مرکز دانلود پروژه ها و رساله های دانشجویی ایران

آخرین مطالب

۱۰۹۷ مطلب در فروردين ۱۳۹۵ ثبت شده است


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله خاتمیت فایل ورد (word) دارای 21 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله خاتمیت فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله خاتمیت فایل ورد (word)

امامت و ختم نبوت    
دلایل قرآنی خاتمیت پیامبر(ص)    
نفوذ باطل به قرآن به چند صورت متصوّر است    
خاتمیت از دیدگاه استاد مطهری    
1  . تحریف    
2 نقص    
3 نیاز به تفسیر و تبلیغ    
منابع    

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله خاتمیت فایل ورد (word)

1- مرتضی مطهری، ختم نبوت، مجموعه آثار، ج3، چاپ ششم، 1375، ص56؛ مرتضی مطهری، اسلام و مقتضیات زمان، مجموعه آثار، ج21، انتشارات صدرا، چاپ اول، 1381، ص21

2- مرتضی مطهری، وحی و نبوت، ص173174

3- حجر: 9

(98)همان، ص184 ر.ک: مرتضی مطهری، خدمات متقابل اسلام وایران، ص240241

(99)مرتضی مطهری، ختم نبوت، ص173 174

(100) ر.ک: مرتضی مطهری، وحی و نبوت، ص185

(101) مرتضی مطهری، خاتمیت، انتشارات صدرا، چاپ پانزدهم، 1381، ص59

(102) مرتضی مطهری، ختم نبوت، ص191

امامت و ختم نبوت

بگو ای مردم من فرستاده خدا به سوی همگی شمایم.(اعراف158)

همانا از جانب خداوند نور و کتابی آشکار به سوی شما آمد که خداوند به واسطه آنها، هر کس را که در پی خشنودی او باشد، به راه های ایمنی هدایت می کند و ایشان را به خواست خود از تاریکی ها به روشنایی بیرون می برد و به سوی راه راست هدایتشان می فرماید. (مائده15 و16)

پیامبر اکرمصلی الله علیه و اله با آیینی که نور و هدایت است برانگیخته شد تا بشر را به راه های امن و سلامت در دنیا و آخرت رهنمون گردد

این سفیر هدایت و امنیت لاجرم به علم و عصمت الهی پشتیبانی شده بود تا متکی بر این دو، بتواند پیام عظیم پروردگار را برای خیل گسترده بشر تا قیام قیامت به ارمغان آورد

اندکی تأمل در ابعاد این رسالت بزرگ، عظمت زایدُالوصف آن را آشکار می سازد:«هدایت برای همه بشریت»در این میان، قرآن کریم به عنوان سند رسالت نبوی، به تعبیری که در :«روشنگر همه چیز»(نحل89)می باشد و از سوی دیگر در آیات متعددی، رسول اکرمصلی الله علیه و اله را مفسر و تبیین کننده آیات معرفی می کند، از جمله می فرماید:«و قرآن را بر تو فروفرستادیم تا برای مردم، آنچه را بر آنها نازل شده توضیح دهی»(نحل44)اکنون این سؤال به ذهن می آید که اگر پیامبرصلی الله علیه و اله همه هدایت را برای همه بشر آورده و دستمایه این هدایت قرآنی است که مفسر آن نیز شخص رسول گرامیصلی الله علیه و اله است، جایگاه امامت چیست؟به تعبیر دیگر این که شیعه معتقد است:«امامت، ادامه شأن هدایت‌‍‌گری رسول خداصلی الله علیه و اله است»با مبانی فوق چگونه جمع می شود؟ به عبارت دیگر آیا آن چه شیعه درباره امامت عقیده دارد، با مسأله«ختم نبوت»چگونه جمع می شود و نیاز به امام، پس از پیامبرصلی الله علیه و اله و با وجود بقای قرآن کریم در چیست؟

پاسخ را ابتدا از بیان«شکافنده علوم»امام باقرعلیه السلام  می شنویم: راوی در ضمن گفت وگویی در باب نیاز امت به امام پس از پیامبرصلی الله علیه و اله می پرسند:«آیا قرآن برای امت کافی نیست؟»امام می فرمایند:«بله کافی است». چنان چه تفسیرکننده ای (که حقایق قرآن را بیان نماید) بیایند.»

راوی مجدداً می پرسد:«آیا رسول خدا صلی الله علیه و اله قرآن را تفسیر ننمودند؟»امام پاسخ می دهند:«بله قرآن را (به طور کامل) برای یک نفر تفسیر فرمود و مقام آن شخص را به امت معرفی نمود که او علی ابن ابی طالبعلیه السلام است.»

بنابراین امامت به معنی آن است که شخصی در حد و اندازه پیامبرصلی الله علیه و اله علومی را که از جانب خداوند بر سینه دریایی رسولصلی الله علیه و اله فرود آمده، از اینان دریافت کند و به مرور، در حد ظرفیت مخاطبان و اقتضای شرایط به آنان منتقل فرماید

به پشتوانه این علم عظیم است که امیر المؤمنینعلیه السلام کراراً فریاد می زد:«قبل از آن که مرا از دست دهید، از من بپرسید»و هرگز دامنه سؤال را محدود نساخت، اما این مردمان«علی ناشناس»آن دوران بودند که به فتنه ها دچار شده و علیعلیه السلام را خانه نشین ساختند و در کنار دریا، لب تشنه جان دادند

با این وصف امامت«ادامه هدایتگری رسول خداصلی الله علیه و اله با پشتوانه علم دریافتی از آن حضرت و متکی به حفظ و عصمت الهی»است و تعارضی با ختم نبوت ندارد

به دیگر سخن، تمام محتوای عظیم رسالت الهی بر سینه رسول خداصلی الله علیه و اله نازل گردید و به تعبیر امیرالمؤمنینعلیه السلام  خطاب به پیامبرصلی الله علیه و اله پس از رحلت آن بزرگوار:«پدر و مادرم به فدایت، همانا با مرگ شما امری قطع شد که با مرگ هیچ کس قطع نشده بود، یعنی نبوت» (نهج‎/خطبه235)اما آن چه از آسمان بر قلب پیامبرصلی الله علیه و اله فرود آمد، پس از حضرت توسط«در شهر علم او»یعنی علیه السلام به مردم می رسید، با همان صیانت الهی که تضمین کننده سلامت پیام و ابلاغ صحیح و کامل آن بود و این یعنی علم و عصمت امام. این است رمز آن که غدیر در قرآن مایه کمال دین و تمام نعمت الهی شمرده شده و هموزن تمام رسالت رسول خداصلی الله علیه و اله محسوب گردیده، زیرا غدیر ضامن ادامه ابلاغ رسالت است. ما در ادامه فرازهایی از خطابه سرنوشت ساز و خطیر رسول خداصلی الله علیه و اله در غدیر خم را که روشنگر مطالب پیش گفته است، ذکر می کنیم

رسول خدا  صلی الله علیه و اله در فرازی از خطابه فرمود

خداوند چنین وحی ام فرستاد:«به نام خداوند همه مهر مهرورز. ای فرستاده ما! آنچه از سوی پروردگارت درباره علی و خلافت او بر تو فرود آمده، بر مردم ابلاغ کن وگرنه رسالت خداوندی را به انجام نرسانده ای و او تو را از آسیب مردمان نگاه می دارد.»


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی مح

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پایان نامه بررسی تأثیر آموزش هوش معنوی بر کیفیت زندگی معلولان جسمی بزرگسال زن و مرد فایل ورد (word) دارای 139 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پایان نامه بررسی تأثیر آموزش هوش معنوی بر کیفیت زندگی معلولان جسمی بزرگسال زن و مرد فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پایان نامه بررسی تأثیر آموزش هوش معنوی بر کیفیت زندگی معلولان جسمی بزرگسال زن و مرد فایل ورد (word)

چکیده    
1-1-  مقدمه    
1-2- بیان مسأله    
1-3- اهمیت و ضرورت پژوهش    
1-4- متغیرهای اساسی پژوهش    
1-5- اهداف پژوهش    
1-5-1- هدف کلی    
1-5-2- اهداف جزئی    
1-6- فرضیات پژوهشی    
1-7-تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها    
2-1-پیشینه نظری    
2-1-1- هوش معنوی    
تعریف هوش    
نظریه های هوش    
هوش هیجانی    
تعریف معنویت    
تعریف هوش معنوی    
مؤلفه های هوش معنوی    
تعریف و مؤلفه های هوش معنوی از نظر اسلام    
پرسشنامه ی هوش معنوی کینگ(2008)    
2-1-2-کیفیت زندگی    
2-2-پیشینه عملی پژوهش    
2-2-1-پژوهشهای داخلی    
2-2-2-پژوهشهای خارجی    
3-1- روش تحقیق    
3-2- جامعه آماری،  نمونه و روش نمونه گیری    
3-2-1- جامعه آماری    
3-2-2- نمونه و روش نمونه گیری    
3-3- ابزارهای پژوهش    
3-3-1- آزمون هوش معنوی    
3-3-2-پرسشنامه کیفیت زندگی    
3-4- شیوه اجرای پژوهش    
3-5- محتوای بسته ی آموزش هوش معنوی    
4-1- یافته های توصیفی    
4-2- یافته های مربوط به فرضیات پژوهش    
1-آموزش هوش معنوی بر بهبود کیفیت زندگی معلولان جسمی تأثیر دارد.    
1-1آموزش هوش معنوی بر بهبود سلامت عمومی معلولان جسمی تأثیر دارد.    
1-2آموزش هوش معنوی بر بهبود عملکرد جسمانی معلولان جسمی تأثیر دارد.    
1-3آموزش هوش معنوی بر کاهش محدودیت ایفای نقش به دلایل جسمانی معلولان جسمی تأثیر دارد.    
1-4- آموزش هوش معنوی بر کاهش محدودیت ایفای نقش به دلایل عاطفی معلولان جسمی تأثیر دارد.    
1-5آموزش هوش معنوی بر کاهش درد بدنی معلولان جسمی تأثیر دارد.    
1-6- آموزش هوش معنوی بر افزایش عملکرد اجتماعی معلولان جسمی تأثیر دارد.    
1-7- آموزش هوش معنوی بر افزایش نشاط معلولان جسمی تأثیر دارد.    
1-8- آموزش هوش معنوی در افزایش سلامت روان معلولان جسمی تأثیر دارد.    
2- آموزش هوش معنوی برافزایش هوش معنوی معلولان تأثیر دارد.    
2-1 آموزش هوش معنوی بر بهبود درک ارتباط با سرچشمه هستی معلولان جسمی تأثیر دارد.    
2-2آموزش هوش معنوی بر بهبود زندگی معنوی با اتکاء به هسته درونی معلولان جسمی تأثیر دارد.    
5-1-بحث درباره یافته ها    
فرضیه 1- آموزش هوش معنوی بر بهبود کیفیت زندگی معلولان جسمی تأثیر دارد.    
فرضیه 1-1- آموزش هوش معنوی بر بهبود سلامت عمومی معلولان جسمی تأثیر دارد.    
فرضیه 1-2-آموزش هوش معنوی بر بهبود عملکرد جسمانی معلولان جسمی تأثیر دارد.    
فرضیه 1-3- آموزش هوش معنوی بر کاهش محدودیت ایفای نقش به دلایل جسمانی معلولان جسمی تأثیر دارد.    
فرضیه 1-4- آموزش هوش معنوی بر کاهش محدودیت ایفای نقش به دلایل عاطفی معلولان جسمی تأثیر دارد.    
فرضیه 1-5- آموزش هوش معنوی بر کاهش درد بدنی معلولان جسمی تأثیر دارد.    
فرضیه 1-6- آموزش هوش معنوی بر افزایش عملکرد اجتماعی معلولان جسمی تأثیر دارد.    
فرضیه 1-7- آموزش هوش معنوی بر افزایش نشاط معلولان جسمی تأثیر دارد.    
فرضیه 1-8- آموزش هوش معنوی در افزایش سلامت روان معلولان جسمی تأثیر دارد.    
فرضیه 2- آموزش هوش معنوی برافزایش هوش معنوی معلولان تأثیر دارد.    
فرضیه 2-1-آموزش هوش معنوی بر بهبود درک ارتباط با سرچشمه هستی معلولان جسمی تأثیر دارد.    
فرضیه 2-2-آموزش هوش معنوی بر بهبود زندگی معنوی با اتکاء به هسته درونی معلولان جسمی تأثیر دارد.    
5-2- محدودیت های پژوهش    
5-3- پیشنهادهای کاربردی    
5-4- پیشنهادات پژوهشی    
پیوست 1: پرسشنامه های استفاده شده در پژوهش    
پرسشنامه کیفیت زندگی SF-36    
پیوست 2: آزمون مفروضه های کواریانس با توجه به داده های پژوهش    
منابع    

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود پایان نامه بررسی تأثیر آموزش هوش معنوی بر کیفیت زندگی معلولان جسمی بزرگسال زن و مرد فایل ورد (word)

منابع فارسی

- آقابابایی، ناصر؛ فراهانی، حجت اله؛ فاضلی مهرآبادی، علی رضا(1390). هوش معنوی و بهزیستی فاعلی. روان شناسی و دین، سال4، شماره3، 96-83

- اتکینسون، ریتال ال؛ اتکینسون، ریچارد سی؛ اسمیت، ادوارد ای؛ بم، داریل جی؛ هوکسما، سوزان نولن(2000). زمینه ی روانشناسی هیلگارد. مترجمان محمد نقی براهنی، بهروز بیرشک، مهرداد بیک، رضا زمانی، سعید شاملو، مهرناز شهرآرای، یوسف کریمی، نیسان گاهان، مهدی محی الدین، کیانوش هاشمیان(1385)، تهران: رشد

- افتخار، حسن؛ نجومی، مرضیه؛ کوهپایه زاده، جلیل (1381). بررسی کیفیت زندگی دانش آموزان نابینا و همتایان بینای آن‌ها. مجله اندیشه و رفتار، سال هفتم، شماره 4، 55-49

- اکبری زاده، فاطمه؛ باقری، فریبرز؛ حاتمی، حمیدرضا؛ حاجیوند، عبداله (1390). ارتباط بین هوش معنوی، سخت رویی و سلامت عمومی در بین پرستاران. دو ماه نامه علمی پژوهشی علوم پزشکی کرمانشاه، سال 15، شماره6، 472- 466

- امیدواری، سپیده(1387). سلامت معنوی؛ مفاهیم و چالش ها. فصلنامه ی تخصصی پژوهشهای میان رشته ای قرآنی، سال اول، شماره ی اول، 17-5

- براتی، ناصر؛ یزدان پناه، محمدرضا(1390). بررسی ارتباط مفهومی سرمایه ی اجتماعی و کیفیت زندگی در محیط شهری. جامعه ی پژوهی فرهنگی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سال2، شماره ی1، 49-25

- برهمنی، گلشن؛ عابدسعیدی، ژیلا؛ خیری، علی اصغر (1383). بررسی کیفیت زندگی آسیب دیدگان بمباران شیمیایی سردشت . مجله پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز، شماره 62، 13-9

- بهرامی دستکی، هاجر(1392). معنا و معنویت از دیدگاه روانشناسان. فصلنامه ی در عرصه ی فرهنگ و تربیت اسلامی، سال 2، شماره ی 4، 160-144

- پالانت، جولی (2007). تحلیل داده های علوم رفتاری با برنامه یSPSS . ویرایش سوم، دکتر اکبر رضایی (1389). چاپ اول، تهران: انشارات فروزش

- ترکاشوند، جواد(1391). بررسی مبانی شناخت شناسی ژان پیاژه و نقد آن. معرفت، سال 21، شماره174، 98-94

- جدیدی، علی رضا؛ فراهانی نیا، مرحمت؛ جان محمدی، سارا؛ حقانی، حمید(1390). بررسی ارتباط بین سلامت معنوی و کیفیت زندگی سالمندان مقیم آسایشگاه کهریزک. نشریه ی پرستاران ایران، دوره ی 24، شماره ی72، 55-48

- جعفری، محمد تقی (1393). انسان و رابطه با خدا، جامعه، و خود. برگرفته از پایگاه اینترنتی

- چابکی نژاد، زهرا؛ حسینیان، سیمین(1390). بررسی رابطه هوش معنوی با نگرش مذهبی در بین دختران دانشجو. نشریه علوم اجتماعی مباحث بانوان شیعه، شماره 26، 48-32

- حریری، نجلا؛ زرین آبادی، زرین(1390). تحلیل جمعیت شناختی هوش معنوی کتابداران دانشگاههای دولتی شهر اصفهان. پژوهشنامه کتابداری و اطلاع رسانی، شماره 2، 44-29

- حسین چاری، مسعود؛ ذاکری، حمیدرضا (1389). تأثیر زمینه های تحصیلی دانشگاهی، علوم دینی و   هنری بر هوش معنوی؛ کوششی در راستای روا سازی و پایایی سنجی مقیاس هوش معنوی. فصلنامه اندازه   گیری تربیتی، دوره1، شماره1، 93-73

 - حسین دخت، آرزو؛ فتحی آشتیانی، علی؛ تقی زاده، محمد احسان(1392). رابطه هوش معنوی و بهزیستی معنوی با کیفیت زندگی و رضایت زناشویی. روانشناسی و دین، سال 6، شماره2 ,57-74

 - حمید، نجمه؛ زمستانی، مهدی(1392). رابطه هوش معنوی و ویژگیهای شخصیتی با کیفیت زندگی در        دانشجویان پزشکی. مجله پزشکی هرمزگان، سال 7، شماره4، 355-347

- حمید، نجمه؛ کیخسروانی، مولود؛ بابا میری، محمد؛ دهقانی، مصطفی(1391). بررسی رابطه‌ی سلامت روان و هوش معنوی با تاب آوری در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه. فصلنامه علمی پژوهشی جنتاشاپیر، دوره 3، شماره 2، 338-331

- حمیدی، فریده؛ صداقت، حسین(1391). بررسی مقایسه ای هوش معنوی دانش آموزان دوره متوسطه بر اساس جنسیت و پایه. نشریه علوم اجتماعی، زن در فرهنگ و هنر، دوره چهارم، شماره 4، 88-75

- خرمی راد، اشرف؛ ارسنگ، شهرام؛ احمری طهران، هدی؛ دهقانی، حکیمه(1392). ارتباط هوش معنوی با اضطراب امتحان در دانشجویان پرستاری و مامایی. مجله ایرانی آموزش در علوم پزشکی، شماره13، دوره4، 11-

- داودی، ایران؛ نسیمی فر، نجمه (1391). اثر بخشی روش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود درد و راهبردهای مقابله فاجعه آفرین در زنان مبتلا به دردهای مزمن عضلانی اسکلتی. یافته های نو در روانشناسی، سال 7، شماره22، 62-45

- دبیریان، پروین؛ محمودی، غلامرضا؛ وطن خواه، محمد(1392). مقایسه هوش معنوی و سلامت روانی مادران دارای کودکان ناشنوا, نابینا و عادی. نشریه علوم تربیتی( تعلیم و تربیت), شماره 116، سال13،  25-16

- ذاکر، صدیقه (1382). پرسشهای جاودانه. مشکاه النور. دوره ی اول، شماره ی 23، 13-5

- رجایی، علی رضا (1389). هوش معنوی دیدگاه‌ها و چالش‌ها. پژوهشنامه تربیتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بجنورد، شماره  22، سال 7، 50-

- رضوانی، محمدرضا؛ منصوریان، حسین؛ احمدی، فاطمه(1388). ارتقای روستاها به شهر و نقش آن در بهبود کیفیت زندگی ساکنان محلی

- رقیب، مائده سادات؛ سیادت، سید علی(1390). تحلیل میزان هوش معنوی مدیران گروه های آموزشی دانشگاه اصفهان و ارتباط آن با ویژگی های جمعیت شناختی. دو فصلنامه علمی-پژوهشی مطالعات اسلام و روانشناسی، دوره5، شماره9، 143-131

- رقیبی، مهوش؛ قره چاهی، مریم(1392). رابطه بین هوش هیجانی و هوش معنوی در زنان و مردان در شرف طلاق و سازگار. فصلنامه علمی پژوهشی زن و جامعه، دوره4، شماره13,140-123

- رئیسی، مرضیه؛ احمری طهران، هدی؛ حیدری، سعیده؛ جعفربگلو، عصمت؛ عابدینی، زهرا؛ بطحایی، سید احمد(1392). ارتباط هوش معنوی با شادکامی و پیشرفت تحصیلی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قم. مجله ایرانی آموزش در علوم پزشکی، دوره13، شماره5، 440-431

- رنجبر، سمیرا(1389). هوش هیجانی و راههای افزایش آن. مشاور مستند، دوره 5، شماره ی 3، 14-12

- رودگر، محمد جواد(1388). معنویت گرایی در قرآن. فصلنامه ی علمی پژوهشی علوم اسلامی، سال4، شماره ی14، 21-4

- زحمت کشان، راضیه؛ باقرزاده، راضیه؛ اکبریان، شرافت؛ یزدان خواه فرد، محمدرضا؛ میرزایی، کامران؛ یزدان پناه، سیامک؛ خرم رودی، رزیتا؛ غریبی، طیبه؛ کمالی دست ارزنی، فرحناز؛ ارجمند، طیبه(1391). بررسی کیفیت زندگی و عوامل مرتبط با آن در سالمندان شهر بوشهر. مجله ی دانشگاه علوم پزشکی فسا، سال2، شماره ی1، 58-53

- سرمد، زهره؛ بازرگان، عباس؛ حجازی، الهه (1390). روش‌های تحقیق در علوم رفتاری (چاپ بیست و یکم). تهران: آگاه

- سلطانی فر، عاطفه(1386). هوش هیجانی. فصلنامه ی اصول بهداشت روانی، سال 9، شماره ی 35 و 36، 84-83

- سنتراک، جان دبلیو(2001). روانشناسی تربیتی. ترجمه مرتضی امیدیان(1390)، چاپ دوم، انتشارات دانشگاه یزد

- سهرابی، فرامرز (1387). مبانی هوش معنوی، فصلنامه سلامت روان، سال اول، شماره اول، 18-14

- سهرابی، فرامرز (1388). هوش معنوی هوش انسانی. فصلنامه روان شناسی نظامی، سال اول، شماره اول،  66-63

- سهرابی، فرامرز؛ ناصری، اسماعیل (1391). هوش معنوی و مقیاس‌های سنجش آن. تهران: آوای نور

- سیام، شهره؛ حیدرنیا، علی رضا؛ طوافیان، صدیقه سادات(1391). بررسی کیفیت زندگی و عوامل مرتبط با آن در بیماران قلبی پس از جراحی. مجله ی علمی دانشگاه علوم پزشکی بیرجند( ویژه نامه قلب)، سال 19، شماره 6، 41-33

- سیف، علی اکبر(1388). روانشناسی پرورشی نوین. روانشناسی یادگیری و آموزش. ویرایش ششم، تهران: نشر روان

 - سیف، علی اکبر (1391). تغییر در رفتار و رفتاردرمانی: نظریه ها و روشها، چاپ شانزدهم، تهران: دوران

- شمالی، شروین(1392). ناتوانائی های یادگیری از دیدگاه پیاژه، تربیت، سال 8، شماره 8، 25-20

- صمدی، پروین (1385). هوش معنوی. اندیشه های نوین تربیتی دانشگاه الزهراء، دوره 2، شماره 3و4 . 144-99

- عباسی، محمود؛ عزیزی، فریدون؛ شمسی کوشکی، احسان؛ ناصری راد، محسن؛ اکبری لاکه، مریم(1391). تعریف مفهومی و عملیاتی سازه ی سلامت معنوی: یک مطالعه ی روش شناختی. فصلنامه ی اخلاق پزشکی، سال6 شماره ی 20، 44-12

- عبداله زاده، حسن؛ کشمیری، مهدیه؛ عرب عامری، فاطمه (1388). آزمون هوش معنوی، انتشارات روانسنجی

- عظیمی، آزاده(1389). ابعاد و شاخص های کیفیت زندگی. اندیشه و پژوهش، شماره ی55، 8-4

- عظیمی، محمد؛ ادیب، یوسف، فتحی آذر، اسکندر؛ عظیمی، منیژه؛ محمدی، پوریا (1392). درک ارتباط با سرچشمه هستی و زندگی معنوی با اتکاء به هسته درونی (دو مؤلفه هوش معنوی) بر مبنای خلاقیت دانشجویان. همایش منطقه ای تأثیر آموزه های اسلامی در پیشرفت علوم و فناوری های نوین

- غباری بناب، باقر(1388). معنویت راهی برای رشد و شکوفایی شخصیت. وزارت علوم و تحقیقات و فن آوری. دفتر مرکزی مشاوره

- غلامی، مصطفی؛ بهادری، مریم(1389). رویکرد اسلام به ناتوانی به عنوان مبنای ارائه ی خدمات به افراد ناتوان. خبرنامه ی داخلی بشارت، سال ششم، 1

- فرامرزی، سالار؛ همایی، رضا؛ سلطان حسینی، محمد(1388). بررسی رابطه هوش معنوی و هوش هیجانی دانشجویان. دو فصلنامه علمی-تخصصی مطالعات اسلام و روانشناسی, دوره3، شماره5، 23-7

- فرامرزی، سالار؛ همایی، رضا؛ ایزدی، راضیه (1390). اثربخشی آموزش گروهی شناختی رفتاری مهارت‌های زندگی به سلامت روانی زنان دارای همسر معلول. فصلنامه علمی- پژوهشی رفاه اجتماعی، سال 11 ،شماره 40، 235-217

- فرهنگی، علی اکبر؛ رستگار، عباس علی (1385). ارائه و تبیین مدل انگیزشی مبتنی بر معنویت کارکنان. دوماهنامه علمی-پژوهشی دانشور دانشگاه شاهد، سال 13، شماره 20 ، 4-1

- فرهنگی، علی اکبر؛ فتاحی، مهدی؛ واثق، بهاره؛ نرگسیان، عباس (1388). هوش پیش بینی کننده رهبری تحول آفرین، بررسی روابط میان هوش معنوی، هوش عاطفی و رهبری تحول آفرین. فصلنامه علوم مدیریت ایران، سال  4، شماره 15، 57-31

- فضل الهی، سیف اله؛ جهانگیر اصفهانی، نرگس؛ حق گویان،زلقا (1389).سنجش میزان و عوامل مؤثر بر شادی دانشجویان پردس قم دانشگاه تهران. نشریه روانشناسی و دین، سال 3، شماره 4، 108-89

 - فهیمی، رضا (1390). آشنایی با مهارت خودآگاهی. فصل نامه علمی- تخصصی کودک، نوجوان و            رسانه، سال اول، شماره 1 و 2، صفحات 100-118

- قاسم زاده، عظیم؛ یونسی حمزه خانلو (1389). مطالعه مقایسه ای سلامت روانی و عزت نفس دانشجویان جدیدالورود با دانشجویان سال آخر. فصلنامه روانشناسی تربیتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن، سال اول، شماره 4، 58-39

- قربانی، محبوبه؛ حقیقی، مهدی؛ تجریشی، ایمان محمد علی ؛ رسته مقدم، آرش(1391). بررسی رابطه هوش معنوی و تعهد سازمانی در یک سازمان دولتی. نشریه مدیریت, دوره20، شماره18، 92-67

- کریز، ریچارد(1998). آرمیدگی، چاپ دوم، ترجمه بهرام جوکار، مهدی رحیمی و مریم زارع (1388)،   شیراز: رستار

- گودرزی، کورش؛ سهرابی، فرامرز؛ فرخی، نور علی؛ جمهری، فرهاد(1389). اثربخشی تعاملی هوش معنوی و آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روانی دانشجویان. فصلنامه ی مطالعات روانشناسی بالینی، سال اول، شماره ی اول، 41-15

- لطافتی، رامین؛ حیدرنیا، لیلا (1391). سلامتی با روش معنادرمانی. مشاور مستند، دوره هفتم، شماره       4 ، صفحه 16-19

- لطفی کاشانی، فرح(1392). هوش هیجانی واقعیت ها و ادعاها. فصلنامه ی روانشناسی کاربردی،دوره ی اول، شماره ی 22، 6-2

- مرعشی، سیدعلی؛ نعامی، عبدالزهرا؛ بشلیده، کیومرث؛ زرگر، یداله؛ غباری بناب، باقر (1391). تأثیر آموزش هوش معنوی بر بهزیستی روان شناختی، اضطراب وجودی و هوش معنوی، در دانشجویان دانشگاه نفت اهواز. مجله دست آوردهای روان شناختی (علوم تربیتی و روان شناسی) شماره 1، دوره 4، سال 3، 80-63

- معطوفی، رضا(1391). مقاله ای در مورد معلولین.

http://www.reza-matofi.blogfa.com/post/

- معلمی، صدیقه؛ رقیبی، مهوش؛ سالاری درگی، زهره (1389). مقایسه هوش معنوی و سلامت روان در افراد معتاد و غیر معتاد. مجله علمی-پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، دوره 18، شماره 3،242- 235

- ممیزی، هرمز (1382). مدیتیشن مراقبه، مجله ایران مهر، دوره جدید شماره 1،

- منتظری، علی؛ گشتاسبی، آزیتا؛ وحدانی نیا، مریم السادات (1384). ترجمه و تعیین پایایی و روایی گونه فارسی ابزار استاندارد sf-36. فصلنامه پایش، سال 5، شماره اول،56-49

- منصور، محمود(1389). روانشناسی ژنتیک تحول روانی از تولد تا پیری. چاپ یازدهم، تهران: سمت

- نادری، فرح؛ روشنی، خدیجه(1390). رابطه هوش معنوی و هوش اجتماعی با اضطراب مرگ زنان سالمند. فصلنامه علمی پژوهشی زن و فرهنگ، سال2، شماره، 67-55

- نادری، فرح؛ عسکری، پرویز؛ روشنی، خدیجه؛ مهری آدریانی، مریم(1389). هوش معنوی و هوش هیجانی با رضایت از زندگی سالمندان. یافته های نو در روانشناسی، سال2، شماره5، 138-128

- نبئی، بهروز؛ صافی زاده، حسین؛ حلاجی، زهرا(1381). بررسی کیفیت زندگی بیماران مبتلا به پستوریازیس و مقایسه آن با افراد سالم، فصلنامه بیماری‌های پوست، سال 5، شماره 3، 21-15

- نوری، ربابه (1383). مهارتهای خودآگاهی و همدلی. چاپ سوم، تهران: طلوع دانش

- هادی تبار، حمیده؛ نوابی نژاد، شکوه؛ احقر، قدسی (1390). بررسی تأثیر آموزش مؤلفه های هوش معنوی بر کیفیت زندگی همسران جانباز مشغول به تحصیل در مدارس بزرگ‌سالان شهر تهران در سال تحصیلی 90-89 مجله علمی پژوهشی طب جانبازان، سال 4، شماره14، 11-1

- هدایتی، مهرنوش؛ زریباف، مژگان(1391). پرورش هوش معنوی از طریق برنامه ی فلسفه برای کودکان. تفکر و کودک، سال3، شماره ی 1، 166-135

- هویدا، رضا؛ آقابابایی، راضیه(1388). بررسی تطبیقی مدل چهار مرحله ای خودارزیابی در اسلام(مشارطه، مراقبه، محاسبه، معاتبه) دو فصلنامه ی علمی-تخصصی مطالعات اسلام و روانشناسی. سال 3، شماره ی 5، 153-143

منابع انگلیسی

-Abdul Rani,A; Abidin,I; Hamid,MR.(2013).The impact of spiritual intelligence on work performance: Case studies in East Coast of Malaysia. Journal of Global Macro Trends,2(3),46-

-Ahmadi,A; Ahgar,G; Abedi,MR.(2012). The relationship between spirituality intelligence and taking responsibility with life quality. Journal of Natural and Social sciences,2(3),391-

-Amrai, K, Farahani;A; Ebrahimi, M; Bagherian, V .(2011). Relationship between personality traits and spiritual intelligence among university students. Procedia –Social Behavioral Sciences,15(7).609-

-Animasahun, R.A.(2008). Predictive estimates of emotional intelligence, spiritual intelligence, self-efficacy and creativity skills on conflict resolution behavior among the NURTW in the South Western Nigeria. Pakistan Journal of Life and Social Science. 6(2).68-

-Ayranci , E.(2011).Effects of top Turkish man emotional and spiritual intelligence on their organi financial performance. Business Intelligence Journal , 4(3). 9-

-Bagheri,F;AkbariZadeh ,F;Hatami,M .(2010). The relationship between nurses spiritual intelligence and happiness in Iran. Procedia Social and Behavioral Sciences,5(5). 556-

-Benor,D.(2002) .Handbook of complementry and Alternative therapiesian mental health. International Journal of Heading and Caring- online, Medford, Newjersey,4(6). 249-

-Bosc,M.(2000). Assessment of social functioning in depression. Comprehensive Psychiatry. 41(5). 63-

-Brill Hart,B.(2005). A study of spirituality and life satisfaction among persons with spinal card injury.Rehabi Nurse,30(1).31-

-Canda,JS;Parker,PA;Moojanet,S,De;Basan-Enguist,K; Ramondetta,L,M; Cohen,L.(2006). Active coping mediate the associatior between religiosity spirituality and quality of life in ovarian cancer. Gynecologic Oncologycon line,101(1),102-

-Chang,LY; Wong,F; Chang,MF.(2007).Relationship of nurses spirituality to their understanding and practice of spiritual care. Journal of Advanced Nursing, 58(2),70-

-Culliford,L.(2013).Healing from within: Spirituality and Mental Health.

چکیده

هدف: هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش هوش معنوی بر کیفیت زندگی معلولان جسمی بزرگسال زن و مرد بود. روش: در این پژوهش که از نوع مطالعات نیمه تجربی- مداخله ای و به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود، 28 نفر زن و مرد معلول شرکت داشتند که به صورت نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. 10 جلسه 120 دقیقه ای آموزش هوش معنوی برای گروه آزمایش اجرا شد و گروه گواه آموزشی نداشتند. برای هر دو گروه قبل و بعد از جلسات آموزش آزمون هوش معنوی عبداله زاده و کیفیت زندگی sf-36 اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده ها بر حسب روش آماری تحلیل کواریان یک راهه انجام شد. یافته ها: تحلیل نتایج نشان داد که افرادی که در کلاسهای آموزش هوش معنوی شرکت داشتند نسبت به آنهایی که در کلاسها شرکت نداشتند از نظر کیفیت زندگی کلی(0001/0 p<)، سلامت عمومی(006/0 p<)، محدودیت ایفای نقش به دلایل جسمانی(023/0 p<)، محدودیت ایفای نقش به دلایل عاطفی(001/0 p<)، عملکرد اجتماعی(001/0 p<)، نشاط(001/0 p<)، هوش معنوی کلی(0001/0 p<)، درک ارتباط با سرچشمه هستی(0001/0 p<) و زندگی معنوی با اتکاء به هسته درونی(0001/0 p<) به طور معناداری نمره بالاتری کسب کردند. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت آموزش هوش معنوی میتواند باعث بهبود کیفیت زندگی  و افزایش هوش معنوی معلولان شود

1-1-  مقدمه

    هوش به عنوان یک توانایی شناختی در اوایل قرن بیستم توسط آلفرد بینه[1] مطرح شد. او همچنین آزمونی را برای اندازه گیری میزان بهره هوشی افراد ابداع کرد. بعدها لوئیس ترمن[2] و دیوید وکسلر[3] آزمون‌های جدیدی را ساختند، اما در دو دهه اخیر مفهوم هوش به حوزه های دیگری مانند هوش هیجانی[4] ، هوش طبیعی[5] ، هوش وجودی[6] و هوش معنوی[7] گسترش یافته است. علاوه بر این، دیگر هوش به عنوان یک توانایی کلی محسوب نمی‌گردد، بلکه به عنوان مجموعه ای از ظرفیت‌های گوناگون در نظر گرفته می‌شود (رجایی، 1389)

     هوش معنوی که در ادبیات دانشگاهی روانشناسی برای اولین بار در سال 1996 توسط استیونز[8] و بعد در سال 1999 توسط ایمونز[9] مطرح شد (سهرابی و ناصری، 1391: 69)، به عنوان یکی از جدیدترین سازه‌ها در روانشناسی و علم مدیریت در مرکز توجهات قرار گرفته شده است (مرعشی، نعامی، بشلیده و همکاران،1391)

     از طرفی معنویت یکی از نیازهای درونی انسان است که در قلب‌ها و ذهن‌ها و در آیین‌ها، به ویژه در آیین‌های مذهبی وجود دارد. حکیمان کاتولیک مثل سنت آگوستین اظهار می‌کنند که خدا انسان‌ها را برای خودش آفریده و قلب‌های آن‌ها بی قرار است تا زمانی که در کنار او آرامش بگیرند و الهیات یهودی- مسیحی[10] حامی این عقیده است که انسان‌ها تصویری از خدا دارند که به طور بالقوه برتری خداجویی را در بردارد(وایالیکا،[11] 2012)

مطهری معنویت را نوعی احساس و گرایش ذاتی انسان نسبت به امور غیر مادی مانند علم و دانایی، خیر اخلاقی، جمال و زیبایی، تقدس و پرسش می داند که وجه تمایز انسان و موجودات دیگر است( عباسی و همکاران، 1391)

    از معنویت تعریف‌های گوناگونی شده است. برخی معنویت را متضمّن بالاترین سطوح زمینه های رشد شناختی، اخلاقی، عاطفی و فردی می‌دانند(صمدی،1385). سرچشمه معنویت در اسلام، قرآن کریم و فرموده های حضرت محمد(ص) به عنوان پیامبر خدا است. از نظر مسلمانان، زندگی معنوی هم بر ترس خدا مبتنی است و هم بر عشق او؛ هم تسلیم در برابر اراده خدا و هم جستجو برای شناخت او که هدف نهایی آفرینش است. گوهر معنویت اسلامی با توحید پیوند می خورد. معنویت در قلب اسلام و کلید آن فهم جنبه­های مختلف آن است (فرهنگی و رستگار،1385). تلفیق دو مفهوم هوش و معنویت منجر به پیشنهاد سازه هوش معنوی شده است. سیسک و تورنس[12](2001) هوش معنوی را به عنوان یک خودآگاهی عمیق از ابعاد مختلف خود نه فقط از بدن بلکه از ذهن و روح خود تعریف کرده‌اند (میشرا[13]وگوپتا[14]، 2013). از نظر ایمونز(2000) هوش معنوی عبارت است از کاربرد انطباقی اطلاعات معنوی در جهت حل مسئله در زندگی روزانه و فرایند دستیابی به هدف (سهرابی، 1388)

    کیفیت زندگی یک ارزیابی کلی از وضعیت زندگی افراد محسوب می‌شود. گرچه تعاریف کیفیت زندگی متفاوت اند، محققان در مورد ابعاد مختلف مورد بررسی کیفیت زندگی اتفاق نظر دارند. کیفیت زندگی مفهومی ذهنی دارد و برداشت هر فرد در مورد کیفیت زندگی به عنوان مفهومی چند بعدی مطرح می‌شود (برهمنی، عابد سعیدی و خیری، 1383)

 

 

 

1-2- بیان مسأله

    تلاش برای اندازه گیری کیفیت زندگی از سال 1940 میلادی با معرفی شاخص کارنفکسی[15] برای بیماران

 سرطانی و طبقه بندی عملکرد قلب توسط انجمن قلب نیویورک[16] آغاز گشت (افتخار، نجومی وکوهپایه زاده، 1381). کیفیت زندگی یکی از مهم ترین مسائل عصر امروز در مراقبت از سلامتی است و یکی از بزرگترین اهداف بهداشتی برای بالا بردن سلامت افراد است و در سال های اخیر از مهمترین عوامل مؤثر در زندگی افراد شناخته شده است(زحمت کشان و همکاران،1391)

کیفیت زندگی بر اساس برداشت و درک فرد از وضعیت زندگی خود در ارتباط با عوامل فرهنگی، اهداف، عقاید و باورهای او تعیین می شود. کیفیت زندگی، تحت تأثیر عواملی است که به زندگی ارزش داده و به ایجاد تجارب مثبت کمک می کند و برای افراد مختلف، معانی متفاوتی دارد. کیفیت زندگی یک فرد، نظر شخصی وی بوده و توسط خود فرد تعیین می شود (سیام، حیدرنیا و طوافیان،1391). بر اساس تعاریف، کیفیت زندگی ارتباط تنگاتنگی با وضعیت جسمی، روانی، اعتقادات شخصی، میزان خود اتکایی، ارتباطات اجتماعی و محیط زیست دارد (زحمت کشان و همکاران،1391)

    امروزه بهبود کیفیت زندگی افراد ناتوان جسمی به عنوان یک هدف بازتوانی به شمار می‌رود (افتخار، نجومی وکوهپایه زاده، 1381). از جمله افراد ناتوان جسمی معلولان هستند، طبق آمار بهداشت جهانی حدود ده تا دوازده درصد از جمعیت جهان دچار نوعی معلولیت می باشند، که این تعداد به بیش از ششصد میلیون نفر می رسد. در ایران نیز حدود دوازده درصد از جمعیت را معلولان تشکیل می دهد که حدود هشت و نیم میلیون نفر از جمعیت می باشد( معطوفی،1391). با توجه به آمار، تعداد قابل توجهی از انسان‌ها نه به خواست خود، بلکه به صلاح خداوند متعال معلول آفریده شده‌اند یا بر اثر بیماری یا حادثه معلول شده‌اند که توجه به آن‌ها و بررسی مشکلات زندگی آن‌ها امری مهم و ضروری است

    در مورد افزایش معنویت در افراد تحقیقاتی انجام شده که نشان می دهد افزایش معنویت می‌تواند به بهتر شدن زندگی افراد کمک کند. بنور[17](2002) عقیده دارد که بدون مداخلات شیمیایی و مکانیکی می‌توان معنویت را در افراد بهبود بخشید. او پیشنهاد می‌کند که مراقبه[18] و نماز و عبادت می‌تواند معنویت را افزایش دهد. به نظر بنور با افزایش مشکلات، معنویت در افراد افزایش و با برطرف شدن آن‌ها معنویت کاهش می‌یابد(بنور،2002)

    معنویت به مثابه آگاهی از هستی یا نیرویی فراتر از جنبه های مادی زندگی است و احساس عمیقی از وحدت یا پیوند با کائنات را به وجود می آورد. کوئینگ[19] و همکارانش(2006)، معتقدند معنویت عبارت است از جست و جو و مطالعه ی شخصی برای درک و فهم پاسخ پرسشهایی درباره ی زندگی، معنا و ارتباط با نیروی مقدس یا متعالی که ممکن است منجر به آیین های مذهبی و تکوین جامعه شود (بهرامی دستکی،1392)

     الکینز[20] و همکاران(1998) چهار پیش فرض درباره ی معنویت مطرح کرده اند: 1- مؤلفه ای به اسم بعد معنوی وجود دارد. 2- معنویت پدیده ای انسانی است و قابلیتی است که در همه ی مردم وجود دارد. 3-معنویت مترادف سرسپردگی به دین و مذهب خاصی نیست. 4- معنویت را می توان تعریف، تشریح و اندازه گیری کرد (هدایتی و زریباف،1391)

بررسی رابطه ی مذهب و معنویت با سلامت روان و بهبود شرایط زندگی در دهه ی اخیر مورد بحث فراوان بوده است. مذهب و معنویت از تأثیرگذارترین عوامل در بهبود آسیبهای جسمانی و همینطور روانی می باشند (یونگ و چان[21]،2007)

      در واقع معنویت به عنوان مفهومی شناختی- انگیزشی، بیانگر مجموعه ای از منابع و مهارتهای انطباقی است که فرایند حل مسئله و دستیابی به هدف را تسهیل می نماید و هوش معنوی نیز اجرا و کاربرد انطباقی این عوامل در شرایط ویژه و زندگی روزمره می باشد. به سخن دیگر، هوش معنوی در برگیرنده ی نوعی سازگاری و رفتار حل مسئله است که بالاترین سطوح رشد را در حیطه های مختلف شناختی، اخلاقی، هیجانی و بین فردی شامل می شود، و فرد را در جهت هماهنگی با پدیده های اطراف و دستیابی به یکپارچگی درونی و بیرونی یاری می نماید. این هوش به فرد دیدی کلی در مورد زندگی و همه ی تجارب و رویدادها می دهد و او را قادر می سازد به چهارچوب بندی و تفسیر مجدد تجارب خود پرداخته، شناخت و معرفت خویش را عمق بخشد(سیسک،2000، به نقل از گودرزی و همکاران،1389)

    در اوایل قرن بیستم باور بر این بود که شخصی که هوش کلی بالایی دارد در زندگی موفق است. در نیمه 1990 یک نظریه مطرح کرد که کسی که هوش هیجانی[22] بالا دارد، حتی اگر هوش کلی او متوسط است زندگی بهتری دارد و می تواند هیجانات خود و دیگران را بهتر مدیریت کند. نزدیک به آخر قرن بیستم مشخص شد که هوش معنوی، هوش غایی است و برای عملکرد بهتر هوش کلی و هوش هیجانی الزامی است. هوش معنوی به انسان قدرت خلاقیت و تغییر قاعده ها و موقعیت ها را می دهد. هوش معنوی، شخص را در تشخیص تفاوت بین درست و نادرست در موقیت های معین و شنیدن صدای درون، توانا می- کند (سینگ و سینها[23]،2013)

    امروزه مردم جهان بیش از پیش به معنویت و مسائل معنوی گرایش دارند. به همین دلیل بررسی علمی معنویت یکی از مباحث مهم و رایج در بهداشت جسمی و روانی است. اعتقادات دینی و تقیدات مذهبی، بر تمامی ابعاد زندگی انسان تأثیرگذار است. پژوهشها حاکی از ارتباط مثبت معنویت و سلامت جسمی و روانی است (حسین دخت، فتحی آشتیانی و تقی زاده،1392)

    در پژوهشی با عنوان تأثیر آموزش مؤلفه های هوش معنوی بر کیفیت زندگی همسران جانباز مشخص شد که آموزش هوش معنوی بر ابعاد هشت گانه کیفیت  زندگی (کارکرد اجتماعی، رفاه هیجانی، کارکرد جسمی، درد، سلامت عمومی، محدودیت نقش در ارتباط با سلامت جسمانی، محدودیت نقش در ارتباط با مشکلات عاطفی، سرزندگی) همسران جانباز تأثیر مثبت دارد. همچنین آموزش هوش معنوی بر ابعاد کیفیت زندگی همسران جانباز در طول زمان از پایداری مناسب برخوردار است( هادی تبار، نوابی نژاد و احقر ،1390)

در پژوهشی با عنوان رابطه هوش معنوی و ویژگیهای شخصیتی  با کیفیت زندگی در دانشجویان، نتایج نشان داد که میان هوش معنوی(57/.r=) با کیفیت زندگی همبستگی مثبت معناداری وجود دارد(01/.p<) (حمید و زمستانی،1392)

    بریل هارت[24](2005) دریافت بین معنویت و رضایت از زندگی افراد دارای آسیب نخاع شوکی رابطه مثبت معناداری وجود دارد (42/0r=001 /0 p=)

   کندا[25]و همکاران(2006) ارتباط بین مذهب/معنویت و کیفیت زندگی با واسطه ی مقابله در بیماران مبتلا به سرطان تخمدان را در آمریکا بررسی کردند. نتایج نشان داد که بین معنویت وکیفیت زندگی رابطه ی مثبت معنادار وجود دارد (25/0r=  ، 012 /0 p=)

     لینتون و هوگ توگرسون[26](2009) در پژوهشی با نام هوش معنوی و رهبری، از طریق مصاحبه با رهبران چینی دریافتند که، هم رهبران و هم جوانان چینی به قدرت تقدیر و سرنوشت اعتقاد عمیقی دارند. نه به آن معنا که آنها معتقد به سرنوشت منفعل و خارجی هستند، بلکه با احساس مسئولیت در مورد شکستهای احتمالی، در حد توان کوشش می کنند. بسیاری از آنها به باورهایشان در مورد فلسفه سنتی چینی پایبند هستند

    مت ساد[27]،هاتا[28]و نوریه[29](2010) در مطالعه ای اثر هوش معنوی روی سلامت عمومی( یکی از ابعاد کیفیت زندگی) افراد مسن را در مالزی بررسی کردند. یافته ها نشان داد که هوش معنوی به طور مثبت با سلامت عمومی رابطه دارد(75/.r= و05/.p<). همچنین نشان داده شد که آن دسته از آزمودنی هایی که هوش معنوی بالاتری دارند گرایش به داشتن سلامت عمومی بالاتری دارند. توانایی اداره زندگی با احساسی از تقدس مبتنی بر باور معنوی فرد اصلی ترین عامل پیش بینی کننده سلامت بود

   در پژوهشی کنوپاک[30] و مک الی[31](2012) تأثیر غیر مستقیم معنویت و فعالیت‌های فیزیکی را بر کیفیت زندگی در آمریکا مورد بررسی قرار دارند. نتایج نشان داد که رابطه مثبت معنی‌دار(42/0 r=  01/0P<) بین معنویت و کیفیت زندگی وجود دارد

       در شهرستان میبد حدود 1200 نفر معلول جسمی زندگی میکنند، با توجه به پژوهشهای انجام شده به نظر می رسد بررسی هوش معنوی و افزایش آن در معلولان این شهرستان بتواند به بهبود کیفیت زندگی آنها کمک کند

1-3- اهمیت و ضرورت پژوهش

     معلولیت جسمی به تنهایی نمی تواند دلیل بر ناتوانی یا سطح پایین ماندن فعالیتهای فرد باشد. چه بسا افراد ناتوان جسمی که در فعالیتهای ورزشی، هنری، علمی، اجتماعی و ; درخشیده اند و مایه افتخار خود و خانواده شان بوده اند. به نظر می رسد این افراد، به غیر از توانایی ناقص جسمیشان از یک توانایی معنوی نیز برخوردارند که از ماندن در خانه و محتاج دیگران بودن، آنها را به اوج شکوفایی و موفقیت می رساند

   با این حال هنوز هستند معلولان عزیزی که ناتوانی خود را بزرگ و دست و پا گیر می دانند و با مقایسه خود با افراد سالم، افسرده و دل مرده شده اند. واضح است کیفیت زندگی و سلامت عمومی این عزیزان در معرض خطر است. اگر بتوان با آموزش هوش معنوی، توجه آنها را بیش از پیش به قدرت آن بزرگ بی همتا جلب کرد و دریچه های تازه ای از معنویت را به روی آنها گشود، به نظر می رسد کیفیت زندگی آنها نیز بهبود یابد و بتوانند زندگی را با دیدی بهتر و ذهنی گشاده تر به سر ببرند

برخی از انسانها از نظر جسمی سالم و برخی مبتلا به نقص و ناتوانی چون نابینایی، ناشنوایی و یا فلج می باشند. این نقصها و ناتوانیها به شخص انسان ارتباط دارند و تاثیر در فضیلت و شخصیت و انسانیت فرد ندارند. به عبارتی دیگر انسان “شخصی” دارد و ” شخصیتی”. در اسلام ذات اصلی همه انسانها خوب است و جمله انسانها پاک آفریده می شوند. در قرآن آمده است: (هر آینه ما انسان را در مقام احسن تقویم یعنی نیکوترین مراتب صورت وجود آفریدیم)[32] و در ادامه می گوید: (سپس  به کیفر کفر و گناهش به اسفل سافلین جهنم و پست ترین رتبه امکان برگردانیدیم مگر آنان که به خدا ایمان آورده و نیکوکار شدند)[33]. بنابراین آیات شر و بدی در اسلام ذاتی نیست و هر انسانی می تواند در جهت مثبت تکامل یابد. نگرش اسلام در خصوص همه انسانها از این آیه فهمیده می شود: (ای مردم ما همه شما را نخست از مرد و زنی آفریدیم و آنگاه شعبه های بسیار و فرقه های مختلف گردانیدیم تا یکدیگر را بشناسید و بدانید که اصل و نسب مایه افتخار نیست، بلکه بزرگوارترین شما نزد خدا باتقواترین مردمند و خدا بر نیک و بد مردم کاملاً آگاه است.)[34](غلامی و بهادری،1385)

     با توجه به مطالب و تعاریف ذکر شده به نظر می‌رسد با آموزش و تقویت هوش معنوی در معلولان بتوان به ارتقاء کیفیت زندگی آن‌ها کمک کرد. با وجود اهمیت هوش معنوی و جمعیت قابل توجه معلولان تاکنون پژوهش‌های کمی در مورد هوش معنوی انجام شده است. تحقیقات انجام شده نیز اکثراً از نوع همبستگی بوده اند. در مورد آموزش هوش معنوی و تأثیر آن بر متغیرهای مختلف تحقیقات بسیار ناچیز بوده است. این امر محقق را بر آن داشت که تأثیر آموزش هوش معنوی را بر کیفیت زندگی معلولان جسمی بزرگسال شهرستان میبد بررسی کند

1-4- متغیرهای اساسی پژوهش

متغیر مستقل: آموزش هوش معنوی

متغیر وابسته: کیفیت زندگی معلولان جسمی

متغیر کنترل: شهر محل سکونت، نوع معلولیت، بزرگسالان

متغیر تعدیل کننده: جنسیت

1-5- اهداف پژوهش

1-5-1- هدف کلی

    هدف کلی این پژوهش، بررسی تأثیر آموزش هوش معنوی بر کیفیت زندگی معلولان جسمی بزرگسال زن و مرد شهرستان میبد در سال 93 می‌باشد

1-5-2- اهداف جزئی

    جهت تحقق هدف کلی فوق، اهداف جزیی ذیل تدوین شده است

الف. تأثیر آموزش هوش معنوی بر سلامت عمومی معلولان جسمی بزرگسال زن و مرد

ب‌.    تأثیر آموزش هوش معنوی بر بهبود عملکرد جسمانی معلولان جسمی بزرگسال زن و مرد

     پ. تأثیر آموزش هوش معنوی بر کاهش محدودیت ایفای نقش به دلایل جسمانی معلولان جسمی بزرگسال زن و مرد

ت‌.    تأثیر آموزش هوش معنوی برکاهش محدودیت ایفای نقش به دلایل عاطفی معلولان جسمی بزرگسال زن و مرد

ث‌.    تأثیر آموزش هوش معنوی بر کاهش درد بدنی معلولان جسمی بزرگسال زن و مرد

ج‌.      تأثیر آموزش هوش معنوی بر بهبود عملکرد اجتماعی معلولان جسمی بزرگسال زن و مرد

     چ. تأثیر آموزش هوش معنوی بر افزایش نشاط معلولان جسمی بزرگسال زن و مرد

     ح. تأثیر آموزش هوش معنوی بر بهبود سلامت روان معلولان جسمی بزرگسال زن و مرد

     خ. تأثیر آموزش هوش معنوی بر افزایش هوش معنوی معلولان جسمی بزرگسال زن و مرد

     د. تأثیر آموزش هوش معنوی بر بهبود درک و ارتباط با سرچشمه هستی معلولان جسمی بزرگسال زن و مرد

     ذ. تأثیر آموزش هوش معنوی بر بهبود زندگی معنوی معلولان جسمی بزرگسال زن و مرد

1-6- فرضیات پژوهشی

1-    آموزش هوش معنوی بر بهبود کیفیت زندگی معلولان جسمی تأثیر دارد

1-1-        آموزش هوش معنوی بر بهبود سلامت عمومی معلولان جسمی تأثیر دارد

1-2-        آموزش هوش معنوی بر بهبود عملکرد جسمانی معلولان جسمی تأثیر دارد

1-3-        آموزش هوش معنوی بر کاهش محدودیت ایفای نقش به دلایل جسمی معلولان جسمی تأثیر دارد

1-4-        آموزش هوش معنوی بر کاهش محدودیت ایفای نقش به دلایل عاطفی معلولان جسمی تأثیر دارد

1-5-        آموزش هوش معنوی بر کاهش درد بدنی معلولان جسمی تأثیر دارد

1-6-         آموزش هوش معنوی بر افزایش عملکرد اجتماعی معلولان جسمی تأثیر دارد

1-7-        آموزش هوش معنوی بر افزایش نشاط معلولان جسمی تأثیر دارد

1-8-        آموزش هوش معنوی بر افزایش سلامت روان معلولان جسمی تأثیر دارد

2-        آموزش هوش معنوی بر افزایش هوش معنوی معلولان جسمی تأثیر دارد

2-1-        آموزش هوش معنوی بر بهبود درک  ارتباط با سرچشمه هستی معلولان جسمی تأثیر دارد

2-2-        آموزش هوش معنوی بر بهبود زندگی معنوی با اتکاء به هسته ی درونی معلولان جسمی تأثیر دارد

1-7-تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها

   تعریف مفهومی هوش معنوی: ایمونز (1999) هوش معنوی را به عنوان مجموعه ای ازتوانایی‌ها برای بهره گیری از منابع دینی و معنوی تعریف کرده است. هوش معنوی سازه های هوش و معنویت را در یک سازه ترکیب نموده است. در حالی که معنویت جستجویی برای یافتن عناصر مقدس، معنایابی[35]، هشیاری بالا[36] و تعالی[37] است، هوش معنوی شامل توانایی برای استفاده از چنین موضوعاتی است که می‌تواند کارکرد و سازگاری فرد را پیش بینی کند و منجر به تولیدات و نتایج ارزشمندی گردد (رجایی،1389)

   تعریف عملیاتی هوش معنوی: هوش معنوی نمره ای است که آزمودنی‌ها در آزمون هوش معنوی عبداله زاده و همکاران (1388) با حداقل نمره 29 و حد اکثر نمره 145 کسب می‌کنند

    تعریف مفهومی درک  ارتباط با سرچشمه هستی: جزئی از هوش معنوی است که به واسطه آن می توانیم روابطمان را با مافوق برقرار سازیم (عظیمی، ادیب، فتحی آذر، عظیمی و محمدی، 1392)

    تعریف عملیاتی درک  ارتباط با سرچشمه هستی: درک و ارتباط با سرچشمه هستی نمره ای است که آزمودنیها از دوازده سؤال پرسشنامه هوش معنوی عبداله زاده و همکاران (1388) با حداقل نمره 12 و حداکثر نمره 60 کسب می کنند

     تعریف مفهومی زندگی معنوی با اتکا به هسته درونی: جزئی از هوش معنوی است که به واسطه آن به سؤال سازی در رابطه با مسائل بنیادی در زندگی می پردازیم (عظیمی و همکاران 1392)

    تعریف عملیاتی زندگی معنوی با اتکا به هسته درونی: زندگی معنوی یا اتکا به هسته درونی نمره ای است که آزمودنیها از 17 سؤال پرسشنامه هوش معنوی عبداله زاده و همکاران (1388) با حداقل نمره 17 و حداکثر 85 کسب میکنند

   تعریف مفهومی کیفیت زندگی: کیفیت زندگی یک مفهوم چند بعدی می‌باشد که سلامت جسمی، روانی و اجتماعی یک شخص را در بر می‌گیرد و منعکس کننده سطح کارکرد و رضایت‌مندی جاری فرد است (نبئی، صافی زاده و حلاجی، 1389)

   تعریف عملیاتی کیفیت زندگی: کیفیت زندگی نمره ای است که آزمودنی‌ها از پرسشنامه کیفیت زندگی SF-36 وار و شربون[38] (1992) به دست می آورند

[1].Alfered Binet

[2]. Lewis Terman

[3] .David Wechsler

[4]. Emotional Intelligence

[5]. Natural Intelligence

[6].Existentional Intelligence

[7] Spiritual Iintelligence

[8].Stevens

[9].Emmons

[10].Judo-chiristioan theology

[11].Vayalika

[12].ُSisk&  Torrance

[13].Mishra

[14]. Gupta

[15].Karnofsky Index

[16] .New York Heart Association

[17].Benor

[18] .meditation

[19] .Koenig

[20] .Elkins

[21] .Yeung &Chan

[22] .emotional intelligence

[23] .Sing & Sinha

[24] .Brill Hart

[25] .Canda

[26] .Lynton & Hoghthogersen

[27] .Mat Saad

[28] .Hatta

[29] .Noriah

[30].Konopack

[31].McAuley

[32] .تین،

[33] .تین، 6و

[34] .حجرات،

[35] .Meaning

[36] .Higher consciousness

[37].transcendent

[38] .War & Sherborn


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی مح

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله مقایسه سن مسئولیت کیفری در حقوق ایران ،پاکستان ،عربستان و قطر فایل ورد (word) دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله مقایسه سن مسئولیت کیفری در حقوق ایران ،پاکستان ،عربستان و قطر فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله مقایسه سن مسئولیت کیفری در حقوق ایران ،پاکستان ،عربستان و قطر فایل ورد (word)

مطالعه ادبیات و سوابق مسئله  
سن مسئولیت کیفری درحقوق ایران ، پاکستان ، عربستان ، قطر  
سن مسئولیت کیفری درحقوق جزایی ایران :  
فصل اول :  
سن مسئولیت کیفری در حقوق ایران  
ماده 49 قانون مجازات اسلامی :  
ماده 50 قانون مجازات اسلامی :  
فصل دوم :  
سن مسئولیت کیفری درحقوق جزایی پاکستان  
فصل سوم :  
سن مسئولیت کیفری درحقوق جزای عربستان سعودی  
فصل چهارم :  
سن مسئولیت کیفری درحقوق جزای کشور قطر  
فصل پنجم :  
مقایسه سن مسئولیت کیفری درحقوق ایران وهریک ازکشورهای یاد شده  
بخش اول :  
مقایسه سن مسئولیت کیفری درحقوق جزای ایران وپاکستان  
بخش دوم :  
مقایسه سن مسئولیت کیفری درحقوق جزایی ایران وعربستان سعودی  
بخش سوم :  
مقایسه سن مسئولیت کیفری درحقوق جزایی ایران و قطر  
منابع مورد استفاده :  

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله مقایسه سن مسئولیت کیفری در حقوق ایران ،پاکستان ،عربستان و قطر فایل ورد (word)

1 . کتاب حقوق جزای عمومی دکترگلدوزیان

2 . کتاب حقوق جزای عمومی دکترولیدی

3 . کتاب حقوق جزای دکتر شام بیانی

4 . کتاب حقوق جزای دکتر اردبیلی

مطالعه ادبیات و سوابق مسئله

در مورد مقایسه سن مسئولیت کیفری درحقوق ایران ، پاکستان ، عربستان و قطر تاکنون درکشور ایران کسی به بررسی چنین مسئله ای نپرداخته است و نمی توان منبع معتبری را در این مورد پیدا نمود ، اما درمورد سن مسئولیت کیفری درحقوق ایران اساتیدی همچون دکترگلدوزیان ، دکتر ولیدی ، دکتر نوربها ، دکتر اردبیلی ، دکترشام بیاتی و . . . به تحقیق و بررسی پرداخته اند و هرکدام نظرات متفاوتی را بیان نموده اندکه ما خلاصه ای از مطالب آنها را بیان می کنیم . اما درمورد سن مسئولیت کیفری درعربستان ، پاکستان و قطرچون منبع معتبری را پیدا ننمودیم ناچارا به سایت وکالت مراجعه نموده و خلاصه مطلبی بیان شده که ما نیز همان مطلب را بیان می نماییم

  بسم الله الرحمن الرحیم

کودکان در پایین تر ازسن خاص ، جوانتر ازآن هستندکه مسئولیت زیرپا گذاشتن قوانین بر دوش آنها باشد . این مفهومی است ضمنی از آنچه که شاید بارها درکنوانسیون حقوق کودک به آن اشاره شده است . دراین کنوانسیون ازکشورهای عضو فرانسه شده است که حداقلی را درسن کودکان تعیین کنندکه پایین تراز آن حداقل ،کودک مشمول قانون مجازات کیفری نیست اما کنوانسیون سن ویژه ای را مشخص نکرده و بنابراین اصل این سن درکشورهای مختلف متفاوت است . در واقع دراصل یک کنوانسیون قید شده که قبل از 18 سالگی فردکودک محسوب می شود اما این اختیار را به قوانین داخلی داده است که براساس اختیاراتشان سن قانونی تعیین کنند . البته در مورد اعدام ، اعدام کودکان زیر 18 سال را ممنوع کرده است . اما درمورد مجازات حبس کودکان سن خاصی را مشخص نکرده است و آن را به قوانین داخلی کشورها واگذار نموده است که این امردرکشورهای مختلف متفاوت است و همه کشورها از یک سن و قاعده خاص پیروی نمی کنند

سن مسئولیت کیفری درحقوق ایران ، پاکستان ، عربستان ، قطر

کودکی به دوره ای حیات انسان که از بدو تولد تا زمان بلوغ را شامل است اطلاق می شود . این مرحله از دوران حیات آدمی را می توان به دو دوره تقسیم کرد

دوره اول دوره کودکی ، چون طفل قادربه درک و تشخیص خوب و بعد اعمال و رفتارش نیست ، آن را دوره عدم تمیز وکودک را غیرممیز می نامند که به طورکلی از مسئولیت کیفری امیدی است

دومین دوره کودکی زمانی است که نیروی عقلانی و درک کودک رشد پیدا می کند در این دوره کودک با درک سن و قبح اعمال و رفتار وتشخیص سود وزیان در آستانه بلوغ قرارمی گیرد و لذا او را کودک ممیز می نامند .کودک ممیز را صاحبنظران و قانونگذاران با رعایت شرایطی ازنظرکیفری مسئول می شناسند

سن مسئولیت کیفری درحقوق جزایی ایران

مطابق 1 م 34 قانون مجازات عمومی مصوب سال 1304 ،کودک غیرممیز فاقد مسئولیت کیفری محسوب می شد و غیرممیز طفلی بودکه کمتراز 12 سال سن داشت . ولی چنانچه کودک غیربالغ مرتکب جوی می شد او را با گرفتن الزام درمورد تأدیب و تربیت به ولیش تسلیم می کردند . ضمنا کودکان ممیز غیربالغ که به سن 15 سال تمام نرسیده بودند اگر مرتکب جوی می شدند به 10 الی 15 سال تمام نرسیده بودند . اگر مرتکب جرمی می شدند به 10 الی 15 ضربه شلاق محکوم می کردیدند ولی کسانی که بیش از 15 سال داشتند اما به هیجده سالگی تمام نرسیده بودند چنانچه مرتکب جرمی می شدند مجازاتشان حبس در دارالتأدیب به مدت کمتر از 5 سال بود

‹‹ به هرحال یکی ازشرایط مسئولیت آن است که مرتکب جرم به سن بلوغ قانونی رسیده باشد به همین علت اطفال وکودکان نابالغ و غیرممیز از مسئولیت کیفری مبری هستند و از این جهت مسئله بزهکاری اطفال ، یک مسئله قضایی تلقی نمی شود و امروزه دیگر کودکان بزهکار ، مانند افراد بالغ تحت پیگرد قانونی قرار نمی گیرند و مسئول شناخته نمی شوند ›› 1

گرچه طبق قوانین جزایی کودکان فاقد مسئولیت کیفری بوده و از مجازات معاف هستند با وجود این برای جلوگیری از بزهکاری مجدد آنها وصایت از جامعه در برابرگزند جرائم این افراد لازم است که اقدامات مؤثری درجهت اصلاح و تربیت اطفال بزهکار به عمل آید . برهمین اساس ، رسیدگی به جرائم اطفال وکودکان دردادگاههای اطفال و با تشریفات خاصی انجام می شود . به علاوه مجرمین نوجوان را به جای زندان درمحل های خاصی به نام ‹‹ کانون اصلاح و تربیت ››‌ نگاهداری می کنند

فصل اول

سن مسئولیت کیفری در حقوق ایران

درکشور ما ایران نیز درسال 1338 قانونی به عنوان ‹‹ قانون تشکیل دادگاههای اطفال بزهکار›› به تصویب رسید و به دنبال آن ‹‹ با تصویب قانون مجازات عمومی درسال 1352 مقررات قانون عمومی سال 1304 ، مواد 34 الی 39 در مورد جرائم اطفال به طورکلی نسخ گردید ›› 1 . ‹‹ سپس با تصویب قانون مجازات اسلامی سال 1370 قانونگذار در ماده 49 این قانون اطفال را درصورت ارتکاب جرم مبری از مسئولیت کیفری دانست ›› 2و مطابق تبصره ذیل همین ماده منظور از طفل کسی است که به حد بلوغ شرعی نرسیده باشد و نیز مراد از بلوغ شرعی ، مطابق تبصره 1 الحاقی به ماده 1210 قانون مدنی مورخه 8 / 10/61 رسیدن پسر به سن پانزده سال تمام قمری و دختر نه سال تمام قمری است

‹‹ به علاوه در م 49 قانون مجازات اسلامی ، قانونگذار ضمن قبول عدم مسئولیت کیفری اطفال مقررداشته است که تربیت اطفال بزهکار با نظردادگاه به عهده سرپرست کودکان و عند الاقتضاء ‹‹ کانون اصلاح و تربیت اطفال ›› می باشد لذا درحال حاضردرمورد جرائم اطفال لازم است که برحسب مورد ، مطابق ماده 49 قانون مجازات اسلامی و یا قانون تشکیل دادگاه دادگاه اطفال بزهکار ، تصمیمات قضایی اتخاذ شود . ›› 3

طبق مقررات جزایی اخیر، اصولا کسی که به حد بلوغ شرعی نرسیده باشد اگرمرتکب جرمی شود فاقد مسئولیت کیفری است ولی چنانچه مرتکب قتل یا جرح یا ضرب شود گرچه ازنظرکیفری مبری ازمسئولیت است ولی عاقله ، ضامن پرداخت دیه خواهد بود . در مورد اتلاف مال دیگری طفل ضامن است و اداء آن به عهده ولی اطفال خواهد بود و اگر طفلی مرتکب جرائم مهمی گردد ، مطابق تبصره 2 ماده 49 دادگاه می تواند به منظور تربیت این قبیل اطفال نسبت به اجرای تنبیه بدنی مناسب با شخصیت اطفال اقدام کندبه شرط اینکه آن مجازات یا تنبیه به نحوی باشدکه مطابق قانون دیه به آن تعلق نگیرد به عبارت دیگردادگاه دراین قبیل موارد از اجرای مجازات دیه درباره اطفال باید خودداری کندگرچه قانونا چنین اختیاری به دادگاه واگذارنشده است

و باتوجه به سیاق عبارت ماده 49 و تبصره های ذیل آن ، نتیجه دیگری نیزمی توان گرفت و آن اینکه دادگاه فقط می تواند ، اطفال بزهکار ذکوری را که درحین ارتکاب جرم به سن 15 سال تمام قمری نرسیده اندرا به کانون اصلاح وتربیت اعزام دارد

ماده 49 قانون مجازات اسلامی

اطفال درصورت ارتکاب جرم مبری از مسئولیت کیفری هستند و تربیت آنان با نظر دادگاه به عهده سرپرست اطفال و عندالاقتضاء کانون اصلاح و تربیت اطفال می باشد

تبصره 1 :‌

منظور از طفل کسی است که به حد بلوغ شرعی نرسیده است

تبصره 2 :‌

هرگاه برای تربیت اطفال بزهکار تنبیه بدنی آنان ضرورت پیدا کند تنبیه بایستی به میزان و مصلحت باشد

ماده 50 قانون مجازات اسلامی :

 1 . م 43 ق م ا . مصوب

 1 . ر. ج . کتاب دکترکاتوزیان

1 . ق م ا  مصوب

2 . ق م ا  مصوب

 3 . ق م ا . مصوب

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی مح

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله قصه و قصه پردازی در مثنوی مولوی فایل ورد (word) دارای 19 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله قصه و قصه پردازی در مثنوی مولوی فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله قصه و قصه پردازی در مثنوی مولوی فایل ورد (word)

قصه وقصه پردازی درمثنوی مولوی  
1-1 نوع تمثیل درمثنوی :  
2-نوع ادبی داستانهای مثنوی  
2- 1 روایت قصه درعنوان :  
2- کیفیت شامل درقصه های بلندمثنوی :  
3-عناصر داستانی :  
3- 1 پیرنگ قصه های مثنوی :  
3-ساختار پیرنگی قصه های مثنوی :  
3-1-1-نظری برشباهت ساختاری قصه های مثنوی بابرخی داستانهای دیگر ادبیات کلاسیک داستانی :  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله قصه و قصه پردازی در مثنوی مولوی فایل ورد (word)

 1- مولوی ، جلال الدین محمد بلخی : مثنوی معنوی ، تصحیح رینولد الین نیکلسون چاپ هفتم ، انتشارات امیر کبیر ، تهران ، 1360، ص96-

 2-حسینی ، صالح : واژه نامه ادبی : چاپ دوم ، انتشارات نیلوفر ، تهران ، 1375

 3-براهنی ، رضا : قصه نویسی ، چاپ سوم ، نشر نو. تهران ، 1362، ص28

 4-میرصادقی ، جمال : ادبیات داستانی ، چاپ سوم ، انتشارات علمی ،تهران 1376،ص23

 5-گاه رویت قصه ها باعنوان ‹‹ داستان ›› ص 1189دفتر ششم )و‹‹ تمثیل ›› ص836  دفتر پنجم )و ‹‹ مثل ›› ص 235دفتر اول ) آمده است

 6-البته این حکم ، مشروط براین است که اطمینان یابیم عناوین داستانها برنوشته خود مولوی باشد والله اعلم

 7-دفترپنجم ،ص985

 8-میرصادقی جمال : عناصر داستان . چاپ سوم ، انتشارات سخن ، تهران ، 1376، صص 61و63

 9-شمیسا ، سیروس: انواع ادبی ، چاپ دوم ، انتشارات دانشگاه پیام نور، تهران ، 1369ص 21

قصه وقصه پردازی درمثنوی مولوی

ورت زیبای ظاهرهیچ نیست

ای   برادر  سیرت زیبا   بیار

 مثنوی ، شاهکار عرفانی قرن هفتم واز ستونهای چهارگانه ادب فارسی ، ازمعدود آثار یست که درعین دیرینگی ، ازبسیاری جوانب همچنان تازگی وطراوت خود را حفظ نموده است . زبان راوی ، سادگی وبی پیرایگی لفظی ، معنی ژرف وسهل وممتنع ، بکارگیری قصه وثمیل وبه تبع آن ، جهان شمول بودن این شاهکار جاوید ادب پارسی بدان تازگی بخشیده است که آنرا از بسیاری جوانب از جمله درساختار داستانی قابل بررسی ساخته است

دراین مقاله بانگاهی کلی به داستانهای مثنوی ، به بیان نوع ادبی قصه ها ، ذکر برخی ویژگیهای ساختاری وبالاخره بررسی اهم عناصرداستانی درآنها خواهیم پرداخت

1-موضوع قصه های مثنوی

داستانها ازدیدگاه محتوا ، موضوع وروح حاکم برآنها ، انواع گوناگونی می یابند که از آن جمله است ؛ داستانهای واقعی ، داستانهای تمثیلی ، داستانهای رمزی ، داستانهای طنزآمیز ، داستانهای وهمی – جادویی، داستانهای رئالیسم جادویی ، داستانهای حادثه پردازانه ، داستانهای عاشقانه ، داستانهای عارفانه ، داستانهای سیاسی – اجتماعی ،  داستانهای اساطیری ، داستانهای حماسی ، داستانهای عامیانه ، داستانهای رزمی ، داستانهای حکمی – اخلاقی ،  داستانهای فلسفی ، داستانهای قرآنی وداستانهای دینی

از این میان ، قصه های مثنوی عمدتا حول محورچهارموضوع ؛ یعنی قصه های عارفانه ، قصه های حکمی، قصه های قرآنی وقصه های تمثیلی می گردد

بیشتر قصه های مثنوی از جنبه ای عرفانی سرشار است . شاعر قصه را ن از جهت ارائه نوع وشیوه پرداخت داستان بلکه باعنایت به لایه های پنهانی قصه ومفاهیم عرفانی آن سروده است . دراین معنی قصه دارای یک روح ویک جسم است ، جسم آن مرئی وروح آن پنهان ودیرباب است وبه آسانی دریافت نمی شود

 گربگویم شمه ای زان نغمها

جانها سربرزنند از دخمها

گوش را نزدیک کن کان دورنیست

 لیک نقل آن بتودستورنیست

(دفتر اول ، بیتهای 1982 و 1929) [1]

اما ازسوی دیگر ، مولانا راست که : ‹‹ آنچه یافت  می نشوند آنم آرزوست ›› وبدین ترتیب درغالب قصه های مثنوی بنحوی به معنی مقصود نیز اشاره رفته است اما این اشاره درقصه های حکمی وتعلیمی بسی واضحتر ودست یافتنی تر از قصه های عرفانی است ؛ برای مثال درقصه ‹‹ پیرچنگی ›› (دفتر اول ،بیتهای 1950-1913)که ازجمله قصه های عرفانی به شمار می آید ، پیری چنگ زن بسبب آنکه درپایان عمر نمایشی بی خریدارمانده است ، به گورستان رفته وبا گریه وزاری بردرگاه خداوند چنگ می نوازد وچون خداوند حاجت اورا روا می گرداند ،چنگ را به قصد توبه فرو می شکند .عمر خلیفه ، بعنوان مراد ومرشد از او می خواهد که گریه وتوبه رانیز ترک گوید وبه مقام استغراق درآید واوچنین می کند . دراین قصه که بر‹‹ حجاب نور›› نظر دارد ، فهم معنای عرفانی ، آسان نیست ؛ چنگ (وسیله توجه قلبی پیربه خداوند ) خود حجاب درک حق است وشکستن آن وسپس گریه وزاری بدرگاه حق که خود کشف حجاب است درمقامی بالاتر ، حجاب محسوب گردیده وترک آن بایسته است .بدین ترتیب ، درک مقام استغراق عارف واصل حتی برای مولوی نیزغیر قابل دسترس می نماید

حیرتی آمد درونش آن زمان

من نمی دانم ، تومی دانی بگو!

(دفتراول ،بیتهای 2210و 2211)

برخی قصه های مثنوی جنبه حکمی وتعلیمی دارند . دراین گونه قصه ها ،مقصود اصلی ، تعلیم وحکمت است وآموزه های اخلاقی ممثل قصه هاست چنانکه درحکایت آن واعظ که دعای ظالمان می کرد (دفترچهارم ، بیتهای 112-81) ، این معنی مشهود است

قصه های قرآنی ،گروهی دیگر از قصه های مثنوی را دربرمی گیرد .مولوی برای بیان اصلی اخلاقی ، دینی یا عرفانی به قصص قرآن توصل می جوید وشاید هم بدین سبب است که استاد شهریار می فرمایند

هم بدان قرآن که اوراپاره سی ست

مثنوی قرآن شعرپارسی ست

ازجمله این قصه ها می توان از قصه هود وعاد (دفتر اول ، بیتهای 8868-854یا سوره هود ،شماره 11) یاقصه اهل سبا( دفترسوم ؛ بیتهای 397-282یا سوره سبا، شماره 34)ویا قصه فرعون وموسی (دفتر سوم ، بیتهای 1745-840 یا سوره قصص ،شماره 28)نام برد

درنهایت با اندکی مسامحه می توان تمام قصه های مثنوی ار از نوع قصه تمثیلی (Allegorical   tale)[2] دانست ؛ دراین گونه قصه ها مفاهیمی مجسم جانشین مفهوم ، درونمایه ،سیرت ، شخصیت وخصلت داستانی می شود . بدین جهت داستان دوبعد می یابد ؛ نخست بعد نزدیک که صورت مجسم (ممثل به ) است ودیگربعد دورکه مورد نظرقصه پردازاست (ممثل).بطورکلی گذشتگان ادب فارسی ، برای بهتر وعینی تربیان کردن شؤونات اخلاقی – فلسفی وعرفانی ، گفتار خود را به قصه وتمثیل می آراسته اند. همین گونه است قصه های مثنوی که دربیان وتبیین جنبه های اخلاقی وعرفانی بکارگرفته شده است

1-1 نوع تمثیل درمثنوی

قصه های تمثیلی رامی توان به دوقسم تقسیم کرد ؛ تمثیل حیوانی یا فابل (Fable)وتمثیل انسانی

تمثیل حیوانی قصه ایست تمثیلی که شخصیتهای آن را حیوانات تشکیل می دهند . دراین گونه قصه ها ، حیوانات که غالبا درگزینش آنها درارتباط با روحیات شخصیت ممثل ، دقت شده است ،ممثلبه انسانها وجوامع بشری هستند. دیگر ،تمثیلی انسانی است که خود دوشاخه می یابد ؛ مثل گذاری وداستانمثل ، مثل گذاری (Parable )، قصه ایست که درآن اصلی بزرگ واخلاقی (ممثل قبل ،میانه ویا بعد از حکایت تمثیلی (ممثلبه ) ذکر می شود وبعبارت دیگر هم مثل وهم مثلبه هردوحضوردارند. داستانمثل (Exem Plum) قصه ایست که درآن بی هیچ مقدمه ای حکایت تمثیلی ( ممثل به ) ذکر می شود واز موضوع اخلاقی (ممثل ) سخنی به میان نمی آید ، پس خواننده خود به بعد دورقصه دست می یابد

غالب تمثیلهای مثنوی از نوع مثل گذاری (Parable)است ؛ یعنی تمثیل انسانی که درآن ازممثل وممثل به، هردونشان می یابیم .بنگرید اتصال دوطرف تمثیل را درقصخ ‹‹ بقال وطوطی ››؛

طوطی اندرگفت آمد درزمان

بانگ بردرویش زد که هی ! فلان !

ازچه ای کل باکلان آمیختی ؟

تومگرازشیشه روغن ریختی ؟

ازقیاسش خنده آمد خلق را

کوچو خود پنداشت صاحب دلق را

کارپاکان را قیاس از خود مگیر

گرچه ماند درنبشتن شیر ،شیر

جمله عالم زین سبب گمراه شد

کم کسی زابدال حق آگاه شد …

(دفتر اول ، بیتهای 264و260)

والبته آنچه درباب مثل گذاری بعنوان نوع تمثیل درمثنوی گفته شد از باب تغلیب بوده است وازمسامحه خالی نیست چنانکه درمیان قصه های مثنوی از فابل (تمثیل حیوانی ) نیزسراغ می یابیم .(مانند قصه شیر وخرگوش دفتر اول ،بیتهای 1201- 900)، قصه هدهد وسلیمان  (دفتر اول،بیتهای 1233-1202)، قصه شیروگرگ (دفتر اول ، بیتهای 3055- 3041) ویا قصه شترواشتر (دفتر چهارم ،بیتهای 3430-3377) ونیزگاه به داستانمثل هم برمی خوریم مانند حکایت مسجد عاشق کش (دفتر سوم ، بیتهای 3959-3922)

2-نوع ادبی داستانهای مثنوی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی مح

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله کلاسیسیم فایل ورد (word) دارای 19 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله کلاسیسیم فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله کلاسیسیم فایل ورد (word)

مقدمه  
اومانیسم  
اومانیسم و رنسانس در فرانسه  
از رنسانس تا کلاسیسیسم  
وضع اجتماعی دوره کلاسیک  
پیدایش قواعد مکتب کلاسیک  
اصول و قواعد مکتب کلاسیک  
اصل ((عقل))  
آموزنده وخوشا یند  
وضوح وایجاز  
حقیقت نمائی  
نزاکت ادبی  
قانون سه وحدت  
منابع و ماخذ  

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله کلاسیسیم فایل ورد (word)

1مکتب های ادبی  -رضا سید حسینی -چاپ پنجم
2مکتب های ادبی –  رضا سید حسینی –  چاپ نهم

مقدمه

کلمه کلاسیک به معنی وسیع خود به تمام آثاری مه نمونه ادبیات کشوری شمرده می شود و مکایه افتخار ادبیات ملی آن کشور است اطلاق میشود .مثلا ما می توانیم همه آثار جاودانی شاعران  بزرگمان را کلاسیک های ادبیات فارسی بدانیم ولی آنجا که بحث از مکتبهای ادبی در میان باشد .دیگر چنین معنی وسیعی منظور نظر نیست و در این مورد عنوان کلاسیک به آن مکتب ادبی گفته میشود که پیش از پیدایش سایر مکاتب ادبی(در قرن هفتهم)در فرانسه به وجود آمده و از ادبیاتقدیم یونان و روم تقلید کرده است

می گوییم در فرانسه زیرا  این مکتب .اگر از مفهوم عام کلمه سرفنظر کنیم .اختصاصا یک مکتب فرانسوی است در مورد دورانها یا مکاتب دیگر مثلا در مورد رنسانس .رومانتیسم ویا سمبولیسم به راحتی می توان از یک جریان کلی اروپایی سخن گفت .اما در مورد تمایلات ادبی که قرن هفدهم و آغاز قرن هیجدهم اروپا در کشور های مختلف کلاسیک نامیده شده اند کمتر میتوان شباهتی پیدا کرد و فقط در فرانسه است که این نهضت تظم  و قائده پیدا کرده  و به صورت مکتب معینی در آمده است

بد نیست که در اینجا از لحاظ تاریخی و از دید معنی شناسی نگاهی به کاربرد این کلمه بیندازیم :در قرن دوم میلادی آولوس .جلیوس  محقق رومی نویسندگان را به دوگروه تقسیم میکرد :sculptor classlcus نویسنده کلاسیک و sculptor classlcus (نویسنده عامه ) .و عنوان نویسنده کلاسیک را به نویسندهای اطلاق میکرد که آثار او شایسته مطالعه طبقات بالای جامعه باشد .بتدریج این صفت  معنی وسیع تری پیدا کرد و به آثاری اطلاق شد که شایسته تدریس در کلاس ها و قابل استفاده برای تربیت نسل جوان باشد این نویسندگانی که آثارشان به عنوان سرمشق برای دانش آموزان  پیشنهاد می شد طبعا بهترین نویسندگان به شمار رفتند و کلمه کلاسیک نیز معادل برتری تردید ناپذیر اثر شمرده  شد

آثار برتر به خصوص از نظر معلمان طبعاً آثاری هستند که با گذشت قرنها و دورانها اهمیت و ارزش خودشان را حفظ کرده اندو در مواقع همان بناهای هستند که به قول فردوسی .از باد و باران گزند نیافته اند به همین دلیل در اغلب زبان های امروزی اروپائی آثار کلاسیک همان آثار قدیم هستند اما در کنار آن نویسندگان جدیدی راهم که آثارشان شایستگی قرار گرفتن در کنار آثار بزرگان قدیم را پیدا می کند نویسندگان کلاسیک و آثارشان را کلاسیک های ادبیاتشان مینامند مثلاً آثار تولستوی .گوته و پروست را کلاسیک های ادبیات روسی.آلمانی و فرانسه می نامند

اما فقط د رقرن هیجدهم از طریق لاهارپ .ولتر و تعلیمات یسوعیان .و بعد در قرن نوزدهم از طریق دانشگاه امپراطوری و معلمان دوران باز گشت سلطنت و لوئی فیلیپ که اغلب مخالف انقلاب رومانتیک بودند این صفت ((کلاسیک))به طور منظم در مورد نویسندگان فرانسوی دوران لوئی سیزدهم و لوئی چهاردهم بکار رفت .کلمه کلاسیک از آن ببعد گذشته از اینکه خود نشانه ارزش بود .در عین حال سرزنشی شمرده می شد به نویسندگان رمانتیک که نوآور.منحط و ناسازگار شمرده می شدند .گوته ادعا کرد که برای اولین با ر او و دوستش شیلر بودند که این اختلاف بین کلاسیک  و رومانتیک را مطرح کردند و بعد از آنها برادران شلگل به این مسئله پرداختند از منتقدان قرن نوزدهم و بیستم فرانسه نیسار nisard برونتیر brunitiereو موراسmaurras و در کشور های دیگر ایرونیگ بابیت babbit. آمریکای تی.ای.هولم e.huime t.  انگلیسی و تی. اس . البوت و عده ای دیگر تجلیل و تعریفی از کلاسیسیسم به عمل آوردند که خود در عین حال تحقیری از رومانتیسم بود

با این اوصاف باید گفت که هنر کلاسیک اصلی همان هنر یونان و روم قدیم است .شاعران قرن هفدهم فرانسه .به دنبال نهضتی که اومانیسم humanisme نامیده می شود .این هنر قدیم را برای خود سرمشق قرار دادند و آثار خویش را به پیروی از قوائد ثابت و بارزی که از ادبیات یونان و روم قدیم و به خصوص از عقاید ارسطو اقتباس شده بود بوجود آوردند البته این نهضت یک قرن پیش از ان که در فرانسه ظاهر شود .در ایتالیا و اسپانیا به وجود آمد .اسپانیائی ها هیچ تاثیریدر فرانسویان باقی نگذاشتند زیرا با این که تحقیق در بار ارسطو را در قرن شانزدهم آغاز کردند .ولی می کوشیدند این قواعد را با ادبیات غنی  و پر ارزشی که خود داشتند تطبیق دهند و ادبیات تازه ای  ایجاد کنند از این رو به آفریدن نظام ادبی جا افتاده ای موفق نشدند

اما هیچ تردیدی در این نیست که تئو ریسین های فرانسوی همه مطالعات و قانون  گذاریهایشان را مدیون اومانیسم های ایتالیا ئی هستند

اومانیسم

نهضتی که در این روزگار زیر نام اومانیسم (انسانگرایی) نخست در ایتالیا مطرح شد نامش را از رومیان گرفته بود . زیرا رومیان در عصر خود برای مطالعه و تحقیق در باره آثار یونان قدیم یک نظام ادبی و فلسفی تحت عنوان

studia humaniatis  برقرار ساخته بودند و عقیده داشتند که در سایه مطالعه آثار قدیم می توان قدرت معنوی انسانی را رشد داد و او را به صورت انسانی تر یعنی مدنی تری در آورد کلمه اومانیسم در اصل به معنب  (( مطالعات آزاد )) بود در نظر اول مطالعه ((ادبیات انسانی))یا ((ادبیات نسل بشر))به ادبیاتی متقاوت با((الهیات))اطلاق می شود پس به این ترتیب اومانیسم یعنی مطالعات غیر مذهبی .اما نکته ای که باید به آن توجه کرد این است که بهیچوجه  مقابله  در میان نیست بلکه اگر مقابله ای در میان باشد .مقابله با ادبیات غیر مذهبی قرون وسطا است که اغلب فاقد ارزش ادبی بود برای اینکه با این مسئله به صورت دقیق تری آشنا  شویم بهتر است که عین عبارات  و.ل سولنیهv.l.saulnier را از رساله ((روح رنسانس ))در((تاریخ ادبیات جهان )) انتشارات پلئیاد نقل کنیم

(( اگر موارد خاص باعث شده است که کلمه اومانیسم یک معنی ثانوی پیدا کند که عبارت از مطالعه ادبی متون  یونانی و رومی یعنی آثار فرهنگ دوره الحاد است به این سبب است که یگانه متونی که رنسانس توانسته بود به آنها دسترسی پیدا کند همین آثار بود . اومانیسم که بنا به تعریف متفاوت با مطالعات آبا  کلیسا بود .هیچ گونه قصدی برای مخالفت با آنها نداشت .بلکه برعکس می خواست روشنگری تازه ای را در خدمت ایمان و مطالعات مذهبی  قرار دهد ))

 اما اومانیسم ها به زبان بی جان و مرده ای از گذشتگان تقلید می کردند. زبان عامه مردم را تحقیر می نمودند و در نتیجه .از روح مردم یعنی ذوق و هنر ملی بی بهره بودند هر چند که طرفداران زیادی اطراف آنها گرد آمده بودند .اگثریت مردم چون فرا گرفتن زبان لاتین برایشان امکان نداشت .از آثار آنان چیری در نمی یافتند

از این رو در شصت سال اول قرن پانزدهم .در حالی که از طرفی ((اومانیست ها)) مشغول ایجاد نوعی ادبیات اشرافی به زبان لاتین بودند.از طرفی هم در میان مردم ادبیات ساده و زیبای عامیانه ای به وجود می آمد .بالاخره اومانیسم ایتالیا که در قرن چهاردهم بصورت باز گشت به زبان و ادبیات لاتین شروع شده بود .در قرن شانزدهم به ایجاد ادبیات ملی جدیدی منجر گردید .باین ترتیب اومانیسم ایتالیا که کاملا جنبه اشرافی داشت و حتی دانته  را بسبب آنکه بزبان مردم شعر گفته است .شاعر نمی شمرد ماهیت خود را از دست داد

اومانیسم و رنسانس در فرانسه

بین سالهای 1546و1550 ناگهان عدهای از هنر مندان جوان موفق به کشف اصل ((زیبایی)) در ادبیات شدند این کشف حاصل آشنایی مستقیم آنان با شاهکار های شعر یونان .یعضی از ظریفترین شاعران لاتین .پترائک وبالاخره شاعران ایتالیائی رنسانس بود که به زبان لاتین شعر می گفتند

در قرون وسطی توجه به قریحه ذاتی .سهولت بیان و سلاست خود جوش و فی البداهه .مفهوم هنر را تحت الشعاع قرار داده بود در  این میان  دبیرستان

((کوکره))  coqueretپاریس ((رنسار)) ronsard و دوستان او  .به راهنمایی استادانه معلم زبان یونانی شان ((دورا)) dorat برای نخستین بار با آثار هومر سوفوکل و شاعران اسکندرانی آشنا شدند و در نتیجه مفهوم هنر برای آنها در درجه اول اهمیت قرار گرفت  در اینجا باید به یک نکته توجه داشت :هر چند که قرون  وسطی شاهکارهای تردید نا پذیری در نقاشی .معماری .شعر و حتی موسیقی به وجود آمده بود.ولی همه این آثار یا محصول قریحه های استثنای بود ویا محصول محاسبات دقیق اما گمان نمی رود هیچ یک از هنرمندانی که این شاهکارها را آفریده بودند به این فکر افتاده باشند که برای دست یافتن به زیبایی موتوان به یک رشته قوانین و قواعد و به یک نظام کم و بیش منسجم مراجعه کرد. و زیبایی قواعد خاص خودش را دارد… در قلمرو و هنر و نیز در قلمرو و دانش .سرمشق های فراوان بود .اما از اصول و قئاعد خبری نبود

ما به درستی نمی دانیم ((دورا))که  شاعران جوان پلئیاد را با متون یونانی آشنا کرده بود تا چه حد آنها را برای آفریدن فن شعر تازه یاری داده است زیرا این شاعر دانشمند به زبان لاتین شعر می گفت و حال آنکه مریدانش خواهان کاربرد زبان فرانسه در شعر بودند .از خود او هیچ اثر تئوریک باقی نمانده است و به ظن قوی همهتعلیمات  آموزش هایش شفاهی بوده و از میان رفته است اما از میان شاگردان او دو نفر یعنی ((رنسار))و((دوبله))

du  bellay از همان آغز که شروع به شاعری کردند .در عین حال اصرار داشته اند که اصول و قواعد شعر را نیز تنظیم کنند و این کار را در تمام طول شاعری خود که د رمورد ((دوبله)) (1560-1522) بسیار کوتاه و در مورد رنسار ((1585-1524))طولانی بوده است ادامه داده اند اینان قبل از هر چیز با کمال قاطعیت به جنبه قدسی و حتی الهی شعر اعتقاد دارند و بیشتر نظریه هایشان از این برداشت سرچشمه می گیرد و از این عقیده که برای دست زدن به والاترین  حرفه ها با کم مایگی نمی توان  به میدان آمد اگر نبوغ  شاعرانه  موهبتی الهی است و ارزشمند ترین  همه موهبت ها حق این است که با ناشیگری و نادانی به آن خیانت نکنیم از روزی که شعر همانند یک آیین ((ونه وسیله وقت گذرانی )) قلمداد شده .آداب و مراسم برای آن ضرورت پیدا کرده است این مراسم باید با کمال دقت اجرا شود و هر کسی به این آیین گردن نهاده است تابعه هوی و هوس خود نباشد

 قوانین حرفه شاعری در واقع آموزش دقیق و جدی این آیین و مراسم است رنسار در ((خلاصه هنر شاعری))این نکته را یادآوری می کند که شعر در آغاز یک عنصر مذهبی بوده است و شاعر را از این که بدون شایستگی به آن دست یا زد بر حذر می دارد .می گوید :شعر در دوران های اولیه نوعی حکمت الهی استعاری بوده است تا اسراری را که اگر آشکارا بیان می شد نسان های ابتدایی چیزی از آن درک نمی کردند  از راهای داستان های متبوع و بدی وترد مغز آنها کند حال که شعر منشا الهی دارد باید گفت که به نوبه خود به شاعر نیز نوعی  جنبه آسمانی می بخشد زیرا به او جاودگانی می دهد.هر قدر که شاعر از اصل الهی الهام خود احساس غرور می کند همان قدر باید در کار برد نبوغ خویش متواضع باشد و سلامت بخش ترین تواضع ها در درجه اول سر خم کردن در برابر کسانی است که از بزرگان این هنر بوده اند:((بعنی شاعران قدیم یونان  و روم ))

آنچه شاعر باید از شاعران عصر یاستان  فرا بگیرد  .در درجه اول انواع ادبی آنها است. ((دوبله)) پیش از دیگرن به اهمیت عامل ((نوع ادبی)) پی بردو متوجه شد که الهام نمی تواند پدیده ای جداگانه باشد و مستقل از قالبی که باید در آن ریخته شود

بی مایگی شعار قرون وسطی و معاصر در نظر او بیشتر زائیده قا لبهای آنها بود .او در اثر معروف خود :langue  frangalse  defnse  et  illustration  de  la ((دفاع از زبان فرانسه و تعقیل آن ))نام دارد .اعلامک داشت که تا آن روز همه شاعران فرانسوی قافیه پردازان جاهلی بیش نبودند و فقط شاعران یونان و لاتین شاعران حقیقی هستند و فرانسویان می توانند پس از آشنایی با آثار آنان خود را به پای آنان برسانند و یا بر آنان نیز سبقت جویند به طور کلی نیمه دوم قرن شانزدهم دوره ای بود که در ان برای نحخستین بار آیین ادبی وسیعی برای خلق آثار ادبی بوجود آمد و این آین ادبی دارای اصولی بود که حتی تا پایان قرن هجدهم نیز ارزش  و اعتبار خود را از دست نداد و همین اصول بود که در آغاز قرن هفد هم مایه ایجاد مکتب کلاسیک گردید

از رنسانس تا کلاسیسیسم

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی مح

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله کمال الملک کمال هنر فایل ورد (word) دارای 35 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله کمال الملک کمال هنر فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله کمال الملک کمال هنر فایل ورد (word)

مقدمه  
بخش اول : زندگی کمال الملک  
بخش دوم : کمال الملک آفریننده ی زیبائی   
تابلوی تالار آئینه  
بخش سوم : هنر کمال الملک  
بخش چهارم : کمال الملک سنت شکن و سنت گذار  
بخش پنجم : سفر به اروپا و نتایج آن  
بخش ششم : آثاری که در بغداد خلق شد  
بخش هفتم : نقاشی ها و آثار کمال الملک  
آثار استاد  
بخش هشتم : اخلاق کمال الملک  
فهرست منابع و مأخذ  

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله کمال الملک کمال هنر فایل ورد (word)

باقرزاده ، حمید :       کمال الملک هنرمند همیشه زنده ، (تهران، اشکان، اول، 1376)

داراب بهنام شباهنگ   یادنامه ی کمال الملک ، (تهران، چکامه ، اول ، 1366)

و علی دهباشی

دهباشی ، علی :         یادنامه ی کمال الملک ، (تهران، نشر به دید، اول ، 1378)

مقدمه

محمد غفاری ملقب به کمال الملک مردی از کاشان بود. وی فردی روشنفکر و احساساتی بود و اندیشه های نوینی در سر داشت

او در خانواده ای هنرمند متولد شده بود که اکثر افراد آن نقاشهای برجسته ای بودند

کمال الملک نقاشباشی دربار قاجار بود. او تمام تلاش خود را صرف هنر ایران زمین می کرد از جمله کوششهای او در این زمینه، تأسیس مدرسه ی «صنایع مستظرفه» بود. که اکثر رشته های هنری از جمله (نقاشی، مجسمه سازی، منبت کاری، موزائیک و قالی بافی) تعلیم داده می شد

کمال الملک هنر اصلی را در خلاقیت هنرمند می دانست و اعتقاد داشت که انسان در هر شرایطی باید پشتکار داشته باشد تا به هدفش برسد

یک هنرمند قبل از آنکه یک هنرمند قابل باشد باید یک انسان با اخلاق باشد. کمال الملک به تعبیر دیگران انسانی فهیم – خوش معاشرت و دوست داشتنی بود و برای کمک به دیگران از هیچ کوشش (مادی و معنوی) فروگذار نبود و در زمان خود محبوب همگان شده بود

وی جسارت این را داشت که نقاشی و هنر ایران زمین را از پوچی و هم پردازی و تقلیدها رها سازد و شیوه ی نوینی را در عرصه ی نگارگری ابداع کند وضع تازه ای در بخش هنرهای تجسمی بخشد

آثار کمال الملک در تاریخ هنر ایران از حیث استادی و مهارت با آثار بهترین نقاشان جهان برابری می نمود

بخش اول

زندگی کمال الملک

 بخش اول : زندگی کمال الملک

«محمد غفاری (کمال الملک) در اوایل سالهای 60 قرن سیزدهم هجری قمری (4 – 1361 ) در کاشان متولد شد و به سال 1319 هجری شمسی پس از یک عمر طولانی در نیشابور وفات یافت.»

«او در خانواده ای پرورش یافت که چند تن نقاش سرشناس دیگر دوران قاجاریه را پرورانده بود مانند ابوالحسن غفاری، صنیع الملک غفاری، ابوالحسن ثالث (یحیی خان غفاری) علیرضا غفاری، مسعود غفاری، ابوتراب غفاری ;»[1]

عشق وقتی بیاید ، هنرجان دوباره می گیرد و کامل می شود; عشق هنر را می گذارد و آبدیده می کند و ظرفیت های آن را تا مرزهای بی مرز رؤیا و آرزو فراتر می برد; کمال الملک چنان غوطه ور در هنرش بود که خارج از چهاردیواری آن هیچ نمی دید، این تجربه و حاصلخیز بود

به گفته ی کمال الملک : «عشق و شور لازم است، و گرنه هنرمند بیچاره با چه گوهری می تواند لطائف رموز و نازک کاریهای گردون را دریابد و بر صفحه حیارت رقم زند.»

«کمال الملک در سن 25 سالگی با «زهرا» دختر مفتاح الممالک پیوند زناشوئی بست و از او صاحب چهار فرزند شد. نخستین فرزند وی دختر بود که در سال 1263 شمسی ولادت یافت. نصرت خانم قبل از آنکه به خانه ی همسر برود در سال 1283 از جهان درگذشت. فرزند دوم کمال الملک معز الدین بود و در سال 1318 شمسی وفات یافت. فرزند سوم کمال الملک حسینقلی خان در سال 1299 شمسی جوانمرگ شد. چهارمین فرزند او، حیدرقلی خان در سال 1314 شمسی در تهران وفات یافت. «خود کمال الملک نیز در سال 1319 در اثر ضعف و ناتوانی و کهولت سن در نیشابور بیمار شد و دار فانی را وداع گفت. » [2]

کمال الملک مدرسه ی هنر تأسیس کرد به نام «مدرسه ی صنایع مستظرفه» که در آن به تعلیم شاگردان زیادی پرداخت و از شاگردان مستضعف نیز شهریه ای نمی گرفت. از جمله شاگردان وی می توان «میرزا اسماعیل آشتیانی، اسکندر مستغنی، سید احمد جواهری، ابوالحسن صدیقی، علی محمد حیدریان و حسنعلی خان وزیری» را نام برد که همگی از اساتید برجسته ی آن زمان شدند

کمال المک پس از کناره گرفتن از مدرسه و از فروش چندین پرده نقاشی به مجلس شورای ملی در گوشه ی دهکده ای در چهار، پنج فرسخی نیاشبور محلی به نام «حسین آباد» زندگی دوباره آغاز کرد و این فکر و خیال و علاقه به کشاورزی از دیرباز در ذهنش بود و مختصری در آنجا تحصیل کرد و تا آخر عمر به درویشی به سر بُرد. « در این دوران فقط دوستان و شاگردانش به زیارتش می رفتند و یکی از کسانی که به اندازه مشتاق زیارتش بود و برای او ارزش قائل بود، آقای دکتر غنی بود که وجودش سراپا ذوق و احساسات و شور احترام به علم و هنر است.»

در طی اقامت در حسین آباد حادثه ی فجیعی برای او اتفاق افتاد. روزی مستخدمی که برای او شیر می آورد. شیر فاسد برای استاد آورد و استاد نیز نخورد و سردار معتمد که از ارادتمندان سپرده به استاد بود. از این مطالب شرمگین و عصبانی شد و سنگی برداشته و به قصد زدن به آن مستخدم گناهکار تصادفاً این سنگ به چشم استاد اصابت کرد و چشمش نابینا شد. سردار شدیداً از این اتفاق شرمنده شده  و کمال الملک با همه درد و رنجی که داشت برای اینکه عذاب روحی آن مرد بیشتر نشود به روی وی نیاورد و تا آخر عمرش هرکس از این واقعه می پرسید جواب می گفت: «نیمه شب از چادر بیرون می آمدم که پایم به طناب گرفته و به زمین خوردم و میخ چادر به چشمم فرو رفت.  این نتیجه ی تربیت بزرگوارانه ی استاد و نظر بلندی اوست

در هفتم تیرماه 1319 استاد دچار مرض حبس البول گردید و ایشان را به مشهد بردند و در بیمارستان شاهرضا (امام خمینی فعلی) تحت معالجه قرار دادند. پس از بهبودی نسبی به اصرار زیاد کمال الملک به نیشابور آورده شد و همان جا در بعد از ظهر یکشنبه، 27 مرداد 1319 بدرود زندگانی گفته و روز بعد توسط مردم تشیع شد . کمال الملک  وصیت کرده بود که پس از مرگش او را در باغ شخصی خود در حسین آباد به خاک بسپارند و لیکن وی را در جوار مزار شاعر و عارف روشن ضمیر شیخ فرید الدین عطار نیشابوری مدفون کردند. بنای این آرامگاه در فضای شمالی مقبره ی عطار ساخته شده و با کاشی کاری معرق زیبا و به رنگهای الوان تزئین شده (توسط انجمن آثار ملی) و بر روی منشور بالا، سر و صورت برجسته ی نیم رخ کمال الملک نقش شده است

 بخش دوم : کمال الملک آفریننده ی زیبایی

[1] . حمید باقرزاده: کمال الملک هنرمند همیشه زنده ، (تهران ، اشکان، 1376)، ص 29

[2] . علی دهباشی» یادنامه ی کمال الملک ، (تهران ، نشر به دید، 1378) ، ص 91 – 90

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی مح

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله شرط فعل در حقوق ایران و فرانسه فایل ورد (word) دارای 58 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله شرط فعل در حقوق ایران و فرانسه فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله شرط فعل در حقوق ایران و فرانسه فایل ورد (word)

مقدمه  
ترمینولوژی  
شرط فعل در حقوق فرانسه  
شرایط صحت شروط در حقوق فرانسه  
آثار و ضمانت اجرای شروط در حقوق فرانسه  
آثار شروط در حقوق فرانسه  
ضمانت اجرای شرط فعل در حقوق فرانسه  
شرط بنفع ثالث(Stipulation pour autrui)  
شرائط صحت شرط به نفع ثالث  
I- اثر این شرط بین شارط و ملتزم  
II- اثر شرط بین ملتزم و ثالث منتفع  
III-در خصوص روابط بین ثالث و شارط  
شرط فعل در حقوق ایران و فقه امامیه  
شرائط صحت شرط فعل در حقوق ایران  
مفاد شرط باید عاقلانه باشد  
مفاد شرط نباید مجهول باشد  
آیا شرط فعل باید در متن عقد باشد؟  
آیا شرط در ضمن عقد باید منجز باشد؟  
قسمت دوم  
آثار شروط فعل در حقوق امامیه-ایران  
آیا می‏توان مشروط علیه را به انجام مفاد شرط مجبور نمود؟  
آیا درخواست عدم فسخ و مطالبه ارش ممکن است؟  
آیا حق فسخ مشروط له در صورتی که عین تلف و یا به ثالث منتقل شده محفوظ است؟  
آیا خیار فسخ مشروط له عند تعذر الشرط، قابل اسقاط است؟  
شرط فعل به نفع ثالث  
شرط فعل به ضرر ثالث  
مقایسه تطبیقی حقوق فرانسه با حقوق اسلام – ایران  
تفاوت در تقسیم بندی ها  
تفاوت در شرائط صحت  
تفاوت در ضمانت اجرای شرط فعل  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله شرط فعل در حقوق ایران و فرانسه فایل ورد (word)

شهید ثانی، اللمعه الدمشقیه، ج 3 ص

شیخ مرتضی انصاری، المکاسب المحرمه، جلد 2 چاپ رحلی قدیم چاپ بنگاه معتقدی

 دکتر ناصر کاتوزیان، حقوق مدنی، قواعد عمومی قراردادها، جلد سوم، آثار قرارداد در رابطه دو طرف و نسبت به اشخاص ثالث، 1376 شرکت انتشار با همکاری بهمن برنا

 دکتر امامی، حسن، حقوق مدنی، جلد 1 چاپ انتشارات کتاب فروشی اسلامیه

 کد سیویل فرانسه چاپ

 عبدالله مامقانی، مناهج المتقین چاپ انتشارات مرتضویه نجف

 قانون مدنی ایران

وسایل الشیعه، شیخ حر عاملی چاپ دار احیاء التراث العربی

 ملا احمد نراقی، عواهـد الایام، چاپ انتشارات بصیرتی قم

علامه حلی تذکره الفقهاء ج

حسینی عاملی، سید محمد جواد، مفتاح الکرامه فی شرح قواعد العلامه

طوسی، شیخ محمد حسن، الخلاف چاپ انتشارات دانشگاه تهران

 دکتر دیانی، عبدالرسول، مقایسه مقررات مربوط به جهت و سبب در حقوق فرانسه فقه امامیه و حقوق ایران
دکتر دیانی، عبدالرسول، حقوق خانواده، انتشاارت امیددانش تهران

ترجمه وتحقیق پیرامون ابواب مضاره مساقات، اجاره مزارعه از کتاب شریف خلاف شیخ طوسی رساله فوق لیسانس دانشگاه تهران در رشته فقه ومبانی حقوق اسلامی

 شیخ محمد حسن نجفی، جواهر الکلام جلد

فرهنگ حقوق دکتر حسینقلی کاتبی انتشارات گنج دانش چاپ 1 سال

شهید ثانی، اللمعه الدمشقیه، ج3 از ده جلدی های چاپ بیروت

مقدمه

قانون مدنی ایران به پیروی از فقه امامیه شروط صحیحه را به سه قسمت تقسیم نموده است. مهم‌ترین و شایع‌ترین اقسام شروط قابل درج در ضمن عقد، نوع سوم یعنی شرط فعل می‏باشد. وفق ماده 234 قانون مدنی شرط فعل آن است‏که اقدام یا عدم اقدام به فعلی بر یکی از متعاملین یاشخص خارجی شرط شود. براساس این تعریف، شرط فعل می‏تواند بصورت مادی و مثبت و یا فعل منفی باشد مثلاً تعهد فروشنده به بیمه نمودن مبیع قبل ازحمل آن، شرط فعل مثبت و شرط عدم مطالبه دین بایع از برادر مشتری، در قرارداد بیع، یاشرط عدم فروش از همان مبیع به ثالث در مدت معین، شرط فعل منفی است. شرط پرداخت مبلغی به زوجه در صورت طلاق وی یا طلاق دادن همسر اولی، در عقد نکاح، شرط فعل مثبت و شرط عدم مضاجعت با زوجه، شرط فعل منفی است

اگر شرط فعل ناظر به انجام عمل حقوقی درعالم خارج باشد، متعهد بایستی آن عمل را محقق سازد و نتیجه عمل حقوقی به مجرد انعقاد عقد محقق نمی‏‏شود. مثلاً اگر درعقد بیع شرط شود که مشتری بایع را برای انجام عمل بخصوصی وکیل گرداند، عقد وکالت دیگری باید در عالم خارج انشاء شود تا نتیجه منظورحاصل شود. از اینجا تفاوت شرط نتیجه با شرط فعل روشن می‏شود. اگردر مثال بالا شرط شودکه بایع وکیل باشد برای انجام آن عمل، انعقاد عقد دیگری در ورای عقد بیع لازم نیست یعنی به مجرد عقد بیع، بایع در انجام آن عمل وکیل مشتری می‏شود

شرط فعل ممکن است به نفع مشتری و یا بایع و یا هردوی آنها یا ثالث باشد. همچنین ممکن است یک تعهد وسیله باشد یا یک تعهد نتیجه لذا این‏طور نیست که تعهد نتیجه حتماَ توسط شرط نتیجه قابل اندراج در ضمن عقد باشد

این بود خلاصه ای از آنچه در حقوق ایران و فقه امامیه از آن تحت عنوان شرط فعل یاد می‏شود. ما برای تطبیق این مفهوم با معانی مشابه در حقوق فرانسه باید یک بحث نسبتاَ مفصل ترمینولوژیک داشته باشیم چون به نظر ما شرط فعل با تعریف فوق معادل واحدی در حقوق فرانسه ندارد و از اینرو تلاش ما را در تطبیق دو سیستم با مشکل مواجه می‌سازد زیرا بایستی مفاهیم و واژه های متعددی را به بررسی بگیریم تا بدانیم این مفهوم برکدامیک و یا تا چه حد منطبق است

ترمینولوژی

در حقوق فرانسه کمتر به نظریه عمومی شرط و ارتباط آن با عقد پرداخته شده است. بیشتر احکامی که در این باب وجود دارد، مربوط به شرط تعلیقی است که به آن کندیسیون(Condition ) می‏گویند. این است که ما درجستجوی آنچه که در حقوق ایران شرط فعل می‏نامیم، درحقوق فرانسه معنای معادلی پیدا نمی‏‏کنیم که بتواند تمام مصادیق این مفهوم را بپوشاند. با این حال, اگر بدرستی این دو سیستم را بشناسیم، کمتر می‏توان به موارد کاملاَ متفاوت برخورد نمود یعنی در جستجوی واژه‌های مشابه می‏توان بر جبنه جهانی داشتن قوانین به ظاهر متفاوت این سیستم ها واقف شد. دلیل آن این است که بخصوص بخش حقوق تعهدات در بین شاخه‌های مختلف علم حقوق بیشتر بر پایه‌های عقلی استوار شده است. لذا با حوصله و ملاحظه معنای دقیق واژه ها، معنای معادلی برای آنچه ما در حقوق ایران از آن به شرط فعل یاد می‏کنیم، می توان پیدا نمود، هر چند هر کدام فقط بر یک جنبه بخصوصی از این اصطلاح دلالت داشته باشند. قبل از معادل یابی در زبان فرانسه لازم می‏دانیم معنای شرط را در زبان عرب و اصطلاح علم حقوق به بررسی بگیریم
شرط بر وزن سطرکه جمع آن شروط وشرائط است، در دو معنای مختلف بکار رفته است، یکی معنای لغوی و دیگری معنای اصطلاحی. هرکدام از این دو معنا نیز به نوبه خود دو معنای دیگر دارند. با این حساب چهار معنای مختلف از شرط وجوددارد که دو تا اصطلاحی و دو معنا عرفی هستند

کلمه شرط در عرف به دو معنا اطلاق می‏گردد

1- معنای اول شرط معنای حدثی و مصدری است که در این معنا اسم فاعل آن شارط و اسم مفعول آن مشروط بوده و مشروط له و مشروط علیه هم به ترتیب منتفع و متضرر از شرط می‏باشند. ابن منظور درلسان العرب می‏گوید : شرط، الزام شیء و التزام شیء در بیع و مثل آن می‏باشد، لذا از نظر لسان العرب الزام ابتدائی صحیح نیست و اگر هم استعمالاتی از آن به چشم می‏خورد، از باب مجاز است. شرط از نظر وی حتماً باید در ضمن عقدی باشد و هویت استقلالی برای آن متصور نیست

بر خلاف این نظر، شیخ انصاری با استدلال به شواهد روائی متعدد می‏گوید : استعمال واژه شرط در مورد تعهد ابتدائی‏ نیز صحیح است چون به نذر و عهد با خدا نیز “شرط” گفته شده با اینکه انسان ابتدائاَ با خدا شرط می‏کند و آن را در ضمن عقد دیگری نمی‏آورد. وی با استدلالات متعدد معتقد می‏شود که منظور از شرط، مطلق الزام و التزام است، چه در ضمن عقدی بیاید و چه مستقل از آن باشد

به نظر می‏رسد این معنا ازشرط دقیقاً معادل واژه تعهد یاObligation در زبان حقوقی فرانسه باشد که ذیلاً اشاره خواهد شد

البته شرط در بعض موارد در معنای مفعولی یعنی بر مشروط نیز استعمال می‏گردد مثل موردی که خلق می‏گویند و مخلوق اراده می‏کنند در این صورت شرط به معنای آنچه که انسان بر نفس خود شرط کرده، می‏باشد
2- معنای دوم عرفی از شرط عبارت از امری است که از عدم آن عدم لازم شود ولی از وجودش حتماً وجود لازم نگردد. مثل اینکه شرط نماز، داشتن وضوء است، ولی گرفتن وضوء لازمه اش نماز خواندن نیست ؛ می‏توان تصور نمود شخص وضوء بگیرد ولی نماز نخواند. شرط در این معنا اسم جامد است و اگر مشتقاتی ازآن گرفته شده، همه جعلی و برخلاف قاعده می‏باشند. در معنای مصدری(معنای اول) تصور شارط بدون مشروط ممکن نبود، ولی در اینجا این تصور ممکن است، چون شارط در اینجا کاری انجام نمی‏دهد که مشروط منفعل از فعل او باشد، لذا منظور از شارط در این معنا، جاعل الشرط و مراد از مشروط نیز ما جعل له الشرط است. از اینجا فرق شرط با مانع نیز مشخص می‏گردد مانع امری است که از وجودش عدم لازم آید. مثلاً بلوغ شرط صحت نکاح ولی قرابت مانع صحت آنست

شرط دو معنای اصطلاحی نیز دارد

1- این واژه در زبان علم نحو به معنای آن چیزی است که بعد ازادات شرط می‏آید. لذا شرط در زبان اصطلاحی نحویین به معنای دوم یعنی آنچه که از عدم آن عدم لازم می‏آید، اطلاق می‏شود

2- شرط در زبان علم اصول و اهل معقول نیز به همین معنااست؛ بااین تفاوت در جانب وجود نیز از وجود سبب وجود مسبب لازم می‏شود. یعنی علاوه بر اینکه از عدم شرط عدم لازم می‏آید، از وجود آن نیز وجود لازم می‏آید

دو اطلاق عرفی قبل با دو اطلاق اصطلاحی قابل جمع نیستند. اطلاقات عرفیه مردداند بین دو معنای اول عرفی‏که اگر قرینه ای بر هر کدام از آن دو معنا (معنای مصدری و معنای جامد) موجود بود، بر آن معنا و اگر قرینه ای موجود نبود، موجب مهمل شدن لفظ می‏شود

ما برای توضیح مطلب واژه شرط را در روایت المومنون عند شروطهم به بررسی می‌گیریم که ببینیم بر کدامیک از دو معنای عرفی استعمال شده است. بنظر می‌رسد در این روایت شرط به معنای حدثی و مصدری مورد لحاظ باشد. یعنی می‏توان استنباط نمود منظور این است که مومنین باید به ملتزمات خود (آنچه که بر خود الزام کرده‌اند)، وفادار باشند. بنابراین، روایت مذکور ناظر به معنای دوم عرفی از شرط که از عدم شرط، عدم عقد لازم بیاید, نمی‌باشد. به هرحال, اگر تردیدی هم در معنای آن وجود دارد, بین یکی از دو معنای عرفی است نه بین یک معنای اصطلاحی و یک معنای عرفی

به هر حال، آنچه ما در اینجا از واژه شرط منظور داریم، بیشتر آن امری است که از عدم آن عدم عقد لازم آید. اگر آن امر انجام کاری باشد، از عدم انجام آن کار, عقد معدوم گردد. البته، هر چند شرط را در نظر بعض از فقهاء مثل شیخ انصاری بتوان بر تعهد ابتدائی نیز اطلاق کرد ولی همان طور که لغویین گفته‌اند، در اینجا مراد ما از شرط انجام کاری است که در ضمن عقد دیگر آمده باشد و هویت تبعی و فرعی داشته باشد
درجستجوی معنای دقیق واژه هائی که می‏توانند در حقوق فرانسه معادل شرط فعل در حقوق ما باشند، سه واژهC ondition و Clause و همچنین Stipulation که فعل آن Stipuler است را با استفاده از دائره المعارف حقوقی ژرارد کورنو[7] و همچنین لغتنامه حقوقی لکزیک به بررسی می‏گیریم
واژه Condition درسه معنای مختلف بکار می‏رود

1- معنای اول که از موضوع بحث ما خارج است، به وضعیت و حالت یک فرد و یا یک شیء اطلاق می‏شود. مثال بارز آن اصطلاح شرائط اجتماعی و یا شرائط سیاسی می‏باشد. معادل این معنا که به نظر می‏رسد از زبان فرانسه به زبان فارسی سرایت کرده باشد، در زبان فارسی حالتترجمه می‏شود
2- دومین معنا ازشرط که بیشتر مراد ماست، بمعنای عناصر یک عمل حقوقی می‏باشندکه خود نیز بر دو قسمند

-یا عنصری اساسی است که اعتبار و یا تاثیر عمل حقوقی منوط به آن است. مثلاً بلوغ متعاقدین شرط اعتبار یک قرارداد، داشتن سمت، شرط ارائه دعوی به دادگاه و ذکر قیمت، شرط صحت بیع است. در دنباله توضیحاتی که خواهیم داد معلوم خواهد شد که این معنا نیز واژه معادل شرط فعل در حقوق ما نیست بلکه شرط فعل در حقوق ایران معادل یک عنصر فرعی عقد در حقوق فرانسه است. البته، به نظر می‌رسد واژه شرایط که بیشتر جمع شریطه است، به همین معنا باشد. مثلاً ما در همین مقاله عبارت “شرائط صحت شروط” را خواهیم داشت که شرایط در معنای عناصر اصلی که صحت شرط منوط به آن است و شرط نیز بمعنای عنصر فرعی و یا تعهد جانبی در عقد منظور می‏باشد

- یا کیفیت و قیدی برای تعهد است که انعقاد و یا انحلال قرارداد را منوط به تحقق یک واقعه بعدی و نامطمئن می‏سازد(ماده 1168 کد سیویل)

این شروط هم می‏توانند تعلیقی باشند و هم تحلیلی(فاسخ). مثل بیع بشرط اینکه جنس خوب فروش رود و یا بیع به شرط اینکه فروشنده نمایندگی خود را به فرد دیگری ندهد. در این معنای اخیر، Condition با Clause و همچنین Stipulation به یک معنا خواهند بود

شرط در این معنا (کیفیت یا قیدی برای تعهد) به شرط تعلیقی مربوط می‏گردد و معادل شرط فعل در حقوق ایران نیست

البته معنای سومی نیز برای Condition متصور است‏که بیشتردر حقوق جزا به شرائط وقوع جرم اطلاق می‏گردد. مثلاً پرسیده می‏شود آیا جرم درحالت خواب اتفاق افتاده و یا در حالت مستی و امثالهم
در حقوق جزای اسلامی شرط آن چیزی است که وجود آن در تاثیر سبب بوجود آمدن گناه موثر است مانند القاء در چاه که خود سبب است ولی حفر چاه شرط تاثیر سبب می‏باشد

Clauseبه مقررات ویژه یک عمل حقوقی‏گفته می‏شود که دو منظور از درج آن در یک عمل حقوقی مد نظر قرار می‏گیرد

1 – یا برای مشخص تر کردن عناصر عقد و یا کیفیت آن عمل حقوقی ‏(مثل نحوه پرداخت، قیمت و محل اجرا) است،

2- یا به منظور قراردادن آن تحت رژیم ویژه می‏باشدکه بعضاً از شرائط عمومی آن عمل حقوقی حالت مستثنی‏کننده دارند و به آنها شرائط ویژه نیز می‏گویند

Stipulation همان مقررات مشروح یک قرارداد است که معمولاً به صورت کتبی بیان می‏گردد. در معنای عام تر این لغت برای تمامی مقررات پیش بینی شده در یک قرارداد بکار می رود مثلاً برای بیان شرط به نفع ثالث عبارت Stipulation pour autrui را داریم

برای این سه لفظ همین سه معنا در زبان انگلیسی نیز وارد شده است

بحث را خلاصه می کنیم : آنچه که تحت عنوان شرط در ضمن عقد از آن یاد می‏شود، اگر خود در ضمن تعهد دیگری باشد، از عنوان کلوز Clause و اگر عقد را مشروط به تحقق واقعه خارجی بنماید، از آن به Condition تعبیر می‏شود. لذا Clause و یا حتی Stipulation شکل ظاهری آن تعهدی است که معمولاً به صورت یک ماده در درون قرارداد کلی مندرج می‏شود. به این لحاظ کلوز Clause))هویت مستقلی‏ نسبت به عقد ندارد و می‏توان آن را صورت ظاهری و ترتیب لفظی شرط در ضمن عقد نامید که نمی‏تواند جدای از عقد به کار رود. این معنای از شرط معادل معنای شرط در لسان العرب ابن منظور و قاموس المحیط مرحوم فیروز آبادی می‏باشد

این بود خلاصه آنچه در زبان فرانسه در بدو امر برای جستجوی معادل شرط فعل در حقوق ایران به ذهن خطور می‏کند

با دقت بیشتر و مطالعه موادی از کدسیویل که این واژه ها در آنها به کار رفته، در می‏یابیم کهCondition بیشتر به شرط تعلیقی اطلاق می‏گردد و مقررات مربوطه در کد سیویل ناظر به عقد معلق است که اساساً از محل بحث ما خارج هستند. با تفصیلی که به ناچار لازم می‏دانیم از حقوق فرانسه در زمینه شرط به معنای Condition بیاوریم، در خواهیم یافت که آنچه در فقه و قانون مدنی از آن به شرط فعل یاد می‏شود، اگرعنصر اساسی عقد نباشد و تحقق عقد را نیز معلق به حادثه خارجی ننماید، تحت عنوان شروط تبعی و فرعیClauses accessoires باید به بررسی گرفته شود

بنظر می‏رسد آنچه که می‏تواند به طور مشخص، معادل شرط فعل قرار گیرد، شرط فرعی است که متضمن انجام عملی باشد. البته در کد سیویل مقررات خاصی به آن اختصاص داده نشده بلکه باید با غور در حقوق تعهدات بطور اعم، به دنبال معنای معادل آن پرداخت و ضمانت اجرای آن را جستجو نمود و دانست چه هنگام چنین شروطی باطل هستند و چه وقت هم باطل و هم مبطل عقد. چنانچه خواهد آمد بعضی ازحقوق دانان مثل استاد گرامی جناب آقای فیلیپ سیملر خواسته‌اند همان مقررات مذکور در ماده 1172 در مورد بطلان شروط تعلیقی را به شروط تبعی نیز بسط بدهند

شرط فعل در حقوق فرانسه

اساساً در حقوق فرانسه هر آنچه که عنوان تعهد بخود بگیرد، چه در ضمن عقد و چه به صورت مستقل، باید شرائطی را داشته باشد که در همه حال لازم الرعایه می‏باشند. در این معنای کلی از تعهد به Obligation یاد می‏شود. مثلاً وعده قرارداد یا قولنامه نیز یک تعهد به فعل ابتدائی و مستقل است که در حدود و مقررات خود نافذ و برای متعهد الزام آور می‏باشد

این تعهدات که بسیار متعدد و متنوع می‏باشند، به انواع مختلف طبقه بندی‏ شده‌اند

1- طبقه بندی به لحاظ طبیعت موضوع آنها

2- طبقه بندی به لحاظ ضمانت اجرای آنها

3- طبقه بندی به لحاظ نحوه انعقاد و یا نحوه اجرای آنها

تنها تقسیم بندی که از تعهدات در کد سیویل موجود است، تقسیم بندی به لحاظ طبیعت موضوع تعهدات می‏باشد. بر این اساس، تعهدات به سه دسته تقسیم می‏گردند

1- تعهد تحویل (چیزی با انتقال مالکیت آن Obligation de donner[15]

2- تعهد انجام (کاری) Obligation de faire

3- تعهد عدم انجام (کاری) Obligation de ne pas faire

این طبقه بندی سنتی‏که از حقوق رم گرفته شده است، توسط ماده 1126 کد سیویل تبیین گردیده است. دسته بندی مزبور هرچند غلط نیست، ولی فایده عملی نیز بر آن مترتب نمی‏باشد

عمده تعهدات از نوع تعهد به انجام کار می‏باشند ولی تعداد تعهدات به عدم انجام کار یا به عبارت بهتر خودداری از انجام کار، زیاد نیستند. مثال بارز تعهد به عدم انجام کار، که هر ساله در حقوق فرانسه منجر به پیدایش رویه های قضائی متعدد می‏گردد، تعهد عدم رقابت است. این تعهد معمولاً در اکثر قراردادهای تجاری بصورت شرط در ضمن عقد درج می‏گردد. با این لحاظ، یکی از مواردی که معادل شرط فعل در حقوق ایران است، همین تعهد به عدم رقابت می‏باشد که بدلیل بحث بسیار پیچیده آن بدلیل برخورد با حقوق بین الملل و حقوق اروپائی از ورود در آن صرف نظر می‏نمائیم

نوع سوم تقسیم بندی تعهدات یعنی تقسیم بندی به لحاظ نحوه تعهد در مرحله انعقاد یا اجرا موضوع مواد 1168 تا 1233 فصل 4 از تیتر 4 ازکتاب سوم کد سیویل تحت عنوان تعهدات مشروط می‏باشد. به این لحاظ تعهدات یا مشروطند ویا غیر مشروط

در تعریف تعهدات مشروط ماده 1168 کد سیویل مقرر می‏دارد : تعهد زمانی مشروط است که وابسته به یک حادثه آینده و غیر مطمئن باشد چه بصورت معلق ساختن آن تا زمانی که آن حادثه بروز کند و چه بصورت فسخ آن در صورتی که آن حادثه رخ ندهد

با این حساب، دو شرط اساسی برای یک تعهد مشروط وجود دارد

1- تعهد باید مشروط به یک حادثه محتمل الوقوع باشد ؛ لذا اگر حادثه قطعی الحصول بود، عقد مشروط نیست
2- وقوع حادثه باید در زمان آینده باشد

به لحاظ تاثیردر عقد، شروط منقسم می‏شوند به شروط تعلیقی و شروط تحلیلی

شروط نوع اول قرارداد را در مرحله انعقاد مورد سئوال قرار می‏دهند ؛ برای مثال کتاب هایم را به شما می‏فروشم به شرط اینکه خودم در امتحانات قبول شوم. این یک نوع بیع مشروط است. عقد بیع منوط به تحقق حادثه خارجی یعنی به قبولی در امتحانات شده است. اگر این حادثه اتفاق افتاد، قرارداد اثر خود را از زمان انعقاد ظاهر ‏ساخته و اگر محقق نشد، اساساً”بیعی واقع نشده و عقد از بنیان منعقد نشده تلقی می‏گردد
بر عکس، تعهد مشروط به شرط تحلیلی از زمان انعقاد بدرستی و صحت منعقدگردیده و آثار خود را دارد ولی فقط پایداری و استمرار آن مورد سئوال است. آنچه مشروط است، استمرار عقد است یعنی رابطه حقوقی ایجاد شده در اثر عقد، به حادثه ای که وقوع آن نامطمئن است، متوقف گردیده است که با وقوع این امر عقد باطل و نتائج آن زائل می‏شود. مثال : آقای الف می‏خواهد اموالی را به “ب” هبه ‏کند ولی نمی‏خواهدکه خود شاهد قرار گرفتن این اموال در دست ورثه “ب” باشد. لذا در عقد هبه ای که با “ب” منعقد می‏سازد، شرط می‏کندکه اگر “ب” قبل از “الف” بمیرد، این هبه باطل باشد. حال اگر “ب” قبل از “الف” مرد، این مال به وارث او منتقل نمی‏شود و بر می‏گردد به مالکیت “الف”. این یک مثال نوعی از انواع شروط تحلیلی است

به هرحال، چه شرط از نوع شرط تحلیلی باشد چه از گونه شرط تعلیقی، در هر دو صورت حادثه خارجی امری نامطمئن و قابل تحقق مربوط به زمان آینده است. لذا اگر مثلاً در عقد بیع یکی از این دو گونه شرط بیاید، موضوع آن که انتقال ملکیت است به آن حادثه خارجی مشروط می‏شود و معلق می‏ماند تا زمانی که آن حادثه محقق شود

این شروط منافع بسیاری دارند بر اساس ویژگی‏های منحصر به فرد هر عقد متنوع می‏گردند. به هر حال، برای صحت شروط مزبور شرائطی لازم است که مختصراً متذکر می‌شویم

شرایط صحت شروط در حقوق فرانسه

حادثه ای می تواند بعنوان شرط برای یک عقد قرار گیرد، که دو سری ویژگی داشته باشد

1- حادثه باید به نحوی خارج از اراده طرفین باشد

2- تحقق شرط منطقی به نظر رسد. لذا شرط غیر معقول و یا محال یا غیر مشروع و خلاف اخلاق حسنه باطل می‏باشد

بر اساس شرط اول شروط به سه دسته تقسیم می‏گردند

- شروط سببیConditions causalles که محصول اتفاق و تصادف صرف هستند. مثل اینکه گفته شود اگر باران ببارد، چترم را به تو می‏فروشم. این شروط به اراده یکی از دو طرف قرارداد وابسته نیست(ماده 1169کد سیویل)

- نوع دوم شروطی هستندکه به اراده یکی از اطراف قرارداد وابسته است که ‏به آنها Conditions potestatives می‏گویند (ماده 1170کد سیویل)

- و بالاخره نوع سوم هم که شروط مختلط بوده و کاملا” به اراده یکی از اطراف عقد وابسته نیست مثل اینکه بگوید من این مبلغ را به شما می‏دهم در صورتی که با فلانی ازدواج کنی

شروط سببی و شروط مختلط چه در شکل شرط تعلیقی وچه در شکل شرط تحلیلی، اساسا”صحیح می‏باشند. ولی شروطی که به اراده یکی از منعقدین معلق می‏شود، بر دو گونه هستند

گونه اول شروطی هستند که بصورت مصرح به اراده یک طرف بستگی دارد] که در آن الفاظی نظیر هر وقت دلم خواست مقرون است. این شروط باطل (وفق ماده 1174کد سیویل) و مبطل (وفق ماده 1172کد سیویل) عقد نیز می‏باشند

نوع دوم شروطی هستندکه اراده فرد در آنها بطور مستقیم دخیل نیست مثل اینکه بگویدهر وقت خواستم از این شهر بروم، اموال خود را به شما می فروشم یا اگر ازدواج کردم منزل شما را اجاره می‏کنم. در اینجا اراده فرد منوط شده به انجام عملی ارادی که تحقق آن، علت عقد می‏شود. به هر حال شروط مزبور در مواردی که حکم به صحت آنها می‏نمائیم چه در شکل تعلیقی و چه در شکل تحلیلی، موجب صحت قراردادند و فقط یک مورد استثنا شده و آن در مورد هبه (ماده 944) می‏باشد که در این خصوص هر گونه شرطی که به نحوی به اراده واهب بستگی داشته باشد، صریحاً باطل دانسته شده است

شرط دوم از شرائط صحت عقد در حقوق فرانسه این است که تحقق آن باید منطقی و عاقلانه باشد لذا شرط مطلقا” غیر مقدور -چه غیر مقدور عقلی وچه قانونی و یا غیر مقدور از نظرمخالفت با اخلاق حسنه،- باطل و مبطل عقد است(ماده 1172)

ماده 1172 فقط در مورد قراردادهای مالی قابل اجرا است. لذا از قاعده مزبور، مورد بخشش هاو قراردادهای رایگان استثناء شده است. ماده 900 کدسیویل مقرر می‏دارد که شرط نامشروع یا مخالف اخلاق حسنه یا نظم عمومی در ضمن عقد هبه و یا وصیت باطل ولی موجب بطلان عقد نمی‏شود

اجرای خشک این دو ماده در عمل مشکلاتی را برای حقوقدانان فرانسوی ایجاد نمود زیرا شروط باطلی را که فقط جنبه تبعی داشتند را در کنار شروطی که مقوم قرارداد بوده و اراده قطعی وجزمی طرفین به آن تعلق گرفته بود، قرار می‏داد و همه را با یک چوب می‏راند. این بودکه رویه قضائی بر آن شد که شروطی را که اساس تراضی نیستند و برای اراده واهب و یا موصی انگیزه قاطع و جازم برای اراده آنها دارند، به گونه ای که بدون آن انگیزه، عقد محقق نگردد، از جمله شروط باطل و مبطل محسوب گردند. و متقابلاً در قراردادهای مالی، مواردی که شرط مبطل (شرط غیر مقدور ویا غیر مشروع) انگیزه جازم و قاطع در تصمیم گیری آنها نباشد، منجر به ابطال عقد نشود

برای این کار رویه قضائی فرانسه از تئوری سبب استعانت گرفت و اعلام نمود هر جا که شرط باطل در قراردادی مالی انگیزه قاطع و سبب محرک نباشد، عقد مشروط را فاسد نمی‏نماید. ملاحظه می‏شود حکم مواد 900 و 1172 به لحاظ طبیعت معوض و یا رایگان بودن عقد انشاء نشده است بلکه بر مبنای وصف اساسی و یا فرعی بودن شرط حکم دو گانه برای آنها وضع گردیده است. رویه قضائی متعاقباً بر آن شد که شروط اساسی را از شروط تبعی و فرعی تمییز دهد و بدین ترتیب راه حل واحدی را هم برای عقود معوض و هم برای عقود رایگان پیدا شد. لذا غیر مقدور بودن، غیر مشروع بودن و غیر اخلاقی بودن شرط زمانی می‏توانند منجر به بطلان عقد شوند که بر یک تعهد اساسی عقد تعلق بگیرند و در مواردی که به صورت یک تعهد فرعی و تبعی قابل انفکاک از پیکره عقد باشند، موجب بطلان عقد نمی‏شوند. با این حساب، همان ماده 1172 که اساساً برای شروط تعلیقی وضع گردیده بود، برای شروط فرعی و تکمیلی نیز به کار آمد و Condition و Clause راه حل واحدی پیدا کرد و تنها تفاوت این دو در نحوه اندراج و شکل آن در عقدبود.اگر با به کار بردن ادات شرط مقرون گردیده بود، از نوع اول واگر بصورت خبری بود، از نوع دوم قلمداد شد. لذا رویه قضائی تنها به این مسئله می‏پرداخت که آیاشرط مندرج ویژگی قاطع و جازم درتصمیم طرفین را دارد یا خیرکه در صورت اولی عقدرا باطل و در مورد دوم فقط خودش باطل بود

آثار و ضمانت اجرای شروط در حقوق فرانسه

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی مح

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود مقاله عرف در دعاوی کیفری فایل ورد (word) دارای 36 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود مقاله عرف در دعاوی کیفری فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود مقاله عرف در دعاوی کیفری فایل ورد (word)

1-    چکیده        
2-    مقدمه           
3-    تعریف حقوق جزای اسلامی و عرفی     
4-    مفهوم مجازات     
5-    انواع مجازات           
6-    مجازات های عرفی و مجازات های اصلی          
7-    نظام جزایی و مجازات عرفی در دوران میانه  
8-    عرف و عادت        
9-    عرف در حقوق عمومی           
10-    عرف در حقوق جزا           
11-     عرف در حقوق بین الملل     
12-    اثبات عرف و بازرسی دیوان کشور     
13-     تعارض عرف و قانون            
14-    نتیجه گیری            
15-    منابع        

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود مقاله عرف در دعاوی کیفری فایل ورد (word)

1-    بایسته های حقوق جزای عمومی، دکتر ایرج گلدوزیان

2-    فلسفه ی حقوق ، دکتر کاتوزیان

3-    زمینه ی حقوق جزای عمومی، دکتر نوربها

4-    حقوق جزای عمومی، پرویز صانعی

5-    مقدمه ی علم حقوق،دکتر کاتوزیان

مقدمه

تحلیلی از قانون مجازاتهای اسلامی

مجموعه مقررات جزایی اسلامی که با تجدید نظرهای متعدد امروزه به صورت «قانون مجازات های اسلامی» سال 1370 و بخش تعزیرات سال 1362 مورد عمل محاکم قرار می گیرد محصول کوششی است ناموفق در ترکیب و تلفیق دو نظام فکری ذاتاً ناهماهنگ و غیر قابل تلفیق در امور جزایی. در یک طرف نظام مجازاتهای « شرعی » قرار دارد  که علیرغم وصایای متعدد که مسلمانان باید فرزند زمان بلاشند و قواعد و مقررات حیات اجتماعی را با شرایط متحوّل زمان وفق دهند، به زغم متشرعین و واضعین « قانون مجازات اسلامی »، غیر قابل تغییر، کامل و ابدی است. با آن که مجازاتهای شرعی بیش از سیزده قرن پیش و با توجه به نیازها و مقتضیات جزیره عربستان آن زمان وضع شده است، چون مسلمانان رسول خدا را خاتم الانبیا و احکام و دستورات ایشان را در هر عصر و دوره نافذ و جاری می دانند – و نوع و میزان مجازاتها را مطابق احادیث و اخبار به بیان یا فعل ایشان مستند می کنند – هیچ گونه تغییری را در آنها جایز نمی شمارند

در همه جرایم پیش بینی شده ، به حکم خاصیت تاریخی زمان وضع قاعده، مرکز عطف و توجه، چه در جرائمی که علیه خداوند و اراده شناخته شده او در طبیعت صورت می گیرد یا جرائمی که متوجه « اشخاص » و « اموال» می شود، فرد است، با این هدف که از طریق مجازات « فرد » گناهکار و جبران خسارت « فرد » زیان دیده، جامعه نیز به حد تعالی و تکامل اخلاقی و اجتماعی برسد

در کنار این مقررات ، نظام فکری دیگری قرار گرفته که به حکم نیازهای متغیر زمان، ناقص،تجربی و قابل تغییر و تکمیل شناخته می شود.مجازات جرائمی که در سنت فقه اسلامی «عرفی» لقب گرفته اکنون زیر عنوان تعزیرات مورد مجازات قرار می گیرد، بر مبنای این نظام فکری و با توجه به نیاز های متغیر اجتماعی انجام می پذیرد. در بسیاری از این نوع جرائم صدمات و خسارات حاصله از جرم از محدوده منافع «فردی» تجاوزه کرده کل حیات اجتماعی یا بخش های خاصی از آن را تحت تاثیر قرار می دهد

در یک نظام فکری تبعیت کامل و تعبدی از شکلهای قدیم مجازات – حد و حدود آن- ضروری شناخته شده «موضوعیت» غیر قابل تغییر دارد و نظام دیگر مجازات و سیله و طریفه ی رسیدن به هدف های متنوع نظام جزایی است که همراه تحولاتی که در حیات اجتماعی و طرز تفکر رایج نسبت به مجازات ها پیش می آید ، دستخوش تغییر و تحول دائمی است و این دو طرز فکر ذاتا غیر قابل جمع و تلفیق است

به همین ترتیب در مورد شاغلین به امر قضاوت، و صلاحیت دادگاههای جزایی هم مسائل خاصی پیش می آید. تربیت حرفه ای فقها و« حکام شرع » در نظامی خاص با ویژگی هایی که بدان اشاره شد،صورت می گیرد و این امر باعث پیدایش طرز برداشت ئ تفکری خاص در آنها می شود. در مقابل قضاوت «عرفی» در یک نظام متفاوت حقوقی پرورش می یابند. در این نظام قاضی فرا می گیرد که مساله جرم و مجرم را با دیدی متفاوت که از تحولات فکری حقوق غربی الهام گرفته و مسائل اجتماعی را معلول روابط علی  اجتماعی می شناسد، مورد بررسی قرار دهد و جمع این دو تربیت حرفه ای و تفکر قضایی بدون قربانی کردن منطق هر دو نظام ( یعنی منطق مذهب و عرفی) غیر ممکن است. از این نظر با توجه به قانون مجازات اسلامی به صورت موجود آن،‌ بهتر است به یک نوع تقسیم کار منطقی در امر قضاوت جزایی قائل شده «حکام شرع» را به کار رسیدگی به امور جزایی موضوع «حدود ، قصاص و دیات» بگماریم و از «قضات عرفی»‌در حل مسائل مربوط به «تعزیرات» استفاده کنیم

پیروی از منطق ذکر شده ضمناً ایجاب می کند که به جای دادگاههای کیفری 1 و 2 پیش بینی شده در قانون اصلاح موادی از آیین دادرسی کیفری مصوب 6 شهریور 1361 ، تقسیم بندی دیگری بر مبنای مواد قانونی و تخصص حرفه ای قضات به صورت « دادگاه شرعی» یا « دادگاه  حدود، قصاص و دیات » و « دادگاه تعزیرات » صورت گیرد

برای آن که مشکل عدم هماهنگی این دو طرز فکر بهتر شناخته شود ابتدا به ذکر چند مثال از «قانون مجازات اسلامی» می پردازیم و آن گاه ضمن بررسی اصول کلی این قانون، به مظاهر دیگری از مسئله مورد بحث اشاره می کنیم

الف – ماده 279 قانون مجازات اسلامی دیه مرد مسلمان را یکی از امور ششگانه زیر تعیین         می کند

         1)        یکصد شتر سالم بدون عیب که خیلی لاغر نباشند

         2)        دویست گاو سالم و بدون عیب که خیلی لاغر نباشد

         3)        یک هزار گوسفند سالم و بدون عیب که خیلی لاغر نباشند

         4)        دویست دست لباس سالم از حلّه های یمن

         5)        یک هزار دینار مسکوک سالم و غیر مغشوش که هر دینار یک مثقال شرعی طلا به وزن 18 نخود است

         6)        ده هزار درهم مسکوک سالم و غیر مغشوش که هر درهم به وزن 6/12 نخود نقره می باشد

با آن که مطابق تبصره ماده در صورت « تراضی طرفین » و یا « تعذر همه آنها » به جای « هر یک از امور ششگانه » می توان قیمت آن را پرداخت، ولی درصورتی که ولی دم موافقت نکند قاتل موظف به تهیه و تسلیم حیوانات ، البسه، دینار و درهم مذکور در ماده خواهد بود و این امر طبیعتاً موجب مشکلات بسیار در اجرای مجازاتها می گردد. و اگر قرار باشد در یک یکموارد به استناد اینکه به هر شش امر پیش بینی شده متعذّر است به طور اتوماتیک حکم به پرداخت قیمت کنیم این سوال پیش می آید که منطق وضع و پیش بینی ماده 297 قانون مجازات اسلامی به صورت ذکر شده چه بوده است

ب – قانون مجازات جمهوری اسلامی ایران با پیروی از ارزشهای اسلامی و تحولات اجتماعی برای کلیه اتباع ایران، من جمله اقلیتهای مذهبی که طبق اصل سیزدهم همان قانون شامل افراد زرتشتی، کلیمی و مسیحی می شود حقوق و امتیازات مساوی قائل شده است. مطابق اصل نوزدهم

« مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود.»

اصل بیستم نیز چنین مقرر می دارد

« همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند.»

همه کسانی که در این مرز و بوم از پدر و مادر ایرانی به وجود آمده و به تاریخ و فرهنگ متعالی آن علاقه و دلبستگی دارند ایرانی هستند و حق نیز چنان است که از کلیه حقوق و مزایا به طور متساوی برخوردار و در انجام وظایف ملی و اجتماعی سهیم باشند. اقلیتهای مذهبی از قرنها پیش در جوار هموطنان مسلمان خود زندگی کرده در غم و شادی یکدیگر شریک بوده اند. در جنگ تحمیلی اخیر نیز این اقلیتها، همانند دیگر مردم ایران ، صادقانه کوشیدند، در جنگ و مبارزه شرکت کردند، شهید دادند  و از هیچ گونه فداکاری و همدردی دیگر برای فائق آمدن بر مصیبت ملی دریغ نداشتند

به این جهات و همین طور با توجه به نص مواد قانون اساسی باید در مقابل قانون با سایر اعضاء جامعه متساوی الحقوق باشند. با این وصف واضعین قانون مجازات اسلامی به تبعیت از فکر ثابت و غیر قابل اجتناب بودن مجازاتهای شرعی در مواردی میان افراد مسلمان و غیر مسلمان ایران فرق و تبعیض قائل شده اند. البته اصل بیستم قانون اساسی برخورداری اعضاء اقلیتهای مذهبی را مشروط و محدود به رعایت موازین اسلامی کرده و تصریح به این شرط باعث  می شود که ظاهراً تضاد  و تعارض میان قانون اساسی و مقررات جزایی را قابل توجیه جلوه دهد. ولی این تمهید قانونی مشکل اساسی را حل نمی کند و عدم تساوی افراد ملت از نظر اجرای مجازاتها به صورت یک مشکل سیاسی و اجتماعی باقی می ماند

1 – تعریف حقوق جزای اسلامی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی مح

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود تحقیق تاریخچه مهریه فایل ورد (word) دارای 75 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود تحقیق تاریخچه مهریه فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود تحقیق تاریخچه مهریه فایل ورد (word)

مقدمه    
تاریخچه مهریه    
الف: وقوع جدایی(الف) به فسخ یا طلاق    
ب: به فوت زوج    
مبحث اول    
مفهوم مهر    
ماهیت مهر    
تعیین مهر    
انواع مهر    
طلاق    
تعریف طلاق    
طلاق درفقه    
طلاق در قوانین موضوعه    
انواع طلاق    
طلاق بائن    
طلاق رجعی    
طلاق عدی    
طلاق توافقی    
علل و عوامل طلاق    
1-اعتیاد    
2-عدم پرداخت نفقه    
3-دخالت ناشایست دیگران    
4 ازدواج های خیابانی    
5-تفاوتهای فرهنگی    
6-روابط نامشروع    
7-افزایش طلاق در شهر و روستا    
8-عدم تفاهم اخلاقی    
9-مهریه    
دو نظریه فقهی در میزان مهر    
مهر وثیقه ای در مقابل داشتن حق طلاق مرد    
آیا فلسفه مهر آن است که وثیقه ای دربرابر طلاق باشد؟    
مهریه سنگین    
دلایل افزایش مهریه    
تصورات غلط    
چند نکته در خصوص مهریه بالا    
راهکارهایی برای پایین آوردن مقدار مهریه    
دلایل اشتباه بودن مهریه بالا    
نتیجه    
منابع    

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود تحقیق تاریخچه مهریه فایل ورد (word)

1-   فلسفه مهریه از منظر فقه و حقوق مولف مهناز اسماعیلی

2-   علل و عوامل طلاق در ایران نویسنده حسین نارکی اردکانی

3-   مهریه در رویه قضایی تالیف و تدوین دکتر توفیق عرفان

4-   حقوق خانواده تالیف دکتر محمد روشن عضو هیئت علمی دانشگاه شعید بهشتی

5-   طلاق پزوهشی در شناخت واقعیت و عوامل آن تالیف دکتر باقریا روحانی

6-    تبیین جامعه شناختی مهریه نویسنده سید حسن شرف الدینی

7-   بررسی اعتبار حقوق مهریه سنگین : محمد علی سعیدی مربی سعیدی مربی گروه حقوق خصوصی دانشگاه علوم اسلامی رضوی

8-   فصلنامه حقوق، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی مقالات موضوعی دوره 40 شماره 101 بهار

مقدمه

سپاس خداوندی را که آفریننده جهان و بخشاینده و مهربان است و درود فراوان بر پیامبر برگزیده اش محمد(ص) و دودمان و یاران او باد که از وی پیروی کردند و در راه اعتلاء و شکوه دین اسلام از جان و مال خویش دریغ نکردند. دین اسلام شریعت کاملی است که تمام جوانب حیات بشری را در برگرفته است. از آنجایی که یکی از اهداف اصولی دین اسلام بنای جامعه سالمی است که مردم در آن زندگی سعادتمندی داشته باشند، نسبت به تنظیم خانواده عنایت خاصی نشان داده شده است. زیرا خانواده سنگ اول بنای هر جامعه ای به شمار می آید

در بررسی نصوص قران و ایات و روایات، این نکته قابل مشاهده است که دین اسلام اهمیت زیادی به تشکیل خانواده سالم می دهد و راه حل هایی را برای از بین بردن مشکلات و اختلافات زندگی زناشویی نشان داده است و اساس و اصل را در پایداری زندگی زناشویی می داند. کما اینکه مسائلی وجود دارند که زندگی زناشویی را به مخاطره می اندازد

یکی از مسائلی که به شدت بقاء زندگی زناشویی را تحت الشعاع قرارداده است، مسئله طلاق می باشد. مسئله ای که روز به روز در حال افزایش بوده و کانون گرم خانواده ها را متزلزل می کند. در یک بررسی مشخص می گردد که عواملی خواه به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در ایجاد مسئله طلاق تاثیر گذار می باشد

از عواملی که مستقیماً در طلاق نقش دارند می توان به اعتیاد، ترک زندگی زناشویی، محکومیت کیفری و سایر اشاره نمود

یکی از مواردی که امروزه به صورت غیر مستقیم در میزان طلاق و جدای زندگی زناشویی تاثیر گذار است مسئله مهریه است. مسئله ای که روز به روز بردامنه آن افزوده شده و افراد زیادی را مشغول خود می کند. امروزه میزان مهریه به عنوان عامل تاثیر گذار در کفه زندگی زناشویی نقش مهمی را ایفا می کند، چرا که در صورت کم بودن میزان مهریه زن در روابط زناشویی احساس ناامنی می کند و از ترس اینکه مبادا زوج از او برنجد و به راحتی بتواند با پرداخت مهریه اندک او را طلاق دهد همیشه در اضطراب و نگرانی به سر می برد و خود را اسیری در دست مرد خواهد دید

عکس این قضیه در مورد مرد نیز صادق است چرا که در صورت زیاد بودن میزان مهریه مرد همیشه خود را مطیع و فرمانبردار زن خواهد دید و از ترس اینکه زن بنا به دلائلی مهریه خویش را مطالبه نماید سعی می کند وفق خواسته زوجه عمل نماید

بنابراین میزان مهریه می تواند در چگونگی روابط زناشویی تاثیر گذار باشد و همیشه افکار یک طرف را مشغول خود نماید. بنده در این کار تحقیقی می خواهم موضوع مهریه و میزان آن در رشد طلاق و عوامل اصلی تاثیر گذار در افزایش مهریه و تاثیر میزان مهریه در افزایش یا کاهش میزان طلاق را بررسی نمایم

ابتدا چند سوال در این خصوص طرح می نمایم

1-   علل و عوامل افزایش طلاق چیست؟

2-   میزان مهریه تا چه اندازه جلوی رشد طلاق را می گیرد؟

3-   آیا بستن مالیات بر مهریه های سنگین تائید بر مهریه می تواند داشته باشد؟

4-   آیا در صورت بستن مالیات بر مهریه و یا بالا بردن آن طلاق افزایش یا کاهش می یابد؟

5-   آیا مهریه یک ضمانت مالی برای زن محسوب می شود یا خیر؟


تاریخچه مهریه

در قانون حمورابی که در حدود 1700 سال قبل از میلاد مسیح تدوین شده است و شامل 282 ماده می باشد. در موارد 138 و 139 مقرر می دارد که اگر زن عقیم بوده و طلاق داده شود مکلف است که مهریه و جهیزیه وی را تسلیم کند. در صورتی که زن مهریه و جهیزیه نداشته باشد پرداخت مقدار یک من نقره به او ضروری است و هر گاه زن مرتکب ترک خانواده و یا اعمالی از قبیل آن شود به لحاظ جرم ارتکابی وی شوهر از تادیه مهر و جهیزیه معاف است و ماده 141 قانون مذکور حقوقی مالی زن را از عهده شوهر ساقط کرده است. اما اگر پس از محاکمه و رسیدگی مقصر قلمداد شود به موجب ماده 142 زن حق دارد(1) که به خانه پدری خود برگردد و مهر و جهیزیه اش را نیز دریافت نماید

در حقوق عبری نیز مانند قانون حمورابی مهر وجود داشته و در یکی از انواع ازدواج که به نام ازدواج صدیقه معمول بود رضایت زن بسیار موثر بوده و چنانچه از شوهر خود ناراضی می شد می توانست خانه را ترک کند. در این نکاح زن به اسم صدیقه و شوهر به اسم صدیق معروف بود و مالی که به زن تسلیم می شد صداق نام داشت و در هر صورت مهر در دین یهود از ارکان عقد نکاح بوده و بدون آن نکاح را باطل می دانند

در یونان قدیم از جمله تشریفاتی که برای ازدواج صورت می گرفت آن بود که پدر دختر بدون آنکه مبلغی پول یا هدیه از داماد بگیرد با ازدواج وی موافقت نمی کرده است

در حقوق رم نیز که دو نوع ازدواج (رسمی و غیر رسمی) وجود داشت. در نوع غیر رسمی آن جای هر گونه آثار حقوقی و احکام مربوط به آن خالی بود ولی در نوعی از ازدواج رسمی که به نام کوامپسیو معروف بود وقتی نکاح منعقد می شد هدایایی به زن تسلیم می شد. از متون اوستا چنین بر می آید که در ایران باستان هنگامی که مرد می خواست با زنی ازدواج کند مکلف بوده است که علاوه بر مالی مهریه به دختر و زوجه می دهد مال دیگری نیز به پدر او تسلیم نماید و پدر هم در مقابل مالی که از داماد می گرفت به دخترش جهیزیه می داد و با توجه به حقوق زرتشتی در خصوص مهر استنباط می گردد که اقوام دختر هنگام نکاح او مقداری هدایا به دختر و نزدیکان او می دادند ولی معلوم نیست که آیا اهدای اموال مذکور برای عقد نکاح ضروری بوده است یا خیر. ولی آنچه مسلم این است که هنگام انحلال نکاح، زن نمی توانست اموالی را که متعلق به او بوده است قبل از پرداخت قروض و یا سایر تعهدات شوهر استرداد کند و در واقع تعهدات شوهر درباره زن موثر و الزامی بوده است. در حقوق زرتشتی زن می توانست مهری را که شوهر به او داده و یا متعهد به تسلیم آن کرده است به او ببخشد. اما در صورتی که زن مهر خود را گرفته ولی بعداً عیبی از قبیل نازا بودن در او ملاحظه شد، حقوق زن نسبت به مهر ساقط می شد و شوهر مجاز به استرداد آن بود

در عربستان قبل از اسلام نیز زن وضع خاصی داشت و نه تنها شخصیت حقوقی برای او قائل نبودند بلکه اصولاً  وجود اینکه با زن مخالف بودند و تاریخ حکایات زیادی دارد که اعراب دختران خود را ننگ تلقی کرده و به وسایل گوناگون آنها را از بین می بردند و زنده به گور کردن دختران یکی از طرق از بین بردن آنها بود و اعراب در این امر غیرانسانی آنچنان اصرار داشتند که زن در عربستان کمیاب شد و نکاح ضمه رواج پیدا کرد و در این نوع ازدواج چند مرد با یک زن ازدواج می کردند و در صورتی که زن حامله می شد و فرزندی به دنیا می آورد نوزاد به هر یک از شوهران که شباهت داشت آن شخص به عنوان پدر نوزاد معرفی می شد. از انواع نکاح عجیبی که در زمان جاهلیت وجود داشت« نکاح شغار» بود. در این نوع نکاح مهر جنبه مالی نداشت و به ولی دختر نیز مالی داده نمی شد، بلکه پدر یا برادر دختر در قبال تمتعی که در دختر می برد، دختر یا خواهر خود را به تزویج پدر یا برادر دختری در می آورد که با دختر آنها ازدواج کرده بود و در واقع نکاح شغار نوعی نکاح معاوضه به شمار می آمد

نوع دیگر نکاح دوران جاهیلیت «نکاح المقت» بود و در این نوع نکاح وقتی شوهر فوت می کرد زن او از طریق ارث به وارث متوفی یا نزدیکان او تعلق پیدا می کرد. یعنی زن مانند اموال قابل انتقال به ورثه بود و هنگامی که کسی به واسطه ارث با زن متوفی ازدواج می کرد لازم نبود که مجدداً برای زن مهری تعیین شود و همان مهری که مورث داده بود کفایت می کرد

موضوع مهریه در ادوار تاریخی مورد توجه جامعه شناسان نیز قرار گرفته است و نظریات مختلفی در این خصوص ابراز شده است. بعضی عقیده دارند که زنان در دوران قدیم نوعی نیروی کار بودند که در اثر ازدواج از خانواده خود جدا می شدند. آنان کار می کردند و فرزندانی به دنیا می آورند که باز نیروی کار بودند و با توجه به اینکه خانواده دختر در حین ازدواج این نیروی کار را از دست می دادند از داماد چیزی می گرفتند(مانند حیوان، گندم، ;) و در پاره ای از موارد مرد می توانست برای مدتی برای خانواده دختر کار بکند و در قبال آن با دختر خانواده ازدواج کند

داستان ازدواج حضرت موسی با دختر شعیب که پس از مدتی چوپانی  با دختر شعیب ازدواج نمود نمونه ای از این قبیل ازدواج ها می باشد[1]و بدین ترتیب چنین مبادلاتی صورت می گرفت تا نیروی کاری که از خانواده گرفته شده است جبران شود. برخی از جامعه شناسان نیز معتقدند که چون زن در آن دوران کار نمی کرد و برای آنکه استقلال مالی داشته باشد مهریه ای برای او تعیین می شد.[2]

مطالعه در حقوق زن در طول تاریخ این نکته را روشن می سازد که وضعیت زن با پیشرفت تمدن رو به بهبود گذاشته و در اثر مرور زمان تکامل پیدا کرده است. با ظهور اسلام نیز وضعیت زن همگام با سایر امور اجتماعی کاملاً تغییر یافت و ازدواج به صورت دیگری درآمد. زن شخصیت و ارزش والایی به خود گرفت

نکاح ضمه و نکاح شغار و المقت ممنوع شد و احکام خاضی برای ازدواج مقرر گردید که از مهمترین آنها مربوط به مهریه  می باشد. مهری که  دراسلام برای زن تعیین شد غیر از مهر مقرر قبل از اسلام بود زیرا مهر در سابق بهای زن و یا عوض آن بود که در هنگام نکاح به اولیاء زن تسلیم می شد. در صورتی که در حقوق اسلام مهر مالی است که خود زن تعلق دارد و اولیاء وی حق دخالت و تصرف در آن را ندارند.[3]

در حقوق اسلام مسئله مهر از صورت عقد معوض خارج شده و مهر به صورت مستقل از عقد نکاح درآمد و به جهت نکاح بدون ذکر مهر صحیح می باشد

اسلام برای آنکه فکر مردم را جهت عکس فکر خرید و فروش و معاوضه حرکت بدهد مهر السنه را عنوان نمود و مردم را به پیروی از آن تشویق نمود. عنوان مهر السنه نیز دلیل دیگری بر آن است که مهر عوض معامله نمی باشد

به طوری که درصدر اسلام یاد دادن یک سوره از قران مجید نیز به عنوان مهر پذیرفته  شده است. در پرسشی که از مرحوم میرزای شیرازی درباره تقویم مهر السنه به پول آن زمان به عمل آمد، در پاسخ نوشتند که مهرالسنه دویست و شصت و دو نیم پول نقره سکه دار(مسکوک) می باشد. به مثقال صرافان که با پول فعلی از قرار هر مثقالی پانزده ریال و جمع مبلغ سیصد و نود و سه تومان و هفت ریال و ده شاهی است.[4]

رابطه زن و  شوهر در حقوق اسلام بالاتر از یک معامله و معادله است و عاطفه و محبت نقش مهمی دارد، زیرا شوهر با پرداخت مهریه مالک زن نمی شود و قلب او باید به تسخیر مرد درآید

ابن قیم که یکی از فقهای صاحب نظر و نامدار اهل سنت می باشد می گوید که در عصر پیامبر زوجه فقط در دو صورت حق مطالبه صداق داشت

الف: وقوع جدایی(الف) به فسخ یا طلاق

ب: به فوت زوج

 دانشمند مذکور می گوید که رویه در آن زمان اجماعی بود و ظاهراً تا قبل از وضع و تصویب قانون ثبت در کشور ما نیز اگر این امراجماعی نبود، عرف غالب در جامعه بوده است[5]و به طور قطع صداق در عرف مسلمین تا تین قرن پیش قابل مطالبه ازطرف زوجه نبوده ولی زوج گاهی علاقه به تادیه آن نشان می داد و این علاقه به تادیه نیز غالباًَ در مرض موت یا حین الشاء وصیت ظاهر می شد.[6]

متاسفانه فکر مذکور که قرن ها در اخلاق جوامع تاثیر داشت به مرور زمان متروک ماند به طوری که در حال حاضر عرف و عادت دیگری که مقتضی مهریه سنگین است خواه و ناخواه در جامعه کنونی کشور ما نفوذ کرده است و این امر یکی از موانع توسعه ازدواج و تشکیل خانواده است و در موارد زیادی با ایجاد عقده های جنسی موجبات فساد اخلاقی را فراهم ساخته است به طوری که  محرومیت های جنسی در حال حاضر یکی از عوامل بروز جرائم است


[1] قران مجید، سوره قصص آیه

[2] حقانی، مهری، حمایت سنتی از زن در شرایط دشوار، روزنامه ایران، شماره مسلسل

[3]مسعودی، یحیی- تعریف مهر و شیر بها و جهات افتراق آن ، مجله دادگستری انتشارات اداره فنی شماره 3 اسفند 45 صفحه 62-

[4] جعفری لنگرودی، محمد جعفر، تاریخ حقوق ایران ، ناشر مولف چاپ گیلان، بدون تاریخ صفحه 34 به نقل از جامع الشتاب میرزای قمی صفحه

[5] جعفری لنگرودی، محمدجعفر، مکتب های حقوقی اسلام ناشر گنج دانش چاپ اول سال 137، ص

[6] جعفری لنگرودی، محمدجعفر، دانشنامه حقوقی ، جلد اول ناشر این سینا، سال 48 صفحه


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی مح

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود تحقیق شهرستان میبد فایل ورد (word) دارای 66 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود تحقیق شهرستان میبد فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود تحقیق شهرستان میبد فایل ورد (word)

موقعیت جغرافیایی منطقه‌ی میبد    
پوشش گیاهی منطقه‌ی میبد    
بیابانها    
منابع آب    
ژئومورفولوژی و زمین شناسی    
آب و هوا و اقلیم    
عوامل مؤثر در آب و هوای میبد    
جمعیت    
مهاجرت    
وضعیت اشتغال در میبد    
وجه تسمیه‌ی نام میبد و بنیان شهر    
میبد در دوران اسلامی    
میبد در زمان آل مظفر    
میبد در دوره‌ی صفویان    
ساختارهای سه گانه‌ی شهر میبد در گذشته    
1- کهندژ    
2- شارستان    
3- ربفن یا بیرونه    
شارستان میبد    
معرفی اندام‌ها و نظام شهری    
خندق    
گذرها و شبکه‌ی ارتباطی    
محله‌های شارستان    
1- محله‌ی بالا    
2- محله‌ی پایین    
3- محله‌ی کوچک    
4- محله‌ی بشنیغان    
بازار    
قنات‌ها    
باغ‌ها و مزارع    
وضعیت اکنون شهر    
خلاصه تحقیق    
فهرست منابع    

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود تحقیق شهرستان میبد فایل ورد (word)

1- سالنامه‌ی آماری استان یزد سال

2- اسنفجاری کناری، عیسی، میبد شهری که هست، میبد: پایگاه فرهنگی و گردشگری شهر تاریخی میبد؛

3- پویا، سید عبدالعظیم، سیمای باستانی شهر میبد یزد: دانشگاه آزاد اسلامی واحد میبد؛

4- مهر شاهی، داریوش (1382)«تغییرت شرایط طبیعی کویر اردکان در انتهای دوران چهارم» فصلنامه‌ی تخقیقات جغرافیایی، شماره

5- قبادیان، عطاا; (1361) سیمای طبیعی استان یزد در ارتباط با مسائل کویری، یزد استانداری یزد

6- مستوفی، حمدا; (1362) نزهت القلوب، به اهتمام گای لیسترابغ تهران دنیای کتاب

7- شبانکاره‌ای، محمد بن علی محمد (1363) مجمع الانصاب، به تصحیح میرهاشم محدف، تهران: امیر کبیر

8- کاتب، احمد (1357) تاریخ جدید یزد، به کوشش ایرج افشار، تهران امیر کبیر؛ فرهنگ ایران زمین

9- مستوفی بافقی، محمد (1340) جامع مفیدی، به کوشش ایرج افشار، تهران کتاب فروشی اسدی

10- جعفری، محمدبن حسن (1338) تاریخ یزد به کوشش ایرج افشار، تهران بنگاه ترجمه و نشر کتاب

11- ملکزاده بیانی، سوسن (1348) «سکه‌های دوران پوراندخت، مجله بررسی‌های تاریخی، سال چهارم شماره 1،

12- ابن انیره عزالدین عل (1349) الکامل، جلد هفدهم، مترجم: علی هاشمی حایری، تهران: علمی

13- ستوده، حسینعلی (1346) تاریخ آل مظفر تهران: دانشگاه تهران

14- ابن حوقل (1366) صوره الارض مترجم: جعفر شعار، تهران امیر کبیر

15- معلم یزدی معین الدین (1326) مواهب الهی، به تصحیح سعید نفیسی تهران: اقبال

16- (1380) طرح جامع شهر میبد شرکت عرصه، سازمان مسکن و شهرسازی استان یزد

خلاصه تحقیق

شهرستان میبد در دشت یزد اردکان قرار دارد و منطقه‌ای کویری و خشک در فلات مرکزی ایران محسوب می‌شود از نظر پوشش گیاهی نیز ضعیف و پراکنده است از لحاظ بارندگی منطقه‌ای بسیار خشک است دارای زمستان‌های سرد و تابستان‌های گرم و تبخیر زیاد و رطوبت پایین می‌باشد منابع آب منطقه نیز بسیار محدود می‌باشد و بیشتر آن را آب‌های زیرزمینی تشکیل می‌دهد که آن نیز در حال از بین رفتن است خاک‌های منطقه‌ی میبد از نوع رسی است و برای سفالگری مناسب است و موجب رونق صنعت در میبد شده است

میبد از لحاظ جمعیتی چهارمین شهر استان می‌باشد و از لحاظ تراکم جمعیت دومین نقطه‌ی استان است میزان جمعیت آن 59141 نفر می‌باشد که مردان درصد بیشتری را تشکیل داده‌اند میزان جمعیت جدان در این شهرستان زیاد می‌باشد مهاجرت نیز در منطقه از داخل و خارج صورت می‌گیرد درصد با سوادان این شهر نسبتاً بالا است و وضعیت خوبی را نشان می‌دهد و از لحاظ اشتغال بیشترین اشتغال را خدمات و کمترین آن را کشاورزی تشکیل داده است

موقعیت قرارگیری این حوضه به ویژه شهر میبد در فلات مرکزی ایران باعث شده این منطقه از دوران پیش از تاریخ تا امروز همواره به عنوان مفصل ارتباطی میان حوزه‌های شمال، جنوب غرب و جنوب شرق کشور مورد توجه ویژه باشد با این پشتوانه درصدی هشتم هجری مبارز الدین محمد مظفر به حکومت میبد و یزد دست یافت میبد خواستگاه اصلی آنان بود مهم‌ترین و بارزترین ویژگی میبد کامل بودن ساختار و شالوده‌ی کهن آن است که متشکل از 3 بخش عمده‌ی ارگ (کهندژ)، شارستان و ربفن است و نمونه‌ای بارز، روشن و از همه مهم‌تر نشانه‌ی زنده‌ای از شهر سازی کهن ایران است. نارین قلعه‌ی میبد به عنوان قدیمی‌ترین بنای منطقه به مرور دارای جنبه‌های حکومتی و مدیریتی شده در دوران اسلامی از اهمیتش کاسته شده است و مسجد جامع در مقابل آن قرار می‌گیرد. شارستان از توسعه و تکامل هسته‌های قدیمی‌تر تشکیل شده و با ساختاری منسجم، متشکل از محلات 3 گانه، بازار اصلی، مجسد جامع، میدانگاه، حصار، خندق و دروازه‌ها انست و بیش از هر چیز ویژگی‌های یک شهر اسلامی را دارد

ربفن‌ها و باغ‌های حاشیه‌ی آنها ضمن استقلال نسبی درونی پیوند تنگاتنگی با شارستان داشته‌اند آب و باغ دو عنصر حیاتی و لاینفک شهر هستند که به برکت آنها شهر باغ  میبد پدید آمده است میبد از نمونه شهرهای کهن ایرانی است که ساختار و نظام قدیمی خود را حفظ کرده و تا به امروز نیز زندگی در آن جاری است ولی تغییر الگوی سکونت به سرعت ساخت و ساز و اقدامات شهر سازی جدید در سه دهه‌ی اخیر تهدیدی جدی برای آن تبدیل شده است

پیشنهادات: 1- با توجه به کمبود منابع آب کشاورزی در منطقه زیاد امکان پذیر نیست بنابراین صنعت بهترین زمینه‌ی پیشرفت شهر می باشد

2- با توجه به وجود خاک مناسب در منطقه‌‌ی میبد که برای کارخانه جات کاشی و سرامیک مناسب است امکان پیشرفت در زمینه‌ی این صنعت زیاد است بنابراین بهتر است سرمایه و نیروی انسانی بیشتری را در این زمینه به کار بگیریم

3- با توجه به بافت قدیمی شهر در زمینه‌ی احیا و تعمیر این بافت قدیمی باید کوشش به عمل آید که این عمل به پیشرفت صنعت توریسم کمک می‌کند

4- با توجه به وضعیت منطقه گسترش این شهر بهتر است به سمت مال باشد زیرا در جنوب با محدودیت‌های طبیعی مواجه است همین مشکل در غرب نیز وجود دارد

موقعیت جغرافیایی منطقه‌ی میبد

میبد یکی از شهرستانهای استان یزد محسوب می‌گردد و کوچکترین شهرستان این استان می‌باشد مساحت این شهرستان هزار و دویست و هفتاد و یک کیلومتر مربع است میبد در شمال غربی یزد به فاصله‌ی 50 کیلومتری از این شهر قرار دارد و راه تهران، بندرعباس از کنار آن می‌گذرد میبد از طرف شمال به شهرستان اردکان از طرف جنوب به شهرستان صدوق و از طرف شرق به دشت رسوبی پایکوهی دم هفت و شهرستان اردکان و از غرب به ارتفاعات ندوشن، مرور، و اشنیز محدود می‌گردد

میبد در طول جغرافیایی  و عرض جغرافیایی  قرار دارد و حداقل طول جغرافیایی این شهرستان (50 52) و حداکثر طول آن (16 58) شرقی می‌باشد و حداقل عرض جغرافیایی آن (35 29) و حداکثر عرض آن (7 35) شمالی می‌باشد.[1]

ارتفاع میبد از سطح دریا 1090 متر است و ارتفاع آن به طرف جنوب افزایش می‌یابد روستای رکن آباد در جنوب شهر 20 متر بلندتر از روستای عشرت آباد در شمال شهر است این شیب طبیعی سبب تسهیلاتی در امر انتقال آب از جنوب به شمال شهر شده است

این شهرستان شامل بخش مرکزی با شهر میبد و دو دهستان به نامهای بفروئیه و شهدا می‌باشد


[1] – سالنامه‌ی آماری استان یزد سال

پوشش گیاهی منطقه‌ی میبد

پوشش گیاهی شهرستان بسیار فقیر است در بخش غربی بر اثر افزایش بارندگی متراکم‌تر می‌شود گیاهان منطقه از نوع گیاهان کویری از قبیل: درمنه، گون، گز و طاق می‌باشد البته در ارتفاعات

شکل ص

موقعیت قرارگیری شهرستان میبد در استان یزد

غربی منطقه درختچه‌ها نیز وجود دارد از فبیل: بادام کوهی، بنه‌ و انجیر وحشی و در بعض مناطق پوشش قابل توجهی را تشکیل داده است مراتع منطقه در قدیم بسیار وسعت بیشتری داشته که اکنون بر اثر بوته کنی، چرای بیش از حد دامها و خشکسالی چیز زیادی از آنها باقی نمانده است

مساحت جنگلهای میبد 800 هکتار می‌باشد که همه‌ی آنها دست کاشت است و از گونه‌های طاق و گز تشکیل شده است و در بیابانهای شمال شهرستان می‌باشد گیاهان منطقه با شرایط خشک و کویری سازگاری دارند و می‌توانند مدتهای دراز بدون باران دوام بیاورند بذر گیاهان می‌تواند سالها به حالت خواب به سر ببرد و با آغاز بارندگی و فراهم شدن شرایط مساعد شروع به رشد کند از اینرو در سالهایی که در کویر باران فراوان ببارد همه جا پر از گلهای وحشی می‌شود در این منطقه گیاهان دارویی نیز وجود دارد مثل شیرین بیان، گون، آویشن، گل زوقا، خارشتر و گیاهان دیگر که بیشتر در منطقه غربی و ارتفاعات یافت می‌شود

مساحت عرصه‌ی گیاهان دارویی و صنعتی میبد 36000 هکتار می‌باشد که 8/4 درصد از کل پوشش در استان می‌باشد مساحت مراتع شهرستان 80000 هکتار می‌باشد.[1]

بیابانها

چنان که می‌دانید بیشتر شهرستان میبد را مناطق بیابانی و کویری تشکیل می‌دهد عوامل موثر در گسترش بیابانهای منطقه میبد: 1- بهره برداری غیر اصولی و ناآگاهانه و بی‌رویه از امکانات زمینهای مرتعی 2- عدم تناسب تعداد دام با ظرفیت مراتع این شهرستان 3- تخریب پوشش گیاهی از طریق قطع بی رویه‌ی بوته‌ها برای سوخت و دیگر مصارف، می‌باشد

مساحت بیابانها و ماسه‌زارهای شهرستان 43980 هکتار است بیابانهای منطقه در شرق آن و نیز شمال می‌باشد که کاملاً خشک و بدون گیاه است.[2]


[1] – سالنامه آماری استان یزد سال

[2] – سالنامه آماری استان یزد سال


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
  • علی مح
بی پیپر | دانشجو یار | مرکز پایان نامه های فردوسی | نشر ایلیا | پی سی دانلود | مرکز پروژه های دانشجویی | دانشجو | مرکز دانلود | پایانامه دانشجویی | جزوه های درسی | دانلود فایل ورد و پاورپوینت | پایان نامه ها | جزوات درسی | پروژه های درسی | ایران پروژه | پروژه دات کام | دانلود رایگان فایل |