذی¬نفع برای تسهیل در امر تصمیم¬گیری ممکن است به اطلاعات مختلفی نیاز داشته باشند. بخشی از این اطلاعات به صورت ذهنی و بخش دیگر به صورت عینی یا کمی است. اطلاعات حسابداری از نوع عینی یا کمی می¬باشد و می¬تواند کمک مؤثری به مدیران و افراد تصمیم¬گیرنده نماید. به بیان دیگرگزارش و رویدادهای اقتصادی و تجاری به زبانی مشترک در قالب اعداد و ارقام در نقش¬های نوین و جدید حسابداری را به عنوان یک سیستم اطلاعاتی مطرح می¬نماید، که حاصل این سیستم گزارشات مالی است. سیستم اطلاعاتی حسابداری برای آنکه بتواند اطلاعات مربوط و مناسب به تصمیم¬گیرندگان ارائه نماید، در وهله اول می¬بایستی استفاده¬کنندگان مختلف صورت¬های مالی و نیازهای اطلاعاتی آنان را تشخیص دهد. گزارشات مالی به صورت کلی توسط دوگروه اساسی از افراد مورد استفاده قرار می¬گیرد:
1- افراد وگروههایی که به دلایل مختلف در واحد تجاری منافع مستقیم دارند، نظیر سهامداران، سرمایه¬گذاران، مدیران، بستانکاران و; .
2- افراد وگروههایی که بدون اینکه در فعالیت مورد نظر منافع مستقیم داشته باشند. این افراد به خاطر پرداختن به مسائل مالی و علاقمندی به کسب اطلاعات و آگاهیهای مربوط به فعالیت¬های مختلف مالی، به طور اعم از گزارشات مالی استفاده می¬نمایند.
به طور کلی اطلاعات حسابداری از کنش متقابل سه گروه مختلف نتیجه می¬شود. مؤسسات، استفاده¬کنندگان و حسابداران، که بین آنها تضاد منافع وجود دارد. اگر به تضاد منافع موجود در میان اطلاعات حسابداری توجه گردیده و این تضاد تا حد ممکن کاهش یابد و فرآیند ارتباطات بین این سه گروه مورد توجه دقیق حسابداران قرار گیرد، اطلاعات حسابداری می¬تواند برای تصمیم-گیری بسیار مفید واقع شود(اژدری،1380).

2-2- اهداف گزارشگری مالی

اهداف صورتهای مالی عبارتند از ارائه اطلاعاتی تلخیص و طبقه¬بندی شده درباره وضعیت مالی، عملکرد مالی و انعطاف¬پذیری مالی واحد تجاری که برای طیفی گسترده از استفاده¬کنندگان صورتهای مالی در اتخاذ تصمیمات اقتصادی مفید واقع گردد. از آنجا که صورتهای مالی عمدتاً بیانگر اثرات مالی رویدادهای گذشته است و لزوماً در برگیرنده اطلاعات غیر مالی نیست، تمام اطلاعات مورد نیاز استفاده¬کنندگان را جهت اتخاذ تصمیمات اقتصادی فراهم نمی¬آورد. با این حال، نیازهای اطلاعاتی مشترک اغلب استفاده¬کنندگان را رفع می¬کند.
گزارشگری مالی باید تأمین¬کننده اطلاعاتی باشد که برای تصمیم¬گیری اقتصادی سرمایه¬گذاران و طلبکاران بالقوه و بالفعل و تجزیه و تحلیل عوامل و پارامترهای مختلف اقتصادی در زمینه مشارکت و تشویق سرمایه¬گذار مفید بوده و همچنین نیازهای اطلاعاتی مدیریت و سایر استفاده-کنندگان را فراهم آورد.
اهدافی که توسط هیأت تدوین استانداردهای حسابداری مالی (FASB) تعیین شده¬اند به شرح زیر است:
1) گزارشگری مالی، می¬بایستی اطلاعات مربوط به عملکرد واحد اقتصادی را برای یک دوره مالی به صورت مطلوب ارائه کند.
2) ارزیابی کارآیی و حفظ امانت و ایفای نقش مباشرتی مدیران واحدهای اقتصادی، از جمله موارد اساسی مورد توجه دولت، کارکنان و سایر استفاده¬کنندگان است. لذا گزارشگری مالی باید در بردارنده اطلاعاتی باشد که این ارزیابی را هر چه بیشتر و بهتر میسر سازد.
3) گزارشگری مالی می¬بایست اطلاعات مربوط به منابع اقتصادی و محل تأمین این منابع، همچینین تأثیر معاملات، حوادث و شرایطی را که منجر به تغییر این منابع می¬گردد، نشان دهد.
4) ارزش افزوده در واحدهای اقتصادی، از جمله اطلاعات با ارزش در عملکرد مالی و تولید است که بیشتر استفاده‌کنندگان گزارش¬های مالی برای تامین اهداف مختلف به آن نیاز دارند. لذا گزارشگری مالی می¬بایست دربردارنده اطلاعات کامل در زمینه ارزش افزوده در تولیدات و خدمات باشند.(شامل ارزبری، صرفه جویی ارزی وارزش افزوده داخلی).
5) گزارشگری مالی باید ارائه¬کننده اطلاعاتی در زمینه منافع کارکنان،کارآیی آنها وهمچنین اطلاعات مربوط به تأمین ایمنی و سلامت آنها باشد.
6) گزارشگری مالی باید در بردارنده اطلاعاتی در زمینه کوشش¬های مؤسسه در جهت حفظ محیط زیست و سایر فعالیت¬های اجتماعی و فرهنگی باشد.
7)گزارشگری مالی باید دربرگیرنده توضیحات لازم درباره اطلاعات ارائه شده باشد تا استفاده-کنندگان را در درک اطلاعات یاری دهد. با توجه به اینکه مدیریت واحدها به دلیل حضور مستقیم در جریان فعالیت واحد اقتصادی، نسبت به سایر استفاده¬کنندگان از اطلاعات بیشتری بر خوردار می¬باشند، اغلب می توانند با تکیه بر موارد خاص از طریق ارائه شرح وگسترش کامل¬تر حوادث و شرایطی که تأثیر قابل توجهی بر وضعیت مالی دارند، درجه اهمیت و ارزش اطلاعات را افزایش داده ویا مورد تأثیر قرار دهند(SFAC.1, 1978 ).

2-3- تصمیم¬گیری اقتصادی
تصمیم¬گیری به زبان ساده، انتخاب یک راه از میان راهکارهای مختلف است. عمده¬ترین نظریه-های موجود در زمینه تصمیم¬گیری شامل دو نظریه کلاسیک و رفتاری می¬باشد.
مهمترین مفروضات نظریه کلاسیک¬ تصمیم¬گیری به شرح زیر است:

1 هدف معین و معلوم است.
2 کلیه راه¬های ممکن شناسایی می¬شوند و مورد بررسی قرار می¬گیرند.
3 کلیه نتایج حاصل از هر راه¬حل مورد توجه قرار می¬گیرد.
4 اطلاعات کامل به طور رایگان در دسترس تصمیم¬گیرنده قرار دارد.
5 تصمیم¬گیرنده کاملاً عقلایی عمل می¬کند.
با مفروضات فوق نظریه کلاسیک¬ تصمیم¬گیری مورد انتقادهای بسیار شدیدی قرار گرفته است. از جمله اینکه اهداف همواره مشخص نیست و یکی از مشکلات تصمیم¬گیری، تعیین اولویت¬ها است؛ یعنی اینکه اهمیت چه هدفی از هدف دیگر بیشتر است و همچنین امکان بررسی راه¬حل-های ممکن، میسر نیست. رعایت این ضابطه¬ ممکن است تصمیم¬گیری را عملاً غیر ممکن سازد و از طرفی هیچ تصمیم¬گیرنده¬ای هرگز نمی¬تواند کاملاً مطمئن باشد که کلیه نتایج ناشی از یک تصمیم را در نظر گرفته است و حتی به ندرت می¬توان برای یک راه¬کار اطلاعات کاملی به¬دست آورد و کسب اطلاعات نیز معمولاً همراه با هزینه است. تصمیم¬گیران نیز با توجه به وجود محدودیت¬های انسانی همواره تصمیمات عقلایی اتخاذ نمی¬کنند اما علی¬رغم انتقادات فوق، فرض تصمیم¬گیری عقلایی مبتنی بر دانش است، شرطی که هر چند غیر ممکن است ولی بیانگر توجه به نقش اطلاعات در تصمیم¬گیری است(طاهری، 1370).
ایده اساسی نظریه رفتاری تصمیم¬گیری به وسیله سایمون، مارچ و سایر محققان مطرح شد. سایمون (1955) معتقد بود که برای مردم تقریباً غیر ممکن است که همیشه تصمیم¬های (اقتصادی) کاملاً منطقی و عقلانی بگیرند چون آنها نمی¬دانند قیمت سهام در آینده دچار چه تغییراتی خواهد شد (قیمت سهام متاثر از عوامل بسیاری است که قدرت پیش¬بینی آن را کاهش می¬دهد) و فرد به انتخاب یک راه¬حل از میان راه¬حل¬هایی که از نظر فیزیکی برای وی ممکن است، می¬پردازد. و در پژوهشی، کان لیسک (1996) به این نتیجه رسید که مردم به تصمیم-گیری در حد رضایت¬بخش متمایل هستند و زمانی که تحت شرایط عقلانیت محدود شده هستند از احساس خودشان برای گرفتن تصمیم¬های رضایت¬بخش استفاده می¬کنند.
در نظریه کلاسیک¬ تصمیم¬گیری، فرض عقلایی بودن تصمیم¬گیران مدنظر قرار می¬گیرد در حالی که سایمون موضوع عقلانیت محدود را مطرح می¬کند. طبق نظر سایمون، به¬دلیل آن ¬که انواع محدودیت¬ها در تصمیم¬گیری وجود دارد، افراد نمی¬توانند به صورت عقلایی تصمیم¬گیری کنند. یکی از این محدودیت¬ها فقدان اطلاعات اصلی در سازمان¬ها می¬باشد. بنابراین با توجه به انواع محدودیت¬ها، تصمیم¬گیرندگان به جای آن¬که در جستجوی بهترین تصمیم در معنای اقتصادی آن باشند؛ که نظریه کلاسیک تصمیم¬گیری تجویز می¬کرد، باید به تصمیم¬گیری رضایت¬بخش کفایت کنند. در مجموع در نظریه رفتاری تصمیم¬گیری از مفهوم« عقلانیت محدود» مفاهیم زیر استنباط می¬شود(طاهری، 1370):
1 تصمیم¬ها همواره با یک¬سری کاستیها و با درجاتی از عدم درک واقعی طبیعت مسأله مورد نظر همراه می¬باشند.

2 تصمیم¬گیرندگان هرگز در ایجاد همه راه¬حل¬های ممکن برای اخذ تصمیم موفق نخواهند بود.
3 راه¬حل¬ها همواره با کاستی و نقصان ارزیابی می¬شوند زیرا پیش¬بینی تمامی نتایج مربوط به هر راه¬حل غیر ممکن است.
تصمیم نهایی متوجه انتخاب راه¬حلی است که بر اساس برخی معیارها از درجه¬ای از رضابت-بخشی برخوردار است و به حداکثر رساننده نیست.

2-4- استفاده کنندگان از اطلاعات حسابداری
افراد و سازمان¬هایی که از اطلاعات و گزارشهای حسابداری برای تصمیم¬گیری استفاده می¬کنند را می¬توان به دو دسته تقسیم کرد:
1 تصمیم¬گیرندگان داخلی یا درون سازمانی
2 تصمیم¬گیرندگان خارجی یا برون سازمانی
تصمیم¬گیرندگان درون سازمانی عمدتاً مدیران اجرایی هستند که اطلاعات حسابداری را برای برنامه¬ریزی، کنترل، هماهنگی و تصمیم¬گیری بیشمار درباره عملیات روزانه سازمان مورد استفاده قرار می¬دهند.
تصمیم¬گیرندگان برون سازمانی، اشخاصی خارج از واحد اقتصادی هستند که اطلاعات حسابداری را مورد استفاده قرار می¬دهند و متشکل از سهامداران، سرمایه¬گذران ، فروشندگان کالا، بانک¬ها و سازمان¬های اعتباری، اتحادیه¬های کارگری و مراجع مالی و اقتصادی دولت می¬باشند.
بدیهی است که استفاده¬کنندگان مختلف، به اطلاعات یکسانی نیاز ندارند. مثلاً اطلاعاتی را که شرکت برای رفع نقایص و تأمین امنیت شغلی کارکنان جمع¬آوری می¬کند، ممکن است برای کارکنان دارای اهمیت باشد و بر تصمیمات آن¬ها تأثیر گذارد اما احتمالاً تأثیر کمی بر تصمیمات مشتریان خواهد داشت (طاهری، 1370).
2-5- نقش گزارشگری مالی در بازار سرمایه
انسان¬ها در تمام مشاغل جامعه به نحوی تحت تأثیر گزارشگری مالی، بنیادی

که جریان تخصیص سرمایه بر روی آن نهاده شده است، قرار می¬گیرند. جریان تخصیص مؤثر سرمایه برای سلامتی اقتصاد و در پی آن ارتقاء
بهره¬وری و تشویق ابتکارات ضروری است و همچنین این امر بازاری روان وکارا

برای خرید و فروش
اوراق بهادار و تبادل اعتبارات تهیه می¬کند.
بدون اطلاعات کافی استفاده¬کنندگان گزارشهای تجاری، فرصتها و خطرات سرمایه¬گذاری را به طور مناسب تشخیص نمی¬دهند، زیرا برای تصمیم¬گیری آگاهانه، اطلاعات متنوعی مورد نیاز است. گزارش¬های مالی، اطلاعات مخصوص به شرکت را از دیدگاه مدیریت دسته¬بندی می¬کند و آن را به صورت معنی¬دار برای استفاده¬کنندگان ارائه می¬نماید.
اطلاعاتی که شرکت¬ها برای کمک به استفاده¬کنندگان در تخصیص سرمایه ارائه می¬نمایند شامل تعدادی عناصر مختلف است که صورت¬های مالی یکی از این عناصر می¬باشد. سرمایه¬گذاران، اعتباردهندگان بالقوه و مشاوران آنها از گزارشگری مالی به عنوان مبنا و اساسی برای تصمیم-گیری جهت تخصیص سرمایه استفاده می‌کنند(SFAC.1, 1978).
به کارگیری سیاست¬ها وطرح¬های افشاء اطلاعات می¬تواند آگاهی¬ها و اطلاعات برتر مدیران را به بازار سرمایه منتقل ساخته و در برقراری ارتباط بین مدیران و سرمایه¬گذاران و در نتیجه تعدیل تضاد منافع مؤثر واقع شود. همچنین این امر می¬تواند مشکلات ارزشیابی غلط شرکت¬ها توسط بازار عمومی سرمایه را کاهش داده و امکان تأمین مالی آسان¬تر را برای مدیران شرکت¬ها فراهم سازد(ایزدینیا، 1377).

2-6- اثرات ارائه صورت¬های مالی بر قضاوت سرمایه¬گذاران در تصمیمات سرمایه‌گذاری
توان تجزیه وتحلیل و قدرت پیش¬بینی، مهم¬ترین عامل در تصمیمات سرمایه¬گذاری می¬باشد که خود به عوامل متعددی از قبیل سود آتی، قیمت سهام، بازده سهم، ریسک وغیره بستگی دارد.
از جمله عوامل ذهنیت¬گرایی همانا «پیشداوری» می¬باشد که یک مفهوم روان¬شناسی است و مانعی بر قضاوت منطقی رفتارهای افراد می¬باشد. نتایج حاصله از تحقیقات حاکی از آن است که یکی از راههای کم اثر کردن یا حذف آن «راهنمایی» و «ارائه اطلاعات» در قضاوت رخدادهای آتی می¬باشد. استفاده از اطلاعات حسابداری مالی می‌تواند در فرآیند پیش¬بینی، تعصبات داوری را کاهش دهد(البته نه به معنی حذف کامل آن). مهمترین امتیاز سرمایه¬گذار قدرت پیش¬بینی است. مسائلی که غالباً مورد پیش¬بینی قرار می¬گیرند عبارتند از سود آتی، قیمت سهام، بازده سهام و ریسک. سرمایه¬گذار در این امر باید فرآیند پیش¬بینی و قضاوت را به طور صحیح درک کند(خوش طینت،1377).

2-7- صورت¬های مالی اساسی
وسیله اصلی گزارشگری مالی با اهداف عمومی به اشخاص خارج از یک سازمان تجاری مجموعه گزارشات است که صورتهای مالی نامیده می¬شوند(میگز و میگز ،1996).

هریک از صوتهای مالی اساسی به طور جداگانه و همچنین صورتهای مالی اساسی در مجموع، در تحقق اهداف گزارشگری مالی نقش دارند. علاوه بر این، نقش اجزای متشکله هر یک از صوتهای مالی اساسی را در تأمین هدفهای مزبور نباید نادیده گرفت. هر یک از صورتهای مالی اطلاعاتی خاص و متفاوتی را ارائه می¬کند. مجموعه این اطلاعات گوناگون را نمی¬توان در صورتهای مالی کمتری ترکیب و به گونه¬ای ارائه کرد که به پیچیدگی اطلاعات ارائه شده منجر نشود.
مجموعه صورتهای مالی شامل 4 گزارش مرتبط با هم می¬باشند که منابع مالی، تعهدات، سودآوری و مبادلات پولی یک مؤسسه را در چند صفحه خلاصه می¬نمایند. مجموعه کاملی از صورتهای مالی برای یک شرکت شامل موارد ذیل می¬باشد(طاهری،1378):
1- ترازنامه: وضعیت مالی یک مؤسسه را در یک تاریخ مشخص نشان می¬دهد. این صورت حساب نشانگر وضعیت منابع در دسترس، بدهیها و مبلغ حقوق صاحبان سهام(سرمایه¬گذاران) واحد تجاری است.
2- صورت حساب گردش وجه نقد: خلاصه ای از دریافتها و پرداختهای نقدی واحد تجاری در یک دوره زمانی(استفاده شده در صورت سود و زیان) می¬باشد.
3- صورت حساب سود(زیان)انباشته: تغییرات معین در مبلغ حقوق صاحبان سه

ام(بخش سرمایه) مؤسسه را نشان
می¬دهد.
4-صورت حساب سود وزیان: توانایی سودآوری تجاری را در طی یک سال مالی یا یک دوره زمانی گذشته نشان می¬دهد.

2-8- نسبت‌های مالی
حاصل تجزیه و تحلیل گزارش‌های مالی، یک سیستم ایجاد اطلاعات است که اطلاعاتی را برای استفاده‌کنندگان از آن نسبت‌ها فراهم می‌آورد. اما به دلیل تنوع نیازهای اطلاعاتی که در بین گروههای مختلف استفاده‌کننده از قبیل سرمایه‌گذاران، بانکها، اعتباردهندگان، دولتها وغیره وجود دارد، ایجاد یک سیستم اطلاعاتی یکسان و ثابت برای تمام گروهها کاری بیهوده خواهد بود. تجزیه وتحلیل گزارش‌های مالی در گذشته فاقد چارچوبی برای درنظر گرفتن نوع نیاز استفاده‌کنندگان بوده است. تفاوت روشهای تجزیه و تحلیل بر حسب نیاز استفاده¬کننده تعیین و

بر مبنای آن روش مناسب به کار گرفته شده و اطلاعات مورد نیاز با استفاده از اطلاعات گزارش-های مالی و سایر اطلاعات
غیر حسابداری تهیه می‌گردد.

ازجمله راههای تجزیه وتحلیل گزارش‌های مالی که می‌توان از طریق آن حجم بالای اطلاعات موجود در
گزارش‌های مالی را خلاصه نمود و بتوان به طریق همزمان جنبه های مختلف فعالیت شرکت را مورد بررسی قرار داد، تهیه نسبتهای مالی از اطلاعات گزارش‌های مالی است. نسبتهای مالی را که می‌توان از گزارش‌ها استخراج نمود بسیار زیاد می‌باشند، اما همه نسبت‌ها نمی‌توانند برای استفاده‌کنندگان مفید و قابل استفاده باشند.
استفاده‌کنندگان به مرور زمان با توجه به نیازهای اطلاعاتی که داشتند نسبت‌های مختلف و متفاوتی را ایجاد نموده‌اند تا بتوانند از این طریق نیازهای خود را برآورده سازند. بدین ترتیب امروزه تعداد نسبت‌های مالی موجود در متون بسیار زیاد هستند(مردگی قشمی،1381).
نسبت‌های مالی بیان کنند ارتباط بین دو رقم یا بیشتر از ارقام صورت‌های مالی که نتیجه سیستم حسابداری است و به صورت جزئی از کل و یا درصدی از آن بیان می‌شود، می‌باشد. زمانی که یک نسبت محاسبه
می‌گردد می‌توان گفت که عدد به دست آمده یک رابطه ریاضی و همبستگی آماری بین دو یا چند متغیر در مقطع خاصی از زمان می‌باشد. بنابراین می‌توان از مطالعه بین رفتار متغیرها با یکدیگر(روند نسبتها) به
واقعیت‌های مهمی در ارتباط با پیش‌بینی آتی متغیرها پی برد. بنابراین نسبتهای محاسبه شده می‌بایستی نمایانگر ارتباط مهم و معنی‌داری بین متغیرها باشد. همچنین نحوه طبقه‌بندی نسبتها و تعداد آنها که در هر یک از
طبقه‌بندی‌های اصلی نسبتها محاسبه می‌شوند نیز بستگی به مفاهیم خاصی از هر طبقه و تصمیمات خاصی که با مطالعه آن طبقه گرفته خواهد شد، دارد. همچینین می‌بایستی ارتباط و همبستگی بین نسبتهای مختلف در هر طبقه را مد نظر قرار داد. نسبتهای مالی یکی از مرسوم‌‌ترین انواع داده های حسابداری هستندکه مورد آزمون قرار گرفته‌اند. نسبتهای مالی می‌توانند به عنوان نماینده داده‌های خام حسابداری در مطالعات مختلف برای پیش‌بینی شکست، حذف، ادغام و یا سودآوری شرکت‌ها به کار گرفته شوند.
درمتون مربوط به نسبتهای مالی در ارتباط با نوع و تفسیر آنها چارچوب و اصولی وجود دارد که می‌توان از آنها به شرح زیر نام برد:
1- اهداف تجزیه و تحلیل نسبتهای مالی

2- نوع و شکل نسبتهای مالی
درمورد اهداف نسبتهای مالی، مهمترین هدف در استفاده از نسبتها در تجزیه و تحلیل، تسهیل و تفسیرگزارش‌های مالی می‌باشد.که این عمل با کاهش اعداد زیاد موجود در اقلام گزارش‌های مالی در قالب نسبتهای مالی محدود انجام می‌گیرد. نسبتهای مالی معمولاً

به عنوان شاخصی برای تشخیص کاستی‌های شرکتها مورد استفاده قرار می¬گیرد. مانند وضعیت نقدینگی نامناسب، سودآوری پایین وغیره. به همین دلیل همواره حالت منفی و نامساعد آن مورد توجه قرار می‌گیرد وکمتر به حالت مساعد آن توجه می‌شود(کلومارکن، 1989).
اما باید توجه نمود که نسبتهای مالی پاسخ سوالات استفاده‌کنندگان را به همراه خود دارند. بدین مفهوم که اگر استفاده‌کنندگان نیاز به درک دقیق از وضعیت مالی شرکت را داشته باشند نسبتهای مالی می‌تواند حاوی اخبار خوب و بدی برای استفاده‌کنندگان باشد. از این رو باید هر دو جنبه آن مورد توجه قرار گیرد.
در ارتباط با شکل نسبتهای مالی معمولاً در ادبیات به وجود ارتباط منطقی بین اقلام قرار گرفته در صورت و مخرج کسر توجه شده است. سه گروه از ارتباطات منطقی در این بین وجود دارد:
1- نسبتها باید از اجزاء مرتبط و سازگار با یکدیگر تهیه شود مانند در آمد و سرمایه‌گذاری مربوط به آن.
2- نسبتها باید از اقلام هم ارزش تهیه شوند مثلاً در تهیه نسبت دوره گردش موجودی‌ها صورت و مخرج کسر هر دو بر مبنای ارزش تمام شده باشند.
3- نسبتها باید در صورتی محاسبه شوند که از نظر توابع نیز با یکدیگر مرتبط باشند. بدین معنی که از برخی لحاظ با اهمیت با یکدیگر متفاوت نباشند. برای مثال در محاسبه نسبت سود خالص به فروش این گونه ارتباطات نیز از نظر محاسبه سود خالص که تابعی از فروش خالص می‌باشد وجود دارد.
پس از تهیه نسبتهای مالی توسط سیستم اطلاعات حسابداری در قدم بعدی نوبت به استفاده و تفسیر این نسبتها خواهد رسید. تفسیر و استفاده از نسبتها ممکن است بین گروههای مختلف استفاده‌کننده متفاوت باشد و این نیز به دلیل تفاوت در نیازهای اطلاعاتی آنان می‌باشد. سرمایه‌گذاران بالقوه نیز به درک صحیحی از نحوه عملکرد و سودآوری شرکت نیاز دارند. حال آنکه اعتباردهندگان به قدرت باز پرداخت بدهی‌های شرکت توجه نشان می‌دهند. با این حال استفاده از یک نسبت مالی به تنهایی نمی‌تواند کمک چندانی به استفاده‌کنندگان نماید. آنها می‌بایست جهت به دست آوردن چشم انداز کلی از وضعیت شرکت‌ها، نسبت‌های مالی مختلفی را مورد بررسی قرار دهند. استفاده‌کنندگان پس از بررسی وضعیت مالی شرکت و استفاده از نسبتها جهت پیش‌بینی وضعیت آتی شرکت تصمیمات مقتضی را در ارتباط با شرکت اتخاذ می‌نمایند. تصمیمات استفاده‌کنندگان به طور مستقیم میتواند بر وضعیت شرکت اثر گذارد. بدین صورت که تقاضا برای سهام شرکت‌ها در بازار بورس توسط سرمایهگذاران بالقوه بر مبنای اطلا

عات منتشره شرکت و تجزیه و تحلیل آنها از وضعیت شرکت دستخوش نوسان قرار می‌گیرد. با افزایش و کاهش تقاضا برای سهام، قیمت آن نیز افزایش و یا کاهش خواهد یافت و این نوسانات قیمت سهام را می‌توان ناشی از تجزیه و تحلیل‌های استفاده‌کنندگان دانست. نسبتهای مالی نیز که به عنوان یکی از اطلاعات عمومی در اختیار استفاده‌کنندگان قرار می‌گیرد، به طور مستقیم بر تصمیم‌گیری ایشان و به طور غیر مستقیم بر نوسانات قیمت سهام تأثیر می¬گذارد. طبق فرضیه بازار کارا، کارایی بازار سرمایه به سه شکل تعریف شده است(نمازی و شوشتریان،1374):
1- کارایی در سطح ضعیف
2- کارایی در سطح نیمه قوی
3- کارایی در سطح قوی
در سطح ضعیف کارایی بیان می‌شود که قیمت اوراق بهادار شرکتها به صورت تصادفی تغییر می‌کنند. بدین صورت که با توجه به روند گذشته قیمت‌ها نمی‌توان قیمت‌های آینده را پیش‌بینی نمود.
در سطح نیمه قوی کارایی بیان می‌شود که اطلاعات منتشره شرکتها بلافاصله بر روی قیمت اوراق بهادار آن شرکت تأثیر می‌گذارد و قیمت سهام نشان دهنده اطلاعات عمومی منتشره شرکت می‌باشد.
در سطح قوی کارایی نیز نقش اطلاعات خصوصی شرکت‌ها و تأثیر آنها بر قیمت اوراق بهادار مورد بررسی قرار
می‌گیرد و بیان می‌شود که قیمت اوراق بهادار در بازار تحت تأثیر اطلاعات خصوصی شرکتها که به صورت عمومی نیز منتشر نمی‌شوند تغییر می‌یابد.
اما نکته‌ای که در اینجا قابل توجه می‌باشد نحوه تأثیرگذاری اطلاعات بر قیمت اوراق بهادار شرکت‌هایی
می‌باشد که در بازارهایی بدون کارایی فعالیت دارند. در این گونه بازارها قیمت اوراق بهادار تحت تأثیر اطلاعات عمومی منتشره قرار می‌گیرد، اما این تأثیر‌گذاری به دلیل عدم کارایی بازار با یک فاصله زمانی صورت می‌گیرد.

قیمت سهام نیز به عنوان یک نوع اوراق بهادار در بازار تحت تأثیر اطلاعات منتشره قرار خواهد گرفت، که هر چه میزان کارایی بازار به سطح قوی نزدیک شود این اثر پذیری قیمت سهام نیز سریع‌تر خواهد بود. با توجه به اینکه
گزارش‌های مالی و همچنین نسبت‌های مالی استخراج شده از این صورتها به عنوان یک نوع اطلاعات عمومی در دسترس استفاده‌کنندگان می‌باشد، لذا انتظار می‌رود که قیمت سهام در بازار تحت تأثیر نسبت‌های مالی تغییر پذیرد.
به اعتقاد استون هدف از انتشار صورتهای مالی کمک به سهامداران در فرآیند تصمیم‌گیری برای سرمایه‌گذاری است. اما به نظر محققان حسابداری همچون بیور ، کنلی و وس هر داده حسابداری نه تنها در فرآیند تصمیم برای سرمایه‌گذاری، بلکه در هر فرآیند تصمیم‌گیری باید به وسیله قدرت پیش‌بینی آن مورد ارزیابی قرار گیرد. به اعتقاد آنها هیچ تصمیمی را نمی¬توان اتخاذ نمود مگر اینکه همراه با پیش‌بینی باشد، خواه، به صورت ضمنی وخواه صراحتاً.
در نیمه اول قرن بیستم غالباً نسبتهای مالی به صورت انفرادی برای تجزیه وتحلیل به کار برده می‌شد، اما در نیمه دوم همین قرن برای تجزیه وتحلیل صورتهای مالی از نسبتهای چندگانه استفاده گردیده است. به طور نمونه استیونس (1973)، لیبی (1975)، پینچز (1975)، نیسیم و پنمن (1999)، از نسبتهای چندگانه در مطالعاتشان استفاده نموده‌اند.
استفاده‌کنندگان به مرور زمان با توجه به نیازهای اطلاعاتی که داشتند نسبت‌های مختلف و متفاوتی را ایجاد نموده‌اند تا بتوانند از این طریق نیازهای خود را برآورده سازند. بدین ترتیب امروزه تعداد نسبت‌های مالی موجود در متون بسیار زیاد هستند(مردگی قشمی،1381). با توجه به ماهیت نسبت¬ها و تنوع اقلام صورت‌های مالی، نسبت‌های بی‌شماری را می‌توان محاسبه کرد، ولی تجربه نشان می‌دهد که برخی از نسبت‌ها برای بررسی و تحلیل معنی‌

دارتر هستند، که معمولاً به پنج دسته تقسیم می‌شوند(مدرس و عبداله‌زاده،1380):

2-8-1- نسبت‌های نقدینگی
نسبت¬های نقدینگی توانایی و قدرت پرداخت موسسات در قبال بدهی¬های کوتاه¬مدت را اندازه¬گیری می¬کند. تحلیلگر مالی با استفاده از نسبت¬های نقدینگی مشخص می¬کند که آیا موسسات از عهده پرداخت به¬موقع بدهی¬های کوتاه¬مدت خود برخواهد آمد یا نه(نوو ، 1380).

2-8-2- نسبت‌های فعالیت
این نسبت¬ها درجه کارایی موسسات در کاربرد منابع تحت اختیار را اندازه¬گیری می¬کند و رابطه بین حجم فروش و سرمایه¬گذاری در دارایی¬های مختلف مانند بدهکاران، موجودیها و دارایی¬های ثابت و غیره را مورد مقایسه قرار می¬دهد(نوو ، 1380).

2-8-3- نسبت‌های اهرمی
نسبت¬هایی که در این بخش قرار دارند به دو دسته تقسیم می¬شوند. یک دسته به بخش بدهیها و حقوق صاحبان سهام مربوط می¬شود و بدان وسیله میزان منابعی که یک شرکت از راه گرفتن وام تأمین می¬کند محاسبه می¬شود. دسته دوم توان شرکت در ایجاد سود کافی برای پرداخت شرکت را نشان می¬دهد(نوو ، 1380).

2-8-4- نسبت‌های سودآوری
سودآوری حاصل اجرای خط¬مشی¬ها و تصمیم¬های مدیران است. از طرف دیگر موجودیت درازمدت سازمان¬ها بستگی مستقیم به قابلیت کسب درآمد آنان برای پرداخت تعهدات و علاوه بر آن تامین سود کافی برای سهامداران دارد. نسبت¬های سودآوری مشخص می¬کند که یک موسسه تا چه اندازه بطور مطلوب اداره گردیده است.

2-8-5- نسبت‌های ارزش بازار

آخرین گروه نسبت‌ها، معیارهایی هستند که بین قیمت بازار و ارزش دفتری هر سهم و سود ارتباط برقرار می‌کنند. این گروه شامل نسبت‌های مربوط به سود سهام نیز هستند.

2-9- تاریخچه استفاده از نسبت‌های مالی
تاریخچه استفاده از نسبت‌های مالی به سال‌های 1870 بر می‌گردد

که تا به امروز به دلیل گسترش علم و دانش و همچنین پیشرفت تکنولوژی محاسباتی و اطلاعاتی، تحولات و پیشرفت-های زیادی در نحوه استفاده از نسبت¬های مالی بوجود آمده است. با وجود این که به¬کارگیری نسبت¬ها به عنوان ابزاری در تجزیه وتحلیل¬های مالی اخیراً توسعه پیدا کرده، اما دلیل اولیه پیدایش و توسعه نسبت¬ها را می¬توان به تجزیه وتحلیل¬های موشکافانه اقلیدس در حدود300 سال قبل از میلاد در مورد ویژگی نسبت¬ها در کتاب پنجم از ارکان وی نسبت داد.
بکارگیری نسبت¬های مالی در تجزیه وتحلیل گزارش¬های مالی به مرحله آخر بلوغ صنعتی آمریکا در نیمه دوم قرن نوزدهم بر می¬گردد. هنگامی که بحث تفکیک مدیریت از مالکیت پیش آمد و بخش مالی در اقتصاد حالت غالب پیدا کرد و به دنبال آن نیاز به تجزیه وتحلیل گزارش¬های مالی فزونی یافت. در این بین مؤسسات مالی جهت اعطای وام و اعتبار به شرکتها، نیاز به اطلاعات حسابداری وگزارش¬های مالی شرکت¬ها داشتند. در کنار مؤسسات مالی، مدیران نیز جهت ارزیابی سودآوری شرکت¬ها، بکارگیری گزارش¬های مالی را در تجزیه و تحلیل¬های خود افزایش دادند(هوریگان ، 1965).
در سال¬های آخر قرن نوزدهم، مقایسه دارائی¬های جاری یک شرکت با بدهی¬های جاری آن مورد توجه قرار گرفت با وجود این که در همان سال نسبت¬های دیگری نیز به وجود آمدند، اما نسبت جاری، در مقایسه با سایر
نسبت¬های مالی در تجزیه و تحلیل گزارش¬های مالی از اهمیت بیشتری برخوردار بود و می¬توان این گونه ادعا نمود که به¬کارگیری نسبت¬های مالی در تجزیه وتحلیل گزارش¬های مالی از نسبت جاری شروع شد(لو ،1974).
اما با شروع قرن بیستم، چند توسعه مهم در استفاده از نسبت¬های مالی روی داد که از آن جمله می¬توان به موارد زیر اشاره نمود(گمبولا و کتز ،1983):
1 استفاده از چند نسبت مالی به جای یک نسبت مالی
2 تعیین معیار برای نسبت¬های مالی
3 استفاده از نسبت¬های مالی در پیش بینی مشکلات مالی شرکتها مثل درماندگی مالی
4 پژوهش¬های تجربی در ارتباط با نسبت¬های مالی، مثل بررسی تغییر روش حسابداری و تأثیر آن بر نسبت¬های مالی شرکت و یا بررسی رابطه روانشناختی شرکت با نسبت¬های مالی.
با ایجاد تئوری¬های جدید مالی، نظیر مدل ارزشیابی دارایی¬های سرمایه¬ای و همچنین با پیشرفت تکنولوژی و ایجاد ابزارهای محاسباتی پیشرفته و توجه سرمایه¬گذاران به خصوصیات اوراق بهادار، جهت سرمایه‌گذاری و تصمیم¬گیری، یک سری از نسبت¬های مالی مبتنی بر اطلاعات بازار در کنار نسبت¬های مالی مبتنی بر فرض تعهدی شرکت بوجود آمدند. از آن جمله می¬توان به نسبت قیمت سهام به در آمد (P/E) و یا سود هر سهم (EPS) و سایر نسبت¬ها اشاره نمود. ایجاد نسبت¬های بازار از حدود سال1980 آغاز گردید و مدل¬های ارزیابی بر مبنای این نسبت¬ها، جهت ارزشیابی اوراق بهادار بوجود آمدند(اژدری،1380).

2-10- نقاط قوت نسبت‌های مالی
کاربرد مناسب نسبت‌ها و تجزیه‌ و تحلیل درست آنها به شناخت نقاط قوت و ضعف این نسبت‌ها بستگی دارد. از محاسن این نسبت‌ها می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:
1- محاسبه این نسبت‌ها نسبتاً ساده است.
2- با این نسبت‌ها معیاری برای مقایسه بین فعالیت شرکت در یک دوره زمانی به دست می‌آید و نیز می‌توان نسبت‌های محاسبه شده را با متوسط صنعت مقایسه کرد.
3- برای تعیین روند سنواتی شرکت و تغییراتی که احتمالاً در این روند رخ داده است و نیز تعیین اعداد غیرعادی می‌توان از روش تجزیه و تحلیل نسبت‌ها استفاده کرد.
4- در امر شناخت مشکلات شرکت‌ها محاسبه این نسبت‌ها سودمند است.
5- اگر روش مبتنی بر تجزیه و تحلیل نسبت‌ها با روش‌های دیگر (مثل رو

ش‌های اقتصادسنجی) ادغام شوند، این نسبتها می¬توانند در ارزیابی و قضاوت نقش مهمی بازی کنند (نوو، 1380).

2-11-محدودیت‌های نسبت‌های مالی

با وجود مفید بودن تجزیه و تحلیل نسبت‌ها، محدودیت‌های چندی نیز در این تحلیل‌ها وجود دارد که به برخی از آنها اشاره می‌شود:
1- بسیاری از شرکت‌های بزرگ در زمینه‌های متنوعی فعالیت می‌کنند، لذا مشخص نمودن اینکه شرکت به چه صنعتی تعلق دارد، مشکل است. به همین جهت مقایسه نسبت‌های آن با سایر شرکت‌ها بی‌معنی خواهد بود.
2- روش‌های عملیاتی و حسابداری در همه شرکت‌ها به طور یکسان انجام نمی‌شود و همین موضوع باعث می‌شود که مقایسه نسبت‌ها، به ویژه طبقه‌بندی اطلاعات در صورت‌های مالی بی‌معنی شود.
3- آنچه که به عنوان نرخ‌های میانگین صنعت منتشر می‌شود، صرفاً ارقام تقریبی هستند، به همین جهت، شرکت باید به نسبت‌های مربوط به رقبای اصلی خود توجه کند، البته اگر این نسبت‌ها را در اختیار داشته باشد.
4- صورت‌های مالی بر اساس قیمت‌های تاریخی (قیمت تمام شده) تهیه می‌شوند و در این گزارش‌ها تغییر سطح قیمت¬ها در نظر گرفته نمی‌شود.
5- بعضی از نسبت‌ها لزوماً منعکس کننده کیفیت اجزای تشکیل دهنده خود نیستند. مثلاً نسبت جاری یک شرکت ممکن است بالا باشد، در حالی که در دارایی‌های جاری شرکت، اقلام موجودی راکد و خارج از رده وجود داشته باشد.
6- نسبت‌ها اصولاً ارقام و اطلاعاتی ایستا هستند و وقایع و روندهای آتی را در نظر نمی‌گیرند.
7- توجه خاص به یک نسبت، نمی‌تواند فایده چندانی داشته باشد.
8- نسبت‌ها راه‌حل مشکلات نیستند و با استفاده از این نسبت‌ها نمی‌توان به علل اصلی مشکلات شرکت پی برد، نسبت‌ها تنها نشان‌دهنده مشکلات هستند.
شخص تحلیل‌گر در تفسیر داده‌ها به سادگی دچار اشتباه می‌شود و احتمال دارد به راحتی آنها را غلط تفسیر کند؛ برای مثال، کاهش مقدار یک نسبت، الزاماً به معنای وقوع رخدادی نامطلوب نیست.

2-12- پیش¬بینی بازده سهام در فرایند تصمیم¬گیری سرمایه¬گذاری

پژوهش¬های گسترده¬ای در زمینه تشریح رفتار بازده سهام عادی صورت گرفته است که حاصل این پژوهش¬ها، ارائه مدل¬هایی است که دستخوش انتقادها و حمایتهای مختلفی بوده است. یکی از معروفترین این مدل¬ها، مدل قیمت¬گذاری دارایی¬های سرمای

ه¬ای (CAPM) است که بعضی از سرمایه¬گذاران از آن برای پیش¬بینی بازده سهام استفاده می¬کنند.
در سال 1964¬، اولین مدل قیمت¬گذاری دارایی¬ها، به¬وسیله ویلیام شارپ بنام مدل قیمت¬گذاری دارایی سرمایه¬ای (CAPM) مطرح شد. این مدل براساس نظریه بازار سرمایه شکل گرفته و برخلاف مدل مارکویتز (که یک مدل هنجاری است) مدلی اثباتی است که نحوه رفتار سرمایه-گذاران را در بازار نشان می¬دهد و امکان درک و رفتار بازار را فراهم می کند، (اسلامی بیدگلی و تلنگی،1378 ). مدل قیمت¬گذاری دارایی سرمایه¬ای براساس روابط بین ریسک و بازده بیان می-شود و صرفاً دارای یک عامل ریسک سیستماتیک یا ریسک بازار است که ریسک نقل و انتقالات کلی در بازار می¬باشد. (فابوزی و مارکوویتز ، 2002).
مدل قیمت¬گذاری دارایی سرمایه¬ای، مدلی است که برای بازارهای سرمایه در دنیای واقعی بیان شده است. این مدل دارای مفروضات زیر است که موجب می¬شوند تا مدل قیمت¬گذاری دارایی سرمایه¬ای از لحاظ ریاضی بسیار قابل ردیابی باشد:
فرض اول: سرمایه¬گذاران، تصمیم¬گیری¬های خود را براساس بازده مورد انتظار و ریسک آن (واریانس¬های بازده) انجام می¬دهند.
فرض دوم: سرمایه¬گذاران افرادی منطقی و ریسک¬گریز هستند.
فرض سوم: سرمایه¬گذاران برای تنوع بخشی سبدهای سرمایه¬گذاری خود از «مدل مارکوتیز» استفاده می¬کنند.
فرض چهارم: سرمایه¬گذاران همگی برای یک دوره زمانی یکسان سرمایه¬گذاری می¬کنند.
فرض پنجم: سرمایه¬گذاران درمورد بازده مورد انتظار و ریسک همه دارایی¬ها، دارای انتظارات همسانی هستند.

فرض ششم: یک دارایی بدون ریسک وجود دارد و سرمایه¬گذاران می¬توانند با نرخ بدون ریسک، هر مبلغی را که بخواهند وام بگیرند یا قرض بدهند.
فرض هفتم: بازارهای سرمایه کاملاً رقابتی است و اختلاف نظری بین سرمایه¬گذاران وجود ندارد.
در مفروضات هفت گانه مدل، پنج فرض اول با روش های تصمیم¬گیری سرمایه¬گذاران سروکار دارد و فرضیات ششم و هفتم مربوط به ویژگی¬های بازار سرمایه است. مدل قیمت¬گذاری دارایی-های سرمایه¬ای به صورت زیر است:

(2-1)
که در آن بازده مورد انتظار، نرخ بازده بدون ریسک، نرخ بازده بازار و بتا ( ) معیار ریسک دارایی و یا سهام نسبت به بازار سهام می¬باشد. این معادله را معادله قیمت¬گذاری دارایی سرمایه¬ای می¬نامند.
نتایج پژوهش¬های انجام شده نظیر فاما و فرنچ (1993) و هاگن (1995) حاکی از آن است که این مدل توانایی لازم برای پیش¬بینی بازده سهام را ندارد و باید علاوه بر بتا متغیرهای دیگر را نیز در نظر گرفت. نتایج پژوهش¬ها نشان می¬دهد که متغیرهایی مانند اندازه، نسبت سود به قیمت سهام، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار، نسبت جریان نقدی به قیمت سهام و غیره؛ بازده سهام را بهتر از مدل CAPM پیش¬بینی می¬کند (سلیمی، 1383).
توضیحات گوناگونی در زمینه¬ی قدرت پیش¬بینی¬کنندگی این متغیرها برای پیش¬بینی بازدهی سهام ارائه شده است. به عنوان مثال فاما و فرنچ (1993) معتقد هستند که صرف ریسکی که به کمک مدل قیمت¬گذاری دارایی¬های سرمایه¬ای شارپ و لینتنر به عنوان پاداش منطقی ریسک در نظر گرفته می¬شود به طور کامل قابل توضیح نیست و ارتباطی که بین متغیرهای بنیادی و بازدهی سهام وجود دارد، نشانگر پاداش تحمل ریسک است. دومین دلیل را لاکونیشوک و همکارانش (1994) و هاگن(1995) ارائه دادند. آن¬ها گفتند که صرف ریسک ، یک پاداش غیر منطقی برای ریسک است چون سهام¬هایی که قیمت کم؛ ولی ارزش ذاتی زیادی دارند (سهام¬های ارزشی که قیمت کمی دارند؛ به عبارت دیگر سهام هایی که دارای نسبت¬های بالای ارزش دفتری به بازار (B/M) ، سود به قیمت هر سهم (E/P)و نسبت جریان نقدی هر سهم به قیمت آن(CF/P) هستند)، توسط بازار و سرمایه¬گذاران به عنوان سهام¬های شرکت¬های دارای مشکل و رو به زوال شناخته می¬شوند و سهام¬هایی که قیمت زیاد؛ ولی ارزش ذاتی کمی دارند (سهام¬های رشدی که قیمت زیادی دارند؛ به عبارت دیگر سهام هایی که دارای نسبت¬های پایین B/M، E/PوCF/P هستند) توسط بازار و سرمایه¬گذاران به عنوان سهام¬های شرکت¬های پابرجا شناخته می¬شوند و به همین دلیل نسبت¬های مالی ابزاری است که سرمایه¬گذاران به کمک آن می¬توانند قیمت¬گذاری¬های نادرست را کشف کرده و فرصتی بیابند تا اقدام به تحصیل سهام ارزشی ( که قیمت کم ولی ارزش ذاتی زیادی دارند و امید به افزایش قیمت آن¬ها است) نموده و از این طریق منافع قابل ملاحظه¬ای تحصیل نمایند.

2-13- نظریه ارزشیابی و مدل¬های ارزشیابی سهام عادی

ارزش یک دارایی مالی، معادل ارزش فعلی بازدهی¬های مورد انتظار آتی آن دارایی می¬باشد. سرمایه¬گذار انتظار دارد که دارایی، جریانی از بازدهی را طی یک دوره زمانی فراهم نماید. بنابراین تعیین ارزش ذاتی به عنوان نظریه ارزشیابی مدنظر قرار می¬گیرد. برآورد ارزش ذاتی یا به عبارت دیگر فرآیند ارزشیابی، مستلزم توجه به موارد زیر است:
1 پیش¬بینی جریانات نقدی آینده (جریان بازدهی مورد انتظار)
2 برآورد نرخ بازده مورد انتظار حاصل از سرمایه¬گذاری (نرخ تنزیل برای محاسبه ارزش فعلی جریانات نقدی آینده)
برآورد بازده¬های مورد انتظار (جریانات نقد آتی) نه تنها از اندازه سرمایه¬گذاری، بلکه از الگوهای زمانی و عدم اطمینان از حصول بازدهی به میزان پیش¬بینی شده متأثر می¬گردد.
بازده یک سرمایه¬گذاری می¬تواند مواردی نظیر سود نقدی سهام، بهره دریافتی، سود سرمایه (افزایش ارزش) را در طی یک دوره شامل شود. نرخ بازده درخواستی نیز با عدم¬اطمینان در جریان نقد آتی مرتبط است هر چقدر عدم¬اطمینان بازدهی آتی بیشتر باشد، نرخ بازده درخواستی به عنوان صرف ریسک افزایش می¬یابد.
توجه به اصل راهبردی در مدیریت مالی، که همانا حداکثر نمودن ارزش شرکت است، موجب می¬شود که فرآیند ارزشیابی با هدف ارزش¬آفرینی توسط مدیریت مالی به شکل منطقی و اصولی انجام پذیرد. مقایسه ارزش برآوردی (ارزش ذاتی) با قیمت بازار، بستر اصلی تصمیم¬گیری در سرمایه¬گذاری را فراهم می¬سازد. به طور خلاصه رابطه این دو به شرح زیر تبیین می¬گردد:
ارزش برآورد > قیمت بازار سرمایه¬گذاری انجام می¬شود
ارزش برآورد < قیمت بازار سرمایه¬گذاری انجام نمی¬شود
ارزش برآورد = قیمت بازار بی¬تفاوت نسبت به قبول یا رد سرمایه¬گذاری

تئوری ارزش، چارچوبی مشترک برای ارزشیابی تمام سرمایه¬گذاری¬ها فراهم می¬کند، کاربردهای مختلف این تئوری، ارزش¬های برآوردی متفاوتی را برای راهکارهای سرمایه¬گذرای به دلیل جریان¬های پرداخت مختلف و ویژگی¬های اوراق بهادار به وجود می¬آورد که بر اساس آن سرمایه-گذار اقدام به سرمایه¬گذاری در یک دارایی مالی می¬نماید (رهنمای رودپشتی و همکاران، 1385، ص 134).
در بازار سرمایه، ارزشیابی اوراق بهادار به¬خصوص سهام عادی همیشه ذهن دانشمندان و محققان مالی را به خود مشغول کرده است و به دلیل پیچیدگی و اهمیت ارزشیابی سهام عادی، مدل¬های متعددی برای ارزشیابی آن ارائه شده است. این مدل¬ها در یکی از دو رویکرد کلی «مدل¬های تنزیل جریانات نقدی» و «شیوه¬های ارزش¬یابی نسبی» قرار می¬گیرندکه ذیلاً به بررسی آن¬ها پرداخته می¬شود:

2-13-1- مدل¬های تنزیل جریانات نقدی:
در این شیوه با محاسبه ارزش فعلی سود نقدی یا جریانات نقدی عملیاتی و آزاد شرکت¬ها، ارزش سهام شرکت تعیین می¬شود. تعدادی از مدل¬های مورد استفاده را که در ادبیات مالی معرفی شده است عبارت است از:

2-13-1-1- مدل والتر
جیمز والتر از مکتب بازار ناقص پیروی کرده است. او برای ارزشیابی سهام، مدلی را پیشنهاد کرده است که بر اساس آن خط مشی تقسیم سود بر ارزش سهام تاثیر می¬گذارد. طبق مدلی که او ارائه داد، قیمت هر سهم از دو جز به¬دست می¬آید. جزء اول ارزش فعلی جریان¬های نامحدود سود تقسیمی است و جزء دوم ارزش فعلی جریان¬های نامحدود بازده حاصل از سرمایه¬گذاری سودهای انباشته را نشان می دهد. مدل والتر متضمن این است که نسبت بهینه‌ی پرداخت سود سهام برای یک شرکت روبه رشد صفر می¬باشد، نسبت سود پرداختی برای یک شرکت معمولی اهمیتی ندارد. نسبت بهینه¬ی سود پرداختی برای یک شرکت تحلیل یافته برابر یک است.

2-13-1-2- مدل گوردن
گوردن (1959) با استفاده از روش سرمایه¬گذاری سود انباشته مدلی را برای ارزشیابی سهام پیشنهاد کرده است. او نیز از مکتب بازار ناقص پیروی می کرد ، مدل گوردون با منطقی دیگر عملا بکارگیری خط مشی¬هایی مشابه با مدل والتر را تجویز می کرد.

2-13-1-5- مدل کرنل

این مدل توسط لی ابداع شده است. این محقق جریان های نقدی آتی برای هر سهم را محاسبه و سپس با استفاده از نرخ تنزیلی که تلفیقی از صرف ریسک و نرخ بهره ی بدون ریسک است، ارزش فعلی (ارزش ذاتی) جریان های منتظره سهام را محاسبه می¬کند. این ارزش با سطح قیمت های جاری بازار مقایسه می¬گردد. اگر ارزش جریان¬های نقدی تنزیل شده بالاتر از قیمت جاری باشد، قیمت بازار ارزان‌تر است و همین طور برعکس آن نیز صادق است. این مدل نیز مشابه مدل های دیگر، برای پیش¬¬¬¬بینی آینده، به گذشته نظر دارد(وبر و لدرمن ، 1999).
دراین رویکرد(مدل¬های تنزیل جریانات نقدی) اصلی¬ترین عنصر، جریان نقد است و نارسایی بالقوه این رویکرد که مبتنی بر جریان نقد است به دلیل چگونگی تعیین نرخ رشد جریان نقد (میزان رشد و مدت رشد) وتخمین نرخ تنزیل آن می¬باشد.

2-13-2- شیوه¬های ارزیابی نسبی(به کمک نسبت¬های بازار)
در این رویکرد، قیمت سهام، بر اساس تغییراتی که در درآمد¬ها، جریان نقد، ارزش دفتری سهام یا فروش برآوردی سهام ایجاد می¬شود، محاسبه می¬گردد(رهنمای رودپشتی و همکاران، 1385، ص 119). در این روش از نسبت¬هایی همانند P/E، P/CF ،P/B وP/S استفاده می¬شود این نسبت¬ها به نسبت¬های بازار نیز معروف هستند. در نسبت¬های مذکور P قیمت، E عایدی هر سهم، CF جریان نقدی و BV ارزش دفتری داراییها و S فروش شرکت است(باربی و همکاران، 2008). نسبت¬های بازار که گروهی از نسبت¬های مالی هستند؛ به نسبتهایی گفته می¬شوند که از ارتباط بین یک قیمت بازاری (مانند قیمت یک سهم و یا ارزش کل شرکت) و یک محرک ارزشی شرکت (مانند درآمد، سود و غیره) به¬ دست می¬آیند. بنابراین نسبت¬های مذکور، یک مقیاس ترکیبی هستند که اطلاعات کلی درباره ارزش شرکت را در مقایسه با شرکت¬های رقیب فراهم می¬کنند (پنمن، 2005). مهمترین نسبت¬های بازار که در بازارهای سرمایه پیشرفته دنیا کاربرد دارند عبارت است از:

2-13-2-1- نسبت قیمت به سود هر سهم (P/E )
نسبت قیمت به سود که از معروفترین نسبت¬های بازار می¬باشد به صورت زیر محاسبه می¬گردد:

نسبت قیمت به سود هر سهم مانند سایر نسبت¬های بازار (P/CF، P/S و P/B) توسط تحلیلگران مالی برای ارزیابی سهام در بازاراهای بورس و سرمایه کاربرد دارد (بادی و همکاران ، 2005). این نسبت بیانگر این است که یک سرمایه¬گذار چند واحد پول (به عنوان مثال چند دلار) حاضر است برای به¬دست آوردن یک واحد پول(به عنوان مثال یک دلار سود هر سهم) شرکت بپردازد(استرادا ، 2005). دانشمندان مالی اعتقاد دارند که این نسبت با تعدادی از متغیرهای بنیادی مانند ریسک، سود موردانتظار و سیاست تقسیم سود ارتباط دارد. هنگامی که این نسبت زیاد و یا کم (نسبت به متوسط صنعت) باشد حاکی از آن است که از متغیرهای بنیادی مدنظر فاصله گرفته¬اند و بازگشت به میانگین مورد انتظار خواهد بود به عبارت دیگر اگر مقدار این نسبت بسیار زیاد باشد (در مقایسه با میانگین صنعت) می¬توان انتظار داشت که مقدار آن کاهش یابد تا به میانگین برسد و بلعکس (هوانگ و همکاران ، 2007).
نسبت قیمت به درآمد (P/E) یکی از مهم¬ترین نسبت¬های مورد استفاده در ارزشیابی سهام عادی می¬باشد. از نظر مورفی و استیونسون (1967) عوامل زیر بر نسبت قیمت به درآمد تاثیر می-گذارند: رشد سود، ریسک، اندازه شرکت، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام، رشد گذشته سودهای تقسیمی، رشد مورد انتظار آتی سود هر سهم و رشد آتی مورد انتظار سودهای تقسیمی(مورفی و استیونسون،1967).
کونستند و دیگران (1991)، نیز نسبت قیمت به درآمد (P/E) را شاخص رایج مورد استفاده برای نشان دادن ارزیابی بازار از عملکرد یک شرکت می¬دانند. از نظر این محققان مهم¬ترین عوامل موثر بر نسبت قیمت به درآمد عبارتند از:
1- رشد سود: رشد سود هم روی قیمت به درآمد یک شرکت و هم

روی ارزش بازار سهام تأثیر می¬گذارد. اگر سرمایه¬گذاران معتقد باشند که نرخ بالای رشد سود پایدار و ثابت می¬ماند، نسبت قیمت به درآمد افزایش خواهد یافت.
2- رشد سود تقسیمی: افزایش در سودهای تقسیمی سهام در طول دوره، با افزایش در سودهای هر سهم و افزایش در قیمت سهام مرتبط است. این گونه گفته می¬شود که افزایش در سود تقسیمی نشان دهنده افزایش در سود هر سهم می¬باشد.
3- ریسک: ریسک تابعی از جریانات سودی که با نرخ تنزیل به دست آمده و ریسک بازار می-باشد. اگر بقیه عوامل ثابت باشند، رابطه معکوسی بین ریسک و نسبت قیمت به درآمد برقرار است.
4- ساختار مالکیت دارایی¬ها: افزایش در مالکیت دارایی¬ها یا چند مالکیتی شدن در دارایی¬ها ممکن است روی قیمت سهام و نسبت قیمت به درآمد و ارزش بازار تأثیر بگذارد. با افزایش ارزش دارایی¬های ثابت، نسبت قیمت به درآمد نیز افزایش می¬یابد. البته دوره مورد بررسی ساختار مالکیت دارایی¬ها نیز روی این عوامل تأثیر می¬گذارد.
5- سرمایه¬گذاری خارجی: سرمایه¬گذاری خارجی باعث می¬شود که تقاضا برای سهام افزایش یابد و با توجه به نیروهای عرضه و تقاضای بازار، منجر به افزایش قیمت سهام و نسبت قیمت به درآمد و ارزش بازار می¬شود.
6- تغییر در رویه¬های حسابداری: تغییر در رویه¬های حسابداری ممکن است روی سودهای گزارش شده و در نتیجه روی نسبت قیمت به درآمد و ارزش شرکت تأثیر بگذارد.

تحلیلگران نیز دلایل زیر را برای استفاده از ضریب P/E ذکر می¬کنند(بخشایی و راعی، 1387، ص 165):
1 سود هر سهم (به¬کار رفته در مخرج ضریب P/E) مهم¬ترین مولد ارزش سهم است.
2 سرمایه¬گذاران با ضریب P/E آشنا هستند و به طور گسترده¬ای از آن استفاده می¬کنند.
3 بر اساس مطالعات تجربی، ضریب P/E ممکن است قادر به توضیح بازده بلندمدت سهام باشد.

نقاط ضعف نسبت P/E از مشخصات سود هر سهم (EPS) ناشی شده و به این شرح است:
1 EPS ممکن است مقداری منفی شود و ضریب P/E در این شرایط، بی¬معنی خواهد بود.
2 سود شرکت شامل دو بخش است: بخش اول ناشی از فعالیت¬های مداوم شرکت بوده و ارزش شرکت به طور عمده وابسته به این بخش است. بخش دوم ناشی از اتفاقات ویژه بوده و گذرا است. از آن¬جا که EPS شامل هر دو بخش است، محاسبه P/E بدون اعمال تعدیل بر روی EPS و حذف بخش دوم درست نیست. اعمال تعدیل¬های فوق، زمان¬بر و مشکل است.
3 از آن¬جا که EPS یک متغیر حسابداری می¬باشد، مدیریت شرکت قادر است در چارچوب قواعد حسابداری (که انعطاف¬پذیر می¬باشند) بر مقدار EPS تأثیر بگذارد. این اعمال نفوذ مدیریت بر روی EPS، مقایسه ضرایب P/E میان شرکت¬ها را مشکل می¬سازد.

2-13-2-2- نسبت قیمت به ارزش دفتری ( P/B)
یکی دیگر از نسبت¬های بازار که در بازارهای سرمایه مورد استفاده

قرار می¬گیرد نسبت قیمت به ارزش دفتری می¬باشد که به صورت زیر محاسبه می¬شود(باربی و همکاران، 2008):

برنچ و گال در سال 1983 به بررسی رفتار P/Bپرداختند. آن¬ها مدلی بر اساس P/B ارائه دادند که در حدود 70 درصد نوسانات نمونه آن¬ها را توضیح می¬داد. از آن زمان تا کنون تلاش-های زیادی برای بررسی معنی¬داری این نسبت انجام شده است.
نسبت قیمت به ارزش دفتری معیاری نسبی برای تشخیص ارزش سهم در بازار می¬باشد. این نسبت یکی از پرکاربردترین معیارهای ارزیابی دارایی¬هایی است که پشتوانه یک سهم است به عبارت دیگر این نسبت معیاری است که به کمک آن می¬توان ارزشی که بازار سهام با توجه به دارایی¬های پشتوانه سهام برای آن سهم قائل است را تشخیص داد. بنابراین اگر این نسبت زیاد (نسبت به متوسط صنعت) باشد نشان دهنده آن است که از دید بازار این سهام زیاد ارزش¬گذاری شده است و اگر این نسبت کم (نسبت به متوسط صنعت) باشد حاکی از آن است که ارزش سهام کمتر از ارزشی است که بازار برای دارایی¬های پشتوانه آن قائل است.
به همین دلیل این نسبت، در بسیاری سازمان¬ها مخصوصاً برای تحلیلگری در صنعت بانکداری به عنوان مقیاسی از ارزشیابی نسبی استفاده می¬شود. ارزش دفتری بانک نوعاً شاخص خوبی برای تخمین ارزش ذاتی است. زیرا بیشتر دارایی¬های بانک مانند اوراق قرضه و وام دارای ارزش مساوی با ارزش دفتری است. این نسبت برای سنجش شایستگی شرکت در استفاده از اعتبار و همچنین به عنوان روشی برای ارزشیابی نسبی انواع بنگاه¬های اقتصادی به کار می-رود(رهنمای رودپشتی و همکاران، 1385، ص 134).
با توجه به این که P/E اعداد سود و زیان و P/B اعداد ترازنامه را قیمت¬گذاری می‌کند، این دو نسبت به هم پیوند خورده¬اند؛ محقق از P/E به عنوان شاخص رشد آتی در عایدات و از P/B به عنوان یک شاخص رشد آتی در ارزش دفتری یا سود انباشته نام می¬برد. (پنمن ، 1996)
تحلیلگران به دلایل زیر از نسبت P/B استفاده می¬کنند(بخشایی و راعی، 1387، ص188):
1 حتی در مواقعی که EPS مقداری منفی است، ارزش دفتری هر سهم (در بسیاری موارد) عددی مثبت است. بنابراین در مواردی که ضریب P/E منفی می¬شود تحلیلگران از ضریب P/B برای ارزشیابی استفاده می¬کنند.
2 دربرخی از موارد، EPS بسیار متغیر بوده و یا به طور غیر معمولی بزرگ و یا کوچک است. در چنین مواردی، از آنجا که ارزش دفتری چندان متغیر نیست، می¬توان از ضریب P/B استفاده کرد.
3 ارزش دفتری هر سهم برابر با تفاضل ارزش دفتری دارایی¬های شرکت و ارزش بدهی¬های شرکت به ازای هر سهم است. در مواردی که دارایی¬های شرکت به سرعت قابل تبدیل به وجه نقد باشند، ارزش دفتری و ارزش بازار دارایی¬ها نزدیک به هم می¬باشند. بنابراین ضریب P/E برای ارزشیابی شرکت¬های دارای دارایی نقد مانند بانک¬ها و شرکت¬های بیمه، مناسب است.
4 ارزش دفتری شرکت¬های در شرف انحلال می¬توانند شاخص خوبی از ارزش بازار این شرکت¬ها باشد (به شرط که ارزش دفتری برای در نظرگرفتن اثر تورم، تعدیل شود).
نقاط ضعف نسبت P/B به این شرح است:
1 در بسیاری از موارد، دارایی¬های غیر فیزیکی مانند تخصص کارمندان شرکت و یا تکنولوژی ابداع شده به¬وسیله شرکت، بخش بزرگی از ارزش شرکت را تشکیل می¬دهد. از آنجا که ارزش دفتری عموماً نشان¬دهنده ارزش دارایی¬های فیزیکی شرکت است، ضریب P/B ازش شرکت را کمتر از آن¬چه باید، ارزیابی می¬کند.

2 اگر حجم دارایی¬های به¬کار گرفته شده برای تولید یک واحد کالا به¬وسیله شرکت¬ها متفاوت باشد، کاربرد ضریب P/B برای مقایسه ارزش شرکت¬ها با خطا همراه خواهد بود.
3 ارزش دفتری سهام بر اساس قواعد حسابداری محاسبه می¬شود. ارزش دفتری محاسبه شده بر اساس قواعد حسابداری، لزوماً بیانگر ارزش سرمایه¬گذاری سهامداران شرکت نیست. برای مثال، مخارج پژوهش و توسعه هزینه محسوب می¬شود در حالی پژوهش و توسعه اثر بر سود آینده شرکت دارد.
4 ارزش دفتری دارایی¬ها بیانگر تفاضل قیمت خرید دارایی¬ها و استهلاک انباشته است. تورم و تغییر در تکنولوژی موجب می¬شود ارزش فعلی دارایی از ارزش دفتری فاصله بگیرد. در این موارد، مقایسه ارزش شرکت¬ها با استفاده از ضریب P/B همراه با خطا خواهد بود. مخصوصاً در مواردی که عمر متوسط دارایی¬های دو شرکت متفاوت باشد.

2-13-2-3- نسبت قیمت به جریان نقدی هر سهم ( P/CF)
یکی دیگر از نسبت¬های بازار که در بازارهای سرمایه دنیا کاربرد دارد، نسبت قیمت به جریان نقدی هرسهم می¬باشد که به صورت زیر محاسبه می¬گردد:

در پژوهش¬هایی که در امریکا صورت گرفت، این نسبت از توان قابل ملاحظه¬ای برای پیش-بینی بازده سهام برخوردار بوده است (باربی و همکاران، 2008). باید توجه داشت که متغیرهای موثر این نسبت مشابه نسبت P/E هستند. تغییر نرخ رشد مورد نظر جریان نقد و ریسک یا نوسان¬های جریان نقد در یک دوره زمانی نیز از

عوامل اساسی است که باید مدنظر قرار گیرد (رهنمای رودپشتی و همکاران، 1385، ص 134). این نسبت بویژه توسط سرمایه¬گذاران نهادی مورد استفاده قرار می¬گیرد. دلایل استفاده از نسبت قیمت به جریان نقدی به شرح زیر است:
1 امکان دستکاری جریان نقدی به¬وسیله مدیریت شرکت، نسبت به سود کمتر است.
2 جریان نقدی معمولاً با ثبات تر از سود خالص است. در نتیجه ضریب قیمت به جریان نقدی با ثبات تر از ضریب P/E است.
3 ضریب قیمت به جریان نقدی می¬تواند تفاوت در بازده بلند مدت سهام را توضیح دهد.


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی مح
بی پیپر | دانشجو یار | مرکز پایان نامه های فردوسی | نشر ایلیا | پی سی دانلود | مرکز پروژه های دانشجویی | دانشجو | مرکز دانلود | پایانامه دانشجویی | جزوه های درسی | دانلود فایل ورد و پاورپوینت | پایان نامه ها | جزوات درسی | پروژه های درسی | ایران پروژه | پروژه دات کام | دانلود رایگان فایل |